پخش زنده
امروز: -
رئیس صندوق توسعه ملی گفت: در دوازده سال گذشته برداشت از این صندوق تشدید شده بگونه ای که در سالهای اخیر برابری میکند ورودی و خروجی و تقریبا چیزی گیر صندوق نمیآید.
به گزارش خبرگزاری صدا وسیما، برنامه تلویزیونی میز اقتصاد با حضور آقای مهدی غضنفری رئیس صندوق توسعه ملی به بررسی چالشهای صندوق توسعه ملی و اهداف این صندوق در برنامه هفتم توسعه پرداخت.
مجری: صندوق توسعه ملی با هدف تبدیل بخشی از عواید ناشی از فروش نفت و گاز، میعانات گازی و فرآوردههای نفتی به ثروتهای مولد و نیز حفظ سهم نسلهای آینده تاسیس شد، اما از ابتدای راه اندازی این صندوق با چالشهایی روبرو بوده برای مثال بیشتر دولتها به این صندوق به عنوان منبعی برای بودجه سالانه نگاه کردند و باعث شده که بدهی دولتها به این صندوق هر ساله افزایش پیدا کند. از طرفی برخی از تسهیلاتی که این صندوق پرداخت کرده در بازگشت با مشکل مواجه شده است به همین بهانه در برنامه امروز به بررسی راهکارهای حل این مشکلات میپردازیم.
خانم نرگس معززی خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما: سال ۸۹ پس از یک تجربه ناموفق به نام حساب ذخیره ارزی قانون برنامه پنجم صندوق توسعه ملی را جایگزین آن کرد.
آقای میرتاج الدینی معاون امور مجلس دولت دهم - اردیبهشت ۱۳۸۹: اساسنامه این صندوق پیش نویسش آماده شده این صندوق متکفل حفظ عدالت میان نسلی را برعهده دارد در این صندوق ۲۰ درصد درآمدهای نفتی قرار میگیرد و برای کارهای اساسی زیربنایی.
خبرنگار: اما تنها وظیفه صندوق توسعه ملی ذخیره بخشی از درآمدهای نفتی برای آیندگان است؟
آقای غضنفری رئیس هیئت عامل صندوق توسعه ملی: ما میتوانیم برویم در بالادست نفت بسیاری از میادین مشترک هستند میادین غیرمشترک هستند بلااستفاده هستند صندوق میتواند آنجا فعال شود ما میگوییم اجازه دهید ما خودمان میرویم درآمدزایی میکنیم سهم شما را میدهیم سهم خودمان را هم برمی داریم.
خبرنگار: این صندوق طی یک دهه گذشته از درآمدهای نفتی سهمی بین یک تا بیست درصدی را به خود دیده است.
آقای غضنفری رئیس هیئت عامل صندوق توسعه ملی: به نظرم تنها نهادی که میتواند شعار جدایی اقتصاد از نفت را عملیاتی کند صندوق است. تنها صندوق ارزی کشور است صندوق توسعه ملی.
سوال: یکی از اصلیترین سوالات این است که اهداف تشکیل صندوق توسعه ملی چه بوده است؟
غضنفری: در بسیاری از کشورهای نفت خیز و البته بعدا در سایر کشورها برای اینکه مازاد منابع درآمدی خودشان را برای آینده حفظ کنند صندوقهایی را تعریف کردند با اهداف مختلف وقتی کشورها مازاد تجاری داشتند مثل چین و هنگ کنگ برخی کشورها مازاد درآمد از فروش کالاها را داشتند کالاهای صادراتی و کشورهای نفت خیز هم بعضا مازاد درآمدهای ارزی داشتند ناشی از صادرات نفت.
انتقال آن درآمدهای سرشار ارزی به اقتصاد که در زمان رژیم قبل هم این اتفاق افتاد معمولا تبعات ناگواری برای اقتصاد داشت یعنی اقتصاد هم مثل یک ظرفی مثل یک کاسهای یک مقداری آبی را میپذیرد اگر بیش از آن باشد آب بیرون میریزد و موجب خرابی میشود برای همین، چون ضعف اقتصاد تا یک حدی میتواند درآمدهای نفتی را تحمل کند از یک حدی بالاتر را اقتصاددانان معتقدند در آن اقتصاد دیگر نباید مصرفش کنیم آن منابع را کنار بکشیم و در خارج از کشور و جاهای دیگر استفاده کنیم که حالا آن بیماری هلندی هم ناشی از اینکه وقتی ظرف لبریز میشود بیماری هلندی شکل میگیرد.
با این مقدمه میخواهم بگویم که صندوقهای ثروت ملی با سه هدف تشکیل شدند برخی از اینها صندوقهای صیانتی هستند یعنی مازاد درآمد را میگیرند مصرف نمیکنند برای نسلهای بعدی از آن پاسداری و صیانت میکنند.
برخی صندوقها توسعهای هستند مازاد درآمد را میگیرند در یک گوشه از کشور یا کشورهای دیگر کار توسعه انجام میدهند برای همین نسل هم از آن درآمدها استفاده میکنند برخی از این صندوقها تثبیتی هستند
سالهایی که درآمدهای نفتی یا درآمدهای ارزی بالاتر است بخشی از این را کنار میگذارند سال بعد یا سالهای بعد که درآمدهای دولت کمتر میشود میروند آن را برمی دارند و برای نسل بعدی تعریف نمیشود تثبیت بودجه است
در اساسنامه صندوق توسعه ملی ایران به وضوح جملاتی آمده که نشان میدهد این صندوق صندوق صیانتی است
یعنی درست است اسمش را صندوق ثروت توسعه ملی گذاشتند ولی تعاریفی که در ماموریتهای آنها آمده نشان میدهد که این صندوق یک صندوق صیانتی است.
سوال: که برای نسلهای بعد است؟
غضنفری: برای نسلهای بعد است نه در این دوران برای کارهای عمرانی نه در بودجه جاری دولت نباید استفاده بشود نه کار تثبیتی به عهده اش است نه کار عمرانی به عهده اش است بلکه باید منابعش را افزون و افزون کند ثروتهای ماندگار که در مقدمه گفتید ایجاد کند برای نسلهای بعدی این در تعریف است، اما آنچه اتفاق افتاده قصهای دارد.
سوال: وضعیت داراییهای صندوق به چه صورت است؟
غضنفری: درآمدهای صندوق غالبا ناشی از مازاد صادرات نفت است که حدود مثلا ۱۶۰ میلیارد دلار به این شکل تاکنون وارد صندوق شده یا به اسم صندوق سند خورده است ولی شاید اگر اشتباه نکنم نزدیک به ۱۱۰ میلیارد دلار از این مبلغ بعدا به دولت برگشته به صورت توسعهای یا به صورت تثبیت بودجه از آن استفاده کرده
سوال: در همه این سالها دیگه؟
غضنفری: در دوازده سال گذشته از بدو تشکیل تاکنون البته در سالهای اخیر تشدید شده این برداشت از صندوق.
