پخش زنده
امروز: -
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا و سيما ؛ وزير امور خارجه سابق آمريكا ضمن اذعان به پيشرفتهاي جمهوري اسلامي ايران در برنامه صلح آميز هسته اي پيش از برجام و نتايجي که برجام در محدود كردن اين برنامه صلح آميز داشت و با بيان اينكه شاه سابق سعودي و ديكتاتور مخلوع مصر از آمريكا خواسته بودند ايران را بمباران كند گفت : آمريكا حتي اگر به ايران حمله مي کرد اين دستاورد آنها از بين نمي رفت.
جان كري اين سخنان را در حاشيه كنفرانس امنيتي مونيخ در آلمان و در قسمت پاسخ و پرسش مطرح كرد و اين را هم گفت كه آمريكا ميزان غني سازي اورانيوم ايران را سه و شش يا سه و هفت دهم درصد محدود کرد و راستي اين سخن که نمي توان از تأسيسات نظامي بازرسي کرد کاملا نادرست است و آمريكا يک سامانه نظارتي دارد که اگر تصميم بگيرد، تحريم ها به صورت خودکار بازگردانده خواهد شد.
به گزارش شبكه تلويزيوني رويترز، مجري: جلسه را با پرسشي از جان کري وزير امور خارجه سابق آمريکا آغاز مي کنيم. بنيامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل هشدارهاي سختي در مورد ايران داد و آن را بزرگترين تهديد عليه جهان دانست. با توجه به اينکه در مورد توافق هسته اي که اکنون در خطر قرار گرفته است، همکاري نزديکي با ايران داشتيد نظر خود را در اين خصوص بيان کنيد.
جان کري: کار ما اين است که به طور کلان و همراه با صداقت فکر کنيم که در جهان در چه موقعيتي داريم و به کدام سو حرکت مي کنيم. فکر مي کنم خاورميانه اکنون به علل فراوان يکي از دو مکان خطرناک جهان است. اما من قصد دارم به طور خاص در مورد اظهارات نتانياهو که درباره توافق هسته اي ايران بود صحبت کنم.
من دوستِ خوب اسرائيل هستم. من در طول 28 سال عضويت در سناي آمريکا در رأي هاي خود در مورد اسرائيل رکورد صد در صد داشتم. من مسئوليت نخست وزير اسرائيل براي دفاع از کشورش و برداشتن گام هاي لازم براي محافظت از آن را به طور کامل مي پذيرم و به آن احترام مي گذارم.
ما در بسياري از گفتگوهايي که با هم داشتيم دوستان خوبي بوديم اما با هم اختلافاتي داريم.
امروز نتانياهو به شما گفت ايران در مسيري قرار دارد که طي ده سال صاحب زرادخانه هسته اي خواهد شد. اين اظهار نظر دقيق نيست. اين اظهار نظر با توجه به توافق هسته اي به طور اساسي غير دقيق است. بنابراين از همه شما مي خواهم، در اين لحظه از کنفرانس امنيتي مونيخ مي خواهم تا واقعيت اين توافق را به طور کامل اندازه گيري کند.
من باور دارم که ايران تهديداتي در خود دارد. ما قسمت مربوط به موشكها را در توافق هسته اي نگاه داشتيم. روسها، ايراني ها و چيني ها خواستار آن بودند که محدوديت هاي مربوط به موشک ها وجود نداشته باشد. بنابراين ما امتيازي نداديم و چيزي را نپذيرفتيم بلکه به يک پيروزي دست يافتيم و هشت سال محدوديت را به دست آورديم. البته ما خواستار 10 سال بوديم. اگر مي توانستيم زمان بيشتري تعيين کنيم بسيار خوب بود ولي ما متوجه بوديم که توافقي که براي امضاي آن تلاش مي کنيم قرار نيست همه موارد و مشکلات را در بر گيرد. مسائلي که ما آنجا بيان کرديم مانند حقوق بشر، بحث موشک ها، انتقال محموله هاي سلاح، همکاري با حزب الله، عراق، يمن ... اينها همه مسائلي قانوني و مشروع (براي به بحث گذاشتن) هستند. ولي ما بر اساس تجربه اي که از دولت بوش به دست آمده بود و پيگيري سياست آنها براي توقف کامل غني سازي در ايران پس از سالها تلاش به جايي نرسيد، در تفکري راهبردي و نه ناشي از امتياز دادن، تصميم گرفتيم اين مسائل را در توافق هسته اي نگنجانيم.
