با شروع جنگ آمریکا علیه عراق، صهیونیست ها مدعی شدند که می توانند برخی حقوق از دست رفته شان را که در طول تاریخ، در بسیاری از کانون های جغرافیایی ناپدید شده پیدا کنند. یکی از این کانون ها شمال عراق است.
روز 25 خرداد نیز، دفتر سازمان ملل در عراق در بیانیهای اعلام کرد که این سازمان هیچ نقشی در روند همهپرسی جدایی منطقه کردستان از دولت مرکزی عراق ایفاء نخواهد کرد و بدین ترتیب تلویحاً مشروعیت این رفراندوم را زیر سؤال برد.
هرچند ابعاد و جنس مخالفت های کشورهای مختلف، متفاوت و نیازمند ارزیابی مستقل است، اما در میان تمام مخالفت های رسمی داخلی و بین المللی، مقامات رژیم صهیونیستی با قوّت هر چه تمام تر از جدایی کردستان اعلام حمایت کرده اند[2]؛ بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر این رژیم در سیزدهم آگوست، هنگام استقبال از هیئتی از کنگره آمریکا اظهار داشت که آنها از استقلال منطقه کردستان عراق حمایت میکنند ؛ نتانیاهو به این هیئت آمریکایی گفت: کردها از لحاظ فرهنگی و اصولی به ما نزدیک هستند . نتانیاهو در سال 2014 هم از خواستههای کُردها برای رسیدن به استقلال اعلام حمایت کرده بود. گیدئون ساعار، وزیر پیشین امور داخلی رژیم صهیونیستی و یکی از رقبای نتانیاهو برای احراز پست نخست وزیری در حزب حاکم لیکود نیز با حمایت از این همهپرسی، آن را "یک لحظه مهم تاریخی" خواند. پیشتر، نظیر این اظهارات را سایر مقامات ارشد رژیم صهیونیستی همچون شیمون پرز و آویگدور لیبرمن رئیس جمهور و وزیر خارجه سابق این رژیم و ... نیز داشته اند.
در این نوشتار تلاش شده تا به این سؤالات که رژیم صهیونیستی چه اهدافی را در حمایت از برگزاری همه پرسی جدایی منطقه کردستان عراق دنبال می کند و اینکه در صورت رأی مثبت به استقلال کردستان عراق در همه پرسی مذکور، چه منافعی عاید صهیونیست ها می شود، پاسخ داده شود.
دکترین پیرامونی «بن گوریون» و تشکیل "کردستان بزرگ"
رژیم صهیونیستی از دهه 1950 در راستای دکترین پیرامونی «دیوید بن گوریون» یا «استراتژی پیرامونی» که مبتنی بر اتحاد اقلیتهای قومی و مذهبی غیرمسلمان و کشورهای غیر عرب منطقه غرب آسیا مانند «مارونیها» در لبنان و «کردها» در کردستان است، فعالیت می کند بر همین اساس، امروز ایده تشکیل «کردستان بزرگ» به شکل بسیار آشکاری جزو اولویتهای رژیم صهیونیستی است؛ صهیونیستها این اولویت را هم در مراجع رسمی، هم در کتاب هایشان و هم در دکترین هایی که سال ۲۰۰۰ منتشر کردند، بازگو کرده اند .
«جاناتان کوک» در سال 2008 در کتاب خود تحت عنوان «اسرائیل و برخورد تمدنها» و با عنوان فرعی «ایران، عراق و طرح بازسازی خاورمیانه» سیاست های منطقهای رژیم صهیونیستی را از بدو تأسیس تا زمان دولت بوش بررسی کرده است. او در این کتاب تأکید میکند که «تجزیه کشورهای منطقه» عمده این سیاست بوده است. بر اساس اسناد معتبر در خصوص حمله 1982 رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان و جنگ 2006 نیز، این واقعیت کاملاً تأیید شده است. هر دو جنگ بر اساس طرح تجزیه کشورهای منطقه به کشورهای کوچکتر انجام شدند.
