به گزارش خبرگزاری صداوسیما؛ فرهنگ کارآفرینی از خانواده تا دانشگاه ها باید توسعه یابد و در برخی کشور مانند سوئد در مهد کودک ها نیز موضوع کارآفرینی با شیوه های کودکانه اموزش داده می شود.
امروز ششم مرداد ، روز ملی کارافرینی است
* فراتر از اشتغال
کارآفرینی فراتر از ایجاد اشتغال و تولید صرف است و روندی پایدار محسوب می شود که هنر اقتصادی و دانش و مهارت را هم تقویت می کند و ارزش ان پایان ناپذیر خواهد بود.
در تولید ملی کارآفرینان در خط مقدم جبهه اقتصادی هستند و با ساماندهی قیمت و کیفیت در رقابت با کشورهای سازنده می توانند رقابت پذیری کالاهای ما را در جهان بیشتر می کنند.
در دهه های اخیر در دنیا کارآفرینی و کارآفرینان با شدت بیشتری مطرح شده و توسعه یافته است و کارافرینان هنر تقبل و مدیریت ریسک ها در حوزه های صنعتی، خدمات و کشاورزی را دارند و به توسعه کسب و کار می پردازند و کارآفرین فردی است که وارد این فضا می شود و ریسک پذیری بالا و قدرت تجزیه و تحلیل بیشتری دارد و با شناخت نیازهای جامعه بموقع اقدام می کند.
کارآفرینی با ایجاد اشتغال تفاوت هایی دارد ویکی از محصول های کارآفرینی ایجاد شغل است و باید توسعه اموزش های سواد اطلاعاتی برنامه ریزی شود و در جامعه کارآفرین ، افراد برای دیگران هم فرصت سازی می کنند و موقعیت آفرین و ارزش آفرین هستند.
هر اندازه جامعه اطلاعاتی قوی تری داشته باشیم می توان انتظار داشت پدیده کارآفرینی و کسب و کارهای جدید بیشتر شود.
رشد و توسعه اقتصادی عالی ترین نماد نشاط سرزمین های انسانی است و بالاترین شاخص هوشمندی محسوب می شود.
هر جامعه و کشوری دارای منابع و مختصات گسترده ای از ارزش های تولید است که به طور نهفته در درون خود حفظ کرده است و مدیران و راهبران اقتصاد سیاسی تلاش می کنند تا این فرصت ها و استعدادهای بالقوه را به داراهایی ها و ثروتهای واقعی و عینی تبدیل کنند.
فاصله بالقوه تا بالفعل با پدیده ای به نام کارافرینی و توسعه کارهای موثر برای تولید کالا و خدمات طی می شود که دارای حداکثر ارزش افزوده و بالاترین سطح تقاضا در درون سرزمین ملی و جهانی است .
به اعتقاد کارشناسان هر گونه تحولات اقتصادی و اجتماعی محصول نوعی کارافرینی است که در زمان و مکان مناسب خلق می شود.
اما کارافرینی شامل کاری است که به ایجاد ارزش افزوده منجر می شود و هر تلاشی که به ارزش افزوده منجر نشود کارافرینی محسوب نمی شود بلکه از ان به عنوان اشتغال کاذب یا کار بی اثر نام می برند که پدیده ای ضد اقتصادی محسوب می شود.
متاسفانه اقتصاد کشورهای در حال توسعه و عقب مانده در عمده بخش های اقتصادی کشاورزی و
صنعتی و فعالیت های سنتی و خدماتی این معضل بیشتر به چشم می خورد.
باید از این معضل رها شویم تا به رشد و توسعه واقعی اقتصادی برسیم .
کارافرینی و شناخت کالبد سرزمینی و جمعیتی ان امروزه یکی از ضروت های اقتصادی کشور است تا به پرسش تاریخی توسعه نیافتگی اقتصاد کشور پاسخ مطمئن دهد.
کارافرینی را می توان موثرترین کار در مسیر استخراج ارزش افزوده ارزیابی کرد و تلاش برای ایجاد فرصتهای اشتغال موثر برجسته ترین رویکرد و محصول کارفرینی است .
کارآفرینیموتور محرکه رشد اقتصادی در کشورها است و آموزش کارآفرینی در اقتصاد کشورها تاثیر مثبتی بر اشتغال و کاهش بیکاری دارد.
