وزير سابق امور خارجه آمريکا: عبدالله بن عبدالعزيز آل سعود شاه سابق عربستان از او خواسته بود، آمريکا ايران را بمباران کند.
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا و سيما به نقل از شبکه تلويزيوني الجزيره مباشر، جان کري وزير سابق امور خارجه آمريکا در سخنان خود در کنفرانس امنيتي مونيخ گفت: عبدالله بن عبدالعزيز آل سعود شاه سابق عربستان از او خواسته بود، آمريکا ايران را بمباران کند.
وزير سابق امور خارجه آمريکا گفت: آنچه که بنيامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل درباره دستيابي ايران به زرادخانه هسته اي در ده سال آينده بيان کرد، درس نيست.
وزير امور خارجه سابق آمريكا ضمن اذعان به پيشرفتهاي جمهوري اسلامي ايران در برنامه صلح آميز هسته اي پيش از برجام و نتايجي که برجام در محدود كردن اين برنامه صلح آميز داشت و با بيان اينكه شاه سابق سعودي و ديكتاتور مخلوع مصر از آمريكا خواسته بودند ايران را بمباران كند گفت: آمريكا حتي اگر به ايران حمله مي کرد اين دستاورد آنها از بين نمي رفت.
جان كري اين سخنان را در حاشيه كنفرانس امنيتي مونيخ در آلمان و در قسمت پاسخ و پرسش مطرح كرد و اين را هم گفت كه آمريكا ميزان غني سازي اورانيوم ايران را سه و شش يا سه و هفت دهم درصد محدود کرد و راستي اين سخن که نمي توان از تأسيسات نظامي بازرسي کرد کاملا نادرست است و آمريكا يک سامانه نظارتي دارد که اگر تصميم بگيرد، تحريم ها به صورت خودکار بازگردانده خواهد شد.
مجري برنامه از جان کري پرسيد: بنيامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل هشدارهاي سختي درباره ايران داد و آن را بزرگترين تهديد عليه جهان دانست. با توجه به اينکه درباره توافق هسته اي که اکنون در خطر قرار گرفته است، همکاري نزديکي با ايران داشتيد نظر خود را در اين خصوص بيان کنيد؟
جان کري گفت: کار ما اين است که به طور کلان و همراه با صداقت فکر کنيم که در جهان چه موقعيتي داريم و به کدام سو حرکت مي کنيم. فکر مي کنم خاورميانه اکنون به علل فراوان يکي از دو مکان خطرناک جهان است. اما من قصد دارم به طور خاص درباره اظهارات نتانياهو که درباره توافق هسته اي ايران بود صحبت کنم. من دوستِ خوب اسرائيل هستم. من در طول 28 سال عضويت در سناي آمريکا در رأي هاي خود درباره اسرائيل رکورد صد در صد داشتم. من مسئوليت نخست وزير اسرائيل براي دفاع از کشورش و برداشتن گام هاي لازم براي محافظت از آن را به طور کامل مي پذيرم و به آن احترام مي گذارم. ما در بسياري از گفتگوهايي که با هم داشتيم دوستان خوبي بوديم اما با هم اختلافاتي داريم.
امروز نتانياهو به شما گفت ايران در مسيري قرار دارد که طي ده سال صاحب زرادخانه هسته اي خواهد شد. اين اظهار نظر دقيق نيست. اين اظهار نظر با توجه به توافق هسته اي به طور اساسي غير دقيق است. بنابراين از همه شما مي خواهم، در اين لحظه از کنفرانس امنيتي مونيخ مي خواهم تا واقعيت اين توافق را به طور کامل اندازه گيري کنيد.من باور دارم که ايران تهديداتي در خود دارد. ما قسمت مربوط به موشكها را در توافق هسته اي نگاه داشتيم. روسها، ايراني ها و چيني ها خواستار آن بودند که محدوديت هاي مربوط به موشک ها وجود نداشته باشد. بنابراين ما امتيازي نداديم و چيزي را نپذيرفتيم بلکه به يک پيروزي دست يافتيم و هشت سال محدوديت را به دست آورديم. البته ما خواستار 10 سال بوديم. اگر مي توانستيم زمان بيشتري تعيين کنيم بسيار خوب بود ولي ما متوجه بوديم که توافقي که براي امضاي آن تلاش مي کنيم قرار نيست همه موارد و مشکلات را در بر گيرد. مسائلي که ما آنجا بيان کرديم مانند حقوق بشر، بحث موشک ها، انتقال محموله هاي سلاح، همکاري با حزب الله، عراق، يمن ... اينها همه مسائلي قانوني و مشروع (براي به بحث گذاشتن) هستند. ولي ما بر اساس تجربه اي که از دولت بوش به دست آمده بود و پيگيري سياست آنها براي توقف کامل غني سازي در ايران پس از سالها تلاش به جايي نرسيد، در تفکري راهبردي و نه ناشي از امتياز دادن، تصميم گرفتيم اين مسائل را در توافق هسته اي نگنجانيم.
