پخش زنده
امروز: -
کارشناس اقتصادی در برنامه بالاتر گفت: با اعطای یارانه به ابتدای زنجیرهی تولید از تورم جلوگیری میشود و علاوه بر اینکه سبب رونق تولید میشود کالاها نیز ارزانتر به دست مردم میرسند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، شبکه خبر در برنامه بالاتر ودر گفتگو با دو کارشناس اقتصادی آقای محسن محمدی حسنلویی و آقای احمد جانجان این سوال را مطرح کرده که:« یارانه به زنجیره تولید پرداخت شود یا به مصرف کننده نهایی؟» شرح کامل گفتگو:
سؤال: آقای محمدی شما چرا موافق پرداخت یارانه به زنجیرهی تولیدی هستید نه مصرف کنندهی نهایی؟
آقای محسن محمدی حسنلویی کارشناس اقتصادی از ارومیه : شاید برعکس بگوییم که چرا نباید موافق این موضوع باشیم دلایل متعددی برای حمایت از اعطای یارانه به ابتدای زنجیرهی تولید وجود دارد اعطای یارانه به تولید کنندهها هم غیرتورمی است و هم سبب رونق تولید میشود هم ارزانتر کالاها به دست مردم میرسند و اینکه بعضی از بزرگواران میگویند که این سیاستها به هدف اصابت نمیکند یا ثروتمندان دارند از این یارانه استفاده میکنند بهره مند میشوند خلط مبحث است کدام ثروتمندی الان گوشت یخ زده دارد استفاده میکند؟ کدام ثروتمندی دارد از مرغ تنظیم بازاری استفاده میکند؟ و کالاهایی مثل این کدام ثروتمند دارد نان لواش یا سنگکی که عموم مردم دارند استفاده میکنند استفاده میکند؟ متأسفانه بعضی از دوستان ما در محیط بستهی تفکری اندیشکده هایشان و پژوهشکده هایشان نشستند و دارند روی کاغذ یک بحثهایی میکنند که با واقعیت جامعه متفاوت است جلسهی امروز مناظرهی امروز از یک بابی خیلی جالب بود که بنده از ارومیه در خدمت ملت شریف ایران هستم یک موضوعی که شاید در تهران برای ما ملموس نباشد بحث مثلاً مرغهای یارانه ای، منجمد و تنظیم بازاری است که در هر موقع در هر برههای از زمان در تهران ما اراده بکنیم به مغازهها مراجعه بکنیم موجود است مردم در دسترس هستند و با قیمت مصوب ولی در کنار آن هم بعضی افراد تخلف میکنند بعضی از واحدهای صنفی یا بعضی از مردم نمیخواهند این محصولات را تهیه کنند یعنی به اَشکال مختلفی خریداری میکنند، اما در شهرستانها متفاوت است این موضوع طی یک سال گذشته بارها صف خرید مرغ در اینجا تشکیل شده و بعضی از شهرهای مختلف، چون عموم مردم دارند از این کالاها استفاده میکنند و اگر موجود نباشد در بازار اگر تأمینش با مشکل مواجه شود صف تشکیل میشود و ایجاد نارضایتی میکند پس از منظر اینکه به هدف نمیخورد یا به دست مردم نمیرسد باید دقیقتر بگوییم که منظور چی هست؟ کدام بخش از این یارانهها به هدف نمیخورد ما سه چهار تا کلمهی تکراری داریم اینکه ما یارانهای داریم ۴۰۰ میلیون میدهیم به جای ۸۰ و خردهای میلیون جمعیت ایران یعنی دارد قاچاق اتفاق میافتد یا میگوییم که در زنجیره این یارانه از مسیر خارج میشود ولی این عبارات دلیل نمیشود که ما با اعطای یارانه به تعداد زنجیره مخالفت کنیم .
سؤال: آقای جانجان شما بفرمایید که دلایل اینکه میفرمایید موافق این هستید که پرداخت یارانه به مصرف کنندهی نهایی باشد چی هست و چقدر موافق فرمایشات آقای محمدی هستید؟
آقای احمد جانجان کارشناس اقتصادی مهمان حضوری برنامه: چیزی که آقای محمدی مطرح میکنند و در واقع ادعا میکنند این هست که ما یک تعداد انسانهای بسیار پاکدستی داریم در ابتدای زنجیره و کَاَنهُ اینها اگر میلیاردها دلار در اختیارشان قرار بگیرد به عنوان یارانه خیانت در آن نمیکنند این یک تصویر آرمانی است که ان شاءالله این طور باشد، ولی من میخواهم مردم را ارجاع بدهم به اینکه در واقع فروردین سال ۹۷ که ما شاهد تولد ارز ترجیحی ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی بودیم فارغ از اینکه قریب به ۶ ـ ۷ میلیارد دلارش برنگشت به کشور، ما شاهد این بودیم که مرغ حول و حوش کیلویی ۵ ـ ۶ هزار تومان بود ۶ ـ ۶ و خردهای خب این ادامه پیدا کرد تا اردیبهشت ۱۴۰۱ در اردیبهشت ۱۴۰۱ مرغ تقریباً ۴۰ هزار تومان بود در میانگین بگیریم یعنی با وجود پرداخت و تداوم پرداخت و تخصیص و تأمین ۴ هزار و ۲۰۰ که در واقع خوراک دانه مرغ و اینها را تأمین میکرد که تقریباً میشود ۸۵ درصد بهای تمام شده، اما مرغ چند برابر شد یک چیزی حول و حوش ۷ برابر شد در حالی که ۴ هزار و ۲۰۰ تومان تخصیص پیدا میکرد در حالی که ۴ هزار و ۲۰۰ تومان وجود داشت همچنان که داریم میبینیم از زمان تولد ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومان آیا مرغ ارزان شده یا گران شده؟ از زمان ۲۸ و ۵۰۰ گوشت ارزان شده یا گران شده؟ پس من معتقدم که ۱۲۴ هزار تا پیامبر داشتیم آقای محمدی عزیز و خلاصه ختم الرسول هم حضرت رسول (ص) بودند و دیگر نداریم که ما فکر بکنیم که کسانی را داریم که خیانت در امانت نمیکنند حالا نکتهای که شما ادعا میکنید میفرمایید که پرداخت یارانه به ابتدای زنجیره غیرتورمی است چه طوری غیرتورمی است آقای محمدی، یعنی میزان در واقع یارانهای که به ابتدای زنجیره پرداخت میشود پولش مثلاً کمرنگتر است یا نمیدانم میزانش کمتر است؟ این پولی که قرار است به ابتدای زنجیره داده بشود به انتهای زنجیره داده بشود شما به عنوان یک تولید کننده تولیدت را انجام میدهی با قیمت بازار انجام میدهی عرضه میکنی با حاشیه سود خودت کاری هم با بقیه نداری قرار هم نیست در واقع ارزان فروشی بکنی با نرخ دولت مردم میروند از بازار تهیه میکنند ولی یارانه اش را قریب به ۳۰ میلیارد دلار ارز ترجیحی ما داریم میدهیم ۳۰ میلیارد دلاری که با دلار ۶۰ هزار تومان قریب به هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان است یعنی تقریباً میشود نصف بودجه. یک محاسبه سرانگشتی بخواهم انجام بدهم تقریباً میافتد هر نفر ۲۱ میلیون تومان خب، شما این را باید تشریح بفرمایید که وقتی که ما سرانهی مصرف مرغمان در واقع ۳۰ کیلو است در سال برای هر فرد و تقریباً یعنی میشود ماهی ۲ و نیم کیلو از طرفی مرغ را هم میگیریم ۱۰۰ هزار تومان، یعنی یارانه میشود ۲۵۰ هزار تومان، یک خانوادهی ۴ نفره در سال میشود ۱۲ میلیون تومان خب این را به مصرف کنندهی نهایی میدهیم شما بر چه اساسی همچنین ادعایی میکنید آیا تا به حال این یارانه پرداخت شده ما شاهد این بودیم که در واقع نرخ گوشت یا مرغ، گوشت سفید یا گوشت قرمز افزایش پیدا نکرده من فکر میکنم یک نوع مغالطه پهلوان پنبه است و یک قدری با عدد و ارقام با همدیگر صحبت بکنیم بر اساس مستندات که ببینیم که وضعیت مرغ به چه شکلی است ما الان در بنادر مرغ را داریم یک و نیم دلار از برزیل تهیه میکنیم دیگر خب شما بفرمایید که چطوری میخواهید در واقع یارانه را دریافت کنید، که ما شاهد افزایش قیمت مرغ مجدداً نباشیم؟
محمدی: اولاً در مورد پاکدست بودن عوامل تولید یا مردمی که وجود دارند اولاً مقایسه بکنیم ملت این دوره به ویژه ملت ایران بسیار وضعیت بهتری از ملت دورهی حضرت رسول (ص) یا ائمه (ع) دارند این مباحث را به این شکل نبریم اگر همین تولید کنندهها نبودند وضعیت خیلی بدتر بود مشکل از سمت تولید کننده نیست مشکل از سمت افرادی است که دخالت بی جا میکنند در این فرآیند، ما ارز را گفتیم تخصیص میدهیم دولت قبلی ارز ۴ هزار و دویستی یک مشکلی که داشت ارز به متخصص، ارز به آن افراد تخصیص پیدا نکرد هر کسی مراجعهای کرد به او ارز دادند رفع تعهد ارزی نبود، چون نمیشود که ارز را بدهید بدون رفع تعهد ارزی و همین افراد چه کار کردند همین افراد پول هایشان آمد به سمت بازار بورس همان موقع هم بزرگوارانی به ما گفتند که شما دو دو تا چهار تا نه تکنیکال نمیدانم نمودار، بالا، پایین، اردیبهشت ماه همان سال که بورس ریزش داشت با جناب آقای جانجان در جلسهای بودیم هر قسم و آیهای که آوردیم بورس ریزش خواهد کرد مردم را به این صورت دعوت نکنید قبول نمیکردند، چون تکنیکال هایشان جواب نمیداد ولی وضعیت فعلی وضعیت بحثی که داریم انجام میدهیم مثل بورس نیست کالای اساسی مثل مسئله بورس یا سایر بازارهای مالی نیست که بشود با آنها شوخی کرد یا ریسک بزرگی رویشان انجام داد اگر آقازادهها و افرادی که ارز را دریافت کردند و بردند جاهای دیگر نبودند وضعیت تخصیص ارز ۴ و دویستی یا ارز ترجیحی یا هر نرخ دیگری خیلی بهتر یعنی مجری و ناظر را باید ما مؤاخذه بکنیم نه تولید کننده را ما نباید مردم را تنبیه بکنیم، چون عدهای آمدند تخلف انجام دادند ما وضعیتی که داریم در کالاهای اساسی مردم دسترسی به این کالاها دارند ولی اگر همین یارانه را به آنها ندهیم از دسترسشان خارج خواهد شد چرا چه جوری اگر عدد میخواهید چندین بار در همین برنامه عدد آمد و محاسبات انجام دادیم به فرض مثال دولت اگر بخواهد ۱۰۰ واحد یارانه بدهد اگر ابتدای زنجیره بدهد و قیمت ابتدای زنجیرهی آن کالا ۱۲۰ واحد باشد ما اگر ۱۰۰ واحد را بدهیم میشود ۲۰ واحد اگر سه مرحله مثلاً گندم و نان را مثال بزنیم اگر سه مرحله وجود داشته باشد تا به دست مردم برسد و در هر مرحلهای که ارزش افزودهای ایجاد میشود تولید کننده به صحنه میخواهد ببرد فرض کنید آن هم ۲۰ درصد انتهای زنجیره پولی که مردم باید پرداخت کنند برای خرید آن کالا ۳۴ و نیم واحد است در حالی که اگر ۱۲۰ واحد ابتدایی را ما یارانه ندهیم ابتدای زنجیره همان سه مرحله و ۲۰ درصد هر مرحله بیاید روی این عدد میآید چیزی حدود ۱۷۵ واحد. اگر بخواهد دولت همان ۱۰۰ واحد یارانه را بدهد مردم چقدر باید پرداخت کنند ۷۵ واحد یعنی مردم حداقل باید دو برابر بیشتر پرداخت کنند که همان مقدار کالا به دستشان برسد در یک مثال انتزاعی که میتوانیم در این شرایط صحبت کنیم ولی چه چیزی اتفاق خواهد افتاد در واقعیت جامعه، شمامی گویید قیمت به این میزان رسیده افزایش هزینهها را در نظر نمیگیرید شما در بعضی از کالاهای اساسی و نهادهها جنگ روسیه و اوکراین را در نظر نمیگیرید که کل قیمتهای کالاهای اساسی را بالا برد و شرایط دیگر را در نظر نمیگیرید اگر اینها را در نظر بگیریم میبینیم که در این شرایط هم تولید کنندههای ما اکثراً دارند مجاهدت میکنند که با این وضعیت دارند تولید میکنند هر چند قبول داریم که باید نظارت بیشتر بشود شما هر کاری بخواهید انجام بدهید با هر نیتی یارانه بدهید اگر نظارتی روی آن نباشد اگر نظارت مؤثری اتفاق نیفتد فساد اتفاق خواهد افتاد بله ممکن است فساد بشود نه اینکه حتماً فساد خواهند کرد ممکن است فسادی اتفاق بیفتد پس باید نظارتها مؤثر باشد.
