پخش زنده
امروز: -
کارشناس اقتصادی:پس از افت رشد اقتصادی در چند ساله گذشته، دولت توانست با تحرک بخشی به همه ظرفیتها و بهره وری از تمام امکانات رشد اقتصادی منفی به رشد مثبت تبدیل کند و اوضاع را بهبود بخشد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، موضوع رشد اقتصادی در برنامه هفتم در میز اقتصاد امروز شبکه خبر با حضور میهمان آقای حسین درودیان کارشناس اقتصادی و آقای زنگنه عضو کمیسیون برنامه و بودجه بصورت ارتباط تصویری مورد بررسی قرار گرفت.
مجری: دیروز برنامه هفتم توسط سرپرست قوه مجریه آقای مخبر ابلاغ شد یکی از مسایلی که کارشناسان مختلف در برنامههای مختلف در این چند وقت ایام انتخابات در موردش صحبت میشد بحث رشد اقتصادی در برنامه هفتم بود که هشت درصد درنظر گرفته شده بود. در سال گذشته تقریبا میشود گفت که آمار بانک مرکزی ۵۷ دهم درصد، بانک مرکزی ۴ و نیم درصد با نفت رشد اقتصادی کشور بوده بدون نفت چیزی حدود ۳ ممیز ۴ دهم درصد بوده است. در میز اقتصاد امروز به این میپردازیم که الزامات این که برسیم به رشد اقتصادی هشت درصدی که در برنامه پنج ساله هفتم به آن اشاره شده چیست و چه فرصتهایی را پیش روی دولت چهاردهم است و چه اقداماتی را باید انجام بدهد که این عدد محقق بشود. (پخش گزارش)
سوال: اساسا چرا عدد هشت چرا هشت درصد، در برنامه ششم هم هشت درصد داشتیم شما میدانید این محاسبه از کجا میآید چرا ۹ نه چرا ۷ نه؟
درودیان: این هشت درصد خیلی سال است که باب شده است در برنامههای ما، فکر میکنم که شاید یک زمانی آن زمانی که سند چشم انداز را تنظیم میکردم محاسباتمان نشان میداد که با رشد هشت درصد میتوانیم به آن اهداف سند چشم انداز برسیم هشت درصد هم یک عدد بالایی است یک عدد باکلاسی است و اگر بخواهیم مقایسه کنیم مثلا با رشدهایی که بالاخره رشدهای بالایی بوده در اقتصادهای دنیا در زمره رشدهای خیلی خوب و خیلی بالا تلقی میشود ولی این که منطق این هشت درصد چیست و از کجا به دست میآید فکر میکنم که بیشتر سیاست گذار و برنامه ریزی میخواهد که یک عدد بالایی بگذارد برای رشد اقتصادی که بگوید من هدفم هدف بالایی است برای رشد اقتصادی حالا هشت نباشد هفت باشه نه باشه خیلی منطقش همین است آن چیزی که ما میفهمیم به عنوان یک بیننده و کسی که متوجه قضیه میشود این است که میخواهد هدف بالا بگذارد دست بالا برای رشد اقتصادی تعیین کند.
سوال:، چون عدد هشت درصد در برنامه ششم بود آن چیزی که اتفاق افتاد عملا تحقق کامل این عدد نبود فکر میکنم تقریبا شش یا هفت سال برنامه ششم را با تمدیدهایش داشتیم فکر میکنید این عدد محقق نشد اساسا اگر دهه ۹۰ بخواهیم یک مقدار بزرگتر برویم چرا در دهه ۹۰ این عدد محقق نشد؟
درودیان: آن چیزی که در مورد رشد اقتصادی حتی بقیه متغیرهای اقتصادی ما محقق میشود تابع شرایط و وضعیتی است که ما در آن سالها داریم یعنی این که در آن سالها چه موقع چه اقتضائاتی بوجود میآید برای ما تعیین میکند که برنامه تا چه اندازه محقق میشود. این که ما برنامه مینویسیم معنیش این نیست که برنامهای هم کار میکنیم یعنی به این معنی که مثلا الان، چون یک برنامه پنج ساله هفتم را نوشتیم مثلا در پنج سال آینده قرار است یک ریل مشخصی ما را در پیش بگیریم و جلو برویم این طور نیست همان طور اقتضائات قبلی اقتصادمان ادامه پیدا میکند به جلو و اگر خوش شانس باشیم و شرایط یاری و همراهی کند اهداف برنامه خوب محقق میشود اگر یاری نکند اهداف محقق نمیشود. وقتی از رشد اقتصادی صحبت میکنیم معنی رشد اقتصادی یعنی این که حجم تولیدات در اقتصاد که همان حجم درآمد میشود خیلی فرقی نمیکند، چون تولید درآمد ایجاد میکند چقدر رشد میکند در طول سال، حالا این رشدی که میکند منظور رشد واقعی است یعنی تورم زداییش، چون ممکن است آدمها بگویند بالاخره رشد میکند ولی این تورم است دیگه، نه تورم را که از دلش دربیاوریم میخواهیم ببینیم که اون چقدر رشد میکند درآمد واقعی کل افراد در اقتصاد اگر شما فرض کنید یک کیکی است که این کیک در تولد و در عقد میآورند مثلا قسمت میکنند میخواهند بدهند به افراد تقسیم بکنند رشد اقتصادی یعنی این که این کیکه چقدر اندازه اش دارد بزرگ میشود که آن تعیین میکند که در نهایت آن تعیین میکند که به هر کسی چقدر کیک میرشد اگر رشد اقتصادی وجود نداشته باشد یا اهمیتش را درک نکنیم ما اقتصادی خواهیم داشت که با یک بازی جمع صفر روبروییم یعنی هر کسی بخواهد سهمش را بیشتر کند یعنی دارد سهم دیگران را کوچک میکند و شما یک صرفا یک جدال یا یک کشمکش در اقتصادتان خواهید داشت و حتی اگر بتوانید یک کارهایی بکنید که وضع یک عده را بهبود بدهید به این معنی که توزیع درآمد را بهبود بدهید این یک بهبود تک دفعهای خواهد بود یعنی قابل استمرار نیست ضمن این که در واقعیت این است که وقتی سهم یک عدهای کوچیک میشود یک مجادله توزیعی را دامن میزند و این کشمکش آثار و عواقب بدی در اقتصاد دارد پس رشد اقتصادی متغیر خیلی مهمی است یعنی مهمترین هدف سیاست گذار اقتصادی باید رشد اقتصادی باشد و بقیه اهداف همه ذیل رشد اقتصادی تعریف میشود در نهایت این که ما چقدر رفاه داریم این که ما چقدر سطح زندگی مان خوب یا بد خواهد بود بستگی به این دارد که نرخ رشد اقتصادی مان چقدر خواهد بود.
