پخش زنده
امروز: -
در حالی که ایران روز به روز پیرتر میشود، روزانه هزار کودک ایرانی، با سقط جنین، موهبت نفس کشیدن را از دست میدهند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز یزد، او یک زن و یک مادر است. مادر ۲ فرزند. نامش الهام است. با الهام در انجمن اولیا و مربیان مدرسه آشنا شدم آنهم وقتی صحبت از شیرینی فرزندان و حال و هوای زندگیهای امروزی شد، حرف هایش همه از سر ناامیدی بود. داستان زندگی اش سوالاتم را بیشتر کرد، نه از سر کنجکاوی بلکه از سر کمک به مادری که این روزها حال و روز خوشی ندارد.
گوشهی دنج و خلوت حیاط مدرسه را یافتیم و صحبتمان گل کرد. آنچه مینویسم یک داستان واقعی است از یک زندگی. الهام و احمد ۱۰ سالی هست که با هم ازدواج کردهاند. الهام ۲۷ سال دارد و احمد هم ۳۰ سال. دختر دایی و پسر عمهاند. احمد فوق دیپلم برق دارد و بعد از سربازی در یکی از کارخانههای کاشی یزد مشغول به کار شده است. الهام هم کارهای هنری را بر ادامهی تحصیل ترجیح میدهد، خیاطی یاد میگیرد و در کنارش گلدوزی و سرمه دوزی. کار و بارش رونق گرفته است و حتی از تولیدیها هم سفارش کار دارد.
الهام، بارداری اولش را در سن ۲۰ سالگی تجربه میکند. با تولد عاطفه، زندگی شان هر روز پرانرژیتر و شاداب از قبل میشود. الهام در کنار خانه داری و فرزند داری، دستی بر آتش خیاطی هم دارد. روزگار به خوبی میگذرد که قاب زندگی شان با آمدن امیررضا رنگیتر هم میشود.
بله، روزگارشان بر وقف مراد است تا اینکه بعد از ۵ ماه از تولد امیررضا، الهام متوجه بارداری سومش میشود. خبری که برای الهام و احمد شوکه کننده است. از یک طرف خرج و مخارج زندگی و از طرف دیگر نوزادی امیررضا و حرف و حدیث مردم و یک بارداری ناخواسته. مگر فکر و خیال امان میدهد، خوشحالی آمدن یک فرزند دیگر به کابوسی تلخ برای این پدر و مادر تبدیل شده است. کمردردهای مزمن و ویارهای شدید تا بی اشتهایی و حالت تهوع. دردهایی که به درد الهام اضافه میکند.
در یکی از شبهای زمستانی الهام و احمد تصمیم میگیرند که بچه را سقط کنند، آنهم با داروهای گیاهی و دم کردهی زعفران. چند روزی میگذرد، اما جنین سقط نمیشود. احمد از داروخانه قرص میگیرد و الهام در سه ماهگی بارداری ش با مصرف دارو، جنین را سقط میکند...
گفتههای الهام ادامه پیدا میکند، در حالی که اشک در چشمانش نشسته و غبار غم بر چهره دارد میگوید: از آن شب لعنتی، افسردگی به سراغم آمد. واکنشهای آشفتهای همراه با خشم، درد و نفرت نسبت به خودم داشتم.
الهام حرفش را ادامه میدهد: اکنون حال روحی مساعدی دارم، حداقل بهتر از چند ماه قبل. اما رفتار مادریام با سقط سومین فرزند، تغییر کرده و حالا نه میتوانم به درستی برای عاطفه و امیررضا مادری کنم و نه از کردهی خود خوشحالم...
آمار نگران کنندهی سقط جنین
سقط جنین، واقعیت تلخی که این روزها، افزایش آن نگران کننده شده است. آمارها در ایران ضد و نقیض است، اما آنگونه که رئیس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت چند ماه پیش اعلام کرد روزانه ۱۰۰۰ نفر در کشور سقط جنین میکنند. بطور میانگین سالانه بیش از ۳۵۰ هزار سقط که از این تعداد تنها حدود ۱۰ تا ۱۲ هزار سقط با مجوز قانونی و از سوی پزشکی قانونی انجام میشود.
