تصمیم انگلیس برای خروج از اتحادیه اروپا، جنبش جداییطلبان در تگزاس را به تکرار درخواستشان در خصوص استقلال از ایالات متحده آمریکا تشویق کرده است.
پژوهش خبری صدا و سیما: تصمیم انگلیس برای خروج از اتحادیه اروپا، جنبش جداییطلبان در تگزاس را به تکرار درخواستشان در خصوص استقلال از ایالات متحده آمریکا تشویق کرده است. ساعاتی بعد از اعلام نتیجه همهپرسی در انگلیس « دانیل میلر»رئیس جنبش ملیگرای تگزاس اعلام کرد «این جنبش رسماً از فرماندار ایالت میخواهد از برگزاری همهپرسی مشابه برای شهروندان در تگزاس حمایت کند.»
اما آیا این خبر بیانگر آن است که موضوع جداییطلبی در آمریکا جدی است؟ آیا به لحاظ قانونی امکان جدایی ایالات از دولت فدرال آمریکا وجود دارد؟
موج جداییطلبی از چه زمانی آغاز شد؟
پنج سال بعد از صدور اعلامیه استقلال آمریکا (در سال 1776)، پیمان اتحادی میان13 ایالت پیشگام به امضا رسید و به تدریج با تصرف و خرید سرزمینهای دیگر تعداد ایالات متحد افزایش یافت. اما کمتر از یک قرن بعد، در سال ۱۸۶0 که لینکن رئیس جمهور جدید به دنبال لغو بردهداری بود، ایالت کارولینای جنوبی از ایالات متحده جدا شد و به دنبال آن چند ایالت دیگر اعلام استقلال کردند. این ایالات که نام «ایالات مؤتلفه آمریکا» بر خود نهاده بودند، سال 1865 از ایالات شمالی شکست خوردند و به اتحاد بازگشتند.
با این حال سودای جداییطلبی همواره در ایالات متحده وجود داشته است. در سال 2012، روزنامه آلمانی «دی ولت» نوشت در هر یک از پنجاه ایالت آمریکا گروهی از شهروندان خواستار جدائی از دولت فدرال بدون وقوع جنگ داخلی هستند. تگزاسیها در راس فهرست جداییطلبان هستند که باور دارند همه نیازهای دولت فدرال اعم از غذا، لباس و نیرو را آنها تامین میکنند، اما به اندازه هزینه، منافع به دست نمیآورند. آنها با استناد به اعلامیه استقلال آمریکا استدلال میکنند «هرزمانی که حکومت به یک رژیم ویرانگر تبدیل شود، مردم حق دارند آن را تغییر دهند یا با نابودی آن حکومت جدیدی برپا کنند».
چرا تگزاس، تک ستاره پیشرو است؟
در سال 1836، تگزاس در جنگی خونین استقلال خود را از مکزیک به دست آورد. جمهوری تگزاس در سال 1845 با توجه به ناتوانی در پرداخت بدهیهای خود به ایالات متحده آمریکا خواستار پیوستن به این کشور شد. دیری نگذشت که در سال 1861، تگزاس به ایالات جداییطلب پیوست. پس از شکست این ایالات و پایان جنگ داخلی آمریکا در سال 1865، دیوان عالی آمریکا اعلام کرد ایالتها نمیتوانند به طور یکجانبه از اتحاد خارج شوند و اقدامات جداییطلبان تگزاس هیچ نتیجهای نخواهد داشت.
جنبش جداییطلب تگزاس به حیات خود ادامه داد و 140 سال بعد در اواخر قرن20 مجدداً حضور خود را اعلام کرد. به دنبال سرکوب خواست جداییطلبان از سوی دولت فدرال، یکبار دیگر در سال2006 قاضی دادگاه عالی در پاسخ به نامهای در خصوص مبنای قانونی برای جدایی از دولت فدرال نوشت از زمان جنگ داخلی، مسئله حل شده است: هیچ حق جدا شدنی وجود ندارد.
اکنون موج جداییطلبی مسئولان ایالتی را هم تحت تأثیر قرار داده است. به عنوان مثال در سال 2009 «ریک پری» فرماندار تگزاس به احتمال جدایی اشاره کرد. او گفت ساکنان این ایالت به عنوان یک ملت جداگانه به امکان ترک اتحاد فدرال فکر میکنند. با این همه در سال 2012 که درخواست همهپرسی برای جدایی این ایالت 27 میلیون نفری بیش از 125 هزار امضا به دست آورد، کاخ سفید مخالفت کرد.
