به گزارش
خبرگزاری صداوسیما مرکز آذربایجان شرقی، حال دیگر از آن بوی تند پوست های نمک سود شده، چیزی به مشام نمی رسد، فقط تا چشم کار می کند، بارابان های خاک خورده در سکوت کارگاه است که با هر دم و باز دم عمیقی، خاک را در هوا می پراکند.
بارابان های پوسته پوسته شده نشان از آن دارد که با آب قهری دیرینه دارند؛ گوش دیوارهای کارگاه هم خیلی وقت است دلتنگ صدای جیرینگ جیرینگ این بارابان هاست، تا سکوت را بشکنند، اما دریغ از یک صدا.
خاک و سکوت و حسرت...
دست های ترک برداشته آقای دباغی، بارابان های ترک خورده را لمس می کند، و به اندازه این همه خاک و سکوت، ترک های روی سینه اش عمیق تر می شود.
81سال دارد، دباغی شغل آبا و اجدادی اش است، 17ساله که بود کارش جابه جایی پوست های خامی بود که دراز به دراز این کارگاه خوابیده بودند، حالا هم با وجود اینکه کارگاه مهر تعطیلی خورده است، هر روز برای جستجوی خاطرات روزهای گذشته، سری به اینجا می زند.
از آخرین های این کارگاه می گوید: آخرین باری که حق و حقوق 26کارگر این کارگاه را تسویه کرد و ماند دو نگهبان که یکی روزها، کشیک می ایستد ودیگری شبها، شش دانگ حواسش را جمع می کند تا کسی به باقی مانده کارگاه نگاه چپ نکند.
نفس عمیقی می کشد و می گوید: آن روزها بوی گند پوست خام برای ما حکم چرخش چرخ های تولید را داشت، وقتی از دو کیلیومتری چرمشهر، بوی آن را احساس می کردیم؛ اما حالا چه؟ این وضع را حتی در خواب هم نمی توانستم ببینم.
دباغ خانه، در غرب تبریز واقع است. معروف به چرمشهر تبریز؛ نخستین شهرک صنعتی خصوصی ایران و بزرگ ترین مرکز تولید چرم در کشور.
شهری چسبیده به تبریز؛ بعد از جاده فرودگاه؛ شهرک مایان را که رد کنی، خودت را میان کوچه های عریض و طویل چرمشهر می بینی.
شهری که تا همین یک سال پیش، 360واحد کوچک و بزرگ، 4هزار نفر فعال این عرصه، را در دل خود جای داده بود.
روزگاری 90درصد چرم کشور در چرمشهر تولید می شد
امروز گویا خاک رکود پاشیده اند؛ کوچه هایش خلوت تر از آن است که باور کنی، روزگاری مسئولیت صادرات 90درصد چرمهای مورد نیاز کشور، بر دوش آن بود.
این کیمیا شدن پوست، شتری است که دم در کارگاههای باسابقه و تازه کار نشسته است.
از آن 42کارگاهی که متعلق به پیشکسوتان این صنعت بود، فقط دو واحد کار می کند، آن هم اگر در این بگیر و بندهای پوست خام، پوست گیرشان بیاید.
یکی دیگر از پیشکسوتان دباغی در تبریز می گوید: ماشین آالات موجود در کارگاههای دباغی، فرسوده تر از آن هستند که هم پای فن آوری نوین رقبای همسایه باشند.
او می گوید:مواد فراوری چرم هم خارجی است، فرمول های فعلی جابه جایی پول نیز مناسب حال و روز این صنعت نیست، اما آن چه این روزها نمک بر زخم این صنعت می پاشد، پوست های نمک سود شده ای هستند که خیلی وقت است حوالی چرمشهر کم پیدا شده اند.
از وقتی که پوست خام کیمیا شد، یک به یک کارگاهها، قفل تعطیلی خوردند و حالا کار به جایی رسیده است که تجهیزات کارخانه ها را به عنوان ضایعاتی می خرند.
در خیابان بالایی، میهمان یکی از زخم خورده های این وضع می شوم.
آقای امیر خیزی، بارابانی را نشانم می دهد و می گوید: وقتی از ایتالیا آوردم، در ایران لنگه نداشت، چند وقت پیش پای یک نجار را برای تعمیر آن به کارگاه باز کردم و او خیلی راحت گفت: "تعمیرش برایت گران تمام می شود؛ به عنوان ضایعاتی می خرم."
