پخش زنده
امروز: -
منتخب مردم اراک، کمیجان و خنداب گفت: مردم منافع ملی را بر منافع حوزه انتخابیه ترجیح میدهند، همه میدانیم هر چقدر کشور قدرتمندتر باشد، به تبع استان و حوزه انتخابی ما هم قویتر خواهد شد.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، آقایان بیات، نماینده منتخب مردم خمین (به صورت حضوری) و سید محمد جمالیان منتخب مردم اراک، کمیجان و خنداب (از استودیو استان مرکزی) سه شنبه شب۱۵ اسفند ۱۴۰۲ مهمان برنامه صف اول شبکه خبر بودند و به موضوع وعدههای منتخبان مجلس دوازدهم پرداختند.
سوال: آقای بیات مصاحبهای که انجام دادید چطور بود و کاری که انجام شده بود از نظر شما چگونه بود؟
بیات: من به نوبه خودم از همه عزیزان صدا و سیما که بستر این برنامه را فراهم کردند و این مستند را آماده کردند تشکر میکنم که در راستای عدالت اجتماعی بود، در راستای این که کاندیدایی که نداشت و هزینه تبلیغات گزاف بود توانستند از این ظرفیت استفاده کنند بسیار قابل قدر دانی بود.
سوال: برخی از سوالاتی که شما پاسخ فرمودید را باز من مطرح میکنم ضمن این که آن پاسخ کوتاه را میفرمایید، یک مقدار تشریح بفرمایید که بر چه مبنایی شما عقایدتان را مطرح میکنید، یکی بحث شفافیت آرا، شفافیت هدایا و شفافیت نامههای مجلس است. چقدر شما با این اصل شفافیت موافق هستید؟
بیات: بله من ۱۰۰ درصد موافق هستم این که با مردم صادق باشیم، شفاف و روراست باشیم در همه زمینهها، چون مردم به ما اعتماد کردند باید همیشه حمایت مردم را با خودمان داشته باشیم، بر اساس نامه ۵۳ مولا علی علیه السلام به مالک اشتر که در آن میفرمایند من با شفافیت در همه موضوعات غیر از اسرار نظامی موافق هستم، بنده هم با شفافیت مواردی که شما فرمودید در تمامی زمینهها موافق هستم غیر از اسرار نظامی که جزو لاینفک نظام است و در راستای سیاست کلان کشور است.
سوال: ممکن است خیلی از نمایندگان پیش از این که وارد مجلس بشوند با شما هم عقیده باشند که حتماً باید شفاف بود و خیلی صادقانه باید همه چیز را اطلاع رسانی کرد، اما قبول دارید که گاهی در شرایطی قرار میگیرند حالا مناسبات حزبی، مناسبات جناحی، برخی مصلحت اندیشیهای به غلط یا به درست یا به هر دلیل دیگری مانع از این میشود که بخواهند خیلی شفاف عمل کنند. شما امکان ندارد که در یک چنین موقفی قرار بگیرید و اگر اتفاقی بیفتد باز هم همینطور معتقد هستید که باید شفاف بود؟
بیات: بله به تاسی از امام معصوم که عرض کردم خدمتتان و یکی هم این که، چون بنده کاندیدای انقلابی مردمی هستم، نوکر انقلاب و نظام و رهبرم هستم و مردمی هستم، چون نوکر مردم هستم، حزب من مردم است ائتلاف و قدرت من مردم هستند، ثروت ما مردم هستند، پس با توجه به این در تمام زمینهها با مردم شفاف هستیم به هر قیمتی که باشد.
سوال: مثلاً فرض کنید اگر مصوبهای حالا در مثال که مناقشه نیست، بنا است مصوبهای در مجلس اتفاق بیفتد که این به ضرر مردم منطقه شما است ولی منافع ملی را در پی دارد اگر شما رای منفی بدهید یعنی به نفع مردم منطقه خودتان عمل کنید، با منافع ملی در تضاد است، اگر به نفع منافع ملی عمل کنید باید جواب حوزه انتخابیه خودتان را بدهید. ممکن است شما اینجا رائی را بدهید که حالا نخواهید یعنی خواستید منافع ملی را در نظر بگیرید ولی چالش در حوزه انتخابیه هم نداشته باشید، بنابراین شفاف عمل نمیکنید اگر چنین تضاد و تعارضی پیش بیاید تصمیم شما چیست؟
بیات: ما ملی فکر میکنیم و منطقهای عمل میکنیم، قطعاً این فرمایش که فرمودید منافع ملی را در نظر میگیریم منتها در آن آیین نامههای داخلی و مواردی که به شکل داخلی است قطعاً منافع شهر خودم را هم در نظر میگیرم که لحاظ کنیم. به هر حال در آیین نامههای داخلی که دولت است و با رایزنیهایی که با وزرای بزرگوار خواهیم داشت آنها را اصلاح میکنیم که بتوانیم مردم شهر خودمان هم از این قصه مستثنی نشوند و منتفع شوند.