حامیان استقلال تگزاس معتقدند دولت مستقل تگزاس با توجه به حجم اقتصاد یک و نیم تریلیون دلاری خود (برابر با کره جنوبی) میتواند یک دولت بسیار با نفوذ در صحنه جهانی باشد. آنها با یادآوری پیوستن به ایالات متحده عنوان میکنند که در تصمیم پیوستن به اتحادیه تقلب صورت گرفته و دولت به طور غیر قانونی ضمیمه شده است؛ بنابراین، تگزاس تحت اشغال است. از سوی دیگر تگزاسیها تمایلی آشکار برای رهبری کشور دارند. بوش پدر و پسر به عنوان رؤسای جمهور چهل و یکم و چهل سوم آمریکا هر دو تگزاسی بودند. ضمن اینکه در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 هم دو تگزاسی (ریک پری، فرماندار سابق و سناتور تد کروز) وارد عرصه شدند؛ هر چند که آراء لازم را برای انتخابات نهایی کسب نکردند.
قانون اساسی آمریکا درباره جداییطلبی چه میگوید؟
هیچ بندی در خصوص جداییطلبی در قانون اساسی وجود ندارد، اما در دوران جنگ داخلی که تعدادی از ایالات اعلام استقلال کرده بودند کنگره متممی را به تصویب رساند که بر اساس آن جدایی ایالات ممنوع اعلام شد. همچنین اولین متمم قانون اساسی آمریکا حق ارائه درخواست برای جدایی از ایالات متحده را به رسمیت شناخته است. بر این اساس اگر 25 هزار نفر از شهروندان درخواست استقلال را امضاء کنند، در این خصوص همهپرسی برگزار میشود. با این حال کاخ سفید درخواست جداییطلبان تگزاس را در سال 2012 رد کرد. اریک مک دانیل، استاد دانشگاه آستین تگزاس معتقد است "جنگ داخلی نقش بسیار مهمی در تثبیت قدرت دولت فدرال داشت و همین هم باعث شده تا این دولت حرف آخر را در این مسائل بزند."
آیا جداییطلبی موضوعی جدی است؟
برخی از کارشناسان بر این باورند که شواهد موجود نشانگر میدهد مردم آمریکا به اقدامات جداییطلبانه رغبت کمی دارند. آنها با اشاره به درخواست استقلال در ایالتهای تگزاس، کارولینای جنوبی، جورجیا، لوئیزیانا، میسوری، تنسی، کارولینای شمالی، آلاباما، اوکلاهما و اوهایو که در مجموع بیشتر از 700 هزار نفر آنها را امضا کرده بودند، معتقدند این آمار در مقایسه با جمعیت۳۱۲ میلیونی آمریکا بسیار ناچیز است. نیل کارن، استاد دانشگاه در کارولینای شمالی، معتقد است امضاکنندگان این درخواستها به دنبال جدایی نیستند و با این کار تنها نارضایتی خود را از عملکرد دولت بیان میکنند.
در مقابل برخی دیگر از تحلیلگران پدیده جداییطلبی را جدی میدانند. آنها با استناد به فعالیتهای تجزیهطلبی معاصر در ایالات متحده آمریکا از جمله جمهوری تگزاس (نوین)، جمهوری کاسکادیا –Cascadia (متشکل از قسمتهایی از غرب آمریکا و کانادا)- حرکت استقلال و خودمختاری هاوایی، حزب استقلالطلبان آلاسکا، جمهوری ورمونت دوم و لیگ جنوب (ایالات سابق مؤتلفه) معتقدند جنبش بیداری آمریکا سربرآورده است و مانند آتشی زیر خاکستر ممکن است در آینده نزدیک منفجر شود. توماس چیتم (Chittum) تحلیلگر نظامی آمریکایی در سال 1996 در کتاب خود "جنگ داخلی دوم: فروپاشی آمریکا"، پیشبینی کرد این کشور نهایتا به سه بخش: سفید شمالی، سیاه و سفید جنوبی و اسپانیایی زبان جنوب غرب تقسیم شود.
نتیجه اینکه نباید ساده از کنار این موضوع گذشت. هرچند که تاکنون مقامات فدرال تمایل به استقلال ایالات را تجزیهطلبی عنوان و آن را مهار کردهاند، اما این احتمال وجود دارد که تحولات ناگهانی و عمده سیاسی و اقتصادی باعث گسترش موج جداییطلبی در ایالات شود و اوضاع را از کنترل کاخ سفید خارج نماید. شاید تگزاسیها که تاکنون زندگی زیر شش پرچم را تجربه کردهاند (اسپانیا ۱۵۱۹تا۱۶۸۵- فرانسه ۱۶۸۵تا۱۶۹۰- مکزیک۱۸۲۱تا ۱۸۳۶- جمهوری تگزاس۱۸۳۶ تا ۱۸۴۵- ایالات مؤتلفه آمریکا از سال ۱۸۶۱ تا ۱۸۶۵ و ایالات متحده آمریکا) نخستین ایالت مستقل باشند. شاید آنها نخستین ستارهای باشند که از پرچم ایالات متحده آمریکا فرو میافتد.
پژوهشگر:دارابی