بر اساس اعلام وزارت بهداشت بیش از ۸۰ درصد سقط جنینهای غیرقانونی در خارج از مراکز درمانی و عمده آنها در خانهها و از طریق قرصهای خونریزیدهنده صورت میگیرد.
این آمار در استان یزد هم تکان دهنده است. بر اساس آنچه مدیر مرکز مردمی "نفس" در استان یزد اعلام میکند روزانه ۲۰ جنین در استان یزد سقط میشوند یعنی در سال آماری حدود ۷ هزار و ۳۰۰ سقط جنین!
آقای احسانی میگوید: مطالعاتی که کارشناسان ما انجام دادهاند، از سقط ۶۰ درصدی در منزل حکایت دارد و ۴۰ درصد سقطها نیز در سایر مراکز و به واسطه مراکز زیرزمینی و فروش دارو انجام میشود.
او میافزاید: بر خلاف باور عموم که همیشه انگشت اتهام در سقط را به سمت مادران میگیرند، تحقیقات نشان میدهد ۶۵ درصد سقطها با رضایت زوجین انجام میگیرد که بیشتر بصورت استفاده از داروهای شیمیایی و گیاهی و خرید از عطاریها و داروخانه هاست.
در دسترس بودن مطب و دارو برای سقط جنین
خبر این است: «مطب یک متخصص زنان و زایمان در شهر یزد به دلیل وجود داروهای غیر قانونی سقط جنین و تمهید مقدمات انجام سقط، پلمب شد.» خبری که مرا بعنوان خبرنگار کنجکاو میکند تا از نزدیک فعالیت غیرقانونی برخی مطبهای پزشکان و داروخانهها و عطاریها را در پوشش یک مادر باردار دنبال کنم.
پیدا کردن مطب پزشک متخصص زنان و زایمان در گوگل برای سقط جنین در یزد زیاد سخت نیست. تعداد جستوجو بالای ۲۰۰ مطب را نشان میدهد. یکی یکی شروع به تماس میکنم. از ۳۰ تای اول، دو مطب حاضر به سقط میشوند آنهم با شرط و شروط.
نوبت یکی از پزشکان خالی است. با یکی از دوستان باردارم که هفته هفتم بارداری اش را میگذراند قرار میگذاریم و راهی مطب میشویم. صف انتظارمان دو ساعتی به طول انجامید. بالاخره وارد اتاق پزشک شدیم. متخصص زنان و زایمان با دستیارش در اتاق هستند، به همراه دو بیماری که در حال معاینه و سونوگرافی هستند. دقایقی منتظر مینشینیم و از پزشک درخواست میکنیم که اتاق خالی شود.
من خودم را خواهر بیمار معرفی و شروع به شرح حال میکنم. به خانم دکتر میگویم: خواهرم در دوران عقد حامله شده است و از ترس حرف و حدیثهای مردم، میخواهد بچه را سقط کند. پزشک، دوستم را به قسمت سونوگرافی میخواند و با سونوی شکم، میگوید: سن جنین در هفتهی هفتم بارداری و در حال رشد است.
وقتی از خانم دکتر میپرسم "آیا برای سقط کسب رضایت همسر هم لازم دارید؟ "، لبخندی میزند و میگوید: نیازی نیست، سقط جنین در ۷ هفتگی معمولاً با استفاده از روشهای دارویی انجام میشود. در بیشتر موارد، داروهایی مانند میفپریستون و میزوپروستول که باعث توقف رشد جنین و ترشح آن میشوند.
دوستم با نگرانی میپرسد: چه زمانی جنین سقط میشود؟ که خانم دکتر در جواب میگوید: ۲ تا ۲۴ ساعت پس از مصرف قرصهای میزوپروستول، بارداری به اتمام میرسد. هنگام سقط جنین، خونریزی و گرفتگیهایی خواهید داشت که احتمالاً شدیدتر از دوره قاعدگی معمولی شما خواهد بود.