مهم ترین دلایل حمایت رژیم صهیونیستی از برگزاری همه پرسی جدایی منطقه کردستان عراق
الف ـ دلایل سیاسی
1ـ صهیونیست ها مدعی هستند که شمال عراق کانون جغرافیایی بازگشت یهودیان است : با شروع جنگ آمریکا علیه عراق، صهیونیست ها مدعی شدند که می توانند برخی حقوق از دست رفته شان را که در طول تاریخ، در بسیاری از کانون های جغرافیایی ناپدید شده پیدا کنند. یکی از این کانون ها شمال عراق است. آنان معتقدند در دولت یهودیان باستان که برخی از سرزمین های بابل را شامل می شود، مناطقی بوده که در آنجا یهودیان زندگی می کردند؛ اکنون صهیونیست ها برای بازگشت یهودیان به سرزمین آباء و اجدادی خودشان (بابل واقع در نزدیکی بغداد) در عراق تلاش می کنند. ضمن آنکه از گذشته های دور برخی مناطق یهودی نشین در شمال عراق وجود داشته است. به همین دلیل صهیونیست ها برای شمال عراق برنامه مشابه بابل دارند.
2ـ ایجاد کشوری تازه تأسیس شده می تواند محملی باشد برای انتقال افکار عمومی جهان از مسئله فلسطین به دولت کردستان جدید؛ صهیونیست ها می توانند با ایجاد بحران های جدید قسمتی از افکار عمومی مردم جهان را از موضوع فلسطین منحرف سازند.
3ـ تأثیرات سیاسی و امنیتی انتفاضه بر رژیم صهیونیستی غیر قابل انکار است؛ صهیونیست ها با هدف کم رنگ کردن جریان محوری در منطقه، حوزه های بحرانی فرعی و جدیدی ایجاد می نمایند، تا کانون اصلی بحران از تب و تاب بیفتد.
4ـ از آنجا که رژیم صهیونیستی یک رژیم بحرانی است، نمی تواند بدون بحران به حیات خود ادامه دهد. در حقیقت رژیم های بحرانی باید برای حل مشکلات خودشان، بحران آفرینی در درون و بیرون جامعه خویش را دنبال نمایند.
5ـ یکی از مشکلات بزرگ اسرائیل بحران هویت است؛ رژیم صهیونیستی با گفتن این سخن که جاهای دیگر هم یهودیانی وجود داشته اند، تلاش دارد هویت آنها را بازسازی کند، مثلاً در شمال عراق دنبال آن می گردند که رگه هایی از حضور یهودیانی که 50 یا 100 سال گذشته ساکن بوده اند بدست آورند و برای خانه ها، باغات و املاک آنان سندسازی کنند.
6ـ کردستان مستقل می تواند بالقوه کانون تهدید و یکی از عوامل واگرایی درمنطقه باشد. این روند واگرایی در کشورهای مرتبط با مسائل کردها شدت خواهد گرفت و یقیناً بحث تجزیه این کشورها مطرح خواهد شد.
7ـ جریان تجزیه طلبی در کشورهای منطقه می تواند به یک روند تبدیل شود؛ بدین معنا که وقتی یک قومیت اجازه یافت روند تجزیه طلبی را طی کند، مطمئناً دیگر اقوام هم می توانند یا می خواهند این فرآیند را طی کنند.
8ـ روابط رژیم صهیونیستی با کردها بر اساس «دشمن دشمن من دوست من است» شکل گرفته؛ صهیونیست ها حتی بر این اعتقادند که تشکیل کشور مستقل کردی به مثابه «ذخیره ای استراتژیک و طراز اول برای اسرائیل » محسوب می شود. «عوفرا بنجیو» رئیس مطالعات کُردی دانشگاه تل آویو در این زمینه می گوید: "شکل گیری کشور مستقل کردستان باعث تضعیف کشورهای متعددی که با رژیم صهیونیستی دشمنی تاریخی دارند مثل عراق، سوریه و ایران می شود"؛ به اعتقاد آنها کردستانی که در دل کشورهای مقاومت تشکیل شود می تواند همانند خنجری در قلب ملت های منطقه حامی "محورمقاومت" باشد.
