نقش پلیس ایالات متحده، نه در تامین نظم و امنیت، بلکه در ایجاد آشوب برجسته است. پلیسی که با عملکرد نژادپرستانه خود موجد اعتراضات مهمی همچون لسآنجلس، فرگوسن و مینیاپولیس بوده است.
چکیده مطلب:
پژوهش خبری صدا وسیما: مرگ جورج فلوید (۲۵ می۲۰۲۰- 5 خرداد) به مظهر تازه خشونت پلیس آمریکا علیه سیاهان تبدیل شده است. جمله «نمیتوانم نفس بکشم» فلوید که زیر فشار زانوی یکی از افسران پلیس شهر مینیاپولیس جان باخت، اکنون شعار اصلی معترضان به نژادپرستی پلیس آمریکاست. مرگ دردناک فلوید واکنشهای بینالمللی را نیز برانگیخت؛ از جمله کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل، این حادثه را محکوم کرد و از مقامات آمریکایی خواست برای جلوگیری از قتل اقلیتهای غیرمسلح اقدامات جدی انجام دهند. در این نوشتار ضمن اشاره به نتایج تحقیقات درباره خشونت پلیس آمریکا علیه سیاهان، به سابقه اعتراضات مردم آمریکا علیه این خشونتها در سه دهه اخیر پرداخته میشود.
سیاهان قربانیان اصلی خشونت پلیس آمریکا
سالانه حدود هزار نفر به دست پلیس آمریکا کشته میشوند. هرچند آمریکاییها از همه نژادها، قومیتها، سنین، طبقات و جنسیت مورد خشونت پلیس این کشور قرار میگیرند، اما بیشتر قربانیان، آمریکایی آفریقاییتبار هستند. اشکال وحشیگری پلیس در قبال این گروه نژادی که 13 درصد جمعیت ایالات متحده را شامل میشود، محدود به تعرض جسمی (کتک زدن) و استفاده بیش از حد از زور نیست؛ دستگیریهای غیرقانونی، توهین و تهدیدات کلامی مشمئز کننده، تجاوز جنسی و قتل از دیگر اشکال خشونت پلیس علیه سیاهان آمریکایی است. در حالی که میانگین استفاده یا تهدید به استفاده از زور پلیس در ایالات متحده یک و شش دهم درصد است، سیاهان دو برابر میانگین با این پدیده مواجه میشوند.
مطالعات نشان میدهد یک نفر از هر هزار مرد سیاهپوست آمریکایی در نتیجه خشونت پلیس این کشور جان خود را از دست میدهد. این آمار دو و نیم برابر بیشتر از سفیدپوستان است. مرگ بر اثر این متغیر در بین جوانان 25 تا 29 ساله سیاهپوست از مرگ بر اثر بیماریهای مغزی، تنفسی، دیابت و حتی آنفلوآنزا هم بیشتر است.
چرایی خشونت بیشتر پلیس آمریکا در قبال سیاهان
رویارویی سیاهپوستان و پلیس آمریکا با مهاجرت بزرگ (1970-1770) آمریکاییهای آفریقاییتبار از مناطق جنوبی روستایی به مناطق شهری شمال و غرب، به ویژه پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفت. اکثر جوامع سفیدپوست، از جمله ادارات پلیس، که به حضور این گروه نژادی عادت نداشتند، با ترس و خصومت به تعداد فزاینده آنها واکنش نشان دادند. آنها با این پیش فرض که آمریکاییهای آفریقاییتبار و به ویژه مردان آنان تمایل ذاتی به رفتار مجرمانه دارند، به این باور رسیدند که باید علاوه بر نظارت دائمی بر رفتار سیاهپوستان، محدودیتهایی بر فعالیت آنها اعمال کنند. بر همین اساس تا اواسط دهه 1950 بسیاری از ادارات پلیس، ماموریت ضمنی محافظت از سفیدپوستان در برابر سیاهان را برجسته کردند. زمانی هم که آمریکاییهای سیاهپوست حقوق خود را مطالبه کردند و خواستار احترام از سوی دولتهای محلی، دادگستریها و سازمانهای اجرای قانون شدند، مطالباتشان به تقویت تمایل پلیس سفید برای محافظت از جوامع سفید منجر شد. در همین حال حضور آمریکاییهای آفریقاییتبار در بین نیروهای پلیس محلی اوضاع را تغییر نداده است، زیرا این گروه برای آنکه «پلیس خوب» به نظر بیایند و در کار خود ارتقا یابند، مرتکب اقدامات وحشیانهای علیه شهروندان همنژاد خود شدهاند.
اعتراضات علیه توحش پلیس آمریکا در سه دهه اخیر
رفتار خشونتآمیز پلیس که به مرگ جورج فلوید منجر شد، تظاهرات گسترده رنگینپوستان آمریکایی را در شهر مینیاپولیس و چند شهر بزرگ این کشور در پی داشته است. با کشیده شدن تظاهرات به محوطه کاخ سفید، پلیس آمریکا با استفاده از تجهیزات ضد شورش و گاز اشکآور معترضان را متفرق و از ورود آنها به اقامتگاه رئیسجمهور این کشور، ممانعت کرد. ترامپ، معترضان را اوباش خوانده و گفته است: دولت من، خشونت اوباش را متوقف میکند و این کار را به صورت کامل انجام خواهد داد؛ آشوب ادامه نخواهد داشت. او پیشتر تهدید کرده بود: اگر تظاهرات معترضان به خشونت پلیس علیه رنگینپوستان ادامه یابد، نیروهای امنیتی به سمت آنها شلیک خواهند کرد.