در سالهای نخستین برعکس بود ورودی از سمت دولت بیشتر از خروجی از سمت دولت بود ولی در سالهای اخیر برابری میکند ورودی و خروجی و تقریبا چیزی گیر صندوق نمیآید.
سوال: یعنی میگویید بیشتر به دولتها قرض داده شده درست است؟
غضنفری: بخش اعظم شاید بیش از دو سوم مبالغ صندوق به دولتها قرض داده شده است.
سوال: آن یک سوم بخش خصوصی بوده است؟
غضنفری: آن یک سوم بخش خصوصی و شرکتهای عمومی غیردولتی به آنها تسهیلات داده شده است.
سوال: یعنی یک سوم ۱۱۰ میلیارد دلار میشود؟
غضنفری: نزدیک به ۳۶ میلیارد دلار از منابع ما به بخش خصوصی و نهادهای عمومی داده شده البته اگر کمی دقت کنیم بخشی از این نهادهای عمومی مثل شرکت ملی نفت یا وزارت نفت یک صندوقی را به اسم صندوق بازنشستگی نفت جلو انداخته است که از ما وام بگیرند، اما این وام عملا برای شرکت نفت بوده که باز دولتی است ولی این را ما در حوزه نهادهای عمومی غیردولتی تعریف کردیم.
سوال: چیزی که الان شما میگویید صندوق از ماموریتش فاصله گرفته است در این سالها.
غضنفری: به نظرم همین طور است فرمایشی مقام معظم رهبری دارند که گاهی وقتها در همایش هایمان پخش میکنیم
ایشان با صراحت میفرمایند که دولتها به دنبال انجام یک کار غیرقانونی هستند، چون با ماموریتها و اساسنامه صندوق سازگار نیست ایشان از این ویژه استفاده کردند و چون زمان کافی برای مراجعه کافی مجلس و گرفتن مصوبه ندارند به ایشان مراجعه میکنند و اذن برداشت میگیرند آن مبالغی که برداشت شده دولتها سرخود عمل نمیکنند برای تک تکش اجازههایی را گرفتند.
سوال: استقراض است بالاخره؟
غضنفری: بله استقراض است.
سوال: چقدر از این ۱۱۰ میلیارد برگشته؟
غضنفری: اونی که به دولت استقراض داده شده تا حالا چیزی برنگشته.
سوال: یک جور کمک بلاعوض میشود درست است؟
غضنفری: ما در حساب هایمان کمک بلاعوض نمیدانیم برای همین در برنامه هفتم هم به دنبال این بودیم که به روشی که به نفع دولت هم است این را احیا کنیم مطالبات را برگردانیم
سوال: مثلا الان یک دولتی سرکارند سه تا دولت قبلش آمده استقراض کرده
غضنفری: خب تعهدات دولتها برای همدیگر
سوال: یا آنها قرض کردند ما دیگه
غضنفری: نه نه این جوری نیست شما اگر فرض کنید این صندوق در خارج از کشور بود و دو دولت قبلی قرض گرفته بود دولت بعدی هم متعهدند این قرض را پس بدهند با تغییر دولتها این مطالبات تغییری نمیکند
سوال: نمیگویم تغییر میکند بالاخره دولت تداوم دارد حالا اینکه میگوید مثلا من سهم خودم را بدهم یعنی یک مقدار سخت باشد
غضنفری: برخی در هیات امنا برخی از وزرا چنین جملاتی را بر زبان میراندند که از آنها خواهش کردیم که این ادبیاتشان باعث میشود که بخش خصوصی هم از همین ادبیات استفاده کند
آنها میگویند حالا میگویند کی داده کی گرفته لذا این ادبیات ضد آینده صندوق است اصلا نباید بگذاریم رواج پیدا بکند.
سوال: ارزیابی شما از اقدامات و عملکرد صندوق توسعه ملی چگونه است؟
آقای فتح الله توسلی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس (ارتباط تلفنی): توفیق این را دارم این دوره دوره قبل که رئیس کمیسیون اصل ۴۴ بودم
این دوره هم جزو هیات امنای صندوق توسعه ملی هستم. به رئیس سازمان هم گفتم الان دو ماه است مجلس رای داده است که فرض کنید نمایندگان بیایند به عنوان ناظر در صندوق توسعه ملی تا الان تشکیل جلسه نداده
جالب است که من به دوستان صندوق که تماس گرفتم گفتند سالی دو بار تشکیل جلسه میدهد حالا شما را هم دعوت میکنند
دیگه از همین جا بخوانید که صندوق چطور دارد عملکردش چطور بوده و چگونه دارد کار میکند؟
من به آن قانونی که ماموریتهای اصلی صندوق است عینا میخوانم شما ببینید که چقدر عمل شده است؟
در سایت خود صندوق هم است هدف این تبدیل بخشی از عواید ناشی از فروش نفت و گاز و میعانات گاز و فرآوردههای نفتی به ثروتهای ماندگار، مولد، سرمایههای زاینده اقتصادی و حفظ سهم نسلهای آینده از منابع نفت و گاز و فرآوردههای نفتی است.
دوستانی که مسئولیت داشتند در صندوق بیایند توضیح بدهند به ما که کدام بخش از این هدف قانون گذار که ماموریت صندوق است محقق شده است؟
الان ثروت ماندگاری که صندوق ایجاد کرده در کشور کجاست؟ چه ثروتی سرمایه گذاری ایجاد کردند؟
ثروت ماندگار سرمایههای زاینده اقتصادی کجاست؟
الان ۱۰۸ میلیارد دلار بدهی دولت است حالا آقای دکتر میگوید ۱۱۰ میگوییم ۱۰۸ یا صد و ده میلیارد دلار بدهی دولت به صندوق است
این صندوقی است که قرار بوده این ماموریتها را انجام بدهد؟ ثروت ماندگار باشد؟ مولد باشد؟ سرمایه زاینده اقتصادی باشد؟
هر دولتی آمده هر جا کم آورده چنگ آورده به این صندوق از این صندوق سهمش را برده اخیرا هم که ۳۵۰ همت دولت آقای پزشکیان از این صندوق گرفتند.