جانجان: خیلی برای من جالب است حالا یک ادعایی را مطرح کردند که جلسهای بودیم من واقعیتش همانطور که میدانید قبل از برنامه اصلاً فکر میکردم که شخص دیگری باید مناظره بکند و اصلاً در واقع ایشان را نمیشناسم که چنین ادعایی میکنم و این نکته این است که چرا سؤالات را پاسخ نمیدهید آقای محمدی؟ شما میفرمایید که در واقع یارانه دادن به مردم مستقیماً به مردم تورمی است ولی اگر ما بدهیم به تولید کننده در واقع آن کالا یعنی ابتدای زنجیره میشود در واقع اگر ندهیم به تولید کننده این اثر سوء دارد و باعث در واقع تورم میشود اگر بدهیم به مردم خب از قضا ادعا میکنید که اگر به مردم یارانه بدهیم اگر به مردم یارانه ندهیم خب ما که طرفدار دادن یارانه به پایان زنجیره هستیم ما طرفدار دادن کل آن یارانه به مردم هستیم از قضا این شمایید که طرفدار در واقع تخصیص این یارانه به ابتدای زنجیره هستید ته آن میشود مثل چای دبش حالا شما مرتب نظارت کنید نظارت کردن این شکلی به درد نمیخورد وقتی که من به عنوان مصرف کننده نهایی امکانش را دارم که این چیز را در واقع یارانه را دریافت کنم خود من تصمیم میگیرم برای آن که در واقع چه شکلی آن را مصرف کنم شما باز ادعا میکنید که در واقع جنگ روسیه و اوکراین، جنگ روسیه و اوکراین یک بخشی در واقع اثرات پساکرونایی بود بازگشت تقاضا به بازارهای جهانی بود یک رشدی کرد برگشت قیمتها هم ریختند. الان با وجود ۲۸ هزار و ۵۰۰ ببینید من دارم قیمت را نگاه میکنم قیمت در اردیبهشت ۱۴۰۱ میانگین بوده ۴۲ هزار تومان.
سؤال: قیمت چی را نگاه میکنید؟
جانجان: مرغ، خب چطوری شما همچنین ادعایی میکنید ۲۸ و ۵۰۰، ما بابت یک کیلو مرغ خب یک و نیم دلار است در برزیل، یعنی چی؟ یعنی یک و نیم ... یک و شش هم در نظر میگیریم شما ضربدر ۲۸ و ۵۰۰ بکنید الان مرغ باید ۴۵ هزار و ۶۰۰ تومان باشد خب، نه ۵۰ هزار تومان چرا ۸۰ هزار تومان است؟ چرا در بازار ۱۰۰، ۱۰۰ و خردهای هزار تومان است خب شما که دارید به عنوان تولید کننده و ابتدای زنجیره که دارید دلارتان را میگیرید دارید ارزتان را میگیرید از اردیبهشت ۴۰۱ که چرا مرغ دو برابر شده؟ ۲۸ و ۵۰۰ شما آیا مثلاً ۴۰ هزار و خردهای شده ۵۰ هزار و خرده ای؟ خیر آیا حتی اگر ما بیاییم برای شما رشد دستمزدها را هم حساب بکنیم باز هم همین اتفاق نمیافتد ۲۸ و پانصدی که دارد به ابتدای زنجیره پرداخت میشود ۸۵ درصد برای تمام شده است شما چطوری ادعا میکنید که در واقع باید به تولید کننده داده بشود چرا باید به تولید کننده داده بشود من مصرف کنندهی نهایی هستم من وقتی مصرف کننده نهایی ام دوست دارم اصلاً جیره بگیرم دوست دارم روزه بگیرم و آن را مصرف نکنم برای خودم ذخیره بکنم با آن یک کار دیگر انجام بدهم و یک چیز جالب تری که شما میفرمایید و من واقعاً تعجب میکنم میگویید که اگر در واقع یارانه پرداخت نشود به تولید کننده باعث میشود که تورم ایجاد بشود ببینید و میگویید پولدارها این را میبرند، الان یک طرح داریم مثل فجرانه مردمی که دارند این برنامه را میبینند میتوانند گواهی بدهند کسی که در واقع یک خانوادهی ۴ نفره که حول و حوش مثلاً ۸۰۰، ۹۰۰ هزار تومان به او آن یارانه تعلق میگیرد باید برود یک و خردهای قریب به ۲ میلیون تومان خرید بکند که آن ۸۰۰، ۹۰۰ هزار تومان چی بشود به او تعلق بگیرد. بله این کار را که شما میگویید این کاری که شما دارید توصیه میکنید به نفع آن پولدار است در غیر این صورت مردم نمیتوانند این را تهیه کنند شما اگر به فکر مردم هستید اگر به فکر مصرف کنندهی نهایی هستید خب شما به عنوان تولید کنندهی مرغ، شما تولید کن، حاشیه سودت را هم داری هر چند درصدی که وجود دارد یعنی بیشتر از حاشیه سود خودتان از مردم میخواهید؟ فکر کنید که ۲۸ و ۵۰۰ را نمیگیرید این ۲۸ و ۵۰۰ آقای محمدی عزیز ببینید وقتی که یک ادعایی میکنید گفتند ناظر به چی باشد به عدد و رقم باشد چرا؟ ما ۸۵ میلیون جمعیت داریم شما در نهایت میتوانید ۱۲ میلیون تومان بابت مرغ به آنها یارانه بدهید برای یک خانوادهی ۴ نفره، یعنی هر شخص ۲۵۰ هزار ، ۳۰ میلیارد دلار چه بسا بیشتر من عدد بیشتر هم شنیدم، چون بخشی از آن اصلاً شفاف که نیست اصلاً حسابرسی نشده خب بخشی از آن شفاف نیست، چون با مجوزها برداشت میشود شما چرا همه اش دنبال منافعی هستید که به یک عدهای در کلان داده میشود مردم یارانهی خودشان را بگیرند به همین قیمت ۱۰۰ هزار شما یک و نیم دلار میشود چقدر؟ میشود یک دلارش میشود ۶۰ هزار تومان، آن هم میشود همین قیمت بازار است ۹۰ هزار تومان نه اصلاً ۱۰۰ هزار تومان، مردم میروند در بازار خودشان میخرند این قدر شأنیت مردم را به خاطر اینکه ۱۰ هزار تومان، ۲۰ هزار تومان ارزانتر باشد که یک عدهای رانت میلیارد دلاری میبرند امثال آقای مدلل که به هر حال وارد کنندهی عمده نهاده است شما چرا به نفع میلیارد دلاری به نفع اینها دارید کار میکنید؟
