اگرچه ماندگاری و مانایی همه چیز در دست خدای متعال است، اما نصرت الهی و مدد خداوندی در قالب نیروهای بشری نیز متجلی میشود و این امر رمز حیات و مانایی انقلاب اسلامی در میان نهضتها و انقلابهای عصر حاضر است.
پژوهش خبری صدا وسیما: در تاریخ معاصر کمتر انقلابی را می توان یافت که در نهادینه کردن آرمان ها و ارزش های خود در قالب نظام سیاسی جدید کامیاب شده باشد. جنبش های اسلامی موسوم به بیداری اسلامی در چند کشور عربی حتی در تحقق بخشی از شعارهای خود را نیز کامیاب نبودند و یا به فاصله کوتاهی از مسیر اولیه و هدف مبارزان اولیه فاصله جدی پیدا کردند. بخش مهمی از علت ناکامی این جنبش ها به دلیل نبود رهبری آگاه و جامع نگری بوده تا در دو راهی ها و نقاط تاریک راهنمای انقلابیون باشد. حال آنکه پیدایی و تاسیس نظامی جمهوری اسلامی برای تحقق آرمان های انقلاب و تثبیت ارزش های آن با رهبری امام خمینی رحمت اله علیه نمونه کم نظیر از نظام سازیِ پسا انقلاب محسوب میشود؛ آنهم بر پایه رای ملت با شرکت اکثریت آنان در همه پرسی تاسیس جمهوری اسلامی و قانون اساسی. از این جهت از جمله ویژگی های انقلاب اسلامی هدایت و راهنمایی ها و نقش آفرینی های امام راحل در پیدایی و مانایی انقلاب و نظام اسلامی است. نوشتار حاضر به این موضوع پرداخته است.
امام خمینی رمز مانایی انقلاب اسلامی
قابلیت و توان زنده ماندن و تداوم حیات را مانایی می گویند. مانایی در حقیقت تداوم وضعیتی است که از گذشته وجود داشته و تاکنون مشاهده می شود و با بررسی عوامل پیدایش، ارکان، ابعاد و مؤلفه های هر چیز، می توان مانایی آن را بررسی نمود. فلاسفه قاعده ای دارند که می گویند «علت مبقیه ی شیء، همان علت موجده ی آن است» یعنی اگر عوامل پدیدآورنده هر حادثه، همچنان پایدار باشند، موجب تداوم حیات آن حادثه خواهند شد. به عنوان مثال با توجه به مورد پژوهش حاضر، آنچه باعث پیدایش و پیروزی انقلاب گردید، عامل بقای آن نیز به شمار می رود. امام راحل در وصيت نامه الهي سياسي خويش تصريح دارند که "بیتردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است؛ و رمز پیروزی را ملت میداند و نسلهای آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن: انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی؛ و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد. اینجانب به همه نسل های حاضر و آینده وصیت می کنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت ا... برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل از کشورتان قطع شود، این انگیزه الهی را که خداوند تعالی در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید."
وقتی انگیزهها صاف و زلال شد و برای خدا به تجلی درآمد، "تأییدات الهی" به صورت ثمره طبیعی آن پی در پی بر ملت مسلمان ایران فرود آمد و این دومین موضوع مهمی است که امام خمینی به وجود آن اعتراف میکنند و معتقدند که اگر این تأییدات و امدادهای الهی نبود محال بود انقلاب اسلامی بتواند بر نظام دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی غلبه کند و تمام حامیانش یعنی قدرتهای استکباری شرق و غرب و اقمار و عوامل دست نشانده شان را به ذلت و شکست برساند و "استقلال ایران" را به عنوان عالیترین دستاورد تقدیم ملت کند.
وحدت و همبستگی نیرومند ملت، سومین عامل پیروزی انقلاب است که باید با چنگ و دندان از آن محافظت کنیم و نگذاریم دشمنان دانا و دوستان نادان این اتحاد را تبدیل به افتراق کنند و شیرازه کتاب وحدت را از هم بگسلند.
