قانونی که کفش تبریز را از پا در می آورد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، قانون مالیات بر ارزش افزوده؛ به نام مصرف کننده و به کام تولید کننده، قرار بود 9 درصدِ تعیین شده در این قانون را از مصرف کننده نهایی بگیرد، اما این درصد، حالا از تولید کننده گرفته می شود.
همه هم متفق القول می گفتند، کفش تبریز زیر پای چین است که رنج می برد و درسایه بی مهریها، صادرات کفش تبریز مغفول مانده؛ کارگاه های تولیدی و بازار این صنعت دیرینه در تبریز با رکود همراه شده و می رود تا برند جهانی کفش تبریز، کم رنگ تر و بی رونق تر شود.
اما حالا صحبت از رنجی دیگر است.
این ها گلایه های تلفنی رئیس انجمن تولید کنندگان و صادر کنندگان چرم استان است؛ به تعبیر خودش حالا دیگر کارد به استخوان صنعت چرم و کفش تبریز رسیده است.
آقای مسعود بنابیان که 12 سالی است در صنعت چرم سازی مشغول است، می گوید: باز شدن پای چینی ها به بازار کفش تبریز، موضوعی علنی بود که با هوشیاری مردم و راه انداختن کمپین خرید کفش ایرانی، پای آنها از این بازار قطع شد.
او معتقد است: ضربه ای که مالیات بر ارزش افزوده بر ساختار مالی این صنعت زده و می زند، خیلی بدتر از کفش چین و کالای قاچاق بوده و هست و دستاوردی جز افزایش قیمت تمام شده کفش در بازار، کاهش قدرت خرید مردم و رکود این صنعت ندارد.
این گلایه های تلفنی، تلنگری بود تا قیمت پایه کفش را دو دو تا چهار تا کنیم.
سرگذشت کفش از کشتارگاه شروع می شود
راهی کشتارگاه صنعتی تبريز در جاده آذرشهر می شوم، بعد از پلیس راه - کیلومتر 7جاده پیاذر - بعد از روستای تازه کند، نرسیده به روستای ساتلو؛
سومین کشتارگاه بزرگ کشور و یکی از 10 کشتارگاه صنعتی فعال در استان است.
کشتار از ساعت 4:30 آغاز می شود، از این رو ساعت 5:30 باید در کشتارگاه باشم؛ آخرین سری کشتار، در همین ساعت است.
اینجا خواه ناخواه، همه حواست درگیر می شود؛ چشم هایم را می بندم که خون ریخته شده کف سالن را نبینم؛ با این حال، صدای گاو و گوسفندهایی که در صف ایستاده اند و نمی دانند چه سرنوشتی در انتظارشان است، تو را به خودت می آورد.
البته زیرصدایی از وزوز مگس ها و پشه ها را هم باید به صدای گاو و گوسفندها اضافه کرد.
بوی متعفن لاشه های تلنبار شده، فضولات حیوانی و خون، دسته ی حشرات موذی را به اینجا کشانده و هر لحظه با تلخی نیش آن ها، حساب و کتاب کار دستت می آید.
در چشم بر هم زدنی، تیغه ای تیز، بیخ گلوی گاو و گوسفند می نشیند و کارش تمام می شود؛ بعد به صورت آویزان و خطی وارد می شود تا آنها که منتظرند، کار را یکسره کنند.
جان حیوان را که در کشتارگاه گرفتند و پوستش را با دستگاه مکانیزه، قلفتی کندند، تازه گذر پوست به دباغ خانه می افتد.
چرمشهر تبریز مبدا صادرات 90 درصد چرم کشور
دباغ خانه، در غرب تبریز واقع است؛ معروف به چرمشهر تبریز؛ نخستین شهرک صنعتی خصوصی ایران و بزرگ ترین مرکز تولید چرم در کشور.
شهری چسبیده به تبریز؛ بعد از جاده فرودگاه؛ شهرک مایان را که رد کنی، خودت را میان کوچه های عریض و طویل چرمشهر می بینی.
شهری که در دل خود، 360 واحد کوچک و بزرگ را جای داده و با فعالیت حدود 4 هزار نفر، مبدا صادرات 90 درصد چرم کشور است.