بنابراین اصلا هدف قانون گذار وقتی که ثروت ماندگار تبدیل بشود محقق نشده است. از آن طرف هم ساز و کار صندوق است مگر میشود صندوقی که این همه ماموریت سنگین دارد و الان وقتی شما عملکرد صندوق را بررسی میکنید میبینید در حوزه صنعت و معدن فرض کنید حدود ۷ میلیارد دلار فکر میکنم ۱۳۹۰ هزار و سیصد و چهارصد پرداخت شده حالا شاید من اشتباه میکنم
آماری که من دارم آب کشاورزی ۵۰۴ میلیارد دلار صنایع تبدیلی ۳۸۹ میلیارد دلار نفت و گاز ۱۵ میلیارد دلار، ۲۳ میلیارد دلار در بخشها در ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ تسهیلات پرداخت کردند به این بخش ها،
شاید مثلا به اغماض بگیریم که در بخش نفت و گاز یک مقداری سرمایه گذاری که میشود گفت کمک کرده به حوزه مولد و اقتصاد ملی کشور بقیه اش کجاست؟
که این چند ده میلیارد دلاری که رفته در صندوق و این ساز و کاری که اصلا وجود دارد چطور میشود یک صندوقی که این همه هیات امنا با آدمهای بسیار مهم و ارزشمند وزیر و غیر وزیر و مسئولین بالادست در سال دو بار تشکیل جلسه بدهد؟یعنی چی اصلا؟ یعنی برایم به عنوان یک کسی که نماینده مجلس هستم و الان هم عضو هیات امنای این صندوق هستم برای من قابل قبول نیست.
لذا میگویم که طبیعتا صندوق نتوانسته است که ماموریتهای خودش را انجام بدهد و شده قلکی برای دولت که ازش برداشت میکند.
سوال: اگر پاسخی دارید بگویید.
غضنفری: گفته آقای توسلی کاملا درست است اینکه منابع صندوق در مسیری هزینه شده که برایش تعریف نشده بود کاملا انحراف از مسیر را نشان میدهد که گفتم درخواستها همیشه از سوی عالیترین مقام دولت بوده و موافقتها هم توسط هیات عامل که ما هستیم انجام نشده حتی در هیات امنا هم بعضا مطرح نمیشود
این درخواستها اخیرا دولت آقای پزشکیان درخواست از مقام معظم رهبری داشتند نه در هیات عامل که ما هستیم مطرح شد و نه در هیات امنا مطرح شد راسا خودشان اقدام کردند،
اما نکتهای که آقای توسلی، چون برای مجلس هستند اشاره کنم صندوق نه تنها از رفتار دولتها ضربه خورده از رفتار مجلس هم ضربه خورده در گذشته مادهای به اسم ماده ۵۲ تصویب شده که ما از آن به بعد حدود ده میلیارد دلار ضرر کردیم ماده ۵۲ میگوید صندوق هر سال ده درصد از ورودیهای خودش را که ارزی هستند به ریال تبدیل کند یک ده درصد را بدهد به حوزه صنعت به صورت ریالی یعنی صندوق ارزی طبق این مصوبه مجلس میآیند میشود صندوق ریالی و ده درصد آن را به صورت ریالی به حوزه کشاورزی بدهد میشود ۲۰ درصد از منابع ارزی تبدیل به ریال بشود
در گذشته حدود ۱۱ میلیارد دلار به این طریق براساس این قانون که اصطلاحا به آن ماده ۵۲ قانون مجلس میگوییم این تبدیل شده به ریال که الان ارزشش کمتر از یک میلیارد دلار است یعنی ده میلیارد دلار از این بابت ضرر کردیم به خاطر مصوبهای که مجلس گذرانده یا در جایی مجلس میگوید
سوال: برای اصلاح این مصوبه کاری کردید تلاشی کردید؟
غضنفری: خیلی تلاش کردید مصوبه انجام شود در دولت مرحوم آقای رئیسی در هیات امنا مصوبهای گرفتیم که صندوق مجاز نیست ارز خودش را به ریال تبدیل کند و به علاوه، چون گفته بود از ورودیهای هر سال اخیرا ما اصلا ورودی نداشتیم پس عملا فعلا تعطیل است آن ماده ۵۲ بدون اینکه لغو شود به دلایل دیگر تعطیل است
یا برخی از منابع که ما به نفت دادیم با مصوبهای که در بودجه آمده است گفتند صندوق این مبلغ را به نفت بدهد به وزارت نفت بدهد یا به شرکت ملی نفت بدهد که آنها هم برنگردانند یعنی بازهم این مجلس است که میآید صندوق دیکته میکند که برو منابعت را این جوری مصرف کن یعنی آن نظام حکمرانی کته بالای سرش هیات امناست سپس هیات عامل است فقط در مورد یک سوم از منابع صندوق توانسته حرف بزند و تصمیم گیری کند دو سوم از این منابع در جای دیگهای تصمیم گیری شده است،
اما من یک گزارش دیدم یک سوم بد نیست شاید امیدوارکننده باشد ما با این یک سوم منابع ۴۶ طرح نیروگاهی را پشتیبانی کردیم یعنی چهار و شش دهم میلیارد دلار مسدودی دادیم که به نیروگاههایی که کشور نیاز داشتیم برای سالهای گذشته است که به این ناترازی برخورد نکنیم یادم است که وقتی آقای محرابیان رفتند در وزارت نیرو در دولت آقای مرحوم رئیسی رفتیم خدمتشان گفتیم از این مبلغی که به نیروگاهها دادیم چیزیش برنگشته هر مبلغی از آن به ما کمک کنید برگردد دوباره آن را به طرحهای جدید نیروگاهی میدهیم
متاسفانه در حالی که یک و هفت دهم میلیارد دلار از این منابعی که در اختیار نیروگاهها گذاشتیم سررسید شدند تنها دویست و سی میلیون دلار توانستیم بگیریم و نزدیک یک و چهاردهم میلیارد دلار هنوز معوقه است یعنی پول به بخش خصوصی دادیم نیروگاه احداث کرده و قیمت گذاری که دولت روی محصول قرار داده آنها قادر به بازپرداخت منابع ما نیستند یک مصوبه هم دولت در گذشته به اینها داده که با ارز ۲۰ هزار تومان برایتان تسویه میکنیم این کار را هم نکرده پس یک و چهاردهم میلیارد دلار ما الان تحت ریسک است
به خاطر تصمیمات دولت و مجلس که به این شکل عمل کردند یا در حوزه نفت و گاز و پتروشیمی ۲۳ میلیارد دلار تسهیلات مصوب کردیم در گذشته یعنی اصطلاحا میگوییم مسدودی به بانک مرکزی گفتیم این پول را کنار بگذارد که به اینها بدهیم حدود ده میلیارد دلارش معوق شده است و ما هنوز نتوانستیم بگیریم یعنی
سوال: شما ساز و کاری برای پس گرفتن ندارید یا زورتان نمیرسد چه جوری است؟
غضنفری: اساسنامه صندوق میگوید که صندوق از طریق بانکهای عامل پول در اختیار متقاضی قرار بدهد
سوال: بازپس گرفتنش چی؟
غضنفری: برعهده بانک عامل است مثال میزنم یکی از بانکها که اسم نمیبرم ممکن است اینجا خدشه به اعتبار بانکها بشود و از این بابت نمیخواهم مسئولیتی بپذیرم کل کفایت سرمایه و داراییهای تحت اختیارش مثلا ۲۰۰ میلیون دلار است با همه توانمندیهای مدیرعامل و هیات مدیره همه را رویهم بگذاریم بالای ۲۰۰ میلیون دلار نمیشود ولی در سالهای گذشته اینها آمدند تا چهار میلیارد دلار تعهد کردند منابع صندوق را به مشتری دادند
حالا مشتری استنکاف میکند توان بازپرداخت ندارد طبق قراری که ما با بانک داریم بانک باید همه منابع ما را برگرداند فارغ از اینکه مشتری موفق میشود این پول را بدهد یا موفق نمیشود باید برویم از حساب ارزیشان برداریم ما به بانک مرکزی نامه دادیم از حساب ارزیشان بردارید حساب ارزی بانک، پوزیشین ارزی شان را اصطلاحا بررسی کنید این مقدار از طلب ما را برگردانید
بانک مرکزی گزارش میدهد این اصلا منابع ارزی ندارد یعنی ساز و کاری که در اساسنامه است و به موقع خواهم گفت ما را محدود کرده بود که از طریق دستانی که اسمش بانکهاست شما پولتان را به مردم برسانید و اتفاقا همکاران من در سالهای گذشته هم که بر روی این صندولیهایی که ما الان هستیم نشسته بودند دقیقا مر قانون را عمل کردند ولی بانکها در ایران نسبت به آن چیزی که امضا کردند توان تعهد ندارند، چون بیش از توانشان متعهد شده اند.