ماندگاری هر نظام سیاسی و در واقع هر حکومتی، هدف وجودی آن حکومت یا نظام سیاسی در مسیر حرکت خود است. واحدهای سیاسی که امروزه در قالب کشورهای گوناگون با مرزهای مشخص محدود هستند در ابتدا به دنبال تحقق این هدف و سپس به دنبال تثبیت و ارتقای این ماندگاری هستند، چرا که ماندگاری در قالب های گوناگونی قالب تعمیم و استحکام است. قرن بیستم به قرن انقلاب ها معروف است و در این قرن کشورها به خصوص در منطقه غرب آسیا دچار تغییر و تحولات اساسی شده اند و هر کدام به نوعی تغییر کردند. این تغییرات در قالب های گوناگونی نظیر اصلاحات یا رفرم، کودتا و یا انقلاب بوده است. اغلب این تغییرات با اهداف و آرمان های خاصی محقق شدند و مهمترین هدف پس از هر تغییر برای هر یک از این مجموعه ها، مسلماً حفظ این تغییرات بوده است. بررسی ماندگاری هر یک از این تغییرات در راستای اهداف اولیه و آرمان های اصلی این حرکت ها یکی از کارهایی است که پژوهشگران حوزه انقلاب به آن اهتمام داشته و دارند. در واقع پژوهشگران می خواهند میزان کارایی و ماندگاری این حرکت ها و همچنین میزان انحراف و یا علت های شکست آنها را به دست آورده و از آن در جهت تعمیم و ساخت فرضیه و در نهایت نظریه های خود بهره گیرند.
برخی انقلاب ها پس از پیروزی سیر نزولی پیدا کرده و نه تنها نمی توانند بسیج و حمایت مردمی را همچنان با خود به همراه داشته باشند، بلکه توسط همان نیروهایی که حامل انقلاب بودند، طرد شده و مورد نقد و بی مهری قرار می گیرند. نقطه مقابل این انقلاب ها، انقلاب های مانا هستند که نه تنها حمایت مردمی از آنها ادامه دارد، بلکه با گذشت زمان پایه های آن محکمتر شده و همچنان توان بالایی برای بسیج مردمی دارند. انقلاب اسلامی ایران را میتوان نمونه بارز این انقلاب ها به شمار آورد. ثبات انقلاب اسلامی ایران با گذشت زمان، حفظ شده و حمایت مردمی نیز در هر دورهای به فراخور شرایط و بستر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بازتعریف می شود.[1]
حضرت آیت ا... خامنه ای، مهم ترین دلیل تداوم انقلاب اسلامی را ناشی از سخن حق انقلاب می دانند و می فرمایند: «سخن انقلاب، سخن حق است. این، خاصیت حق است. «مثلا کلمة طیّبة کشجرة طیّبه»؛ این یک درخت پاکیزه و سالم و خوشنهادى است که در زمین سالم رشد می کند. «اصل ها ثابت و فرع ها فى السّماء»؛ ریشهاش محکم است، شاخ و برگش هم رفته بالا. «تؤتى اکلها کلّ حین باذن ربّها»؛ میوه او هم همیشگى است و در هر فصلى میوه خود را می دهد. (سوره ابراهیم ، آیه 24-25) یعنى یک بار مصرف نیست، مثل خیلى از این حرکاتى که در دنیا انجام می گیرد؛ به اسم انقلاب یا کودتا یا غیرذلک (نیست که) حکومت ها را تغییر میدهند، اما یک بار مصرفند؛ بعد در یک دوره کوتاهى، قضیه به شکل قبل از آن حرکت و نهضت یا گاهى بدتر برمی گردد. کلمه حق اینجور نیست؛ کلمه حق ماندگار است».[2]
در خصوص نقش رهبری چه در دوره امام راحل (ره) و چه در زمان رهبر معظم انقلاب، طبیعتاً با توجه به آن اعتقادات مردم و حضور همیشگیشان در صحنه میتواند با صلابت و قدرت کار را ادامه بدهد. در بياني ديگر سه عامل اساسی: استقامت و روحیه شهادتطلبی مردم و صیانت از اسلام و مبانی دینی و قاطعیت بر صلابت رهبری، زمینه تداوم انقلاب در40 سال گذشته را پدید آورده و همین ماندگاری باعث فراگیری آن در کشورهای دیگر شده است. [3]