سوال: شما با افزایش سن بازنشستگی موافق هستید؟
بیات: بنده مخالف هستم، چون با توجه به این جوانی جمعیت که الان مشکل هم در این حوزه است ما باید نیروهای جوان را مشغول به کار کنیم نه این که سن بازنشستگی را بالا ببریم.
سوال: آن وقت مشکلاتی که بعضاً صندوقهای بازنشستگی با آن مواجه هستند که یکی از دلایل افزایش سن بازنشستگی مطرح شد شاید یکی از دلایلش همین چالشهای اقتصادی صندوقها بود، راهکار شما برای آنها چیست و فکر میکنید راه دیگری وجود دارد؟
بیات: آنها باید از جاهای دیگر هزینههای خودشان را تامین کنند و منابع سرمایه خودشان را روی سن بازنشستگی لحاظ نکنند و از جاهای دیگر تامین کنند.
سوال: یا این که بعضاً منطق و استدلالشان این است که میگویند کسی که ۳۰ سال کار میکند یا ۲۵ سال کار میکند و بازنشسته میشود آن دورهای که به سن بازنشستگی میشود تازه سن بالندگی او است و تازه او میتواند با یک تجربه اندوخته خیلی مثمر ثمر باشد، چرا باید در چنین سنی مثلاً ۴۵ یا نهایتاً ۵۰ بازنشسته بشود در صورتی که تا ۶۰ سال هم میتواند کار بکند؟
بیات: آن را میتوانند آزاد بگذارند کسانی که خودشان دوست دارند در سن بالاتری بازنشسته بشوند سن را لحاظ کنند ولی کسانی که دوست ندارند در همان ۳۰ سال کار که خواسته خودشان است بازنشسته شوند یعنی ما میتوانیم طراحی دوگانهای در این قسمت داشته باشیم که بسته به خود فرد هم باشد، به صلاحدید خود فرد هم باشد وقتی که به سن بازنشستگی میرسد.
سوال: آن وقت این روال مثلاً صندوقها را به هم نمیزند که شما بر اساس رای و نظر طرف و سلیقه طرف بخواهید تعیین تکلیف کنید؟
بیات: نه آن که به شکل کلی قطعاً لحاظش میکنیم منتها عرض کردم در ابتدای عرایضم که ما نیروهای جوان را هم نباید فراموش کنیم یعنی تاوان صندوقهای بازنشستگی را نباید روی رنج سنی بازنشستگی لحاظ کنیم.
سوال: یعنی شما معتقد هستید که اگر این سن افزایش پیدا نکند بازار کار بهتر برای جوانترها فراهم خواهد شد که بیایند مشغول بشوند؟
بیات: بله زودتر مشغول به کار میشوند و از ظرفیت جوانهایی که فارغ التحصیل میشوند ما از دانشگاههای متعدد فارغ التحصیل داریم پس این نیروهای جوان چه کار باید بکنند، بازار کاری برایشان وجود ندارد چشمشان به این است که نیروی بازنشسته زودتر از صحنه اداری حذف بشود تا جایگزین و مشغول به کار بشوند.
سوال: پس تعریف شما از اشتغال صرفاً استخدام در ادارات است؟
بیات: خیر در بحثهای دولتی، خصوصی و همه جا است.
سوال: یعنی غیر از کارمندی در یک اداره خصوصی یا بخش دولتی فکر میکنید که فضای دیگری برای اشتغال نمیتواند وجود داشته باشد.
بیات: بله در فضاهای متفاوت این است که از ظرفیتهایی که فارغ التحصیل شده اند، رشتههایی که فارغ التحصیل شدند چگونه میتوانند نهایت استفاده را ببرند و در حوزه کاری به کار بگیرند فقط حوزه اداری نیست.
سوال: شما با حذف یارانه پردرآمدها و ثروتمندان فرمودید مخالف هستید در گزارشی که پخش شد، استدلال شما چیست؟
بیات: پردرآمدها هم به عنوان شهروند هستند و به عنوان یک هم وطن ایرانی هستند منتها یارانههای پنهان که وجود دارد ما باید آن یارانههای پنهان را هدفمند کنیم که قشرهای آسیبپذیر و کم درآمد بیشتر از آن منتفع شوند به عنوان مثال در بحث بنزین فرضا افرادی که از افراد پردرآمد هستند شاید یک نفر ۱۰ تا ماشین داشته باشد اگر ما یارانه بنزین را به کارت سوخت بدهیم قطعا انتفاع آن برای قشرهای پردرآمد است ولی اگر به کد ملی واریز شود قطعاً همه سود میبرند و آن یارانههایی که پنهان هستند را باید هدفمند کنیم که افراد کم درآمد هم از آن سود ببرند.
سوال: پس شما معتقد هستید که به افرادی که متمول هستند یارانه مستقیم پرداخت شود و یارانه پنهانشان حذف شود؟
بیات: بله
سوال: آن وقت با آن منطق عدالتی که بعضاً گفته میشود که بالاخره هر کسی به اندازه نیازش باید از این یارانه بهرهمند باشد با آن در تضاد نیست؟
بیات: کدام قسمتش تضاد دارد شما بفرمایید.