می گویم: ولی سرپاست؛ و او جواب می دهد: این ماهیت چوب است؛ خشک بودن و خشک ماندن حکم قتل چوب را دارد؛ الان به ظاهر سرپا هستند اما وقتی دو سالی است که آب به تنه آنها نخورده، از درون پوسیده و خرد شده اند.
حسرت عمیقی در پشت تمام حرفهایش موج می زند، برای تمام دار و ندارش، چوب حراج زده است، اما فقط به قیمت وزن دستگاهها خریدار دارد با عنوان الوار.
می گوید:اگر کارخانه مجدد به چرخه تولید باز گردد، این بار این دستگاهها هستند که نای کار کردن ندارند؛ مثل خودم که از بس دویده ام از پا افتاده ام.
دست واحدهای تولیدی؛ در پوست گردو
اما خیلی چیزها دست به دست هم داد، تا دست واحدهای تولید چرم را در تامین پوست خام، در پوست گردو بگذارد.
از وقتی دام های زنده از هر گذرگاهی، رسمی و غیررسمی جلای وطن کردند و برای اینکه جبران مافات کرده باشیم، منت واردات گوشت های قرمز خارجی را با ارز 4200تومانی کشیدیم، آن هم در اندازه و مقیاس هاس کلان، موازنه دسترسی به پوست خام دامی و ظرفیت تولید چرم بهم ریخت.
امینی رئیس چرمشهر تبریز می گوید: زمزمه کمبود پوست خام از اواخر سال97 در بین دباغی ها پیچید.
پوست خامی که محصول جانبی صنعت گوشت قرمز است؛ یعنی 10درصد وزن لاشه حیوان پوست آن محسوب می شود.
همزمانی واردات گوشت قرمز، صنعت چرم را کارد مالی کرد
وقتی دولت، حدود 100هزار تن گوشت قرمز را با ارز دولتی 4200تومانی، وارد کشور کرد تیر خلاص را بر پیکر این صنعت رنجور از ماشین آلات قدیمی زد.
در تائید روند رو به رشد واردات گوشت قرمز همین جمله بس که به گفته منصور پوریان رئیس شورای تامین دام کشور میزان نیاز کشور به واردات دام سنگین تنها 10درصد بود، اما آمار نشان میدهد واردات گوشت قرمز، 25درصد بیش از میزان نیاز کشور انجام شده است.
فرایند واردات گوشتهای قرمز نیز در سه قالب گوشت تازه گوسفندی، گوشت وکیوم و گوشت منجمد بود.
آمارهای واردات گوشت قرمز روز به روز بالا می رفت و در وانفسای افزایش های لحظه ای قیمت دلار، اختصاص ارز 4200تومانی، ولع وارد کنندگان را برای واردات افزایش می داد؛ غافل از اینکه این مسکنی موقت برای درمان وضعیت موجود است.
آمارهایی که اداره کل دامپزشکی آذربایجان شرقی از واردات گوشت به استان در سال 98 ارائه می دهد، این است که با 110 فقره مجوز، یک میلیون و 240 هزار و 182 کیلوگرم گوشت تازه گوسفندی با 43 مجوز 3 میلیون و 100 هزار و 320 کیلو گرم، گوشت وکیوم در 75 فقره مجوز 11 میلیون و 111 هزار و 888 کیلوگرم گوشت منجمد برزیلی و گوشت قرمز خارجی روانه بازار استان شده است.
با یادآوری این مطلب که، مجموع این آمار که در استان، به 15هزار و 452تن می رسد، نسبت به سال97 که 8هزار و 787تن بود، رشد دو برابری داشته است.
غلاف چاقوی کشتار با واردات گوشت قرمز
البته صرفا صنعت چرم نبود که از این واردات بی رویه گوشت قرمز، کارد مالی شد؛ صنعت دامپروی داخلی هم وقتی سیل واردات گوشت قرمز ارزان و فراوان خارجی را دید، چاقوی خود را برای کشتار دام غلاف کرد.
باز دست می گذاریم روی این نکته که هر چه بود زیر سر نوسانات قیمت گوشت در بازار بود.
برمی گردیم به کمی قبل تر از واردات گوشت قرمز؛ وقتی قیمت گوشت، نتوانست دامداران را مجاب کند تا کشتار را ادامه دهند، ترجیح دادند برای اینکه پولی دست شان را بگیرد، قاچاق گوسفند زنده به کشورهای همسایه را در برنامه کاری خود قرار دهند، موضوعی که علی اصغر ملکی، رئیس اتحادیه فروشندگان گوشت گوسفندی صراحتا به آن اشاره می کند.