امام خمینی (رحمت ا.. علیه) به عنوان بنیانگذار یکی از بزرگترین انقلاب های قرن بیستم معتقد بودند که انقلاب یک تحول از پایین به بالاست. ایشان تحول از پایین یعنی توسط مردم جامعه را بر تحول از بالا یعنی به وسیله کودتا یا توسط مسئولین ترجیح می دادند، از این رو امام راحل برای حرکتی اهمیت و ارزش قائل بودند که از متن جامعه برخاسته و بر اساس خواست ها و اراده مردم شکل گرفته باشد.[4] بنابراین دیدگاه حضرت امام نسبت به انقلاب، دیدگاه حداکثرگراست که تحولی شگرف در تمامی ساخت ها و کارکردهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ایدئولوژیک را در تحقق آن لازم می داند و این در حالی است که طرفداران اندیشه حداقل گرا یا تقلیلگرا انقلاب را صرفا حرکتی برای انتقال و جابجایی قدرت میدانند. امام خمینی (ره) انقلاب را ابتدا یک تحول درونی در ملت میدانند که سبب بیداری و آگاهی آنان نسبت به جامعه میشود و سپس این بیداری منجر به انقلاب بیرونی نسبت به حکومت ظالم وقت می گردد.
ایشان بر این باور بود که «انقلاب نیاز به یک نهضت فکری دارد»[5] چرا که انقلاب های غیرایدئولوژیک منجر به تحول روحی و درونی در مردم نمی گردند و به دیکتاتوری و اختناق منجر خواهند شد.
رهبری انقلاب که توسط امام خمینی (ره) آغاز شد و پس از ایشان توسط آیت ا... خامنه ای در جریان است، یکی از ارکان مهم در جریان ماندگاری انقلاب اسلامی و حفظ آرمان های نظام مقدس جمهوری اسلامی می باشد. امام خمینی (ره) با شخصیتی کاریزماتیک و جذبه ی علمی و عرفانی، جوانان بسیاری از اقشار اجتماع ایران را به گرد خود درآورده بود، ایشان علاوه بر وجه رهبری یک حرکت سیاسی، مرجع تقلید مردم در امور دینی نیز بودند و اعتبار مضاعفی از این حیث نزد مردم داشتند.[6] اسلام و مردم تحت فرماندهی و تدبیر و درایت رهبری آگاه و شجاع به همدیگر پیوند خورده و سبب حفظ این انقلاب میشوند. رهبری نقش ایده پرداز اسلامی را نیز دارد، و نوع حکومتش بر مردم طبق دستورات اسلامی است. البته ویژگی ها و شاخصهای درونی شخص رهبری که در قانون اساسی آمده است، نیز سبب تقویت این رکن مهم ماندگاری انقلاب می شود. رهبر معظم انقلاب در رابطه با جایگاه ولایت فقیه معتقدند که اساس حرکت در نظام اسلامی، مبتنی بر پایبندی به مبانی بوده و ولایت الهی به عنوان مهم ترین منبع و مبدأ مشروعیت نظام جمهوری اسلامی که به یک فقیه جامع الشرایط در قالب رهبر جامعه، واگذار میگردد، یک شرط اصلی دارد و آن نیز پایبندی به احکام شرعی از ناحیه ی شارع مقدس است. رهبر جامعه اگر به احکام الهی و قوانین اسلامی پشت کند و یا نسبت به آنها بی تفاوت باشد و از لحاظ نظری و عملی به هیچ یک از این قوانین اعتنا نکند، از مشروعیت میافتد و دیگر نیازی به اطاعت او نیست و بر کسی واجب نیست مطیع ایشان باشد و بلکه حتی جوازی هم برای این کار وجود ندارد.[7]
توصيه به حفظ نظام
و یک وصیت به ملت شریف ایران ... به ملت عزیز ایران توصیه میکنم که نعمتی که با جهاد عظیم خودتان و خون جوانان برومندتان به دست آوردید همچون عزیزترین امور قدرش را بدانید و از آن حفاظت و پاسداری نمایید و در راه آن، که نعمتی عظیم الهی و امانت بزرگ خداوندی است کوشش کنید و از مشکلاتی که در این صراط مستقیم پیش میآید نهراسید که إن تَنْصروا ا... ینْصُرْکُمْ وَیثَبِّتْ اَقدامَکُم و در مشکلات دولت جمهوری اسلامی با جان و دل شریک و در رفع آنها کوشا باشید، و دولت و مجلس را از خود بدانید، و چون محبوبی گرامی از آن نگهداری کنید.