اکنون از همه شما مي خواهيم به ياد بياوريد ما در سپتامبر سال 2013 چه وضعي داشتيم؛ زماني که من به عنوان نخستين وزير امور خارجه آمريکا در 35 يا 40 سال گذشته با وزير امور خارجه ايران ديدار کردم. علاوه بر اين از شما مي خواهم اين را هم تصور کنيد که اگر خانه شما دچار آتش سوزي شود، آيا به خاطر نگراني از اينکه ممکن است اين خانه 15 سال ديگر باز هم آتش بگيرد از خاموش کردن آتش خودداري مي کنيد؟يا اينکه آن را خاموش مي کنيد و در فرصت باقي مانده همه تلاش خود را مي کنيد تا از آتش گرفتن دوباره آن جلوگيري کنيد؟ اين رويکردي بود که ما به اين توافق داشتيم. چرا؟ به شما مي گويم.
روزي که در ماه سپتامبر من در نيويورک با جواد ظريف وزير امور خارجه ايران ديدار کردم، ايران داراي 12 هزار کيلوگرم اورانيوم غني شده بود. در آن روز ايران تنها حدود دو ماه با راه اندازي رئاکتور پلوتونيوم اراک فاصله داشتند و اين رئاکتور مي توانست براي توليد دو بمب هسته اي در سال پلوتونيوم توليد کند. ايراني ها در آن روز 27 هزار سانتريفوژ نصب شده در اختيار داشتند که 19 هزار تاي آن مي چرخيدند و اورانيوم غني مي کردند و آنها اورانيوم را با درجه خلوص بالا غني سازي مي کردند. ايراني ها در آن روز دو ماه با به راه افتادن اين فعاليت فاصله داشتند و دستگاه اطلاعاتي ما و دستگاه هاي اطلاعاتي پنج يا شش کشور ديگر مي گفتند ايران دو ماه با گريز هسته اي فاصله دارد. روزي که من براي نخستين ديدار در چهل سال گذشته با ظريف ديدار کردم، ايران چرخه سوخت هسته اي را کامل کرده بود و حتي اگر به ايران حمله مي کرديم اين دستاورد ْآنها از بين نمي رفت.
مي توانم به شما بگويم که ما چه اندازه در برابر فشار نخست وزير (نتانياهو)، ملک عبدالله عربستان که شخصا به من گفت، رئيس جمهور (حسني) مبارک که شخصا به من گفت تنها کاري که با ايران مي شود انجام داد بمباران اين کشور است، مقاومت کرديم.
من به شما تضمين مي دهم که اگر اين توافق از بين برود از مناطق و جاهاي مختلف اين اعتراض شنيده خواهد شد که «اکنون به همان جايي که قبلا بوديم، بازگشته ايم. اکنون بايد آنها را بمباران کنيم زيرا ايراني ها از اين پس آزادند کارهايي را که قبلا از انجام آن منع شده بودند انجام دهند.»
