دراین نوشتار به دنبال پاسخگویی به این سوال هستیم که سیاست های تنظیم خانواده طی سالیان متمادی چگونه موجب تغییر سبک زندگی شد.
-برای فایق آمدن بر بحران جمعیت باید فرهنگ تنظیم خانواده و این طرز تفکر را از اذهان مردم پاک کرد.
ـ هرچه از سبک زندگی اسلامی دور شدهایم آسیبها تهدیدات و خطرات در جامعه بیشتر شده است.
ـ باید عقاید و سبک زندگی صحیح را جایگزین فرهنگ تنظیم خانواده کرد.
ـ رشد منفی جمعیت، حاصل سقوط میزان باروری کل به زیر سطح جانشینی و استمرار آن است.
ـ برخی کشورهای جهان با توجه و درک آثار زیانبار کاهش جمعیت، سیاستهای مختلفی را جهت افزایش جمعیت در پیش گرفتهاند.
ـ هرم سنی جمعیت ایران در حال انتقال از جوانی به سالخوردگی است.
ـ برنامه تنظیم خانواده به ما یک جهان بینی و نوع خاصی از سبک زندگی را القا کرد.
-تأثیر مدرنیته و نفوذ سبک زندگی غربی در لایه های مختلف زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی ایرانیان، از عوامل مهم کاهش جمعیت
- تأثیر مدرنیته نشان دهنده نزول ارزش های مرتبط با تولد فرزند و معرف رشد سایر ارزش های مدرنیستی نظیر آزادی، اشتغال، رفاه و... است.
پژوهش خبری صدا وسیما:مقام معظم رهبری در سال 93 سیاستهای افزایش جمعیت را ابلاغ کردند که اهمیت موضوع را بیشتر می کند و فعالیت هایی تاکنون در این حوزه انجام شده است.
یکی از عمدهترین نسخههایی که رهبری برای علاج و ارتقای کیفیت زندگی کنونی و آینده مطلوب مطرح میکنند؛ سبک زندگی ایرا نی اسلامی است و این عنوان در واقع راه حل یک یا چند معضل نیست بلکه ترسیم کننده یک راه است. در واقع طی سال های گذشته سبک زندگی ایرانیان تغییرات زیادی داشته است و همین مسئله باعث شده در مواردی از ریل اصلی خارج شویم که این امر مشکلات زیادی به همراه داشته است. یکی از این تغییرات مربوط به تغییر سبک زندگی در تکثیر نسل است که متاسفانه پس از اجرای سیاست های تنظیم خانواده؛ بسیاری از علائق زنان و مردان را در این زمینه تغییر داد. دراین نوشتار به دنبال پاسخگویی به این سوال هستیم که سیاست های تنظیم خانواده طی سالیان متمادی چگونه موجب تغییر سبک زندگی شد.
سبک زندگی از نگاه رهبری: چرا باید به سبک زندگی اهمیت داد؟
یکی از ابعاد پیشرفت با مفهوم اسلامی عبارت است از سبک زندگی کردن، رفتار اجتماعی، شیوهی زیستن - اینها عبارةٌ اخرای یکدیگر است - این یک بُعد مهم است؛ این موضوع را میخواهیم امروز یک قدری بحث کنیم. ما اگر از منظر معنویت نگاه کنیم - که هدف انسان، رستگاری و فلاح و نجاح است - باید به سبک زندگی اهمیت دهیم؛ اگر به معنویت و رستگاری معنوی اعتقادی هم نداشته باشیم، برای زندگی راحت، زندگی برخوردار از امنیت روانی و اخلاقی، باز پرداختن به سبک زندگی مهم است. بنابراین مسئله، مسئلهی اساسی و مهمی است ...... بنده طرفدار این نیستم که حالا در مورد لباس، در مورد مسکن، در مورد سایر چیزها، یکباره یک حرکت جمعی و عمومی انجام بگیرد؛ نه، این کارها باید بتدریج انجام بگیرد؛ دستوری هم نیست؛ اینها فرهنگسازی لازم دارد. همان طور که گفتم، کار نخبگان است، کار فرهنگسازان است. و شما جوان ها باید خودتان را برای این آماده کنید؛ این، رسالت اصلی است.
