پخش زنده
امروز: -
وزیر علوم : برای انتصاب یک رئیس در دانشگاه معیارهای مختلفی از جمله مقبولیت، قبول داشتن گفتمان دولت همچنین نظام و رهبر انقلاب مد نظر ماست.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، در ۱۶ آذر و روز دانشجو، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری با حضور در برنامه گفتگوی ویژه خبری به پرسش ها پاسخ داد.
مجری: آقای دکتر سیمایی در حوزه آموزش عالی، چه نگاهی به فضای دانشگاه و فضای دانشگاهی کشور و موضوع دانشجو دارید؟
دکتر حسین سیمایی صراف، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری: سعی میکنم عالیترین خدمتگزار باشم، در نهاد علم نمیشود کسی را عالیترین توصیف کرد جز عالمان. من افتخار دارم که خدمتگزار جامعه دانشگاهی هستم، شهادت حضرت زهرا (س) تسلیت گفته و ۱۶ آذر به دانشجویان به طور ویژه تبریک و گرامی میدارم. به نظر من آذرماه، ماه دانشگاه هست، به خاطر این که در ۵ آذر هفته بسیج آغاز میشود و ما سازمان بسیج اساتید را داریم، ۱۶ آذر روز دانشجو است و ۲۷ آذرماه روز وحدت حوزه و دانشگاه است، دراین ماه ارتباط مان با بدنه دانشگاه خیلی بیشتر میشود.
روز ۱۶ آذر دانشجو باید توجه کنند به پیشینه این روز که چرا این روز شد روز دانشجو، دلیل آن مطالبه استقلال و آزادی و مبارزه با استعمار خارجی بود، در این روز در مقابل سفر نیکسون به تهران و ارتباط مجدد با بریتانیا دانشجو اعتراض کرده و متاسفانه با دخالت نظامیان، سه تن از دانشجویان شهید شدند.
این عطف توجه برای دانشجویان لازم است که وجه تسمیه این روز برای دانشجویان چیست، رویکرد من به فضای عمومی دانشگاه چطور است، خیلی صادقانه بگویم فضای دانشگاه را خیلی درحال حاضر فضای مطلوب و قابل قبولی ارزیابی نمیکنم. از بابت امید، نشاط و اعتماد، ببینید دانشجو الان در یک وضعیت روحی خوبی به سر نمیبرد. احساس میکنند اثرگذاری شان در کشور کم است. نسبت به آینده شغلی خودشان نگران هستند، از این که مراودات بین المللی کم است، خیلی خوشنود نیستند و اگر اینها تداوم پیدا کند، برای توسعه و پیشرفت کشور حتما خطرناک است، جالب است که بدانید من یک کتابی میخواندم در این کتاب مبداء توسعه شادکامی بود، یعنی نکته شروع توسعه آن کشور شادکامی. خیلی عجیب تحلیلی و علمی است، عنوان را نمیتوانم معرفی کنم که تبلیغ آن کار را کرده باشم، اما بازگشت امید و نشاط به دانشگاه خیلی ضروری است و من در دوره خودم در این صد روزی که آمدم مدام سعی کردم به دانشگاه نشان دهم که به دانشگاه اعتماد داریم. نظام از عملکرد و فعالیت دانشجو استقبال میکند.
سوال: دانشجو صدای شما را در این صد روز شنیده است؟
سیمایی: باید دیگران قضاوت کنند، اولا به خاطر رویکرد تازهای که در کشور حاکم شده است، انتخابات ریاست جمهوری یک امید نسبی ایجاد شده است، ما سعی کردیم اعتمادسازی کنیم و توجه کنیم به قشری که یاس و ناامیدی دارند، با حضور در دانشگاهها و تشکلها و سخنرانیها و مکرر در این ایام با نهادها و تشکلهای مختلف دانشجویی نشست و برخاست داشتم.
