به نظر مي رسد شهرهاي ديگر کشور نيز مي توانند با بهره گيري از الگوي موفق تبريز و نهادينه کردن فرهنگ مقابله اي با هر دو بُعد نفي و اثباتش، چهره محيط زندگي خود را از اين جلوه ناخوشايند پاک سازند؛ چه اين که امروزه پاوه به عنوان دومين شهر بدون گداي کشور معرفي ميشود.
پژوهش خبری صدا وسیما: تکديگري انحرافي اجتماعي است که طي آن شخصی آشکارا و پيوسته کالا يا پول را برای استفادة شخصی به شيوه چهره به چهره از افراد ناآشنا درخواست میکند، بدون اين که در قبال چيزی که دريافت می کند، کالا يا خدمت مصرفی با ارزش يا شناخته شدهای ارائه کند. از لحاظ قانونی مطابق مادة 712 قانون مجازات اسلامي «هرکس تکدی يا کلاشي را پيشة خود قرار دهد و از اين راه امرار معاش نمايد و يا ولگردی نمايد به حبس از يک تا سه ماه محکوم خواهد شد»[1]. متاسفانه با وجود پيگيری ها و اقدامات گسترده ای که دستگاهها، سازمانها و نهادهای دولتی و مردمی برای مقابله با معضل تکدی صورت داده اند، اين معضل اجتماعی ريشه کن نشده است. با اين حال، شهروندان تبريزي تجربه موفقي در ريشه کني معضل تکديگري دارند. مسافرين نوروزي تبريز حتما در گوشه و کنار شهر نوشته ها و تابلوهايي را که بدون گدا بودن شهر تبريز را برجسته مي کنند، ديده اند. در ادامه ضمن برشماري علل ناکامي طرح هاي مرسوم مقابله با تکديگري، به اسباب موفقيت تبريز در مقابله با اين عمل اشاره خواهد شد.
تقريبا در همة تحقيقات انجام گرفته عواملی همچون بيکاری، اعتياد، بزهکاری مفرط، فقر اقتصادی، مهاجرت، ضعف ارزش های دينی و فرهنگی، خانواده نابسامان، معلوليت جسمانی، تحصيلات اندک، ضعف قوانين، تورم و تشديد شکاف طبقاتی، تنبلی و تنپروری، سست شدن پايه های ارزشی و اخلاقي جامعه، فقدان نگرش منفی به تکدیگری در جامعه و رواج فرهنگ صدقه و...، به منزلة علل تکدیگری، مورد اشاره قرار گرفته است. نتايج اين تحقيقات نشان می دهد هنوز اين پديده در بسياری از شهرها و کلانشهرها وجود دارد که يا اقداماتی برای از بين بردن آن صورت نگرفته يا اگر هم صورت گرفته، چندان موفقيت آميز نبوده است. در اين راستا کارشناسان عللي را براي تبيين ناکامی طرح هاي مرسوم مقابله با تکديگري ذکر مي کنند که می توان آنها را به شرح ذيل دسته بندی کرد:
[2] نقش مردم در مبارزه با تکديگري
درکنار سازمان ها، مردم نقش زيادی در مبارزه با تکدیگری در کشور دارند. مردم میتوانند با سازمان دادن به کمکهای خود، نقش بسزايی در اين حوزه ايفا کنند. اين درحالی است که مطالعات نشان ميدهد بسياری از مردم به کمک مستقيم و بدون واسطه علاقمندند و کمک به متکديان را موجب اجر اخروی میدانند که اين شيوه تفکر پديدة تکدیگری را تقويت میکند. به نظر میرسد اين شيوه تفکر در شهر تبريز وجود ندارد. در ورودی شهر تبريز و در جایجای شهر، تابلوها و بنرهايی نصب شده است که ورود مسافرين به «تبريز، شهر بدون گدا» را خوش آمد مي گويند. مشاهده ها و گزارش های مسافران شهر تبريز