استقبال مخاطبان سینما از آثاری که با موضوع مسائل راهبردی و قهرمانان کشور روی پرده میرود نشان میدهد اهالی هنر هفتم باید بیش از پیش به مسائل راهبردی در سینما توجه کنند.
کتاب تاریخ کشورمان در چهل سال گذشته را که ورق بزنیم در هر سطرش قصهها جا گرفته، قصههایی که رنگ و بوی ایثار، حماسه، عشق و جاذبه دارد همان روزهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی شاهد اتفاقات سیاسی و اجتماعی کم نظیری بودیم که هم میتواند برای مخاطب دیدنی و جذاب باشد و هم عبرتهای زیادی در پی دارد، یکی از این وقایع حادثه هفتم تیر است زمانی که منافقان در یک اقدام ناجوانمردانه شهید بهشتی و هفتاد و دو تن از یارانش را به شهادت رساندند.
محمدحسین مهدویان، فردی بود که با نگاهی هنرمندانه و تیزبینانه هفتم تیر ۱۳۶۰ را در قالب یک مستند و یک فیلم بلند سینمایی به تصویر کشید، کمتر کسی است که پس از تماشای ماجرای نیمروز ۱ در جشنواره سی و پنجم به تحسین، جسارت و توانایی محمدحسین مهدویان نپرداخته باشد.
این کارگردان جوان پس از موفقیتهای ماجرای نیمروز و استقبالی که سینما دوستان از آن کردند، «ترور سرچشمه» را روانه پرده نقرهای کرد. مستندی که به بررسی ابعاد آثار و چرایی انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی میپردازد.
در این مستند تعداد زیادی از محققان و افرادی که در حوزه تاریخ مطالعات گستردهای دارند از جمله سید علیرضا حسینی بهشتی، بهزاد نبوی، اسداله بادامچیان و علی ربیعی از آن روز و آن اتفاق میگویند.
«ترور سرچشمه» اگرچه در گروه سینمایی هنر و تجربه و با سانسهایی محدود به نمایش درآمد، اما با استقبال به نسبت خوبی همراه شد و این موضوع نشان میدهد مخاطبان سینما علاقه مندند به تماشای آثاری که وقایع مهم کشور را به تصویر میکشد بنشینند هر بار صحبت از شهدای ۸ سال دفاع مقدس و یا رزمندگان، جانبازان و آزادگان میشود پای قصههای مختلف به میان میآید قصههایی که نسل جدید نیاز به مرور و تفکر در آن دارد، اتفاقا هر زمانی که قصه رشادت و مقاومت قهرمانان ۸ سال دفاع مقدس پا به پرده نقرهای میگذارد و به شکلی هنرمندانه به آن پرداخته میشود مخاطبان زیادی برای دیدنش اشتیاق نشان میدهند.
حدود یکسال پیش «تنگه ابوقریب» که یک قصه کمتر شنیده شده از قهرمانان گردان عمار را به تصویر کشید با استقبال کم نظیر مردم روبرو شد بسیاری از مخاطبان با چشمانی خیس سالن سینما را ترک میکردند و بسیاری پس از تماشای فیلم به کتب و اسنادی که به روایت آن اتفاق پرداخته است، رجوع میکردند.
همین امسال فیلمی با یک قصه ملتهب به نمایش درآمد «شبی که ماه کامل شد» که هنوز هم روی پرده سینماهاست و روز به روز مخاطبان بیشتری را به دیدن خود ترغیب میکند. فیلمی که قصه عشق فائزه عبدالحمید را به تصویر میکشد. عشقی که قربانی تروریسم و تکفیر شد.
این قصه واقعی هم به مذاق بسیاری از منتقدان خوش آمد و هم به دل مخاطبان سینما نشست، جدای از ساختار با کیفیت، بازیگرانی که سرجای خود قرار گرفتند و به اندازه بازی کردند، خروج کارگردان از تهران و فضاهای آپارتمانی و به تصویر کشیدن بخشهایی از داستان در طبیعت بکر سیستان و بلوچستان و ابعاد فنی فیلم که در سطح بالایی از کیفیت قرار دارد، سوژه و قصه ملتهب این فیلم مخاطب را به تماشای آن ترغیب میکند. اینها همه گواهی میدهد زمانی که سینماگران ما عزمشان را جزم کرده اند و به سراغ قصههای واقعی و کنجکاوی برانگیز برای مخاطب رفته اند اگرچه زحمت و تحقیق زیادی برایشان داشته، اما بازخوردهای خوبی گرفته اند.
از زمانی که «عقابها» پرفروشترین فیلم سال ۶۴ شد و پرمخاطبترین فیلم تاریخ سینمای ایران لقب گرفت تا زمانی که «آژانس شیشه ای» نگاههای زیادی را به خود خیره کرد و حتی زمانی که «تنگه ابوقریب» با تکنیک کم نظیرش یکی از بهترین فیلمهای گونه دفاع مقدس تاریخ سینما لقب گرفت تا الان که «شبی که ماه کامل شد» با وجود حضور آثاری که تنها برای گیشه ساخته شده اند صدرنشین جدول فروش است میتوان دید فیلمهایی با موضوعات راهبری مورد توجه مخاطب حرفهای سینما قرار گرفته و این مسأله مسؤولیت مسؤولان سینمایی را در قبال تولید چنین آثاری بیشتر میکند.
جعفر گودرزی نائب رئیس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در این باره گفت: متأسفانه مسائل راهبردی دغدغه سینماگران و مسؤولان سینمایی نیست. ما به طور معمول به وقایع و اتفاقات مهم کشور خیلی دیر واکنش نشان میدهیم، به عنوان مثال یکی از مسائلی که مطمئن هستم هالیوود زودتر از ما و آنطور که میخواهد به آن میپردازد مسأله انهدام پهباد است، امیدوارم سینماگران ما نسبت به مسائلی که در جغرافیای این مرز و بوم رخ میدهد و حتی مسائلی که به دست قهرمانان ایرانی رقم میخورد حساستر و هوشمندانهتر عمل کنند.
سازمان سینمایی هم از اختصاص بودجه و برنامهای برای تولید آثار فاخر و راهبردی برای امسال خبر داده است، اکنون باید منتظر ماند و دید در روزهای آینده کدام یک از کارگردانان برای تولید چنین آثاری آستین بالا میزنند.