سوال: مثلاً کسی که متمول است اصلاً نیازی به آن اندک مبلغی که به عنوان یارانه پرداخت میشود ندارد ولی وقتی تجمیع شود میتواند مثلاً یک عدد چشمگیرتری را شامل حال افرادی کند که واقعاً نیاز دارند، فرقی نمیکند که چه یارانه پنهان باشد و چه یارانه آشکار باشد یعنی اگر علی السویه تقسیم بشود در آن ناعدالتی است، چون وضعیت مالی افراد که یکسان نیست استدلالی که میکنند این است که با آن در تضاد است چه به صورت یارانه پنهان باشد چه مستقیم فرقی نمیکند وقتی شما یارانه را به افرادی بدهید که از وضعیت مالی بهتر برخوردار هستند، چون این سرمایه کل کشور است حالا من کاری به استدلالی که درست است یا نیست ندارم فقط میخواهم پاسخ شما را بشنوم.
بیات: البته، چون آنها هم تعهد نسبت به کشور دارند، تعهد نسبت به نظام دارند شاید این اندک یارانه را خودشان بخواهند مدیریت کنند.
سوال: منظورتان تعهد به چیست؟
بیات: در ارتباط با این که یارانهای را از کشور میگیرند اگر خودشان بخواهند مدیریت کنند شاید بهتر باشد ولی آن یارانههای پنهان را ما هدفمند میکنیم.
سوال: نه، این که مثلاً شما فرض بفرمایید آب، گاز، برق، بنزین همه اینهایی که داریم روی آن یارانه پنهان میدهیم همه یارانههای آنها حذف بشود و شما این را مستقیماً بدهید به نیازمندان یا آن یارانه مستقیم از کجا میآید مثلاً شما فرض کنید یک بخشی از آن از محل قیمت حاملهای انرژی است، یعنی انگار که شما باز همان اتفاقی که در یارانه پنهان دارد میافتد همان در یارانه مستقیم میافتد به لحاظ منبع تامینش عرض میکنم، بنابراین از آن جهت که فرقی نمیکند یارانه پنهان باشد یا یارانه آشکار و مستقیم باشد. این چه فرقی میکند که اگر مستقیم بود به دهکهای بالاتر بدهیم و اگر پنهان بود ندهیم یا بالعکس من این استدلال را خیلی متوجه نمیشوم.
بیات:، چون پنهان را خدمت شما شاید همه ندانند مصداق عینی را عرض کردم در بحث بنزین و وسایل نقلیه بود ماشینهایی که خدمت شما عرض کردم ولی مستقیم آن، چون حق شهروندی و هموطن ایرانی را دارند باید به آنها تقدیم کرد.
سوال: بحث دیگر، بحث کالاهای اساسی مثل نان، دارو و کالاهای اساسی است که این هم جزو بحثهای بسیار چالش برانگیز بود که برخیها معتقد بودند که باید ارز ارزان قیمت را به وارد کننده بدهیم او وارد کند و با قیمت مناسبی به دست مردم برسد و برخی هم معتقد بودند البته پیش از این که تصمیم گیری بشود که نه نیازی نیست که ارز آزاد در اختیار قرار بگیرد در اصل دولت روی ارز یارانه ندهد و بعد این یارانه دست مردم بیاید یعنی قیمت نان افزایشی باشد ولی مردم یارانه دریافت کنند که بتواند با قیمت مناسبی مصرف کنند. شما کدام ایده را میپسندید؟
بیات: به نظر من اگر مردم یارانه را مستقیم دریافت کنند بهتر است، چون خودشان مدیریت میکنند و به عدالت اجتماعی نزدیکتر است.
سوال: الان تقریباً این اتفاق افتاده است درست است؟
بیات: بله
سوال: الان به نظر شما بهتر شده است؟
بیات: بله تا حدودی، چون من نانواییها را در حوزه انتخابیه خودم سر زدم تا حدودی رضایت مطلوب است.
سوال: جدا از نانوایی، در قیمت کالاهای اساسی مانند گوشت و مرغ
بیات: بله در کالاهای اساسی هم به همین شکل است.
سوال: مردم حوزه انتخابیه شما راضی هستند.
بیات: بله تا حدودی رضایت بخش است.
سوال: پس شما معتقد هستید باید ارز دولتی در اختیار قرار نگیرد برای وارد کننده و با ارز آزاد وارد شود ولی یارانه را به افراد بدهند این را به عدالت هم نزدیکتر میدانید؟
بیات: بله
سوال: و اینکه برخی میگویند منجر میشود به افزایش تورم و افزایش قیمتها این را شما قبول ندارید که در بازار قیمتها به هر حال بالا میرود؟
بیات: بحث نقدینگی را شما میفرمایید؟
سوال: نه، این که بالاخره وقتی نان را آزاد یا مثلاً فرض کنید شما میخواهید گوشت وارد کنید اگر این گوشت را با ارز دولتی بیاورید قیمتش پایینتر در میآید و اگر با ارز آزاد باشد گرانتر میشود. شما میفرمایید که ارز آزاد آن باید اعمال شود و ارز دولتی حذف بشود پس گوشت با قیمت بالاتری به دست مردم میرسد به هر حال در بازار هم یک افزایش قیمتی را ایجاد میکند که ممکن است روی چیزهای دیگر هم اثرگذار باشد بالاخره یک اثر تورمی دارد هرچند که شما میگویید من با یارانه مستقیم این را جبران میکنم ولی خیلیها معتقد هستند جبران نمیشود و آن تورمی که ایجاد میکند بالاخره اثرگذار است.