آخرین دیدار دیروز با انجمنهای علمی بود که کمتر به آنها توجه شده است و بیشتر به تشکلهای سیاسی توجه شده است، من رویکرد دومم را بگویم نسبت به دانشگاه، من معتقدم دانشگاه امن باشد ولی امنیتی نباشد. فضای امن با فضای امنیتی خیلی متفاوت است، بعضیها با حسن نیت، سوء ظن دارند به دانشگاه و نگران هستند. کاملا هم حسن نیت دارند، اما این دوستان را ارجاع میدهم به تاریخ تقریبا یک صد ساله تحولات دانشجویی. خانم امامی ما در یک صد سال گذشته اگر برگردیم و یک مرور کلی بکنیم، دانشجو کجا بوده است و دانشگاه در چه موقعیتی بود، نواندیشی دینی از دانشگاه آغاز شده است، در نهضت ملی نفت دانشجویان در صحنه بودند، چند دهه جلوتر انقلاب اسلامی و بیشترین قشری که با رهبران نهضت در تماس بودند دانشگاهیان بودند. مثال میزنم مرحوم شهید مطهری بیشترین سخنرانیها و نشستهای علمی اش با دانشگاهیان است، خیلی از کتابهای شهید مطهری حاصل این نشست هاست، سخنرانی در انجمن اسلامی مهندسان، حتی در مساجدی که مرحوم شهید مطهری سخنرانی میکردند پامنبریها دانشگاهیان بودند، مرحوم شهید بهشتی همین طور، مقام معظم رهبری ارتباط شان با دانشگاه برای قبل از انقلاب است که با این طبقه و قشر در ارتباط مستقیم بودند، این جا بد نیست که بگویم از یک طرف ارتباط دانشگاهیان با رهبران نهضت فراوان بود، در حالی که در این دههها ارتباط روحانیت و حوزهها و خود من که از جنس حوزه به اندازه دانشگاهیان با رهبران نهضت اسلامی ارتباط نداشتیم. پس به دانشگاه باید با اعتماد نگاه کرد.
سوال: مجموعه اقدامات که در دستور کار است را بفرمایید؟
سیمایی: ملاحظه میفرمایید در دوران دفاع مقدس فکر میکنم اگر قشری نگاه کنیم و رزمندهها و شهدا را قشر وسیعی شاید بیشترین رزمنده و بیشترین شهید متعلق است به دانشگاه و دانشجو، این را دقت کنید، لازم است، روسای دانشگاهها به این موضوع توجه کنند، وقتی میگوییم به دانشگاه اعتماد کنیم، باید ذات دانشگاه را بشناسیم، دانشگاه نهاد علم است و علم اجبار پذیر نیست، با علم نمیشود با تحکم صحبت کرد، روحیه علمی یک روحیه آزادمنشی است، تفکر علمی و تفکر انتقادی تفکر آزاد است، همین روحیهای که ویژگی که در ذات علم است به عالم و پژوهشگر و دانشجو طبعا سرایت میکند.
این تسری علم به عالم است، دانشجو و استاد وقتی وارد انتقاد میشود ممکن است زبانش گزنده باشد، با خصلت آزادگی انتقاد میکند، ما امروز با یک پدیده دیگری مواجه ایم، پدیده نسل زد که مخاطبان ما در دانشگاه هستند که باید درک کنیم و نسل زد نسلی است که ساختار بالا به پایین را نمیپذیرد، وقتی من در مقام استاد سر کلاس میروم مثل زمانی که خودم دانشجو بودم وقتی میخواهم دانشجویان فعلی را ارزیابی کنیم رابطه ام با دانشجو رابطه صمیمی نخواهد بود. رابطه حسنه وقتی است که دانشجو تحمل مونولوگ را ندارد، دانشجو میگوید با من با دیالوگ کنید، فرمان و دستور به هیچ عنوان، اتفاقا این خیلی خوب است و مدیران به طور کلی بپذیرند که باید گفتگو کنند، ما امنیت را با ماهیت دانشگاه و ذات دانشجو و استاد باید تفسیر و تحلیل کنیم، رویکرد من این شد که امیدوارم فضای امن همراه با شادکامی و امید به دانشگاه برگردد که ایران آزاد اسلامی بسازیم.
