سیاست خارجی رؤسای جمهوری آمریکا احمقانه است
واشنگتن تایمز نوشت: سیاست خارجی رؤسای جمهور آمریکا، احمقانه است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، بوروس فین در تحلیلی برای این روزنامه آمریکایی نوشت: رؤسای جمهور آمریکا همواره و به طور معمول در سیاست خارجی و به ویژه در موضوعات امنیت ملی به طرز احمقانه ای اشتباه می کنند.
آنها میلیاردها دلار هزینه این اشتباهات را می پردازند و جان سربازان آمریکایی را با فرمان های احمقانه خودشان به خطر می اندازند. و تهدیداتی ایجاد می کنند که جان هزاران خارجی را به خطر می اندازند بدون این که توجیهی برای دفاع از خود داشته باشند.
در حالی که مواردی از این دست بسیار است، اما می توان چند نمونه از آن را در اینجا مطرح کرد:
هری ترومن رئیس جمهور اسبق آمریکا در اقدامی بر خلاف قانون اساسی وارد جنگ کره شد و این اقدام او به عنوان یک اقدام پلیسی شناخته شد. بیش از سی هزار آمریکایی برای دفاع از سینگمان رهی (Syngman Rhee)، یک دیکتاتور فاسد جان خود را از دست دادند. اگر ترومن از این نیروها برای دفاع از آمریکا استفاده کرده بود، امنیت ملی ما، تقویت می شد و کره شمالی بدون داشتن تسلیحات اتمی، تحت کنترل چین باقی می ماند. این مسئله هم روشن نیست که آیا کره جنوبی بدون مداخله آمریکا در جنگ با کره شمالی شکست می خورد یا خیر.
مورد بعدی اقدام دوایت آیزنهاور بود که محمد مصدق و دولت منتخب دموکرات در این کشور را به نفع شاه فاسد و خودبزرگ بین ایران برکنار کرد، اقدامی احمقانه که در نهایت منجر به روی کارآمدن جمهوری اسلامی ایران با جاه طلبی های هسته ای این کشور شد. آیزنهاور همچنین جاکوبو اربنز، رئیس جمهور گواتمالا را برکنار کرد و این کار او، طلیعه دهه ها نسل کشی حکومت نظامیان و مهاجرت دسته جمعی از این کشور برای فرار از سرکوب های سیاسی بود.
جان اف کندی هم افتضاح خلیج خوک ها، جنگ ویتنام، ترور «نگو دین دیم» (Ngo Dinh Diem)، رئیس جمهور ویتنام جنوبی و جنگ محرمانه سیا در لائوس بر مبنای فرضیه ساختگی تئوری دومینو را رقم زد. او به رابرت کندی، دادستان کل مجوز داد تا به دنبال راهی برای ترور فیدل کاسترو، رهبر کوبا باشد که لکه ننگی بر روی سپر دفاعی آمریکا محسوب می شود.
لیندن جانسون هم درباره حمله اژدرافکن ها به ناوهای مادوکس و ترنر جوی آمریکا دروغ گفت تا بتواند قطعنامه نحس خلیج تونکین را صادر کند.
جانسون از جنگ ویتنام برای پوشاندن انگیزه های سیاسی خود استفاده کرد و به جمهوری دومینیکن حمله کرد تا آن را داخل حوزه نفوذ خود نگاه دارد.
ریچارد نیکسون، جنگ ویتنام را ادامه داد ، در حالی که بعد از گذشت بیش از یک دهه جار و جنجال سیاسی، بیهودگی این جنگ بر همگان ثابت شده بود و در نهایت در سال 1975 این جنگ با پیروزی کره شمالی به پایان رسید.
او نابخردانه این جنگ را به کامبوج و لائوس کشاند. تقریبا 25 هزار سرباز آمریکایی به دلیل یک اشتباه سیاسی نیکسون در هندوچین جان خود را از دست دادند. در حال حاضر، ویتنام روابط تجاری عادی و برجسته ای با آمریکا دارد و یکی از متحدان آنسوی اقیانوس آرام آمریکا محسوب می شود. آمریکا هم از منافع دریایی این کشور علیه چین در دریای چین جنوبی حمایت می کند. نیکسون همچنین هدایت سرنگونی سالوادور آلنده به نفع ژنرال آگوستو پینوشه، دیکتاتور جنایتکار را به عهده گرفت. هنری کیسینجر، مشاور امنیت ملی او، از این مداخله غیر قانونی و ضد دموکراتیک دفاع کرد و اظهار داشت که نباید اجازه داده شود، شیلی به دست مارکسیست ها بیفتد و مردم این کشور را افرادی بی مسئولیت خواند.
جیمی کارتر، هم گول زبیگنیو برژینسکی، مشاور امنیت ملی خود را خورد و مجاهدین افغان را برای مخالفت علیه اتحاد جماهیر شوروی مسلح کرد. یک تلاش کوته فکرانه که در نهایت منجر به بروز 11 سپتامبر و تولد القاعده شد.
در کارنامه رونالد ریگان نیز حمله به گرانادا، رویداد مربوط به تفنگداران دریایی آمریکا در لبنان و اشتباه ایران کنترا بود.
جورج بوش پدر نیز برای بازگرداندن خاندان آل صباح در کویت، به عراق حمله کرد. او همچنین نیروهای آمریکایی را در عربستان سعودی مستقر کرد و خوراک تبلیغاتی خوبی برای اسامه بن لادن برای تدارک حملات یازده سپتامبر فراهم کرد.
ویلیام جفرسون کلینتون، موسوم به بیل کلینتون نیز جنگ هایی در سومالی، بوسنی و کوزوو به راه انداخت که هیچ ارتباطی با امنیت ملی آمریکا نداشت و این مداخله تنها باعث شد که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه از آن برای توجیه الحاق کریمه به خاک خود استفاده کند.
جورج بوش هم احمقانه به عراق حمله کرد و این حمله نتیجه ای جز قدرتمند شدن ایران در این کشور و انتقام از صدام حسین و خانواده اش نداشت. او همچنین جنگ در افغانستان را که از طرح های بعد از یازده سپتامبر او بود با امید به برقراری دموکراسی در این کشور بدون فراهم کردن زمینه سیاسی آن ادامه داد.
اوباما نیز در اقدامی بر خلاف قانون اساسی، جنگی علیه لیبی به راه انداخت، با وجود این که لیبی از سلاح های کشتار جمعی و حمایت از تروریسم بین المللی دست برداشته بود. او همچنین به برخی از جنگ ها در افغانستان، عراق، سوریه، یمن و علیه (گروه تکفیری صهیونیستی) داعش ادامه داد. او حتی زمینه را برای بروز جنگ علیه چین بر سر مناقشه دریای چین جنوبی فراهم کرد. او همچنین در نسل کشی های سودان جنوبی به نوعی نقش داشت.