نرگس آبیار در «شبی که ماه کامل شد» به شکلی هنرمندانه قصه تغییر یک انسان و مرگ تدریجی انسانیت را به تصویر میکشد. قصه با تولد یک عشق آغاز میشود؛ عشقی که در یک طرفش فائزه و در سمت دیگرش عبدالحمید ایستاده است. مادر فائزه مخالف این ازدواج است مادر عبدالحمید هم به فائزه میگوید که پسرش به درد او نمیخورد. با این حال این دو با هم ازدواج میکنند. عبدالحمید و فائزه زندگی عاشقانهای را با هم شروع میکنند. تولد سعید نخستین فرزندشان فصلی نو را در زندگیشان رقم میزند و البته سفر آنها به منزل پدری عبدالحمید به نوعی شروع بخش دوم و ملتهب این فیلم به حساب میآید. عشق، انتظار، التهاب، افراط، تروریسم و جنایت کلید واژههایی هستند که درباره ادامه قصه «شبی که ماه کامل شد» به ذهن میرسد؛ فیلمی که به معنای واقعی سینماست. هم درام دارد و هم تراژدی، هم ساختاری منسجم و هم فرم و محتوایی تحسین بر انگیز دارد. نرگس آبیار در «اشیاء از آنچه در آیینه میبینید به شما نزدیک ترند»، «شیار ۱۴۳» و «نفس» نشان داد سینما را خوب میشناسد. میداند از کجا شروع کند، چگونه روایت کند و از چه مسیری به نقطه پایان برسد و حرفش را بزند. اما حکایت شبی که ماه کامل شد با حکایت دیگر آثار آبیار فرق میکند. در این اثر یک نبوغ و بلوغ تحسین برانگیز در کارگردانی میبینیم؛ اتفاقی که در ابعاد مختلف فیلم از انتخاب درست بازیگران و بازیهای درخشان تا مسائل فنی فیلم متجلی میشود. ضمن اینکه شاید هر کسی به ساختن چنین قصهای تن ندهد، اما نرگس آبیار این کار را کرد و به بهترین شکل هم انجام داد. آبیار فیلمش را عاشقانه شروع کرد و در مسیر داستان سیر تحول تدریجی یک انسان را نشان داد. اینکه افراط و نبود گفتگو میان افراد چگونه باعث مرگ تدریجی عشق و عاطفه میشود. یکی از نقاط قوت «شبی که ماه کامل شد» انتخاب درست بازیگران است. پیش از تماشای این فیلم شاید کمتر کسی باورش میشد چنین بازیای از الناز شاکر دوست ببیند. البته که بازیگرانی چون هوتن شکیبا، فرشته صدر عرفایی و شبنم مقدمی پیش از این هم بازیهای قابل قبولی ارائه کرده و انتظار مخاطب را بالا برده اند، اما الناز شاکر دوست پس از مصدومیت و اتفاقاتی که برایش افتاد در «شبی که ماه کامل شد» بازی متفاوت و به اندازهای از خود ارائه داد. به یقین قاب بندی و حرکات هوشمندانه دوربین، طراحی چهره، طراحی لباس و صحنه خوب فیلم تأثیر بسزایی در روایت این قصه واقعی داشته است، البته عدهای به طولانی بودن فیلم نقد دارند که اگر دقیقتر بنگریم خواهیم فهمید روایت چنین قصهای با نگاه اجتماعی آبیار در زمان کوتاهتر از این امکان پذیر نیست. «شبی که ماه کامل شد» بر اساس یک واقعیت تلخ ساخته شده است، اما حسی شیرین در هنر دوستان و حتی خانواده فائزه و شهاب منصوری به وجود آورد. در روزهایی که نشانی از فیلم سینمایی روی پرده نقرهای نیست، این فیلم با استانداردهای سینمایی نگاهها را به خود جلب کرده است. اگر چه این فیلم نامزد ۱۳ سیمرغ بلورین از سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر شد، اما جایزه اصلیاش را زمانی گرفت که اعظم محسنیدوست گفت؛ سالها مرده بودم و با دیدن این فیلم که یاد فرزندان شهیدم را زنده کرد زنده شدم.