پخش زنده
امروز: -
مدیر عامل سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهر تهران گفت: از ۴۸۰ مصوبه قرار گاه اجتماعی پایتخت ۸۲ درصد آن اجرا شده است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، شبکه خبر در برنامه بالاتر ، موضوع کودکان کار جمع آوری شوند یا نه؟ را با حضور مهمانان آقای حسن موسوی چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران (مخالف جمع آوری کودکان کار) و آقای احمد احمدی صدر مدیر عامل سازمان رفاه، خدمات و مشارکت های اجتماعی شهر تهران (موافق جمع آوری یا ساماندهی یا عناوینی شبیه به این کودکان کار) بررسی کرد.
مجری: سال هاست طرحهای مختلفی درخصوص جمع آوری کودکان کار مشخصا کودکان کار خیابانی دارد انجام میشود، اما به هر دلیلی هنوز هم که هنوزه شاهدیم که این کودکان کار کماکان در خیابانها تردد و کار میکنند موضوع مناظره مان امروز به همین موضوع اختصاص دارد با مخالفان و موافقان جمع آوری کودکان کار. رهبر انقلاب در دیدارهای اخیر خودشان رقابت واقعی را یکی از ارکان مهم انتخابات عنوان کردند به این معنی که میدان برای حضور دیدگاههای مختلف سیاسی، اقتصادی یا فرهنگی باز باشد تا همه بتوانند در مسابقه بزرگ انتخابات در میدان مسابقه بزرگ انتخابات حضور فعالانهای به ثبت برسانند. یکی از موضوعاتی که کارشناسان مختلف بر سر آن اختلاف نظر دارند بحث جمع آوری کودکان کار خیابانی است. همان طور که میدانید طبق قوانین و آن چیزی که تعریف شده افرادی که زیر ۱۵ سال دارند و کار میکنند کودک کار تلقی میشوند. در یک تعریف دیگر بین ۱۵ تا ۱۸ سال هم نوجوان حساب میشوند و آنها هم تحت یک شرایطی باید اشتغال به کار داشته باشند. مشخصا اگر به اجبار کودکی کار کند کودک کار تلقی میشود و موضوع مان این است که در سطح شهر که شاهد کودکان کار در خیابان هستیم شهرداریها در سالهای گذشته هم شهرداری هم دولتها طرحهای خیلی متعددی اجرا کردند برای این که کودکان کار را جمع آوری کنند یا ساماندهی کنند یا عناوینی شبیه به این، اما خود این کارها موافقان و مخالفانی در نحوه و شیوه اجرایش دارد که مناظره امروز بالاتر هم به همین اختصاص دارد.
سوال: مخالف شما با جمع آوری کودکان کار از کجا میآید و به چه دلیل؟
موسوی چلک: خوشحالم که قرار است دیدگاههای کارشناسی مطرح شود. دیدگاهم به عنوان فردی که شاید بیش از ۲۵ سال در این حوزه درگیرم و به عنوان یک مددکار اجتماعی میخواهم اشاره بکنم که شروعش کلمهای که شما گفتید جمع آوری، اصلا جمع آوری کلمه مرتبط با انسان نیست
سوال: چیزی را نقد کردم که مسئولین در این سالها گفتند.
موسوی چلک: جالب است که در قانون اطفال که نوشته شد یک آیین نامهای سال ۱۴۰۰ نوشته شد بعدا دوستان آمدند و رفتند این آیین نامه را اصلاح کردند برای این که بگویند کاری انجام دادند در دوره مدیریت شان متاسفانه دوباره عبارت جمع آوری که عبارت کاملا غیرانسانی است به کار بردند وقتی با کلمه جمع آوری شروع میکنیم یعنی آن فردی که قرار است از خیابان برداریم آدم نیست این نگاه از نظرم خطرناکترین نگاهی است که در حوزه اجتماعی داریم و متاسفانه هی داریم دامن میزنیم.
سوال: تحت عنوان ساماندهی هم گفته شده است.