سوال: ببینندگان مقدمه را دریافت کردند که در کنار این که به موضوعات روزمره و روزمرگیهای آموزش عالی میپردازید و سیاست گذاریها با برنامه عملیاتی، تفکر انتقادی و تفکر آزاد، پاسخ از راه مناسب به انتقاد و مطالبه گری ها. در این صد روزه اقدامات و برنامه ریزیهایی که انجام دادید را بفرمایید؟ قبل از آن برخی انتقادهایی مطرح شده است، پاسخهایی با توجه به زمان بفرمایید، موضوع انتخاب روسای بعضی از دانشگاه ها، که عنوان میشود در مورد انتصاب سرپرست محترم دانشگاه فردوسی مشهد، مثل اینکه چند نفر از اساتید با حکم سرپرستی در حالی که رئیس سابق در دفتر کارش حضور داشته، وارد شده و رئیس جدید را معارفه میکنند، پاسخ شما نسبت به آن چه مطرح شده است چیست؟
سیمایی صراف: البته من مایل نبودم وارد این موضوع شویم ولی از طرفی دفاع من را بشنوید، قاعده من این است که کسی به صرف این که قبلا رئیس دانشگاه بوده اصلا تغییر نمیکند، در ستاد وزارت خانه معاونینی هستند که تثبیت شدند و مدیرانی هم فراوان تثبیت شدند.
در بین روسای دانشگاه چند مورد شکایت شده است به ما، هیئت تحریر برای راستی آزمایی اقدام کرده و دیده که این رئیس بسیار خوب عمل کرده است و قاعدتا ابقا شده است، با تغییر دولت مطالبه تغییر هم در سطح مدیران دانشگاهی وجود دارد، به خصوص در دانشگاههای بزرگ، دانشگاههای مراکز استان، این مطالبه وجود دارد، البته باز بنای مان بر این نیست که همه را تغییر دهیم، براساس متغیرهایی که شروع اش از سطح خود دانشگاه و مطالبه دانشگاه باشد تغییر میکنند.
برای انتصاب یک رئیس معیارهای مختلفی از جمله مقبولیت، جدای از معیارهای علمی و قانونی و دو تا معیار دیگر هم داریم اینکه گفتمان دولت را قبول داشته باشد و و همچنین نظام و رهبر انقلاب را. کسی که همین الان علنا مصاحبه و سخنرانی میکند و نظرش میگوید و آزاد است ولی به شعار رئیس جمهور باور ندارد و مخالفت میکند نمیتواند رئیس دانشگاه در این دولت باشد، معیار دیگر مقبولیت در دانشگاه است، رئیسی که مقبولیت داشته است بدنه دانشگاه بیشتر با او سازگار شده است و با کمبودها بیشتر میسازند.
من با رئیس دانشگاه فردوسی مشهد حداقل دو جلسه حضوری داشتم، بارها به ایشان عرض کردم که شما با اهتمام کامل کارتان را ادامه دهید و در یک مقطعی گفتم که تغییر ضروری است، زمانی که تغییر فرا رسید، دفتر حوزه وزارتی چندین نوبت شاید ما این را ثبت شده داریم، هشت بار تماس گرفته بود، شب قبلش هم اطلاع رسانی کردیم، از شب قبل به دوستان، من نمیخواهم نام ببرم، چون خیلی مسئله شخصی میشود، اعلام کردیم و روی سایت گذاشتیم و به ایشان هشت یا نه بار تماس گرفتیم که ایشان به دلایلی پاسخگو نبود، بعد سرپرست جدید ایشان شخصا میرود دفتر رئیس دانشگاه و اعلام آمادگی میکنند که من طبق حکم خدمت شما رسیدم و اگر اجازه میدهید من بیایم خدمت شما.
اینها دلایل و منطق خاص خودش را دارد، ایشان وارد میشوند و رئیس محترم قبلی استقبال میکنند و اتفاق خاصی نمیافتد، ولی عدهای از اساتید بعد پا میشوند میروند در جلسه، ما در این جلسهای که شما نام بردید، خبرگان آموزش عالی یعنی کسانی که عضو فرهنگستان کشور هستند در این جلسه حضور داشتند که به شخصه نام نمیبرم، استاد تمام دانشگاه فردوسی مشهد با تلاوت قرآن شروع کرده و از خدمات رئیس دانشگاه قدردانی شده و رئیس جدید شروع به کار میکنند.
