سیزده آبان؛ کنش احساسی یا واکنش عقلانی؟
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما ،‌ ماجرای تسخیر سفارت آمریکا در تهران یا همان لانه جاسوسی از کجا آغاز می‌شود؟ از ساعت ۱۰ صبح روز ۱۳ آبان ۵۸ و یا عقب‌تر از این تاریخ؟
برخی به دنبال آن هستند که سر و ته روایتِ اقدام دانشجویان در روز تسخیر سفارت را بزنند و آن را به عنوان یک کنش احساسی و هیجانیِ متاثر از فضای انقلاب جا بزنند، اما مرور اتفاقات پیش از روزِ تسخیر نشان می‌دهد، این اقدام نه کنشِ هیجانی که واکنشی مستدل و طبیعی به عملکرد ایالات متحده در برابر مردم ایران بوده است.
{$sepehr_media_5542320_400_300}
 
 
آمریکا، ۱۳ روز قبل از تسخیر لانه جاسوسی، محمدرضا پهلوی و همراهانش را که ۲۶ دی ۵۷ از ایران گریخته بودند، به بهانه درمان بیماری پناه می‌دهد؛ در حالی که ایران بار‌ها نسبت به این اقدام هشدار داده و خواهان برگردادن محمدرضا پهلوی به ایران شده بود.
 
شیوه آغوش گشودنِ آمریکا برای پهلوی، یادآور یک روز تاریخی برای مردم ایران بود؛ یعنی 28 مرداد سال ۳۲ ایالات متحده شاه فراری از ایران را با کودتا، بازگرداندند و نهضت مردمی آن سال‌ها را بی نتیجه گذاشت.
نفوذ آمریکا در دولت موقت، یک نگرانی دیگر انقلابیون است؛ چنانکه در همین ماجرای پناه دادن آمریکا به محمدرضا پهلوی، کارتر در کتاب خاطراتش می‌نویسد: «همزمان به وزارت خارجه دستور دادم که مقامات ایرانی را در جریان امر قرار دهند، البته نه به منظور کسب اجازه یا تأیید از سوی آن ها. در تاریخ ۲۲ اکتبر ونس به من گزارش داد که واکنش دولت ایران به نخست وزیری بازرگان متعادل بوده است».
 
این "تعادل"، یا به تعبیری "تعاملِ" دولت موقت با آمریکا در بحبوحه پیروزی انقلاب اسلامی، سه روز قبل از تسخیر لانه جاسوسی، در حاشیه جشن سالگرد پیروزی انقلاب الجزایر جور دیگری خودش را نشان داد، اعضای دولت موقت بدون اطلاع امام (ره) و شورای انقلاب با برژینسکی مشاور امنیت ملی کاخ سفید دیدار می‌کنند.
هرچند دولت موقت پس از بازگشت از این سفر در مصاحبه‌ها و نامه‌های بسیاری سعی در تشریح دلایل این دیدار دارند، اما دلایل برای انقلابیون قابل پذیرش نیست، اعتبار دولت موقت مخدوش شده و مردم نگران از نفوذ دوباره آمریکا در ایران و تکرار ماجرای کودتای ۲۸ مرداد هستند.
 
حدود هفت ماه قبل از تسخیر سفارت آمریکا در تهران، برخی درگیری‌ها در مناطق مرزی غرب ایران، به ویژه در کردستان به سرکردگی گروه‌های تجزیه طلب آغاز شد؛ موضوعی که بعد‌ها اسنادش هم از به اصطلاح سفارت آمریکا سفارت بیرون آمد.
این‌ها گوشه‌ای از اقدامات نگران کننده آمریکا در اولین سال پیروی انقلاب اسلامی بود که نشان می‌داد، آمریکایی که از درِ انقلاب بیرون انداخته شده بود، به دنبال ورود به ایران از درِ فتنه و نفوذ است.
 
دلایل دانشجویان برای تسخیر سفارت آمریکا در تهران هر چه که بود بعد از تسخیر، محکم‌تر شد؛ یعنی پس از افشای اقدامات جاسوسی آمریکا در این لانه و برنامه‌های نفوذ در دستگاه‌ها و افراد مختلف؛ موضوعی که بیشتر اثبات می‌کرد که اقدام دانشجویان نه کنش، که واکنشی طبیعی در برابر استیلاء و استکبار آمریکا در ایران بود و پشتوانه مردم و نهاد‌های انقلاب را هم در پی داشته است.
 
در این باره خبرنگاری از امام خمینی (ره) می‌پرسد: دانشجویانی که سفارت را اشغال کرده‌اند خودشان را پیرو خط امام می‌دانند. با وجود این به نظر خارجی‌ها این خود دانشجویان هستند که سیاست خارجی ایران را هدایت می‌کنند. در این باره حضرت عالی چه نظری دارید؟
امام خمینی پاسخ می‌دهد: «اگر مقصود این است که سیاست خارجی را دارند این‌ها هدایت می‌کنند، این یک افترایی است که می‌زنید به آنها. این طور نیست و اگر مقصود این است که این کاری را که این‌ها مطلع شدند به اینکه اینجا محل جاسوسی بوده است و روی حس انسانیت خودشان برای حمایت از مظلوم‌ها رفتند آنجا را گرفتند. اگر مقصود از سیاست خارجی این معناست که این‌ها را گرفتند و حالا می‌گویند که بیایید مجرم ما را بدهید تا اینکه ما آن‌ها را رها کنیم یا محاکمه‌شان بکنیم، اگر سیاست این است، آن‌ها کردند و همه ملت هم موافقند. وزیر خارجه و تمام ملت و دولت همه با این‌ها موافقند، شما‌ها می‌گویید سفارتخانه را گرفتید؟ و این‌ها مامور دیپلمات هستند که شما می‌گویید که دیپلمات‌ها را گرفتید؟ یا نه اینجا محل جاسوسی است لیس الّا؛ و این‌ها هم جاسوس هستند و اصلًا ربطی به سفارت و سفارتخانه ندارد. ادعای ما این است. این‌ها هم که رفتند و آنجا را گرفتند نمی‌خواهند که وزارت خارجه را اداره کنند. این‌ها در یک قضیه جزئیه و آن اینکه مجرم خودشان را یافتند و محل جرمش [را]هم یافتند، رفتند گرفتند آنجا را. همه ما هم موافقیم با آنها».
 
تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، علاوه بر انهدام مقر طراحی عملیات واشنگتن در تهران و ناکام گذاشتن بسیاری از طراحی‌ها و توطئه ها، در تعیین سرنوشت برخی تفکراتِ ذاتا آمریکایی در ایران هم موثر بود، چنان که با استعفای دولت موقت در پی اعتراض به اقدام انقلابی تسخیر لانه جاسوسی، تفکر لیبرال حداقل در آن روز‌های حساسِ بعد از پیروزی، از قطار انقلاب پیاده شد.
پس ۱۳ آبان نه یک روز و یک اقدام، که یک مکتب استکبار ستیزی، با پشتوانه تاریخی و استدلالی است که درجه اهمیتش آنقدر بود که امام خمینی (ره) آن را انقلاب دوم نامید و این انقلاب دوم در ۴۱ سال گذشته در بزنگاه ها، شاخص مهمی بوده برای آنکه سواران و پیادگانِ قطار انقلاب را مشخص کند.