موسوی چلک: حتی ساماندهی آدمها را نمیتوانیم ساماندهی کنیم درست است در آیین نامه سال ۱۳۸۴ کودکان خیابان کلمه ساماندهی به کار برده شده، با کلمه جمع آوری یک مخالفم دو با خود جمع آوری مخالفم یک تجربهای داشتیم یادم است سال ۱۳۸۷ که اولین تجربه کار با کودکان انجام شده بود این ماشینهایی بودند که سد معبر جمع میکردند و حتی گاهی مواقع از این ماشینهای ضدشورش اینها را به کار میگرفتند برای جمع کردن بچه ها، کلی چونه زدیم دعوا کردیم با شورای عالی اداری وزارت کشور که این چه کاری دارید انجام میدهید آن زمان بهزیستی بودم اصلا این شکل، شکل مناسب نیست نکته سوم دلیل سومم تجربه بیش از دو دهه نزدیک سه دهه خیلی جاها خیابان امنتر از مکانهایی است که برای کودکان داریم تعریف میکنیم یعنی در خیابان مراقبت از این بچهها به مراتب بهتر و بیشتر انجام میشود امنیت بچهها بیشتر است مثال میزنم برایتان حتما آقای دکتر که تجربه چند ساله شان در شهرداری را میگویند اتفاقاتی در کارگاهها در محیطها برای بچهها میافتد آن جاهایی که بچهها در پستویند.
موسوی چلک: وقتی نگاه جمع آوری را قالب کردیم همه را جمع میکنیم شاید فکر میکنم بیش از ۳۰ بار از سال ۱۳۷۸ تا الان تجربه طرحهای جمع آوری را در دولتهای مختلف داشتیم حتی دورهای که خودم مسئولیت داشتم گرچه دورهای که مسئولیت داشتم جمع آوری اصلا نمیکردیم یعنی نمیگذاشتیم این اتفاق اصلا بیفتد ولی در طول همه این بیست و پنج شش سال بیش از ۳۰ بار سی و یکی دو بار گزارشی درباره این موضوع در مجلس تهیه شده است طرحهایی را اجرا کردیم که محکوم به شکست بودیم فکر میکردیم که میتوانیم با این بچهها مثل سد معبر برخورد کنیم.
موسوی چلک: موضوع بعدی که با جمع آوری مخالفیم اعتقادمان این است که میگوییم جذب و شناسایی، جمع آوری نه، وقتی میگوییم جذب و شناسایی تجربهای که در ایران داشتیم در بهزیستی در ان جی اوهایی که در این حوزهها کار میکنند که انصافا بیش از دولتیها ان جی اوها درگیر این موضوعند وقتی که شناسایی میشود نوع مواجهه با این افراد به عنوان یک شهروند است نه به عنوان یک مزاحم نه به عنوان یک سد، بسیاری از این بچهها برای تامین معاش خانواده شان میآیند کار میکنند وقتی شما میروید به سمت جمع آوری میخواهم اشاره کنم فیلم مستندی که به عنوان فقر و فحشا چند سال قبل تهیه شده بود که بچه هایمان بنا به دلایلی از ایران میرفتند و چه اتفاقاتی بیرون مرز میافتاد بعد با اچ آی وی برمی گشتند که آن موقع این فیلم را سیاسی کرده بودند متاسفانه یکی از ایرادات کارمان در حوزه کار همین است وقتی جمع آوری کنید پنهان میشوند میروند در پستو میروند سراغ کارهایی که پیامدهای منفی اش به مراتب بیشتر است لذا اجازه ندهیم سیاسی و بهره برداری سیاسی مانع آن نگاه انسانی در تعامل و جذب و شناسایی این کودکان است.