زماني که بوش گفتگوهاي خود را با ايران آغاز کرد، اين کشور 164 سانتريفوژ در اختيار داشت. اين تعداد به 27 هزار رسيد که قبلا گفتم و 19 هزار تاي آن فعال بود. امروز کجا هستيم. امروز ما 130 بازرس ديگر در ايران داريم که هر روز تجهيزات و سانتريفوژ هاي مهر و موم شده را بازرسي مي کنند. امروز ايراني ها تحت يک محدوديت 15ساله هستند که بر اساس آن مي توانند حداکثر 300 کيلوگرم اورانيوم ذخيره داشته باشند. به همين دليل است که وقتي مي شنوم ايران مي تواند ظرف 10 سال به سلاح هسته اي دست يابد، مي گويم چنين چيزي از لحاظ فيزيکي غير ممکن است که بتوان با 300 کيلوگرم اورانيوم غني شده يک بمب ساخت. اين چيزي است که هر روز کنترل مي شود و ايران به آن محدود شده است. ما همچنين ميزان غني سازي اورانيوم ايران را سه و شش يا سه و هفت دهم درصد محدود کرديم. ما آنها را محدود کرديم و راستي اين سخن که ما نميتوانيم از تأسيسات نظامي بازرسي کنيم کاملا نادرست است. ما يک سامانه نظارتي داريم که اگر تصميم بگيرد، تحريم ها به صورت خودکار بازگردانده خواهد شد. بنابراين سخن پاياني من اين است که خطر اينجاست که اگر شما صحنه را ترک کنيد، خود را در معرض مشکل و مخمصه ديگري که رئيس جمهور ترامپ ايجاد کرده است قرار داده ايد. ايران هيچيک از کارهايي را که ما در مورد موشک ها يا مسائل ديگر انجام داده ايم باور نمي کند و معتقد است اين اقدامات براي از بين بردن توافق هسته اي است. پس با توجه به موضع آمريکا در خصوص مشکلي که در ارتباط با تندروها در ايران ايجاد شد، رهبر ايران چگونه مي تواند با آمريکا مصالحه کند و کنار بيايد؟ اين رفتار غير قابل دفاع است. اين ديپلماسي خوبي نيست. اين راهبردي منطقي نيست. به نظر من براي اروپا و جهان بسيار حياتي است که اطمينان يابند ما به اين توافق پايبند هستيم زيرا مي دانيم که اگر شرايط به گذشته بازگردد، در نبود توافق هسته اي ايران، چه اتفاقاتي در جهان رخ خواهد داد. مي دانيم که در اين صورت جهان جاي بهتري نخواهد بود و وضع بهتري نخواهد داشت.
يکي از شرکت کنندگان در نشست از جان کري پرسيد: « هم اکنون سه کشور همپيمان آمريکا خود را درگير جنگ در سوريه کرده اند، دو کشور از اين سه کشور دارند با هم مي جنگند و روسيه هم در نقش ميانجي ايفاي نقش مي کند ، آيا به حاشيه رانده شدن آمريکا منافع اين کشور را در سوريه تامين مي کند؟«
وزير پيشين امور خارجه ي آمريکا در پاسخ گفت: « افرادي که با سياست خارجي سر و کار دارند, مي دانند در حاشيه قرار گرفتن آمريکا نه تنها منافع خودش را تامين نمي کند بلکه براي منطقه و دنيا هم زيان آور خواهد بود. يکي از عناصر بسيار مهم هنر ديپلماسي براي هر کشوري بويژه کشورهايي قدرتمند و اثرگذار همچون آمريکا يا روسيه دسته بندي کردن برخي مسائل در زمان هاي مشخص است. اين خيلي اهيمت دارد. ما اين کار را کرديم. من و سرگي لاوروف (وزير امور خارجه روسيه) و رئيس جمهور پوتين بارها و بارها به گفتگو نشستيم و موفق شديم سلاح هاي شيميايي اعلام شده را از سوريه خارج کنيم، توانستيم توافق پاريس را به سرانجام برسانيم، توافق هسته اي ايران را محقق ساختيم و روسيه نقشي بسيار مهم ايفا کرد. کاترين اشتون (مسئول پيشين سياست خارجي اتحاديه اروپا) در اينجا حضور دارد و شاهد ماجرا بوده است. روسيه در برخي موارد براي پيشبرد توافق هسته اي نقشي بسيار بسيار مهم ايفا کرد. بر سر موضوع سوريه نيز همکاري تنگاتنگي داشتيم. من و سرگي لاوروف رياست مشترک نشست بين المللي پشتيباني از سوريه را بر عهده داشتيم و با همکاري مولود چاووش اغلو ( وزير