نتیجه نظرسنجی ۲۰۰۸ زاگبی اینترنشنال نشان داد که ۲۲ درصد آمریکاییان معتقد بودند که «هر ایالت یا منطقهای حق دارد به طور صلح آمیز جدا و تبدیل به یک جمهوری مستقل شود». طی سال ۲۰۱۲ طومارهایی به وبسایت کاخ سفید ارسال شد و در آنها خواسته شد که به هر یک از ۵۰ ایالت اجازه جدایی داده شود.
پژوهش خبری صدا و سیما: تلاش ها یا خواسته تجزیه از ایالات متحده از زمان تولد این کشور یکی از ویژگیهای سیاست این کشور بودهاست. برخی تجزیه طلبی را حقی طبق قانون اساسی و دیگران حق طبیعی انقلاب دانستهاند. دادگاه عالی ایالات متحده تجزیه یک طرفه را مخالف قانون اساسی حکم کردهاست ولی چنین نظر داده که انقلاب یا رضایت ایالات میتواند منجر به تجزیه موفقیت آمیز بشود. یک جنبش مهم تجزیه طلبانه در جنگ داخلی آمریکا شکست خورد. در ۱۸۶۰ و ۱۸۶۱، یازده تا از پانزده ایالت جنوبی که در آنها برده داری مجاز شمرده شده بود، از ایالات متحده اعلام جدایی کرده و با یکدیگر به عنوان ایالات مؤتلفه آمریکا متشکل شدند. این کشور در ۱۸۶۵ پس از باختن جنگ به ایالات شمالی فروپاشید.
نتیجه نظرسنجی ۲۰۰۸ زاگبی اینترنشنال نشان داد که ۲۲ درصد آمریکاییان معتقد بودند که «هر ایالت یا منطقهای حق دارد به طور صلح آمیز جدا و تبدیل به یک جمهوری مستقل شود». طی سال ۲۰۱۲ طومارهایی به وبسایت کاخ سفید ارسال شد و در آنها خواسته شد که به هر یک از ۵۰ ایالت اجازه جدایی داده شود. درخواست استقلال ایالتهای تگزاس، کارولینای جنوبی، جورجیا، لوئیزیانا، میسوری، تنسی، کارولینای شمالی، آلاباما، اوکلاهما و اوهایو بیش از ۲۵ هزار امضا داشت، و به این ترتیب دولت موظف شد به درخواست آنها جواب بدهد. نزدیک به ۷۰۰ هزار نفر این طومارها را امضا کردند، که تنها معادل دو دهم درصد جمعیت آمریکاست. طومار استقلال تگزاس با ۱۱۸ هزار امضا بیشترین تعداد امضا را در میان ایالات داشت، اما این رقم هم کمتر از نیم درصد جمعیت تگزاس است. ایالتهایی که این طومار در آنها از بیشترین حمایت برخوردار بود، همگی جزء ایالاتی بودند که بیشترین گرایش را به میت رامنی، رقیب باراک اوباما، نشان دادند.
چرا جدایی طلبی در آمریکا؟ | پنج سال بعد از صدور اعلامیه استقلال آمریکا (در سال 1776)، پیمان اتحادی میان13 ایالت پیشگام به امضا رسید و به تدریج با تصرف و خرید سرزمینهای دیگر تعداد ایالات متحد افزایش یافت. اما کمتر از یک قرن بعد، لینکن رئیس جمهور جدید به دنبال لغو بردهداری بود، ایالت کارولینای جنوبی از ایالات متحده جدا شد و به دنبال آن چند ایالت دیگر اعلام استقلال کردند. این ایالات که نام «ایالات مؤتلفه آمریکا» بر خود نهاده بودند، سال 1865 از ایالات شمالی شکست خوردند و به اتحاد بازگشتند. با این حال سودای جداییطلبی همواره در ایالات متحده وجود داشته است. در سال 2012، روزنامه آلمانی «دی ولت» نوشت در هر یک از پنجاه ایالت آمریکا گروهی از شهروندان خواستار جدائی از دولت فدرال بدون وقوع جنگ داخلی هستند. تگزاسیها در راس فهرست جداییطلبان هستند که باور دارند همه نیازهای دولت فدرال اعم از غذا، لباس و نیرو را آنها تامین میکنند، اما به اندازه هزینه، منافع به دست نمیآورند. آنها با استناد به اعلامیه استقلال آمریکا استدلال میکنند «هرزمانی که حکومت به یک رژیم ویرانگر تبدیل شود، مردم حق دارند آن را تغییر دهند یا با نابودی آن حکومت جدیدی برپا کنند». https://kirkpatricksale.wordpress.com/the-american-secession-movement-today | |