سوال: نظرتان چیست، چون در شهرداری آقای زاکانی در این دوره هم عنوان کردند که برنامهها تحت عنوان ساماندهی، جمع آوری و تعدیل کردن و آسیبهای اجتماعی تحت عناوین مختلف دارد اجرا میشود نظرتان چیست چرا فکر میکنید باید کودکان کار جمع آوری یا سازماندهی یا هر لفظ دیگری که بکار میبرید؟
احمدی صدر: باید وجه اشترکمان را بگویم که اصلا به کلمه جمع آوری اعتقاد نداریم که قطعا اعتقاد نداریم و این که به خود جمع آوری چقدر تکیه داریم به خود لفظ جمع آوری و عملکرد یعنی در حوزه کودکان کلمه جمع آوری را هم اقدام به جمع آوری را هم قبول نداریم، اما بریم سراغ موضوعی دیگر و اصول موضوع این است فارغ از این کلمه که ممکن است خطای در کلمات هم اتفاق بیفتد بعضا کلمه جمع آوری را بعضی از دوستان بکار ببرند نبرند آن چه که در روی زمین اتفاق میافتد چیست آیا کودک یا نوجوان زیر ۱۸ سال هفت ساله، شش ساله، پنج ساله جایش در خیابان است یا خیر؟
احمدی صدر: باید برویم سراغ این موضوع آیا این فرزند ما است. یک نکته بسیار بسیار مهمی وجود دارد ببینید به جایی میرسد کار و مسئلهای کودکان کار و آسیبهای اجتماعی به نقطهای میرسد که مسئولین غفلت میکنند در ادوار مختلف در یکی دو دهه به صورت ویژه یک غفلت خیلی ویژه تری اتفاق میافتد که مقام معظم رهبری در سال ۱۳۹۶ اگر اشتباه نکنم فرمایشی دارند که امروز آسیبهای اجتماعی خطرناکترین مساله کشور است در سال ۱۳۹۶، وقتی که یک موضوعی میشود خطرناکترین مساله کشور نگاه مسئولین و نگاه دست اندرکاران باید اینگونه باشد سال ۱۳۹۶ در مورد کودکان کار صحبت در مورد آسیبهای اجتماعی صحبت شده و کار را به جایی رساندند که رهبر معظم انقلاب میآیند تذکر میدهند به مسئولین از ۱۳۹۶ چقدر کودک در خیابان داشتیم چقدر معتاد متجاهر داشتیم در سال ۱۴۰۰ که دوره جدید شهرداری تهران و مدیریت شهری را تحویل گرفتیم چقدر داشتیم آیا این عدد چند ده برابری نشده است، فاصله جوابگوی این غفلت و حضور کودکان و آسیبهای اجتماعی در خیابان کیست یک نکته و آیا پرداختن به حواشی موضوعی نبوده که باعث شده این کودکان و این آسیبهای اجتماعی چند برابر بشود آیا پرداختن و استفاده کردن از ابزاری به نام کودک خیابان ابزاری به نام معتاد متجاهر ابزاری به نام کارتن خواب و پریدن اعضا و گروههای مختلف به همدیگر با این اسم کارتن خوابی با اسم کودک کار باعث نشده که از وظایف اصلی خودشان باز بمانند. ۱۴ دستگاه در قانون موظف و مکلف شده اند در حوزه آسیبهای اجتماعی خدمت بدهند این ۱۴ دستگاه در زمانی که فرمایش مقام معظم رهبری اتفاق افتاد تا الان و قبلتر از آن چه کردند بیایند جواب بدهند.
موسوی چلک: آقای دکتر قبول دارید که از سال ۱۳۹۵ که اولین ورود را مقام معظم رهبری در این حوزه داشتند واقعا اتفاق خاصی نیفتاد.
احمدی صدر: نکته ام این است میخواهم بگویم به یک سمتی برویم آسیبهای اجتماعی یک شبه اتفاق نمیافتد آسیبهای اجتماعی در یکی دو دهه رشد کرده بیشتر شده به اوج رسیده، رسیده به مرحلهای که تبدیل به بحران شده حالا یک عده خوششان بیاید یک عده خوششان نیاید مساله وقتی میشود خطرناکترین مساله کشور اتاق بحران تشکیل میشد اتاق بحران میآید بررسی میکند بررسی کرد ورود میکند، چون جمع آوری است یا غیرجمع آوری است نیایند وسط میدان این سوال اساسی است به گزارش و استناد مجلس پژوهشهای مجلس ۳۲ بار طرح جمع آوری را دوستان در دهه قبل در کلانشهر تهران انجام دادند ۳۲ بار ناموفق حالا اسمش را میخواهید بگذارید یک بارش چرا انجام دادند یک - جمع آوری بوده دو - بر مبنای اصول و اخلاق و کرامت انسانی و حفظ این ارزشی که این فرزند دارد اتفاق نیفتاده.