درودیان: در مورد این هشت درصد ببینید اگر نگاه کنیم در ده سال اخیر در اقتصادهای دنیا در کشورهای دنیا کشورهایی که رشد خوب داشتند البته باز کشورهای بزرگ، چون بالاخره وقتی میگوییم کشورهایی که رشد خوب دارند با خودمان مقایسه میخواهیم بکنیم باید کشورهای بزرگ باشند کشورهای کوچک و حاشیهای که مثلا بعضا اسمشون رو به زور شنیده باشید یک رشدهایی ولی آنها اصلا مورد توجه نیستند در دنیا به دلیل شرایط خاصی که دارند با ما قابل مقایسه نیستند.
سوال: مثل کدام کشورها؟
درودیان: مثل بعضی از کشورهای آفریقایی گاهی اوقات میبینید رشدهای خیلی بالا دارند ولی این به دلیل شرایط خیلی مثلا نامناسبی است که در پیش از آن داشتند یا بعضی از کشورهای عربی که حاشیه خلیج فارس اینها هم ممکنه در ده سال اخیر نگاه کنید رشد بسیار بالایی ولی نگاه کنید کلا یک جور توسعه منابع طبیعی بوده که در آن اتفاق افتاده یعنی آن ظرفیت انسانی، آن سرمایه انسانی و آن پیچیدگیهایی که اقتصاد باید داشته باشد اقتصادی مثل ما تا حدی دارد آنها خیلی ساده است سرمایه گذاری مثلا
سوال: خودمان را با کی سنجید خودمان را کی بگذاریم
درودیان: سنجیدن را باید با کشورهای بزرگ بگذاریم مثل کشورهایی مثل چین، هند، ویتنام اینها کشورهاییند که رشدهای اقتصادی بالایی دارند کشورهای بزگیند ملتهای بزرگیند و استعدادهای خوبی هم دارند.
سوال: ولی به لحاظ اقتصادی خیلی از ما بزرگترند مثل چین که مثال زدید.
درودیان: درست است ببینید بزرگتر شدند از ما ببینید اگر پانزده سال پیش بروید الان اقتصاد بیستم دنیاییم نوزدهم دنیا محسوب میشویم پانزده سال پیش اقتصاد چهاردهم دنیا بودیم همین کشورهایی که گفتم چین در رتبه یک یا دو قرار میگیرد و هند در رتبه سه قرار میگیرد اینها تا این پانزده سال پیش این جوری نبود فاصله شان با ما این قدر زیاد نبود با کشورهایی مثل ترکیه میشود مقایسه کرد با کشور اندونزی میشود مقایسه کرد میخواهم بگویم آن کشورهایی که بالاترین رشدها را داشتند که کشورهای چین است هند است ویتنام است کشورهایی که مورد توجهند در دنیا به عنوان کشورهایی که رشد اقتصادی بالایی دارند اگر در ده سال اخیر نگاه کنید چین شش و سه دهم رشدش، هند شش درصد است، ویتنام شش درصد است ببینید رشدهای شش درصد پایدار رشدهای بالا محسوب میشود الان در دنیا و ما اگر بتوانیم موفق باشیم که نرخ رشد اقتصادی که مثلا سال گذشته اتفاق افتاد برایمان یا حتی سالهای قبلش که حدود چهار تا پنج درصد بود باتوجه به شرایطی که داریم باتوجه به شرایط تحریمی که ما داریم اگر این رشدی که در این سه سال در حدود چهار تا پنج درصد اتفاق افتاد بتوانیم این را در طول چند سال آینده ادامه بدهیم این خودش علامتی است از این که اقتصادمان یک رگههایی از احیا و بهبود واقعی را دارد از خودش نشان میدهد هدف هشت درصد حتما یک هدف ایده آلی است برایمان که تحققش نیازمند یک الزامات خیلی جدید و خیلی متفاوتی است به نسبت آن چیزی
سوال: به الزاماتش برسیم این که در برنامه ششم مثلا نرسیدیم در سالهایی که شما به آن اشاره کردید نرسیدیم فکر میکنید مشکلات تحریمیه مشکلات مدیریتی است مشکلات منابعی است عمده اش را در چه میبینید؟
درودیان: واقعیت این است که همه این هاست یعنی همه عوامل را درنظر بگیریم تحریمها اثر جدی روی اقتصادمان گذاشت به ویژه از حیث فروش نفت دولت را یک مقداری به سمت افول برد دولت در اقتصاد ما در رشد اقتصادی نقش خیلی پررنگی دارد هزینههای دولت چه هزینههای عمرانی چه حتی هزینههای جاری دولت اثر مستقیم مثبت بلندمدت و ماندگار دارد بر رشد اقتصادی اینها مطالعات زیادی بر روی آن انجام شده است هر عاملی که توان هزینه کرد دولت را تقلیل بدهد و دولت را تضعیف کند این میتواند اثر منفی روی رشد اقتصادی بگذارد که این اتفاق افتاد یکی دو سال درگیر کرونا بودیم البته این خیلی مزید بر علت شد ولی بعد از آن در ۱۴۰۰ به بعد یک مقداری به سمت راه اندازی و کاراندازی آن ظرفیتهایی که آسیب خورده بود در اثر تحریم و در اثر کرونا حرکت کردیم و نسبتا رشد اقتصادی قابل قبولی از خودمان در این سه سال نشان دادیم و چالش جدی مان این است که بتوانیم این رشد اقتصادی بالاخره باید این را قبول کنیم که این رشد اقتصادی به خاطر حدی از بهبود اقتصاد است که به آن افت شدیدی که قبلش اتفاق افتاده است برمی گردد.
سوال: بهبود اقتصاد جهانی.
درودیان: هم اقتصاد خودمان به خاطر تحریم هم اقتصاد جهانی به خاطر کرونا درست است هر دو، این به خاطر این که ما در یکی دو سال اخیر توانستیم فروش نفت را خیلی بهبود بدهیم شرایطمان را از این حیث خیلی بهتر کنیم ادامه این وضعیت کار سخت تری است ممکن است فروش نفت را از زیر یک میلیون بیاورید به یک میلیون و نیم حتی دو میلیون ولی این را نمیتوانید به سه میلیون چهار میلیون برسانید حتی اگر تحریمها برطرف شود این کار کار خیلی مشکلی است خیلی سخت است لذا تداوم این رشد اقتصادی همین در حد چهار پنج درصدی که دارم میگم که به نظرم برای اقتصاد ما خوب است و کارنامه خوب تداوم این کار سختی است نیازمند حالا محرکهای جدیدی است دیگه ما فروش نفت مان را خیلی از این بهتر نمیتواند میشود ولی بقیه بهبودهایی که اتفاق افتاده اینها به یک سقفی میخورد به زودی.
