اولین راهکار داعش برای مواجهه با چالش بی سرزمینی، از مدت ها پیش، در کنار کادرسازی و اقدامات ایدئولوژیک، ایجاد یک قلمروی مجازی، شبکه ای و اینترنتی را از شرق تا غرب جهان، از چچن تا استرالیا و ... بوده است.
همه تحلیلگران در مورد اینکه بساط داعش به این آسانی از منطقه برچیده نخواهد شد و به اشکال گوناگون، به کشتار و خونریزی ادامه خواهند داد توافق دارند؛ خواه با سازماندهی مجدد و فعالیت در یک کشور جایگزین به جای عراق و سوریه، خواه با انتقال به مناطق دیگر عراق و تشکیل شبکه های جدید، یا فرار به سوریهکه هنوز مناطق وسیعی از مرز آن با عراق تحت سیطره داعش است، یا فرار به مناطق وسیع صحرایی در کشورهایی که شاهد درگیری های داخلی هستند (مثل لیبی)، یا بازگشت به کشورهای اصلی خود که از آنجا آمده اند و انجام فعالیت های تروریستی در قالب تاکتیک گرگ های تنها.
جغرافیای کنونی حضور داعش در خاورمیانه و شمال آفریقا
در یک نگاه کلی، حضور داعش در منطقه ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی خاورمیانه و شمال آفریقا به سه شکل است:
1ـ کشورهایی که داعش مناطقی از آنها را تحت سیطره و نفوذ خود قرار داده یعنی: سوریه، عراق و لیبی
2ـ کشورهایی که داعش بدون تصرف و کنترل سرزمینی، در آنها حضور دارد مثل: افغانستان، پاکستان، مصر، الجزایر، لبنان، اردن، فلسطین، مالزی، اندونزی و نیجریه
3ـ کشورهایی که داعش در آنها اقدام به عملیات تروریستی نموده همچون ترکیه، تونس، کویت، عربستان سعودی، یمن و جمهوری اسلامی ایران (و البته کشورهایی همچون فرانسه، آلمان، آمریکا، بنگلادش از حوزه های جغرافیایی دیگر)
چه کشورهایی مستعد حضور داعش هستند
آگاهان مسائل سیاسی می گویند کشورهایی مستعد فعالیت داعش در آینده هستند که از ویژگیهای خاص و منحصر به فردی برخوردار باشند؛ برخی از مهمترین این ویژگیها عبارتاند از:
1ـ وجود خلأ امنیتی
2ـ وجود درگیری های داخلی
3ـ درگیر بودن کشور با بحران های سیاسی و اقتصادی عمیق
4ـ غنی بودن کشور به لحاظ نفت و منابع معدنی
5ـ داشتن شرایط محیطی و جغرافیایی خاص همانند مناطق بیابانی، جنگلی، کوهستانی و صعب العبور
6ـ بیسوادی یا کمسوادی مردم آن کشور
7ـ تعلق خاطر مردم آن کشور به اندیشه سلفیسم
گزینه های احتمالی برای اسقرار داعش در آینده
مقدمتاً باید گفت اولین راهکار داعش برای مواجهه با چالش بی سرزمینی، از مدت ها پیش، در کنار کادرسازی و اقدامات ایدئولوژیک، ایجاد یک قلمروی مجازی، شبکه ای و اینترنتی را از شرق تا غرب جهان، از چچن تا استرالیا و ... بوده است. احتمالاً بقایای این گروه در مواجهه با چالش بی سرزمینی، ابتدا «زیرزمینی» شوند؛ بعد به تدریج دارالخلافه بعدی را در فضای مجازی و در قالب یک پایگاه اینترنتی ایجاد کنند، سپس اعضاء به صورت شبکه ای و آنلاین با خلیفه بعدی بیعت نمایند و به این ترتیب کادرسازی و شبکه سازی را تداوم بخشند.