کوچه هایش خلوت تر از آن است که باور کنی، این همه فعالیت در این محیط ساکت انجام می شود.
به دعوت آقای بنابیان وارد بزرگ ترین و پیشرفته ترین کارخانه تولید چرم سنگین کشور، به مساحت 7 هزار و 600 متر مربع در خیابان دوم این شهرک می شوم.
همزمان با ورود به کارخانه، پوست گله های مرده مچاله شده پشت وانت هم، وارد کارخانه می شود.
حیواناتی که فقط پوست شان نصیب دباغی شده و حالا بوی تند و تهوع آورشان، این باور را برایت سخت می کند که همین پوست های متعفن، جان دوباره به صنعت چرم و کفش می بخشد.
کارخانه آقای بنابیان، 25 بهمن پارسال، با حجم سرمایه گذاری 35 میلیارد تومان به بهره برداری رسیده و ظرفیت تولید سالانه حدود 6 میلیون فوت مربع چرم رویه گاوی را دارد.
مجهز به آخرین فن آوری روز دنیاست و محصولات تولیدی آن هم، از لحاظ کیفیت با تولیدات چرم ایتالیا برابری می کند.
در 4 ردیف عمده، چرم های کیفی، کفشی، کمری و رومبلی تولید می کند و در مجموع 27 نوع چرم در این مجموعه تولید می شود.
اساس فعالیت کارخانه تولید چرم، در حوزه صادرات است و فقط در 2 ماه اول فعالیت خود، محصول تولیدیش، به ارزش 2 میلیون دلار و به حجم یک میلیون و 300 هزار دسی متر مربع، به 7 کشور از جمله روسیه، ترکیه، اکراین، هند و جمهوری آذربایجان صادر شده است.
مرگ خاموش و تدریجی "صنعت موروثی تبریز"
اینها صحبت های پایه در خصوص معرفی کارخانه است، اما گلایه ها همچنان ادامه دارد.
این سرمایه گذار، به سابقه قانون مالیات بر ارزش افزوده اشاره می کند که سال 87 ابلاغ و از سال 89 قرار شد، 5 سال آزمایشی اجرا شود تا دست تولید را بگیرد.
اما حالا، صنعتگران و تولیدکنندگان معتقدند، مالیات بر ارزش افزوده با روال کنونی، مرگ خاموش و تدریجی نه تنها صنعت کفش، "صنعت موروثی تبریز" را رقم زده است، بلکه باعث تضعیف روز به روز صنایع مختلف هم شده است.
طبق همین قانون، قرار بود، 9 درصد ارزش افزوده، از مصرف کننده نهایی اخذ شود؛ یعنی هر کس مصرف بیشتری داشت، مالیات بیشتری بدهد، اما متاسفانه در کشور ما صورت و مخرج کسر را تغییر دادند و این تغییر، عرصه را برای تولیدکننده تنگ تر کرد.
او معتقد است: این قانون بدون چکش کاری لازم، اجرا شده است، چرا که در آخرین لایه که به مصرف کننده مربوط است، مصرف کننده از پرداخت مالیات، معاف شده و دولت مالیات بر مصرف را از تولید کننده می گیرد.
به عبارتی، مالیاتی که بایستی در خریدها پرداخت می شد، به لایه های تولید و خرید مواد اولیه ختم شده و پولی که قرار بود از جیب مصرف کننده گرفته و به زخم تولید زده شود، در لایه های مختلف تولید، از تولید کننده گرفته می شود.
با توجه به 4 لایه مختلف تولید در صنعت کفش، در عمل، 9 درصد مالیات بر ارزش افزوده به 36 درصد رسیده است و در نتیجه ی آن، دست مصرف کننده کوتاه و قیمت کفش سر به فلک می کشد.
او ادامه می دهد: دولت اگر مالیات را از سود تولید کننده می گرفت، محل اشکال نبود، اما اخذ لایه به لایه مالیات در تمام مراحل تولید، ظلم مضاعفی بر تولید کننده و مصرف کننده است و در این میان فقط جیب امور مالیاتی است که پر می شود.