سوال: یک خرده اگر بخواهیم باز کنیم برای این که توانستیم از آن رشد اقتصاد پایین حالا دلایل جهانیش را گفتید کرونا را گفتید فکر کنید اگر بخواهیم کمی ریزتر بشویم مصداقیتر نگاه کنیم به این که چطور توانستیم این رشد اقتصادی چهار پنج درصدی را محقق کنیم مهمترین اتفاقاتی که توانستیم پشت سر بگذاریم که به این تعداد برسیم چه چیزهایی بوده است؟
درودیان: وقتی آمارها را نگاه میکنید رشد اقتصادی با نفت مان از بدون نفت مان بالاتر است به صورت معنی داری بالاتر است این نشان میدهد که ما توانستیم در حقیقت با بهبود در صادرات و فروش نفت نسبت به شرایطی که در تحریمها داشتیم البته اوج تحریمها مدنظرم است توانستیم یک مقداری ورق را به نفع خودمان برگردانیم و این انعکاسش بالاخره الان میدانیم نرخ ارز در کشورمان بالاست گران است نرخ ارز ۶۰ هزار تومان در بازار نمیتوانیم بگوییم چیز ارزانی است ولی نگاه کنید یک سال و خردهای است این عدد در همین سقف باقی مانده در حالی که اگر قبل از این را نگاه کنید یک مسیر صعود ترقی نسبتا تندی را داشت طی میکرد ولی الان یک سال و خردهای است که تقریبا این تثبیت شده روی این عدد و البته تثبیت نرخ ارز در بلندمدت هم کار درستی نیست ولی میخواهم بگویم که اینها علایم و شواهدی است که نشان میدهد مقداری شرایطمان بهبود پیدا کرده است نرخ بیکاری مان کاهش پیدا کرده میزان شاغلانمان مقداری بهبود پیدا کرده در شرایطی که الان داریم به نظرم کارنامه خوبی است موفقیتی محسوب میشود البته این را میدانیم که شاغلان ما شاغلان با درآمد بالا نیستند اصلا مسالهای که در کشورمان داریم در مورد درآمدهای پایین و دهکهای پایین این نیست که لزوما آنها بیکارند شاغلند ولی دستمزدها پایین است و درآمدها جالب نیست ولی به هر حال وضعیت اشغالزایی در کشورمان در این مدت اینها یک علامت دیگهای از این که روند روند رو به بهبودی بوده پس میتوانیم عامل اصلی را بخش نفت بدانیم و بخش از آن هم بخش خدمات که اینها خیلی توانسته اند تاثیر خوبی بگذارند.
سوال: عدد هشت درصد اساسا از کجا میآید و منبع و ماخذش کجاست و چرا این عدد در نظر گرفته شده برای رشد اقتصادی کشور؟
زنگنه: (صدای آقای زنگنه خیلی نویز داره و مفهوم نیست و به راحتی قابل پیاده سازی نیست) بحث برنامه هفتم مجلس؟ قبل از آن دولت میخواهد؟ براساس یکسری سیاستهای اصلاحی است که مقام معظم رهبری اینها را به عنوان سیاستهای کلی؟، رشد هشت درصد؟ مقام معظم رهبری بود که معمول هم این است که قبل از این که رهبر معظم انقلاب سیاستهایی را در یک؟ با مجمع تشخیص؟ مشورت میکنند و؟ به عنوان سیاستهای کلی؟ ادامه این رشد هشت درصد در خود سیاستهای ابلاغی بود در چیزی نبود که دولت یا مجلس بخواهند به اصطلاح آن را تغییر بدهند، اما واقعیت قضیه این است که ما در مجلس که حدود چند ماه پیش شش یا هفت ماه؟ در کمیتههای مختلف کار میکردیم در رسیدن به رشد هشت درصد خیلی چیز دور از دسترسی نیست باتوجه به مجموعه امکانات کشور ضمن این که از این رشد هشت درصد حدود دو و هشت دهم میلیارد ۳۵ درصد کل رشد را هم ما به بهره وری اختصاص دادیم در ماده یک برنامه هفتم اگر؟ برنامه هفتم اگر ملاحظه کنید جدول شماره یک آمدیم برای اولین بار این رشد هشت درصد را گفتیم و به هر کدام از این بخشها یک درصدی را اختصاص دادیم به این معنا که به عنوان مثال صادرات نفتی اگر بخواهد سهم و سودش را در آن هشت درصد سالیانه؟ حداقل سالی دوازده درصد صادرات نفتی باید داشته باشیم یا ۲۳ درصد رشد صادرات غیرنفتی را داشته باشیم یا مثلا در بخش صنعت باید سالیانه هشت و نیم درصد؟ در حوزه صنعت ۹ درصد در حوزه ساختمان و الی آخر؟ بحث انرژی است، بحث صنعت است، بحث کشاورزی است، در طول؟ درمان و بهداشت و ... بازهم از این هشت درصد را در؟ به اصطلاح خاص آن؟ (از ساعت ۱۵ و ۱۲ دقیقه تا ۱۵ و ۱۵ دقیقه به این صورت بود)
سوال: آقای زنگنه اشاره کردند به جزییات این هشت درصد حتی بیشترش رسیدند برویم یک خرده سراغ الزاماتی که باید چطور برویم به این هشت درصد این پنج درصد را هشت درصد بکنیم همان پنج درصدی که شما اشاره کردید عدد تقریبا خوبی حساب میشود، اما اگر بخواهیم هشت درصدش کنیم دولت چهاردهم باید چه اقداماتی را در دستورکار خودش قرار دهد اشاره میکنند به بهره وری فکر میکنید بهره وری الان این قدر ظرفیت را دارد که مثلا روی آن دو سه درصد حساب کنیم برای افزایش رشد اقتصادیمان؟
درودیان: بله در کوتاه مدت انتخاب اصلی بهره وری است وقتی میگوییم بهره وری این معنیش این است که ما از ظرفیتهایی که داریم الان و منظورم بالفعل است یعنی آن چیزهایی که بالفعل داریم بهتر استفاده کنیم مثلا الان سه سال است رشد اقتصادی بالای چهار درصد داریم حتی سال گذشته بالای پنج درصد به روایتی داریم این مگه چه سرمایه گذاری هنگفتی در اقتصادمان اتفاق افتاده سرمایه گذاری هفتگی در اقتصادمان اتفاق نیفتاده همان داشته هایمان را داریم همان چرخها دارد بیشتر و بهتر میچرخد این تا یک اندازه میتواند حتما رشد اقتصادی ایجاد بکند و کمک بکند، اما در بلندمدت رشدهای بالا حتما نیازمند تشکیل سرمایه است یعنی بدون تشکیل سرمایه وقتی میگوییم تشکیل سرمایه یعنی شما وقتی اقتصاد را نگاه میکنید این است که مراکز شهری جدید شکل گرفته توسعه پیدا کرده ساختمانها اعم از ساختمانهای مسکونی، ساختمان غیرمسکونی، زیربنایی اینها توسعه