البته دامداران نیز برای این کار خود، دو دو تا کرده بودند؛ چرا که فروش دام به کشورهای همسایه از طریق ارزهای خارجی، سود زیادی برای دامداران به ارمغان می آورد و همین دلیل بود که دامداران به قاچاق دام رغبت پیدا کرده بودند.
اینکه ارزان بودن قیمت دام و گوشت در داخل کشور توجیه اصلی دامداران برای قاچاق دام زنده محسوب می شد، مدیرکل دفتر پیشگیری از قاچاق کالا و ارز کشور نیز بر آن صحه می گذاشت.
بنا به آمارهای امیر محمدپرهام فر، در سال97 و در آستانه افزایش صعودی گوشت قرمز که پای واردات گوشت قرمز به داخل را هم باز کرد، 174هزار و 761دام سبک و سنگین قاچاق کشف و ضبط شده بود.
البته خروج بی حد و حصر دام زنده از کشور نیز از غفلت مسئولان در نظارت بر مرزها آب می خورد، متاسفانه بعد از اینکه بخشی از دامهای کشور به صورت غیر قانونی از مرزهای غربی کشور خارج شدند مسئولان مرزها را به خوبی کنترل و مدیریت کردند.
در پیگیری این خبر که آذربایجان شرقی چه سهمی از قاچاق دام زنده را به خود اختصاص داده بود، آمارهای ارائه شده، البته با اما و اگرهایی، این موضوع را منتفی می کرد.
بنا به آماری که اداره کل دامپزشکی استان ارائه می دهد: قاچاق دام زنده از این استان منتفی است.
امیرحسین بهداد می گوید: در سال98 پرونده هایی تحت عنوان ترددهای بی ضابطه دام در استان در دستور کار قرار داشت، اما این موضوع به منزله قاچاق دام نبود.
او یادآور می شود: سال گذشته 147مورد محموله دامی در استان توقیف شده بود که شامل 335راس گاو و 6هزار و 799راس گوسفند و بز می شد، که از این تعداد یک هزار و 98راس با ارسال به کشتارگاههای صنعتی، کشتار شدند.
اما سخنگوی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز تعریف دیگری از قاچاق دام زنده دارد.
دهقانینیا یادآور می شود: در حوزه نگهداری، تمامی مالکین دام زنده موظف هستند آمار و اطلاعات خود را مطابق زمانبندی اعلامی از سوی وزارت جهاد کشاورزی، در سامانه پنجره واحد کشاورزی ثبت کنند و فرایند پلاکگذاری و تغییرات پلاکگذاری برای دام را انجام دهند.
طبق این تعریف؛ نگهداری دام صرفاً منوط به داشتن و نصب پلاک دام معتبر است که باید حتما در سامانه مربوطه در وزارت جهاد کشاورزی ثبت شود، خرید و فروش و جابه جایی دام زنده نیز فقط با پلاک دام باید باشد و اگر پلاک نداشته باشد، خریدو فروش ممنوع است.
شاید در همین دو گانگی و تفسیر به رای ها در خصوص قاچاق دام بود که وزارت جهاد کشاورزی، جا به جایی دامهای بدون پلاک شناسایی، از نیمه بهمن 98؛ بین شهرستانها و استانها را ممنوع اعلام کرد.
نقطه سر خط ...صنعت چرم؛ صنعتی پر سود اما..
برگردیم به بررسی وضع صنعت چرم که یکی از جذاب ترین و پر سودترین صنایع و تجارت جهان است چرا که ارزش افزوده بسیاری را عاید فعالان این بخش می کند.
بر اساس آخرین آمار منتشر شده از سوی سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران، در حوزه چرم ایران 100هزار نفر در واحدهای صنفی و 15هزار نفر در واحدهای صنعتی مشغول بهکار هستند که در مجموع اشتغالی 115هزار نفری را ایجاد کرده است.
با وجودی که ایران صاحب سومین جمعیت دامی گوسفندی هست و با صادرات سالامبور، به عنوان بزرگ ترین خام فروش چرم سبک در جهان شناخته می شود، اما تنها 5 صدم درصد کل بازار 21میلیارد دلاری چرم سنگین جهان را در اختیار داریم.
نبود زیرساختهای لازم، فرسودگی خطوط تولید و دریافت عوارض از چالش های جدی صنعت چرم ایران است که در صورت رفع آنها و تبدیل سالامبور به محصول نهایی می توان تا 850میلیون دلار از این صنعت ارز آوری کرد.
به گفته محمد لاهوتی رئیس اتحادیه صادرکنندگان سالامبور حجم صادرات از کشور در بهترین شرایط در سال91 حدود 200میلیون دلار ارزآوری داشته است که پس از آن با دریافت عوارض در سال97 مجموع صادرات در سالامبور به 50میلیون دلار کاهش یافته است.
