پخش زنده
امروز: -
در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹، مجلس شورای ملی ایران قانونی را به تصویب رساند که بر اساس آن صنعت نفت کشور را ملی اعلام کرد. این تصمیم نه تنها در اقتصاد ایران تحولی ایجاد کرد، بلکه تأثیرعمیقی بر روابط بینالملل و سیاست داخلی کشور گذاشت.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما از لندن، اوایل قرن بیستم پس از کشف نفت در شهر مسجدسلیمان ایران، ویلیام ناکس دارسی، با حمایت دولت انگلیس شرکت نفت انگلیس و ایران را برای بهره برداری از منابع نفت ایران تاسیس کرد.
دولت انگلیس بوسیله شرکت نفت انگلیس و ایران سهم ناچیزی از درآمدهای نفتی را به ایران میپرداخت در حالی که سود سرشاری به انگلستان میرسید. افزایش آگاهی مردم به ویژه از سوی علما و شماری از سیاستمداران زمینه را برای ملی کردن صنعت نفت فراهم کرد.
محمد مصدق و آیتالله کاشانی از نخستین شخصیتهایی بودند که به طور علنی از ملی شدن صنعت نفت حمایت کردند. آیت.. کاشانی این حرکت را نه تنها یک مطالبه اقتصادی، بلکه مبارزهای ضد استعماری علیه سلطه انگلیس در ایران میدانست. او با نفوذ مذهبی و جایگاه مردمی که داشت نقش مهمی در بسیج مردم برای حمایت از جنبش ملی شدن نفت ایران ایفا کرد.
آیت ا... کاشانی در این باره می گوید: در پنجاه سال اخیر که انگلیسیها مسلط بر نفت بودند، مداخلات ناروایی در تمام شئون سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور داشتند.
طرح ملی شدن نفت ایران پس از سالها تلاش ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ هجری شمسی در مجلس شورای ملی ایران تصویب شد. ۳۸ روز بعد محمد مصدق به نخست وزیری رسید و اجرای این قانون را در اولویت کار خود قرار داد.
دکتر محمد مصدق در این باره می گوید: امروز یکی از ایامی است که شما هموطنان میتوانید صفحهای جدید و مقدس در حیاط اجتماعی و اقتصادی خود باز کنید.
تصمیم ایران برای ملی کردن صنعت نفت، خشم و نگرانی انگلیس را که سالها با پرداخت بهای ناچیز از منابع نفت ایران به عنوان شریان مهم توسعه اقتصادی این کشوربهرهمند بود برانگیخت.
جکسون معاون رئیس هیئت مدیره شرکت نفت انگلیس و ایران و نماینده دولت انگلیس در مذاکرات بر سر ملی شدن صنعت نفت ایران میگوید: دولت ایران دولت افراطی است که فقط در فکر قطع منافع انگلیس است و به کمتر از آن رضایت نمیدهد.
او میافزاید: خواسته ما این بود که ملی شدن نفت ایران منافع ما را در بر داشته باشد.
حکومت انگلیس نه تنها پروندهای علیه ایران در دادگاه بینالمللی لاهه گشود که البته در تضییع حق ایران ناکام ماند، بلکه نخستین تحریمهای اقتصادی و نفتی علیه ایران را در تاریخ معاصر به نام انگلیس به ثبت رساند و فشار اقتصادی شدیدی به ایران وارد و تلاش کرد با ترفند شوروی هراسی آمریکا را از بی طرفی خارج و با خود همراه کند که موفق شد. دولت انگلیس همزمان تبلیغات منفی علیه ایران را در محافل سیاسی و رسانههای این کشور رواج داد که بی بی سی نقش بارزی در این ماجرا داشت.
جیم کوران تحلیل گر سیاسی ایرلندی در این باره گفت: برغم این واقعیت که آمریکا و بریتانیا برای سرنگونی دولت منتخب دموکراتیک محمد مصدق کودتا کردند. آنها سعی کردند وانمود کنند که ایران، دارای ملت بدی است.
دولت انگلیس که نمیتوانست از منافع سرشاری که در ایران داشت چشم پوشی کند، علاوه بر تحریمهای اقتصادی در پی دسیسه چینی برای اختلاف افکنی و سرنگونی دولت مصدق بود که منافع ملت ایران را بر منافع انگلیس ترجیح داد.
استیون بل تحلیل گر سیاسی در انگلیس در این باره گفت: اگر مردم انگلیس بیشتر از تاریخ روابط ایران و انگلیس آگاه بودند، دیدگاه بسیار انتقادیتری نسبت به آنچه دولت انگلیس امروز میگوید، میگرفتند.