تحرکات جداییطلبانه از دهه 80 تاکنون | برخی ایالتهای در سه دهه اخیر فعالیتهایی انجام دادهاند که به منزله تحرکات جداییطلبانه میتوان قلمداد نمود. در ادامه به لیست این نوع فعالیتها اشاره میگردد: آلاسکا: در نوامبر 2006، دادگاه عالی آلاسکا در پرونده "کولهاس علیه ایالت" اعلام نمود که جدایی غیرقانونی است و اجازه نداد تا با برگزاری یک همهپرسی در میان مردم این ایالت جداییطلبی از آمریکا به رأی گذارده شود. "حزب استقلال آلاسکا" یکی از نیروهای فعال در این حوزه محسوب میگردد. جداییطلبی کالیفرنیا: برخی گروههای مردمی فعال در این ایالت خواهان استقلال آن از ایالات متحده هستند. آنها یک نشست در حمایت از جداییطلبی در 15 آوریل 2010 برگزار نمودند تا در مورد پیشبرد هدف خود به بحث و گفتگو بنشینند. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این جنبش به اینجا (http://zocalopublicsquare.org ) مراجعه نمایید. جرجیا: در 1 آوریل 2009، سنای ایالتی جرجیا قطعنامه 1-43 را تصویب نمود که بر اساس آن ایالتها میتوانستند از اجرای قوانین فدرال سرباز زنند. در این قطعنامه همچنین اعلام شده بود که اگر کنگره برخی اقدامات به مانند محدود ساختن تسلیحات یا مهمات را اجراء نماید، دولت ایالات متحده دیگر وجود نخواهد داشت. هاوایی: "جنبش خودمختاری هاوایی" دارای برخی گروههای فعال است که تاکنون توانستهاند امتیازاتی را از ایالت هاوایی کسب نمایند. برای مثال در مارس 2011، عبارت "معاهده الحاق" از یک تندیس حذف گردید. با تصمیم دادگاه عالی آمریکا برای رسیدگی به پرونده "ناحیه کلمبیا علیه هلر" (District of Columbia v. Heller) در اواخر سال 2007، در اوایل سال 2008 جنبشی در مونتانا آغاز گردید و حداقل 60 مقام منتخب این ایالت اعلام کردند که اگر "متمم دوم" طوری تفسیر گردد که حقوق افراد را محدود نماید، جدایی احتمالی از آمریکا مورد بحث قرار خواهد گرفت. کارولینای جنوبی: در ماه می 2010 گروهی با عنوان "جمهوری سوم پالمتو" (Third Palmetto Republic) در کارولینای جنوبی اعلام موجودیت نمود. عنوان این گروه اشاره به این واقعیت بود که ایالت مذکور دو بار تاکنون اعلام استقلال کرده است: یک بار در سال 1776 و بار دیگر در سال 1860. این گروه به مانند گروه "جمهوری دوم ورمونت" بوده و اعلام داشته که هدفش استقلال و آزادی کارولینای جنوبی و عدم ورود به هر سیستم فدرال دیگر است. جنبش جداییطلبی تگزاس: گروه "جمهوری تگزاس" فعالیتهای مجادلهبرانگیز خود را در اواخر دهه 1980 آغاز نمود. این گروه هنوز به فعالیتهای خود ادامه میدهد. در سال 2009، ریک پری (Rick Perry)، فرماندار تگزاس، در یکی از نشستهای حزب جمهوریخواه مسأله جدایی را مطرح نموده و اعلام داشت: "تگزاس مکانی منحصر بفرد است. وقتی در سال 1845 وارد ایالات متحده شدیم، یکی از مسائل این بود که هرگاه بخواهیم میتوانیم از آن خارج شویم ... امیدوارم که آمریکا و بالاخص واشنگتن بدین مسأله توجه داشته باشند. ... اگر واشنگتن به تحقیر مردم آمریکا ادامه دهد چه کسی میداند که در آینده چه چیزی ممکن است رخ دهد." ورمونت: "جمهوری دوم ورمونت" که در سال 2003 تأسیس گردید، شبکهای متشکل از چندین گروه است که خود را به عنوان شبکه "شهروندان غیرخشونتطلب" و نیز یک اتاق فکر مخالف با استبداد آمریکای شرکتی و دولت ایالات متحده معرفی مینماید. این شبکه سعی دارد از طرق صلحآمیز ایالت ورمونت را بار دیگر مستقل ساخته و در نهایت ایالات متحده را تجزیه نماید. این گروه همکاری نزدیکی با "مؤسسه