متهم رنجبر گفت: درباره قصور فروشگاهها نه تنها هیچ اطلاعی نداشتم، بلکه مقصر هم نبودم تا جایی که حتی درخواستی نیز از بنده برای بازدید از فروشگاهها داده نشد.
متهم رنجبر کرمانی در ادامه افزود: برای تایید این اظهاراتم میتوان به اظهارات علی سعیدی مراجعه کرد که در دفاعیات خود اعلام کرد بنده را به خوبی میشناسد؛ من هیچگاه کوچکترین اغماضی در فروشگاهها انجام ندادم و اینکه گفته شده ۵۰۰ کیلو گوشت را به چلوکبابیها دادهام برای اولین بار است میشنوم، زیرا اگر این موضوع را میفهمیدم با آن برخورد میکردم.
وی با بیان اینکه من هیچ گاه ارزشهای انقلاب را زیر سوال نبردم و این موضوع همیشه برای من خط قرمز است، گفت: بنده اگر نسبت به بازدیدها قصوری کردم قطعا باید چیزی هم دریافت میکردم، اما هیچ گاه این کار را انجام ندادم، زیرا رعایت این اصول برای من خط قرمز است.
این متهم با یادآوری ضرب و شتم خود در میدان بهمن، گفت: یک بار در میدان بهمن دو جوان درحال گرفتن عکس و فیلم برای ارسال به آن ور آب بودند تا از صفهای گوشت فیلمبرداری کنند؛ اما من جلوی آنها ایستادم که همین موضوع باعث درگیری من با آن دو جوان شد و به ضرب و شتم منتهی گردید.
متهم رنجبر کرمانی درباره دو موضوعی که خلیلی یکی دیگر از متهمان مطرح کرده بود، افزود: آقای خلیلی در دفاعیه خود گفت که من را به سردخانه شرکت کوشا ستاره ایرانیان فرستاده بودند تا نظارتی بر این فروشگاه داشته باشم در حالی که من برای اولین بار است اسم تعاونی را میشنوم.
وی گفت: همچنین آقای خلیلی در دفاعیه خود گفت که بنده به صورت متمرکز و ثابت در فروشگاه عسگری در منطقه جانبازان حضور داشتم، این در حالی است که من سه تا چهار بار برای بازدید نحوه توزیع گوشت و برنج به این فروشگاه رفتم که در حد ۱۵ دقیقه بود.
در ادامه قاضی از متهم متهم رنجبر کرمانی پرسید: برای منزل خود چند بار گوشت گرفتید؟
متهم گفت: من تاکنون هیچ گوشتی برای منزل تهیه نکردهام.
قاضی بیان کرد: در گزارش خود نوشتهاید که ابتدا نحوه توزیع گوشت در تعاونی بنیاد مستضعفان ایراد دارد که دوباره نامه زدید ایرادی را مشاهده نمیکنید این تناقض ناشی از چیست؟
متهم رنجبر کرمانی پاسخ داد: گفتن از نواقص وظیفه ذاتی من است لذا اگر نقصی بود باید بیان میکردم.
قاضی از متهم پرسید: این نقصها شامل چه چیزی بود؟
متهم رنجبر کرمانی پاسخ داد: با توجه به اینکه این تعاونی خلوت بود من احساس کردم که احتمال بروز تخلف وجود دارد، اما در گزارش بعدی متوجه شدم که هیچ تخلفی صورت نگرفته و توزیع در حال انجام است.
قاضی صلواتی در ابتدای این جلسه دادگاه گفت: امروز سومین جلسه محاکمه متهمان در شعبه چهار رسیدگی به پروندههای اخلالگران و مفسدان اقتصادی با حضور مستشاران، وکلای مدافع، متهمان و نماینده دادستان به صورت علنی برگزار میشود.
رئیس دادگاه مفاد مواد ۳۵۴ و ۳۵۸ قانون آیین دادرسی کیفری را قرائت کرد و از مسئولان روابط عمومی دادگاه خواست گزارشی از صف طولانی مردم برای گرفتن گوشت منجمد که تهیه شده است، پخش کند.