پشتيباني و حمايت از ولي فقيه
معظم له در 28 شهریور 1358 در جمع افسران، همافران، درجه داران و پرسنل غیر نظامی پایگاه هشتم نکاء نیروی مستقر در اصفهان، سخنانی در شهر قم ایراد میفرمایند: « ... من به همه ملت، به همه قوای انتظامی، اطمینان میدهم که امر دولت اسلامی، اگر با نظارت فقیه و ولایت فقیه باشد، آسیبی بر این مملکت نخواهد وارد شد. گویندگان و نویسندگان نترسند از حکومت اسلامی و نترسند از ولایت فقیه، ولایت فقیه آنطور که اسلام مقرر فرموده است و ائمه ما نصب فرموده اند به کسی صدمه وارد نمیکند، دیکتاتوری به وجود نمی آورد، کاری که بر خلاف مصالح مملکت است انجام نمی دهد».[8] (صحیفه امام، جلد10، ص58)
پيوند حوزه و دانشگاه و دوري از تفرقه
امام در وصيتنامه خويش ميفرمايند: توصیه اینجانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند و دانشگاهیان و جوانان برومند عزیز هر چه بیشتر با روحانیان و طلاب علوم اسلامی پیوند دوستی و تفاهم را محکمتر و استوارتر سازند و از نقشهها و توطئههای دشمن غدار غافل نباشند و به مجرد آنکه فرد یا افرادی را دیدند که با گفتار و رفتار خود درصدد است بذر نفاق بین آنان افکند او را ارشاد و نصیحت نمایند؛ و اگر تأثیر نکرد از او روگردان شوند و او را به انزوا کشانند و نگذارند توطئه ریشه دواند که سرچشمه را به آسانی میتوان گرفت. و مخصوصاً اگر در اساتید کسی پیدا شد که میخواهد انحراف ایجاد کند، او را ارشاد و اگر نشد، از خود و کلاس خود طرد کنند. و این توصیه بیشتر متوجه روحانیون و محصلین علوم دینی است. و توطئهها در دانشگاهها از عمق ویژهای برخوردار است و هر قشر محترم که مغز متفکر جامعه هستند باید مواظب توطئهها باشند.
رفع وابستگي به غرب و شرق در امور اقتصادي با اتکا به توليد داخلي
من وصیت دلسوزانه و خادمانه میکنم به ملت عزیز که اکنون که تا حدود بسیار چشمگیری از بسیاری از این دامها نجات یافته و نسل محروم حاضر به فعالیت و ابتکار برخاسته و دیدیم که بسیاری از کارخانهها و وسایل پیشرفته مثل هواپیماها و دیگر چیزها که گمان نمیرفت متخصصینِ ایران قادر به راه انداختن کارخانهها و امثال آن باشند و همه دستها را به سوی غرب یا شرق دراز کرده بودیم که متخصصین آنان اینها را به راه اندازند، در اثر محاصره اقتصادی و جنگ تحمیلی، خود جوانان عزیز ما قطعات محل احتیاج را ساخته و با قیمت های ارزانتر عرضه کرده و رفع احتیاج نمودند و ثابت کردند که اگر بخواهیم می توانیم. باید هوشیار و بیدار و مراقب باشید که سیاستبازان پیوسته به غرب و شرق با وسوسههای شیطانی شما را به سوی این چپاولگران بینالمللی نکشند؛ و با اراده مصمم و فعالیت و پشتکار خود به رفع وابستگی ها قیام کنید.