میدلبوری" دارد که در سال 2004 و پس از برگزاری نشستی در ایالت ورمونت تأسیس شد. در 28 اکتبر 2005، فعالین این جنبش "کنفرانس استقلال ورمونت" را برگذار نمودند، "اولین گردهمایی ایالتی در مورد جدایی از ایالت متحده پس از اینکه کارولینای شمالی در 20 می 1861 تصمیم به استقلال گرفت." این فعالین همچنین در نشستهای جدایطلبانه ملی که در سالهای 2006 و 2007 توسط مؤسسه میدلبوری برگزار شدند نیز شرکت نمودند. در این نشستها دهها گروه از سراسر آمریکا حضور یافتند. جمهوری لاکوتا: برخی از ساکنین لاکوتا در مونتانا، ویومنگ (Wyoming)، نبراسکا، داکوتای شمالی و داکوتای جنوبی یک جمهوری تشکیل دادند تا استقلال ملتی را بدست آورند که همیشه دارای حاکمیت ملی بوده و به میل خود به ایالات متحده نپیوسته است؛ بنابراین آنها در حقیقت خود را جداییطلب نمیدانند. http://countrystudies.us/united-states/history-64.htm http://blog.chron.com/texaspolitics/archives/2009/04/perry_says_texa.html | |
کالیفرنیا | روزنامه «ترود» با اشاره به برگزاری «نشست بین المللی مبارزان برای استقلال» که در روز 25 ماه جاری در مسکو برگزار خواهد شد، اعلام کرد؛ بیشتر ساکنان ایالت کالیفرنیا خواهان استقلال هستند و موضوع جدایی کریمه را الگوی مناسبی در این باره می دانند و امیدوارند روسیه در این زمینه به آنها کمک کند. وی آنچه را که بیش از بقیه موارد ساکنان کالیفرنیا را از حکومت مرکزی ناراحت و خشمگین کرده، سیاستهای مالیاتی عنوان کرد. مارنیل می گوید: به لحاظ تاریخی دلایل زیادی برای جدایی کالیفرنیا وجود دارد زیرا این ایالت پیش از ظهور ایالات متحده آمریکا وجود داشته و تا سال 1850 میلادی مستقل بوده است تا اینکه بدون دریافت دیدگاه مردم به ایالات متحده ضمیمه شد. وی افزود: ما امیدواریم که از کمک روسیه و دیگر کشورها در این راه برخوردار شویم و پس از آنکه در همه پرسی پیروز شدیم، جامعه جهانی ما را به رسمیت بشناسد. این فعال آمریکایی گفت: ما اگر مستقل شدیم، سیاست خارجی صلح طلبانه ای خواهیم داشت و سیاست قلدری بین المللی را که دولت آمریکا در پیش گرفته، کنار خواهیم گذاشت. http://www.yescalifornia.org/independent_california_is_very_american | |
تگزاس | "جنبش ملیگرای تگزاس" آمریکا اطمینان دارد مردم این ایالت در سال ۲۰۱۸ به استقلال آن از آمریکا رای میدهند و اکنون فرماندار این ایالت باید به درخواست "تگزیت" مردم آن پاسخ دهد. تگزاس پیش از این نیز در سال 1861 یعنی 155 سال پیش از ایالات متحده جدا شد و به عضویت "ایالات موتلفه آمریکا" درآمد؛ گروهی که با شکستش در جنگ داخلی آمریکا، تگزاس را مجددا مجبور به عضویت در ایالت متحده کرد. اکنون به نظر میرسد که تاریخ در حال تکرار خود است چرا که با به جریان افتادن جنبش ناسیونالیست تگزاس احتمال تکرار این مساله به زودی وجود خواهد داشت. دنیل میلر، رئیس این جنبش روز جمعه با انتشار بیانیهای در این باره اعلام کرد: پیروزی حامیان خروج از اتحادیه اروپا در انگلیس درها را برای "تگزیت" و داشتن مکالمهای بزرگانه درباره استقلال و رای نهایی مردم بازکرد. با کسب 261 هزار و 231 حامی در وب سایت رسمیاش، جنبش ناسیونالیست تگزاس از مردم این ایالت خواسته تا باز هم به این جنبش بپیوندند و فشار را بر گرِگ ابوت، فرماندار این ایالت جهت فراهم کردن مقدمات رای استقلال از آمریکا افزاش دهند. به گفته میلر، تگزاس با داشتن اقتصادی به ارزش 6 / 1 تریلیون دلار در صورت جدایی از ایالت متحده در بین 10 اقتصاد برتر جهان جای خواهد گرفت. | |
