گاهشمار افت و خیزهای روابط ایران و انگلیس
دولت های جمهوری اسلامی ایران و انگلیس اعلام کردند: پس از چهار سال، سفارتخانه های دو کشور در تهران و لندن بازگشایی می شود.
روابط ایران و انگلیس:
به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما از لندن ، دولت های جمهوری اسلامی ایران و انگلیس اعلام کردند پس از چهار سال، سفارتخانه های دو کشور در تهران و لندن بازگشایی می شود.آشکار شدن اراده دو دولت برای این کار، فرصت مغتنمی است تا با نگاهی گذرا به روابط دیپلماتیک دو کشور، پیشینه باز و بسته شدن سفارت خانه های دو کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی کالبد شکافی و علل افت و خیزهای فراوان در تاریخ روابط سیاسی دو کشور و آینده این روابط ، بررسی شود .
پیشینه نخستین تماس دیپلماتیک میان ایران و انگلیس به حدود چهار قرن پیش باز میگردد. این رابطه از همان زمان با فراز و نشیبهای بسیاری همراه بود.
تاریخچه روابط سیاسی ایران و انگلیس تا سال 1357 خورشیدی:
انگلیس که با آماده شدن برای انقلاب صنعتی، زمینه های تبدیل شدن به امپراتوری را فراهم می کرد با اشغال دیگر کشورها، کسب ثروت فراوان و استعمار و استثمار و روی کار آوردن رژیم های دست نشانده و سرسپرده در کشورهای تحت سلطه خود به تدریج بر بخش مهمی از جهان سلطه یافت.
ناتوانی حکومت های ایران در دوره صفویه، قاجار و پهلوی و قدرت و ثروت فراوان انگلیس، هیچ گاه اجازه نداد روابط دو کشور با احترام متقابل و براساس منافع مشترک بنا شود. به همین علت، تاریخ روابط دو کشور، تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، سرشار از دخالت انگلیس در امور داخلی ایران ، غارت منابع ملی ایران، حمایت و روی کار اوردن افراد مستبدی همچون رضا پهلوی ، اعمال نفوذ برانگلیس در دربار ایران و نقض حاکمیت ملی، اشغال بخش های جنوبی ایران و حمایت از تجزیه طلبان و حتی کودتا علیه دولت های قانونی ایران است.
روابط ایران و بریتانیا پس از پیروزی انقلاب اسلامی:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357، تا مدت ها مسوولان سیاست خارجی ایران، باور نمی کردند که نظامی سیاسی تشکیل داده اند و هنوز خود را در حال و هوای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی می دیدند.شماری از اقدامات دیپلماتیک مسوولان وزارت خارجه ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مثل رفتار به ظاهر انقلابی وزیر امور خارجه وقت ایران در جریان گروگان گیری در سفارت ایران در لندن، نمونه ای از این دست رفتارهای غیر دیپلماتیک بود که متاسفانه به شهادت دو نفر از دلباختگان انقلاب اسلامی منجر شد.
در همین زمان، دولت انگلیس نیز بی خبر از پایان دوران امپراتوری، در رویای دوران ابرقدرتی، اقداماتی صورت می داد که بر تنور تنش در روابط دو کشور می دمید. مخالفت با انقلاب اسلامی و تلاش برای پیشگیری از پیروزی اراده ملت ایران، تداوم حمایت از بازماندگان رژیم شاه، پشتیبانی از حمله صدام به ایران به شیوه های گوناگون از جمله فروش امکانات مورد نیاز به رژیم بعث حاکم بر عراق، پشتیبانی از گروهک های تروریست ضد انقلاب، حملات سیاسی و تبلیغات گسترده بر ضد ارزش های ایرانی و اسلامی، بخشی از سیاهه دولت انگلیس را در دوران پس از انقلاب اسلامی تشکیل می دهد که بدیهی است بر روابط دیپلماتیک دو کشور، اثر منفی داشته اند.