امور خارجه ترکيه) و ديگر دوستان در منطقه موفق شديم ايران، عربستان سعودي ، و همه ي کشورهاي خليج (فارس) ، مصر و ترکيه را گرد يک ميز بنشانيم و همه بر سر راه حل سياسي براي بحران سوريه به توافق رسيديم. اين موضوع در قطعنامه ي شماره ي 2254 شوراي امنيت سازمان ملل منعکس شده و هم اکنون روي ميز است. همه توافق کردند سوريه کشوري متحد و غيرفرقه اي باقي بماند تا بتواند رئيس جمهورش را در آينده برگزيند و اين فرآيند را در انتخاباتي مشروع و قانوني بر پايه ي عالي ترين استانداردها و زير نظر جامعه ي بين المللي برگزار کند و هيئتي براي انتقال حاکميت تشکيل شود که تلاش ها را براي رسيدن به هدف نهايي هماهنگ سازي نمايد. چنين فرآيندي را هم اکنون شاهد نيستيم. البته تلاش هاي استفان (دي ميستورا ، نماينده ي ويژه سازمان ملل در امور سوريه) را منکر نمي شويم اما کشورهاي دي نفوذ هنوز هم دارند گروه هاي نيابتي را به جان هم مي اندازند و همين امر سبب مي شود از رسيدن به هدف نهايي باز بمانيم. داريم در روزنامه ها مي خوانيم و از قرارهاي مجرميت که ديروز صادر شد (مجرم شناخته شدن 13 شهروند و سه شرکت روسي به تلاش براي دخالت در نظام سياسي آمريکا) مي بينيم ، آمريکا و روسيه بر سر برخي مواردي که ما هم اکنون اطمينان داريم روسيه دارد انجام مي دهد اختلاف هاي بسيار عميق داريم. اما چنين مواردي ما از اين باز نمي دارد که کنار يکديگر بنشينيم و براي اجراي کامل توافقنامه مينسک (بحران اوکراين) چاره انديشي کنيم. آمادگي داريم براي برقراري صلح در سوريه هر کاري لازم باشد کمک کنيم زيرا منافع مشترک بسيار مهمي در اين کشور داريم که بارها و بارها از آن سخن گفته شده است و شکست تروريسم از جمله ي آن منافع است. يکي از مواردي که با افتخار از آن نام مي برم ايجادي ائتلاف ضد داعش است. رئيس جمهور اوباما (رئيس جمهور پيشين آمريکا) بود که اين تصميم بسيار مهم را گرفت و گفت بايد نيروي هوايي را به کار بگيريم و ائتلاف تشکيل بدهيم ، از همان ابتدا کشورهاي عربي به ما پيوستند و همه با هم موفق شديم زمينه را براي برقراري صلح فراهم آوريم. من و لاوروف در ژنو توافق کرديم که ما يعني آمريکا بتواند از همه ي پروازهاي روسيه در مناطق شمالي سوريه و در آسمان شهر حلب جلوگيري کند و در عوض براي شکست دادن تروريست ها به همکاري ادامه بدهيم. تا بتوانيم القاعده يا همان النصره و البته داعش را شکست بدهيم. اما متاسفانه بايد بگويم ارتش آمريکا در برخي موارد در همکاري با روسيه با اکراه گام برداشت و نتوانستيم اين توافقنامه را به خوبي اجرا کنيم. اما در پايان بايد بگويم نقشه راه براي برقراري صلح وجود دارد. بايد از ديپلماسي واقعي و هنرمندانه بهره بگيريم تا برخي مسائل را دسته بندي کنيم و بتوانيم با يکديگر همکاري کنيم تا فرآيندي شفاف را به اجرا درآوريم. همه ي کشورها از جمله ايران و ديگران اتفاق نظر داشتند که راه حل نظامي (براي بحران سوريه) وجود ندارد. خوب پس آن تلاش هايي که براي اجراي راه حل سياسي وجود دارند و ما با آنها بزرگ شده ايم کجاست. تلاش هايي که در دهه هاي 60 ، 70 ، 80 و 90 ميلادي کشورهاي بزرگ و مهم را گرد يک ميز نشاند و با وجود همه ي اختلاف نظرها به گفتگو پرداختيم. -- رقابت و پيشي گرفتن از ديگري عامل اصلي است -- درست است اما رقابت و پيشي گرفتن را افرادي دامن مي زنند که تصميم گيرنده هستند و اگر سران کشورها در مسيري درست گام بردارند و اگر بصيرتي فراگيرتر داشته باشند اختلاف نظرها را مي شود برطرف کرد. براي نمونه مي توان به موضوع توافق هسته اي ايران اشاره کرد.