نيز حاکی از نبودن متکديان در شهر است. گدايي کردن عملي است که دو سويه دارد؛ زمانی که کمک کنندگان به گدا، که همان مردم هستند، به گدا کمکی نکنند، گدايان تا حدودی از هدف خود دور می شوند؛ چراکه تا زمانی که دهندهای نباشد، گيرندهای هم به وجود نخواهد آمد. در اين زمينه، کمک کنندگان نقش بسيار زيادی دارند؛ چرا که در صورت کمک مردم به گدايان، حتی اگر نهادها و دستگاه های مسئول برای مقابله با اين مشکل تمام توان خود را صرف کنند، باز هم قادر به رفع معضل نخواهند بود. در شهر تبريز نيز نقش مردم در ريشه کني اين پديده بسيار پررنگ بوده است؛ اين نقش چهره هاي متعددي دارد که در زير به آنها اشاره ميشود:
1- فرهنگ کمک رساني در مردم تبریز با ذکر یک نمونه عینی
بر اساس پژوهش ها مردم تبريز اظهار می کنند که نوعی همکاری و همياری در بين آنها وجود دارد به طوری که همه درمقابل هم احساس مسئوليت دارند و در مواقعی که مشکلی گريبان يکی از تبريزيان را می گيرد، ديگران از او حمايت می کنند. اين فرهنگ نوعی پشت گرمی است؛ چرا که باعث می شود افراد به اين يقين برسند که در هنگام بروز مشکلات، افراد اجتماع از آنها حمايت می کنند. اين نوعی سلاح فرهنگی در مقابله با تکدیگری است که بدون نياز به اقدام عملی و آگاهانه برای مواجهه با تکدیگری، به صورت خود به خودی، از اين معضل جلوگيری میکند. مسعود، 25 ساله، در اين باره می گويد:
مردم تبريز تعصب خاصی دارند، اين طور نيست که اگر يکی مشکلی داشته باشد يا برای کسی مشکلی پيش بيايد، بقيه بگويند به ما ربطی ندارد. همه احساس مسئوليت می کنند و مشکل ديگران را مشکل خودشان میدانند و همه با هم بدون اين که چشم داشتی داشته باشند، سعی می کنند مشکل را حل کنند. الان در کوچة ما دختری هست که با پدر و مادرش زندگی می کند و پدر و مادرش هر دو معلولند و او هم کسی را ندارد که کمکش کند، با کمک همسايه ها سرپا مانده، حتی خرج تحصيلش را هم تا حدودی می دهند.
2- نهادينگي فرهنگ کار
کار در بين مردم تبريز جايگاه والايي دارد و هر کس به طريقی که بتواند خود را به کاری مشغول کرده و کسب درآمد می کند. از نظر آنها اين که چه کاری انجام دهی مهم نيست، بلکه مهم اين است که بتواني آبرومندانه درآمد کسب کرده و زندگیات را اداره کني. البته، هرکسی که وارد شهر تبريز میشود، با نگاهی اجمالی می تواند دريابد که شهر در جوش و خروش است و به معنای واقعی زندگی و کار و تلاش جريان دارد؛ به طوری که از بزرگ و کوچک هرکسی به کاری اشتغال دارد. ناهيد 25 ساله، اهميت کار را چنين بيان ميکند:
وقتی گدايی جوان باشد، خوب می گويم برو کار کن، تو که می توانی خرج خودت را دربياوری، چرا گدايی میکنی. وقتی هم پير باشد، میگويم من خودم يکی را می شناسم يک پا ندارد اما می رود کلوچه می گيرد و می آيد و اينجا می فروشد و خرج خودش را درمی آورد؛ خوب او با آن وضع می تواند کار بکند پس بقيه هم می توانند چيزی بياورند و بفروشند و خرجشان را دربياورند.