1ـ «اولگا سوخاریوا» نویسنده مقاله ای در پایگاه خبرى «روسیا الیوم» ادعا کرده: واشنگتن در حال تنظیم صفوف داعش براى انتقال عناصر آن به افغانستان است؛ او به نقل از «زبیر مسعود»، عضو کمیته امنیت ملی افغانستان تأکید کرد: تروریستهاى داعش در حال تجدید قوا و تنظیم صفوف خود براى رفتن از سوریه و عراق به افغانستان، به خصوص ولایت بدخشان افغانستان در مرز با جمهورى تاجیکستان هستند. این نویسنده تأکید نموده این اطلاعات را حامد کرزاى، رئیس جمهور افغانستان نیز تأیید کرده و گفته که نیروهاى آمریکایی در افغانستان به دنبال تقویت مواضع داعش هستند.
2ـ از آنجا که پاکستان، عربستان و قطر نفوذ وافر و برنامه های درازمدت بسیاری برای افغانستان دارند، گروه های تروریستی سلفی و تکفیری اضمحلال فزاینده خود را در عراق و سوریه، در افغانستان جبران می کنند؛ داعش مشغول یارگیری در افغانستان است و به تدریج در کنار طالبان خود را سازماندهی می کند.
3ـ برخی منابع می گویند علاوه بر افغانستان، کشورهایی نظیر لیبی و یمن هم از گزینههای احتمالی داعش هستند.
4ـ «عمر معربونی» کارشناس نظامی لبنان می گوید: داعش تلاش می کند تا پارامترهای سیطره و نفوذش را در بیش از یک مکان تقویت کند و این اقدام را در شبه جزیره سیناء، اردن و لبنان ادامه می دهد به گونه ای که ضامن ارتباطات و نفوذش در منطقه باشد اما رویکرد و توجه اصلی داعش الجزائر، لیبی و نیجر خواهد بود تا مثلث نفوذ خود را در مناطق صحرایی تثبیت کند.
5ـ برخی آگاهان مسائل منطقه می گویند یک احتمال وجود دارد که داعش لیبی را برای ادامه عملیات خود انتخاب کند؛ ولو اینکه نتواند بار دیگر خلافت خود را همچون سابق اعلام کند، به خصوص که شاهد حضور روز افزون عناصر داعش در منطقه سینای مصر و همچنین مرزهای غربی مصر با لیبی هستیم.
در نهایت افغانستان دارای شرایط مستعدی برای تغییر جغرافیای داعش است؛ بعد از تغییر معادلات بحران در سوریه و عراق به ضرر تروریست های تکفیری، بخشی از نیروهای داعش، به خصوص نیروهایی که وابسته به قومیت های مرکزی بودند از جمله تروریست های چچن، تاجیک، ایغور و ازبک، به شمال افغانستان در منطقه بدخشان، قندوز و قاریا رخنه کردند و امنیت این مناطق را تحت تأثیر قرار دادند.در روزهای پایانی سال 1395 داعش در مناطق مختلف افغانستان، در شرق، امتداد مرزهای پاکستان، افغانستان تا امتداد مرزهای آسیای مرکزی، حضور خود را به نمایش گذاشت تا سرانجام با طالبان بر سر اینکه کدام منطقه تحت نفوذ کدام گروه باشد درگیری های شدیدی رخ داد. بعد از این درگیریها بود که حضور داعش در افغانستان مشخص شد.
موانع درونی افغانستان در برابر قوت گرفتن داعش
1ـ اینکه طالبان یا داعش بتوانند بخش های مهمی از افغانستان را تحت کنترل خود درآورند و دولت آنقدر ضعیف باشد که نتواند مقابله کند، مقداری بدبینانه است.
2ـ قبایل پشتون به سادگی زیر بار داعش نمیروند. لازمه قدرت گرفتن داعش در افغانستان این است که بخش مهمی از قبایل پشتون را به خود جذب کند و نیروی قدرتمند محلی تشکیل دهد.
3ـ افغان ها احساسات ملی بالایی دارند و به راحتی جذب داعش نمیشوند.
4ـ در افغانستان طالبان قدرت بیشتری نسبت به داعش دارد.
پژوهش خبری// پژوهشگر: مرجان شریف زاده