بی هیچ پیش شرطی؛ 9 درصد از بازار داخلی به کالای قاچاق واگذار می شود
آقای بنابیان، در ادامه صحبت هایش می گوید: موضوع مالیات بر ارزش افزوده، زمانی برای تولید کننده داخلی گران تمام می شود که بدانیم در نقطه مقابل تولید داخل، کالای قاچاق مشمول پرداخت ارزش افزوده نمی شود.
بر این اساس تولید کننده داخلی به عنوان بنگاه اقتصادی شناسنامه دار، موظف به پرداخت مالیات بر ارزش افزوده است، اما کسی که کالای قاچاق وارد می کند و حتی سوپرمارکت هایی که کالای قاچاق را می فروشند، از این قاعده قسر در رفته و از پرداخت مالیات بر ارزش افزوده معافند.
به بیان دیگر، تولید کننده داخلی در حالت خوشبینانه، 9 درصد از بازار داخلی را به کالای قاچاق واگذار می کند.
آن سوی قضیه قاچاق کالا، واردات رسمی مواد اولیه از گمرک است که علاوه بر پرداخت عوارض گمرکی، مالیات بر ارزش افزوده 9 درصدی شامل ارزش خود کالا، ارزش گمرک کالا و کرایه حمل، پرداخت می شود که در مجموع 14 تا 20 درصد ارزش واقعی کالا به نام مالیات بر ارزش افزوده مصادره می شود.
حالا قانونی که قرار بود توسعه اقتصادی کشور را در پی داشته باشد، چوب لای چرخ تولید گذاشته و به بزرگ ترین معضل فضای کسب و کار تبدیل شده است.
او می گوید: به هیچ وجه برای سرمایه گذار توجیه اقتصادی ندارد که علاوه بر خطر سرمایه گذاری، مجبور به پرداخت توام مالیات بر درآمد و مالیات بر ارزش افزوده باشد.
با او خداحافظی می کنم تا در خیابان سوم همین شهرک، سری به چرمسازی "فرید" بزنم.
رنگ غمناک مردگی پوست را با مواد شیمیایی پاک می کنند
در همین مسیر 10 دقیقه ای، کلاهم را قاضی می کنم؛ تولید کننده ای که 25 درصد مالیات بر درآمد و تا 36 درصد در لایه های مختلف تولید، مالیات بر ارزش افزوده پرداخت می کند، آیا در رقابت نابرابر با کالای قاچاق که مالیاتی پرداخت نمی کند و کالای ارزان به دست مصرف کننده می رساند، می تواند قد علم کند؟
مدیریت چرم فرید را "علی جعفری فرید" بر عهده دارد؛ در مقایسه با کارخانه "خوشه چرم خاوران"، وسعت کمی دارد، اما به تعبیر خودش، مهم، کیفیت کار تولیدی است.
سنگ بنای این کارخانه را در 8 هزار مترمربع با اعیانی 4 هزار و 500 متر مربع، پدر و عمویش، 40 سال پیش گذاشته اند و الان با ظرفیت تولید 500 هزار فوت مربع محل ارتزاق 20 نفر شده است.
وجه مشترک همه این کارخانه ها، بوی تعفنی است که از پوست های تلنبار شده در ورودی کارخانه ها و در نوبت دباغی، به هوا برخاسته و از چند متری، مشامت را آزار می دهد.
استوانه های قطوری برای موزدایی و دباغی پوست کنار هم ردیف شده اند تا پوست را از حالت خامی درآورند.
در این بخش از کارخانه بوی تند مواد شیمیایی هم به بوی متعفن پوست ها اضافه می شود که قرار است پوست ها در ترکیب با آنها پخته شوند.
چه ها که از سر این پوست ها نمی گذرد تا با رویه و زیره برداری، رنگ غمناک مردگی را از آن ها بزدایند و چرم را تولید کنند.
او بر این باور است که پرداخت آنی مالیات بر ارزش افزوده در لایه های مختلف، ارمغانی جز کمبود نقدینگی برای این صنعت ندارد.
"جعفری فرید" ادامه می دهد: ارزش افزوده چرم فراوری شده به صورت نقدی و آنی پرداخت می شود، اما با توجه به شرایط بازار 3 تا 6 ماه طول می کشد تا اصل سرمایه به دست ما برسد و همین مشکل گریبان صنعت کفش را هم می گیرد.