پیدا کرده یکسری مناطق بوده اصلا بیابان بوده الان توسعه پیدا کرده شده منطقه زیست پذیر خیلی با کیفیت امروزی یعنی شیوههای اصلی ایجاد رشد اقتصادی در تجربه شده در دنیا در چین تجربه شده در جاهای مختلف در همین حاشیه خلیج فارس خودمان یا روی منطقهای که هیچ چیزی نداشته یک دفعه یک زیست جدید شهری ایجاد شده اینها ظرفیت رشد اقتصادی بسیار بالایی دارد براساس آن چیزی که آقای رومر برنده جایزه نوبل میگوید به عنوان این که اصلا سیاست شهرسازی میخواهیم به جای سیاست صنعتی برای رشد اقتصادی در کشور و همچنین شما باید تجهیزات تولیدی تان توسعه پیدا کند بهبود پیدا کند ماشین آلات جدید تجهیزات جدید سرمایه گذاری جدید در این، اینها در بلندمدت رشد اقتصادی بالا حتما نیازمند این هاست و نمیتواند محدود باشد به بهره وری به ویژه برای کشوری که ظرفیتهای خالی دارد یعنی ما کشوری هستیم که بالاخره بله برای کشورهایی که توسعه یافته اند برای آنها خیلی بهره وری موضوعیت دارد، چون ظرفیت بلااستفادهای چندان ندارند باید از همانها بتوانند بهتر استفاده کنند ولی برای ما هر دو موضوعیت دارد در کوتاه مدت بهره وری بیشتر ولی در بلندمدت تشکیل سرمایه بیشتر موضوعیت دارد.
درودیان: وقتی میخواهیم درباره رشد اقتصادی صحبت کنیم و سیاستهایی منجر به بهبود رشد اقتصادی میشود ما باید واقع بین باشیم ما نمیتوانیم توان خودمان را به عنوان دولت به عنوان سیاست گذار بیش از واقعیت برآورد کنیم ما نمیتوانیم شعار بدهیم این جا جایی نیست که شعار بشود داد این جا بحث عدد و رقم و چیزی که روی زمین باید اتفاق بیفتد واقعیت این است که ما دستگاه سیاست گذاری اقتصادی مان توان خیلی بالایی ندارد یعنی این در جاهای مختلف نشان دادیم و این را میشناسیم و ما متناسب با این توان باید توصیه بکنیم و برنامه ریزی بکنیم وگرنه جنس شعار پیدا میکند به نظرم اقداماتی که باید انجام شود در چند سرفصل یکی بحث این است که حتما بتوانیم در تحریمها تخفیف ایجاد کنیم یعنی گشایشهایی در زمینه تحریم بوجود بیاوریم که این گشایشها باید گشایشهای موثر باشد گشایشهای منجر به سودمندی باشد یعنی بحث عکس گرفتن و یک چیزی نوشتن و مثلا یک پزی دادن و اینها نیست اینها فایده ندارد بهتر بتوانیم نفت صادر کنیم بهتر بتوانیم نقل و انتقالاتمان را انجام بدهیم بهتر سرمایه گذاری جذب کنیم بهتر تجارتمان با سهولت بیشتری اتفاق بیفتد یکسری منافعی به ما برسد که این موضوع البته، اما و اگر جدی دارد در آن از جنبههای مختلف ولی به هر حال وارد بحثش نمیشویم تخصص ما هم نیست ولی این موضوع الزام خیلی مهمی است که بتوانیم در این زمینه گشایش ایجاد کنیم یعنی رشد اقتصادی پایدار با ارقام بالا تحت شرایطی که ما الان قرارداریم خیلی سخت است تحقق آن.
سوال: چقدرش را میتوانیم وابسته به این گشایشهایی که اشاره میکنید بدانیم؟
درودیان: بیش از نیمیش وابسته به این گشایش هاست یعنی وقتی مختصات اقتصادمان را نگاه میکنیم سالهایی که تحریم بودیم و نبودیم را باهم مقایسه میکنیم حتما این موضوع مهم است بحثم این است که در مورد تحریم هم نباید شعار بدهیم و خیال پردازی کنیم، چون آن هم ممکن است مشمول شعار شود ما تحریم را رفع میکنیم همه لغو میشود اینها همه قصه است واقعا این اتفاقها نمیافتد ما باید بتوانیم سعی کنیم که چند گشایش مشخص یعنی بده بستانهای مشخص برای ایجاد گشایشهایی که بیشترین نفع را برای رشد اقتصادیمان میآورد در نهایت بعد از آن اتفاق حتی اگر بگوییم ایران کشوری تحت تحریم است بله یعنی تحریمها برطرف نشده در کلیتش، اما چند تا گشایش مشخص معطوف به به ویژه سرمایه گذاری در کشورمان توانستیم با طرف مقابل بوجود بیاوریم و بده بستانی هم که انجام دادیم روی آن گشایشهای مشخص ولی ممکن است که کلیت چارچوب فضای تحریم همچنان باقی بماند نه این که اشکال ندارد باقی بماند مثلا اهمیتی ندارد به خاطر این که واقع بینانه نیست یعنی رفع تحریم در کوتاه مدت حتما نیازمند امتیازات نظامی امنیتی سطح بالاست در غیر این صورت شما باید بروید سراغ یکسری بده بستانهای مشخصی که خط قرمزهای شما رعایت شود از آن طرف هم گشایشهایی ایجاد شود این واقع بینانهتر است.
سوال: در چه حوزههایی به نظرتان میتواند محقق شود؟
درودیان: آن حوزه اصلی که باید آن جا اتفاق بیفتد یعنی اتفاق اصلی که ما بتوانیم بالاخره ما کشور تولیدکننده و صادرکننده کالاهای خام و نیمه خامیم که محتوای منابع طبیعی شان زیاد است بالاست باید بتوانیم این کالاها را صادر کنیم یعنی اساس اقتصاد ما بر این است که بتوانیم اینها را صادر کنیم به بیرون و از آن طرف نرم اقتصادمان این است که واردات انجام بدهیم اینها را صادر میکنیم واردات انجام میدهیم یک ساخت اقتصادی ساده است و خیلی تحریم پذیر است و به خاطر همین تحریم اتفاق میافتد منتهی هنرمان این باشد که مازادی که ایجاد میکنیم در اثر این صادرات طبعا به کشورهایی باید باشد که این محصولات ما را میخواهند یک ولی در عین حال آن چیزی که ما میخواهیم آنها دارند ببینید وقتی مثلا صحبت میشود به کشورهای همسایه میتوانید این قدر صادرات کنید در حالی که کشورهای همسایه آن چیزی که ما میخواهیم ندارند ما نیازمند به صادرات به کشورهای سرمایه گذاریم یعنی بتوانیم مازادتجاری که آن جا ایجاد میکنیم در حالت ایده آل حتی واردات نکنیم یا واردات مشخصی باشد بتوانیم از آنها سرمایه گذاری بگیریم.
