فقر و بدبختی، میراث ۱۲ ساله غرب برای افغانستان
با گذشته دوازده سال از اشغال افغانستان بدست نظامیان غربی هنوز بیش از شصت درصد کودکان این کشور از سوء تغذیه رنج می برند و فقط ۲۷ درصد افغانها به آب آشامیدنی سالم دسترسی دارند.
به گزارش واحد مرکزی خبر، روزنامه ایندی پندنت چاپ انگلیس در گزارشی بقلم پاتریک کاکبرن نوشت: قرائن موجود حاکی از آن است که 2014 ، سال سرنوشت سازی برای افغانستان خواهد بود زیرا بیش از 38 هزار نظامی آمریکایی و 5200 انگلیسی قبل از پایان سال از این کشور خارج می شوند.
از ویژگیهای بارز عقب نشینی نظامیان آمریکا و انگلیس آن است که با وجودی که از سال دو هزار و یک تاکنون دو هزار و هشتصد و شش سرباز آمریکایی و چهارصد و چهل و هفت سرباز انگلیسی در افغانستان کشته شدند ، بازگشت نظامیان جنب و جوش و تحرک خاصی را در کشورهای متبوع نظامیان بوجود نیاورد.
مرکز مطالعات راهبردی و بین المللی واشنگتن اعلام کرد تاکنون ششصد و چهل و یک میلیارد و هفتصد میلیون دلار برای افغانستان هزینه شده است. البته صرف این بودجه برای افغانستان لزوما بدان مفهوم نیست که این بودجه برای مردم افغانستان هزینه شده است.
اما حتی به فرض درست بودن این مطلب و با وجود صرف این هزینه هنگفت ، آمار ارائه شده بدست مقامات دولتی افغانستان حاکی از آن است که هنوز بیش از شصت درصد کودکان این کشور از سوء تغذیه رنج می برند و فقط بیست و هفت درصد مردم این کشور به آب آشامیدنی سالم دسترسی دارند.
این درحالی است که بسیاری از مردم افغانستان فقط با پولهایی که بستگان آنها با کار کردن در دیگر کشورها برای آنها می فرستند و یا از طریق قاچاق مواد مخدر که پانزده درصد تولید ناخالص ملی این کشور را تشکیل می دهد ، امرار معاش می کنند.
ارقام فوق نتایجی است که توماس روتیگ ، از شبکه تحلیلگران افغانستان در کابل پس از مطالعه بر روی دوازده سال مداخله جامعه جهانی در افغانستان بدست آورده است. شرخ مختصر و در عین حال ارزشمندی که وی از وضعیت کنونی افغانستان ارائه کرده است تاکیدی بر این واقعیت است که مداخله آمریکا و انگلیس در افغانستان در نهایت به شکست انجامیده است.
طالبان هنوز شکست نخورده است و در سرتاسر کشور فعالیت می کند و آماده است تا در استانهایی مانند هلمند در جنوب افغانستان ، پس از خروج نظامیان آمریکا و انگلیس کنترل امور را بدست گیرد.حتی با کمک سربازان خارجی مستقر در افغانستان ، دولت افغانستان تنها تا دو کیلومتری اطراف پایتخت کنترل اوضاع را در دست دارد.
اعزام سی هزار نیروی جدید به افغانستان که در فاصله سالهای دو هزار و ده تا دو هزار و یازده صورت گرفت که تعداد نظامیان ناتو در این کشور به صد و یک هزار نفر افزایش یافت ، اثرات چندانی در وضعیت افغانستان نداشت. در مباحثات تاکتیکهای نظامی علت وضعیت نابسامان افغانستان اعلام شده است در صورتیکه مهمترین علت ناکامی آمریکا و اتگلیس در افغانستان دلایل سیاسی است که به زمان پس از سقوط طالبان در سال دو هزارو یک باز می گردد.
