یادگیری مهارت "شناسایی تغییر روندهای اشتباه" توسط زوجین و بویژه زوج های جوان يکي از عوامل مهم در ارتباطات موفق و به دنبال آن کسب موفقیتها و کاهش شکستهای پرهزينه در زندگي به شمار میرود.
چکیده نشست پژوهشی:
- طرحواره ها در احساسی که ما از خودمان و دیگران داریم نقش محوری دارند به نحوی که وقایع زندگی را بر اساس آنها پیش بینی می کنیم.
- طرحواره ها يک سري جملات خبري غيرمشروط است که درباره زندگي، محيط پيرامون و روابط با ديگران آن ها را باور داريم و در همين قالب فکري مي مانيم.
- طرحواره ها اصولا مسائل منفی را در نظر دارند یعنی به موضوعات مثبت نمی پردازند.
- طرحواره های منفی باعث "ارتباط برنامه ریزی شده" می شوند که برای صمیمیت واقعا زیان بار هستند.
- یادگیری مهارت "شناسایی تغییر روندهای اشتباه" توسط زوجین و بویژه زوج های جوان يکي از عوامل مهم در ارتباطات موفق و به دنبال آن کسب موفقیتها و کاهش شکستهای پرهزينه در زندگي به شمار میرود.
پژوهش خبری صدا وسیما: طرحواره ها در احساسی که ما از خودمان و دیگران داریم نقش محوری دارند. آنها دانش ما را در مورد خودمان، دیگران و جهان شکل می دهند، به نحوی که وقایع زندگی را بر اساس آنها پیش بینی می کنیم. طرحواره ها ، عامل مهمي در بقای زندگي زناشويي هستند و نقش عمده ای در شیوه تفکر، عواطف، رفتار و نحوه برقراری رابطه با دیگران؛ خصوصا در رابطه با همسر ایفا میکنند. طرحوارههای میتوانند برخی روابط زوجین را به گونه ای اجتناب ناپذیر و متناقض، به سمت وقایعی سوق دهند که پیآمد آن یک زندگی زناشویی پرتنش و توانکاه باشد.
در شرایط کنونی که در کشور ما، معضل طلاق و افزایش روند روزافزون آن نگرانیهای زیادی را درباره آینده فرهنگی و نسلی کشور به وجود آورده است امیدوار هستیم زوجین جوان با دانش و بینش لازم و کافی قدم در زندگی مشترک گذاشته و پایه های سازگاری زناشویی خود را هر چه بیشتر مستحکمتر کنند.
اين نوشتار که برگرفته از مطالب مطرح شده در يک نشست تخصصي با موضوع " شناسایی و تغییر روندهای اشتباه (شناسایی طرحواره ها) " با حضور سرکار خانم دکتر زينتالسادات ميرغفوريان، مدرس کارگاههای مشاوره پیش از ازدواج؛ مهارتهای زوجین و ...؛ به بررسي روشها و راهکارهايي مي پردازد که از مجراي آن دوام و قوام زندگي زوجين و بويژه زوج هاي جوان به نحو موثرتري امکان پذير خواهد شد.
طرحواره چيست؟
طرحواره ها يک سري جملات خبري غيرمشروط است که درباره زندگي، محيط پيرامون و روابط با ديگران آن ها را باور داريم و در همين قالب فکري مي مانيم.[1]
طرحواره های منفی(ناسازگار)
طرحواره ها اصولا مسائل منفی را در نظر دارند یعنی به موضوعات مثبت نمی پردازند. دلیل فراموش شدن زود هنگام رویدادهایی که مغایر طرحواره منفی هستند این است که در یک طرحواره منفی، هیچ گونه جایی برای اطلاعات مثبت وجود ندارد و اصولا ما تنها به رفتارهایی از طرف مقابلمان توجه می کنیم که طرحواره ما را تأیید میکند. مهمترین طرحواره های منفی که ممکن است در زندگی زوجین و یا سایر افراد شکل بگیرد به این شرح است:
1ـ رهاشدگی ـ بی ثباتی
فردی که چنین طرحواره ای در ذهنش شکل گرفته باشد، معتقد است هر لحظه امکان دارد افراد مهم زندگیاش بمیرند یا اینکه او را رها کنند و به فرد دیگری علاقمند شوند.
2ـ بی اعت
مادی – بدرفتاری
این تصور که دیگران به انسان ضربه می زنند، بدرفتارند، انسان را سرافکنده میکنند و دغلکار و سودجو هستند.