اما واقعیت اینجاست که در زمینه صادرات پوست گاوی عددی نیستیم و در تامین پوست دام سنگین کمبود داریم، تا جایی که سال گذشته حدود سه هزار تن واردت پوست خام گاوی داشتیم.
صنعت چرم؛ درگیر با کمبود پوست خام
می توان گفت این صنعت برای پوست اندازی نیاز به پوست خام دارد، در حالی که این روزها کمبود پوست خام سنگین را با پوست و گوشت خود احساس می کند و این درد در آذربایجان شرقی بیشتر احساس می شود.
مشهد، تهران و آذربایجان شرقی قطب های تولید چرم در ایران هستند و انواع کیف، کفش و پوشاک را در رنگ های متنوع و اشکال زیبا تولید می کنند که در این بین آذربایجان شرقی با 60درصد، تهران با 22درصد و مشهد با 15درصد بیشترین سهم تولید چرم را به خود اختصاص دادهاند.
حالا واردات بی رویه گوشت قرمز و قاچاق دام، دو سر یک معادله چند مجهولی هستند که باعث شده اند فعالان صنعت چرم برای اینکه بتوانند روی پا بایستند، رد پوست خام را بگیرند، که دست آخر هم چاره ای نداشتند، جز اینکه دست به دامن پوست های خام وارداتی شوند.
بند و تبصره های نانوشته ...
البته واردات پوست های خام از خارج نیز بند و تبصره های نانوشته خود را داشت.
رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان صنعت چرم می گوید: گزینه واردات پوست خام در سامانه سازمان دامپزشکی کشور لحاظ نشده بود، چون تجربه واردات پوست خام در کشور وجود نداشت؛ اخذ مجوز واردات پوست خام از سازمان دامپزشکی که می توانست یک هفته ای اتفاق بیفتد، در حالی که فرایند اداری آن 6ماه طول کشید.
مسعود بنابیان یادآور می شود: تا زمانی که رحمانی وزیر صمت بود، قول داده بود این موضوع را در هیات وزیر مطرح کند؛ با وزارت جهاد کشاورزی مکاتباتی داشت؛ اما موضوعی نبود که در حد یک وزارت خانه مطرح شود؛ بنابراین تا زمان عزل وزیر صمت، طرح به هیات وزیران راه نیافت.
هر چند پوست های وارد شده در این مدت از مبادی آسیای میانه، ازبکستان، عراق و حتی ترکیه، کیفیت پوست خام ایرانی را نداشتند، اما در این وانفسای صنعت چرم، نوشدارویی برای این صنعت نیمه جان محسوب می شدند.
وی می گوید: اگر همین واردات دست و پا شکسته پوست های خام از خارج نیز اتفاق نمی افتاد، شاید هم اکنون 70تا80 درصد واحدهای تولید چرم تعطیل می شدند.
مجموعه آقای بنابیان که بزرگترین واحد فرآوری چرم خاورمیانه است و با توان تولید روزانه 20هزار فوت مربع چرم، 80نوع چرم در 164 رنگ مختلف را تولید می کند، هم اکنون با 20درصد ظرفیت خود کار می کند، حال حساب کنید، واحدهای خرد، در این بازار تا چه اندازه خرد شده اند.
امینی رئیس انجمن چرم استان نیز می گوید: در دو سال اخیر 50تا60 درصد 360واحد مستقر در چرمشهر به علت نبود پوست خام از چرخه تولید کنار گذاشته شده اند و ما بقی واحدها نیز با ظرفیت 40تا50 درصد کار می کنند.
شخصیت حقیقی یا حقوقی؛ مسئله این است
به گفته امینی طبق دستورالعمل سازمان دامپزشکی، مجاز به واردات پوست خام از 6کشور هستیم؛ اما عملا آنهایی حق واردات دارند که شرکت حقوقی داشته باشند؛ در حالی که 95درصد واحدهای فعال در صنعت چرم ایران، واحدها حقیقی هستند.
رئیس انجمن چرم آذربایجانشرقی باز به آئین نامه سازمان دامپزشکی کشور اشاره کرده و تشریح می کند: اجازه واردات پوست خام گاوی و مواد اولیه را به تولید کنندگان حقیقی صنعت چرم نمی دهند؛ تنها شرکت های حقوقی قادر به واردات هستند، در حالی که پیش از این آئین نامه، افراد حقیقی نیز به راحتی می توانستند مواد اولیه صنعت چرم را وارد کنند.