در توافق هسته اي چيزي به نام غروب يا پايان وجود ندارد ، براي برخي بندهاي توافق، پايان زمان بندي شده در نظر گرفته شده است و بر پايه ي اين بندها ايران بايد بتواند در سايه ي پايبندي به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) حق انجام دادن کارهايي را بدست بياورد. از سوي ديگر دوره ي زماني 25 ساله اي در نظر گرفته شده که از ابتدا تا انتها مسير همه ي اورانيوم به کار رفته در ايران را از معدن اورانيوم تا کارخانه و تا بهره برداري نهايي رهگيري و رصد مي کند. بخشي هاي از توافق هميشگي است يعني تا وقتي که برجام اجرا مي شود و ايران يکي از طرف هاي آن است و به پيمان ان پي تي، پيمان نامه منع گسترش سلاح هاي اتمي پايبند است و در معرض بازرسي هاي آژانس بين المللي انرژي اتمي قرار دارد ، تا وقتي که برجام وجود دارد ايران موظف است پروتکل الحاقي آژانس را اجرا کند که داراي نافذترين و شديدترين و تنها نظام بازرسي موجود در سياره زمين و در همه ي کشورهايي است که اورانيوم غني سازي مي کنند. از اين رو همه ي دستگاه هاي اطلاعاتي کشور ما ، روسيه ، چين ، انگليس ، فرانسه و آلمان بر اين باورند که مي توانيم بفهميم ايران دارد چه مي کند و همانگونه که نخست وزير نتانياهو ( نخست وزير رژيم صهيونيستي) نگراني مشروع دارد ، اگر ايران براي از سرگيري برنامه ي غني سازي خود اقدام کند ما به افزايش محسوس غني سازي پي خواهيم برد و اگر توضيح يا علتي براي اين اقدام وجود نداشته باشد آنگاه در آينده هم همچون امروز ، همه ي گزينه هاي نظامي را در اختيار خواهيم داشت. لذا فکر مي کنم همه ي اين مسائل به چگونگي تعريف مسئله باز مي گردد و روشن است که هم اکنون بايد ابتکار عمل ديپلماتيک بهتري را در دستور کار قرار بدهيم تا به استفان (دي ميستورا ، نماينده ويژه سازمان ملل در امور سوريه) کمک کنيم افراد را در ژنو گردهم آورد و به اين ديوانگي در تخريب و نابودي سوريه پايان بدهد.»