3- بستر مناسب اقتصادي
چرخة اقتصادی در شهر تبريز بسيار فعال است. اين شهر يکی از قطب های صنعتی کشور است و به همين دليل، مشکل اشتغال در آن نسبت به شهرهای ديگر کمتر است. بسياری از تبريزی ها نيز در گفته هايشان به اين موضوع اشاره مي کنند و اين عامل را يکی از عوامل رونق شهر ميدانند. شهر تبريز خود يک کلانشهر است و بنابر موقعيت استراتژيکی که دارد، توانسته راه را بر رونق بازار تاجران و کاسبان تبريز هموار کند. به علاوه، صنايع اين شهر تقريبا تمام مصارف صنعتی غرب کشور را پوشش میدهد؛ پس طبيعی به نظر می رسد که فرصت اشتغال و کار در اين شهر بسيار بيشتر از مناطق و شهرهای ديگر باشد. بستر مناسب اقتصادي نيز امتياز ديگری به نفع مردمان اين شهر است که اين امکان را در اختيار آنها می گذارد تا راحت تر به اشتغال دست يابند و نيازهای مادی خود را برطرف کنند. اين موقعيت در تبريز درکنار فرهنگ و روحيه کاری مردمان شهر، مکمل يکديگر اند و راه تکدیگری را سد می کنند؛ چراکه بذر تمايل به تلاش و کار در خود مردم به صورت بالقوه وجود دارد و کثرت فرصتهای شغلی اشتغال افراد را امکانپذير می کند. وحيد 37 ساله، می گويد:
... شهر تبريز موقعيت استراتژيک دارد و يک شهر صنعت است و لذا اوضاع اقتصادی و اشتغال نسبت به ديگر جاهای ديگر بهتر است. حداقل بازارکار در اينجا مناسبتر است و جوان ها راحت تر می توانند به کاری مشغول شوند.
4- اهميت شأن اجتماعي
مردم تبريز به وجهه شان اهميت بسياری می دهند؛ به طوری که بسياری از مردم دوست ندارند در نظر ديگران نالايق جلوه کنند. به همين دليل، تمامی تلاش خود را به کار میگيرند. رضا 30 ساله در اين باره میگويد: از لحاظ روانشناختی مردم تبريز، مردمی هستند که با سيلی صورت خودشان را سرخ نگه میدارند و حاضرند از گرسنگی بميرند ولی دستشان را دراز نکنند. میتوان اضافه کرد که به دليل همين خصلت و اهميت دادن به شأن اجتماعی، بسياری از تبريزی ها اعتقاد دارند نيازمندان واقعی افرادی آبرومند هستند و با وجود گرفتاری حاضر نيستند گدايی کنند؛ چرا که گدايی عار و ننگ است و جلوة مناسبی در نظر مردم شهر ندارد. بسياری از آنها، به دليل اعتقاد به آبروداري نيازمند واقعی، به گداها کمک نمی کنند؛ چراکه به نظر آنها، کسی که برای تأمين معاش خود در قالب گدا طلب کمک می کند آبرومند و از اين رو نيازمند واقعي نيست. اين ديدگاه باعث میشود افراد بومی به گدايی دست نزنند و افراد مهاجر غيربومی هم، اگر اقدام به گدايی کنند، کسی به آنها کمک نکند.
5- حس مسئوليت پذيري شهروندان تبریزی در مقابله با تکدی گری
بسياری از شهروندان تبريزی اظهار مي کنند که بايد درمقابل شهر و آبروی شهر دغدغه داشت و احساس مسئوليت کرد؛ چراکه اين ما هستيم که در اين فضا زندگی می کنيم و اگر اين فضا و محيط آلوده باشد بر زندگی ما و فرزندان ما نيز تأثير مخرب خواهد گذاشت. همين احساس مسئوليت شهروندان، شهر را از بسياری از آسيب های اجتماعی در امان نگاه میدارد و از طرف ديگر، باعث شکوفايی و رونق اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی شهر میشود.
6- وجود نظام هاي حمايتي مردم نهاد و اعتماد مردم به آنها
بسياری از شهروندان از مؤسسه های خيريه اي در شهر تبريز مي گويند که اقدامات بسياری درجهت پوشش دهی نيازمندان و جلب و ساماندهی متکديان انجام داده و می دهند. اين مؤسسه ها مردم نهاد هستند و به دست گروهی از بازاريان و تجار و کسبة تبريزی ايجاد شده اند و فعاليت می کنند.
