در کنگره انکولوژی کودکان مطرح شد؛
تومورهای مغزی دومین نوع از تومورهای شایع کودکان
جراح مغز و اعصاب کودکان گفت: تومورهای مغزی دومین نوع از تومورهای شایع در کودکان و نخستین علت مرگ در سرطان کودکان است.
به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما، مرتضی اشرافی در کنگره انکولوژی کودکان با بیان اینکه ۲۰ درصد از تومورهای شایع کودکان به تومورهای مغزی اختصاص دارد، گفت: نیازمند اراده قوی برای اجرای رویکرد چندتخصصی در درمان تومورهای مغزی کودکان هستیم.
اشرافی با تأکید بر اینکه محک تنها مرکزی است که رویکردچندتخصصی در تومورهای مغزی کودکان را اجرا میکند؛ افزود: در سایر مراکز درمانی ایران رویکرد چند تخصصی به تومورهای مغزی نداریم و اگر به جای حمایت از طب سنتی بر حمایت از رویکرد چندتخصصی متمرکز شویم نتایج بهتری برای درمان کودکان مبتلا به سرطان به دست میآید.
اشرافی ادامه داد: اگر امروزه شانس بقای ۸۰ درصدی کودکان مبتلا به سرطان در جهان وجود دارد، به دلیل استفاده از رویکرد چند تخصصی به درمان است.
این جراح مغز و اعصاب کودکان گفت: حدود ۶۰ درصد از کودکانی که مبتلا به تومورهای مغزی بودند و اکنون شانس بقا یافتهاند به دلیل مشکلات جدی ناشی از درمان نیازمند توانبخشی هستند. این موضوع اهمیت توانبخشی برای کودکان مبتلا به تومورهای مغزی را برای ما روشن میکند چراکه در این باره بسیار ضعیف هستیم.
به گفته اشرافی، با توجه به پیشرفت درمان کودکان مبتلا به سرطان در ایران، گسترهای از روشهای تشخیصی و درمانی وجود دارد که به همین دلیل میتوان در این کنگره برنامههای درمانی مؤثر را دنبال کرد.
وی یادآور شد: با اجرای رویکردچندتخصصی در درمان کودکان، شاهدِ افزایش طول عمر، رضایت بیماران و توسعه تحقیقات هستیم. برای اجرای رویکرد چند تخصصی باید امکاناتی مانندآیسییو، امارآی، پتاسکن، رادیوتراپی، ایزوله و…، فراهم باشد.
اشرافی به اهداف رویکرد چند تخصصی در درمان تومورهای مغزی کودکان اشاره کرد و افزود: دسترسی سریع و آسان به بیماران قبل از عمل جراحی، انجام نوروپاتولوژی برای ادامه درمان، ارزیابی بیماران در بدو ورود و پیگیری درمان آنها، تشخیص زودهنگام و…، از اهداف رویکردچندتخصصی است.
به گفته وی، والدین کودکان در این رویکرد، باید در جریان جزئیات درمان فرزندشان باشند و پزشکان مسئول در همه تخصصها را بشناسند.
اشرافی ادامه داد: درمان چند تخصصی تومورهای مغزی کودکان باید در بیمارستانهای تخصصی کودکان انجام بگیرد. هر مرکزی که بیشترین تعداد عملهای جراحی را داشته باشد، موفقیتش بیشتر است. همچنین در گروه نوروانکولوژی نیازمند متخصصانی از رشتههای جراحی، رادیوانکولوژی، هماتولوژی، نروپاتولوژی، مددکاری اجتماعی و روانشناسی و…، است. جلسات چندتخصصی باید به صورت تخصصی و منظم برگزار و پرونده بیماران در این جلسات بررسی شود.
وی ادامه داد: باید روانشناسان در کنار خانوادهها قرار بگیرند تا زمان طلایی درمان برای کودکان از دست نرود.
اشرافی افزود: پس از بهبود کودک نیز باید اقداماتی انجام شود. همچنین برای کودکانی که شانس بهبودی در تومورهای مغزی کمتر است باید مراقبتهای تسکینی را دریافت کنند.
وی در ادامه درباره چالشهای درمان چندتخصصی عنوان کرد: ما به لحاظ فرهنگی در انجام کار گروهی با مشکل مواجه هستیم و همه متخصصان اغلب فکر میکنند صاحب نظر هستند؛ بنابراین برای اجرای بهتر رویکرد چند تخصصی نیازمند کار گروهی هستیم.
اشرافی ادامه داد: این رویکرد نیازمند تأمین منابع مالی و صرف زمان بیشتر و دستیابی به منابع علمی است. ممکن است ما دسترسی به اطلاعات کافی نداشته باشیم. به طور مثال زمانی که بیمار در مرکز دیگری درمان شده باشد و اطلاعات مرکز اولیه به دست ما نرسد و والدین نیز توانایی این کار را نداشته باشند.
وی با اشاره به نگرش مسئولان نسبت به رویکرد چند تخصصی بیان کرد: ممکن است تصمیمگیرندگان سازمانها در وزارت بهداشت، رویکردچندتخصصی را اتلاف هزینه بدانند در حالیکه اینگونه نیست.
اشرافی در پایان گفت: امیدوارم درمان کودکان مبتلا به سرطان در تمام مراکز درمانی کشورمان با رویکردچندتخصصی انجام گیرد؛ چون در این رویکرد، درمان کودکان و افزایش بقای زندگی، رضایت والدین و دستیابی به برنامههای درمانی جدیدتر میسر میشود.