9ـ این موضوع را که امروز سیاستمداران در رژیم صهیونیستی حامی تشکیل کشور مستقل کردستان هستند، بسیاری با ایران مرتبط میدانند. از جمله «مئیر جاودانفر» استاد دانشگاه «هرتزلیا» در این زمینه میگوید: برای اسرائیل بسیار مهم است که یک کشور غیر عرب دیگر در منطقه تأسیس شود ما در این منطقه اقلیت غیر عرب هستیم که سال ها و دهه ها زیر حملات کشورهای عرب بوده ایم. ما میدانیم که برخی کشورهای عرب منطقه که حامی جمهوری اسلامی ایران هستند با استقلال کردستان مخالفند. اگر کردستان در این همهپرسی رأی مثبت دهد به نفع رژیم صهیونیستی خواهد بود چون به ضرر جمهوری اسلامی است؛ در عین حال اسرائیل میتواند یک شریک اقتصادی سیاسی جدید در منطقه حساس خاورمیانه پیدا کند.
10ـ رژیم صهیونیستی با حمایت صریح از تشکیل کردستان بزرگ در عراق و سوریه می خواهد به بی ثباتی، تجزیه طلبی و اختلافات قومی در منطقه دامن بزند و موجب نارضایتی در کشورهای منطقه از جمله ایران، سوریه، عراق و ترکیه شود. با سناریوی تشکیل کردستان بزرگ، غرب و متحدان مزدور منطقه ای آن، ضمن پذیرش ناتوانی نیروهای شورشی در براندازی دولت های سوریه و عراق، می خواهند با تجزیه این دو کشور دست کم به تضعیف نقش منطقه ای این کشورها و محور مقاومت در منطقه مبادرت ورزند.
11ـ آمریکا و رژیم صهیونیستی از طریق کنترل دولت کردی در شمال عراق، برای اعمال فشار بر ایران، ترکیه و سوریه و بالا بردن قدرت چانه زنی خود بهره خواهند گرفت؛ چرا که خواهند توانست مسئله جدایی خواهی قومی را تبدیل به یکی از اصلی ترین نگرانی های امنیتی این سه کشور نمایند.
12ـ زمینه تجزیه کشورهایی نظیر عربستان که نگرش ملت هایشان با آمریکا و اردن در کمک به رژیم صهیونیستی برای بیرون راندن فلسطینی ها ناهمخوانی دارد، فراهم خواهد شد.
13ـ در پی تشکیل یک کشور غیر عرب در خاورمیانه که با اعراب مشکلات تاریخی، و با آمریکا و رژیم صهیونیستی پتانسیل برقراری روابط خوب را دارد، قدرت چانه زنی اعراب با آمریکا و رژیم صهیونیستی ، کاسته خواهد شد.
14ـ کسب مشروعیت یکی دیگر از اهداف رژیم صهیونیستی برای حمایت از جدایی منطقه کردستان عراق است. با در نظر داشتن شکست در برقراری ارتباط با کشورهای منطقه، این رژیم تمایل زیادی به نزدیکی و ارتباط با ملت های بدون دولت و تشویق آنها برای کسب استقلال دارد. رژیم صهیونیستی با حمایت از استقلال کردها، سعی می کند تا اندازه ای به حل بحران مشروعیت خویش کمک و مشکل انزوای سیاسی خود را در منطقه به تدریج مرتفع نماید. باید توجه داشت که صهیونیست ها دچار بحران عمق راهبردی هستند و پایگاه ارتباطی رسمی و سازمان یافته ای با جهان اسلام ندارند.
15ـ از نظر سیاسی و نظامی ممانعت از تشکیل یک دولت قدرتمند و یکپارچه در عراق باعث کاهش تهدید علیه رژیم صهیونیستی و به هم خوردن موازنه قدرت در منطقه به نفع آن می شود. به زعم اسرائیل، برای تحقق این هدف باید از تجزیه عراق و جدایی کردها حمایت کرد.