سوال: مثل اتفاقی که با چین دارد میافتد؟
درودیان: چین و اروپا میشوند گزینههای اصلی این قضیه امریکا کنار میرود به دلیل این که امریکا اساسا نیازی الان به نفت ما و منابع طبیعی مان ندارد امریکا کشوری غنی است و اگر خودش نفت و منابع طبیعی بخواهد از کشورهای اطراف خودش دارد بالاترین واردات نفت امریکا از کانادا و مکزیک است دیگه مثل گذشته وابستگی به نفت خلیج فارس ندارد شرایط تغییر کرده ما کشوری واقع در خشکی هستیم چین و اروپا آنها قدرتهای برقیند اصطلاحا در حالی که امریکا و انگلستان قدرت دریاییند کلا دو دسته و طبقه متفاوتی میشود آن کشورهایی که این کالاهای ما را میخواهند بالقوه مشتریش هستند چین و اروپا هستند و در عین حال اینها کشورهای سرمایه گذار هم هستند یعنی چین که میدانید اصلا طرحهای سرمایه گذاری جدی دارد در قالب آن پروژه یک کمربند یک جاده و اروپاییها هم بالاخره شرکتهای بزرگی دارند که این شرکتهای بزرگ خب در سابقه اقتصاد ما هست که این شرکتها سرمایه گذاریهای
سوال: اینها را در کنار کشورهای همسایه میگویید؟
درودیان: اینها را در کنار کشورهای همسایه میگویم به این معنی که مناسبات ما با کشورهای همسایه نمیتواند در حدی باشد که ما مازاد تجاری بزرگ در کشور همسایه ایجاد این تجربه عراق را داریم یعنی آن صادرات گازی که به عراق داشتیم در نهایت یک مازادی آن جا ایجاد کرد که ما برای آن دوباره به چرخه دلار و اینها و اگر بخواهیم آن را هم دور بزنیم خب بیا در اقتصادمان سرمایه گذاری کن عراق اصلا کشور سرمایه گذار نیست این جا به گیر و گرفت میخوریم کشورهای همسایه مان کشورهای سرمایه گذار نیستند و کشورهای رقیب ما هستند عمدتا آنها صادرکننده آن چیزهاییند که ما صادر میکنیم لذا در نتیجه میتوانیم بگوییم آن اتفاق بزرگ از طریق معاملاتی اتفاق میافتد که منجر به صادرات نفت بیشتر ما میشود و جذب سرمایه گذاری ما از کشورهای اروژپایی و کشور چین.
سوال: گام دومش چیست گفتید نیمیش تقریبا تحریمی است نیم دیگرش؟
درودیان: ببینید یک مقداری باید مداخلاتمان دولتی مان را در اقتصاد باید ساماندهی کنیم فقط بحث کاهش مداخله نیست یک جنبه اش کاهش مداخله است مثلا قیمت گذاریهایی که در اقتصاد داریم قیمت گذاری باید در اقتصاد حالت خاص باشد یعنی شما باید دلیل داشته باشید برای چی داری قیمت گذاری روی کالا میکنی دلیل هم باید قانع کننده باشد مثلا انحصار است یک بازاری است انحصاری است دست انحصارگر است نمیتوانیم به حال خودش رها کنیم ولی در اقتصاد ما مقداری برعکس است یعنی اصل را بر قیمت گذاری میگذاریم و میگیم دلیل برای این که قیمت گذاری نکنیم این وضعیت باید تغییر بکند حتما ما باید سعی کنیم که مداخلات دولت یعنی دولت الان مداخلاتش خیلی زیاد است البته غیرموثر است یعنی مداخلات زیاد و غیرموثری ولی مداخله اش را کم بکند باید سطح قیمت گذاری
سوال: چند تا مصداق هم برای بینندگان بگویید.
درودیان: مهمترین مصداقش شاید بحث خودرو باشد که با این که بازار انحصاری است درست است انحصار است ولی ببینید قیمت گذاری اصل قیمت گذاری یک بحث این که چه جوری شما قیمت گذاری میکنید بحث دیگر است شما ممکن است قیمت گذاری بکنید که قیمت گذاری معقول باشد و حامی تولید باشد درست است آن انحصاری ولی در عین حال فضای رشد و توسعه هم به آن میدهیم ولی قیمت گذاری مان میرود معمولا به سمت تحت شرایطی که مردم دارند یک رگههای عامه پسندی خیلی بزرگی پیدا میکند و میبریم به آن سمت بنگاهها را که زیان دهشان بکنیم مثلا خودروسازی زیان بزرگی به ثبت رسانده شاخص قیمت تولیدکننده تقریبا از سال ۹۶ تا الان ۹ برابر شده در حالی که میانگین قیمتهای ما در خودرو میگویم حدود هفت برابر زیر هفت برابر یعنی کاملا جامانده خودروسازی از سطح عمومی قیمتها و این باعث شده زیان قابل توجه، زیان چه میشود زیان از طریق شبکه بانکی از طریق تسهیلات پوشش داده میشود بعد شبکه بانکی یک بخشیش ترازنامه اش اشغال میشود با این تسهیلاتی که داده برای جبران این زیان بعد آن به کسی دیگر نمیتواند تسهیلات بدهد به کسی دیگر تسهیلات نمیدهد سرمایه گذاری دچار اختلال میشود این یعنی زنجیرهای میشود دومینویی که میافتد در اقتصاد و کل اقتصاد را تضعیف میکند سرمنشاء آن چیست یک قیمت گذاری اشتباه یا جاهایی که میرویم سراغ اصل قیمت گذاری مثلا در زمینه ارز مثلا ارز ترجیحی در حالت مثلا جاهایی که شما میبینید اینها آن جایی که ما موفق میشویم ارز ترجیحی را اصابت بدهیم به آن هدف نتیجه اش این میشود که تولید داخلش حتما محدود میشود دیگه صرفه ندارد که شما مثلا با یک ارز ارزان مثلا ۲۸ و ۵۰۰ به نسبت بازار در حالی که کل سطح قیمت در اقتصاد به دلار آزاد خودش را تنظیم میکند خودش را حتی شما اگر موفق بشوی که با ارز ترجیحی جایی را تامین مالی بکنی خب نتیجه اش این است که کج و معوجی قیمتی داری در اقتصاد ایجاد میکنی دیگه و این تولید داخلش را لطمه میزند.