تزيپي (تپي) ليوني ، وزير پيشين امور خارجه رژيم صهيونيستي نيز در جايگاه مخاطبان حضور داشت. وي در بخشي از پرسش خود از جان کري پرسيد: « توافق ايران تنها مسئله ي هسته اي را پوشش مي دهد، پرسش من اين است چرا فکر مي کنيد و يا آيا فکر مي کنيد اين حقيقت که توافقي بر سر سلاح هاي هسته اي وجود دارد به اين معني است که استانداردهاي تازه اي در دنيا شکل گرفته و مي گويد از آنجا که کشوري سلاح هسته اي ندارد هر آنچه بخواهد مي تواند انجام بدهد و باز از آنجا که پاسخ منفي است چرا نمي توانيم با اقدام هايي که ايران هم اکنون دارد انجام مي دهد و از تروريسم پشتيباني مي کند برخورد کنيم در حالي که هيچ ارتباطي با توافق هسته اي ندارد؟»
کري پاسخ داد: « هيچ چيز نبايد از برخورد ما با همه ي آن مواردي که درباره ي ايران گفته شد جلوگيري کند. هيچ ترديدي در اين نيست. اما مشکل اينجاست که در شرايط کنوني (دولت رئيس جمهور ترامپ) ، بحث اعتماد به پايبند ماندن يا نماندن آمريکا به هر گونه توافقي ، آب را گل آلوده کرده است ( فضا پر از ترديد و ابهام است). لذا چگونه مي توان بر سر موضوع موشکي به توافق رسيد؟ کدام يک از سران ايران در چنين شرايط ويژه اي مي تواند از در سازش با آمريکا وارد شود و يا با اطمينان بگويد به توافق پايبند مي ماند؟ اين زياني است که بواسطه ي فرآيند جاري اتفاق افتاده است. از اين رو اگر نيت واقعي ، گفتگو بر سر مسائل موشکي يا حقوق بشر يا تسليحات يا عراق باشد، همه ي مواردي که بايد در دستور کار قرار گيرند، ما آن جايگاه بلند اخلاقي و يا آن گنجايش لازم را که براي ايجاد باورپذيري لازم است داشته باشيم و بگوييم مي خواهيم در عمل چنين کاري را انجام بدهيم از دست داده ايم. در زمينه ي سوريه ، روسيه و ايران آشکارا دارند از اسد (بشار اسد ، رئيس جمهور سوريه) پشتيباني مي کنند. ما شاهد بوديم در حلب چه رويدادهايي اتفاق افتاد و در سراسر سوريه با چه رخدادهايي روبرو بوديم. من فکر مي کنم اسد مرتکب جنايت جنگي شده است ، با اطمينان مي گويم و هيچ ترديدي ندارم. در زمينه ي سلاح هاي شيميايي هم بايد بگويم اين حقيقت را که سلاح هاي شيميايي اعلام نشده اي وجود دارد کورکورانه نپذيرفتيم. به سازمان ملل رفتيم و قطعنامه تصويب کرديم مبني بر اينکه سلاح هاي شيميايي اعلام نشده اي هست که بايد تلاش کنيم از سوريه خارج سازيم ، اين گام بعدي بود. اما 300 هزار تن از سلاح هاي شيميايي اعلام شده را از اين کشور خارج کرديم و اگر اين سلاح ها خارج نشده بود داعش به آنها دسترسي پيدا مي کرد و چه رويدادهايي ممکن بود در پاريس ، لندن ، بيروت و جاهاي ديگر اتفاق بيافتد و آنگاه اوضاع خيلي فرق مي کرد. من از آنچه بر سر مردم سوريه رفته انزجار دارم اما 12 ميليون سوري آواره شده اند. يکي از مواردي که موفق شديم موافقت همه ي کشورها را بدست بياوريم اين بود که جمعيت پراکنده ي سوريه بتوانند در انتخابات شرکت کنند. دوست داريم انتخابات در سوريه برگزار شود آنگاه خواهيم ديد آيا آنان به اسد راي مي دهند؟ مي خواهيد از شر اسد خلاص شويد زمينه را براي برگزاري اين انتخابات فراهم آوريد که از عالي ترين استانداردهاي نظارتي در دنيا برخوردار خواهد بود و اين بهترين فرصتي خواهد بود که روسيه و ايران هم با آن توافق دارند ، ايران بر اين باور است که اسد برنده مي شود ، بگذاريد انتخابات برگزار شود. بگذاريد يک بار براي هميشه تلاش کنيم اين بحران را حل و فصل کنيم. اما هيچ کس نمي خواهد آنچه را که اسد انجام داده تضعيف کنند اما اگر آنقدر بد است که گفته مي شود ، مردم آواره شده اند و همه مي دانند عامل آوارگي شان چه کسي است ، باورش براي من سخت است که به او (اسد) راي بدهند.»