سوال: آقای محمدی چند تا سؤال مطرح شد اگر پاسخش را بفرمایید؟
محمدی: حالا آن بزرگوارانی هم که آن دوران مردم را تشویق میکردند به سرمایه گذاری در بورس و آن سرمایههایی که از مردم حتی هیچکدام یادشان نمیآید که الان بیایند توضیح بدهند که چرا دعوت کردند چرا هشدارها را نمیدادند؟
جانجان: چه ربطی دارد آقای محمدی؟
محمدی: در این حوزه نظر ندهید ولی در حوزهی کالاهای اساسی با چند عدد و رقم ناقص و استدلال و داد و بیداد رسانهای نباید پا پس کشید چرا که با سفرهی مردم طرف هستید من یک بار دیگر اگر عدد میخواهید عدد عرض میکنم خدمتتان، اولاً که فرمودید یک و نیم دلار قیمت مرغ است در برزیل، ما قیمت نهاده داریم وارد میکنیم مسیرش مشخص است چقدر تخصیص داده شده مشخص است اعداد و رقم هم سالانه کمتر از این میزانی که من شنیدم چیزی حدود ۱۵ ـ ۱۶ میلیارد دلار برای کالاهای اساسی داده شده حالا میشود روی آن بحث کرد که آقا آیا چای جزء کالای اساسی مردم هست یا نه؟ میشود بحث کرد که از نظر بنده جزء کالای اساسی نیست ولی از نظر کارشناسهای دیگر شاید جزء کالای اساسی هستند و باید استدلال بیاورند و کدام گروههای کالایی را شامل میشوند را توضیح بدهند مسئولین مربوطه ولی به نهاده داده میشود به چه صورتی و کی داده میشود به اینها؟ الان تولیدکنندههای ما میگویند که ما حوالهی نهاده را داریم حواله را میرویم در بازار میفروشیم، چون امروز نیاز به نهاده داریم مجبور است با نرخ بالاتری امروز تأمین کند نهاده اش را، چون نمیتواند که به مرغ بگوید که منتظر باش من حواله را گرفتم به تو دانه میدهم مجبور است الان باید به او بدهد، این خریداری میکند و این اتفاقها باید اصلاح شود این فرآیندست اگر افرادی دارند اخلال میکنند افرادی دارند رانت ناحقی میبرند خب باید برخورد شود از نهادهای نظارتی بخواهیم که بیایند جواب بدهند پاسخگو باشند طرف پاسخ شما بنده نیستم باید اگر اسمی میبرید این فرد و نهادهای نظارتی بیایند توضیح دهند که روابط به چه صورتی است و چه اتفاقی افتاده است، اما اعداد بحث یارانه ما میگوییم باید مردم نفعی ببرند از این یارانه نه اینکه مردم بار بیشتری به آنها تحمیل شود ما چرا یارانه میدهیم اصلاً دلیل و فلسفه اعطای یارانه چی هست مگر غیر از این است که به معیشت مردم کمک بشود دولت یک منابعی دارد میخواهد برای بهبود معیشت مردم مصرف کند نه اینکه یک منابعی دارد که میخواهد توزیع کند مردم هر جا که میخواهند استفاده کنند عدهای شما میفرمایید دوست دارند ببرند، نه ته حرف شما اینجاست که عدهای شاید بخواهند ببرند بورس، خب آنجا بهتر است بیاوریم بورس مردم بیایید ما پکیجهایی به شما معرفی میکنیم سیگنال دهی میکنیم بیایید بورس و حالا آنجا هم به باد رفت هم دوباره پاسخ نمیدهیم نه ما میخواهیم معیشت مردم بهتر بشود معیشت هم با کالاهای اساسی نه به همه کالا به کالاهای اساسی داده بشود و نظارت دقیقتر بشود عرض کردم اگر قیمت تمام شدهی مثلاً گندم ۱۲۰ واحد باشد در ابتدای زنجیره بخواهیم ۱۰۰ واحد یارانه بدهیم سه مرحله وجود دارد باید آرد بشود، نان بشود تبدیل و به دست مردم برسد صد واحد را ابتدای زنجیره به تولید کننده و نظارت کند زنجیره را ته زنجیره بایستی ۳۴ واحد مردم بدهند تا بتواند خریداری بکند همان را اگر ندهد ۱۲۰ واحد را ۲۰ درصد هزینهی مرحلهی اول و مرحلهی دوم باز ۲۰ درصد بیشتری بیاید روی آن باید ۱۷۰ واحد تمام بشود باید ۱۰۰ واحد دولت میدهد باید ۷۰ واحد مردم پرداخت کنند دو دو تا چهار تا مشخص است یعنی دو برابر در یک مثال انتزاعی باید پرداخت کند کجایش به نفع مردم است؟ من صد واحد به تو میدهم ولی قیمت تمام شده کالا بیشتر خواهد شد باید کمتر بخری یعنی نصف آن میزان را میتوانی بخری این از این اعداد و ارقام است، چرا باعث تورم میشود؟ شما وقتی که ابتدای زنجیره با نرخ کمتری نیاز به تأمین مالی وجود داشته باشد برای تولیدکننده خب در مراحل بعدی هزینه و سرمایه کمتری برای تولید میخواهد اگر این را پرداخت نکنی در همین مثال باید مبلغ بیشتری را تأمین مالی بکند یکی از آسیبهایی که تورم به تولید کنندهها میزند یکی سرمایه در گردش بیشتری نیاز خواهند داشت تا دیروز میتوانسته تولید کند با صد واحد الان نمیتواند با صد واحد تولید کند باید ۱۵۰ واحد داشته باشد از کجا باید تأمین کند از سیستم بانکی ، تسهیلات را دریافت کرد چه اتفاقی خواهد افتاد افزایش نقدینگی اتفاق میافتد و موضوعات دیگری. پس اینکه باعث افزایش تورم خواهد شد یک چیز بدیهی اقتصادی است که ما نقدینگی را به مردم بدهیم خیلی بدیهی است که نقدینگی که دست مردم است، چون هدایت نمیشود، چون به سمت تولید نمیرود میرود به سمت سوداگری سفته بازی .