سوال: نکاتی که میگویید طیف مقابل جریان کارشناسی مقابلی هم دارد.
درودیان: جریان کارشناسی مقابلش بحثش این است که آسیب میخورد به سفره مردم بحث آن است که پس رفاه مردم چه میشود اینهایی که داریم میگوییم از منظر رشد اقتصادی است چارچوب برنامه میگوییم رشد اقتصادی، تولید، یعنی این منظری است عینکی است که من خودم دارم از پشتش نگاه میکنم همیشه یعنی میگویم تولید رشد اقتصادی همیشه اولویت دارد اول این باید باشد تا این نباشد میشود دعوا سر کیک که هر کی میخواهد سهم دیگری را بگیرد خب آن باید برویم ما سراغ نظام رفاهی یعنی ببینیم ما میآییم چکار میکنیم سیاست ارزی مان را میکنیم سیاست رفاهی، سیاست پولی مان را میکنیم سیاست رفاهی، سیاست اعتباری را میکنیم سیاست رفاهی، همه چیزمان شده سیاست رفاهی، ما باید یک سیاست رفاهی مستقل داشته باشیم بعد سیاست گذار ارزی برود کار خودش را بکند سیاست گذار پولی برود کار خودش را بکند بقیه آزاد شوند بتوانند متناسب با اقتضائات رشد اقتصادی و توسعه اقتصادی برنامه ریزی بکنند ما نباید همه چیز را تبدیل به سیاست رفاهی کنیم.
سوال: ادامه توضیحاتتان را بگویید.
زنگنه (ارتباط تلفنی): در مورد هشت درصد که گفتم منتهی مشکلی که ما داریم گاهی اوقات دوستان در مورد این رشد هشت درصد صحبت میکنند همه مجموعه برنامه را باهم نمیبینند یعنی ما در این مجموع فصول برنامه اگر همه را به عنوان یک بسته نگاه بکنیم همه این نکاتی که در همین برنامه هم آقای درودیان گفتند به آن توجه کردیم مثلا حوزه قیمت گذاری ما برای اولین بار احکامی را برای قیمت گذاری در برنامه هفتم آوردیم به دولت گفتیم تو فقط اجازه داری برای کالاهایی که داری برای آنها یارانه میدهی مثلا ارز ترجیحی داری میدهی میتوانی ورود بکنی و قیمت گذاری بکنی برای بقیه کالاها که حتی کالاهای انحصاریند مثل خودرو آمدیم برای آن هم باز احکام گذاشتیم براساس قانون اصل ۴۴ که آن جا به اصطلاح بحث تنظیم گر را آمدیم دولت را مکلف کردیم که حداقل در آن قضیه در چهار حوزه برایش تکلیف گذاشتیم. در حوزه کالاهای رقابتی قیمت گذاری را ممنوع کردیم و گفتیم اگر دولت قیمت گذاری انجام بدهد که باعث ضرر تولیدکننده بشود.
مهمان ارتباط تلفنی: آقای محسن زنگنه عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی
آقای محسن زنگنه عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در ارتباط تلفنی با این برنامه گفت: باید برود و آن ضرر را جبران بکند یا اگر ما این ۸ درصد را یا مثلا در حوزه مسائل رفاهی یا مثلا در حوزه مسکن وقتی ما میآییم برای مسکن رشد میگذاریم میگوییم رشد مسکن به عنوان مثال سالانه باید یک رقمی باشد بعد آمدیم در فصل مسکن گفتیم که یکی از مسائلی که رشد مسکن را دچار مشکل میکند چیست؟ بحث زمین است آنجا دولت را مکلف کردیم که ۲ دهم درصد به زیستگاههای مسکونی شهری و روستایی بیافزاید یا اگر آمدیم در حوزه صنعت برای دولت یک حکمی را آوردیم آنجا رفتیم موانعی که باعث میشود پتروشیمی ما آن ارزش افزوده لازم را نداشته باشد روی آن کار کردیم گفتیم آقای دولت تو دیگر حق نداری مثلا در صنعت فولاد این حوزهها را دیگر گسترش بدهی اینها را رها کن در ۵ سال آینده، سیاستها برود به سمت حلقههای دیگر زنجیره تولید، در حوزه پتروشیمی، در حوزه صنایع فولاد، در حوزه آلومینیوم، در حوزه مس، در حوزه خودرو بنابراین میخواهم این را عرض بکنم اولا بنده معتقدم این را بر اساس، چون من معتقدم برنامه هفتم مجموعه ظرفیت کارشناسی دولت سیزدهم و مجلس یازدهم بود و ۵ ـ ۶ ماهی که این برنامه در مجلس متوقف شد یکی از برکاتش این بود که تقریبا با همه کسانی که حرف داشتند در حوزههای مختلف، اندیشکده ها، خود دستگاه ها، وزارتخانهها ما نشستیم و صحبت کردیم من معتقدم که رشد ۸ درصد کاملا امکان پذیر است.