او نام یکی از داروخانههای شلوغ در مرکز شهر یزد و همچنین طریقهی مصرف دارو را روی کاغذ مینویسد و میگوید: اگر پس از مصرف دارو، بارداری ادامه یافت عمل جراحی را در مطب انجام میدهم.
پس از ترک مطب به داروخانه رفتیم و از داروخانه مورد نظر دارو را به راحتی تهیه کردیم آنهم به بهایی ناچیز ...
بله در کنار تخطی و تخلفهای بخشی از جامعهی پزشکی و مامایی، در دسترس بودن داروهای سقط به دلیل نبود مدیریت بازار دارو یکی از عواملی است که در سالهای اخیر، سقط جنین را افزایش داده است.
فعالیت مراکز درمانی غیرمجاز نیز بازار سقط جنین را داغتر کرده است. وقتی در پیام رسان تلگرام و اینستاگرام کلیدواژه #سقط_جنین را جستوجو میکنم چند اکانتی که خود را دکتر زنان معرفی میکنند میگویند: برای سقط جنین بالای ۴ ماه، بین ۳۰ تا ۵۰ میلیون تومان دریافت میکنند، حتی حاضرند با فرستادن ماما در منزل زنان باردار فرایند سقط را انجام دهند.
جرایم، بازدارنده نیست
تبصره ۴ ماده ۵۶ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت میگوید: «چنانچه پزشک یا ماما یا داروفروش، خارج از مراحل این ماده وسایل سقط جنین را فراهم سازند یا مباشرت به سقط جنین نمایند علاوه بر مجازات مقرر در ماده ۶۲۴ قانون مجازات اسلامی، پروانه فعالیت ایشان هم ابطال میشود. تحقق این جرم نیازمند تکرار نیست».
بهمن ماه سال ۱۴۰۲ بود که دادستان کل کشور هم با صدور بخشنامهای خطاب به دادستانهای مراکز استانها بر نظارت جدی در اجرای دقیق قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت تاکید کرد و برخورد قاطع با مراکز غیرمجاز سقط جنین و شبکههای مجرمانه در این حوزه را خواستار شد.
با این حال یکسان نبودن قانون برای همه گلایه کارشناسان را در پی داشته است. خانم قاسمی کارشناس مسئول امور مامایی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد در این باره میگوید: اگر کارشناس مامایی در مرکز خود داروهای سقط را استفاده کند، مطب آن پلمب میشود، اما اگر پزشک متخصص این کار را انجام دهد، برایش قانون اعمال نمیشود.
او میگوید: متاسفانه مشاهده شده پس از اعلام گزارش از مطب برخی پزشکان، حبس تعزیری و جریمه نقدی بریده میشود، اما با دادخواه وکیل در دادسرا، پزشک تبرئه میشود و بعد از چند روز، مطب دوباره شروع به فعالیت میکند. مسئلهای که متاسفانه در موضوع سقط جنین برای کسب درآمد خیلیها تن به این کار میدهند و بازدارندگی هم ایجاد نمیکند.
چرا سقط جنین خطرناک است؟
یکی از مخاطراتی که سلامت مادران را تهدید میکند سقط عمدی جنین است به طوری که سالانه حدود ۲۰۰ هزار مادر در اثر سقط عمدی جنین در دنیا به کام مرگ میروند. به گفته صابر جباری، رئیس اداره جوانی جمعیت و سلامت وزارت بهداشت در سال گذشته ۷ مادر ایرانی بر اثر سقط عمدی جنین جان خود را از دست دادهاند، سقطهای غیرقانونی که بصورت اصولی انجام نشدهاند.
عوارض جسمی سقط جنین بسیار خطرناک است. به گفته مدیر گروه مامایی دانشگاه علوم پزشکی یزد، خونریزیهای شدید، آسیب به دیوارهی رحم، چسبندگی داخلی رحم و خطر نازک شدن دیوارهی رحم از جملهی این مشکلات است که میتواند منجر به ناباروری، کمخونی شدید، و نیاز به تزریق خون شوند.