این موارد موجب شده است تا شاهد زنجیره ای از اعتراض ها، فراخواندن ها، کاهش سطح روابط ، بستن سفارتخانه ها، سپس ارتقای سطح روابط ، بازگشایی سفارتخانه ها در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی باشیم.
سردی روابط دیپلماتیک دو کشور پس از سال 1357 موجب شد تا برخی از نویسندگان ، روابط دو کشور را سینوسی و برخی دیگر آن را دوران یخبندان روابط دیپلماتیک توصیف کند.
در ادامه، به اهم فراز و نشیب در روابط دیپلماتیک دو کشور، در دوران معاصر، به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی اشاره می شود:
1330 : دولت ایران شرکت نفت انگلیس- ایران را ملی و دولت انگلیس را خشمگین کرد.
1332: دولت محمد مصدق نخست وزیر وقت ایران در کودتایی با طراحی و هدایت انگلیس و آمریکا سرنگون شد و محمدرضا پهلوی بر سر کار آورده شد.
1357: در پی پیروزی انقلاب اسلامی ایران، انگلیس سفارت خود را در تهران تعطیل و دیپلمات هایش را به دفتر حفاظت منافع خود در سفارت سوئد منتقل کرد.
1366: سفارت انگلیس در تهران مجدد بازگشایی شد.
1367: در پی فتوای امام خمینی (ره) درباره ارتداد سلمان رشدی، نویسنده بریتانیایی هندی تبار،انگلیس روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرد.
1376: تحت تاثیر رای دادگاه میکونوس ، انگلیس نخستین کشور اروپایی بود که کاردار خود را از تهران فراخواند .
1378: مقام های انگلیس هادی سلیمان پور، دیپلمات ایرانی را که از سوی آرژانتین در ارتباط با اتهامات تروریستی تحت تعقیب بود، بازداشت کردند. ایران آزادی فوری سلیمان پور و عذرخواهی دولت انگلیس را خواستار شد و در این زمان که روابط دو کشور مدتی عادی شده بود در پی اعتراض به بازداشت هادی سلیمان مجدد به سطح کاردار تنزل یافت .
1378: روابط با انگلیس به سطح سفیر برگشت. ابتدا کمال خرازی، وزیر خارجه وقت ایران، از لندن دیدار کرد و یک سال بعد، جک استرا، به عنوان نخستین وزیر خارجه بریتانیا از سال 1379 به بعد، به ایران سفر کرد.
1381: روابط رو به بهبود دو کشور پس از آنکه ایران، دیوید ردووی را به عنوان سفیر جدید بریتانیا رد کرد و او را جاسوس خواند، دوباره آسیب دید.
1383: پس از ناکامی گفتگوهای هسته ای سه کشور اروپایی با ایران ، انگلیس در شورای امنیت سازمان ملل از موضع امریکا مبنی بر صدور قطعنامه ضد ایرانی حمایت کرد و ایران در اعتراض به این رفتار دولت انگلیس و همچنین حکم دادگاهی در انگلیس که منافقین را از فهرست سازمانهای تروریستی در این کشور خارج کرد سفیر خود را "برای رایزنی" از لندن فراخواند و در تهران نیز به سوی سفارت برانگلیس تیراندازی شد.
1383: ایران پس از میانجیگری وزیران امور خارجه انگلیس، آلمان و فرانسه گفت برنامه غنی سازی اورانیوم را به حال تعلیق در می آورد و اجازه بازرسی های سرزده از تاسیسات اتمی اش را به سازمان ملل می دهد.
1384: انگلیس، آلمان و فرانسه پیش نویس قطعنامه ای را در آژانس بین المللی انرژی اتمی تنظیم کردند که در آن ایران به دلیل همکاری نکردن با بازرسی های آژانس "سرزنش " شد.