بیات: البته خود آن تطبیق معاش هم است خودشان آن معاش خودشان را مدیریت میکنند و صرفهجوییهایی که باید در آن حوزه داشته باشند و از اسراف هم خودداری میشود.
سوال: راجع به یارانه بنزین هم که معتقد هستید به کد ملی افراد اختصاص پیدا کند اگر کسی ماشین نداشته باشد آن وقت تکلیف چیست؟
بیات: خوب به کد ملی او واریز میشود یعنی باید استفاده کند. وقتی ما میگوییم به کد ملی واریز میشود او از این منتفع میشود که بخواهد از وسایل نقلیه عمومی استفاده کند.
سوال: من الان ماشین ندارم کد ملی هم دارم، یک سهمیه سوختی را به کد ملی من اختصاص میدهند مثلاً ماهی ۶۰ لیتر میآید به کارت که شارژ میشود و خودرویی هم ندارم که استفاده کنم این چه منفعتی برای من دارد؟
بیات: نظر من این است که به شکل واریز نقدی انجام شود که بشود شما که وسیله نقلیه ندارید بتوانید از وسیله ایاب و ذهاب عمومی استفاده کنید و این به عدالت نزدیکتر است تا این که کلاً برای شما را حذف کنند به علت این که اصلاً وسیله نقلیه ندارید.
سوال: یعنی اگر کسی وسیله نقلیه نداشت نقداً به حسابش بریزند؟
بیات: واریز نقدی به حسابش باشد که بتواند آنها را در جاهای دیگر آن هم هدفمند در حوزه حمل و نقل هزینه کند.
سوال: یعنی انتخاب کند بنزین میخواهم یا پول نقد
بیات: بله
سوال: و این که در بحث ریاست جمهوری و انتخاب رئیس جمهور شما فرمودید که معتقد هستید به جای مجلس به همین ساز و کاری که فعلاً وجود دارد یعنی مردم در انتخابات رئیس جمهور را انتخاب کنند معتقد هستید، اصلاً تفاوتش چیست اگر مجلس انتخاب کند یا مردم انتخاب کنند؟ چون بالاخره مجلس هم نمایندگان مردم هستند چه فرقی میکند که مردم انتخاب کنند یا نمایندگان؟
بیات: به مردم سالاری دینی ما نزدیکتر است باید مردم مشارکت کنند، باید خودشان در هر انتخابی دخیل باشند ما انتخابات متعددی را پشت سر گذاشتیم در حوزه شوراهای اسلامی و بحث مجلس خبرگان رهبری هم به همین صورت است نمایندگان مجلس، خبرگان رهبری را انتخاب میکنند که آن هم به تبعش رهبر را تعیین میکند و واقعاً باید مردم در حوزههای مختلف مشارکت داشته باشند.
سوال: اینکه مثلاً نمایندگان مجلس انتخاب کنند شما این را با مردم سالاری دینی در تضاد میدانید؟
بیات: در واقع اگر مردم انتخاب کنند با مردم سالاری دینی نزدیکتر است تا این که نمایندگان، شاید نمایندگان نتیجه یک طیف و گروه خاصی بوده باشند ولی وقتی مردم انتخاب کنند همه مردم و همه طیفها و جناحها و گروههای سیاسی دخیل هستند با فرهنگهای متعدد در انتخاب رئیس جمهورشان دخیل هستند و به عنوان یک تصمیم گیرنده میتوانند رئیس جمهور خودشان را انتخاب کنند و خوشحالیشان صدچندان است در موفقیت آتی کشورشان و در ناکامی کشورشان خدای نکرده میتوانند دخیل باشند.
سوال: شما با اعطای اختیارات دولت به شهرداریها موافق هستید؟
بیات: بله با توجه به اینکه من در حوزه شورای اسلامی شهر کار کردم، چون با مسائل مبتلا به شهری بیشتر واقف هستم، با قوانین و ضوابط بیشتر آگاه هستم اگر این اختیارات باشد میتوانند در تصمیم گیریها، تصمیمات قشنگتر و زیباتری را برای حوزه شهرستان خودشان لحاظ کنند.
سوال: فکر میکنید در حوزه سیاست خارجی و تعامل و همکاری با کشورهای خارجی اولویت را باید با کدام کشورها بگذاریم؟
بیات: کشورهای اسلامی، چون ما باید در دیپلماسی بینالمللی طوری قوی عمل کنیم که بتوانیم حمایت خوب و قوی از کشورهایی مثل غزه و فلسطین داشته باشیم ضمن این که ارتباطمان هم با کشورهای اروپایی و آنهایی که از نظر بینالمللی با ایران ارتباط تنگاتنگ دارند را حفظ کنیم تا از ظرفیتهای آنها برای کشور استفاده کنیم
سوال: یعنی شما روی چین و روسیه و اینها خیلی نظری ندارید.