سؤال: با چه الزاماتی این اتفاق باید بیفتد یعنی اینکه آقای درودیان اشاره کردند که تقریبا طبق تحلیل کارشناسی ایشان نیمی از آن بر دولت چهاردهم باید صرف گشایش در تحریمها بشود یک بخش زیادی از آن را قیمت گذاریهای دستوری که شما به آن اشاره کردید عنوان کردند شما نظرتان چیست؟ فکر میکنید اولویت دولت چهاردهم برای رسیدن به رشد اقتصادی ۸ درصدی الآن که با نفتش تقریبا ۴ ـ ۵ درصد است بدون نفتش ۳ درصد برای اینکه به آن ۸ تا برسیم به صورت پایدار فکر میکنید که باید اولویتها چه باشد؟
زنگنه: من اول این جمله را تکمیل بکنم که اصلا ما آیا چارهای داریم جز رشد اقتصادی، ما اول از این طرف قضیه را ببینیم وقتی ما رشد نقدینگی ۲۵ درصد حداقل در بهترین شرایط داریم که حالا شاید این بیشتر هم بشود یا در همین حدود وقتی ما وضعیت اشتغالمان، وضعیت بیکاری مان و همه این مسائل را کنار هم میگذاریم ما چارهای نداریم جز رشد تولید حتی جهش تولید و رشد اقتصادی به بودجه دولت هم متصل است، چون ظرفیتهای بودجه منابع دولت الآن چیست؟ نفت است که ما داریم در صف میفروشیم دوم میشود اوراق که اوراق ما چقدر ظرفیت داریم اوراق بفروشیم هزینههای دولت را بدهیم سومین چیز میماند مالیات، مالیات را ما دیگر نمیتوانیم که به اصطلاح میزان مالیات را افزایش بدهیم باید تولید را افزایش بدهیم که مالیات بر عملکرد را بتوانیم به عنوان منابع دولت تأمین کنیم پس نکته اول اینکه ما چارهای نداریم مجبوریم که بایستیم پای این قضیه که این رشد را محقق کنیم، اما اینکه الزامات آن چیست؟ ما یک الزاماتی را در فصول مختلف دیدیم یعنی اگر اینکه من عرض میکنم برنامه را باید به صورت یک بسته ببینیم مثلا اجازه بدهید من در فصل ۷ که فصل کشاورزی است یک نمونه از آن را بگویم؛ ما در میزان رشد کشاورزی ما یعنی سهم رشد کشاورزی در رشد اقتصادی کشور همین الآن هم ناچیز است در بعضی از سالها اصلا منفی است دیگر نهایتا مثلا شاید بگوییم که ۱ درصد رشد ما داریم اگر منفی نباشد ما نشستیم بررسی کردیم چرا این رشد اتفاق نمیافتد؟ یک دلیل آن در حوزه منابع تأمین منابع آب است یک حوزه در خصوص افزایش بهره وری در واحد سطح است، یک بحثش در خصوص سیاستهای واردات و صادرات ماست یک بحث در حوزه قیمت گذاری محصولات کشاورزی است ما آمدیم در ماده ۳۲ در جدول شماره ۶ برای همه این موارد آمدیم اینجا به اصطلاح الزام برای دولت ایجاد کردیم مثلا گفتیم تو باید حداقل ۵۰ درصد از بهره وری در واحد سطح را باید افزایش بدهیم اجازه بدهید که من یک محصولی که فقط حالا خود بنده، چون از نزدیک حوزه انتخابیه مان است درگیرم بگویم مثلا زعفران، زعفرانی که ما در هر هکتار میتوانیم به راحتی ۱۰ کیلو تا ۱۲ کیلو تولید بکنیم الآن میزان تولید ما در هر هکتار حدود ۴ کیلو است اگر شما همین به اصطلاح زمینهای زیر کشت زعفران را بتوانیم فقط به اندازه ۲ کیلو در هکتار افزایش بهره وری بدهید چقدر ما تولید ثروت میکنیم بنابراین من خواهش میکنم که دوستان ظرفیتها و مسائلی که در حوزههای مختلف، ما در کشور داریم اینها را نادیده نگیریم بله بحث تحریمها مهم است هیچکس قائل نیست که تحریمها هیچ ضرر اقتصادی برای کشور ندارد، اما واقعیت آن این است که تحریمها نهایتا در فضای اقتصادی کشور ما اگر هم برطرف بشود ما میتوانیم مثلا ۲۰ درصد، ۳۰ درصد در هزینههای وارداتمان یا در فروش نفتمان یا در صادراتمان حتما میتواند گشایش ایجاد بکند حالا که ما با تحریمها مواجهیم یا به هر دلیلی.
سؤال: یعنی تأثیرش را از چیزی که آقای درودیان به آن اشاره کردند کمتر میدانید؟
زنگنه: قطعا کمتر میدانم ببین خود آقای درودیان هم حتما این را تصدیق میفرمایند الآن مثلا در حوزه نفت ببینید حالا بحثهایی در این مناظرات مطرح شد که بضی از آن بحثهایی بود که با واقعیتها و بودجه کشور سازگاری نداشت الآن در حوزه نفت، ما سقف تولیدمان چقدر است؟ ما الآن داریم در سقف تولید میکنیم اصلا ما بیش از این امکان صادرات نداریم یعنی اگر الآن یک نفر بیاید بگویم که آقا من میخواهم از شما در روز ۵۰۰ هزار بشکه، ۱ میلیون بشکه، من میخواهم اصلا از شما نفت بخرم ما الآن مشکل ظرفیت تولید داریم در زمینه بازگشت مبالغ نفت هم به کشور بله بنده اینجا را قبول دارم که ممکن است مثلا ما به جهت اینکه باید از طریق تراستیها و ... این پول را به کشور برگردانیم نهایتا مثلا ممکن است ۱۰ درصد، ۱۵ درصد در بدترین حالت ۲۰ درصد ممکن است که ما اینجا کاهش درآمد منابع نفتی را داشته باشیم، اما این طوری نیست که اگر امروز تحریمها را بردارند ما الآن مثلا ۶ میلیون لیتر در روز تولید نفت داریم میتوانیم ۵
میلیون لیتر آن را مثلا صادرات بکنیم اصلا این واقعیت وجود ندارد ما الآن مشکل در تولید داریم یعنی الآن باید سرمایه گذاری کنیم تولیدمان را افزایش بدهیم ما در همین حوزه باز ممکن است بینندگان عزیز این سؤال برای آنان پیش بیاید که ما چرا تولید نفتمان افزایش نمیدهیم این نیاز به سرمایه گذاری خارجی دارد تحریمها هم که باعث میشود سرمایه گذار خارجی نیاید به اصطلاح سرمایه گذاری در کشور کند ما این را در برنامه هفتم یکی از بحثهایی که تقریبا در همین روزهای آخر در مجمع و در هیئت عالی نظارت رفت و برگشت میکرد همین بحث بود که ما چرا از ظرفیت صندوق توسعه خودمان که یک طلب زیادی هم از دولت دارد بابت مبالغی که به دولت در سالهای مختلف داده ما چرا از صندوق توسعه و آن ظرفیت ۴۰ درصدی سهم صادرات صندوق توسعه استفاده نمیکنیم برای سرمایه گذاری در میادین جدید یا میادین مشترک؟ علی الحال عرض من این است که ما اگر بخواهیم مرتب این را به اصطلاح ربط بدهیم به تحریمها که آقا تحریمها باید برداشته بشود تا ما این اتفاق بیفتد حتی در همان سال ۹۵ که ما رشد اقتصادی ۱۲ و نیم درصد داشتیم دوستان بروند مطالعه بکنند آن سال که یک سال بعد از برجام بود برجام انجام شده بود سال اولی بود که کشورهای اروپایی و به اصطلاح کشورهایی که ما را تحریم کرده بودند مایل بودند که نهایتا یک اتفاقی رقم بخورد شما بروید عوامل رشد سال ۹۵ را بررسی بکنید چقدر این رفع تحریمها مثلا باعث شد که ما به اصطلاح یک سهم ویژهای را برای رشد اقتصادی به تحریمها آن سال بتوانیم ما متصل بکنیم.