مالیات در لایه های زیرین کفش
فارغ از 9 درصدهایی که در لایه های آشکار صنعت کفش می بینیم، این موضوع در لایه های زیرین هم جای بحث دارد؛ "زیره" ی کفش به عنوان اساس کفش و از جنس "پلی یورتان" یکی از آنهاست.
2 کیلومتر بعد از پلیس راه تبریز - بستان آباد، ورودی شهرک عالی نسب، به کارخانه ای می رسم که سردر آن به پيشرفته ترين کارخانه توليدی پلی يورتان (نامی) با تکنولوژی کنترل با هوش مصنوعی مزین شده است.
خاندان نامی، خانواده ای خوشنام و صاحب نام در صنعت کفش هستند و آرش نامی از اعضای هيئت مديره گروه صنعتی نامی است.
مواد پلی يورتان از مواد استراتژيک صنعت کفش است و احداث اولين کارخانه توليدی پلی يورتان تمام خودکار کشور در شهر اولین ها، آن هم 15 بهمن پارسال را باید به فال نيک گرفت.
واحدی که میزان تولیدش ارتباط تنگاتنگی با تامین مواد اولیه دارد و قرار است نه تنها، نياز تولیدکنندگان داخلی کشور به مواد پلی یورتان را تامين کند، بلکه در سایه حمايت های عملی متوليان و حل موانع توليد و تسهيل در صادرات، به کشورهای همجوار هم در آينده ای نزديک صادرات داشته باشد.
"پلی یورتان" محصولی هایتک و قریب به 40 سال است که در صنعت استفاده می شود؛ در صنعت کفش هم برای سبکی و نرمی این محصول از آن استفاده می شود.
او با اشاره به این که برای تک تک این مواد شیمیایی ارزش افزوده لحاظ می شود ادامه می دهد: با توجه به افزایش قیمت ارز، هزینه تمام شده بالا می رود و در نتیجه بخشی از سرمایه در گردش واحدهای تولیدی درگیر تهیه زیره کفش می شود.
آری! حالا همین چرم دورگیری و بسته بندی شده با رایحه چرم طبیعی، همراه با ملزومات آن، البته با ارزش افزوده هایی که گفته شد، وارد خط تولید واحدهای تولیدی کفش می شود.
تولید سالانه حدود 30 میلیون جفت کفش در تبریز
رد یکی از کارگاه های تولیدی صاحب نام کفش تبریز را می گیرم که صدای چرخ هایش از مسیر سه راهی اهر به گوش می رسد.
در گوشه ای از محوطه حیاط، قوطی های بسته بندی شده و کمی آن طرف تر مشمع های بزرگ که به ظاهر مواد اولیه در آنها قرار دارد، به چشم می خورد.
داخل کارگاه، روشنایی زیادی ندارد، هر کس در گوشه ای مشغول کاری است.
چند جوان، برشکاری چرم را انجام می دهند، به فاصله کمی از آنها، قالب های کفش در وسط کارگاه به چشم می خورد و کمی آن طرف تر بسته های بزرگی از زیره کفش وجود دارد که پیرمردی خوش حوصله، یکی یکی و با ظرافت تمام، زیره ها را با چسب سفید و سیاه به کفی کفش می چسباند.
مالکیت کارگاه با آقای احمد خادم است، 30 سالی است که در صنعت کفش فعالیت دارد، کارگاهش در زمینی به مساحت 2 هزار متر مربع بنا شده است و با 20 کارگر قابلیت تولید انواع کفش حتی کفش های چرم اسپورت را دارد.
او که پیش تر، مدتی ریاست انجمن تولید کنندگان کفش تبریز را بر عهده داشت معتقد است نسخه مالیات بر ارزش افزوده، نسخه خوبی برای حال و روز امروز صنعت کفش نیست و نه تنها کمکی به توسعه تولید و صادرات صنعت چرم و کفش نمی کند، بلکه مانع جدی برای این صنعت است.
به گفته خادم، گردش مالی این صنعت با احتساب میانگین قیمت یک جفت کفش، 80 هزار تومان، یعنی حدود 2 هزار و 400 میلیارد تومان برآورد می شود و با احتساب 10 درصد حاشیه سود، عدد 240 میلیارد تومان برای این صنف منظور می شود.