روز معارفه ما ایاب و ذهاب ایشان را تامین کردیم و خودشان تشریف نیاوردند، سه بار با ایشان تماس گرفتیم و تشریف نیاوردند، در سخنرانی نماینده وزارت علوم پنج بار از ایشان تشکر و قدردانی شده و حتی عذرخواهی شده است وقتی گفته شد که بی اخلاقی شده است، به رئیس قبلی دانشگاه گفتم اگر کوچکترین بی اخلاقی شده باشد، من یک بیانیه میدهم که شما خودت در آن جا بخون و من از طرف وزارت علوم من عذرخواهی میکنم. ولی دیدم که نهایت احتیاط برای تکریم ایشان صورت گرفته است.
سوال: برخی از دانشجویان یک گلایه مندیها و انتقادهایی مطرح میکنند در مورد بخشش دانشجویان اخراجی، من سراغ اظهارنظری معاون سابق دانشگاه تهران که عنوان میکند که شخصی که بیش از هشتاد دانشجوی دختر نسبت به رفتار او شکایت داشتند، به دانشگاه برگشته است، چون اشاره کردید به فضای امن در دانشگاه که از رویکرد شماست، برای عدم بازگشت دانشجویان متخلف و مجرم چه برنامه ریزیهایی دارید، برگشتیها از چه سازوکاری تبعیت میکنند؟
سیمایی صراف: صلاحدید طرح این سوالات با خود شماست، من ولی پاسخگو خواهم بود، من وظیفه دارم به جنابعالی و بینندگان عزیز در مقابل هر سوال پاسخ بدهم، ولی خودم مایل نیستم که وارد موضوعاتی شویم که زمانش گذشته است. در عین حال، سؤال، سؤال خوبی است. ببینید در آن موردی که مثال زدید که شاکیان زیادی دارد، یکی از برگشتی ها، من تا به حال از سه نفر یعنی یک دانشجو، یکی از مدیران قبلی آموزش عالی و سوم از مدیران مربوط به حوزه آموزش عالی، خواهش کردم که این نفر را معرفی کنید با اسم و مشخصات، چون واقعاً دانشگاه جای بی اخلاقی نیست، جای بی عفتی نیست، به هیچ عنوان نه شأن، نه وجدان دانشگاهی، نه اخلاق دانشگاهی میپذیرد که ما این بی عفتی و بی اخلاقی را تحمل کنیم. من همین الان هم میگویم، به من فقط مشخصات بدهند، من شخصاً نظام آموزش عالی و من شاید بیشتر، نسبت به بداخلاقی ها، بی اخلاقی ها، به شدت حساس هستم، واقعاً قابل تحمل نیست. ولی خواهش کرده ام دو سه ماه است میگویم به من بگویید چه کسی است. راجع به اخراجیای که گفتید، این را باید اصلاح کنیم، ما دانشجوی اخراجی نداشته ایم، به جز دو مورد، ۴۴ مورد بوده ولی در دولت قبل رسیدگی شده است، به یک یا دو مورد رسیده است، شاید دو مورد هم اشتباه بگویم و شاید یک مورد بوده است. اما تعدادی دانشجو داشته ایم که اینها از تحصیل به مدت یک ترم، دو ترم، چهار ترم، تعلیق شده بودند. ما فرمان، بخشنامه و دستور ندادیم همه کسانی که از تحصیل معلق شده اند، برگردند، بلکه یک به یک پروندههای اینها را بررسی کرده ایم و در تمام اینها ایرادهای حقوقی دیده ایم که مسلماً اگر به دیوان عدالت اداری هم میرفت، نقض میشد. با وجود بیش از ۲ الی ۵ یا ۶ یا ۷ ایراد، ما پروندهها را رسیدگی کرده ایم، با وجود این ایرادهای متعدد و مکرر و با فهرست، نه با کلیت، بلکه با فهرست، گفته ایم به دانشگاه برگردند، اما جایزالخطا هستیم. اگر جایی اشتباه کرده ایم، تخلف مربوط به حوادث کشور نبوده است، بی اخلاقی بوده است، آموزشی بوده است، به ما حتماً بگویند. یا به عکس کسی خارج از این لیست به دلیل حوادث ۱۴۰۱ معلق شده است، به ما بگویند. تاکنون حداقل من آماری از این اعتراضها دریافت نکرده ام. ما ۱۵۰ نفر و ۱۵۰ پرونده محروم از تحصیل به مدت یک ترم تا چهار ترم داشته ایم که عرض کردم که یکی یکی بررسی شده است، حقوقی و دقیق با همان مدیران سابق و نه مدیران جدید، یعنی رسیدگی کننده خودشان بوده است. وقت نیست ایرادهای حقوقی را بگویم، البته خیلی نباید ایرادها را خیلی باز کنیم، بخاطر اینکه پرونده بسته شد و رفع نگرانی شد.