سؤال: آقای درودیان شما بفرمایید که در برنامههای تقریبا بیشتر از ۲۰ تا سند داریم که دولت باید برود الزامات این رشد ۸ درصدی را بیاورد در یک سال و اینها فکر میکنید چقدر این شدنی است که اول هدف گذاری بشود بعد برویم سراغ الزامات اینکه حالا این چگونه انجام میشود؟
درودیان: من حالا در مورد تحریمها بگویم که دیدن تحریم از منظر صِرف فروش نفت و اینکه ما چقدر نفت میفروشیم و چقدر پولش را برمی گردانیم؟ این البته موضوع مهمی است یعنی وقتی کوتاه مدت نگاه میکنید این موضوع خیلی موضوع مهمی است ولی آن چیزی که در نهایت رشد اقتصادی ما را به صورت پایدار بالا میبرد گسترش سرمایه گذاری بخش خصوصی یعنی این موضوع است که مسئله کلیدی است درآمد نفت ما همانجور که گفتم حتی اگر بهبود پیدا بکند به یک سقفی میرسد یعنی از آن بیشتر دیگر نمیتواند نهایتا تحریمها برطرف بشود آن در واقع هزینههای مبادله و آن به اصطلاح چیزهایی که ریزش میکند از آن مثلا میگوییم ریزش نمیکند، اما تحریمها اثر مهمی دارد در هم امکان پذیری گسترش سرمایه گذاری بخش خصوصی و هم چشم اندازی که آنها دارند و از این منظر اگر نگاه کنیم در واقع عامل مهم تری محسوب میشود من باز تکرار میکنم ما در مورد سیاستگذاری اقتصادی مان نمیتوانیم در واقع خودمان را خیلی دست بالا بگیریم من همان جوری که ببینید گفتم که ما یک بخشی از سیاستگذاری معطوف به رشد اقتصادی مان باید کاهش مداخلات باشد که من آن را گفتم یک جایی بحث هدفمند کردن مداخلات است یعنی ما باید مداخلات هدفمند بکنیم حمایتهای هدفمند از چی در بخشهای خاص در بخشهای خاصی که ظرفیت رشد بالا دارند.
سؤال: میشود مصداقی بگویید.
درودیان: مثلا بخش ساختمان تقریبا ۱۰ ـ ۱۲ سال است که در اقتصاد ما واقعا ذلیل شده به معنی واقعی به نسبت آن چیزی که قبل از آن بود یعنی نقشی که داشت در رشد اقتصادی ما کاملا ما رفتیم سمت اینکه بخش ساختمان دائما رشدهای منفی دارد تجربه میکند حالا جز یکی دو سال از سالهای اخیر ولی بقیه آن همه رشدهای منفی بوده بعد از آن هم میبینیم که قیمت مسکن سر به فلک میکشد نهایتا زمینههای خیلی زیادی وجود دارد و میبینیم استعدادهای خیلی خوبی در داخل وجود دارد تقریبا تمام یعنی اگر نگوییم صد درصد حدود بالای ۹۰ درصد آن چیزی که در زنجیره حالا چه میگویم ساختمان مسکونی چه غیرمسکونی و زیربنایی در داخل وجود دارد پس ما اینجا حلقههایی داریم که جدا افتاده از هم و میتواند متصل بشود بخش مسکن، بخش حمل و نقل و بخش طرحهایی که کلا منجر به اصلاح مصرف انرژی میشود به ویژه گاز، چون اگر ما صرفه جویی در گاز داشته باشیم این میرود مستقیما تولید ما و صادرات ما را افزایش میدهد اینها در واقع بخشهای خاص و بنگاههای خاص در آن بخشهای خاص بنگاههای خاص هم که میگویند بنگاههایی با رشد بالا بنگاههای جوان نه نوپا و نه پیر، بنگاههایی که یک مقیاس متوسطی دارند و بنگاههایی که در واقع لزوما نه استارت آپ باشند نه خیلی دانش بنیان باشند بنگاههایی که چند سال توانستند رشد بالا از خودشان نشان بدهند اینها باید در آن بخشهای خاص تارگت هدفگذاری حمایت سیاستگذاری دولتی باشند.
سؤال: آقای زنگنه در خصوص همان احکامی که خدمتتان عرض کردم ۲۰ سندی که نوشته شده دولت دقیقا باید تا چه زمانی بیاورد تحویل بدهد و در جمع بندی تان بفرمایید که برای اینکه این رشد پایدار باشد و به قول خودتان معطوف به یک سری سالهای خاصی نشود و در طول ۵ سال برنامه محقق بشود چه کاری باید دولت بعدی انجام بدهد؟
زنگنه: در ماده ۱۱۹، چون دوستان هیئت عالی نظارت، بنده در جلسات شرکت داشتم معتقد بودند که برخی از آن سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در برنامه کم رنگ است جمع بندی این شد که ما دولت را مکلف کردیم که الآن در ماده ۱۱۹ آمده که برخی از برنامههایی که معطوف به آن سیاست هاست را در طول ۶ ماه اول برنامه اینها را به اصطلاح تدوین بکند به تصویب مجلس هم برساند که اینها میشوند مکمل این ۱۱۹ مادهای که ما در برنامه هفتم دیدیم که آنها میآید انگار عملیات اجرایی آن را تعریف میکند من اجازه بدهید دو تا نکته را بگویم به عنوان ختم قضیه در مورد سرمایه گذاری جناب درودیان درست میفرمایند قطعا برداشت تحریمها مؤثر است، اما من میخواهم عرض کنم که همین الآن هم که کشورها و سرمایه گذارانی از همین کشورهای همسایه ما آمادگی دارند بیایند در کشور سرمایه گذاری کنند متأسفانه ما شرایط این سرمایه گذاری را فراهم نکردیم همین امروز بنده یک اعتراضی را داشتم از سوی سرمایه گذاران کشور همسایه مان کشورهای همسایه شرقی مان افغانستان و پاکستان که آنها آمده بودند میگفتند ما این قدر آمدیم در کشور سرمایه گذاری کردیم حالا در حد خرد، اما همین هم الآن ما رضایت نداریم و شرایط سرمایه گذاری برای ما فراهم نیست پس باز میبینیم خیلی از این موانع در داخل کشور است، نکته آخر هم من عرض بکنم بحث صرفه جویی انرژی را فرمودند در جدول شماره ۱۰ قانون برنامه هفتم، ما برای همه بخشهای کشاورزی، صنعت، حمل و نقل و ... یک میزان صرفه جویی دیدیم.