اکنون از همه شما مي خواهيم به ياد بياوريد ما در سپتامبر سال 2013 چه وضعي داشتيم؛ زماني که من به عنوان نخستين وزير امور خارجه آمريکا در 35 يا 40 سال گذشته با وزير امور خارجه ايران ديدار کردم. علاوه بر اين از شما مي خواهم اين را هم تصور کنيد که اگر خانه شما دچار آتش سوزي شود، آيا به خاطر نگراني از اينکه ممکن است اين خانه 15 سال ديگر باز هم آتش بگيرد از خاموش کردن آتش خودداري مي کنيد؟يا اينکه آن را خاموش مي کنيد و در فرصت باقي مانده همه تلاش خود را مي کنيد تا از آتش گرفتن دوباره آن جلوگيري کنيد؟ اين رويکردي بود که ما به اين توافق داشتيم. چرا؟ به شما مي گويم. روزي که در ماه سپتامبر من در نيويورک با جواد ظريف وزير امور خارجه ايران ديدار کردم، ايران داراي 12 هزار کيلوگرم اورانيوم غني شده بود. در آن روز ايران تنها حدود دو ماه با راه اندازي رئاکتور پلوتونيوم اراک فاصله داشتند و اين رئاکتور مي توانست براي توليد دو بمب هسته اي در سال پلوتونيوم توليد کند.
ايراني ها در آن روز 27 هزار سانتريفوژ نصب شده در اختيار داشتند که 19 هزار تاي آن مي چرخيدند و اورانيوم غني مي کردند و آنها اورانيوم را با درجه خلوص بالا غني سازي مي کردند. ايراني ها در آن روز دو ماه با به راه افتادن اين فعاليت فاصله داشتند و دستگاه اطلاعاتي ما و دستگاه هاي اطلاعاتي پنج يا شش کشور ديگر مي گفتند ايران دو ماه با گريز هسته اي فاصله دارد. روزي که من براي نخستين ديدار در چهل سال گذشته با ظريف ديدار کردم، ايران چرخه سوخت هسته اي را کامل کرده بود و حتي اگر به ايران حمله مي کرديم اين دستاورد آنها از بين نمي رفت. مي توانم به شما بگويم که ما چه اندازه در برابر فشار نخست وزير (نتانياهو)، ملک عبدالله عربستان که شخصا به من گفت، رئيس جمهور (حسني) مبارک که شخصا به من گفت تنها کاري که با ايران مي شود انجام داد بمباران اين کشور است، مقاومت کرديم.
من به شما تضمين مي دهم که اگر اين توافق از بين برود از مناطق و جاهاي مختلف اين اعتراض شنيده خواهد شد که «اکنون به همان جايي که قبلا بوديم، بازگشته ايم. اکنون بايد آنها را بمباران کنيم زيرا ايراني ها از اين پس آزادند کارهايي را که قبلا از انجام آن منع شده بودند انجام دهند.»زماني که بوش گفتگوهاي خود را با ايران آغاز کرد، اين کشور 164 سانتريفوژ در اختيار داشت. اين تعداد به 27 هزار رسيد که قبلا گفتم و 19 هزار تاي آن فعال بود. امروز کجا هستيم. امروز ما 130 بازرس ديگر در ايران داريم که هر روز تجهيزات و سانتريفوژ هاي مهر و موم شده را بازرسي مي کنند. امروز ايراني ها تحت يک محدوديت 15ساله هستند که بر اساس آن مي توانند حداکثر 300 کيلوگرم اورانيوم ذخيره داشته باشند. به همين دليل است که وقتي مي شنوم ايران مي تواند ظرف 10 سال به سلاح هسته اي دست يابد، مي گويم چنين چيزي از لحاظ فيزيکي غير ممکن است که بتوان با 300 کيلوگرم اورانيوم غني شده يک بمب ساخت. اين چيزي است که هر روز کنترل مي شود و ايران به آن محدود شده است.ما همچنين ميزان غني سازي اورانيوم ايران را سه و شش يا سه و هفت دهم درصد محدود کرديم. ما آنها را محدود کرديم و راستي اين سخن که ما نميتوانيم از تأسيسات نظامي بازرسي کنيم کاملا نادرست است.
ما يک سامانه نظارتي داريم که اگر تصميم بگيرد، تحريم ها به صورت خودکار بازگردانده خواهد شد. بنابراين سخن پاياني من اين است که خطر اينجاست که اگر شما صحنه را ترک کنيد، خود را در معرض مشکل و مخمصه ديگري که رئيس جمهور ترامپ ايجاد کرده است قرار داده ايد. ايران هيچيک از کارهايي را که ما درباره موشک ها يا مسائل ديگر انجام داده ايم باور نمي کند و معتقد است اين اقدامات براي از بين بردن توافق هسته اي است. پس با توجه به موضع آمريکا در خصوص مشکلي که در ارتباط با تندروها در ايران ايجاد شد، رهبر ايران چگونه مي تواند با آمريکا مصالحه کند و کنار بيايد؟ اين رفتار غير قابل دفاع است. اين ديپلماسي خوبي نيست. اين راهبردي منطقي نيست. به نظر من براي اروپا و جهان بسيار حياتي است که اطمينان يابند ما به اين توافق پايبند هستيم زيرا مي دانيم که اگر شرايط به گذشته بازگردد، در نبود توافق هسته اي ايران، چه اتفاقاتي در جهان رخ خواهد داد. مي دانيم که در اين صورت جهان جاي بهتري نخواهد بود و وضع بهتري نخواهد داشت.