16ـ به دست گرفتن کنترل جریان های فکری در منطقه یکی دیگر از اهداف رژیم صهیونیستی در حمایت از جدایی منطقه استقلال کردستان عراق است. وجود گروه های شیعی و سنی در عراق و قدرت یافتن تشیع و گفتمان مقاومت در منطقه، باعث توجه رژیم صهیونیستی به جریانات فکری این منطقه و تلاش برای کنترل و هدایت آنها شده است. اهداف رژیم صهیونیستی از این طرح، ایجاد تنش میان گروه های اسلامی و ایجاد جبهه بندی در میان آنها با محوریت گروه های میانه رو و بنیادگرا است تا بدین وسیله تفکرات و جریان های جهان اسلام را از سمت گیری های ضد صهیونیستی به منازعات و درگیری های درونی در جهان اسلام هدایت نماید.
ب ـ دلایل اقتصادی
1ـ کردستان عراق توانایی تحت تأثیر قرار دادن منافع سیاسی و اقتصادی بسیاری از کشورها را دارد، چرا که در نقطه ای واقع شده که با منافع سیاسی و اقتصادی بسیاری از کشورها مرتبط است. خط لوله نفت، ترانزیت کالاهای منطقه، کشاورزی و داد و ستدهای اقتصادی که از شرق به غرب یا از شمال به جنوب انجام می شود، دقیقاً از کردستان عراق می گذرد. یا اگر هم از این منطقه نگذرد، این حوزه میتواند کانون خطری باشد که حوزه اطراف خود را تهدید می کند.
2ـ در شرایط فعلی صهیونیست ها در حال تثبیت موقعیت خود در اقتصاد منطقه هستند. آنها در سال های پس از 1993 کوشیدند خود را وارد تحولات اقتصادی خاورمیانه نمایند و برای نیل به این مقصد انواع روش ها را به کار بردند. ایجاد بنگاه های اقتصادی، حضور در مجامع بین المللی و منطقه ای مثل نشست اقتصادی دوحه، ایجاد شرکت های مشترک مثل تأسیس شرکت های آب شیرین کنی با مصر و برخی کشورهای حوزه خلیج فارس، حضور در پروژه های نفتی و گازی و ... صهیونیست ها می کوشند ابتدا در حوزه های اقتصادی نفوذ نمایند، در مرحله بعد موقعیت خود را تثبیت خواهند کرد و در مرحله سوم دست به اقدامات مخرب اقتصادی خواهند زد.
3ـ حضور در بازار سرمایه گذاری کردستان عراق از منافع راهبردی رژیم صهیونیستی در منطقه است. از سوی دیگر از آنجا که عمران و ایجاد تأسیسات و زیرساختهای قابل توجه در کردستان از سوی رژیمهای گذشته عراق، همواره مورد بی توجهی قرار داشته.، اربیل را ترغیب می کند که در این زمینه از حامیان استقلال کردستان یاری جوید. بر همین اساس در صورت استقلال این منطقه، زمینه برای حضور شرکتهای تجاری و اقتصادی رژیم صهیونیستی بیش از پیش فراهم می شود تا در زمینه پروژه های مختلف صنعتی، کشاورزی، حمل و نقل و ارتباطات در منطقه کردستان فعالیت کنند.
4ـ عامل نفت هدف راهبردی دیگری برای رژیم صهیونیستی است. از آنجا که بخش عمده ای از ذخایر نفتی عراق در مناطق شمالی آن، به ویژه در شهرهای کردنشین کرکوک و سلیمانیه است، با ارتباط و حضور در اقلیم خودمختار کردستان عراق، نفت مورد نیاز این رژیم تأمین خواهد شد..بسیاری از کارشناسان معتقدند تشکیل یک دولت کردی در شمال عراق و تسلط ایشان بر منابع نفتی می تواند علاوه بر تأمین نفت اسرائیل ، باعث کاهش توان کشورهای نفت خیز منطقه که به نوعی در مقابل رژیم صهیونیستی ایستاده اند مانند ایران و عربستان و قطر، در استفاده از نفت به عنوان یک ابزار استراتژیک بشو.