کارآفرینی به فعل درآوردن قابلیتهای بالقوه در انسان است به طوری که با آموزش قابلیت های کارآفرینی میتواند در بسیاری از انسان ها افزایش یابد.
کارافرینان در واقع سربازان اقتصادی کشورها در مبازره به عقب ماندگی و رفع موانع توسعه یافتگی هستند و دولتها هم وظیفه دارند زمینه توسعه کارافرینی را در درون سرزمین اصلی و مجازی فراهم اورند.
در اقتصاد ایران نیز در سال های اخیر تلاش های خوبی برای توسعه کشور و ایجاد زمینه های اشتغالزایی وکارافرینی انجام شده است و دولت هم رویکرد جدی به سمت احیای اقتصاد واقعی ایران از طریق کارافرینان در پیش گرفته است.
اما بررسی سیاست های دولت نشان می دهد که عمده این تلاشها برگسترش اشتغال به جای کارافرینی متمرکز بوده است.
* همگرایی همه بازارهای اقتصادی
کارافرینی موقعی توسعه می یابد که همه بازارهای اقتصادی کشور مانند بازار پول/ کار/ کالا و سرمایه و الگوی مصرف و تولید در کشور" پیش بینی پذیر " باشند و شهروندان اقتصادی بتوانند کردارها و رفتارهای خود را متناسب با اینده قابل پیش بینی ، تنظیم و اجرا کنند.
کارافرینی با اینده پژوهی هدفمند و قابل اطمینان می تواند توسعه یابد و دولت باید تصدی های خود را رها کند و با مدیریت نظارتی قدرتمندتر فضا را برای نقش افرینی متغیرهای واقعی اقتصادی و مکانیسم قیمت ها فراهم کند.
در اقتصادی که به شدت دولتی است و فرمان تخصیص منابع عمدات در اختیار دولتمردان است کارافرینان که نمایندگان شایسته و کارامد بخش های غیر دولتی هستند نمی توانند ثروت افرینی کنند.
البته با افزایش هوشمندی اقتصاد سایسی کشور و رویکردهای حمایت دولت از تولید به ویژه صنایع کوچک و حمایت از صادرات غیر نفتی امید می رود که بستر خوبی برای رشد کارافرینی فراهم شود به ویژه با ساماندهی مذاکرات هسته ای با غربیها.
با ارز پولی کشور هم باید خود را برای کاهش هزینه تمام شده خدمات و کالاهای پولی اماده کند و تلاش شود به همه تقاضاهای پولی و تسهیلاتی به صورت لحظه ای پاسخ مطمئن دهد.
طرح کاهش نرخ سود تسهیلات بانکی که با مقاومت شبکه بانکی و بانک های خصوصی مواجه شده است اگر به خوبی اجرا شود به گسترش زمینه های کارافرینی در اقتصاد ایران کمک خواهد کرد.
گسترش بازار پولی ایران و مدیریت لحظه ای در این بازار و جذب هدفمند نقدینگی و همچنین ایجاد تناسب میان ظرفیتهای اقتصادی کشور و نقدینگی / افزایش ارتباط سیال میان بازار پولی کشور و نهادهای مالی بین المللی و توسعه تعاونی مردم اعتبارات می تواند انگیزه کارافرینان را افزایش دهدو فعالیت انها را سود اور کند.
بازار سرمایه هم باید بتواند چراغ راهنمای پر نور و دقیق تری را به کارافرینان بدهد و شاخص های
ان شخصیت واقعی این بازار را به نمایش بگذارد.
اجرای کامل قانون سازمان بورس و اوراق بهادار کشور می تواند به تحقق این هدف کمک کند.
متاسفانه این بازر همچنان تحت سیطره بخش دولتی و شبکه بانکی و پولی کشور است و بانک محوری همچنان برجسته است.
* ضرورت تربیت کارآفرینان جهان تراز
کارافرینان سیال ترین عوامل اقتصادی هستند که همیشه در حال پرواز می باشند و فقط می توان با ایجاد بستر کارافرینی انها را حفظ کرد و با ناز اقتصاد نمی توان انها را به فعالیت وارد کرد.