منظور از سبک زندگی اسلامی در بیانات رهبری این است که تمامی گرایش ها، تمایالت، رفتار، باورها، ارزش ها و مجموعه برداشت ها، عادت ها، نگرش ها، سلیقه ها، معیارهای اخالقی، اقتصادی و سیاسی فرد یا جامعه در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی بر مبنای آموزه های دین اسالم و عمل بدانها پایه ریزی شود؛ به گونه ای که این سبک بتواند بخشی از تمدن نوین اسلامی قرارگیرد. بر همین اساس ترویج سبک زندگی سالم که دغدغه رهبر معظم و دلسوزان نظام است، بخشی از تمدن سازی نوین اسلامی است که گستره عظیم آن باید بار دیگر دنیا را درنوردد.
نگاهی به تغییرات سبک زندگی در دنیا
الگوهای سبک زندگی در دنیا از دهه 1950 به بعد بهشدت تغییر کرد و با اندکی تأخیر وارد کشور ما شد و باید به این نکته توجه کرد که هر قدر جمعیت خانواده کمتر باشد مجال برای تحول در الگوهای سبک زندگی به سبک الگوهای مدرن متأخر بیشتر خواهد شد.
شهرنشینی و رشد تکنولوژی های جدید را می توان دو عامل اصلی رشد سبک های جدید زندگی دانست. در ایران شهرنشینی بالاخص بر گسترش این سبک های جدید زندگی اثری مستقیم و جدی دارد. در واقع فشارهای اقتصادی، اجتماعی و روانی زندگی شهری در کنار تغییر الگوهای فرهنگی اندیشه در باب مسائل اجتماعی هرچه بیشتر خانواده را تحت فشار ایجاد کاهش تراکم و تمرکز بر فردیت قرار داده است. فرزندان توقع بیشتری جهت در اختیار داشتن حریم خصوصی خود دارند و فشارهای اقتصادی متعاقب چنین تقاضاهایی به تدریج زمینه را جهت کاهش تعداد خانوار فراهم آورده است.
خوشحالی دشمنان از تغییرات کاهشی رشد جمعیت در ایران
1- برژینسکی مشاور ارشد امنیت ملی کارتر، در مصاحبه معروفش می گوید: "از فکر کردن به حمله پیشدستانه علیه تأسیسات هستهای ایران اجتناب کنید و یک بازی طولانی مدت را انجام دهید، چون زمان، آمارهای جمعیتی و تغییر نسل در ایران به نفع حکومت کنونی نیست" بازی طولانی مدت به عقیده بنده یعنی این که تا زمانی که جمعیت ایران سالخورده شود، آن را تضعیف کنید. پس از آن با خیال راحت به ایران حمله نظامی کنید.
2- افشین شاهی مدیر مرکز مطالعات اسلام سیاسی در دانشگاه بردفورد انگلیس: در مقاله ای که در مجله تحلیلی «سیاست خارجی» (Foreign Policy) منتشر کرده می نویسد: "کاهش میزان زادوولد در ایران، نشان دهنده ی پذیرش همگانی وسایل پیشگیری از بارداری و سایر اشکال تنظیم خانواده و همچنین زوال نقش سنتی خانواده است. بر اساس آمارهای رسمی، ۴۰ درصد بزرگسالانی که به سن ازدواج رسیدهاند، اکنون مجرد هستند و همزمان آمار طلاق سر به فلک کشیده و از ۵۰۰۰۰ مورد طلاق ثبتشده در سال ۲۰۰۰ به ۱۵۰۰۰۰ در سال ۲۰۱۰ رسیده؛ یعنی سه برابر رشد داشته است" وی در نهایت بر اساس این داده ها ادعا می کند که: "انقلاب جنسی ایران، رمق حکومت مذهبی را گرفته و آن را از تاب و توان انداخته است" و این جمله ی کلیدی، همان آرزوی غرب است که برای رسیدن به آن، از هیچگونه دسیسه ای، دریغ نکرده است.