سوال: آقای توسلی یک نکته هم گفتند درخصوص جلساتی که برگزار میشود.
غضنفری: آن هم اساسنامه است گفته سالی دو بار.
سوال: یعنی خارج از آن نمیشود اصلا درخواست نماینده مجلس و اینها؟
غضنفری: در هر دوره دو تا از نمایندگان مجلس به انتخاب خود مجلس جزو اعضای هیات امنای صندوق میشوند و اساسنامه میگوید که سالی دو بار هیات امنا باید برگزار شود به زودی فکر میکنم اولین هیات امنا در دوره آقای پزشکیان خواهیم داشت البته، چون آقای توسلی گفت اگر هیات امنا بررسی شود ما نسبت به این موضوع گلایه میکنیم که چرا دولتها برداشتند من باز تکرار میکنم در نظام حکمرانی صندوق نه هیات عامل نه هیات امنا این دستور برداشت را ندادند که ما در هیات امنا به جای دو جلسه ده جلسه داشته باشیم باز در هیات امنا نمیتوانیم جلوی این دستور را بگیریم.
سوال: آسیب شناسی شما از عملکرد صندوق توسعه ملی در کشور به چه ترتیب است؟
آقای محمدحسین معماریان کارشناس اقتصادی (ارتباط تصویری): اگر ما یک نگاه تاریخی به صندوق داشته باشیم به نظرم بعضی از چیزها روشن میشود ما آن سالی که اساسنامه صندوق را نوشتیم سال ۸۹ بود اگر اشتباه نکنم ما در دوره وفور نفتی بودیم یعنی درآمدهای ارزی دولت از نفت به شدت بالا بود بودجه دولت را تامین میکند وضعیت زیرساختها مناسب بود و آن زمان ارزیابی این بود که الان لازم است که به بخش خصوصی منابع ارزی بدهیم
برای اینکه رشد صادرات محور داشته باشیم در بخش صنعت خب الان وضعیت کشور را اگر بخواهیم مقایسه کنیم با سال ۸۹ ما دیگر در دوره وفور نفتی نیستیم
یعنی ارزهای نفتی ما و ریال معادلش برای پوشش بودجه دولت آن قدر زیاد نیست که اگر بخواهیم یک سهم جدیش را به صندوق بدهیم بودجه دولت همچنان به مشکل نخورد ساختار بودجه را هم که خیلی در آن پیش نرفتیم که بتوانیم از نفت مستقل بکنیم و یک نکته دیگری هم که الان وضعیت که نسبت به آن روز دارد در حوزه زیرساختی نیاز به حجم سرمایه گذاری ارزی قابل توجهی داریم
و الان دولت به عنوان انجام وظیفه خودش به خصوص در حوزه تامین زیرساخت لازم به پول دارد پس بنابراین آن وضعیت و آن مولفه تاریخی که آنجا تصمیم گرفتیم الان دیگر برقرار نیست.
سوال: باید چه کرد؟ راهکار چیست؟
معماریان: الان اگر بخواهیم مجدد بازنگری کنیم در اساسنامه صندوق اولین مولفهای که باید در آن ببینیم این است که وقتی در داخل کشور برای سرمایه گذاری زیرساختی منابع کم داریم پس باید منابع صندوق را به این سمت سوق بدهیم حالا روشی که آن زمان انتخاب شده بود که روش اعطای وام بود متاسفانه خیلی روش مناسبی نبود به خاطر توضیحاتی آقای دکتر غنضفری دادند درباره ارتباط بانکها و ریسک ناپذیریشان و مشکلاتی که بوجود آمده برای بازپرداخت پیش آمده حالا روشهای جدیدی را میشود تدوین کرد ولی اصلیترین مولفه این است که صندوق باید ورود کند با استفاده از منابع ارزی خودش به حوزه زیرساختی که البته بازدهی دهد
غیر از این مولفه دومی که ما الان دوباره به آن تاریخ برگردیم نگاه کنیم به نظرم خیلی گام صحیحی نبوده آن هم اینکه از بین چهار نوع قاعده مالی متداول صندوق برای کارکردش، چون ما این را ثروت ملی دیدیم و گفتیم برای نسلهای بعدی میخواهیم نگهش داریم تقریبا سادهترین و روشنترین قاعده را انتخاب کردیم
ولی اگر نگاه کنید به این دوازده سال ده سال اخیر نوسانات قابل توجه ارز نفتی ما باعث شده که بودجه ما به شدت متاثر شود بخش ارز ما به شدت متاثر شود و اگر دوباره برگردیم به آن زمان باید یک قاعده دیگری را انتخاب میکردیم یعنی بهتر بود که قاعدهای که این روزها البته نه روزها شاید سال پیش در ارتباط با برنامه هفتم خیلی مطرح میشد که سهم بری مقدار مطلق ارزی دولت از نفت و اینکه مابقی به صندوق توسعه برسد شاید یک مکانیزم بهتری بود یک قاعده مالی (قطع صدا) پس درآمدهای نفتی احتمالا باعث میشد بودجه دولت از نوسان کمتری برخوردار باشد بخش ارزی ما بهتر بتواند مدیریت شود حالا اگر هم میخواستیم کاهش بدهیم و استقلال بودجه از نفت را داشته باشیم یک عمل تدریجی انجام میدادیم.