بیات: چرا، کشورهای چین و روسیه از شرکای کشور ایران هستند و ما باید از ظرفیت هر کشوری استفاده کنیم.
سوال: بر اساس اولویت اگر بخواهید بفرمایید، یعنی شما مثلاً سوریه، عراق، عربستان، افغانستان و پاکستان را به چین و روسیه، چون اسلامی هستند ترجیح میدهید؟
بیات: خیر کشورهایی مثل چین و روسیه، چون شرکای کشور ما هستند باید از ظرفیتهایی که دارند برای منافع ملی خودمان استفاده کنیم.
سوال: آقای جمالیان شما فرمودید در این مصاحبهای که پخش شد با شفافیت آراء نمایندگان بحث هدایا و بحث نامههای نمایندگان کاملاً موافق هستید خیلی از نمایندگان حداقل اونهایی که شاید اولین بار است که وارد مجلس میخواهند بشوند، تقریباً فکر میکنم از هر کدامشان که سوال کنیم معتقدند که باید شفافیت وجود داشته باشد، اما شما میدانید و من هم میدانم که بالاخره بعد از ورود به مجلس اقتضائات و شرایطی پیش میآید تعارض منافعی ممکن است شکل بگیرد و بحث شفافیت را دچار چالش بکند آنجا تصمیم گیری خیلی سخت خواهد بود شما با توجه به شناختی که از خودتان دارید فکر میکنید که چقدر بتوانید در برابر آن چالشها مقاومت کنید و همچنان شفاف عمل کنید و بتوانید این شفافیت را در مجلس نهادینه کنید؟
جمالیان: ببینید به نظر من آن چیزی که خیلی اهمیت دارد منافع ملی ما است که باید ارجحیت داشته باشد بر منافع شخصی امروز واقعا فضای جامعه ما طوری است که همه مردم این مطالبهگری را چه از منتخبین و چه از مسئولین دارند که باهاشون صادقانه رفتار شود امروز شاید مردم مطالبه انجام خیلی کارها را نداشته باشند، ولی مطالبه شانس صداقت و شفافیت است و من به هر حال همانطور که در بحث پزشکیمان سوگند خوردهایم که اخلاق پزشکی و حرفهای را رعایت کنیم این سوگند را خوردهام که تا جایی که توانم است بابت این شفافیت و صداقت با مردم تلاشم را بکنم و همه همتم را انجام بدهم که انشاالله این اتفاق مهم در این مجلس بیفتد.
سوال: اگر تعارض منافعی پیش بیاید فرض بفرمایید مصوبهای در مجلس نیاز به رای شما دارد که خیلی با منافع مردم حوزه انتخابیه شما همخوان نیست، اما منافع ملی را در پی خواهد داشت شما تصمیمتان چه خواهد بود آیا حاضرید که مردم حوزه انتخابیه شما که بر خلاف نظر آنها است بدانند و از آن مطلع باشند؟
جمالیان: ببینید من این را در بحران کرونا که رئیس دانشگاه بودم واقعاً به این نتیجه رسیدم هیچ چیزی بهتر از صداقت نیست مطمئناً مردم عزیز حوزه انتخابیه من هم این توقع را ندارند که منافع ملی فدای منافع حوزه خودشان بشود یعنی ما مثل زنجیر همه به هم متصل هستیم به هر حال میدانند که هر چقدر کشور قدرتمندتر باشد به تبع آن استان و حوزه انتخابی ما هم قویتر خواهد شد یکم تقدم و تأخر خواهد داشت ولی وقتی صادقانه و علت برای مردم بیان شود مردم فهیم نشان دادهاند که کاملاً شرایط را درک میکنند و منافع ملی برای همه ما اهمیت خاصی دارد و حوزه انتخابیه من هم مطمئناً مردم همین را میخواهند.
سوال:شما به لحاظ حزبی و جریانی و گروهی آیا وابستگی ندارید وامدار جریان خاصی نیستید که آنجا به هر حال این تضاد منافع مانع از شفافیت شما بشود؟
جمالیان: خب حالا خدا را شکر من قشر دانشگاهی هستم، عضو هیئت علمی دانشگاه هستم در دوران انتخابات هم کاملاً مستقل وارد شدم، احزابی هم که حتی لطف کردند به صورت بیانیه از من دفاع کردند من بعد از آن اعلام استقلال کردم ضمن اینکه تشکر کردم من امروز افتخار میکنم که فقط وامدار مردم حوزه انتخابیه خودم هستم و همه تلاشم را میکنم که انشاالله پاسخگوی محبت مردم حوزه انتخابیهام باشم.
