رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامي اظهارکرد: تقی زاده از اولین افرادی بود که گرایش آمریکایی را در کشور مطرح کرد و با وجود علم بسيار مانند رضاخان، بيسواد سطحي نگر بود .
وي با بيان اينكه تقي زاده در مجموع رفتارهایی دارد که مثال زدنی است. افزود :اگر بنا به تبیین باشد باید درباره سرشت و صفات جریان او سخن بگوییم که این جریان چه ویژگیهایی داشت و آیا باید اکنون از آن پرهیز کنیم یا خیر؟
رشاد اضافه كرد : مسئله روشنفکری و منورالفکری یک امر دینی نیست که جوشیده از بطن جامعه، فرهنگی، سنت، تاریخ ما و شرایط اقلیمی ما باشد بلکه یک جریان بازآمده از فرای مرزهاست.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد :اولین و مهمترین ویژگی این جریان و عناصر آن همین حیات مجازی است که جریانات مبتلابه آن هستند و اولین خصوصیت جریان منورالفکری این است که در ذهن، زبان و زیست این جریان، حیات، ذهنیت و سبک زندگی مجازی مسئله آن است.
وي افزود :این خصوصیتی است که در بخشی از جهان و قسمتی از تاریخ بشر این جریان منورالفکری را تجربه کردهاند و ادواری در تاریخ سپری شده که واقعیت دارد.
رشاد با اشاره به اينكه غرب جریانات ماقبل سنت، پسامدرن و دوران مدرن را تجربه کرده است گفت: در ایران افرادی پیدا شدهاند که بگویند غرب، غرب است، شرق، شرق است. مسیحیت مسیحیت است، اسلام، اسلام است و اینها یک هزارههای متفاوتی را سپری کردهاند و آن زمان که اختلافات مشخص شود در قیاس با میزان تفاوتها و تعارضها و اینکه این موضوعات چه نسبتی با یکدیگر دارند باید تفاوتها و تمایزات را مشخص کنیم.
وي ادامه داد :اینکه بخواهیم هر آنچه در جهان غرب بوده است اینجا پیاده کنیم جواب نمیدهد.
رشاد تصريح کرد: همین امر باعث شده زبان، ذهن و زندگی تحت سیطره زیست مجازی و چیزی که نمیتوانیم جریان آن را انکار کنیم شکل بگیرد اما آن مقدار که باید این جریان نمیتواند در جامعه ما تأثیرگذار باشد چرا که جریان عاریتی است و میخواهد در مکانی که خود فرهنگ دارد تأثیر بگذارد و همین تناقضها سبب آسیب زدن به فرهنگ، ادبیات، علم، عقاید و باورهای دینی میشود و جامعه مشوش شده و هویت خود را گم میکند. این جریان منورالفکری در قالب تشویش شده هویت رفتاری و ذهنی افراد جامعه ظهور وبروز پيدا مي كند .
وي ادامه داد: از جمله خصایص جریان منورالفکری، سیطره مجازی بر ذهن، زندگی و حیات و این جریان ، جریانی ناقص الخلقه در ایران است که به عقیده بنده زمانی که هنوز این جریان کامل نبود و هنوز شکل خود را پیدا نکرده بود در ایران به دنیا آمد. جریان روشنفکری در زمان تقیزاده هنوز ناقص و نارس بود و پیامدهای خاصی را در جامعه آن زمان به دنبال داشت.
وی ادامه داد: ویژگی بعدی موضوع شخصیت عناصر منورالفکری ایران است. در این جریان شاید یک نفر را پیدا نکنیم که بر سر یک مطلب و جریان به صورت پیوسته فعال بوده باشد. کاملاً مراحل فکری این افراد در جریانهای مختلف با یکدیگر متفاوت است. شاید تعجب کنیم که فردی از شاه پرستی چپ مارکسیست میشود بعد راست غربی و یا راست غرب ستیز یا راست غرب زده و یا حتی گاهی به صورت افراطی دل سپرده به غرب و گاهی سر سپرده این جریان میشود. امثال تقی زاده در پایان حیات خود کاملاً منقلب شده و توبه میکند و میگوید: از شور جوانی آن سخنان را گفته است و میگوید به هر قیمتی که شده برای حل مشکلات کشور باید آمریکا را به ایران دعوت کنیم و با او قرارداد ببندیم. این فرد اولین حامی رضاخان است و انقراض قاجار را مد نظر دارد.
سطحی نگری و ساده نگری که در جامعه امروز از سوی برخی از افراد مطرح میشود. فردی که با سواد و جهان دیده است و علوم جدید را میدانست به رغم اینگونه موارد ساده نگر بود و با رضاخان بی سواد یک فکر را داشت.
رضاخان پیشرفت را در لباس و یکسان سازی میدید و تقی زاده هم به سمت همین جریان حرکت میکرد. این جریان ساده نگری و هویت ساز مدنظر کسانی بود که میخواستند فرهنگ غرب را به تفکر رضاخان منتقل کنند. متأسفانه اینگونه رفتارها برای نسل جوان و ناآگاه از تبار تاریخی جاذبه دارد اما نمیتواند تأثیرگذار باشد