راهبردهاي امام راحل براي ماندگاري انقلاب براي دوران پس از امام
جمع بندی
اگرچه ماندگاری و مانایی همه چیز در دست خدای متعال است اما نصرت الهی و مدد خداوندی در قالب نیروهای بشری نیز متجلی میشود و این امر رمز حیات و مانایی انقلاب اسلامی در میان نهضت ها و انقلاب های عصر حاضر است. امام راحل در وصیتنامه خویش می فرمایند: «شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلابها جدا است: هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام. و تردید نیست که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب خداوند منان بر این ملت مظلوم غارتزده عنایت شده است... اینک که به توفیق و تایید خداوند، جمهوری اسلامی با دست توانای ملت متعهد پایهریزی شده، و آنچه در این حکومت اسلامی مطرح است اسلام و احکام مترقی آن است، بر ملت عظیمالشان ایران است که در تحقق محتوای آن به جمیع ابعاد و حفظ و حراست آن بکوشند که حفظ اسلام در رأس تمام واجبات است، که انبیای عظام از آدم ـ علیه السلام ـ تا خاتم النبیین ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در راه آن کوشش و فداکاری جانفرسا نموده اند و هیچ مانعی آنان را از این فریضه بزرگ بازنداشته؛ و همچنین پس از آنان اصحاب متعهد و ائمه اسلام ـ علیهم صلواتا... ـ با کوشش های توانفرسا تا حد نثار خون خود در حفظ آن کوشیده اند. و امروز بر ملت ایران، خصوصا، و بر جمیع مسلمانان، عموما، واجب است این امانت الهی را که در ایران به طور رسمی اعلام شده و در مدتی کوتاه نتایج عظیمی به بار آورده، با تمام توان حفظ نموده و در راه ایجاد مقتضیات بقای آن و رفع موانع و مشکلات آن کوشش نمایند. و امید است که پرتو نور آن بر تمام کشورهای اسلامی تابیدن گرفته و تمام دولت ها و ملت ها با یکدیگر تفاهم در این امر حیاتی نمایند، و دست ابرقدرت های عالم خوار و جنایتکاران تاریخ را تا ابد از سر مظلومان و ستمدیدگان جهان کوتاه نمایند».
امام راحل هم در دوران حیات نورانی خود تدابیر لازم برای حفظ مسیر انقلاب و مانایی آن به کار گرفتند و هم در وصیتنامه الهی سیاسی خویش توصیه های ارزشمندی برای دوران پس از حیات خود به یادگار گذاشتند. این وصیتنامه الهی سیاسی نقشه راه مانایی و ماندگاری جمهوری اسلامی را ترسیم کرده است و با استناد به حدیث ثقلین همان وصیت پیامبر را که تمسک به قرآن و اهل بیت است را برای دوری از گمراهی و انحراف یادآوری کرده است. این وصیتنامه سپس با بیان مهمترین اصول ایدئولوژیک انقلاب اسلامی در جاهای مختلف ملت بزرگ ایران را خطاب قرار داده و به ارکان مهم و حیاتی جمهوری اسلامی از رهبری و روسای جمهور گرفته تا مجلس و شورای نگهبان و روحانیان و دانشگاهیان و نیروهای نظامی و دستگاههای فرهنگی و تبلیغی توصیه های ارزنده ای دارد که عمل به این وصیت ها بقا و تداوم انقلاب و حفظ نظام اسلامی را تضمین خواهد کرد. شاید بتوان استمرار ولایت فقیه و تداوم رهبری امام برای دوران بعد از خود را مهمترین میراث و راهنمایی امام برای عصری دانست که با رهبری جانشین ایشان جهانیان زنده بودن نهضت خمینی کبیر را گواهی می دهند.
پژوهش خبری // گروه سیاسی
منابع در آرشیو پژوهش خبری موجود است..