سوال: شما فرمودید که با افزایش سن بازنشستگی مخالف هستید شاید خیلیها استدلالشان برای دفاع از این طرح این است که معتقدند یک جوانی که مثلاً در سن حدوداً ۲۵ سالگی وارد بازار کار میشود در سن ۵۵ سالگی بازنشسته شدنش خیلی زود است تازه به دوره بالندگی خودش رسیده و میتواند تجربیاتش را بهتر قرار بدهد و بهره وری خودش و آن سازمانی که دارد بهش خدمت میکند بالا ببرد با آن تجربه شما برعکس این فکر میکنید اعتقادی ندارید به این؟
جمالیان: ببینید آن چیزی که واقعیت ما میبینیم وقتی حدود بالای ۲۵ سال از سن کار کردن افراد میگذرد بهره وری شان پایین میآید شاید تجربه کاری فرد بالا برود ولی آن بهره وری و ریسکپذیری و آن به هر حال مفید بودنش برای دستگاه از لحاظ کارایی پایین میآید ما جنبه تجربیاش را کاری نداریم ولی کاربری و بهرهوری پایین میآید از این سمت هم ما الان در شرایط فعلی جوانان زیادی را داریم که مدارک تحصیلی بالایی را دارند و جویای کار هستند به نظر من در شرایط فعلی جامعه ما افزایش سن بازنشستگی کمکی به پیشرفت جامعه ما نمیکند از این سمت بیکاران را افزایش میدهد از آن سمت افرادی را که واقعاً مستهلک شدهاند از فضای اداری خودشان خسته هستند به هر حال ما داریم در فضاهای اداری میچرخیم و میبینیم واقعیت را بحث تجربه هم به هر حال افراد از بالای ۱۵ سال تقریباً آن تجربه را دارند و میتوانند این خلا را جبران کنند به نظر من در شرایط فعلی و امروز جامعه ما افزایش سن بازنشستگی به نفع جامعه نیست.
سوال: و اگر استدلال آن کسانی که موافق طرح افزایش سن بازنشستگی هستند این باشد که صندوقهای بازنشستگی را باید یه فکری به حالشان کرد که این ناترازیشان را حل کرد و شما مخالفت میکنید فکر میکنید که چه راهکاری برای حل مشکل صندوقهای بازنشستگی وجود دارد؟
جمالیان: ببینید صندوقهای بازنشستگی باید علتش را بررسی کنیم که چرا به این وضعیت افتادهاند بحث صندوق بازنشستگی فقط در کشور ما نیست صندوقهای بازنشستگی در کل دنیا وجود دارند دارند فعالیت میکنند در کشور ما به علتهای متفاوت که البته من، چون واقعاً فعلاً مستندات کاملی ندارم و علت را نمیدانم اجازه بدهید ورود نکنم ولی ما باید صندوقها را تقویت کنیم و ببینیم به چه علتی امروز دچار کمبود شدهاند ضمن اینکه حمایت بکنیم برای آینده آن کمبودها را جبران کنیم اینکه ما بخواهیم به مردم فشار را بیاوریم به نظر من مناسب نیست ما هم وکیل مدافع مردم هستیم باید از حقوق مردم دفاع کنیم.
سوال: و شما فرمودید که معتقدید حقوق کارگران و کارمندان باید به میزان تورم یا متناسب با آن افزایش پیدا کند درسته؟
جمالیان: بله
سوال: ولی حداقل در مورد حقوق کارگران میدانید که تعیین حداقل دستمزد حقوق کارگران خیلی مجلس در آن دخالتی ندارد؟
جمالیان: بله
سوال: پس تکلیف چیست آن شورای سهجانبهای که از کارگران و کارفرمایان و دولت وجود دارد نمایندهای از مجلس که بخواهد رای موثر داشته باشد وجود ندارد اساساً شما در مجلس چطور میخواهید نسبت به این عمل بکنید ضمن اینکه قانون هم میگوید متناسب با نرخ تورم؟
جمالیان:ما در مجلس یک نقش نظارتی داریم صحبت ما این است که به هر حال قانون این را معین کرده ولی متاسفانه در حوزه اجرا که میرسیم آن چیزی که قانون است به علتهای متفاوت اجرا نمیشود یکی از نقشهای نمایندگان مجلس نقش نظارتی است من صحبتم این است که باید نمایندگان از نقش نظارتی شان استفاده بکنند تا بتوانند این مشکل را برای کارگران حل بکنند من حوزه انتخابیهام یک حوزه نظارتی است و حدود ۶۰ درصد جمعیت ما جمعیت کارگری هستند من با پوست و استخوان خودم مشکلات کارگری را دارم لمس میکنم و میبینم و جز وظیفه خودم میدانم که صدای این قشر باشم و از حقوقشان در حیطه وظایف خودم انشاالله دفاع بکنم.