سوال: شما موافق چه شیوهای برخورد با این پدیده اید؟
احمدی صدر: این طرحی که آمدیم ارایه دادیم طرح مان به معنای شهرداری تهران نبوده بیش از ۴۰ جلسه با گروههای مدنی، مردمی، فعالان و کسانی که در حوزه کودک کار کردند جلساتی گذاشتیم نشستیم انتقاداتی بوده بحث مطرح شده و ۱۴ دستگاه متولی در قرارگاه اجتماعی تهران که در اواخر سال ۱۴۰۰ تشکیل شد با ریاست آقای دکتر زاکانی یکی از کارگروههایی که تشکیل شد کارگروه ویژه کودکان کار و خیابان بود همه دستگاهها حضور داشتند در کنار دستگاهها گروههای مردم و سازمانهای مردمی و غیردولتی به اصطلاح مردم نهاد آمدند کنارهم نشستند و نقدهای شدیدی کردند خروجی آن در واقع جلسات یک مدلی شد که در زمان خودش یا الان توضیح بدهم که این مدل
سوال: مدل چیست؟ عنوانش را بگویید.
احمدی صدر: این یک چندضلعی است که اگر هر کدام از این پنج ضلع انجام نشود، طرح توانمندسازی استعدادیابی کودکان خیابان یعنی از مراحل جذب و شناسایی است که آقای دکتر موسوی گفت با شناسایی و جذب شروع میشود، اما این جا تمام نمیشود یک ادامهای دارد.
سوال: چقدر به این توانمندسازی و استعدادیابی کودکان خیابانی معتقدید حتما که طرح را خوانده اید و میدانید چیست؟
موسوی چلک: بله، طرح را دیدم، چند نکته میخواهم بگویم. وقتی نگاه قرارگاهی میشود به یک موضوع اجتماعی نمیتوانید با رویکرد اجتماعی کارتان را جلو ببرید بارها این را نقد کردم و تحلیل کردم چرا، چون غلبه نگاهی که در نگاه قرارگاهی است آن رویکردهای اجتماعی نیست به همین دلیل میبینیم حالا نمیدانم چقدر خود آقای دکتر صدر با این موضوع موافق است یا نه زمانی که آقای دکتر زاکانی شهردار تهران شده بود مصاحبه مستقیمش را گوش میکردم گفت آسیبها را به صفر میرسانم. عین عبارت به صفر رساندن بعدها کلمات پاک کردن و ... را بکار برد چرا؟ چون نگاه نگاه اجتماعی نیست رویکرد رویکرد اجتماعی نیست نگاه قرارگاهی یک نگاه کاملا انتظامی است. نکته دوم اتفاقی که الان در طرح جدیدی که دوستان دارند ضمن احترامی که بابت همه تلاشهایی که انجام میدهند میگذارم هیچ چیزی تفاوت با آیین نامه ساماندهی کودکان خیابانی داشت فراتر از حتی آن آیین نامه آقای دکتر آیین نامه را خواندید ۲۷ دستگاه در این حوزه مسئولیت دارند نه آن سیزده چهارده دستگاهی که در آیین نامه آمده واقعیت این است که دستگاهها خودشان را پاسخگو و در قبال تکالیف قانونی نمیدانند هیچ کس هم مطالبه گر نیست بعد از آن جلسات قرار بود کار فوق العاده کنند چه اتفاقی افتاد غیر از این بود که یک سازمانی فقط شکل بگیرد فقط برای توزیع پول، چه اتفاق تاثیرگذاری افتاده ببینید دقیقا میخواهم کف زمین را ببینم هیچ تغییر محسوسی در رویکردها ندیدم میدانید چرا؟ چون دستگاههایی که مسئولیت قانونی در این حوزه دارند کسی آنها را بازخواست نمیکند شما یک وزیر را پیدا کنید که مجلس در طول این بیست و چند سال به خاطر مساله کودکان کار و خیابان استیضاحش کرده باشد سوال از او پرسیده باشد ممکن است یک گزارشی گرفته باشد منتشر کردیم حتی آن گزارشی که مرکز پژوهشها گرفت یک گزارش رفت در بایگانی دیگه چه اتفاقاتی افتاد آیا رفتند تحقیق و تفحص کنند آیا سوال کرند آیا استیضاح کردند آیا بازخواست کردند هیچ اتفاقی در این حوزه نیفتاد.