نگاهي به موسسات خيريه پرسابقه در تبريز
در استان آذربايجان شرقی حدود 300 سازمان غيردولتی به ثبت رسيده است که 80 درصد آنها به شهر تبريز تعلق دارد. مؤسسة خيرية نوبر از باسابقه ترين و قديمی ترين خيريه های شهر محسوب میشود که در سال 1326 شمسی در تبريز تأسيس شده و در سال 1331 به ثبت رسيده است. اين خيريه با بيش از نيم قرن سابقة فعاليت در حوزة حمايت های اجتماعی، در حوزه شهرستان تبريز فعال بوده است. مؤسسة حمايت از مستمندان تبريز خيرية ديگری است که نزديک به چهل سال سابقه در عرصة حمايت های اجتماعی داوطلبانه و خيرخواهانه دارد. اين خيريه در اصل برای تحقق دو هدف: 1- جلوگيری از تکدیگری و 2- حمايت آبرومندانه به دور از تکدیگری از خانوارهای نيازمند در سطح شهر تبريز، به فعاليت می پردازد.[3] میتوان گفت وجود چنين مؤسساتی سهم بسيار زيادی در مواجهه با تکدیگری و متکديان در تبريز دارد و يکی از عوامل بسيار مهم در رفع اين معضل اجتماعی است؛ زيرا مردم براين باورند که نيازمندان واقعی از جانب اين مؤسسات حمايت میشوند و درنتيجه، دليلی برای گدايی کردن وجود ندارد.
يک شهروند 38 ساله تبريزي در اين باره مي گويد: اينجا مؤسسات خيرية زيادی هست... کسانی که آنجا کار می کنند می روند راجع به افراد نيازمند تحقيق می کنند و اگر واقعا نياز داشته باشند برايشان مستمری تعيين می کنند و ماهانه به آنها کمک میکنند. من تبليغاتشان را در تلويزيون ديدهام و جاهای مختلف شهر هم اطلاعيه زده اند که به افراد نيازمند و گداها مستقيما کمک نکنيد و در صورت برخورد با اين افراد با اين شماره تماس بگيريد.
سخن آخر
به نظر مي رسد درون ساختار فرهنگی شهر تبريز، عناصری وجود دارد که در برابر معضلاتي همچون تکدیگری موضع مقابله ای دارد. اين فرهنگ مقابله ای داراي دو بعد مثبت و منفی است. بعد منفي به طرد متکديان مي انجامد؛ و بعد مثبت تلاش عمومی مردم و نهادهای مردمی برای حل مسئلة تکدیگری را در پي دارد. اين فرهنگ کمک و ديگرياری که در بين مردم وجود دارد به دو صورت نقش پررنگی در اين امر دارد: اول اين که مردم از يکديگر حمايت کرده و برای رفع مشکلات هم تلاش میکنند؛ دوم اينکه خود همين فرهنگ به صورت نهادی درآمده و باعث شده مؤسسه های خيرية مردم نهاد بسياری در شهر ايجاد شود که بسيار فعالاند و توانسته اند اعتماد مردم را جلب کنند و از کمک گستردة آنان، برای حمايت از نيازمندان و برنامه هايی که برای ريشه کن کردن و کنترل تکدیگری در تبريز دارند، برخوردار شوند. به نظر مي رسد شهرهاي ديگر کشور نيز مي توانند با بهره گيري از الگوي موفق تبريز و نهادينه کردن فرهنگ مقابله اي با هر دو بُعد نفي و اثباتش، چهره محيط زندگي خود را از اين جلوه ناخوشايند پاک سازند؛ چه اين که امروزه پاوه به عنوان دومين شهر بدون گداي کشور معرفي ميشود[4] و اميد است که طي امسال و سال هاي آينده بر تعداد اين شهرها افزوده گردد.
پژوهش خبری
منبع: برگرفته از مقالة « تبريز شهر بدون گدا؛ مطالعه جامعه شناختي مواجهه شهروندان با پديدة تکدي گري » در: مسائل اجتماعي ايران؛ سال هشتم؛ شماره 1؛ 1396
---------------------------
1- قانون مجازات اسلامي، 1376: 167
2- محمود حاجيان مطلق، (1381) «تأملی بر پديده تکدی و ريشه های آن در ايران». در: مجموعه مقاالات اولين همايش آسيبهای اجتماعی در ايران، تهران: آگه.
3- حبيب جباري (1387)؛ مشارکت و فقر: تحليل جامعه شناختی نقش مشارکت اجتماع مدار بر امکان خروج از فقر در شهر تبريز، رسالة دکتری دانشگاه تهران.
[4] - نک: «پاوه به عنوان دومین شهر بدون گدای کشور معرفی شد»؛ خبرگزاري صدا و سيما (کرمانشاه)؛: 25/6/96