ناآرامی زمانی آغاز شد که ماموران پلیس شارلوت (ایالت کارولینای شمالی) با شلیک به یک مرد سیاهپوست ۴۳ ساله او را از پای درآوردند. پلیس اعلام کرد فرد کشته شده، مسلح بود اما بستگان او ادعای پلیس را رد کردند و گفتند او تنها یک کتاب همراه خود داشت. در پی بالاگرفتن اعتراضها گارد ویژه برای مقابله با معترضان به کار گرفته شد.
پس از تیراندازی پلیس میلواکی (ایالت ویسکانسین) به یک مظنون و قتل وی، مردم این شهر به ویژه سیاهپوستان با نیروهای پلیسِ مجهز به سلاحهای ضدشورش، درگیر شدند. در این درگیریها معترضان به سوی پلیس سنگ و آجر پرتاب کردند و چندین ساختمان تجاری و چند خودروی پلیس را به آتش کشیدند. (گفتنی است پلیسی که به مظنون شلیک کرد، سیاهپوست بود).
به دنبال مرگ یک سیاهپوست ۲۵ ساله به نام «فردی گری» که در بازداشت پلیس بود، اعتراضات آغاز شد. گری که در هنگام دستگیری سالم بود، به دلیل جراحات در ستون فقرات و نخاع پس از دستگیری، به کما رفت و هفته بعد جان خود را از دست داد. تظاهرات به تدریج به آشوب و اعلام وضع فوقالعاده در کل ایالت مریلند تبدیل شد.
صدور قرار منع تعقیب برای مامور پلیسی که چند ماه پیشتر یک نوجوان سیاهپوست آمریکایی (مایکل براون) را در شهر فرگوسن آمریکا کشت، موجبات ناآرامی را فراهم آورد و در نهایت اوضاع از کنترل خارج شد. ساکنان حدود 120 شهر در 38 ایالت آمریکا در اعتراض به این حکم به خیابانها آمدند.
اعتراضات در شهر «آناهایم» کالیفرنیا پس از آن آغاز شد که پليس به سوی دو جوان لاتينتبار تيراندازی کرد و آنها را به قتل رساند. در پی این دو حادثه صدها نفر از مردم با برگزاری تجمع عليه پليس شعار دادند. عدهای هم با پرتاب سنگ و بطریهای خالی به سوی پليس عصبانيت خود را نشان دادند. پليس با شلیک گاز اشکآور با معترضان مقابله کرد.
شلیک مرگبار به یک جوان سیاهپوست در ایستگاه متروی اوکلند در سانفرانسیسکو جرقهای برای فوران اعتراضات بود. این جوان سیاهپوست در حالی هدف گلوله افسر پلیس قرار گرفت که به حالت تسلیم روی زمین دراز کشیده بود و هیچ سلاحی نداشت. پلیس با دستگیری بیش از 100 نفر از معترضان خشمگین به اعتراضات پایان داد.
اعتراضات سینسیناتی در ایالت اوهایو بعد از مورد لسآنجلس در سال 1992 بزرگترین اعتراض مدنی در ایالات متحده بود. این اعتراض در پی مرگ تیموتی توماس 19 ساله به ضرب گلوله پلیس رخ داد و چهار شبانه روز ادامه یافت. مقررات منع آمد و شد به این وضع پایان داد.
هنگامی که پلیس سفیدپوست، موتورسوار سیاهپوست را به ضرب گلوله کشت، اعتراض آغاز و طی آن شماری از ساختمانها به آتش کشیده شد. اعتراضات یک ماه بعد هم که هیئت منصفه از ایراد اتهام جنایی علیه افسر پلیس امتناع ورزید، از سر گرفته شد.
اعتراضات سال 1992 لسآنجلس گستردهترین اعتراض علیه رفتار نژاد پرستانه پلیس در تاریخ معاصر آمریکا، است؛ انبوه جمعیت در پی تبرئه چهار مأمور پلیس سفیدپوست که رادنی کینگ، راننده سیاهپوست را کتکزده بودند، تظاهرات کردند. طی این اعتراضات بیش از 50 نفر کشته و دو هزار نفر زخمی شدند. در فیلم «تاریخ مجهول آمریکا» و سریال تلویزیونی «کارآگاه حقیقی» به داستان رادنی کینگ اشاره شده است.
درحالیکه ایالات متحده در صدر کشورهای آسیب دیده از شیوع ویروس کرونا قرار دارد، اعتراض به ویروس دیرپای نژادپرستی، شهرهای مختلف این کشور را به ورطه آشوب کشانده است. اکنون نقش پلیس ایالات متحده، نه در تامین نظم و امنیت، بلکه در ایجاد آشوب برجسته است. پلیسی که با عملکرد نژادپرستانه خود موجد اعتراضات مهمی همچون لسآنجلس، فرگوسن و مینیاپولیس بوده است. این نوع حوادث همواره به علل مشابهی رخ داده است: پلیس نژادپرست فردی (به ویژه سیاهپوست) را هدف قرار میدهد و اغلب مورد پیگرد قرار نمیگیرد. پیشنهادهای تغییر چارچوب قانونی هم هیچگاه به نتیجه نمیرسد و هیچ فوریتی برای حل مسئله احساس نمیشود.
پژوهشگر: گلتاب دارابی
منابع در آرشیو پژوهش خبری موجود است.