سؤال: راجع به یکی از دغدغههای حوزه آموزش عالی کشور صحبت کنم. موضوع مهاجرت، در دو بعد اساتید و دانشجویان. اول میخواهم با حضرتعالی راجع به اساتید صحبت کنم. یکی از مهمترین دلایل یا یکی از اصلیترین دلایلی که مهاجرت را سبب میشود در اساتید ما، موضوع و مسئله مسائل مالی است. اگر میخواهید برویم به سراغ اساتیدی که تازه جذب شده اند، میبینیم که حقوقها به نظر میرسد بسیار پایین باشد. حضرتعالی برای حل این موضوع که یکی از دغدغه مندیهای آموزش عالی کشور است چه کرده اید و چه خواهید کرد؟
سیمایی صراف: اجازه بدهید این را یک مقدار بیشتر باز کنیم. به دلیل اینکه مسئله مهاجرت را نباید تک عاملی بررسی کرد و فقط فرو بکاهیم به مسئله اقتصادی و معیشتی ولو مهم است و آن را توضیح میدهم. ببینید مهاجرت یک آسیب اجتماعی است و یک معضل جهانی، ویژه کشور ما نیست. از دهه ۶۰ میلادی، ۱۹۶۰، مهاجرت به طور فزاینده از کشورهای درحال توسعه به کشورهای توسعه یافته شروع شد. در ایران هم مسئله مزمن است، از دهه چهل شروع شده است. جالب است که سال ۱۳۴۹ یک سمیناری برگزار میشود به نام بررسی فرار مغزها، پس معلوم است که مسئله مربوط به بیش از ۶۰ سال قبل است. این موضوع برای من خیلی جالب است وقتی بررسی میکردم دیدم در سال ۵۷ با پیروزی انقلاب اسلامی موضوع مهاجرت کاهش پیدا میکند، مهاجرت نخبگان و متخصصان. یکسری مهاجرتهای سیاسی بوده است، آنها را کاری نداریم، مهاجرت نخبگان کاهش پیدا میکند؛ و جالبتر اینکه حتی در دوران دفاع مقدس مهاجرت کم میشود، یعنی از ۵۷ تا ۶۷ که دوران انقلاب و دوران دفاع و سختی و رنج کشور است، جالب است که مهاجرت کاهش داشته است و از ۶۷ دوباره مهاجرت شروع میشود، به طوری که در حدود سال شاید ۷۸ وزارت علوم این مسئله را بعنوان یک مسئله ملی، تحقیق میکند و گزارشی تهیه میکند و به هیئت دولت تقدیم میکند.
سؤال: در سالهای اخیر مخصوصاً در دانشجویان جدیتر شده است، مخصوصاً دانشجویان فنی و مهندسی؟
سیمایی صراف: بله خیلی نگران کننده است. مهاجرت حداقل دو دلیل دارد، یک مهاجرت ناشی از روند جهانی شدن است، یعنی این روند باعث شده است که جابجایی خیلی آسان شود، تعلقات گاهی به وطن کاهش پیدا کرده است. این مسئله جهانی شدن است ناشی از جهانی شدن است. ما با این نوع از مهاجرت نمیتوانیم برخورد کنیم و کاهش بدهیم.
