پخش زنده
امروز: -
هزینه نظامی و تسلیحاتی آمریکا به سالانه یک و نیم تریلیون دلار رسیده و جنگ به سیاست دائمی آمریکا تبدیل شده است.
به گزارش واحد مرکزی خبر به نقل از شبکه تلویزیونی پرس تی وی، آمریکا هزینه های زیادی برای بخش نظامی و تجهیزات و تسلیحاتش اختصاص می دهد.
براوردها نشان می دهد آمریکا سالانه حدود یک و نیم تریلیون دلار برای این بخش هزینه می کند که حدود دو ممیز سه دهم درصد از کل تولید ناخالص جهانی است.
علت اصلی این رویکرد آمریکا آن است که اقتصاد و سیاست این کشور مبتنی و درگیر جنگ دائمی است. آمریکا همواره باید در وضع جنگی باشد یا جنگ افروزی کند تا اقتصادش حیات داشته باشد.
بحران اقتصادی دهه هزار و نهصد و سی دیدگاه آمریکا را درباره اقتصاد این کشور کاملا تغییر داد. مردم آمریکا با بروز این بحران به این جمع بندی رسیدند که نظام سرمایه داری دیگر به درد آنها نمی خورد.
پس از این دوره، جنگ جهانی دوم شروع شد که سبب رونق اقتصادی در آمریکا شد و فرصت های اقتصادی را بوجود آورد. همه کسانی که در جنگ به نوعی مشارکت داشتند، از این فضای جدید منتفع شدند.
همین وضع به آمریکایی ها نشان داد، جنگ می تواند سبب تقویت اقتصاد کشور و فرصت های شغلی شود. بر این اساس بود که اقتصاد جنگ شکل گرفت و استدلال شد که حتی در زمان صلح باید هزینه های نظامی بالا باشد. نتیجه این وضع رشد مجموعه نظامی-صنعتی در داخل آمریکا بود. کار به جایی رسید که دووایت آیزن هاور درباره این مسئله به شدت هشدار داد.
او در نطق پایانی خود به هنگام وداع با ریاست جمهوری آمریکا، به شدت از این مسئله ابراز نارضایتی کرد. اما وضع آمریکا به صورتی شده بود که جنگ بخشی دائمی از اقتصاد آمریکا شد.
شرکت های بزرگی از قبیل جنرال موتورز به نقش آفرینان اصلی در این مجموعه تبدیل شدند بطوریکه به ساخت هواپیما و دیگر تجهیزات و تسلیحات نظامی روی آوردند. به هرحال ، یک نکته دیگر کاملا قطعی شده است و آن اینکه اقتصاد آمریکا، اقتصاد جنگی شده است و دیگر به اقتصاد غیرنظامی بازنخواهد گشت. اقتصاد جنگی آمریکا برای ادامه حیات به جنگ یا خطر جنگ نیاز دارد. به همین علت است که همواره گفته می شد دشمن و خطر متوجه آمریکا است. جنگ های متعدد آمریکا موید همین نکته است.
در فاصله سالهای هزار و نهصد و چهل و هشت تا هزار و نهصد و نود و یک، آمریکا درگیر جنگ سرد بود . در این دوران، برجسته سازی خطر کمونیسم و شوروی سابق سبب شده بود بستری برای رشد صنایع نظامی آمریکا و اقتصاد جنگ فراهم شود.
جنگ سرد مبتنی بر همین تصور خطر و تهدید بود. رقابت تسلیحاتی نتیجه این تبلیغات بود. برهمین اساس بود که ماهواره اسپوتنیک شوروی سابق به فضا پرتاب شود که برای تحقیقات درباره موشک های بالستیک قاره پیما بود. آمریکا نیز به ساخت گسترده موشک های کروز و زیردریایی های هسته ای و هواپیماهای جنگی پیشرفته مبادرت کرد. درنهایت هم جنگی رخ نداد اما هزینه بسیار سنگینی در این دوره صرف شد.
کل هزینه جنگ سرد سیزده تریلیون و یکصد میلیارد دلار بود. به عبارت دیگر، در این دوره به صورت متوسط هر سال دویست و نود و هشت میلیارد و پانصد میلیون دلار هزینه جنگ شد.
در ادامه همین رویکرد پس از جنگ سرد بود که تهدیدها و خطرهای دیگری به صورت ساختگی مطرح شد. پروژه هراس از ایران و ایران هسته ای نیز دقیقا با همین هدف مطرح شد. اما همانطور که گرت پورتر نویسنده محقق آمریکایی گفته است، این خطر ساختگی بوده است. براساس همین رویکرد، آمریکا به فروش گسترده تسلیحات به کشورهای منطقه خاورمیانه مبادرت کرده و کوشیده است کشورهای مختلف اطراف ایران را به انواع تسلیحات پیشرفته مجهز کند. البته در این زمینه همواره این نکته مدنظر بوده است که اسرائیل از نظر تسلیحاتی و تجهیزات نظامی بر طرف های دیگر برتری داشته باشد.
در این میان باید به هزینه نظامی نظامی آمریکا از زمان یازده سپتامبر نیز توجه داشت. از آن تاریخ بودجه پنتاگون هشتاد درصد افزایش یافته و هزینه های نظامی و حوزه امنیتی آمریکا به هفت تریلیون و ششصد میلیارد دلار رسیده است.
حالا نیز آمریکا در ادامه سیاست جنگ دائمی و اقتصاد مبتنی بر جنگ، از خطر گروه موسوم به دولت اسلامی عراق و شام (داعش) سخن می گوید. متحدان باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا گفته اند مبارزه با تروریسم که از یک دهه پیش شروع شده است دست کم یک دهه دیگر به طول خواهد انجامید.
عناصر کلیدی حزب دموکرات آمریکا از جمله هیلاری کلینتون وزیر امورخارجه سابق این کشور معتقدند جنگ بی پایان، دکترین رسمی آمریکا است.
ارتش آمریکا در حال حاضر در هفتاد و چهار کشور حوزه خاورمیانه و آفریقا به شکل های مختلف درگیر و فعال است.
درواقع، جنگ های کثیف و بی پایان بخشی از سیاست دائمی آمریکا شده است. نیروهای ویژه آمریکایی که از سال هزار و نهصدو هشتاد تشکیل شده اند در شمار متعددی از کشورهای جهان عملیات انجام داده اند. آنها به اقداماتی ازقبیل ربودن افراد و اقدامات یکجانبه مبادرت می کنند.
یکی ازکارهایی که این نیروها انجام می دهند برون سپاری اینگونه اقدامات به جنگ سالاران محلی و نامگذاری آنها با عنوان ، اسلامگرایان افراطی است تا ازاین طریق، کار به صورت دیگری پیگیری شود.