3- محرومیت هیجانی(محبت -همدلی-حمایت)
انتظار این که تمایلات و نیازهای فرد به حمایت عاطفی به اندازۀ کافی از جانب دیگران ارضاء نمی شوند.
4ـ نقص – شرم
احساس اینکه فرد در مهم ترین جنبه های شخصیتش، انسانی ناقص، نامطلوب، بد، حقیر و بی ارزش است یا این که در نظر افراد مهمّ زندگی اش، فردی منفور و نامطلوب به حساب می آید. همچنین این طرحواره، حساسیت بیش از حد نسبت به انتقاد، طرد، سرزنش، کمرویی، مقایسه های نابجا، احساس ناامنی در حضور دیگران و حس شرمندگی در ارتباط با عیب و نقص های درونی را در بر میگیرد.
5 ـ انزوای اجتماعی – بیگانگی
احساس این که، فرد از جهان کناره گیری کرده و با دیگران متفاوت است یا این که به جامعه تعلق خاطر ندارد.
6ـ وابستگی – بی کفایتی
اعتقاد به این که فرد نمی تواند مسئولیت های روزمره را (مثل مراقبت از دیگران، حل مشکلات روزانه، قضاوت خوب، از عهده تکالیف جدید برآمدن و تصمیم گیری صحیح) بدون کمک قابل ملاحظۀ دیگران، در حدّ قابل قبولی انجام دهد.
7ـ آسیب پذیری به ضرر یا بیماری (ترس ها: پزشکی – هیجانی – محیطی و...)
ترس افراطی از این که فاجعه نزدیک است و هر لحظه احتمال وقوع آن وجود دارد و این که فرد نمیتواند از آن جلوگیری کند.
8- خود تحول نیافته – گرفتار: ارتباط عاطفی شدید و نزدیکی بیش از حد با یکی از افراد مهمّ زندگی (اغلب والدین)، به قیمت از دست دادن فردیّت یا رشد اجتماعی طبیعی خود. غالباَ اعتقاد بر این است که هیچ یک از افراد گرفتار، بدون حمایت دیگری، قادر به ادامۀ زندگی نبوده یا نمی توانند شاد باشند. فردی که چنین طرحواره ای دارد ممکن است احساس کند وجودش در دیگران ادغام شده و هویت جداگانه ای ندارد. این طرحواره اغلب به صورت احساس پوچی و سر درگمی، جهت نداشتن و بی هدفی و یا در موارد شدید به صورت شک و تردید در موجودیت و ساختار وجودی فرد بروز میکند.
9- شکست (عدم موفقیت): باور به اینکه فرد شکست خورده است یا درآینده شکست خواهد خورد و این که شکست برای او اجتناب ناپذیر است. فرد در مقایسه با همسالانش در حوزه های پیشرفت (مثل تحصیل، شغل، ورزش و ...) غالباَ احساس بی کفایتی می کند. شخص اغلب دارای این باور است که شخصی بی استعداد، نالایق و نادان است و نسبت به دیگران، موفقیت کمتری دارد.
10- استحقاق و بزرگ منشی: فردی که چنین طرحواره ای دارد معتقد است که نسبت به دیگران یک سر و گردن، بالاتر است. حقوق ویژه ای برای خودش قائل است و تعهدی نسبت به رعایت اصول روابط متقابل که راهنمای تعاملات اجتماعی بهنجار هستند، ندارد. اغلب بر این نکته پا فشاری می کند که دیگران باید هرآنچه را که او می خواهد برایش فراهم کنند، بدون توجّه به اینکه آیا درخواست او منطقی است یا خیر.
11- خویشتن داری و خود انضباطی ناکافی: مشکلات مستمر در خویشتن داری مناسب و تحمل نکردن ناکامی ها در راه دستیابی به اهداف، ناتوانی در جلوگیری از بیان هیجان ها و تکانه ها. در شکل های خفیف تر آن، فرد به شدّت از ناراحتی اجتناب می کند. فردی که چنین طرحواره ای دارد، درد را تحمل نمیکند، از مسئولیتپذیری گریزان است، به هر قیمتی که شده از تعارض جلوگیری میکند و زیاد به خودش سخت نمیگیرد. این عوامل باعث می شود از رضایت شخصی، تعهد و انسجام شخصیتی چنین فردی جلوگیری شود.
12- اطاعت: احساس اجبار نسبت به واگذاری افراطی کنترل خود به دیگران. این کار معمولاَ برای اجتناب از خشم، محرومیت، یا انتقام صورت میگیرد.
