به گزارش سرويس بين الملل
خبرگزاري صداوسيما ؛ نشریه آمریکن کنسروتیو در پايگاه اينترنتي خود در مقاله اي ضمن توصيه به اينکه آمریکایی ها باید با کیف پول خود به جنگ عربستان سعودی بروند، نوشت: قتل بیرحمانه جمال خاشقجی، مقاله نویس واشنگتن پست، ما را مبهوت کرد اما کسی نباید از آن تعجب کند. در حقیقت، این جدیدترین فصل در کتاب روابط بسیار ناسالم آمریکا-عربستان است. سعودی ها مانع از افزایش قیمت های نفت شده اند و به همین دلیل اکنون دهها سال است که آمریکا چشم خود را به روی نقض حقوق بشر در این کشور، صدور وهابیت از این کشور، و حتی حمایت این کشور از تروریسمی که خاک آمریکا را هدف قرار داد، بسته است. اما به دلایل بسیار، قتل خاشقجی ممکن است حالا همه چیز را عوض کرده باشد. شاید نه برای دولت ترامپ، بلکه برای مصرف کنندگان و سرمایه گذاران آمریکا که قدرت متفاوتی در اختیار دارند: قدرت ضربه زدن به شاهزاده بن سلمان ولیعهد عربستان در جایی که نقطه ضعف اوست: کیف پول. به عبارت دیگر، جلوگیری از همگرایی با اقتصاد جهانی و متنوع ساختن اقتصاد که او برای گذار امپراتوری نفتی خود به مدرنیته، سخت به آن نیاز دارد.
دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، ظاهرا تمایلی به استفاده از اهرم نفوذ خود در برابر ریاض ندارد، حتی به این اشاره کرده است که تداوم فروش اسلحه به عربستان -- که به سعودی ها برای مهندسی گرسنگی حدود 14 میلیون یمنی کمک کرده است -- برای کمک به اشتغال زایی در آمریکا ضروری است. اما آیا آمریکا نباید از همین قراردادهای تسلیحاتی به عنوان اهرمی برای متوقف کردن بدرفتاری های سعودی ها استفاده کند؟ از چه زمانی نقش ها عوض شد؟
اما قوه مجریه فقط تنها نهاد آمریکایی نیست که بر ولیعهد سعودی نفوذ دارد. هر جا که ترامپ اقدام نمی کند، دیگران -- عمدتا بخش خصوصی -- می توانند قدم پیش بگذارند. برخی چهره های تجاری و اقتصادی پیشتر هم نقش رهبری معنوی و هم نقش راهبردی خود را نشان داده اند.
دارا خسروشاهی از اوبر یکی از اولین چهره های سیلیکون ولی بود که انصرافش را از شرکت در کنفرانس "طرح سرمایه گذاری آینده" در ریاض اعلام کرد و اندکی پس از او نیز جیمی دایمن از جِی پی مورگان، بیل فورد از شرکت فورد، و ریچارد برانسون از شرکت ورجین همین کار را کردند. اما این کافی نیست.
مصرف کنندگان آمریکایی می توانند نقش مهمی در احیای جایگاه رهبری معنوی و راهبردی آمریکا در خصوص روابط آمریکا-عربستان ایفا کنند. همین الان که ما حرف می زنیم، سافت بنک -- هولدینگ چندملیتی که ولیعهد عربستان بزرگترین سرمایه گذار آن است -- کنترل 85 درصد از (شرکت مخابرات) اسپرینت را در اختیار دارد. تی-موبایل و اسپرینت اکنون به فکر ادغام هستند. اگر این اتفاق بیفتد، سافت بنک در شرکتی که یکی از بزرگترین عرضه کنندگان خدمات تلفن موبایل در آمریکا خواهد بود، سهمی 27 درصدی خواهد داشت.
این موجب خواهد شد دیکتاتوری سرکوبگر سعودی نقشی تعیین کننده در ایجاد بزرگترین زیرساخت مخابراتی حساس آمریکا -- یعنی نخستین شبکه فایو جی -- داشته باشد.
تصور کنید که سافت بنک در کنترل چین باشد. آیا آمریکا به چین اجازه خواهد داد به چنین اهرم نفوذی در سامانه مخابرات آمریکا دست یابد؟ آیا مصرف کنندگان آمریکایی به دولت چین اجازه می دهند وارد تلفن های همراه آنها بشود؟
دونالد ترامپ اشتباه می کند که می پندارد آمریکا اهرم نفوذی بر روی عربستان سعودی ندارد و مجبور است به ریاض اجازه دهد با مصونیت از پیگرد هر کاری که می خواهد انجام دهد -- حتی وقتی که این کشور از تروریسمی حمایت می کند که به مرگ آمریکایی ها می انجامد یا یک مقاله نویس واشنگتن پست را به تله مرگ می کشاند. اما اگر مصرف کنندگان آمریکایی پشت فرمان خواب باشند و به ولیعهد سعودی اجازه دهند راهش را به درون زیرساخت مخابرات آمریکا بگشاید، در آن صورت خاندان آل سعود ممکن است دست غالب را در برابر آمریکا داشته باشند.