سؤال: مؤلفههایی که دراختیار ما است را چه میکنید؟
سیمایی صراف: نوع دیگری از مهاجرت است که به دلایل اقتصادی که شما گفتید، به دلایل سیاسی، به دلایل فرهنگی، به دلایل نگرانی از آینده، شغل و مسکن، شما اشاره کردید مثلاً یک استادیار پایه یک امروز وارد دانشگاه شود، استخدام شود، چقدر حقوق میگیرد، متأسفانه ۲۱ یا ۲۲ میلیون تومان حقوق میگیرد. یک استاد تمام ما بعد از بیش از ۳۵ یا ۴۰ سال در دانشگاه خدمت کردن، فکر میکنید اگر بخواهم به ارز بگویم میشود حدود هزار دلار. دانشجوی این استاد وقتی به آن طرف آب میرود بیش از ۳ هزار دلار، ۵ هزار دلار تا ۸ هزار دلار حقوق میگیرد. ما اینجا دیگر با یک طور فرار کردن مواجه میشویم، فرار که میگویم با آن نوع اولیه فرق دارد. نوع اول اختیاری بود، نوع دوم ناخواسته است، باید ببینیم چه چیزهایی باعث فرار شدن شده است، آنها را جلوگیری کنیم.
سؤال: دغدغه مندی در این حوزه، قرار است برای استاد حوزه آموزش عالی کشور برای اینکه یک تغییراتی اعمال شود، با توجه به اینکه مشرف هستید به همه اوضاع کشور اعم از سیاسی و اقتصادی و همه اینها دست به دست هم میدهد تا یک تغییر ایجاد شود. برای دانشجوی ما که خواستگاه او وطن است و قرار است این اتفاق نیفتد، شما در دولت آقای پزشکیان بعنوان وزیر علوم قرار است چه اتفاقهایی را رقم بزنید؟
سیمایی صراف: برای دانشجویان ما باید حداقل دانشجویان تحصیلات تکمیلی را کمک هزینه خوبی بدهیم. البته منابع کشور محدود است، ولی حداقل راهکار این است. این کار را دنبال میکنم، چون یک ضرورت است. دوم ما خوابگاههای متأهلی را داریم به جد دنبال میکنیم، برنامه ما این است حدود ۹۵ هزار دانشجوی تحصیلات تکمیلی داریم، ۳۰ هزار خوابگاه متأهلی در طول ۴ سال احداث کنیم. این حتماً کمک میکند به کاهش مهاجرت و مسکن اساتید. برای مسکن اساتید واقعاً در این سه ماه شاید اولین کاری که شاید یکی از اولینها در حوزه من است، دغدغه مسکن بوده است و من برای این موضوع نفر خاص، مشاور خاص گذاشته ام با حوزههای مختلف مرتبط به این موضوع به شدت و تنگاتنگ داریم کار میکنیم، هماهنگی میکنیم، امیدوارم بتوانیم یک مدلی را آغاز کنیم که در تمام دانشگاههای کشور تعمیم پیدا کند.