3-خانم میشله باچلت -معاون سابق دبیرکل و دبیر اجرایی نهاد زنان سازمان ملل- از تعطیلی طرح تنظیم خانواده در ایران ابراز نگرانی کرده و در مورد عواقب پیگیری طرح های افزایش جمعیت به وزیر بهداشت -خانم دکتر وحید دستجردی- هشدار می دهد.
لزوم سیاستگذاری در زمینهی جمعیّت
فرزندآوری خصوصیترین تصمیم زوجین است و نهایتاً آنها هستند که در سطح خُرد در این زمینه برنامهریزی میکنند. تمایلات مربوط به فرزندخواهی به مجموعهی پیچیدهای از عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مربوط میشوند .... در سطح کلان وظیفهی جامعه، دولت و دستگاههای برنامهریزی این است که در تنظیم تعداد فرزندان به آنها کمک کنند و با زمینهسازیهای فرهنگی و تسهیل ازدواج جوانان تلاش شود. بهترین روش آن است که دولت تغییرات ناگهانی نداشته باشد و بهصورت بلندمدّت و با یک اُفق دید وسیع هدفگذاری جمعیّتی کند و تأثیرات ناگهانی در تصمیمگیری و برنامهریزی مردم ایجاد نکند، مثلاً اینکه برای متأهّلین یک سری امکانات و اولویّتها قائل شویم آیا اصلاً درست است! الان در جامعهی ما اشتغال شرط ازدواج جوانان است. چگونه ما توقّع داریم با ایجاد اولویّتهایی برای متأهّلین در اشتغال تأثیر مثبتی در رشد ازدواجها داشته باشیم؟ باید در سیاستگذاریهایمان بودجه به این سمت هدایت شود که شرایط اقتصادی کشور بهتر شود و در این شرایط اگر بخواهیم وقت و انرژی کشور را تلف کنیم تا به متولّدان جدید جایزه بدهیم یا برای متأهّلان اولویّت اشتغال ایجاد کنیم، یا ... (آن هم در این شرایط کسری بودجهی کشور) کاری بیهوده و اتلاف منابعی است که میتوانست صرف رشد اقتصادی بلندمدّت کشور شود.
برنامه تنظیم خانواده یک طرز تفکر و یک فرهنگ است. تنظیم خانواده بر خلاف نگاه ابتدایی ما که آن را در وسایل ممانعت از بارداری خلاصه میکنیم به ما یک جهان بینی و نوع خاصی از سبک زندگی القا میکند. تنظیم خانواده در این معنا لااقل 5 مولفه دارد:
مولفه های فرهنگ تنظیم خانواده
دکتر حسین مروتی، پژوهشگر بحران جمعیت و برنده جایزه ملی جمعیت: سیاستهای تنظیم خانواده با 5 مولفه زیر باعث تغییر سبک زندگی ایرانی اسلامی میشود.
1. بهداشت و سلامت: برای کنترل جمعیت یک سری بهانههای بهداشت و سلامت تراشیده میشود. مثلا گفته میشود که بارداری زن زیر 18 سال و بالای 35 سال پرخطر است. در بارداری سن بدن موردتوجه است نه سن شناسنامه ای.
2. دامن زدن به فردگرایی و ترویج و تشویق خودخواهی: اگر به شعار "فرزند کمتر؛ زندگی بهتر" دقت کنیم، متوجه می شویم؛ این شعار خودخواهیها را در نسل جوان تقویت میکند.
3. ترویج افکار فمینیستی: تخریب وجه مادری از عوامل عمده فروپاشی خانواده در غرب است.... در اسلام از صفات یک زن خوب، «ولود» بودن است، یعنی این که بسیار فرزند بیاورد، سند تنظیم خانواده نقش مادری را تخریب می کند و نقش عظیم و مقدس مادر را در پرورش و تربیت فرزند تنزل می دهد و به سخره می گیرد.