موافقین و مخالفین حق جداییطلبی در آمریکا | ||
جدول موافقین و مخالفین سیستم سیاسی کنونی آمریکا | ||
روند رو به رشد حامیان حق جداییطلبی ایالتها | بر اساس نظرسنجی انجام گرفته توسط مؤسسه راسموسن (Rasmussen) که در سال 2012 انجام گرفته، در حدود یکچهارم مردم آمریکا معتقد هستند که ایالتها میتوانند از آمریکا جدا شوند. به گفته اسکات راسموسن (Scott Rasmussen)، مؤسس و رئیس موسسه "گزارشهای راسموسن"، "گزارشهای اخیر نشان میدهند که آمریکاییها نگرانیهایی جدی و فزاینده در مورد دولت فدرال دارند." راسموسن در مصاحبه با شبکه خبری سیانبیسی افزود: "ما شاهدیم که مردم از جهات مختلفی در مورد دولت فدرال نگرانی دارند. 51 درصد مردم معتقدند که دولت فدرال تهدیدی برای آزادیهای آنها است." در سال 2010، زمانی که راسموسن این نظرسنجی را برای اولین بار انجام داد در حدود 14 درصد با حق جداییطلبی ایالتها موافق بودند. سال بعد این رقم به 21 درصد رسیده و در سال 2012، 24 درصد موافق حق ایالتها برای جداییطلبی هستند. بر اساس نظرسنجی، "تنها 34 درصد افراد بالغ ساکن در آمریکا دولت را حامی و حافظ حقوق فردی میدانند." | |
آیا جداییطلبی در آمریکا جدی است؟ | برخی از کارشناسان بر این باورند که شواهد موجود نشانگر میدهد مردم آمریکا به اقدامات جداییطلبانه رغبت کمی دارند. آنها با اشاره به درخواست استقلال در ایالتهای تگزاس، کارولینای جنوبی، جورجیا، لوئیزیانا، میسوری، تنسی، کارولینای شمالی، آلاباما، اوکلاهما و اوهایو که در مجموع بیشتر از 700 هزار نفر آنها را امضا کرده بودند، معتقدند این آمار در مقایسه با جمعیت۳۱۲ میلیونی آمریکا بسیار ناچیز است. نیل کارن، استاد دانشگاه در کارولینای شمالی، معتقد است امضاکنندگان این درخواستها به دنبال جدایی نیستند و با این کار تنها نارضایتی خود را از عملکرد دولت بیان میکنند. در مقابل برخی دیگر از تحلیلگران پدیده جداییطلبی را جدی میدانند. آنها با استناد به فعالیتهای تجزیهطلبی معاصر در ایالات متحده آمریکا از جمله جمهوری تگزاس (نوین)، جمهوری کاسکادیا –Cascadia (متشکل از قسمتهایی از غرب آمریکا و کانادا)- حرکت استقلال و خودمختاری هاوایی، حزب استقلالطلبان آلاسکا، جمهوری ورمونت دوم و لیگ جنوب (ایالات سابق مؤتلفه) معتقدند جنبش بیداری آمریکا سربرآورده است و مانند آتشی زیر خاکستر ممکن است در آینده نزدیک منفجر شود. توماس چیتم (Chittum) تحلیلگر نظامی آمریکایی در سال 1996 در کتاب خود "جنگ داخلی دوم: فروپاشی آمریکا"، پیشبینی کرد این کشور نهایتا به سه بخش: سفید شمالی، سیاه و سفید جنوبی و اسپانیایی زبان جنوب غرب تقسیم شود. نتیجه اینکه نباید ساده از کنار این موضوع گذشت. هرچند که تاکنون مقامات فدرال تمایل به استقلال ایالات را تجزیهطلبی عنوان و آن را مهار کردهاند، اما این احتمال وجود دارد که تحولات ناگهانی و عمده سیاسی و اقتصادی باعث گسترش موج جداییطلبی در ایالات شود و اوضاع را از کنترل کاخ سفید خارج نماید. شاید تگزاسیها که تاکنون زندگی زیر شش پرچم را تجربه کردهاند (اسپانیا ۱۵۱۹تا۱۶۸۵- فرانسه ۱۶۸۵تا۱۶۹۰- مکزیک۱۸۲۱تا ۱۸۳۶- جمهوری تگزاس۱۸۳۶ تا ۱۸۴۵- ایالات مؤتلفه آمریکا از سال ۱۸۶۱ تا ۱۸۶۵ و ایالات متحده آمریکا) نخستین ایالت مستقل باشند. شاید آنها نخستین ستارهای باشند که از پرچم ایالات متحده آمریکا فرو میافتد. http://southernpartysw.tripod.com/southernpartiesofthesouthwestssecondsite/id14.html |