در این خصوص می توان به چند نکته اساسی اشاره کرد. در آن زمان بسیاری از مردم از طالبان نفرت داشتند و نیروهای طالبان صرفا در میان افراد معدودی محبوبیت داشتند اما مطبوعات غربی درباره میزان شکست نظامی آنها اغراق می کرد چون اکثر آنها از مواضع خود عقب نشینی کرده یا متفرق می شدند اما با مساعد شدن اوضاع سیاسی ، دوباره ظاهر می شدند.
علاوه بر این ، مزر مشترک هزار و پانصد مایلی افغانستان و پاکستان همچنان به روی نیروهای طالبان باز ماند و به مامنی برای آموزش ، استقرار و تجدید قوای طالبان تبدیل شد. راتینگ در گزارش خود نوشت « کسانی که سال دو هزار و یک برای جنگ با طالبان کمک مالی می گرفتند به قاچاق مواد مخدر روی آوردند و به تدریج سرمایه خود را به سوی فعالیتهای اقتصادی قانونی مانند صادرات و واردات ، ساخت و ساز ، بانکداری ، معدن و املاک و مستغلات سوق دادند. این افراد با کمکهای خارجی خود را ترکاندند به طوری که افغانستان تا سال دو هزار و سیزده در جدول سازمان شفافیت بین المللی از صد و هفتاد و هفت کشور جهان هم ردیف کشورهایی مانند سومالی و کره شمالی قرار گرفت.
نخبگانی هم که بعد از دوران طالبان ظاهر شدند ترکیبی از جنگ سالاران و اسلام گرایان جهادی بودند. سال دو هزار و سه ، روزنامه نگاری به نام میر حسین موسوی از این ترکیب بعنوان « فاشیسم مقدس» نام برد که بلافاصله به خاطر توهین به اسلام مجبور شد از افغانستان فرار کند.
انتخابات در افغانستان هم با فریب و نیرنگ عجین است زیرا پس از برپایی انتخابات ، کسانیکه به پیروزی می رسند غیر قانونی اعلام می شوند. انتخابات آوریل دو هزار و چهارده احتمالا بدترین انتخاباتی است که در این کشور برگزار خواهد شد زیرا بیش از بیست میلیون و هفتصد هزار برگه ثبت نام اولیه رای گیری در کشور منتشر شده است درحالیکه نیمی از جمعیت بیست و هفت میلیونی افغانستان کمتر از هجده سال بوده و واجد رای گیری نیستند.
در کنار این مسائل، موسسات مستقل ناظر نیز اکنون تحت نظارت دولت قرار دارند. کودکان افغانی که اکنون در اردوگاهی که در اطراف کابل مستقر است حضور دارند منتظر کمکهای نهادهای اسلامی هستند و با این فجایایی که آنها با آن مواجه هستند ، رهبران غربی واقعیت های موجود در افغانستان را نادیده می گیرند و از این کشور روی برمی گردانند که چیزی کمتر از دروغ عمد نیست.
دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس در جریان بازدیدی که سال گذشته از استان هلمند داشت مدعی شد از آنجا که تاحدودی امنیت در افغانستان برقرار شده است می توان گفت ماموریت سربازان انگلیسی در این کشور به پایان رسیده است. اما این حرفها در افغانستان خریدار ندارد. البته خروج نظامیان غربی لزوما به معنای پیروزی نیروهای طالبان نیست زیرا اکثر نیروهای طالبان پشتون بوده و به سختی می توانند در مناطقی که تحت کنترل تاجیکها ، هزاره ها و ازبکها قرار دارد ، جایگاهی برای خود کسب کنند. اما بیشتر مردم افغانستان از اینکه به سرنوشت وخیم تری دچار شوند نگرانی دارند و معتقدند سال دو هزار و چهارده سالی است که آنها دوباره به دوران توحش و هرج و مرج دهه هزار و نهصد و نود یعنی وقتی گروههای جهادگرا بر افغانستان حاکم بودند ، باز می گردند.