این بازار باید با 100 درصد شفافیت فعالیت کند و زمینه هر نوع انحصار در ان از بین برود.
در بازار کالا هم باید نیروی انسانی متخصص و هم تراز با اقتصاد ملی و جهانی تربیت شود و در این زمینه مراکز اموزشی به ویژه اموزش عالی و مراکز فنی و حرفه ای بیشترین رسالت را دارند و باید
با هوشیاری افزون تری تلاش کنند.
بازار کالا مهمترین و حساس ترین بخش اقتصاد ملی برای توسعه کارافرینی است.
نتایج دستاوردهای کارافرینان تولید کالاها و خدمات است و باید بازار کالا از استعداد لازم برای توزیع و فروش این محصولات برخوردار باشد.
در حال حاضر قاچاق کالا به داخل کشور و خارج از کشور مهمترین مانع برای توسعه کارافریتی است و التزام به شی ایجاد می کند به لوازم ان هم التزام داشته باشیم .
اگر خواهان توسعه کارافرینی هستیم باید همه پیش نیازهای ان را در بازارهای اقتصادی تامین کنیم.
یکی از مهمترین بستر ها برای گسترش کارافرینی توسعه صنایع کوچک است .
* کارآفرینی پادزهر بیکاری
اشتغال به معنی ترکیب عوامل تولید سخت و نرم تولید است که به ایجاد ارزش افزوده منجر می شود.
اشتغال موقعی ایجاد می شود که عوامل تولیدی شناسایی و در ساختاری هدفمند ترکیب شود.
کارآفرینی تنها راه و بهترین شیوه برای ایجاد اشتغال می باشد و حمایت و همکاری همه جانبه با کارآفرینان می تواند به ایجاد اشتغال و رفع بیکاری در کشورکمک کند.
اشتغال زایی نباید مقطعی و محدود زمانی باشد و کارآفرینان در بخشهایی برنامه ریزی می کنند که سازگار با علایق و نیازمندی های منطقه است و باعث اشتغال پایدار می شود.
امروز در تمام دنیا دولت ها متوجه شده اند که خودشان نمی توانند توسعه و رشد ایجاد کنند بنابراین دولت ها در جهان سیاست هایی اجرا می کنند که در کشورشان کارآفرینان رشد و نمو پیدا کنند یعنی بخش خصوصی را رشد و توسعه می دهند تا فضای کسب و کار ایجاد شود .
* ظرفیت کارفرینی چقدر است؟
بنابراین ظرفیت کارافرینی را می توان با ظرفیت اشتغال زایی در درون یک اقتصاد هم سنجی کرد.
ظرفیت اشتغالزایی هم معادل تمام فرصت هایی است که در مختصات پنجگانه سرزمین یعنی طول / عرض/ فضا و زیرزمین و زمان و همچنین جغرافیای جمعیتی ان برای ایجاد ارزش افزوده و روت وجود دارد. به همین اندازه هم می توان ظرفیت کارافرینی ایجاد کرد.
امروزه اقتصاد ایران در همه زیربخش های کشاورزی شامل دامداری/ زراعت/ جنگل و مرتع/ اب و خاک/ شیلات/ ابخیزداری/ باغداری/ تحقیقات کشاورزی/ شبکه توزیع/ صنایع تبدیلی و بازرگانی خارجی و در همه زیربخش های صنعتی شامل صنایع معدنی/ خودروسازی/ کشاورزی/ ماشین الات/ صنایع فلزی/ نفت و گاز و پتروشیمی/ و صنایع خدماتی و الکترونیکی و همچنین اقتصاد دانایی محور از فرصت ها و مزیت های خوبی برای توسعه و اشتغالزایی برخوردار است و درای ظرفیت کارافرینی است.
فقط در زیربخش تولیدی شیلات و با تکیه بر 400هزار منبع ابی داخلی قابل فعالیت های شیلاتی می توان تا دو میلیون فرصت شغلی ایجاد کرد و کار افرید.
برای توسعه فرهنگ کارافرینی باید مهارت کار کردن از خانواده و مدرسه به نسل جوان کشور
اموزش داد.