جانجان: وقتی که ببینید قرار است که در واقع حرف کارشناسی بزنیم بعد اصولی هم که باشد مناظره است قرار است جواب همدیگر را بدهیم اینکه مرتباً در واقع یک مباحث بی ربطی را ما مطرح بکنیم گویا آقای محمدی شما یک نواری را ضبط کردی از اول پخش میکنید من که صحبت میکنم میزنید عقب دوباره پلی میکنید این چه فایدهای دارد همهی چیزهایی که گفتید را بخش اول هم گفتید ضمن اینکه اصلاً به بورس چه ربطی دارد ما داریم در مورد اقتصاد صحبت میکنیم شما دقیقاً دارید مثل یک ذی نفع رفتار میکنید. ذی نفع ۳۰ میلیارد دلار نصف بودجهی کل کشور، آخر یک حرفهایی را بزنید که از شما قابل پذیرش باشد با عدد و رقم هم حرف بزنید نقدینگی در کدام تکس میگویند میشود هدایت کرد کجا در کدام کتاب نوشته چرا یک چیزهایی مطرح میکنید که اصلاً کسی در مورد آن هیچ ادعایی ندارد کسی در مورد آن در هیچ کتابی نخوانده آنی که هدایت میکنند اعتبار است نقدینگی را هدایت نمیکنند از شما چند بار سؤال پرسیدم گفتم که اگر ادعا میکنید ببینید این کل این یارانه است میدهندش آقای محمدی میگویم که بدهیدش به مایی که تولید کننده ایم ما خیلی بچههای خوبی هستیم ان شاءالله چایی دبشی نمیشویم ان شاءالله هیچ اتفاقی نمیافتدبعد این هم مردم هستند یعنی به همین اندازهای که یارانه میدهیم به ابتدای زنجیره همان را می خواهیم بدهیم به مردم خودشان هزینه کنند چرا شما برداری هزینه بکنی بیایی یک بخشی از آن را در بازار بفروشی و بقیه اش را پشت بازار بفروشی مگر ما کم دیدیم مگر ما بچه هستیم مگر این چیزها را نمیبینیم. ادعای غلط نکنید اتفاقاً اگر ببینید حرفهایی که میزنید اگر ساختار داشته باشد از قضا اگر قرار باشد کسی بیاید بورس، اگر کسی قرار باشد بیاید بورس یا برود در طلا یا سکه آنی است که ۳۰ میلیارد دلار میگیرد آنی است که عدد درشت میگیرد میآید میگوید در بازار سکه تکان میدهد ملت خیلی بدبختی دارند آقای محمدی، ملت نمیتوانند فجرانه شان را بگیرند کجا زندگی میکنید شما؟ مامی گوییم ما داریم دفاع میکنیم از منابع مردم .من میگویم چه زمانی که ۴ و ۲۰۰ میگرفت ۶ برابر شد، ۴ و ۲۰۰ میگرفت خب آن عدهای که میگرفتند در جیبشان گذاشتند، شما یک بهانهی الکی آوردید به هر چیزی میدادند باشه به هر چیزی میدادند به مرغ هم میدادند بله به هر چیزی میدادند به گوشت هم میدادند ولی نباید مرغ ۶ هزار تومانی میشد ۴۲ هزار تومان، جدول ضرب است یک چهار عمل اصلی را بلد باشیم مورد بعدی چی هست ، این هم به کنار از ۲۸ و ۵۰۰ شما مرغ ۴۲ هزار تومانی الان شده ۹۰ هزار تومان، شده ۱۰۰ هزار تومان تخصیصتان کمتر شده؟ خیر ملت ایران باید بدانند سال ۹۹ ما حول و حوش ۱۰ میلیارد دلار کالاهای اساسی داشتیم آقای محمدی سؤالات را لطفاً جواب بدهید میشود بفرمایید آیا جمعیت ایران دو برابر شده یعنی مثلاً ما الان آقای بزرگ نسب فکر کنم اصلاً ۸۵ تایمان شده ۱۷۰ میلیون، چه بسا بیشتر، آن میزانی که سال ۹۹ برای کالای اساسی تخصیص پیدا کرده دوبل و سوبل شده، در جیب کی میرود؟ در جیب ذی نفعش میرود.