سؤال: گفتید که دانشجو باید اثرگذار باشد، فضای دانشگاهی هم باید اثرگذار باشد و شما در دستور کارتان این مهم را دنبال میکنید. برای اینکه از این اثرگذاری یعنی از اتاق فکری که در دانشگاههای ما شکل گرفته است، بشود استفاده حداکثری را کرد، چه در بدنه دولت، در هر جایی که نیاز است، چه خواهید کرد؟ از اتاق فکر دانشگاهی، از فکر دانشجو؟
سیمایی صراف: ببینید اصلاً توسعه ایران بدون علم ممکن نیست. صد سالی است که ایران، مردم ایران نسبت به توسعه کشور حساس شده اند و به درستی هم دریافته اند که راه توسعه علم است و علم در دانشگاه است. منتها ما حکمرانی علمی هنوز خیلی نداریم. بسیاری از عالمان و دانشگاهیان سر کار هستند و مسئولیت دارند، اما کشور عالمانه اداره نمیشود. نمیخواهم کلیت بگویم، میخواهم بگویم قشر دانشجو و استاد که نشسته است و نظاره میکند، در رشته حوزه علوم انسانی، جامعه شناسی میخواند، روانشناسی میخواند، سیاستگذاری میخواد، در حوزه فنی یک طور دیگر، تعجب میکند از بعضی از تصمیمهای ما. ما با تورم تصمیمهای غیر علمی مواجه هستیم، با یک معضل مواجه هستیم. خیلی از دولتها گفتند که دانشگاه به ما کمک کند و به ما ایده بدهد، نظر بدهد. الان دکتر پزشکیان خیلی صریح میگویند شما به من بگویید چه کار کنم، من پول پژوهش شما را میدهم، ایشان این را بارها میفرمایند. ولی خود من با یک معما مواجه هستم که از دوستان خواسته ام که راه حل بدهند. ببینید رابطه اورگانیک بین نهاد علم و تصمیم گیری قطع است، یعنی پژوهشگاه داریم، رساله دکتری داریم، پایانه ارشد داریم که اتفاقاً کاربردی است، راجع به یکی از موضوعات کشور است. حتی دستگاههای ما پژوهشگاه دارند، ولی چرا این یافتهها به تصمیمها نفوذ نمیکند. چرا ما پشت درهای بسته تصمیم میگیریم و از اینکه اتفاقاً این مسئله حل شده است، راه حل دارد، بی خبر میمانیم. پس میخواهم بگویم که دانشگاه آمادگی کامل دارد که اتاق فکر دولت باشد. اینجا یک رابطه قطع است، این فکر دانشگاهی چه طوری به تصمیم دولت نفوذ و سرایت کند. ما برای این موضوع واقعاً داریم فکر میکنیم، راه حلهایی هم داریم. در دفتر دولت، کمیسیونهای دولت. من هر روز محاسبه میکنم که چقدر به فکرها داریم نزدیک میشویم. عرض کنم الان انجمنهای علمی که خیلی قابل افتخار هستند، البته دو سه رده دارند، حداقل رده الف و یک آنها بسیار انجمنهای توانا در کشور هستند. هم اینها برای کمک به دولت اعلام آمادگی کرده اند و هم کمیسیونهای دولت که آنجا تصمیمها پخت و پز میشود، اعلام آمادگی کرده اند که حاضر هستند که دستاوردهای انجمنهای علمی را دریافت کنند، حتی خود انجمنها را دعوت کنند در کمیسیون دولت برای تأثیرگذاری در تصمیم ها. انجمنهای علمی دانشجویان هم خیلی قابل افتخار هستند. همین دیروز با آنها جلسه داشتم و واقعاً لذت بردم. بچهها به اندازه یک استاد دانشگاه، الان میداند آسیب کشور چه است، کاستیها چه است، راه حلها چه است. عرض کردم ما باید بتوانیم اینها را به هم وصل کنیم.
سؤال: یعنی باید از شما وعده بگیریم که چه زمانی قرار است این اتفاق بیفتد؟
سیمایی صراف: دکتر پزشکیان گفته اند اول عمل کنید و بعد حرف بزنید، ولی ما واقعاً داریم با نگرانی این مشکل را پیگیری میکنیم.