مهشید بکائی میافزاید: فشارهایی که در حین سقط به رحم وارد میشود، گاهی اوقات به خونریزی داخلی و حتی مرگ مادر منجر شده است. سقط جنین از طریق دستگاه ساکشن نیز باعث نازک شدن دیواره رحم میشود به همین علت اگر هم مادر زنده بماند دیگر نمیتواند باردار شود.
او به عوارض روحی سقط جنین برای مادران هم اشاره میکند و میگوید: از لحاظ روحی، بیش از ۹۰ درصد مادرانی که سقط انجام میدهند، با مشکلات جدی از جمله افسردگیهای شدید، بیخوابی و کابوسهای شبانه مواجه میشوند.
حرمت شرعی سقط جنین
هر سقط جنین میتواند یک نسل کشی باشد. پس باید زوجین بدانند که با سقط هر جنین چه ظلم بزرگی را مرتکب میشوند. این مطلب را حجت الاسلام سیدکاظم مدرسی از اساتید مبرز حوزههای علمیه میگوید و ادامه میدهد: آمار سقط جنین در یزد بالاست، سقطهایی که متاسفانه بالای ۹۵ درصد از روابط مشروع صورت گرفته است.
حجت الاسلام مدرسی میگوید: علاوه بر آثار مادی و معنوی که سقط جنین دارد، هر سقط جنین میتواند یک نسل کشی باشد چراکه به گفته پزشکان سقط جنین ممکن است به نازایی برای همیشه منجر شود. در واقع از بین بردن یک انسان، از بین بردن یک نسل است.
این استاد حوزههای علمیه میگوید: بنابر نظر تمامی فقهای شیعه، انواع سقط جنین از زمان استقرار نطفه در رحم مادر حرام است و این حکم در همه مراحل تطور جنین جاری است. اکثر فقها به استناد آیات قرآن و احادیث امامان شیعه، این عمل را به طور مطلق حرام میدانند. بنابر آیات مختلف قرآن از جمله آیات ۹۳ سوره نساء، ۳۲ سوره مائده، ۱۵۱ سوره انعام و ۶۸ سوره فرقان، سقط جنین یکی از مصادیق قتل نفس به شمار میرود. به نوعی که آیات ۱۵۱ سوره انعام و ۳۱ سوره اسراء به طور ویژه بر حرام بودن کشتن اولاد و فرزندان تأکید دارد و والدین را از کشتن فرزند خود نهی میکند.
سقط جنین و بحران جمعیت
در سالهای اخیر، مسئله کاهش باروری و ضرورت افزایش جمعیت به یکی از مهمترین موضوعات اجتماعی و اقتصادی تبدیل شده است. آخرین برآوردهای مرکز آمار ایران تا تاریخ هجدهم شهریورماه سال ۱۴۰۳ نشان میدهد جمعیت ایران به ۸۵ میلیون و ۸۸۵ هزار و ۵۹۴ نفر رسیده است، آنطور که در سرشماریهای گذشته در فاصله سالهای ۱۳۸۵، ۱۳۹۰ و ۱۳۹۵ به آن اشاره شده، نرخ جمعیت جوان کشور دچار سیر نزولی شده و از میزان ۳۵. ۴۸۵ در سال ۱۳۸۵ به ۲۵/۱ درصد در سال ۱۳۹۵ رسیده است.
خبرهای مدیرکل ثبت احوال استان یزد هم نشان از پیری جمعیت این استان دارد. مصدق میگوید: در ابتدای دهه ۹۰، ۳۵ درصد جمعیت استان یزد در گروه سنی ۱۸ تا ۳۴ سال بودند که اکنون فقط ۲۴ درصد جمعیت در این گروه سنی هستند و این امر نشان دهنده این است که جامعه یزد رو به پیری، پیش میرود.
وی ادامه میدهد: نرخ ولادت در استان یزد هم کاهش یافته بطوریکه از تعداد تولد ۲۷ هزار و ۵۰۰ مورد در سال ۱۳۹۵ به تولد ۱۷ هزار و ۳۵۳ نوزاد در سال ۱۴۰۲ رسیدیم.