سوال: یک عدد و رقمی آقای محمدی مطرح کردند در خصوص پرداخت یارانه آقای محمدی یک دقیقهای اجازه بدهید از فرصت آقای جانجان وقت باقی مانده آن را پاسخش را میفرمایید فرمودند که به ابتدای زنجیره پرداخت بکنیم هزینه کمتری میدهیم تا به اینکه به مصرف کننده نهایی.
جانجان: محاسبه شان اصلاً غلط است، ببینید شما هزینههای ثابتت هزینهی انرژی ات همه اش که مفت است آقای محمدی اگر میخواهد فنی بحث بکند یاد بگیرد فنی بحث بکند با عدد و رقم باید بگوید که چرا ما مرغ را تمام خوراک و در واقع دانه اش را وارد میکنیم مثل کی؟ مثل ترکیه، ولی فرق ما با ترکیه چی هست؟ ترکیه انرژی آزاد است گازوئیل آزاد است برق آزاد هزینهی حمل و نقل و همه چیزش آزاد است ما اینجا مجانی است گازوئیل ۳۰۰ تومان است، ۶۰۰ تومان است و چرا مرغ ما از آنجا گرانتر است؟ خب میرود در جیب شما، اینکه اصلاً شوخی بردار نیست ببینید الان کسانی که ابتدا زنجیره، ملت بدانند زمانی که گوشی موبایل ۲۸ و ۵۰۰ میگرفت خب یک گوشی هزار دلاری ۲۸ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان نه ۳۲ میلیون تومان باید به دست مصرف کننده نهایی میرسید نه ۷۰ میلیون، چطوری شما دارید منتی سر ملت میگذارید؟ که آقا ما ابتدای زنجیره ، ما آدمهای خوبی هستیم، نه شما اصلاً آدمهای خوبی نیستید، چون اگر میخواستید برای ملت کارکنید میکردید همان پول است یعنی قرار نیست نه حجمش زیاد بشود نه حجمش کم بشود این یک کاسه میخواهد تقدیم شود به مردم که ملت پول فجرانه اش را داشته باشند بدهند.
محمدی: بحث فنی و بحث آمار و ارقام را جایی میزنند که قبول کنند میگویند اگر ما صد واحد ابتدای زنجیرهی یارانه بدهید قیمت تمام شدهی کالا میشود عدد اگر سه مرحله وجود داشته باشد هر مرحله ۲۰ درصد سود بخواهد میشود عدد یعنی با تکرار این عدد عوض نمیشود که من الان چهار بار هم حساب کنم برای شما همان عدد میشد.
سؤال: آقای محمدی، آقای جانجان این سؤال را میپرسند که چگونه این عدد و ارقام را به دست آورده اید؟
محمدی : ضربه به اعتماد مردم زدید در بورس نمیتوانید الان نسخه بپیچید. نمیتوانید سر دولت کلاه بگذارید.
جانجان: آقای محمدی من عامل ریزش بورس، من عامل تحریم.
محمدی : حرف کارشناسی داریم میزنیم چه کسی گفته است حرفهای شما کارشناسی است و حرف ما کارشناسی نیست. وقتی ما میگوییم نباید به مردم فشار بیاید، حرف غیر کارشناسی است، وقتی مردم باید کالای اساسی به دست شان برسد، غیر کارشناسی است، این چه استدلالی است، چه کسی گفته است ۳۰ میلیارد دلار داده میشود، من میگویم آمار بانک مرکزی، چیزی که من شنیده ام از بانک مرکزی، شاید شما یک آمار دیگری دارید اعلام کنید از کجا آمار دارید، مشخص ۱۶ میلیارد دلار کالای اساسی داده شده است یا ۳۰ میلیارد دلار، کالای اساسی، به کالای اساسی داده میشود.
جانجان: آقای محمدی، شما چطوری آن صد واحد و ۲۰ واحد را حساب کردید براساس کدام فرمول یا محاسبات، ریز محاسبات تان را بفرمایید.
محمدی: شما عددی را درنظر بگیرد به طور مثال فرضی و اقتصادی، اگر ۱۲۰ واحد دلار یورو، قیمت در مرحله ابتدایی باشد و سه مرحله برای تولید وجود داشته باشد، مثلاً گندم را شما اعداد واقعی بگذارید و درصدها را جابجا کنید، منطق محاسبه اینطوری است، گندم بیاید تا نان شود به دست مردم برسد، سه مرحله عمده دارد، باید آرد شود و نان شود، هر مرحله توزیع کننده بخواهد ۲۰ درصد سود بگیرد...
جانجان: شما قیمت نسبی را برای من تعریف میکنید، قیمت تعادلی یعنی چه، آقای پژوهشگر اقتصادی، قیمتهای نسبی یعنی چه، ما برویم فلش بک بزنیم به عقب تر، از بورس دوباره شروع کنید که من عامل ریزش بورس هستم از سال ۹۹.
محمدی : لزومی نمیبینم که اینجا بیایم برای شما، امتحان که نمیدهم، شما اصول مناظره را رعایت کنید من یک شأنیت کارشناسی برای شما قائل هستم و شما هم یک شأنیتی باید برای طرف مقابل قائل شوید. نظامی که به شما مدرک داده است به من هم مدرک داده است نمیتوانید بگویید که نیست و کارشناسان متعددی ابتدای برنامه حداقل چند تا کارشناس نظرات شان را گفته اند، حداقل سه برنامه گزارش شده است در همین برنامه بالاتر در مورد یارانهها اعداد و رقم گفته شده است و استدلال کرده اند همه اینها نمیدانند و فقط شما میدانید؟ به دور از اصول ابتدایی مباحثه است باید قبول کنید بعضی از پیشرفت ها، اینکه میگویید افراد تولیدکنندهها پاکدست نیستند و تولیدکنندهها این کار را میکنند، شما دارید به یک جامعه بزرگ تولیدکننده توهین میکنید درحالی که همینها دارند گوشت و مرغ مردم را تأمین میکنند و در بازار موجود است. یکی دو نفر تخلف اگر کرده است شما ده تا اسم ببرید اگر مطمئن هستید ده نفر را بگویید مثلاً از بین ۵۰ هزار واحد مرغداری که وجود دارد شما میگویید که اکثریت، آدمهای مفسدی هستند، آدمهایی هستند که ارزی که به آنها داده میشود از چرخه خارج میکنند یعنی نصف باضافه یک میشود اکثریت آنها، یعنی همه شان این کار را انجام میدهند، درحالی که فقط میتوانید یک اسم ببرید این را هم حفظ کرده اید و تکرار میکنید، همین فرد دارد این کار را میکند همان یک فرد دارد این اتفاقات میافتد. درحالی که استدلالهای طرف مقابل وزارت جهاد کشاورزی و بانک مرکزی بیایند صحبت کنند و دفاع کنند از عملکردشان، توضیح بدهند من جوابگوی عملکرد آنها نیستم ولی اینکه نمیشود شما بگویید همه این افراد افراد مفسد هستند.