4. فقر: به این معنا که در تنظیم خانواده مدام در گوش مردم خوانده میشود که اگر بچه بیاورید فقیر میشوید و بیچاره میشوید و یک آب خوش هم از گلویتان پایین نمیرود و... این فکر نیز در تضاد کامل با اسلام است. در قرآن و احادیث ما مکرر آمده است که خداوند روزی بندگانش را میرساند «وَ ما مِن دابةٍ فی الارضِ الا عَلی الله رزقُها» هیچ جنبندهای در زمین نیست، مگر اینکه خداوند روزی اش را بر خود واجب کرده است.
5. حیازدایی و ترویج فساد: به عنوان مصداق برخی از عبارات کتب تنظیم خانواده تصریح به روابط آزاد جنسی دارند. مثلاً در معرفی مناسبترین افراد برای استفاده از آی یو دی به چهار مورد اشاره شده است، که مورد نخست زنان زایمان کردهای هستند که فقط با شوهر خود رابطهی جنسی ندارند! یا در مورد "قلمرو خدمات تنظیم خانواده" به چند مورد اشاره شده که یک مورد از آن ارائه خدمات لازم برای مادرانی است که ازدواج نکرده اند!.
دکترمونس سیاح، معاون طرح و برنامه شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده درباره فرهنگ تنظیم خانواده و تاثیر آن بر سبک زندگی ایرانی اسلامی معتقد است: غرب، با مبنا قراردادن اصالت لذت جویی و نگاه اومانیستی تمام ظرایف و تدابیر خالق حکیم انسان ها را نادیده گرفت و نابود کرد. با رواج آزادی جنسی و آزادی در روابط جنسی، مسبب متلاشی شدن کانون عشق و محبت شد، کشش و میل شدید جنسی را عشق نامید و بنابر اصالت لذت، عشق را تا حد این کشش و لذت جنسی شدید ناشی از هم گسیختگی روابط پایین آورده و با هم سان انگاری زن و مرد در نگاه فمنیستی منکر وجود تفاوت بین زن و مرد شده و با ظالمانه دانستن فرزند آوری در زن، هر کدام از عوامل افزایش درجه محبت و مهربانی در میان انسان ها و خانواده را به نوعی نشانه رفته است در حالی که منشا عشق انس بین زن و مرد در کنار هم و میل به فرزند دار شدن است.هر زمان نگاه اومانیستی در انسان قوی شود، نگاه الهی ضعیف می شود و آن نگاه و بینش زیر ساخت تمام ابعاد سبک زندگی است؛ در جامعه ای که فردگرایی غلبه پیدا کند؛ تعهد و مسئولیت پذیری نسبت به دیگران در آن جامعه کم می شود، آستانه تحمل دیگران در فرد کم می شود لذا ازدواج کم می شود. آستانه تحمل پایین می آید؛ آمار طلاق بالا می رود. بهطور کلی مؤلفه های فضایل اخلاقی از جنس گذشت تناقض دارد و معنی دار نیست.کسی که به دنبال لذت خودش است طبیعتا زیر بار تحمل آزار و اذیت فرزند نمی رود، اینها با هم تناقض دارد، این رویداد در غرب طبیعی است؛ اما در شرق و بویژه در کشور ما به صورت القایی اتفاق می افتد، یعنی رفتار آنها منبعث از ایدئولوژیشان است؛ وقتی این بینش به شرق و به کشور ما می آید فضایی القایی شکل می گیرد و باعث تغییر در سبک زندگی ما می شود. این فضای القایی همان فرهنگ تنظیم خانواده است.