او این سوال را مطرح می کند که آیا برای 30 هزار نفر شاغل در این صنعت با یک هزار و 500 نفر کارفرما و 240 میلیارد تومان حاشیه سود، آیا توجیه دارد که دولت هم تحت عنوان ارزش افزوده 9 درصدی، 200 میلیارد تومان طلب کند.
این قانون، پا قدم خوبی برای صنعت کفش نداشته است
برای کسب اطلاعات بیشتر با آقای یوسف زاده هم هماهنگ می شوم؛ یکی از تولید کنندگان کفش تبریز که هم اکنون مسئولیت انجمن کفش تبریز را بر عهده دارد.
کارگاه او به فاصله کمی از کارگاه آقای احمد خادم و در میدان بسیج تبریز واقع است؛ این کارگاه هم با بوی چسب و چرم طبیعی و حرارت دستگاه های کفاشی، در آمیخته است.
او ادامه می دهد: مالیات بر ارزش افزوده باعث حذف چند شغل از جمله بنکداری چرم و فروشندگان مواد اولیه، از بازار شده است.
او با اشاره به سابقه طولانی حضور این مشاغل در بازار می گوید: حضور آنها پشت گرمی تولید کننده بود که تولید کننده ها را قادر می ساخت با اندک مبلغی، به صورت امانی جنس تامین کنند، تا چرخ های تولیدشان بچرخد.
در تکمیل صحبت های آقای یوسف زاده، یکی از این بنکداران که برای تسویه حساب به کارگاه این تولید کننده سر زده است می گوید: وقتی قرار نیست از فروش خود، سودی عایدم شود، دلیلی برای پرداخت خسارت، آن هم تحت عنوان مالیات بر ارزش افزوده وجود ندارد، پس کرکره مغازه پایین باشد، به صرفه تر است.
پای صادراتِ کفش تبریز هم لنگ می زند
آقای یوسف زاده، باز رشته کلام را در دست گرفته و می گوید: علاوه بر تعطیلی های ناخواسته ای که باعث کمبود نقدینگی در بازار کفش و اختلال در تامین چرخشی مواد اولیه و بازگشت سرمایه به بازار شده است، اجرای این طرح پای صادارت را هم لنگ کرده است.
او ادامه می دهد: کنسرسیوم های صادراتی که با کمک دولت روی پا ایستاده بودند، حالا با اعمال مالیات بر ارزش افزوده، پای خود را از صادرات بیرون کشیده اند چون در عمل در بازارهای جهانی 9 درصد سود نمی کنند که بخواهند 9 درصد ارزش افزوده به جیب دولت بریزند.
او در جمع بندی صحبت هایش می گوید: با اعمال مالیات بر ارزش افزوده، در واقع به کارمند دولت تبدیل شده ایم، حتی بدتر از آن؛ باید در قبال کاری که برای دولت انجام می دهیم جریمه هم پرداخت کنیم.
جاپای کمبود نقدینگی و مواد اولیه در کفش تبریز
کارگاه تولیدی رئیس اتحادیه کفاشان تبریز هم همین حوالی است، به صورت تخصصی کفش های تمام چرم طبی تولید می کند، با هماهنگی تلفنی تصمیم می گیرم، سری هم به آنجا بزنم.
راحتی کفش هایش زبانزد است، در ورودی اتاق مدیریت، نمونه کارهایشان را در جاکفشی گذاشته اند تا میهمانان با این کفش های طبی وارد اتاق شوند؛ من هم کفش هایم را در می آورم و نمونه کارهای تولیدی آنها را پا می کنم.
این فعال صنعت کفش می گوید: در حالت خوشبینانه اگر رویه و زیره تولید داخل باشد، این موضوع می ماند که زیره که خودش به رویه نمیچسبد، بلکه باید مواد از آلمان بیاوریم، بچسبانیم، با این حساب، معلوم است که دست آخر، کار، گران از آب در میاید.
سهم ۹۵ درصدی تبریز در تولید کفشهای تمام چرم کشور
رئیس اتحادیه کفاشان تبریز به سهم ۹۵ درصدی تبریز در تولید کفشهای تمام چرم کشور هم اشاره کرده و می گوید: صنعت کفش تبریز، با حدود یک قرن فعالیت پرفراز و نشیب خود، بیش از ۶۰ درصد تولید کفش کشور را در دست دارد.