جانجان: من وقت ام را به ایشان میدهم، من عاجزانه از شما خواهش میکنم شمایی که خیلی مناظره بلد هستید، عددش را میدانید، بحث را شخصی نمیکنید، بحث بی ربط مطرح نمیکنید، با عدد و رقم زیاد حرف میزنید، ریز محاسبات تان را میگویید، جواب همین یک سؤال من را هم ارائه کنید، سؤال من این است، چرا با وجود دریافت دلار ۴ هزار و ۲۰۰ از فروردین ۱۳۹۷ تا اردیبهشت ۱۴۰۱ تا بهار ۱۴۰۱،با وجود اینکه ۴ هزار و ۲۰۰ میگرفت، میدادند به شماها، مرغ شش برابر شد، درحالی که ۴ هزار و ۲۰۰، ۴ هزار و ۲۰۰ بود، شش برابر نشده بود، این یک، دوم، چرا با وجود دریافت ۲۸ و ۵۰۰ مرغ را شماها از ۴۲ هزار تومان ۱۴۰۱ رسانده اید به صد هزار تومان، فقط جواب این سؤالات را بدهید، بنده الان مجدداً خودم اعتراف میکنم، من عامل ریزش بورس از سال ۱۳۹۹ هستم، این نوار را بزنید جلو و بعد از اینجا شروع کنید.
محمدی : عرض کنم اولاً الحمدالله که حداقل یک بخشی را حتی شده است به زبانی قبول کردید ولی بحث ۴ هزار و ۲۰۰ نیست، بحث این بود که ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی تخصیص مناسبی نبود. اگر ببینیم که چه طوری محاسبه کرده اند دولت وقت و این عدد را اعلام کرده اند، این بخش کار دست ما هم میآید که مبنای کارشناسی نداشته اند و تخصیصی که داده شد، ۴ و ۲۰۰ که میگویید همه اش به تولید نرسید یعنی هر کس از راه رسید به او ۴ و ۲۰۰ دادند و رفع تعهد نکردند یعنی نیامد توضیح بدهد که ما وارد کرده ایم یا نکرده ایم همچنان که خود شما هم ابتدای بحث فرمودید یک مقداری از این ۴ و ۲۰۰ تومانی هنوز تعیین تکلیف نشده است. خب تعیین تکلیف نشده است یعنی نیامده است، چطوری میآیید الان یقه تولیدکننده را بگیرید که شما ۴ و ۲۰۰ داریم به واردکننده غیر مرتبطی داده بودید که ارز را آوردند و در جای دیگری مصرف کردند. افزایش شش برابری را مثال میزنید با ۴ و ۲۰۰ بعد ۲۸ و ۵۰۰ را میگویید ۴۲ تومان شد چند برابر افزایش پیدا کرد، شد چقدر، ۹۰ هزار تومان، چند برابر شد، دو برابر شد، ۴ و ۲۰۰ میدادند شش برابر شد، الان چرا نمیگویید دو برابر چرا میگویید ۴۰ شد ۹۰ هزار تومان، دو برابر افزایش پیدا کرد. یعنی یک مقداری تخصیص ۲۸ و ۵۰۰ تومانی باضابطهتر از گذشته بود.
سؤال: آقای محمدی سؤال مشخص آقای جانجان این است که ما در یکی دو سالی که داریم ۲۸ و ۵۰۰ تخصیص میدهیم چرا قیمت مرغ افزایش پیدا کرده است، مشخصاً روی یکی از کالاهایی مورد مثال شان است، علت آن چه است که میفرمایند قیمت ارز تخصیصی ثابت بوده است طی این یکی دو سالی که دارد تخصیص پیدا میکند، اما قیمت محصول تغییر کرده است و افزایش پیدا کرده است، مگر قیمت ارز آن عوض شده است؟
محمدی : خب مبنای این افزایش قیمت با مجوز ستاد تنظیم بازار بوده است، از دبیر ستاد تنظیم بازار بپرسید که چه استدلالی آورده اند که قیمت را افزایش داده است.
جانجان: پول اش رفته است در جیب تولیدکنندههای آن، زنجیره اول زنجیره شما تولیدکننده مرغ هستید جسارتاً آقای محمدی؟
محمدی: خیر.
جانجان: چون کاملاً دارید ذینفعانه صحبت میکنید. شما باید مرغ را به قیمت ۴۲ هزار تومان میدادید.
محمدی : همین سؤال را یادآوری کنیم، همین سؤال را سال ۹۷ پرسیدید، شما، چون در بورس سرمایه گذاری میکنید.