تأثیر مؤلفههای سبک زندگی بر نگرش به فرزندآوری (مطالعۀ موردی: زنان در آستانۀ ازدواج شهر تهران)
ایران طی دهههای اخیر با مسئلهای جمعیتی به نام کاهش شدید باروری مواجه شده است. با توجه به حرکت جامعۀ ایران به سمت مدرنیته و در نتیجه تغییر سبک زندگی افراد، سؤال اساسی این تحقیق آن است که تغییر در سبک زندگی چه اندازه میتواند نگرش کنشگران در معرض باروری را تحتتأثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف تأثیر مؤلفههای سبک زندگی بر نگرش به فرزندآوری بین زنان در آستانۀ ازدواج مراجعهکننده به شبکههای بهداشت درمانی شهر تهران انجام گرفته است. با استفاده از تکنیک پرسشنامه، 384 نفر از زنان شهر تهران بررسی شدند. طبق نتایج تحقیق، /83 درصد زنان بررسیشده نگرش متوسط و ضعیفی به فرزندآوری و کارکردهای آن دارند. همچنین، بین مؤلفههای سبک زندگی (مدیریت بدن، اوقات فراغت، مصرف فرهنگی و پایگاه اقتصادی اجتماعی) با نگرش به فرزندآوری رابطۀ معناداری وجود دارد و 32درصد از تغییرات نگرش به فرزندآوری با متغیرهای مستقل تبیین میشود. بین مؤلفههای سبک زندگی، متغیر پایگاه اقتصادی اجتماعی قویترین متغیر پیشبین متغیر وابسته است. به عبارتی، متغیر مذکور علاوه بر اثر مستقیم بر نگرش زنان شهر تهران به فرزندآوری، بر همۀ ابعاد سبک زندگی اثرگذار است و متغیر مصرف فرهنگی نیز علاوه بر تأثیر بلافصل بر نگرش زنان، تحتتأثیر سایر ابعاد و مؤلفههای سبک زندگی است. همچنین، مؤلفۀ مدیریت بدن بعد از پایگاه اقتصادی اجتماعی، بر نگرش زنان به فرزندآوری اثرگذار بوده است.
افزایش جمعیت با اجرای سیاستهای تشویقی با نگاهی به تجربه سایر کشورها
علی اکبرسیاری، معاون بهداشت وزیر بهداشت: عوامل متعددی در کاهش فرزندآوری خانواده ها وجود دارد، یکی از مهم ترین این عوامل افزایش سطح تحصیلات دانشگاهی زنان و افزایش میزان اشتغال زنان است که باعث می شود، دیرتر ازدواج کنند، دیرتر بچهدار شوند، کمتر بچه بیاورند و فاصله بین بچه ها بیشتر شود.
این یک امر بدیهی و پذیرفته شدهاست که توسعه همراه خودش کاهش موالید و کاهش فرزندآوری را به دنبال دارد، این اتفاق در تمام دنیا و به خصوص کشورهای غربی هم افتاده است، البته کشورهای غربی راه حل آن را پیدا کردهاند. راه حل آن اجرای سیاستهای تشویقی است و عمدتا نیز تشویق ها شامل خدمات و امتیازهای رفاهی مانند دادن پول، بیمه، مسکن و مانند اینهاست، ما نیز در کشور اگر می خواهیم فرزندآوری و جمعیت را زیاد کنیم باید روی سیاست تشویقی کار کنیم.
آلمان یکی از کشورهای مهم و صنعتی اروپا است که با مشکل کاهش زاد و ولد روبرو شده است و چند سالی است که به دنبال تغییرکاهش تولد به سمت افزایش تولد است.
ـ یکی از مشوق های آلمان برای افزایش نسل، تصویب قانون برای کمک به مهاجرانی است که چندین سال در این کشور زندگی کرده و فرزندانشان تا 17 سالگی درکشور آلمان تحصیل میکنند به گونهای که دولت این کشور موظف به پرداخت کمک هزینه تحصیل به این افراد است و در سنین کودکی نیز با سبدهای حمایتی به این افراد کمک مالی میکند.
به عنوان مثال: پدربزرگ ها و مادربزرگها در آلمان معمولا همانند فرزندانشان شاغل هستند، اما دوست دارند که زمان بیشتری را با نوه هایشان سپری کنند. به همین دلیل ما می خواهیم با ارائه این برنامه به آنها اجازه دهیم برای مدت کوتاهی از کار مرخصی بگیرند یا میزان کار خود را کم کنند.