13- ایثار: تمرکز افراطی بر ارضاء نیازهای دیگران در زندگی روزمره که به قیمت عدم ارضای نیازهای خود فرد تمام می شود. رایجترین دلایل انجام این کار عبارتند از: جلوگیری از آسیب رساندن به دیگران، جلوگیری از احساس گناه ناشی از خودخواهی یا تداوم ارتباط با افراد نیازمند. این امر از حساسیت بیش از حد به درد و رنج دیگران ناشی می شود. چنین طرحواره ای منجر به این احساس می شود که نیازهای فرد ایثارگر به قدر کافی ارضاء نمی شوند و همچنین باعث رنجش افرادی خواهد شد که او از آنها نگهداری میکند.
14- پذیرش جویی (تأیید– جلب توجه): تأکید افراطی در کسب تأیید، توجّه و پذیرش از سوی دیگران که مانع شکل گیری معنایی مطمئن و واقعی از خود می شوند. احساس ارزشمندی فرد، بیشتر به واکنش های دیگران وابسته است تا به تمایلات طبیعی خودش. گاهی اوقات، این طرحواره با تأکید افراطی بر مقام و منزلت، قیافه، پذیرش اجتماعی، پول یا پیشرفت مشخص می شود و وسیله ای است برای دستیابی فرد به تأیید، تحسین و توجّه دیگران (هدف اوّلیه از دستیابی به تأیید، تحسین، توجّه دیگران، کسب قدرت یا توانایی کنترل دیگران نیست). این طرحواره، اغلب منجر به اتخاذ تصمیماتی غیرقابل اطمینان و ناخوشایند در مورد وقایع مهمّ زندگی می شود یا اینکه منجر به حساسیت بیش از حد نسبت به طرد می گردد.
15- منفی گرایی – بدبینی: تمرکز عمیق و مداوم بر جنبه های منفی زندگی (درد، مرگ، دلخوری، فقدان، تعارض، گناه، مشکلات حل نشده، اشتباهات بالقوه، خیانت، کارهایی که اشتباه انجام می شوند و ...) همراه با دست کم گرفتن جنبه های مثبت و خوشبینانۀ زندگی یا غفلت از آنها. این طرحواره شامل انتظارات افراطی در طیف وسیعی از موقعیت های کاری، مالی و بین فردی است که خودِ این حالت منجر به اشتباهاتِ شدیدی می شود، به طوری که شخص در نهایت احساس می کند زندگی شخصی اش از هم پاشیده است. اغلب باعث ترس غیر معمول از اشتباه کردن می شود، اشتباهی که ممکن است منجر به ورشکستگی مالی، فقدان، تحقیر و سرافکندگی یا گیرافتادن در یک موقعیت بد بشود. از آنجا که نتایج منفی و بالقوۀ چنین حالتهایی، اغراق آمیز است، مشخصۀ این بیماران نگرانی مزمن، گوش به زنگی، غُر زدن یا بلاتکلیفی و... است
16- بازداری هیجانی – کنترل احساسات: بازداری افراطی اعمال، احساسات و ارتباطات خودانگیخته که معمولاَ به منظور اجتناب از طرد دیگران، احساس شرمندگی و از دست دادن کنترل بر تکانه های شخصی صورت میگیرد.
17- معیارهای سرسختانه – عیب جویی افراطی: باور اساسی مبنی بر این که فرد برای رسیدن به معیارهای بلند پروازانه دربارۀ رفتار و عملکرد خود، باید کوشش فراوانی به خرج دهد و این کار معمولاَ برای جلوگیری از انتقاد صورت می گیرد. این طرحواره اغلب منجر به نقص های جدّی در احساس لذّت، آرامش، سلامتی، احساس ازرشمندی، پیشرفت یا روابط رضایت مندانه می شود و معمولاَ به شکل های زیر بروز میکند:
18- تنبیه: باور اساسی مبنی بر این که افراد باید به خاطر اشتباهاتشان، شدیداَ تنبیه شوند. اغلب شامل احساس خشم، نابردباری و بی صبری نسبت به کسانی (از جمله خود فرد) است که طبق معیارها و انتظارات او عمل نکرده اند. اینگونه افراد، به دلیل در نظر نگرفتن شرایط ویژه، نادیده گرفتن مشکلات و عدم همدلی با احساسات آنها، نمیتوانند از اشتباهات خودشان و دیگران چشم پوشی کنند.