یکی از موانع تولید/ سرمایه گذاری و کارافرینی را نشناختن استراتژی مزیت ها و ظرفیتهای کشور است. صنعت نفت/ گاز/ پتروشیمی/ کشاورزی/ صنایع غذایی/ صنعت گردشگری/ حمل و نقل و ترانزیت با تمام پیوندهای پسین و پیشین می توانند بهانه ای برای کارافرینی باشند برای اینکه هنوز ارزش افزوده قابل قبولی از انها تولید نکرده ایم.
دانش اموختگان با ورود به بازار کار نباید منتظر شغل اماده باشند بلکه با استفاده از فرصت های بالقوه موجود شغلی/ شغل افرینی کنند.
فرصتها و منابع موجود در مناطق روستایی کشور زیاد است و باید از انها بهره برداری شود.
در این زمینه باید همه سیاست ها را بر جذب فارغ التحصیلان رشته های علوم کشاورزی و مدیریتی و اقتصادی متمرکز کنیم .
اشتغال و کارآفرینی در مناطق روستایی با شناسایی و اجرای طرحهای کوچک و زود بازده در مناطق روستایی/ ارایه خدمات آموزشی و مشاوره ای و تامین منابع مالی و امکانات قابل توسعه است.
باید به ایجاد اشتغال توجه شود تا مشکل بیکاری جوانان که امروز به مهمترین مشکل کشور تبدیل شده است برطرف شود.
اما آیا دولت باید بیکاران را جذب کند و برای آنها ایجاد اشتغال کند آیا به غیر از دولت و بخش دولتی از راه های دیگری نمی توان برای جوانان کار ایجاد کرد ؟
یکی از افت های توسعه بازار کار حضور غیر هدفمند دولت است که با گسترش تصدی های اقتصادی مفید و غیر مفید و ضروی و غیرضروری / توسعه کارافرینی را با شکست مواجه کرده است.
به اعتقاد کارشناسان و متخصصان در شرایط فعلی کشور بهترین روش ایجاد اشتغال و حل مسئله بیکاری توسعه و گسترش فرهنگ کارآفرینی در جامعه است زیرا یکی از علل اصلی رشد نرخ بیکاری در کشور ما توسعه نیافتگی فرهنگ کار و کارآفرینی در جامعه است و اینکه مردم و حتی تحصیلکرده ها و فرزندان خانواده های متمول هم دنبال این هستند که ازطریق بخش دولتی کسب و کاری برای خود ایجاد کنند.
تجربه کشورهای گوناگون جهان به خصوص در سال های اخیر نشان می دهد که اقتصاد دولتی و حکومتی در هیچ کشوری سرانجام خوشی ندارد و در بیشتر کشورها نه تنها با شکست روبرو شده بلکه یکی از عوامل اصلی فسادهای مالی و حتی اخلاقی در آن جوامع بوده است.
در دهه های اخیر کشورهایی که اقتصاد آنها به صورت دولتی اداره می شد ناچار شدند سیستم اقتصادی خود را متحول و دگرگون کنند و به جای پافشاری روی اقتصاد دولتی به سایر بخش های اقتصادی مانند بخش خصوصی و بخش تعاونی توجه بیشتر نمایند.
در اقتصاد ایران هم این چالش باعث شد سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسای ابلاغ شئد و با اجرای کامل ان می توان به ایجاد // نهضت کارافرینی// در اقتصاد کشور که به معنی استفاده از حداکثر توان بخش های غیر دولتی است امیدوار بود.
از طرف دیگر با گسترش روند جهانی سازی اقتصاد که ایران هم از مشتریان ان است باید تقاضای های ایجاد شده در درون هر اقتصادی به سرعت با تقاضای مناسب پاسخ داده شود.
این کار از عهده دولت تاجر بر نمی اید.
در این عرصه فقط کارفرینان جهان تراز می توانند به سرعت تقاضاهای را با عرضه موثر ترکیب کنندو برنامه ریزی اقتصاد دولتی در این نظام کارایی نخواهد داشت چون فاصله کشف تقاضا در عرصه ملی و بین المللی با عرضه موثر کالا و خدمات خیلی زیاد است و باعث از دست رفتن فرصتهای می شود مگر اینکه این کالاها و خدمات انحصار طبیعی و جغرافیایی باشد که ان هم باید به سرعت تامین شود.