وی با بیان اینکه پنج درصد واحدهای تولیدکننده چرم در استان شخصیت حقوقی دارند و سه درصد آنها نیز در وضع تعطیلی قرار دارد، یادآوری می شود: اگر اجازه ورود مواد اولیه به واحدهای حقیقی داده نشود این واحدها تعطیل خواهند شد و دو درصد واحدهای حقوقی قادر نخواهند بود تقاضای صنعت چرم استان را پاسخ دهند.
پیگیریها از سازمان دامپزشکی نیز نتیجه ای جز ارجاع ما به آیین نامه هیات وزیران نداشت.
بهداد مدیرکل دامپزشکی استان می گوید: واحد حقوقی سازمان در نظر دارد این موضوع را از طریق ستاد تدابیر ویژه دولت برای رفع موانع تولید، پیگیری کند.
قوانینی که کفش تبریز را از پا درمی آورند
اگر کمی عمیق تر به موضوع بند و تبصره های واردات پوست خام توجه کنیم، متوجه می شویم این موضوع زیر پوستی بر صنعت کیف و کفش تبریز نیز تاثیر می گذارد.
آمارها نشان می دهد حدود 40هزار نفر مستقیماً در صنعت کفش تبریز مشغول فعالیت هستند و 110هزار نفر به صورت غیرمستقیم مانند کشتارگاهها و صنایع پایین دستی و ... از صنعت کیف و کفش تبریز ارتزاق می کنند.
با داشتن این اطلاعات که 65درصد چرم دنیا برای تولید کفش، 10درصد برای تولید کیف و مابقی برای تولید مبلمان اختصاص می یابد، و وقتی 90درصد کفش های دست دوز چرمی به نام تبریز روانه بازار کشور می شود؛ یوسف زاده رییس انجمن کفش تبریز نیز حرفی برای گفتن دارد.
او می گوید: همین نوسان بازار چرم و دست به دست شدن آن با روزهای کرونایی و پایین کشیده شدن فتیله تقاضا، کمر واحدهای تولید کفش را نیز شکسته است.
او ادامه می دهد: هم اکنون موجودی کفش در اغلب مغازه ها کفش های زمستانی است و هنوز اقدامی برای دوخت کفش تابستانی نکرده اند چون خرید های زمستانی شان را نفروخته اند.
احمد خادم یکی از پیشکسوتان حوزه تولید کفش نیز یادآور می شود: البته این تنها درد واحدهای تولید کفش نیست، سالهاست این مجموعه ها با خوره ای با نام مالیات برارزش افزوده دست به گریبان هستند و بارها هشدار داده شده که اگر این قانون مورد بازنگری قرار نگیرد، کفش تبریز را از پای درمی آورد.
او می گوید: البته با شیوع کرونا و با محدود شدن واردات پوست خام و واردات گوشت، عرضه پوست خام داخلی افزایش یافت ولی چون بازار مصرف نیز نداشتیم و در اوج تقاضای بازار، فروغ بازار خاموش شد، فعلا کمبود پوست نداریم.
در کنار کمبود پوست خام، کیفیت پوست خام وارداتی نیز مورد انتقاد است، چرا که فعالان این عرصه که سالهاست با زیر و بم پوستهای داخلی آشنا هستند، اعتراف می کنند، پوست های داخلی کیفیت بالایی دارند ولی چون دست شان از پوست خام داخلی کوتاه شد، برای اینکه کارخانه تعطیل نشود، به ناچار به این پوست ها تن دادند.
غول صنعت چرم؛ در خوابطبق آمار رسمی، مصرف سرانه کفش در کشور سه جفت در سال و کمی پائین تر از میانگین جهانی است و در سال حدود 250میلیون جفت کفش در ایران فروخته می شود که 90میلیون جفت از آن، کفش چرمی است و 80 الی 85 درصد آن در تبریز تولید می شود. همین مشکل تامین پوست خام مرغوب می تواند در دراز مدت، صدای آوازه کفش تبریز در جهان را خاموش کند.
براساس این گزارش: فعالان این صنعت، چرم را غول خفته صنعت ایران می دانند، غولی که اگر بیدار شود همه فرصت های شغلی در صنایع دیگر را جذب خود کرده و به اندازه ای تولید و ارزآوری در پی خواهد داشت که دیگر دغدغه ای به نام اشتغال و صادرات تولید محور احساس نمی شود.
اما همین غول خفته این روزها، برای پوست اندازی، نیاز به پوست خام دارد.
گزارش مکتوب: اعظم قربانی