ـ از دیگر اقدامات دولت آلمان، کمک مالی به پدران و مادران شاغلی است که به دلیل تولد فرزند خود و یا مرخصی بواسطه نگهداری از فرزند، دستمزدی دریافت نکردند؛ بنابراین، دو سوم دستمزد خود را با افزایش 2.375 دلاری در هر ماه از دولت دریافت می کنند و کسانی که حقوق پایین تری دریافت می کنند 100 درصد حقوق خود را از دولت دریافت می کنند.
دولت آلمان امیدواراست با مشوق های مالی و حمایتی خود میزان موالید در کشورش را افزایش دهد.
نروژ:
در این کشور پس از تولد هر کودک، پدر و مادر دو هفته مرخصی با حقوق دارند. پس از این مدت، آن ها میتوانند بین46 هفته مرخصی با حقوق کامل یا 56 هفته مرخصی با 80 درصد پرداختی، که باید میان والدین تقسیم میشود یکی را انتخاب کنند. به منظور اطمینان از اینکه پدران حتماً در امر نگهداری و بزرگ کردن کودکانشان مشارکت خواهند داشت، پدران موظف هستند دست کم ده هفته از این دوران را از محل کار مرخصی بگیرند.
- مشوقهای مالی یک خانواده سنگاپوری تا سن 13 سالگی فرزندان
ـ دولت سنگاپور وزارت توسعه اجتماعی، جوانان و ورزش را مأمور تسریع و تسهیل ازدواج جوانان و تشویق زوجهای جوان به فرزندآوری کرده است.
ـ این وزارتخانه بدین منظور سازوکاری را برای معرفی جوانان به یکدیگر؛ که تصمیم به ازدواج دارند تعیین کرده است و از مرحله انتخاب همسر تا تولد فرزندان قدم به قدم سیاستهای تشویقی را اجرا میکند.
ـ این سیاستها حتی تا طراحی خانههای شهروندان این کشور نیز پیش رفته است. بدینترتیب که دولت در ساخت آپارتمانهای کوچک تکخوابه محدودیتهایی وضع کرد تا جای خالی فرزند در خانه زوجهای جوان بیشتر احساس شود.
یی تردید کاهش جمعیت در ایران، معلول عوامل متعددی است، ولی تأثیر مدرنیته و نفوذ سبک زندگی غربی در لایه های مختلف زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی ایرانیان، از عوامل مهم کاهش جمعیت در کشور است. فرهنگ غربی که بر پایه اعتقاد به انسا ن محوری بنا شده، میکوشد این برداشت را در ذهن مردم ایجاد کند که برای خوشبختی و لذت بردن بیشتر از زندگی، باید تعداد اعضای خانواده را محدود کرد و این کار با کنترل باروری و کاهش زاد و ولد محقق می شود این تلقی به گونههای مختلف و از راه های گوناگون در کاهش جمعیت کشورمان مؤثر بوده است.
تأثیرگذاری مدرنیته بر کاهش جمعیت از را ههای مختلف و در ابعاد متنوع از جمله تضعیف باورهای اعتقادی، در اولویت قرار دادن اقتصاد، مصر فگرایی و... صورت گرفت. این تأثیرگذاری نشان دهنده نزول ارزش های مرتبط با تولد فرزند و درکنار آن، معرف رشد سایر ارزش های مدرنیستی نظیر آزادی، اشتغال، رفاه و... است. از دیگر سو، شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر »، هم با متون اسلامی که تأکید بر فرزندآوری و زیاد شدن جمعیت مسلمانان می نماید و هم با موقعیت حساس کشور و وجود دشمنان داخلی و خارجی که در پی حذف اسلام و مذهب تشیع و محو حاکمیت شیعی در جهاناند، ناسازگار است.
لازم است دولتمردان، رسانه ها و مراکز وابسته بیش از گذشته برای حذف سیاست های تحدید نسل و تشویق جوانان متأهل تلاش نمایند تا سیاست تنظیم خانواده به افزایش جمعیت تغییر یابد. این امرمستلزم فرهنگسازی در راستای ترویج سبک زندگی اسلامی است.
ضمیمه:
پژوهش خبری صدا وسیما//مریم عابدی