سوال:اگر در بخش نظارتی دولت هم استدلالهایی آورد و توجیه کرد شما با نظارت چطور میخواهید حلش کنید؟
جمالیان: این برمیگردد به همان سوال اولتان که یک جای دیگری بحث منافع ملی است که به قول شما میآیند میگویند که بودجه جواب نمیدهد و ما نمیتوانیم آنجا دیگر ما به هر حال بحث منافع ملی است ولی به هر حال مردم این توقع را دارند از نماینده پیگیر باشد من اولش هم گفتم واقعاً در این بازدیدها مردم مطالبهگری را از ما طلب میکنند نتیجه وقتی منافع باشد مطمئناً مردم درک میکنند همانطور که در این چند سال درک کردهاند ولی برای اینکه بدانند نماینده منتخبشان درک میکند و این انتظار را دارند ما وظیفه خودمان را انجام میدهیم در نهایت تصمیم گیری بر مبنای منافع ملی خواهد بود و این دیگر خط قرمز است و همه در زیر آن به هر حال باید عمل بکنیم ضمن اینکه به نظر من اگر امکان داشته باشد ما بتوانیم با راهکارهایی مثل بستههای حمایتی به صورت فصلی از دولت خواهش کنیم اگر امکان این اجرای قانون رو ندارد و به هر حال نمیتوانیم قانون را به صورت صحیح اجرا کنیم با دادن بستههای حمایتی این فشار را از قشر کارگر و ضعیف بردارید این دیگر هنر ماست که بتوانیم راههای جایگزین طراحی کنیم که دو طرف به هر حال منافعشان را به دست بیاورند
سوال: من فکر میکنم این چیزی که شما میفرمایید تقریبا میشود همین چیزی که الان هست یعنی فرقی نمیکند؟
جمالیان: خب به هر حال هر چقدر آدم تلاش بکند بر اساس آن واقعیتی که وجود دارد وقتی شما میفرمایید بودجهای وجود ندارد آیا مقروض کردن دولت دیگر کمکی به موضوع نمیکند ما باید طوری مدیریت بکنیم که هم به هر حال آن کارگر به حقش برسد و همین که دولت به هر حال بتواند و توان پرداخت داشته باشد.
سوال:شما با حذف یارانه پردرآمدها و ثروتمندان موافق هستید؟
جمالیان: ۱۰۰ درصد
سوال:و فکر میکنید که این به عدالت نزدیک است و استدلالتان چیست؟
جمالیان: ما امروز در شرایطی داریم زندگی میکنیم که دهکهای ضعیفی در جامعه وجود دارند منابع ما هم محدود هست وقتی منابع محدود است مدیریت باید بشود یکی از روشهای مدیریت همین است که ما بتوانیم واقعاً آن افرادی که تمکن مالی دارند و میتوانند خودشان خودشان را اداره بکنند را حذف کنیم ولی به دهکهای پایین کمک کنیم همانطور که خیلی از افراد جامعه به صورت کاملاً مختار از دریافت یارانه خودشان انصراف دادهاند این اتفاق در شرایط فعلی که ما منابع محدود داریم به نظر من عدالت است.
ولی اگر زمانی باشد که نه منابع مالی به حدی کافی باشد همه شهروندان حق دارند از حقوق جامعه خودشان بهرهمند شوند ولی در شرایط فعلی ما باید به فکر دهک پایین جامعه باشیم و اگر این کار را نکنیم از عدالت دور است در شرایط فعلی به نظر من عدالت رسیدگی به دهک پایین است.
سوال:ممکن است در همین شرایط آن فردی که ثروتمند است بگوید که من از منافع دولتی یا ثروت ملی که بهرهمند نبودم استفادهای نکردهام که به این ثروت برسم تلاش خودم بوده ارث بهم رسیده و یا به هر ترتیب دیگری چرا به عنوان یک شهروند نباید مثل بقیه از این یارانه بهرهمند باشم چرا از من دریغ میکنید؟
جمالیان: ببینید زندگی ما اجتماعی است وقتی که دهکهای ضعیف جامعه نتوانند نیازهای خودشان را برآورده بکنند اتفاقاً خیلی معضلات اجتماعی رخ میدهد که همان قشر بهرهمند را دچار آسیب خواهد کرد هر چقدر دولت بتواند قشر ضعیف جامعه را بهرهمندتر بکند مطمئناً آن قشر بالا از لحاظ اجتماعی و روحی و روانی آرامش بهتری دارد امروز وقتی من از منزلم در میآیم به عنوان یک پزشک که وضعیت مالیم قابل قبول است میبینم همشهریم در سطل زباله دولا شده و برای امرار معاشش دارد این کار را میکند آن روز برای من روز خوبی نیست پس من مطمئناً از لحاظ اجتماعی و اخلاقی راضی هستم که دریافت نکنم ولی این چهرهها را نبینم دیدن بچههای کار دیدن معضلات اجتماعی طلاقهایی که دارد رخ میدهد به خاطر مشکلات اینها همه روی ما به عنوان یک اجتماع تاثیر میگذارد و من مطمئن هستم هر شهروند با انصافی چنین فکری را نمیکند که در چنین شرایطی نه من حقم گرفتن یارانه است به آن قشر پایین کمتر بدهید این از فرهنگ ما ایرانیان دور است.