الان وضعیتی دچار شدیم که آن تدریجی انجام نمیشود و واقعیت این کار اقتصادی که دولت به هر حال یک ارز قابل توجهی از نفت دارد استفاده میکند یک ریالی را از نفت دارد استفاده میکند را خیلی روشن نمیپذیریم بعد هر سال دولت به آن نیاز قابل توجه میره و مجوز میگیرد اگر مجوز هم دریافت نکند امورات دولت احتمالا بخشیش رتق و فتق نمیشود و اگر مجوز بدهیم که خب داریم مدام مجوز میدهیم یعنی آن سهمی که قرار بود برداشت شود برداشت نشده این نشان میدهد که اساسنامه ایرادی دارد در حوزه قاعده مالی و این به نظرم نیازمند است که باتوجه به واقعیت جدید اقتصاد ایران در آن بازنگری شود و صندوق وظیفه تثبیت را هم کنار وظیفه جدید که گفتم ورود به حوزه تامین مالی زیرساخت است را باید به دست بگیرد.
سوال: درباره صحبتهای آقای معماریان چه نظری دارید میگویند ماموریتهای صندوق باتوجه به اینکه تغییر شرایط را با آن مواجهیم باید تغییر بدهیم.
غضنفری: پیشنهاد را رد نمیکنم کاملا ارزش بررسی دارد، اما یک مقداری نگاه را عمیقتر میکنم و به یک مصیبت بزرگ تری باید اشاره کنم ببینید در سازمان برنامه و بودجه هم خیلیها به ما میگویند شما بیایید صندوق توسعه ملی را از حالت یک صندوق صیانتی به یک صندوق تثبتی تبدیل کنید یعنی وقتی ما پول کم داریم به عنوان بودجه به ما بدهید وقتی زیاد داریم به شما میدهیم این پس اُفتی باشد برای وقتهایی که کم داریم.
سوال: دیگه آن نسلهای آینده و اینها هم حذف شود؟
غضنفری: حذف شود، من میگویم شما درست میگویید من الان این کار را انجام میدهم آن مصیبت بزرگی را که میگویم در ادامه خواهم گفت بگذارید باز کنم، چون خیلی حرفها در گفته ام است. ببینید میگوییم خب اگر این کار را بکنید چه اتفاقی میافتد ما بشویم یک صندوق تثبیتی یک صندوق صیانتی نباشیم میگویند شما اگر بشوید صندوق تثبیتی بودجه دولت از محل این عرضه بودجه مکفی خواهد بود ناترازی برق ناترازی آب ناترازی گاز ناترازی نفت ناترازی صندوقهای بازنشستگی نداریم آلودگی هوا نداریم میگوییم خیلی عالیه من آماده ام من یک صندوق تثبیتی باشم تو همه این ناترازیها را رفع کنی حالا به بقیه داستان نگاه کنید که عمق مصیبت را درک کنید اصلا تا حالا با صندوق ما تثبیتی برخورد شده و این همه ناترازی داریم.
سوال: ضمن اینکه از این بیشتر هم باشد آن تورمش را هم باید درنظر بگیریم.
غضنفری: اصلا، چون منابع ارزی کم است منجر به آن بیماری هلندی نمیشود یعنی یک دفعه است با صندوق صیانتی برخورد کردیم بعد میگوییم این ناترازیها ایجاد شده پس صندوق تو بیا تثبیتی شو من دیگه ناترازی ندارم وقتی از ۱۴۰ صدو و پنجاه میلیارد دلار ۱۱۰ میلیارد دلارش را دولت برداشته پس ما صندوق تثبیتی بودیم ولی من شمردم هفده هجده تا ناترازی داریم
لذا آن چیزی که باید در موردش تغییرات ایجاد بشود اساسنامه صندوق نیست که در جایی اشاره خواهم کرد طرحهای کوچیک نیاز داریم، چون اصلا ما صندوق را کلا تعطیل کنیم همه منابعش را هم به دولت بدهیم باز ناترازیها هستند چرا ناترازیها هستند؟ چون شما وقتی قیمتهای انرژی را به گونهای میگذارید که صاحب نیروگاه سود نمیکند نمیآید نیروگاه بعدی را بسازد وقتی قیمتها را انرژی را به گونهای تنظیم میکنی که برای سرمایه گذارش صرفیدن ندارد نمیآید دوباره سرمایه گذاری کند
وقتی چهارده و نیم درصدی که به وزارت نفت و شرکت ملی نفت میدهید همه اش را حقوق و دستمزد میدهد دویست هزار نفر آدم آنجا جمع کرده که معلوم نیست دارند چکار میکنند فرصتی برای سرمایه در نفت و گاز نمیماند
شما مرز غربی کشور را نگاه کنید آن طرف مرز هر شب تا صبح چراغها روشن است دارند شرکتهایای ان پی نفتی خارجی و عراقی دارند کار میکنند این طرف هم تاریک و هیچ خبر نیست و کسی هم کار نمیکند سرمایه گذاری صورت نمیگیرد
لذا باید اندیشه مان نسبت به حکمرانی در اقتصاد عوض کنیم این ناترازیها ناشی از این نیست که ما چیزی را کنار گذاشتیم در صندوق به دولت ندادیم دولت که هر وقت خواسته رفته گرفته از ما هم نگرفته از مسیر خودش هم گرفته پس دولتها این همه ناترازی را به همدیگر به ارث دادند این در حالیست که رفتارشان با صندوق تثبیتی بوده درست است اساسنامه ما صیانتی است ما هم خیلی خودکشون میکنیم که جا بیندازیم این صندوق صیانتی است برای نسل بعدی است تو رو خدا دست نزنید ولی دولت وقتی دچار کسری بودجه میشود میگوید گندمکارم پول میخواهد پرستارم پول میخواهد پزشکم پول میخواهد مجوز میگیرد از صندوق برمی دارند ما شدیم صندوق قلک دولت.