همزمان اختلافات مصدق با آیت ... کاشانی بر سر سیاست خارجی و دادن نقش بیشتر به مجلس به ویژه در سالهای پایانی سبب تضعیف جبهه متحد داخلی شد و در نهایت زمینه را برای نفوذ و کودتا فراهم ساخت.
در حالی که این جا در بریتانیا همه چیز را ملی کردند، ایران را به خاطر ملی کردن منابع خود، شیطان جلوه دادند. این یک سیاست قدیمی است که دولتهای تاریخ بریتانیا نه تنها علیه ایران، بلکه علیه بسیاری از کشورهای دیگر اعمال کردهاند.
در این شرایط حکومت انگلیس که فرصت را برای دست یابی به اهداف خود مناسب دید توسط سازمان جاسوسی خود (MI۶)، و سازمان جاسوسی آمریکا (CIA) کودتایی را با همکاری عوامل داخلی علیه دولت قانونی ایران شکل دادند و دولت مصدق را که امید داشت آمریکا در این ماجرا طرف دولت قانونی و مردم ایران را بگیرد سرنگون کردند.
در قرن گذشته، دولت انگلیس دو بار به ایران حمله و آن را اشغال کرد و مسئول دو قحطی بزرگ در ایران بود. انگلیس همچنین در دو کودتای بزرگ در ایران طراحی و در آن شرکت کرد و در قرن فعلی، همانطور که گفتم، تحریمها و محاصره را حفظ کرده است؛ بنابراین اگر این تاریخ واقعاً توسط رسانههای انگلیس بررسی شود، ما انگلیسیها بیش از پیش شرمنده میشدیم. دائماً به ما گفته میشود که باید به بریتانیایی بودن افتخار کنید، اما ما برخی از بخشهایی از تاریخ خود را که نگاه نمیکنیم چیزی برای افتخار کردن پیدا نمیکنیم، برعکس، تاریخ ما کاملاً شرمآور است.
پس از سرنگونی دولت محمد مصدق با کودتا، قرارداد کنسرسیوم جدیدی امضا شد که مجدداً بخش مهمی از صنعت نفت ایران به شرکتهای خارجی از جمله شرکتهایی که دستشان با ملی شدن صنعت نفت ایران کوتاه شده بود با کمی تغییر واگذار شد.
آمریکا و بریتانیا در حال حاضر هم از ابزار تحریم علیه کشورهایی که مخالف سیاستهای امپریالسیتیاند استفاده میکنند تا آنها را منزوی کنند.
برای درک نقش نفت ایران در توسعه انگلیس به ویژه پس از ضربههای مهلک جنگ جهانی دوم کافی است به آمار و ارقام تاریخی نگاه کنیم. در دهههای ابتدایی قرن بیستم، بیش از نود درصد از نفت مصرفی انگلیس از منابع ایران تأمین میشد. این موضوع نهتنها شرکت نفت انگلیس و ایران را که بعدها به بیپی تغییر نام داد به یکی از ثروتمندترین شرکتهای نفتی زمان خود تبدیل کرد، بلکه به عامل کلیدی در قدرت اقتصادی و نظامی انگلیس نیز مبدل شد. سود سرشار ناشی از تاراج نفت ایران، سرمایهگذاری در پالایشگاهها، زیرساختهای حملونقل و توسعه بازارهای جدید را برای این شرکت ممکن کرد.
امروزه شرکت نفتی بریتیش پترولیوم هشتمین شرکت نفتی بزرگ جهان است. سود این شرکت در سه سال گذشته به بیش از پنجاه میلیارد دلار رسیده است. منابع غربی اذعان میکنند ریشه قدرت و ثروت این شرکت بزرگ نفتی سود سرشار ناشی از سالها استفاده از منابع نفت ایران با پرداخت بهای ناچیز بود.
اظهارات:
۱ – آیت الله کاشانی – شخصیت حامی ملی شدن نفت ایران
۲ – محمد مصدق – نخست وزیر حامی ملی شدن نفت ایران
۳ – جکسون – نماینده دولت انگلیس در مذاکرات ملی شدن نفت ایران
۴ – جیم کوران – تحیل گر سیاسی ایرلندی
۵ – استیون بل – تحلیل گر سیاسی انگلیسی
۶ - جیم کوران – تحیل گر سیاسی ایرلندی
۷ - استیون بل – تحلیل گر سیاسی انگلیسی