موسوی چلک: موضوع دیگر آقای احمدی صدر چند سال است که وارد این حوزه شدی دلسوز هم هستی به شما ارادت دارم الان هم میخواهم بگویم نگاه دغدغه کودک نیست دغدغه زورآزمایی سازمانها و برخی از مدیران برای این که خودشان پهلوان و قهرمان این حوزه نشان بدهد بدون این که شناخت دقیقی از واقعیتهای این حوزه داشته باشند. دسته بندی همین کودکان کار در خیابان را داشته باشیم هیچ مصداقی پیدا نمیکنید که حداقل یک سازمان مسئول نداشته باشد. حداقل یک سازمان مسئول درست شد، رها کردیم سازمانها را استانداری رها کردیم هر موقع زمستان شد کسی در خیابان فوت شد سر و صدا شد رسانهها به آن پرداختند سریع ستادهایمان شکل میگیرد دورهم مینشینیم که کاری کنیم آن هم چکار داریم میکنیم غیر از این است که همه این سه تا طرحی که انجام شد اگر نگاه کنید چند تا نشانه دارند آقای بزرگ نسب یک - یا اجلاسی بوده که میخواستیم در خیابان بچه نباشند که مهمانان خارجی مان نبینند یا یک اتفاق ملی دیگر داشت اتفاق میافتد دو - زمانی نیست اینها اتفاق میافتد که دولتها در مدیریت حوزه اقتصاد ناکارآمد بودند برای این که بگویند فقیر نداریم و فقر نداریم شروع میکردند به طرحهای جمع آوری ضربتی که از همان اول هم میدانستم محکوم به شکست است و جالب است که هیچ کدام از این طرحها بیشتر از دو سه هفته دوام نیاورد. یعنی وقتی کار را شروع کردند بلافاصله متوجه این موضوع شدند الان هم نگاه زورآزمایی است. الان هم نگاهی که وجود دارد دغدغه کودکه نیست.
احمدی صدر: ببینید یک اتفاقی دارد میافتد آقای موسوی وقتی که مساله میشود خطرناکترین مساله در کشور حتما باید قرارگاه تشکیل شود قرارگاه برای چه تشکیل میشود برای این که همین مشکلی که شما میگویید دستگاهها و نهادها وظایف قانونی خودشان را به درستی انجام ندادند مشترکیم. حالا باید چکار کرد باید بنشینیم پشت میز بگوییم دستگاهها انجام ندادند خب انجام ندادند دستگاه انجام نداده تمکین نکرده کسی با آن برخورد نکرده وزیری عزل نشده بله نشده امروز ببینید اصلا یکی از دلایل واضحی که بنده این جا نشسته ام چیست این است که آمدیم در میدان شهرداری در قانون نسبت به کودکان کار وظیفه مستقیم ندارند شما قانون را الان کتاب هم همراه تان است میدانند ببینید شهرداری وظیفه مستقیم ندارد این که این جا نشستیم یک حرف داریم این که قرارگاه تشکیل دادیم یک حرف داریم میگوییم بسته حرف زدن صحبت کردن به چالش کشیدن این دولت آن دولت را محکوم کردن این مجلس و آن مجلس را زیرسوال بردن، بله باید ببرند، اما کسی باید وسط میدان بیایید وقتی ما وسط میدان آمدیم به ما گفتند همین دستگاهها به آقای دکتر زاکانی گفتند آقای دکتر زاکانی آبروت آقای دکتر زاکانی این کار اصلا کار شما نیست این جا آبرویت میرود آقای دکتر زاکانی چه نکتهای را ایشان اشاره کردند همان جملهای که مقام معظم رهبری گفتند ایشان فرمودند که اینها خانواده مان به آسیبهای اجتماعی به گونهای نگاه کنید که اینها خانواده شمایند اینها اهل و عیال شمایند ایشان فرمودند که دختر فرار در خیابان دختر من است پسر معتاد متجاهر در خیابان پسر من است سوالم همین است اتفاقا نقد مشترک شاید باشد آقای مسئولی که دخترت فرار در خیابان وجود دارد تو خوابت میبرد وسط میدان نمیآیی، بعد هم بیشتر مینشینند مناظره کنند در مناظره که بله من حرف میزنم دوستان دیگر هم صحبت میکنند، اما کدام مسئول آمد در میدان که آقا، آقای موسوی میگوید نگاه توجه به کودک.