به این الان اعتراض ندارم که اشتباه است این را هزار بار گفتیم، اما این جمله که آقای معماریان گفت که اگر به یک صندوق تثبیتی تبدیل شویم منابع ارزی بیشتری به دولت بدهیم میخواهم بگویم عملا این اتفاق ظرف هفت هشت سال گذشته افتاده، اما تعداد ناترازیها هر سال یکی بیشتر شده پس ما در یک جای دیگری دچار مشکل هستیم و آن هم در فهم اقتصاد و اقتصاد دستوری است
اقتصاد دستوری خیلی به سوسیالیست نزدیک است سوسیالیست یعنی دولت همه چیز در اختیار بگیرد قیمت گذاری کند به مردم بدهد در سوسیالیست سرمایه گذار نمیآید سرمایه گذاری کند و دولت سوسیالیست هی بیشتر محتاج قیمت گذاری میشود و مردم فقیرتر میشوند لذا وقتی اصول بازار را نمیپذیریم سرمایه گذار احساس میکند تو روی محصول و کالایش میخواهی قیمت گذاری کنی یعنی فقر جامعه را میخواهی از طریق تولیدکننده پوشش بدهی میگویی برای چی اینجا سرمایه گذاری کنم میرود کشور دیگری سرمایه گذاری میکند که دولت مداخله خودش را به حداقل میرساند پس ما در آنجایی که در اصل اقتصاد تصمیم میگیرند که چقدر قواعد بازار حاکم باشد و چقدر قواعد اجتماع گراها حاکم باشد آنجا بیشترین ضربه را به اقتصادمان میزنیم.
آقای معماریان: اگر فرصت است توضیح کوتاهی بگویم گفته آقای غضنفری در مورد ناترازی کاملا درست است و همراهم با ایشان ولی منظورم را فکر کنم خوب نرساندم منظور من از صندوق تثبیتی اصلا قلک نیست اتفاقا قلک این طوری است که هر موقع کم آوردی بردار پس بنابراین قابل برنامه ریزی و اینها خیلی ندارد دولت میرود در سال یکهو احساس میکند امسال باید ۲۰ میلیارد دلار ارز ترجیحی بدهد ۲۰ میلیارد دلار ارز ترجیحی میدهد و کمش را از صندوق برمی دارد
خب آن چیزی که تحت عنوان تثبیتی گفتم که یکی از قواعد مالی تئوریک و بین المللی صندوق هاست این است که میگوید دولت از همین الان برای پنج سال آینده میدانید که از نفت بیشتر از مثلا پانزده شانزده میلیارد دلار به تو ارز نخواهد رسید.
و این لزوما بیشتر از چیزی نیست که الان دولت دارد استفاده میکند یعنی ما نمیخواهیم با این ناترازی را بپوشانیم اتفاقا ولی اینطوری دولت قابلیت برنامه ریزی پیدا میکند و دیگر نمیرود مثلا یک سالی ۲۰ میلیارد دلار ارز ترجیحی بده در حالی که میداند کل ارز ... ۱۵ میلیون دلار است
من منظورم در واقع از این سمت یعنی اتفاقا به تشدید ناترازیها این کمک نمیکند، چون در یک سالی که یک کمی در واقع وفور نفتی حالا در همین در واقع دوران غیر .. یک کمی مثلا وزن نفت بهتر میشود دولت سریع در واقع دولتها هوس میکنند که بیشتر ارز مثلا ترجیحی پرداخت بکنند بیشتر و حالا یک مقداری خرج کنند آن طرف ریالش را خرج کنند این در واقع به جلوی تشدید ناترازی و نوسانات اقتصادی را خواهد گرفت ولی بله حل ناترازی که اصلا از منابع صندوق این طوری اتفاق نمیافتد آن نیاز به سرمایه گذاری و آن طرف هم در واقع بهبود قاعده گذاری و قیمت گذاریهای ما را در حوزههای مختلف دارد.
غضنفری : یک توضیح بدهم فرمایش ایشان را؛ این مدل هم که ما بگوییم دولت محترم تو هر سال از درآمدهای ارزی این سهم ما نیست که ۴۰ درصد مثل الان، سهم تو مثلا ۲۰ میلیارد دلار است اگر بیشتر فروختی به ما بده اگر کمتر فروختی نمیخواهیم ما این مدل هم بردیم در مجمع تشخیص مصلحت برای برنامه هفتم
خود من از ادامه اش عقب نشینی کردم، چون دیدم حالا ما ۲۰ میلیارد دلار مثلا فرضا نفت ۲۵ میلیارد دلار فروختیم ۲۰ میلیارد دلار که سهم قانونی دولت میشود آن را مصرف میکند بعد میگوید سلام حال شما خوب است ۵ میلیارد دلار من کم دارم میگوییم آقا این سهم ماست میگوید میروم اذن میگیرم باز هم میتواند قاعده را بشکند، چون همین الان داریم این قاعده را میشکنیم
دیگر ببینید بگذارید من واضح بگویم ممکن است این فرصت پیش نیاید من دوباره عرض بکنم حکمرانی اقتصادی بسیار بسیار پیچیده است با این شکلی که ما داریم الان حکمرانی اقتصادی را پیش میبریم موفق نمیشویم این گسلها و این ناترازیها را هموار کنیم
حکمرانی اقتصادی به این است که قواعد حاکم بر اقتصاد را باور کنیم ببین اگر دریای پول هم بریزیم در صندوق، صندوق هم بدهد به دولت به صورت یارانه یا شکلهای دیگر پخشش کنیم باز بعد دوباره دولت میآید میگوید پول بعدی را بده من میخواهم خرج کنم
یعنی الان مدلی که در اقتصاد ما هست چیزی است که در کشورهای کمونیستی مثل آلمان شرقی یا کشورهایی از این دست بودند که اقتصاد دولتی بود ورشکسته بودند بهره وری پایین بود قیمتها بالا بود دولت با ضربه شلاقِ خودش قیمتها را پایین میآورد صنعت دوباره آسیب میدید این به صورت اینکه با سنن الهی سازگار نیست
این نحوه نگاه به اقتصاد جواب نمیدهد یعنی این با سنتهای الهی ناسازگار است ما انگیزهها را در اینجا میکُشیم درآمد ناشی و سود ناشی از زحمت افراد را از بین میبریم بنابراین در آن؛ و اساسی که باید تصمیم درست بگیریم آنجا بی خیال میشویم میآییم در سطح پایینتر میگویم خب برق را ارزان بده همه استفاده کنند، گاز هم ارزان بده همه استفاده کنند این را ارزان بده همه استفاده کنند بسیار خوب همه راحت راضی هستیم این را استفاده میکنیم حالا باید دوباره سرمایه گذاری کنیم که اینها را چاهایش را احیا کنیم.
سؤال: آن سرمایه گذاری انجام نمیشود.