کاهش نرخ ولادت در استان یزد از یک سو و سقط جنین از سوی دیگر، همه از قرارگرفتن در فاجعهی بزرگ جمعیتی خبر میدهد.
مدیر جوانی جمعیت سلامت خانواده و مدارس استان یزد میگوید: هر سقط به معنای از دست دادن یک فرصت برای افزایش جمعیت است. با افزایش تعداد سقطهای جنین، تعداد نوزادانی که به دنیا میآیند کاهش مییابد و این موضوع میتواند به کاهش جمعیت در آینده منجر شود.
فروزنده کلانتری میافزاید: علاوه بر این، سقط جنین میتواند به تغییرات اجتماعی و فرهنگی نیز منجر شود. به عنوان مثال، با کاهش تعداد نوزادان، خانوادهها ممکن است به سمت کوچکتر شدن و کاهش تعداد فرزندان خود حرکت کنند. این تغییرات میتواند به کاهش نیروی کار، سالمندی جمعیت، عدم توسعه اقتصادی، کاهش قدرت دفاعی و. در کشور منجر شود.
میدان داری "نفس" و "ناجی" در یزد
«نفس» عنوان طرحیست برگرفته از عنوان "نجات فرزندان در خطر سقط"، طرح ابتکاری گروههای مردمی استان یزد برای مقابله با بحران جمعیت و سقط جنین. این طرح چند سالی است که با محوریت بسیج جامعه پزشکی و همراهی جمعی از پزشکان و ماماها در دانشگاه علوم پزشکی یزد به اجرا در آمده است.
«نفس» آمده است تا با آگاهی بخشی به مادرانی که قصد سقط جنین دارند، مانع از مرگ جنین شود. رئیس این مرکز در استان یزد با بیان این مطلب میگوید: در طول سه سال فعالیتش، ۱۱ مرکز نفس در مناطق مختلف استان یزد افتتاح شده است و در همین راستا، بیش از ۲۰۰ نوزاد از سقط نجات یافتند.
آقای احسانی اضافه میکند: این مرکز در سه حوزهی شناسایی، حمایت و فرهنگ سازی خدمات رایگان ارائه میکند و ۳۰ مشاور مرکز به صورت شبانهروزی فعالیت دارند.
مادران یزدی هم ناجی شدهاند آنهم در یک گروه مردم نهاد به نام «ناجی». سر تیم این گروه مردمی، خانم خسروانی است. مریم خسروانی کارشناس مامایی دارد و ۱۷ سال است که در حوزه مامایی فعالیت میکند.
خانم خسروانی میگوید: ۳۰ نفر از بانوان یزدی که همه مادر هستند در کارگروههای مختلف کمک حال مادرانی هستند که میخواهند فرزند خود را سقط کنند. بانوان یزدی تا زمان تولد فرزند حامی مادر میشوند، از مشاورههای عاطفی تا کمکهای مادی.
خانم خسروانی میافزاید: تاکنون بیش از ۲۰۰ مادر را از سقط نوزادشان منصرف کردهایم و ۱۰۴ نوزاد با حمایتهای گروه «ناجی» در این چند سال متولد شدهاند.
کلام پایانی: قاتلی به نام مادر
یک بار دیگر تیتر خبر را مرور میکنیم، مرگ دلخراش هزار کودک ایرانی، آن هم نه یک بار که هر روز سال، سقط جنین بلای جان ایران شده است، ایرانمان روز بروز پیرتر میشود و مادران ایران، فرزندانشان را براحتی برای راحتی خود میکشند.
راستی، یادش به خیر، آن سالهای نه چندان دور، که افتخار هر خانوادهای فرزندان برومندشان بود و خوشبختی از سر و روی خانههای بزرگ و کاهگلی فرو میریخت. میشود آیا که ایران دوباره جوان شود و مادرانش افتخار مادری را دوباره نصیب خود سازند؟
نویسنده : سیده نازنین میرطاهری