کسب عنوان ثبت ملی را در میان صحبت ها یادآور می شوم و این که بعد از 3 سال دوندگی، کفش تمام چرم تبریز بالاخره پارسال به ثبت ملی رسید، با این اوصاف آیا این هنر صنعت، راه ثبت جهانی شدن را طی می کند یا در این راه هم لنگ می زند؟
جباریان فام تاکید می کند: به یقین ثبت ملی و یا رویای جهانی شدن، دردی از دردهای کفش تبریز دوا نمی کند، آن هم وقتی که همه برنامه های دولت، زنجیری قطور بر پای این صنعت بسته است.
ردپای مالیات بر ارزش افزوده در فرارهای مالیاتی
رئیس اتحادیه کفاشان تبریز ادامه می دهد: 60 درصد قیمت تمام شده کفش تولیدی به مواد اولیه، 20 درصد هزینه دست مزد، 10 درصد حاشیه سود و 10 درصد هبه هزینه سربار اختصاص دارد که با لحاظ ارزش افزوده تا 30 درصد هم افزایش پیدا می کند.
جباریان فام با طرح این موضوع که طبق قانون، واحدهای دارای پروانه کسب که برق مصرفی شان زیر 50 آمپر است از مالیات بر ارزش افزوده معاف هستند، می افزاید: همین مالیات بر ارزش افزوده باعث شده تا واحدهای بزرگ برای فرار از مالیات، کوچک سازی کنند و هم اکنون بیشترِ واحدهای تولیدی با کمترین ظرفیت، فعالیت میکنند و 50 درصد نیروی کار خود را هم کاهش دادهاند.
باخت بی چون و چرا در بازار رقابت!
دکتر فضل زاده؛ رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه تبریز هم از تصویب و اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده گلایه مند است.
این استاد دانشگاه که دکترای حسابداری مالی دارد می گوید: در یک کلام، قانونی که زیرساخت های آن درست نیست و موقع خرید و عرضه کالا، تولید کننده را مجبور به پرداخت مالیات می کند، نتیجه ای جز این ندارد که دست و بال تولید کننده را بسته و تامین و توزیع مواد اولیه را با مشکل مواجه کرده و در نهایت پای صادرات را چلاق کند.
این کارشناس مسائل اقتصادی معتقد است: دستاورد این قانون، افزایش قیمت نهایی کفش است که در مواجهه با کمبود نقدینگی در بازار برای خرید؛ باعث می شود تا تولید کننده با مشکل رکود دست و پنجه نرم کند.
او در ادامه صحبت هایش بر اهتمام دلتمردان در برخورد با کالای قاچاق و لحاظ عوارض گمرکی و مالیاتی تاکید کرده و می گوید: مجلس و دولت باید بازنگری این قانون را در اولویت کاری خود قرار دهند.
خریدار کالای لوکس، باید هزینه اضافی پرداخت کند
برای پیگیری این قانون و ضعف هایی که دارد و البته ضربه هایی که بر پیکر تولید می زند، چندین بار با اداره کل امور مالیاتی آذربایجان شرقی تماس گرفتم.
آخرین مهلت پرداخت مالیات برای مودیان مالیاتی تا پایان تیر، باعث شده بود که سرشان گرم دریافت مالیات ها باشد و موضوع مالیات بر ارزش افزوده و حواشی آن در آخر لیست اولویت هایشان باشد.
در ابتدای صحبت تلفنی، وقتی رابطه مالیات بر ارزش افزوده و فرارهای مالیاتی را طرح می کنم، موضوع را به کل رد می کند.
غلامرضا شریفی می گوید: همه افرادی که تحت عنوان اشخاص حقوقی فعالیت می کنند، مشمول پرداخت مالیات هستند و صدالبته نسبت به فروششان موظف به پرداخت مالیات هستند.
او با این توضیح که پرداخت مالیات بر ارزش افزوده برای مصرف کننده نهایی لحاظ شده است، ادامه می دهد: این قانون هیچ گونه بار مالی برای واحدهای تولیدی و فعال اقتصادی نداشته و ندارد.