احمدی صدر: ما اتفاقا داریم توجه به کودک را با اصول و تدابیر و فرامین اخلاق محور به آن تکیه میکنیم میگوییم که آقا این کودکی که در خیابان است این اقتصاد کف خیابان این استثمارگرهای کف خیابان آیا باید بالاخره کسی سراغ اینها برود یا نه، میگوییم بله، حالا آمدیم وسط میدان طرحی را آوردیم که این طرح مبتنی بر چیست مبتنی بر این است که این کودک محور است این باید به خانواده برگردد باید نجات پیدا بکند کف خیابان نباید باشد این که شما میگویید کف خیابان امنتر از برخی از مراکز و این هاست میخواهم بگویم این کودکی که کف خیابان میماند و در پارک فلان و فلان تهران موادمخدر دستش میدهند جا به جا میکند به خاطر این که اگر بزرگسال باشد با آن بخورد میشود، اما اگر کوچک باشد با آن برخورد نمیشود این کودکی که دارد استثمار میشود و از شهرستانهای تهران به خانواده اش پول میدهند به یک خانوادهای پول میدهند ۵ تا بچه آن را میآورند در تهران در شیراز استثمارش میکنند این کودکی که میآید میزند روی شیشه و با خواهش و تمنا و التماس و با اشک یک بار روانی خیلی سنگین برای آن خانوادهای که داخل خودروی خودش است ایجاد میکند و این استرس را به او وارد میکند و کمکی هم در واقع به او شود باعث میشود آن کودک در خیابان بماند و وارد بزه اعتیاد و مفاسد اخلاقی و موضوعاتی از این دست بشود این به ما حکم میکند که آقای شهردار تهران شما ۱۰ درصد وظیفه داری آن جایی که ایستادی قلب عالم باید بدانی ببینید.
احمدی صدر: نگاه الهی این را میگوید که هر جا که ایستادگی هم مسئولیتی که داری باید آن جا را قطب تغییر و تحول در عالم بدانی و وسط میدان بیایی حالا وسط میدان آمدی مدل بده اگر انتظامی بود اگر قرارگاه اجتماعی انتظامی بود بیش از ۴۰ جلسه با ان جی اوها و گروههای فعال مدنی و مردمی نمیگذاشت اگر انتظامی بود بیش از ۳۸ جلسه قرارگاه اجتماعی ساعت ۶ و نیم صبح با حضور همه دستگاههای متولی هم ۲۷ درصد، ۱۴ درصد اصلی و دستگاههای فرعی تشکیل نمیشد این قرارگاه از این جهت تشکیل شد آقای موسوی که این دستگاههایی که آقای موسوی بزرگوار و کسانی که دارند برنامه را میبینند ببینید ۴۸۰ مصوبه قرارگاه اجتماعی داشته دقت کنید این ۴۸۰ مصوبه ۸۲ درصدش اجرا شده من مطالعه کردم مصوباتی که در قرارگاه اجتماعی تصویب و انجام شد بعضی هایش بین ۶ ماه تا ۶ سال در دستگاهها و نهادها در گلوی این ارگانها و دستگاهها گیر کرده بود و انجام نمیشد میدانید چرا به خاطر این که این قرارگاه اجتماعی آمد فاصله دو سال، سه سال و شش سال بین دستگاهها را تبدیل به دو متر کرد. سر میز دیگه جلوی پاس کاریها گرفته شد و باعث شد که دستگاهها موظف به پاسخ گویی باشند.
موسوی چلک: تجربه تقریبا سه دهه تجربه در این موضوع دارم معمولا وقتی طرحهای این جوری شروع میشود اوایلش دورهم جمع میشود.
