قویترین اقتصادها از آن کشورها و جوامعی است که شاخص تاب آوری آنها در گذر از مراحل مختلف توسعه یافتگی بیشتر است و بدون دغدغههای بازدارنده؛ مسیر اصلاح ساختاری را طی میکنند.
در دهههای اخیر تاثیر مثبت فروش نفت خام بر تحولات اقتصادی ایران همواره رو به نزول بوده است و در چند سال اخیر با کاهش شدید قیمت نفت و توطئه تحریمهای ظالمانه دشمنان، تقریبا نفت فروشی را میتوان مفت فروشی یا پرهزینه هم ارزیابی کرد. با همین نفتی که ما خام میفروشیم، خریداران حدود ۲ تا ۳ هزار محصول تولید میکنند که ارزش افزوده چند هزار برابری هم دارد.
از طرف دیگر زنجیره فناوریهای صنعت ۱۱۰ ساله نفت کشورمان هنوز تکمیل نشده است و هنوز نقشه راه نوین برای توسعه اقتصاد نفتی و ورود به عرصههای فناوری مدرن نداریم.
قیمت نفت اوپک در سالهای گذشته به طور میانگین ۳۰ تا ۴۰ دلار در هر بشکه بوده است و پیش بینی نمیشود تقویت جدید داشته باشد. در دور شیوع کرونا هم قیمت نفت به شدت کاهش یافته است.
ضرر بزرگتر اقتصاد نفت زده برای ایران این است که از مزیتهای دیگر به شدت غفلت شده است مانند انرژی خورشیدی یا تولید گیاهان دارویی.
خوشبختانه ایران مزیتها و ظرفیتهای زیادی در خارج از نفت خام برای ایجاد اشتغال و توسعه تولید ثروت و خروج از رکود دارد و در سه دهه اخیر همواره شعار رهایی از تکیه به درامدهای فروش نفت خام داده شده، اما موفق نبوده است که امید میرود با کاهش قیمت نفت خام این موضوع تا حدود زیادی تحقق یابد.
اقتصاد ایران ظرفیتهای زیادی برای تولید ثروت و ایجاد درآمد دارد و کشاورزی، صنعت و بازرگانی و گردشگری هر کدام به تنهایی یک فرصت ارزشمند و موثر هستند.
سهم فروش نفت خام در بودجه سالانه اگر به تدریج جایگزین شود تا یک بار برای همیشه از تکیه آسیب پذیر به فروش نفت خام رها شویم و از تجارب کشورهایی که نفت خام ندارند، اما توسعه یافته اند، استفاده کنیم؛ نسل جدید توسعه اقتصادی ایران اسلامی ایجاد خواهد شد که همراه با بزرگترین تحول همراه خواهد بود و ظرفیت ان پذیرای نه هشتاد میلیون نفر بلکه ده برابر آن (هشتصد میلیون نفر جمعیت) خواهد بود.
مجلس یازدهم در مسیر تحول باید لایحههای بودجه سالانه را متناسب با واقعیتهای اقتصادی از جمله با توجه به قیمت واقعی نفت بررسی و نهایی کند و رویکرد همه باید رهایی از تکیه آسیب پذیر به نفت خام باشد.
منابع درآمدی دولت شامل صدور نفت خام، مالیات، واگذاری ها، اسناد خزانه، اوراق مشارکت است و با توسعه صادرات غیرنفتی، درآمد گردشگری و مالیات میتوان در مسیر اقتصاد مقاومتی و بیانه گام دوم انقلاب حرکت و درآمدهای پایدار را جایگزین نفت خام کرد.
آینده شناسی مزیت نسبی در اقتصاد ملی ایجاب میکند که باید به سمت اقتصاد بیانیه گام دوم برویم و اگرحداقل ۵۰ درصد ۱۸۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی در کشور به سمت تولید و بخشهای واقعی ثروت سازی هدایت شود، دیگر به درآمد نفت خام نیازی نداریم و باید به ثروت پایدار برای نسلهای آینده تبدیل شود که به معنی تحقق اقتصاد بیانیه گام دوم است.
همچنین اوپک که در گذشته نقش موثری در تغییر قیمتها با مدیریت طرفهای عرضه داشت در حال حاضر آن انسجام و نظم و انضباط را ندارد و نمیتواند در قیمتها تاثیر گذار باشد.
برخی اعضای اوپک به نظم سهمیه بندی شده پایبند نیستند و بیشتر برای کشتن قیمت تلاش میکنند و نمیتوان به افزایش قیمت جهانی نفت امیدوار بود.
از طرف دیگر درآمدهای مالیاتی اگر به طور کامل تحقق یابد میتواند به رهایی هزینههای جاری دولت در کوتاه مدت کمک کند و در بلندمدت میتواند از سقف هزینههای جاری دولت هم عبور کند.
مقام معظم رهبری هم بارها بر ضرورت رهاسازی اقتصاد از نفت زدگی تاکید و راهکارهایی ارائه فرمودند و مجلس یازدهم باید به رهنمودهای مقام معظم رهبری به عنوان یک تکلیف نگاه کند نه رویکرد اختیاری و تشریفاتی. این یک گام در مسیر بیانیه گام دوم انقلاب کافی است تا دولت هم در کنار مجلس دستاورد قابل سنجش بر جای بگذارد.
اسماعیل محمدی؛
خبرگزاری صدا و سیما