غضنفری: آن دیگر پولی وجود ندارد برایش همه اش را دادیم رفته خود دولت هم دیگر برایش چیزی نمیماند این قواعد اقتصادی است ما حاضر نیستیم این قواعد اقتصادی را بپذیریم و اجرا کنیم یک چی هم اسم جراحی مطرح میشود مردم حسابی میترسند
ولی باید باور کنیم آن چیزی که قواعد اقتصادی در دنیا تجربه شده اقتصاد سوسیالیستی یعنی اینکه به جامعه کالاها را به ارزانترین قیمت برسانیم بدون اینکه درآمدهای کافی داشته باشیم تا یگ جاهایی خوب است تا یک جایی دولت احساس پادشاهی میکند من دارم به همه مردم نان میدهم، گوشت میدهم، مرغ میدهم، فلان میکنم، از یک جایی دولت هم ندارد بدهد صف میشود و کوپن میشود و بازار سیاه میشود و مافیا میشود
ما باید یک سری قواعدی هست در اقتصاد اینها را بپذیریم حالا این نکته جالب است من اینجا بگویم بد نیست، چون مقامات الان ممکن است این را بشنوند بگویند ما وقتی که با بخش خصوصی صحبت میکنیم همه اش از برداشتن موانع میگوییم همه اش از اقتصاد مبتنی بر بازار میگوییم
بله شما وقتی بخش خصوصی سخنرانی میکنی اینها را میگویی ولی وقتی با پرستار و کارگر و کارمند صحبت میکنی میگویی آقا من به اندازه تورم حقوق تو بالا میآورم به اندازه تورم فلان میکنم اینها با همدیگر در تضاد است بهره تورم حقوقش را بالا میآوری از چه منبعی بالا میآوری باید درآمدش شکل بگیرد یعنی شعارهایی که مقامات میدهند در سخنرانی هایشان با گروههای مختلف اجتماعی در یک مکتب اقتصادی جمع نمیشود بعدش برای مکتب اقتصادی بازار آزاد است بعدش برای اقتصاد بازار بسته است بعدش برای مکتب اقتصاد سوسیالیست است بعدش برای کاپیتالیسم است و بعدش برای لیبرالیسم است
هر دفعه به هر گروهی یک چیزی را میگویند نتیجه اش این میشود که دائم فقر گسترده میشود و ما ناچاریم اقتصاد را بسته کنیم تا فقر را محدود کنیم این یک بحث نظری میخواهد این اصلا ربطی به صندوق توسعه ملی ندارد پنج تا مثل صندوق توسعه ملی هم برویم منابعش را بدهیم به این طرز فکر، همه آن صندوقها دوباره خالی میشوند ناترازیها بیشتر میشود.
سؤال: آقای توسلی به هر صورت مجلس برای بازگشت این مطالبات صندوق توسعه ملی چه کارهایی دارد انجام میدهد؟
توسلی: آقای دکتر ببینید من حقیقتا متأسفم که آقای غضنفری این گونه صحبت میکند نگاه کنید اولا که در اساسنامه نگفتم که در واقع سالی دو بار، گفتم حداقل دو بار عرض میکردم آقای غضنفری میفرمایند که هیئت امنا سالی دو بار بر اساس اساسنامه اولا در اساسنامه نگفته شده سالی دو بار گفته حداقل دو بار یعنی محدودیت سقف نگذاشته شما میتوانید هفتهای یک بار جلسه بگذارید وقتی که این حجم کار وجود دارد
چرا باید هیئت امنا سالی دو بار تشکیل جلسه بگذارد حقوقشان را ماهیانه بگیرند یا سالیانه کاری به آن ندارند بعد این حجم کار و مأموریتها
جالب این است که آقای دکتر از همه آنها آمد ماده ۵۲ قانون الحاق را گرفت که مثلا قانونگذار فقط یقه اش را الان چسبیده یقه مجلس را میگیرد که آقا شما چرا این ماده قانونی را گذاشتی ۲۰ درصد منابع ورودی صندوق برود به صورت ریالی در بانکهای عامل سرمایه گذاری بشود تا ۱۰ درصدش برود برای چی برای تسهیلات آب کشاورزی، صنایع تبدیلی، تضمینی، منابع طبیعی و محیط زیست ببخشید شما آن ۸۰ درصد را چگونه هزینه کردید که الان گیر دادید به این ۲۰ درصد که آن هم قانون گفته شما بیایید سرمایه گذاری بکنید بعد مجلس را متهم میکنید به این کار،
این مجلس قطعا من خودم عرض میکنم حالا به غلط یا درست بنده انتخاب شدم به عنوان ناظر مجلس در هیأت امنا من این قضیه را تحمل نمیکنم به هیأت امنای خدمت شما عرض کنم صندوق هیچ نقشی در صندوق نداشته باشند سالی دو بار بشینند آنجا به صورت شکلی آقایان تصمیمشان را بگیرند به هر کسی که میخواهند وام بدهند بعدش هم الان بیایند بگویند که آقا ما نمیتوانیم وام هم پس بگیریم یعنی چی را میتوانیم پس بگیریم
مگر آنجا در هیئت امنا رئیس کل بانک مرکزی عضو هیئت امنا نیست؟ مگر دادستان جزء هیئت امنا نیست؟ مگر بند ۶ اساسنامه شما نمیگوید که اتخاذ تصمیم درباره ارجاع دعاوی به داوری و صلح و فلان و این حرفها جز یکی از وظایف هیأت امناست؟ مگر رییس جمهور جز هیأت امنا نیست؟
چطور شما نمیتوانید منابعی که از سرمایه ملی هست و قرار برای آیندگان برای سرمایههای پایدار برای کارهای بزرگ در کشور هزینه بشود ۱۱۰ میلیارد دلار به دولتها دادید و برنگرداندند خلاف دستور رهبری، خلاف نظر رهبری، خلاف سیاست گذاریها کل اساسنامه هم ایراد دارد باید اصلاح بشود حالا نمیپذیرد ولی باید بپذیرد که اساسنامه یک اساسنامهای در حد یک صندوق کوچک محلی است.