احمدی صدر: اوایل میشود یک ماه دو ماه نمیشود دو سال.
موسوی چلک: پروژههای اجتماعی فرق میکند الان دو سال میشود که شما کار را شروع نکردید اگر شروع کرده بودید این همه کودک خیابان چکار میکند الان هر جا میرویم کودک خیابان داریم میبینیم. واقعیت این است که بعد از یک مدتی تنها میشوید مثل پروژههای قبلی این پروژه هم مثل ۳۲ پروژه قبلی اضافه میشود روی آن گزارشی که خواهیم داشت شکی در این قضیه نداریم ولی حالا وسط آمدید درست شد اصلا شهرداری توان مطالبه گری ندارد دستگاههای دولتی ممکن است بگویید مصوبهای از دولت گرفتم که به نظرم غیرکارشناسیترین مصوبهای بود که دولت تصویب کرده یعنی دولت آمده گفته من استاندارم اعتماد ندارم به سازمانهای دولتی اعتماد ندارم به فرماندارم اعتماد ندارم درست شد یک نهاد عمومی غیردولتی بیاید که دولتیها را سین جین بکند هماهنگ کند. احمدی صدر: نه ازیک زاویه دیگری باید به آن نگاه کنید.
موسوی چلک: مصوبه است دیگه این عین مصوبهای است که از دولت گرفتیم خاطرتان باشد قبل از این که مصاحبه را بگیرید چند بار به شما گفتم نروید به این سمت درست شد. کار را شروع کردیم امروز آقای زاکانی تصمیم میگیرد شهردار نباشد یا شورای شهر تصمیم میگیرد ایشان شهردار نباشد یا ارتقا پیدا میکند پست بالاتر میگیرد به واسطه توانمندیهایی که دارد داستان چه میشود دوباره همان نظم دست و پا بستهای که می ببینید .
احمدی صدر؛ ما یک اختلاف سنگین اینجا باهم داریم، اختلاف خیلی سنگین داریم.
موسوی چلک؛ موضوع کودک؛ موضوع حاکمیتی است.
احمدی صدر: ما در هر کار روی زمین مانده در کشور، یک نکته مهم است، بیایید در میدان.
موسوی چلک: من موافق نیستم.
احمدی صدر: بیایید داخل میدان آن جا صحبت کنیم باهم، این که بیرون بایستیم و بگوییم دستگاه ها کار نکردند، کار نکردند.
موسوی چلک: اصلاً چرا کارگروه در آیین نامه و قانون پیش بینی شد؟ چرا شورای اجتماعی کشور پیش بینی شد؟ پیش بینی شد که این هماهنگی ها انجام شود، درست است؟
احمدی صدر: چرا نشد؟
موسوی چلک: آیا با آمدن شهرداری، یعنی قرارگاه شهرداری از شورای اجتماعی کشور قدرتش بیشتر است؟
احمدی صدر: بله، قدرتش بیشتر است.
موسوی چلک: من می گویم نه. اصلاً این طور نیست.
احمدی صدر: در میدان یک سرباز نقش آفرینی می کند، در نقطه آخر تصمیم را در نقطه آخر دارد. تدابیر در حال انجام است، در صحنه زمین، ببینید پاس کاری که عرض می کنم؛ این است. اگر شهرداری تهران نمی آمد چه اتفاقی می افتاد؟ این را باهم مرور کنیم. اگر شهرداری تهران...
موسوی چلک: الان هم اتفاق خاصی نیفتاده.
احمدی صدر: چرا خیلی اتفاقات افتاده است.
موسوی چلک: من به عنوان یک شهروندی که طبیعتاً نگاهم به مسائل اجتماعی مثل شهروندان عادی نیست؛ به واسطه نوع کاری که انجام می دهم، من جاهای مختلف تهران و ایران می روم، اصلاً این طور نیست که فکر کنیم با تشکیل این قرارگاه؛ مسأله کودک خیابانی در تهران حل شده.