وقتی می گویم، ولی تا نوبت به پرداخت مالیات بر ارزش افزوده از سوی مصرف کننده نهایی برسد، تولید کننده را در لایه های مختلف تولید، موظف به پرداخت این مالیات می کنید، پاسخ می دهد: اگر هر تولید کننده یا بنگاه اقتصادی در مرحله خود، مالیات پرداخت می کند، اعتبار مالیاتی برای مرحله بعد تلقی می شود.
او با ارائه مثالی این موضوع را برایم تشریح می کند که اگر واحد تولیدی در لایه ای خریدار بوده، قطع یقین در لایه بعدی فروشنده است و از این رو سودی برای خود منظور می کند.
شریفی ادامه می دهد: این ما به التفاوت سود در دو مرحله یاد شده است که تحت عنوان مالیات بر ارزش افزوده اخذ می شود و دست آخر، این مصرف کننده نهایی است که مالیات را پرداخت می کند.
وقتی پای مصرف کننده نهایی پیش کشیده می شود، می گویم پس قبول دارید که با توجه به افزایش قیمت تمام شده تولید، مصرف کننده نهایی تاوان آن را می دهد.
او این سوال را هم این چنین توضیح می دهد: تعیین فرهنگ مصرف جامعه، یکی از شاخص های مالیات بر ارزش افزوده است که البته در همه کالاهای مصرفی اعمال نمی شود.
به گفته مدیر کل امور مالیاتی آذربایجان شرقی، طبق ماده 12 قانون مالیاتی، حدود 70 تا 80 مورد کالا، معاف از مالیات هستند و این مالیات فقط کالاهای لوکس را شامل می شود؛ به عبارتی هر کس کالای لوکس خرید کند، ناگزیر به پرداخت هزینه اضافی است.
وقتی صحبت ما به این بخش می رسد می پرسم، آیا "کفش" کالای لوکس است؟ جواب می دهد: برای خرده فروش کفش، مالیات بر ارزش افزوده در نظر نمی گیریم و دوباره تکرار می کند که اگر تولید کننده در لایه های مختلف مالیات پرداخت کند، به عنوان اعتبار مالیاتی تلقی می شود.
جیب مشتری، در قد و قواره قیمت کفش تبریز نیست
با این توضیحاتی که ارائه شد و البته مرا قانع نکرد، بر می گردم به بازار کفش تبریز؛ بازاری که قیمت کفش در آن سر به فلک کشیده، قدرت خرید مردم پایین آمده و بازار چانه زنی مغازه داران و مشتری ها داغ است، چانه زدن بر سر کفشی که مناسب پای مشتری است، پا در آن راحت است و پاشنه پا میخچه نمی زند، اما جیب مشتری، در قد و قواره قیمت آن نیست.
زن 60 ساله با چشمانی گرد شده می گوید: کیفیت کفش هایتان حرف ندارد، اما قیمت آنها با جیب شوهر بازنشسته من نمی خواند.
اینجاست که مشتری می ماند و گلیمی که باید پایش را به اندازه آن دراز کند.
" آقا جعفر" فروشندهای است که ویترینش حسابی پر و پیمان است، 65 سالی سن دارد به قول خودش حتی پادویی کارگاه های تولیدی کفش را هم کرده است.
مدتی هم تولیدکننده بوده، اما الان به فروشندگی کفش پناه آورده است.
می گوید: اینجا که تک فروشی می کنم دیگر حساب و کتاب مالیات بر ارزش افزوده را نمی کنم؛ چرا که فروشندگان خرده پا، از این مالیات معاف هستند.
یکی از کفش ها را انتخاب می کنم، و سایز 39 آن را از فروشنده می خواهم، می گوید: 250 هزار تومان البته قابل ندارد.
یک لنگه از کفش را در پایم برانداز می کنم، هم کفش را، هم قیمت تمام شده ی آن را؛ با خودم زمزمه می کنم، قطعا کفش تبریز با پشتوانه اقتصادی جیب من و جیب تولید کننده جفت می شود.
همین قانون مالیات بر ارزش افزوده باعث شده است که این کفش با 30 درصد هزینه اضافی به دست منِ مصرف کننده برسد، قانونی که بازنگری و اصلاح آن شاید منافع تولید کننده و مصرف کننده را تامین کند.
گزارش مکتوب از اعظم قربانی