سؤال: آقای توسلی الان مجلس چه کار کرده برای پازپس گیری این مطالبات؟
توسلی: من عرض میکنم الان مجلس ببخشید قانون گذار آمده گفته که آقا دو نفر اعضای مجلس بیایند بشوند ناظر در آنجا وقتی رئیس صندوق مدیرعامل صندوق میگوید آقا من سال دوبار شما را دعوت میکنم الان هم وقتش نشده یک بار اول سال دعوت میکنیم میگوییم آقا عیدتان مبارک یک بار هم آخر سال دعوت میکنیم پیشاپیش عیدتان مبارک، این که نمیشود
اگر مجلس ناظر گذاشته یعنی صندوق موظف است عملکردش را به من نماینده توضیح بدهد به خدمت شما عرض کنم که گزارش بدهد تمام پروژه هایش تمام بحثهایی که دارد من هم به مجلس گزارش بدهم بگویم آقای مجلس این عملکرد صندوق اینجا موفق بوده اینجا موفق نبوده بیا ورود پیدا بکن یا کمیسیون اصل ۹۰ یا ریاست مجلس یا بقیه در واقع اعضای مجلس بیایند ورود پیدا بکنند از دولت مطالبه بکنند ما از ظرفیتهای دیگر ما بحث تذکر استیضاح سؤال نمیدانم تحقیق و تفحص استفاده میکنیم ولی واقعا ناراحت کننده است.
سؤال: آقای توسلی فرصتتان رو به پایان است پاسخ صحبت هایتان را بشنویم از آقای غضنفری.
غضنفری: نظرم آقای توسلی خوب است که یک بار دیگر هم حالا که دارند اساسنامه را میخوانند بیشتر بخوانند که وقتی میآیند در جلسه هیئت، اما با آگاهی بیشتری بیایند میدانید که اصلا جلسات هیئت امنا را ما نمیگذاریم دبیرخانه صندوق در خود صندوق نیست دبیرخانه صندوق در سازمان برنامه است
سازمان برنامه این جلسات هیئت امنا را میگذارد به ما نامه میدهد ما را هم دعوت میکند یعنی ما هم مثل ایشان که نماینده مجلس هستند در آن جلسه دعوت میشویم گزارش کارمان را میدهیم یا درخواست مصوبه میکنیم ما در آن جلسات حتی حق رأی نداریم
رئیس صندوق یا اعضای هیئت عامل صندوق در جلسه هیئت امنا حق رأی هم ندارند دعوت کننده هم نیستند برگزار کننده هم نیستند مخاطبشان سازمان برنامه است جلسات هیئت امنا را سازمان برنامه برگزار میکند
این هم که میگویند مغایر فرمایشات رهبری دارد هیئت امنای هر کسی حرکت میکند اصلا خود رهبری اجازه دادند که این پول را از صندوق برداشته بشود من نمیفهمم مخالف کی مخالف کیه اصلا همه چیز رو با هم قاطی میشود بعد هم آنجا در هیئت امنا افرادی که نشستند رئیس جمهور است، وزیر نفت است، وزیر کار است، نمیدانم وزیر اقتصاد است، رئیس کل بانک مرکزی اینها همه موافق برداشتن پول از صندوق هستند، چون اینها دارند بودجه کشور را پیش میبرند
پس اینها نمیآیند علیه خودشان شکایت تنظیم کنند که آقا ما الان برویم از خودمان شکایت کنیم چرا پول از صندوق برداشتند اصلا اینها همانهایی هستند که درخواست میکنند
رئیس جمهور پول از صندوق بردارد، اما باز ایشان، چون نماینده مجلس هستند و ظاهرا تازه آمدند من یک توصیه هم به ایشان دارم عرض کردم صندوق هم از دولت سیلی میخورد و هم از مجلس یک جای دیگر هم که مجلس باعث میشود صندوق دچار آسیب بشود وقتی اینها بودجه را میبندند در آن کمیسیون برنامه و بودجه معمولا برای استانهای خودشان میآیند سراغ طرحهایی یا برای گروههای اجتماعی سراغ افزایش حقوق و پرداخت و اینها حجم بودجه خیلی سنگین میشود
وقتی حجم هزینههای بودجه خیلی سنگین شد میآیند همین جوری میگویند فرض میکنیم این قدر نفت میفروشیم نفت هم ۸۰ دلار هر بشکه پس ببین بودجه تراز است، اما بودجه تراز نیست بودجه اجازه بدهدی من این را بگویم بودجه ظاهرش را مجلس تراز میکند بعد از ۳ ماه یا ۶ ماه دولت میگوید ندارم بدهم نه مالیات توانسته برگرده نه نفت تونسته فروش برود آن ور ستون هزینهها مثل شیر داره آب بودجه را مصرف میکند این ور ستون درآمدها خبری نیست میآیند سراغ صندوق.
سؤال: آقای غضنفری ما دو دقیقه فرصت داریم در خصوص حالا برنامه هفتم و حالا وضعیت صندوق میخواهم یک سؤالی خدمتتان بپرسم بر اساس ماده ۳ قانون برنامه هفتم دولت و به طور مشخص وزارت اقتصاد باید برنامه تأمین مالی رشد اقتصادی هدف در سال بعدی را آماده کند و سهم هر یک از نهادهای پولی و ... از جمله صندوق توسعه را در تأمین منابع این رشد مشخص کند تا الان برآوردی از میزان منابعی که صندوق میتواند برای رشد اقتصادی در اختیار قرار بدهد شده؟
غضنفری: ببینید، چون ورودیهای ما هر سال الان دیگر تقریبا صفر است ورودی نداریم، چون ۲۵ درصد از ۴۵ درصد ما را اذن گرفتند از روی بودجه برمی دارند مابقی آن هم با مجوزهای موردی از ما میگیرند مثل دستگاه مجوز موردی دارند ما خوشبختانه در دولت گذشته موفق شدیم حدود ۸ میلیارد دلار از طلب هایمان را از بخش خصوصی و دیگران پس بگیریم آن ۸ میلیارد دلار را در پروژههای جدید داریم تأمین مالی میکنیم فکر میکنم.
سؤال: چه پروژههایی هستش آقای غضنفری؟
غضنفری: پروژههای نفتی است آب به مناطق کویری است فولاد است پتروشیمی است نیروگاهی است نیروگاههای تجدید پذیر است مثلا ما هفت و نیم میلیارد دلار برای نیروگاههای فسیلی در نظر گرفتیم ۵ میلیارد دلار برای نیروگاههای حرارتی در نظر گرفتیم که بعد از این وزارت نیرو معرفی میکند در اختیارشان قرار میگیریم.
سؤال: اینها متناسب است با آن ماموریتهای صندوق توسعه؟
غضنفری: بله ولی این جمله را من باید تکرار کنم به عنوان یک شهروند ایرانی تا یک مکتب اقتصادی مشخص که مبتنی بر سنتهای الهی باشد ما باور نکنیم و آن را نپذیریم به اهداف برنامه هفتم نخواهیم رسید یعنی باید بتواند اقتصاد به گونهای باشد که بخش مردمی بخش خصوصی احساس بکنند در اینجا میتوانند سرمایه گذاری بکنند و درآمد و سود کسب کنند این به خودی خود انبوهی از منابع مالی را وارد اقتصاد میکند.