1385: شورای امنیت سازمان ملل با تصویب یک قطعنامه، تحریم هایی را به خاطر برنامه اتمی ایران بر کشور تحمیل کرد که انگلیس از نویسندگان پیش نویس این قطعنامه بود.
1388: وزارت خارجه انگلیس اعلام کرد که سایمون گاس به عنوان سفیر جدید این کشور در ایران به زودی جانشین جفری آدامز خواهد شد.
1390: در آبان ماه، دامینیک جان چیلکات، سفیر جدید انگلیس در تهران، در ملاقات با علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، رونوشت استوارنامه خود را تسلیم کرد.
1390: در آذر ماه، شماری از دانشجویان ایرانی به سفارت و باغ تابستانی سفارت انگلیس در تهران حمله کردند. وزارت خارجه بریتانیا تمام کارکنان خود را از ایران خارج کرد و دستور تعطیلی فوری سفارت ایران در لندن را داد.
دیپلمات های ایرانی مقیم لندن در پایان ضرب الاجل تعیین شده ویلیام هیگ، وزیر خارجه بریتانیا، با یک فروند هواپیمای متعلق به خطوط هوایی جمهوری اسلامی لندن را به مقصد تهران ترک کردند.
علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران اعلام کرد که او از یورش به اماکن دیپلماتیک انگلیس در تهران عمیقا متاسف است.
محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور وقت ایران مصوبه مجلس درباره کاهش سطح روابط با انگلیس را که به تصویب مجلس و تایید شورای نگهبان رسیده بود امضا و برای اجرا به وزارت خارجه ابلاغ کرد.
1392: ویلیام هیگ و محمدجواد ظریف وزرای خارجه ایران و انگلیس برای اولین بار پس از روی کار آمدن دولت حسن روحانی با یکدیگر دیدار و مدتی بعد اعلام کردند که کاردارهای غیرمقیم خود را معرفی میکنند.
1394: وزارت خارجه انگلیس در 20 مرداد اعلام کرد فیلیپ هاموند، وزیر خارجه انگلیس، هفته آخر مرداد ماه به ایران سفر می کند تا سفارت خانه این کشور را در تهران، بازگشایی کند.
چشم انداز روابط دیپلماتیک ایران و بریتانیا :
برخی کارشناسان معتقدند اگر در گذشته، روابط دیپلماتیک دو کشور دستخوش حوادث فراوان و به صورت مستمر، با افت و خیز همراه بود ، بدون در نظر گرفتن نقش عوامل اصلی این تنش ها، در آینده نیز باید انتظار داشت که روابط دیپلماتیک ایران و انگلیس با افت و خیز باشد.
به عقیده این کارشناسان اکنون که سفارتخانه های دو کشور پس از چهار سال بازگشایی می شود یکی از مهمترین پرسشهایی که به همراه دارد این است که دور جدید روابط سیاسی دو کشور چه ویژگی هایی دارد و چه تغییری نسبت به گذشته خواهد کرد.
این کارشناسان اگرچه دستیابی به برجام و حل و فصل مقدماتی موضوع برنامه های هسته ای ایران را فضای مناسبی برای بهبود روابط می دانند اما معتقدند بدون حاکمیت عقلانیت بر روابط دیپلماتیک و داشتن اراده ای جدی برای گسترش فعالیت ها، بعید است در دور جدید نیز دستاورد چشمگیری حاصل شود.
در همین راستا گاردین در شماره اخیر خود در یادداشتی به قلم لیندزی هیلسام نوشت : اگرچه بازرگانان انگلیسی برای حضور در بازار ایران دلشان را صابون زده اند اما باید بدانند ایرانیان تاریخ روابطشان را با انگلیس به سادگی فراموش نخواهند کرد.
وی با اشاره به کودتای 28 مرداد نوشت : با اینکه سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) به نقش خود در این کودتا اعتراف کرده اما انگلیس که در ان زمان به توقف جریان ملی شدن نفت مصمم بود هرگز به نقش خود اعتراف نکرده است.