سؤال: آقای محمدی بحث بورس، چون بحث حاشیهای و فرعی است خواهش میکنم که بحثی موضوع مناظره است را بفرمایید لطفاً و اینکه آقای جانجان فرمایشاتان را در وقت خودتان تکمیل میکنید؟
جانجان: ببینید این بی اخلاقی است یعنی کسی اصلاً حرفی ندارد، ایشان جواب سؤال ندارد بدهد، ببینید کل نیازی که ما برای کل کشور داریم، کلاً ما ۲ و نیم میلیون تن مصرف مرغ داریم شما با یک و نیم دلار هم حساب کنید همین ترکیه میدهد، برزیل میدهد، همه جا میدهد، تازه برزیل اگر قرار باشد همه اش را وارد کنید، میشود ۳ میلیارد و ۸۲۵ میلیون دلار، آقا ۳ و ۸۰۰، شماها دارید ۳۰ میلیارد دلار میگیرید، کل مصرف کشور ۸۵ میلیون ایرانی، نمیدانم ۱۰ میلیون از همسایه عزیزمان افغانیها عزیز در این کشور بشویم ۹۵ میلیون، آخرش میشود ۴ میلیارد دلار، یعنی ما همه اش را وارد کنیم، توجه کنیم به اعداد، همه را وارد کنیم میشود ۴ میلیارد دلار، چه بسا اینکه اگر شما دارید ۴ میلیارد دلار بگذارید روی کانتر به جای یک و نیم دلار خیلی پایینتر به شما میدهد، با عدد و رقم صحبت کنید اگر شأنیت کارشناسی حداقل برای خودتان قائل هستید. اگر ما همه این مرغ را وارد کنیم میشود ۴ میلیارد دلار، چند تا میدهیم، ۳۰ میلیارد دلار، داریم میدهیم ۲۸ و ۵۰۰ یعنی چه، این گوشی من را بگیرید، ۲۸ هزار و ۵۰۰ است ضربدر ۱ و نیم دلار میشود ۴۲ هزار و ۷۵۰ هزار تومان، آقا نه ۵۰ هزار تومان، یعنی حاشیه سود خوبی هم برایتان قائل شدیم، اصلاً بگوییم ۲۵ درصد حاشیه سود برای خودتان، ولی مرغ را میگیرید با انحای مختلف خوراک اش را در بازار آزاد میفروشید خودتان دارید صحبت میکنید و میگویید مجبور است بروید و آن کار را بکنید، خیر در بازارگاه فساد است، در بازارگاه من یک گوشت هم مثال بزنم، گوشت را ۳۵ هزار تومان اش در ۴ هزار و ۲۰۰ شده است ۱۸۰ یا ۱۹۰ هزار تومان، بعد از آن هم الی ماشاالله همینطوری رفته است بالاتر.
سؤال: آقای محمدی جمع بندی بفرمایید.
محمدی : با همین اعداد اگر بخواهیم مقایسه کنیم، فرمودند ۲ میلیون تن اگر وارد شود ۴ میلیارد دلار نیاز است، نه ۳۰ میلیارد، بله ۴ میلیارد، ۳۰ میلیارد هم کسی پرداخت نکرده است ۳۰ میلیارد نبوده است، کالاهای اساسی ۱۶ میلیارد دلار گرفته اند در سال گذشته یک بخشی از آن مرغ بوده است ۳۰ میلیارد نبوده است اگر ۴ میلیارد هم قبول میکنید و به مرغ بدهید مابقی هم برای کالاهای دیگر باید بماند، گندم هم داشته ام و چیزهای دیگر. اینجای بحث حالا تکرار نشود، تکرار دلیل بر درست بودن نیست، ۳۰ میلیارد عددی نیست که بشود روی آن کامل اتکا کرد ولی کالای دیگر را هم درنظر بگیریم، مجموعاً این عدد ۱۶ میلیارد پرداخت شده است، حالا حرف شما را ما قبول میکنیم، جناب آقای رییس جمهور حرف آقای جانجان را قبول کنید، کلاً وارد کنید کل صنعت مرغداری را تعطیل کنید فردا ارز شد ۶۰ هزار تومان شد ۱۰۰ هزار تومان دیگر این کارشناسان را شما نخواهید دید که بیایند جواب بدهند، شما هیچ تضمینی نمیتوانید بدهید فردا ارز شود ۱۰۰ هزار تومان یا نشود، ۱۰۰ هزار تومان شد، قیمت یک و نیم دلار آن میشود ۱۵۰ هزار تومان مرغ، قبول میکنید این را یعنی نرخ ارز را ثابت درنظر گرفته اید میگویید همه را وارد کنیم و کل تولید را بخوابانیم، تولید را بخوابانیم فردا نمیتوانیم یک شبه با یک دکمه آن و آف بتوانیم تولید را دوباره سرپا کنیم و بیایند تولید کنند چه اتفاقی خواهد افتاد یعنی شما نتیجتاً ببینید من فقط یک اشاره مختصر در کتاب هنر تحریم ها، نوشته است باید تحریم را جوری طراحی کنیم مثل یک هزار توی مشکلات آن کشور مورد تحریم بیفتد در این هزار تو تا نهایتاً به مقصد شما برسد، وقتی شما آمدید و تولید زمین زدید بخاطر اینکه بگویید به صرفه نیست یا فسادی در بخشهای آن وجود دارد، که نظارت باید بشود ما منکر نظارت نیستیم، تولید را به زمین بخوابانیم، امروز به صرفه است، فردا به صرفه نخواهد بود، شما مجبور خواهید شد یک اقداماتی انجام بدهید. دلار ۶۰ هزار تومان امروز یعنی همان بحث را ۴ و ۲۰۰ هم میکردند میگفتند که الان ۴ و ۲۰۰ است آن موقع بازار آزاد ۱۲ یا ۱۳ هر چقدر بوده، اگر شما این واردات را انجام بدهید این ارز را تخصیص بدهید این اتفاق خواهد افتاد. اگر توانستید ارز را کنترل کنید، بحث دیگری اتفاق خواهد افتاد.
سؤال: آقای جانجان، جمع بندی را بفرمایید.
جانجان: جمع بندی من این است که اگر قرار است موضوعاتی را به همدیگر ربط بدهیم، ما در مقایسه میآییم میگوییم که اینها باید جناس داشته باشند ظرف مظروف از یک جنس باشند، هیچ وقت مغز را به کلیه پیوند نمیزنند و بحث کارشناسی یعنی اینکه عدد رقم بلد باشیم . بحث بر سر این است که ما اگر میآییم براساس ادبیات کارشناسی حرف میزنیم اولاً عدد رقم بفهمیم و بدانیم و بتوانیم محاسبه کنیم و اینکه جوابی را بدهیم به سؤالات که مردم با ما همذات پنداری کنند حداقل اگر میخواهیم علمی رفتار کنیم، چرا، چون مردم مشکل عمده شان با فجرانه شان است یعنی طرف که ۹۰۰ تومان یارانه دارد الان ۲ تومان ندارد که برود و بگیرد.