در کشور ما وظیفه نظارت و ساماندهی مهد کودکها به سازمان بهزیستی محول شده است و آموزش و پرورش در این امر دخالتی ندارد. این در حالیست که دوره مهد جایگاهی اساسی در یادگیریهای اساسی و شکلگیری شخصیت و هویت آینده سازان هر کشوری دارد.
چکیده نشست:
- نهادهای گوناگونی در کشور ما در راهاندازی و صدور مجوز مهد کودک ها فعالیت میکنند که بعضاً تا ۱۴ نهاد برشمرده شده است
- وزارت آموزش و پرورش، سازمان بهزیستی (وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی)، سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ..در زمینه مهدکودک فعال هستند.
- سازمان بهزیستی به لحاظ سخت افزاری (کیفیت و امنیت ساختمان و مسائل فیزیکی) متولی مهد های کودک است.
- وظیفه نظارت و ساماندهی مهد کودک ها به سازمان بهزیستی محول شده است و آموزش و پرورش در این امر دخالتی ندارد.
- با توجه به اسناد بالادستی و پژوهشهای انجامشده، شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ وزارت آموزش و پرورش را به عنوان متولی آموزشی مهدکودک ها درکشور تعیین کرد.
- 8 هزار مهد در روستاهای کشور داریم که توسط یونیسف برای آنها برنامهریزی میشود.
- دوره مهد جایگاهی اساسی در یادگیریهای اساسی و شکلگیری شخصیت و هویت آینده سازان هر کشوری دارد.
- آموزشهای ارائه شده در مهدها بسیار سطحی است و کودک در نهایت چند شعر یا رقص را میآموزد.
...................................................
پژوهش خبری صدا وسیما: در کشور ما وظیفه نظارت و ساماندهی مهد کودکها به سازمان بهزیستی محول شده است و آموزش و پرورش در این امر دخالتی ندارد. این در حالیست که دوره مهد جایگاهی اساسی در یادگیریهای اساسی و شکلگیری شخصیت و هویت آینده سازان هر کشوری دارد. آنچه از نام سازمان بهزیستی بدرستی درک می شود و در حقیقت در ذات وظایف سازمانی اش قرار دارد "نگهداری" است نه آموزش. در حالی که فرزندان ما مبناییترین مرحله زندگی خود را در مهدهای کودک می گذرانند، معالاسف مشاهده می گردد که آموزش و پرورش کشور ما در این مرحله نقش و جایگاهی ندارد تا جایی که سازمانهایی مانند یونیسف و یونیسکو برنامهریزیهایی را برای ارائه آموزش در مهدهای کودک به انجام رسانده اند. از آنجاییکه فرهنگ یک ملت سرچشمه پیشرفت و خلاقیت آن ملت است و توسعهای که مبتنی بر فرهنگ یک ملت نباشد توسعه پایدار نخواهد بود، لذا نظارت بر آموزش های محسوس و نامحسوس ارائه شده از سوی بیگانگان در مهدهای کودک از یک سو باید بصورت جدی تر مورد توجه قرار گرفته و از سوی دیگر برنامه ریزی های لازم برای حضور سازمان های مسئول درآموزش و پرورش در این مکان های حساس صورت پذیرد تا یکی از مبنایی ترین مطالبات اصلی رهبر معظم انقلاب اسلامی در حوزه مهندسی فرهنگی کشور که بارها و به صورت موکّد از سوی ایشان مطرح شده است محقق گردد. در این نوشتار بلاتکلیفی تولیت مهدکودک ها و آسیبهایی که از قبل آن متوجه نسل نوپای ماست؛ پرداخته میشود.
چه نهادی متولی امر مهد کودک هاست؟
نهادهای گوناگونی در کشور ما در راهاندازی و صدور مجوز مهد کودکها فعالیت میکنند که بعضاً تا ۱۴ نهاد نیز برشمرده شده است؛ از جمله وزارت آموزش و پرورش، سازمان بهزیستی (وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی)، سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ... اگرچه به لحاظ قانونی و بر اساس مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی، فقط وزارت آموزش و پرورش و سازمان بهزیستی مجاز به این امر هستند، که سازمان بهزیستی به لحاظ سخت افزاری (کیفیت و امنیت ساختمان و مسائل فیزیکی) و آموزش و پرورش امور نرم افزاری (تعیین شاخص های آموزشی و پرورشی، تعیین وسایل بازی، تامین مربیان و ...) در این امر دخیل هستند. اما به دلیل اختلافنظر این دو دستگاه درباره محدوده وظایف خود و همچنین برخی از ابهامات قانونی، این ناهماهنگی ها، پیامدهای منفی زیادی داشته است که از جمله آنها می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
بدون تردید، آسیبدیده اصلی این وضعیت بیسروسامان فعلی، کودکان به عنوان نسل آینده جامعه هستند. بر همین اساس، رفع اختلافات حقوقی و ساماندهی به وضعیت تولیت مهدکودک ها در کشور از اهمیت خاصی برخوردار است. بر اساس بند دوم سیاستهای کلی «ایجاد تحول در آموزش و پرورش کشور» ابلاغی مقام معظم رهبری در اردیبهشت ماه ۹۲، «آموزش و پرورش» بهعنوان عهدهدار اجرای سیاستهای مصوب و هدایت و نظارت بر آن، از مهدکودک تا دانشگاه به رسمیت شناخته شده است در نتیجه، باتوجه به اینکه «صدور مجوز و ارائه برنامه مهدکودکها» در محدوده وظایف تعیین شده برای وزارت آموزش و پرورش در سیاستهای مذکور میگنجد، سپردن این وظایف به سازمان بهزیستی با توجه به وظایف تعریف شده آن توسط مجلس شورای اسلامی، غیرقابل قبول است.