هیلسام تصریح کرد: اگر قرار باشد فلیپ هاموند در جریان بازگشایی سفارت انگلیس در تهران بابت اقدام انگلیس در جریان کودتای 28 مرداد عذرخواهی کند ،این مسئله می تواند راه را برای جلب اعتماد و ترمیم مناسبات دو جانبه و ترسیم چشم اندازی با گسترش روابط پایدار هموار خواهد کرد و این کاری بود که باراک اوباما در جریان سخنرانی اش در سال 2009 انجام داد.
همه سیاستمداران انگلیسی می پذیرند که پس از پایان جنگ جهانی دوم، افول قدرت انگلیس و آغاز ابرقدرتی آمریکا، بریتانیا فاقد سیاست خارجی مستقل بوده و پیروی از آمریکا را پی گرفته است. شرکت بریتانیا در اتحاد غرب علیه بلوک شرق در دوران جنگ سرد و مشارکت در حملات آمریکا به کشورهای افغانستان و عراق، نمونه ای از این پیروزیهاست که حمایت از رژیم شاه، پشتیبانی بی قید و شرط از رژیم صهیونیستی و مخالفت با خواست مردم فلسطین و ایران را نیز در بر می گیرد.
شاید مخالفت مجلس بریتانیا با حمله ارتش این کشور به سوریه، نشانگر درس آموختن از اشتباه ها در سیاست خارجی جنگ افروزانه دو دهه اخیر باشد.
باز گذاشتن دست گروه های افراطی در نظام انگلیس و حمایت از گروه های تروریستی ضد مردم ایران، در آرزوی تکرار دوران امپراتوری بودن و رفتار متکبرانه، سیاست خود و سخنرانی درباره موضوعاتی همچون حقوق بشر برای دیگران و همزمان دوستی با همه رژیم های دیکتاتور در جهان، فراموشی افت واقعی نظام بریتانیا و ندیدن ناتوانی های آشکار این رژیم، نپذیرفتن واقعیات جهان خارج و از جمله روی کار آمدن قدرت های جدید منطقه ای و جهانی، از دیگر زمینه های بروز اشتباه در سیاست خارجی و اتخاذ روش های مخرب است که در آینده نیز سیاستمداران بریتانیایی را تهدید می کند.
عذرخواهی بریتانیا از رفتار گذشته خود و پرداخت تاوان، هموارسازی آینده روابط با ایران:
عذرخواهی از رفتار نادرست دولت ها، به طرف مقابل اطمینانی نسبی می دهد که آینده، همچون گذشته نخواهد بود ولی می توان رفتاری سودمندتر را انتظار داشت.
یکی از اقدامات دشمنانه بارز بریتانیا بر ضد ایرانیان، کودتای 28 مرداد 1332 است. مادلین آلبرایت، سفیر پیشین آمریکا در سازمان ملل، به تأیید نقشآفرینی آمریکا در کودتای 28 مرداد ایران پرداخت. باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا نیز به نقش آمریکا در کودتای 28 مرداد اعتراف کرد.
اگرچه تاکنون هیچ یک از مقامات آمریکا به عذرخواهی رسمی از مردم ایران، به خاطر شرکت در این کودتا، نپرداختهاند، لحن باراک اوباما و مادلین آلبرایت به عذرخواهی نزدیک بود.
جک استراو، وزیر خارجه اسبق بریتانیا نیز در مصاحبه ای با خبرگزاری صدا و سیما در لندن، با اشاره به نقش این کشور در کودتای 28 مرداد، آن را از موارد بارز مداخله بریتانیا در امور داخلی ایران خواند.
به عقیده برخی کارشناسان این موارد، لازم است اما کافی نیست و دولت انگلیس برای جلب اعتماد ایرانیان باید در صدد جبران زیانهای وارده به ایران برآید.