این گزارش در دادگاه پخش شد که حاکی از صفهای طولانی مردم برای خرید گوشت در سطح شهر تهران بود، مردمی که از ساعتهای آغازین صبح با کارت ملی برای دریافت گوشت منجمد به انتظار ایستاده بودند.
بعد از اتمام گزارش قاضی صلواتی از متهم ردیف ششم علی رنجبر کرمانی خواست در جایگاه حاضر شود و خود را معرفی کند.
متهم گفت:: علی رنجبر کرمانی متولد ۱۳۴۵ فرزند محمود، کارمند حراست سازمان جهاد کشاورزی استان تهران، متاهل، فوقلیسانس هستم و سابقه کیفری هم ندارم.
قاضی صلواتی ضمن تفهیم به متهم ردیف ۶ پرونده گفت: هر دفاعی دارید بفرمایید.
متهم رنجبر بیان کرد: با ۲۶ سال سابقه هیچگاه از نظر اعتقادی به خود اجازه ندادم، وارد اعمال مجرمانه شوم و این را از نظر ایمان و اعتقادی رد میکنم به لحاظ قانونی هم اتهام خود را رد میکنم.
وی افزود: هیچگاه دستوری مبنی بر بازرسی از این شرکتها که اولین بار است نام آنها را میشنوم به من داده نشد و از اتهامات مطرح شده در کیفرخواست علیه متهمان اطلاعی نداشتم، اتهامات وارده به من صحت ندارد.
متهم رنجبر ادامه داد: در بازرسی از فروشگاههای سطح شهر حتی یک چای هم نخوردم و یک سیر گوشت و یک ریال پول نگرفتم و قصور نداشتم.
قاضی صلواتی پرسید: وظیفه شما چه بود؟
متهم رنجبر گفت: از ۷/۶/۹۷ من در بحث تنظیم بازار و نظارت بر گوشت انتخاب شدم و به این دلیل گزارش مینوشتم و رونوشت آن را به مدیر حراست و اصل آن را به آقای خلیلی میدادم.
قاضی صلواتی پرسید: آیا هر روز برای بازرسی میرفتید؟
متهم گفت: تقریبا هر روز میرفتیم.
قاضی پرسید: چه مدت بازرس اداره بودید؟
متهم پاسخ داد: از ۷/۶/۹۷ تا ۳۱/۱۱/۹۷
قاضی صلواتی پرسید: چند فقره گزارش تخلف دادید؟
متهم رنجبر گفت: ما فهرستی نداشتیم که مطابقت بدهیم، حدود ۴ تا ۵ گزارش تخلف دادم.
قاضی صلواتی گفت: شما صف مردم و مشکلات آنها را میدیدید، آیا منعکس میکردید در حالی که هم حراستی بودید و هم بازرس؟
متهم پاسخ داد: من مواردی را که دیده بودم، گزارش میدادم. مثلا در فروشگاهی وقتی که توزیع گوشت آن تمام شد به سردخانه رفتم و دیدم ۱۰ کارتن گوشت مخفی کرده از مسئول پرسیدم که گفت: شاگردم اشتباه کرده من گزارش آن را به اداره رد کردم.
قاضی صلواتی پرسید: آیا برای منزل هم گوشت تهیه میکردید؟
متهم پاسخ داد: بله. از مغازه قصابی سر کوچه.
قاضی صلواتی گفت: گوشت منزل شما از طریق مباشران تهیه میشد به عنوان بازرس تنظیم بازار اول گوشت خود را برمیداشتید بعد به دنبال کار خود میرفتی.
متهم گفت: من یک سیر گوشت نگرفتم.
قاضی صلواتی گفت: اقاریر صریح شما و سایر متهمین موجود است.
متهم گفت: من یک بار گوشت گرفتم.
قاضی صلواتی پرسید: آیا به فرد دیگری هم تخصیص گوشت پیشنهاد کردی؟ شما بازرس بودی یا مسئول تخصیص گوشت؟
متهم پاسخ داد: برخی مواقع که فروشگاهی میگفت: سهمیه گوشت ما کم است من راهنمایی میکردم که آنها نامه بنویسند سهمیه خودشان را زیاد کنند.
قاضی صلواتی گفت: این هم از وظایف شما بود؟
متهم رنجبر گفت: دخالت نمیکردم فقط راهنمایی میکردم.