پیش از این، رسیدگی به مسائل مهدکودک ها و تعیین متولی امر در این زمینه، از جمله مرجع صدور مجوز این مراکز، در جلسات شماره ۸۰ (مورخه ۲۱/ ۵/ ۱۳۶۵) و ۴۲۲ (مورخه ۱۶ /۴/ ۱۳۷۷) شورای عالی انقلاب فرهنگی مورد بحث و تصویب قرار گرفته است. همچنین به دلیل ابهامات قانونی و تداخل مصوبات مذکور، اخیرا نیز این موضوع در دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفت و با توجه به اسناد بالادستی و پژوهشهای انجامشده، وزارت آموزش و پرورش را به عنوان متولی این موضوع در کشور تعیین کرد.
آنچه در حال حاضر واضح است کوچک بودن اندازه «سازمان بهزیستی کشور» برای مدیریت پروژه کلان سرپرستی محتوای آموزشی مهدهای کودک کشور است. لذا راه حل اول ادامه طرح بازگشت مدیریت مهدهای کودک کشور به زیرمجموعه های وزارت آموزش و پرورش است.در این باره نظرات مسئولان و کارشناسان را جویا شدهایم.
کبری خزعلی، رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده
سالهاست که اعتراضاتی مبنی بر نامناسب بودن نظارت و کیفیت مهد کودکها به شورای عالی انقلاب فرهنگی و دستگاه های زیرمجموعه می رسد. ۳۰ سال پیش در سال ۱۳۶۵ بهزیستی متولی دادن مجوز بر نظارت و پایش بود ولی برنامه ریزی و آیین نامه همین آموزش ها، نظارت و پایش مشترک بین آموزش و پرورش، وزارت کشور و بهزیستی و برنامه تربیتی بر عهده وزارت علوم بود ولی عملا انجام نشده است و مشکلاتی داریم برای اینکه بهزیستی دست تنها مانده، آموزش عالی کار خود را انجام نداده و وزارت کشور وارد نشده و آموزش و پرورش نظارت نداشته است.
از سال 1385 شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب کرد که شورای اجتماعی خانواده وارد بحث تولیت مهد کودک ها شود و ما بعد از طی پژوهش های لازم به این نتیجه رسیدیم که باید در سیاستگذاری و برنامه ریزی در امر مهد کودک ها بازنگری شود و در نهایت چیزی که شورای عالی خانواده و زنان به نمایندگی از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوب کرد این بود که بین آموزش و پرورش و بهزیستی یک ارگان را متولی قرار دهد که در این خصوص آموزش و پرورش بعنوان متولی اصلی مهد کودک ها شناخته شده و سازمان بهزیستی نیز به لحاظ سخت افزاری آموزش و پرورش را در این امر یاری کند.
فرشته روح افزا، معاون شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده
تصویری که هماکنون مادران از مهدکودک در ذهن خود دارند با واقعیتهای موجود متفاوت است. مادر تصور میکند که اگر کودک خود را به مهدکودک بفرستد اجتماعی شده و راحتتربه مدرسه میرود، تصور میکند فرزندش در مهدکودک کار دسته جمعی و گروهی را میآموزد اما واقعیت این است که آموزشهای ارائه شده در مهدها بسیار سطحی است و کودک در نهایت چند شعر یا رقص را میآموزد. مسئولان بهزیستی در جلسات مختلف اعلام کردند صرفاً از کودکان در مهدها نگهداری میشود در حالیکه باید توجه داشت یادگیری از بدو تولد آغاز میشود و آموزش کودک تا سن هفت سالگی اهمیت بسیاری دارد. آموزش نامناسب و گاه غلط اثرات منفی بسیاری بر روی کودک دارد و هماکنون آموزشهای نامناسب ارائه شده در مهدکودکها یکی از آفتهاست. با در نظر گرفتن حس عاطفی کودکان، مهدها برای رشد عاطفی کودک برنامهای ندارند و حتی با اجرای برنامههای غلط این حس از بین میرود. آموزش مستقیم به کودک از مهم ترین اشتباهات در این سنین است. آموزش باید در خلال بازی باشد و کودک به طور غیرمستقیم برداشتهای خود را انجام دهد و رشد یابد. خلاصه کردن آموزش ها به شکل مستقیم سبب لطمه به کودک میشود بدین ترتیب در بعضی مهد کودکها، این ضعفها سبب تربیت کودکان تابع و بدون خلاقیت میشود. هماکنون مهدهایکودک در کشور برنامه آموزشی مشخصی ندارند و خود نیز به این مسئله اعتراف داشته و تقاضا دارند متخصصان برای آنها برنامه آموزشی طراحی کنند. مهدها استاندادهای لازم در بحث آموزش را ندارند. کدام مادر است که تمایل ندارد ذهن فرزندش جستجوگر شود؟ آیا آموزشهای ارائه شده در مهدها به افزایش تمرکز و قدرت خلاقیت کودک منجر میشوند؟ باید گفت که هماکنون در مهدکودک ها کودکان بی هدف و صرفاً با هدف گذراندن زمان تا آمدن پدر و مادر نگهداری میشوند. مهدکودکها نه تنها آموزش مفیدی ارائه نمیدهند بلکه موارد نادرست را جایگزین میکنند.آموزشهای بی ربط که به هیچ عنوان کودک را برای ورود به دبستان توانمند نکرده و حتی دوگانگی آموزشی ایجاد میکند. از سوی دیگر شاهد هستیم یونیسف برای مربیان مهدهای کودک و توانمندسازی آنها دورههای آموزشی دارد، چرا چنین دورههایی را برای کشورهای اروپایی برگزار نمیکنند و چرا آنها از طرحهای یونیسف استفاده نمیکنند؟ سازمان بهزیستی همکاری تنگاتنگی با سازمان ملل دارد و 8 هزار مهد در روستاهای کشور داریم که توسط یونیسف برای آنها برنامهریزی میشود. معتقدیم نهادی باید متولی نظارت بر مهدهای کودک باشد که بحث آموزش و پرورش را دنبال میکند و بر اساس بند دوم سیاستهای ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش بر ارتقای جایگاه آموزش و پرورش به مثابه مهمترین نهاد تربیتی اشاره دارد به همین دلیل معتقدیم که مسئولیت باید به آموزش و پرورش واگذار شود.
بررسی تجربه جهانی نیز نشان میدهد که در کشورهای پیشرو در تربیت کودک، نظیر فرانسه و ایتالیا، نظام مشخص و گاه قوانین سختگیرانهای حاکم است و مراکز ارائه خدمات تربیتی یا مراقبتی کودکان زیر هفت سال، باید از نهاد ذیربط پروانهی فعالیت بگیرند. در این کشورها متولی صدور مجوز عمدتاً وزارت آموزش و پرورش و نهادهای تابعه است. حتی در کانادا هم مقررات چنان سختگیرانه است که برای نگهداری خانگی بیش از ۵ کودک زیر ده سال، مجوز لازم است. به عبارت دیگر، افرادی که علاقهمندند خدمات نگهداری را در منزل ارائه نمایند، در صورت رسیدن تعداد کودکان به استاندارد تعریف شده، باید از مؤسسات خصوصی ویژه پروانه فعالیت دریافت نمایند. نکته قابل توجه اینکه خود این مؤسسات تحت مجوز آموزش و پرورش اقدام مینمایند و نظارت بر مراکز خانگی هم از سوی مؤسسه و هم از سوی آموزش و پرورش صورت میگیرد.
در چند سال اخیر موضوع مدیریت، نظارت و ساماندهی مراکز نگهداری کودکان در سنین پیش از دبستان، با ورود اسناد و دستگاههای بالادستی جدیتر از قبل پیگیری میشود؛ لکن این پیگیریها آنچنان که باید و شاید به ثمر ننشسته و لذا مدیریت و نظارت صحیح بر مهدهای کودک همچنان در مسیر صحیح خویش قرار نگرفته است.
پیـرو تأکیدات مقام معظم رهبری در سـال 81 مبنی بر ضرورت «مهندسی فـرهنـگی کشور»، و به تبع آن پیگیری و صرف هزینه های مختلف در کشور باتوجه به نقش زیربنایی مهد کودک ها در هدایت فرهنگی لازم است با توجه به تأکید اسناد بالادستی مبنی بر تولیت آموزش و پرورش در زمینه اجرای سیاستهای مصوب و هدایت و نظارت بر آن از مهدکودک تا دانشگاه و همچنین ورود شورای عالی انقلاب فرهنگی به موضوع تعیین متولی برای مهدکودک ها در کشور در ماههای اخیر، ضرورت دارد تا شورای نگهبان در زمینه بررسی تبصره ۲ ماده ۲ قانون دائمی «تأسیس و اداره مدارس و مراکز آموزشی و پرورشی غیردولتی» با تأمل بیشتری عمل کند تا اقدامی برخلاف سیاستهای کلی «ایجاد تحول در آموزش و پرورش کشور» صورت نگیرد.
بنابراین رسانه ملی می تواند نقش اساسی در اطلاع رسانی کافی به خانواده ها در زمینه موارد آموزشی به نونهالان خود داشته باشد و با قرار دادن مسئولان ذیربط در جایگاه پاسخگویی از آنها بخواهد که با توجه به فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی کشورمان چرا باید از بیگانگان در مورد موضوعات آموزشی مهدهای کودک دستور بگیریم و .. و ... و ....
پژوهش خبری صدا وسیما//مرتضی رکن آبادی
کانال پژوهش خبری :
https://telegram.me/pajooheshkhabar