افزایش تجارت انرژی با چین و روسیه؛ از مزیتها تا اولویتها
مدیر گروه انرژی مرکز پژوهشهای مجلس گفت: افزایش همکاریهای حوزه انرژی با چین و روسیه باید با حفظ اولویتهای کشور باشد.
حبیب الله ظفریان مدیر گروه انرژی مرکز پژوهشهای مجلس در گفتوگو با خبرنگار
خبرگزاری صداوسیما، گفت: بازار جهانی نفت به دلیل یکپارچه بودن و نوع انتقال نفت که با کشتی است، این امکان را به وجود آورده که کشورهای مختلف، به راحتی میتوانند نفت سایر کشورها را جایگزین نفت ایران کنند. بنابراین، هرچند که برخی کشورها مانند چین این اراده سیاسی را دارند که نفت ایران را تحریم نکنند، اما نفت به صورت ساختاری، به شدت کالای تحریم پذیری است.
وی افزود: در مقابل، گاز به راحتی تحریم پذیر نیست؛ زیرا، امکان جایگزینی آن بسیار سخت است. به طور مثال، عراق از ایران برای تولید برق در نیروگاهها گاز میخرد و اگر بخواهد واردات گاز ایران را به یکباره قطع کند، با فشار اجتماعی مواجه میشود. حتی در دوره اول تحریمهای ایران، کنگره آمریکا قانونی وضع کرد که صادرات گاز ایران به ترکیه مشمول تحریم شود، اما، چون برای ترکیه امکان جایگزینی گاز ایران راحت نبود، امکان تحریم وجود نداشت. در دور دوم تحریمها در سال ۹۷ هم هرچند که مشکلات تبادل مالی ایجاد شد، اما فروش گاز به ترکیه و عراق متوقف نشد.
ظفریان همچنین گفت: در مورد فرآوردههای نفتی هم نسبت به نفت خام، امکان تحریم پذیری کمتری وجود دارد؛ زیرا، منشأ فرآوردهها به راحتی قابل شناسایی نیست و محمولههای آن هم نسبت به نفت خام، محمولههای خُردتری است.
وی اظهار کرد: اگر معماری انرژی ایران به سمت صادرات گاز و فرآوردههای نفتی به جای نفت خام تغییر کند، تحریم انرژی ایران قابل خنثی شدن است و به پایداری درآمدهای کشور کمک میکند.
مدیر گروه انرژی مرکز پژوهشهای مجلس بیان کرد: روسیه بعد از جنگ با اوکراین، دچار مازاد گاز شد که ظرفیت خوبی را برای ایران در حوزه تجارت انرژی فراهم میکند. اولویت روسیه تکمیل استفاده از ظرفیت خط لوله انتقال گاز به چین است که از ظرفیت ۳۵ میلیارد مترمکعبی آن، فقط ۱۲ میلیارد مترمکعب استفاده میشود، اما مازاد گاز سالانه روسیه، ۱۰۰ میلیارد مترمکعب است.
وی افزود: ساخت خط لوله جدید از روسیه به چین طول میکشید و چین هم خیلی راغب نیست که وابستگی گازی خود به روسیه را افزایش دهد. از سوی دیگر، روسیه هنوز فناوری صادرات گاز به صورت ال ان جی را در اختیار ندارد. سومین گزینه برای روسیه که محتملتر است، تمرکز بر بازارهای جنوبی با مرکزیت ایران است.
مدیر گروه انرژی مرکز پژوهشهای مجلس تصریح کرد: توافقی که اخیراً بین دولت ایران و روسیه برای تجارت گاز به امضا رسید، از زمان دولت سیزدهم مطرح بود و ظرفیت بسیار مهمی را برای کشور ایجاد میکند. مسئله مهم در این توافق این است که همه گازی که از روسیه وارد میکنیم را صادر کنیم؛ زیرا، اگر این گاز وارداتی را در داخل مصرف کنیم، نه تنها باعث افزایش قدرت ایران نمیشود، بلکه ما را به روسیه وابسته میکند که مطلوب نیست.
وی اظهار کرد: این که با چه روشی این گاز را صادر کنیم هم، باید با ابتکار عمل ما باشد. نباید به روسیه نگاه خوش بینانه یا بدبینانه داشته باشیم؛ بلکه باید با یک نگاه واقع بینانه نسبت به همکاری با روسیه، بر اساس منافع ملی کشورمان عمل کنیم. بنابراین، باید عمده این گاز را بخریم و در قراردادهای مجزا، خودمان آن را صادر کنیم. فقط به اندازهای که روسیه در بازاریابی به ما کمک کند، باید اجازه سوآپ گاز را بدهیم.
این کارشناس انرژی درباره ظرفیت توافق ۲۵ ساله با چین برای افزایش تجارت انرژی هم گفت: چین به یک ابرقدرت تبدیل شده و دیگر هر چه آمریکا بگوید را بدون قید و شرط نمیپذیرد. واردات نفت از ایران بدون توجه به تحریمهای آمریکا، مؤید این موضوع است. چین دارای بازار گاز منطقهای با ایران نیست؛ بنابراین، گزینه مطلوب همین است که نفت مازار بر ظرفیت پالایشگاههای داخلی را همچنان به چین صادر کنیم.
وی تأکید کرد: ما به ازای این صادرات نفت، باید توانیم از چین جذب سرمایه گذاری خارجی داشته باشیم. اولویت این سرمایه گذاری چینیها هم باید در حوزه نفت و گاز باشد و درست نیست که این پول را در حوزههای غیراولویت دار مصرف کنیم. مثلا اگر تصمیمی در حوزه وزارت راه و شهرسازی برای جذب سرمایه از چین گرفته میشود، پروژه راه آهن چابهار به سرخس اولویت بیشتری دارد تا ساخت یک فرودگاه جدید.