سؤال:، چون تأکید شما در فواصل این گفتگو مبنی بر تخصص گرایی بود، مبنی بر استفاده از فضای دانشگاهی در هر جایی، حتی در انتصابات بود، میخواهم یک سؤال از شما بعنوان وزیر علوم بپرسم. بسیاری از انتصابها ممکن است صورت گرفته باشد، بسیاری از انتصابها در گروی تصمیم گیری و تصمیم سازی و اعلام شما باشد. چه تضمینی وجود دارد که در دوره حضرتعالی بعنوان وزیر علوم در وزارت علوم، مسائل سیاسی جایگزین مسائل تخصصی، نخبه گرایی، ملاکهای علمی نشود و ما برنگردیم و آن اتفاق سال ۹۰، بورسیهای که اتفاق افتاد، ورود مقام معظم رهبری، ورود دستگاههای دیگر به این پرونده جنجالی ۳ هزار بورسیهای که اتفاق افتاد، دوباره رخ ندهد؟
سیمایی صراف: اول برمی گردد با تقاضای تمام به شخصیت خود من. من یک فکر سیاسی دارم ولی این فکر من نه کامل در یک حزب خاص قرار میگیرد و نه آن فکر سیاسی را هیچ وقت در کار خودم اعمال کرده ام. سابقه اداری و مدیریتی من نشان میدهد، هر جا وارد شده ام، معمولاً با همان گروه به شرط توانمندی کار کرده ام. این سابقه را از زمانی که مدیرکل حقوقی وزارت علوم بوده ام، معاون حقوقی وزیر علوم بوده ام، دبیر دولت بوده ام، نگاه کنید، من ۲ درصد تغییرات نداشته ام. همیشه نیرو وقتی توانمند است، من نه حجت اخلاقی دارم، نه حجت شرعی، نه حجت قانونی برای اینکه کسی را تغییر بدهم به دلیل اینکه به لحاظ سیاسی ممکن است با من اختلاف داشته باشد. همین الان در ستاد و حوزه معاونین من، کسانی هستند که اصلاً همفکر سیاسی من نیستند. دانشگاه واقعاً خانه علم است، من اگر دو تا رئیس، دو تا نامزد ریاست دانشگاه را داشته باشم، هر دو از نظر توانمندی برابر، ولی یکی از آنها فعال سیاسی باشد، قطعاً فعال سیاسی را انتخاب نمیکنم. اگر اشتباه کنم در مصداق، آن زمان علناً میگویم که اشتباه کرده ام و حتماً تغییر میدهم و برمی گردم. اما حقیقتاً معیار من این است که نه اینکه دانشگاه نباید سیاسی باشد، مقام معظم رهبری فرمودند دانشگاه نسبت به سرنوشت انقلاب، ایران و جهان اسلام و شریعت نباید بی تفاوت باشد. اصلاً مسئولیت اجتماعی دانشگاه اقتضاء میکند که نسبت به جهان حساس باشد، نسبت به غزه و لبنان و فلسطین و ایران و مشکلات جامعه خودمان حساس باشد. ولی سیاسی کاری نباید داشته باشیم، ابزار دست احزاب نباید باشیم، باشگاه سیاسی نباید دانشگاه شود، دانشجو ابزار نشود، استاد هم همینطور، مدیریت دانشگاه هم به طریق اولی.
سؤال: برای اینکه روحیه مطالبه گری، حضور دانشجو در فضای اجتماعی، در فضای فرهنگی در دوره شما تقویت شود، چه خواهید کرد؟
سیمایی صراف: ببینید دانشجو فی النفسه مطالبه گر است، مهم این است که آزادی پس از بیان او تضمین شود؛ لذا ما همین که موانع را برداریم خودش به اندازه انگیزه برای تحرک، پویایی، مطالبه کردن، سؤال کردن را دارد. ما باید سه عنصر را همه ما حتی دانشجویان ما واقعاً رعایت کنند، آزادی، قانون، امنیت. بدون امنیت که آزادی و قانون امکانپذیر نیست، مبنای ما قانون باشد، قانون یعنی هم دانشجو رعایت کند، هم مدیریت دانشگاه در برخورد با دانشجو قانون را رعایت کند، سلیقه ای، جناحی و حزبی تصمیم نگیرد. در دانشگاه ما فرمانده و رئیس نمیخواهیم، راهبر دانشگاه میخواهیم. آزادی دانشجو که عرض کردم باید تضمین شود و دیگر اینکه برخورد عادلانه با همه تشکلها داشته باشیم. انجمنهای علمی، کانونهای فرهنگی، صنفی، اینها معترض هستند که با ما برخورد عادلانه نمیشود، برخورد برابر نمیشود. من میگویم فضای اعتماد و اعتدال و توافق را حاکم کنیم، دانشجو خودش خودبخود میجوشد، خوشبختانه سن و فضای دانشگاه ایجاب میکند که البته با رعایت آرمان ها، با ملاحظه واقعیت ها، مطالبه گر باشد.