مهارت شناسایی طرحواره ها در مورد همسر
همسر شما در ذهن شماست! شما هرگز نمی توانید به روان همسرتان وارد شوید و او را مستقیما بشناسید، بنابراین از بیرون به او نگاه می کنید وبه حرف هایش گوش می دهید. رفتارهای او را نظاره می کنید. رفتارهای گذشته اش را در ذهن خود مرور می کنید و به این ترتیب با گذشت زمان در ذهن خود در مورد همسرتان به یک سری نتیجهگیریها میرسید که طرحواره نام دارند.
طرحواره ها تصویری ذهنی از فرد موردنظر را در ذهن شما ایجاد می کنند. طرحواره ها همان ساختارهایی هستند که شما برای توصیف رفتارها و ویژگی های فردی همسرتان به کار می گیرید. یک طرحواره بر اساس چندین رویداد کوچک شکل می گیرد و به شما کمک می کند تجربیات بسیار متنوع را در یک طبقه که اسم مشخصی دارد، قرار دهید.
از نظر هر فرد حقیقت و واقعیت آن چیزی است که در ذهن خود دارد. طرحواره هایی که برای تبیین، تعبیر و تفسیر اعمال و رفتار همسرتان به کار می گیرید و برچسب هایی که هویت همسرتان را برای شما معلوم می کنند، بر همه ابعاد روابط شما تأثیر می گذارند. برچسب هایی که به همسرتان می زنید ناخواسته بر احساس، نحوه واکنش، انتظارات و نحوه ارتباط شما با او تأثیر بسیار زیادی می گذارند. هر چه رویدادهایی که طرحواره معینی را تأیید می کند، بیشتر باشند، آن طرحواره رفتار و واکنش های فرد را بیشتر تحت تأثیر قرار می دهد، فقط فراموش نکنید اگر در مورد انگیزه ها، امیال، احساسات و قضاوت های همسرتان در مورد خود، طرحواره های منفی بسازید، تأثیرات بسیار مخربی بر روابط شما خواهند گذاشت.
جهت گیری تأییدی یعنی :
کانال ذهنی یعنی:
طرحواره ها و تأثیر آن ها بر روابط
طرحواره های منفی باعث "ارتباط برنامه ریزی شده" می شوند که برای صمیمیت واقعا زیان بار هستند. طرحواره های منفی، به این صورت الگوهای تعاملی مشخصی را به وجود می آورند. همسرتان کاری انجام می دهد یا حرفی را می زند که شما به اشتباه آن را با یک طرحواره منفی تعبیر می کنید، این کار باعث می شود اغلب به طور نا مناسبی (معمولا با عصبانیت) به او پاسخ دهید، در مقابل، همسرتان نیز با حالت دفاعی و یا عصبانی به شما واکنش نشان می دهد. وقتی چنین تعاملات قالبی در روابط شما زیاد می شوند، کم کم از واقعیات موجود در موقعیت فاصله می گیرید و ممکن است بر اساس یک پیش فرض اشتباه خصومت ها و صدمات زیادی به وجود آیند.
خلاصی از طرحواره ها
موقعی که طرحواره های شما صفات منفی همسرتان را در بردارند، خلاصی از تأثیر آنها به مراتب سخت تر است.
در این مورد برای طرح سؤال باید از واژه های منعطف تر استفاده کنید. تا حد امکان از لغات خنثی و بدون سرزنش استفاده کنید.
کلام آخر
ريشه مشکلات بسياري از افراد معمولا مشکلات ارتباطي است. بسیاری از مشاوران و روانشناسان معتقدند ريشه شکايات ناشي از اضطراب، افسردگي و... در واقع مشکلات ارتباطي است. زيرا اگر فردي در ارتباط و تعامل با ديگران مشکلي نداشته باشد، طبيعي است که کمتر احتمال دارد به اضطراب يا افسردگي مبتلا شود. یادگیری مهارت "شناسایی تغییر روندهای اشتباه" توسط زوجین و بویژه زوج های جوان يکي از عوامل مهم در ارتباطات موفق و به دنبال آن کسب موفقیتها و کاهش شکستهای پرهزينه در زندگي به شمار میرود. بنابراین یادگیری مهارتهاي ارتباطي و بکارگیری آنها می تواند عاملی موثر در کاهش تنش های خانوادگی و حوادث پس از آن باشد. پس به نفع همگی ماست که کمی وقت بگذاریم و مهارتهای مختلف ارتباطی مرتبط با زندگی زناشویی را که عنصر سازنده موفقیت است در خودمان پرورش دهیم.
پژوهش خبری // مرتضی رکن آبادی