5ـ علاوه بر نفت و گاز، بزرگ ترین ذخایر گوگرد جهان در جنوب غرب اربیل در کردستان عراق قرار دارد. در سال 1988 میلادی، میزان ذخایر آن 515 میلیون تن برآورد شده بود. گوگرد یک فرآورده فرعی پالایش و تصفیه نفت خام و گاز طبیعی به شمار می آید که در تولید کودهای شیمیایی و آفت کش های کشاورزی کاربرد دارد و همچنین، عنصر اصلی تشکیل دهنده باروت و برخی گازهای سمی است.
6ـ محدودیت منابع آب در اراضی اشغالی یکی دیگر از عوامل توجه رژیم صهیونیستی به استقلال کردستان عراق است. آب در خاورمیانه عامل امنیت و قدرت برای دولت هایی است کـه دارای ذخایر غنی آب هستند. مناطق کردنشین شمال عراق از شرایط جوی و اقلیمی مساعدتری نسبت به مناطق جنوبی و مرکزی این کشور برخوردار و از ریزش های جوی مناسبی بهره مندند؛ بیشتر رودخانه های جاری در عراق نیز مسیری شمالی ـ جنوبی را طی می کنند. یعنی از مناطق کردنشین شمالی به سمت مناطق عرب نشین میانی و جنوبی عراق امتداد دارند. رژیم صهیونیستی بخشی از آب مورد نیاز خود را از طریق تانکرهای آب از کشور ترکیه تأمین می نماید[3]. وجود ذخایر آب و سرچشمه های آب شیرین در کردستان عراق باعث شده که انتقال آب شیرین شمال عراق از طریق اردن به رژیم صهیونیستی جزو اهداف راهبردی اسرائیل در منطقه قرار گیرد.
ج ـ دلایل امنیتی
1ـ موقعیت استراتژیک منطقه کردستان عراق به دلیل همسایگی با ایران، سوریه و ترکیه این امکان را در اختیار موساد قرار داده تا با حضور و ایجاد پایگاه های اطلاعاتی و امنیتی در شمال عراق، بر فعالیت های این کشورها کنترل و نظارت اطلاعاتی داشته باشد. بسیاری از نخبگان نظامی رژیم صهیونیستی در پوشش بازرگان و کارمندان شرکت های خصوصی این رژیم در شمال عراق حضور فعال دارند.
2ـ ناامن کردن کشورهای مخالف اسرائیل نخستین هدف راهبردی رژیم صهیونیستی در حمایت از جدایی کردها است. رژیم صهیونیستی به منظور حفظ امنیت خود و تضعیف قدرت های منطقه ای، ایجاد واگرایی سیاسی و امنیتی در منطقه را در رأس برنامه های راهبردی خود قرار داده است. ایجاد اختلافات فرقه ای و قومی ضمن آنکه باعث افزایش قدرت چانه زنی اسرائیل در منطقه می شود، می تواند اهرم فشاری علیه کشورهایی باشد که دشمن این رژیم محسوب می شوند. خودمختاری و جدایی کردها در شمال عراق می تواند ترکیه، ایران و سوریه را با بحران جدی مواجه سازد و تمامیت ارضی این کشورها را مورد تهدید قرار دهد.
............................................
پژوهش خبری // پژوهشگر: مرجان شریف زاده
* منابع در آرشیو پژوهش خبری در دسترس است.
--------------------------------------------------
[1]. احزابی مانند اتحادیه میهنی کردستان عراق، حزب دموکرات کردستان عراق، حزب اتحاد اسلامی کردستان و حزب سوسیال دموکرات کردستان عراق در نشست مذکور حضور داشتند؛ خبرگزاری مشرق، (27/ 4/ 1396)
[2]. البته گفته می شود عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز از این اقدام اقلیم کردستان عراق حمایت کرده اند؛ خبرگزاری اسپوتنیک، (18.07.2017)
[3]. گفتنی است در جنگ 1967، رژیم صهیونیستی به یک سد مشترک متعلق به اردن و سوریه واقع در رودخانه «یرموک» ازشاخه های رودخانه اردن حمله کرد؛ پس از جنگ نیز اغلب سرشاخه ها در حوزه رودخانه اردن را تحت کنترل خود درآورد و آب چندانی برای نیازهای فزاینده اردن باقی نگذاشت.