سوال:و فکر میکنید که در بحث کالاهای اساسی نان دارو روشی که تجویز میکند که دلار ترجیحی، ارز ترجیحی در اختیار وارد کننده قرار بگیرد کالا با قیمت پایینتری وارد شود و مردم استفاده کنند این را شما میپسندید یا اینکه معتقدید نه ارز ترجیحی باید حذف شود مثل چیزی که الان اتفاق افتاده و با یارانه ما بتوانیم آن میزان فاصلهای که وجود دارد را جبران کنیم تا مردم خیلی بهشون فشار نیاد؟
جمالیان:به نظر من اگر بخواهیم علمی به موضوع نگاه کنیم ارز ترجیحی باید حذف شود و به مردم مستقیم پرداخت شود ولی امروز آن چیزی که ما داریم میبینیم آن افرادی که حالا به هر حال مصرف کننده کالاهای اساسی هستند آن پرداختی از جیبشان با آن چیزی که به عنوان یارانه دریافت میکنند اصلاً سنخیت ندارد در حوزه دارو که حالا امروز من خودم باهاش درگیر هستم میبینم بیماران مزمن ما به هر حال مشکلات اقتصادی زیادی بابت گرانی دارو دوششان افتاده ما باید به مردم پرداخت کنیم ولی با یک روش اجرای صحیح ما اکثر اوقات در اجرای صحیح قانون ناکام میمانیم و باعث میشویم آن قانون خوب کنار گذاشته شود یا مورد اعتراض قرار بگیرد ما اگر بتوانیم به آن قشر خاص به صورت مناسب برسانیم یارانه را بهترین راه همین است و دادن ارز ترجیحی مستقیم به شرکتها خودش میتواند باعث ایجاد فسادهایی بشود که تجربهاش را هم داریم.
سوال: شما در پدیده حجاب فکر میکنید که علاوه بر راهکارهای فرهنگی چه راهکارهای دیگری میتواند موثر باشد؟
جمالیان:حجاب به نظر من واقعاً بحث اعتقادی و مذهبی ما است اولاً که از لحاظ قانون و شرع ما مورد تاکید است ولی برای اینکه اجرای این قانون و به هر حال یک چیزی که تعصب شرعی ما است به نحو صحیح اجرا شود مثل بقیه قوانین است ما باید راهکارهای صحیح را داشته باشیم ما با نسل جدیدی مواجه هستیم که مطمئناً از لحاظ گفتمان سازی و ایجاد تعامل خیلی پذیرششان بهتر است تا اینکه بخواهد خدای ناکرده حالت تحکمی پیدا بکند یا قانونهای سختگیرانه ما با دهه ۸۰ و ۹۰ به نظر من باید به صورت تعاملی و گفتمان سازی و آموزشی و اغناسازی پیش برویم و اگر بخواهیم به صورت قانونی و سختگیرانه در بیاوریم به نظر من جواب عکس خواهیم گرفت.
سوال: و در بحث کنکور شما اشاره کردید که مخالف کنکور هستید در رشتههایی که به هر حال پرمتقاضی هستند و ظرفیت محدود وجود دارد چه ساز و کاری وجود دارد که افراد بتوانند روی آن صندلیها بنشینند و در آن رشتهها پذیرش بشوند؟
جمالیان: ببینید کنکور یکی از استرسهای بزرگ است که شرایط روز کنکور و روش تست زنی همه اینها عواملی است که به غیر از استعداد و توانمندیهای آن فرد باعث میشود که یک نفر به رشته خاصی ورود پیدا کند اگر یک نفر روش تست زنی صحیح داشته باشد علاوه بر آن زحماتی که کشیده خیلی موفقتر از کسی است که شاید باهوشتر و با تلاش بهتر باشد و آن روز آن شرایط لازم برای تست زنی را نداشته باشد، ما میتوانیم از شرایطی که فرد در طی آموزش به خصوص دورههای آخر اخذ دیپلم و معدلی که دارد به هر حال روش آموزشی نوین کنکور را حذف بکنیم در خیلی از کشورهای دنیا هم این اتفاق افتاده به هر حال ما رقابت را بگذاریم بر اساس آن دستاوردهایی که فرد در زمان تحصیل دارد نه فقط با یک امتحان کنکور باشد حالا اینها میتواند بر اساس وزنهها و سنجههای متفاوتی باشد من جمله معدل دیپلم و قبل دیپلمش شرایطی که فرد علاقمندی دارد و آیا توانمندیهای آن رشته مورد علاقهاش را دارد و گزینههای دیگر اینها یک کار کارشناسی سنجیده را میخواهد ولی به نظر من با حذف کنکور ما میتوانیم شرایط عادلانه تری را داشته باشیم و افرادی را به رشتههایی هدایت بکنیم که بدانند به درد آن رشته میخورند.
سوال:در حوزه سیاست خارجی مهمترین اولویت از نظر شما چیست آقای جمالیان؟
جمالیان: ببینید سیاست خارجی به نظر من با حفظ اسناد بالادستی و تاکیداتی که وجود دارد ما هرچه بتوانیم تعاملات خودمان را گسترش بدهیم هم در حوزههای اقتصادی بهرهوری بیشتری خواهیم داشت و هم در حوزههای علمی و آموزشی و تجهیزاتی ما باید تعاملاتمان را با کشورهای دنیا بهتر کنیم با حفظ اسناد بالادستی و خطوط قرمزی که نظام طراحی میکند.