احمدی صدر: مشکل این است که قرارگاه را آقای موسوی دوستان یک طور دیگر تعبیر می کنند. ما عرضمان این است؛ می گوییم در میدان آمدن و کار کردن و نتیجه گرفتن با بهره گیری از تخصص، فن و تجربه گروههایی که در این حوزه کار کردند و جلسات متعدد ولی در میدان بودند، بهتر است از این که شهردار تهران فکر آبرویش را کند، احمدی صدر فکر آبرویش را کند و بگوید من شهردار تهران هستم، به من چه. خیلی آقای موسوی دنبال این به من چه ها هستند. حرف های شما...
موسوی چلک: شهرداری نمی تواند سازمان های دولتی را پاسخگو کند.
احمدی صدر: این مصوبه دولت آمد به کمک شهرداری.
موسوی چلک: این مصوبه فقط روی کاغذ است.احمدی صدر:حرفهای درست اگر تبدیل نشود، اول تبدیل شود به سنگهای درشت؛ اشتباه است. حرفهای شما درست است، اما سنگهای درشتی است در مقابل اجرای طرح. ما هیچ وقت ادعا نکردیم که طرحی که داریم میدهیم یک طرح صد است و حتماً نقص ندارد. نه، حتماً نقص دارد، امروز مثلاً جلسهای که هشت صبح داشتیم، معاون وزیر دادگستری و NGOها و گروههای مختلفی که شرکت کردند و دستگاهها آمدند آن جا و اعلام کردیم تا همین لحظه هم این طرح ماست، تا الان بیش از ۴۰ بار این طرح را ارائه دادیم، نقد کردند به ما، ایرادهایش را گرفتند. نکته من این است؛ همان مشکلی که با فرمایش حضرتعالی دارم، این است؛ میخواهم عرض کنم در میدان بودن باعث میشود که همین دستگاهها بیایند و وظایف خود را انجام دهند. آن حکم ریاست جمهوری چه کمکی کرد؟ شهرداری آمد در میدان، چرا شهرداری؟ شهرداری نهاد، مجموعه و سیستمی است که بیشترین ارتباط با مردم و بدنه جامعه را دارد، در همه دستگاه ها. دستگاههای حاکمیتی چقدر ارتباط دارند؟ ۲- شهرداری در تمام کوی و برزن، ارتباط نزدیک و تنگاتنگ دارد. مردم پای خود را در آسفالت میگذارند با شهرداری طرف هستند تا سوار مترو میشوند، به مقصد برسند و برگردند.
موسوی چلک: این طور باشد ما باید همه دستگاه را تعطیل کنیم بگوییم شهرداری همه کاری انجام میدهد. اگر از این زاویه بخواهیم نگاه کنیم؛ این است.
احمدی صدر: نماینده ویژه رئیس جمهور کی تعیین میشود؟ چند بار تا حالا نماینده ویژه رئیس جمهور تعیین شده؟ در کل ۴۰ و اندی سال انقلاب اسلامی، چند بار؟ به عدد انگشتان دست. کجا تشکیل میشود؟ جایی که مسأله به نقطهای میرسد که باید شخص ریاست جمهوری خودشان ورود کنند. این جا معنی اش این است که امروز رئیس جمهور، ببینید اصلاً اشتباه نشود، شهردار تهران، امروز فرمانده آسیبهای اجتماعی کلانشهر تهران نشده. شخص رئیس جمهور به خاطر اهمیتی که موضوع آسیبهای اجتماعی دارد آمده نشسته بر خلاف ادوار گذشته که شعار میدادند که آسیبهای اجتماعی، ببیند شما خودتان نزدیک فرمودید چند سال؟
موسوی چلک: سه دهه.
احمدی صدر: شما ۳۰ سال است در آسیبهای اجتماعی همین فرمایشات را میکنید، آیا میدان داری و آمدن، کدام رئیس جمهور وقتی که شورای اجتماعی کشور تشکیل شد، مقام معظم رهبری تأکید کردند، شورای اجتماعی کشور برای چه تشکیل شد؟ برای حل آسیبهای اجتماعی. چه قولی دادند؟ کاهش آسیبهای اجتماعی. آیا ریاست جمهور وقت در یک جلسه شورای اجتماعی کشور حضور پیدا کرد؟ حضور پیدا نکرد. رئیس جمهوری که دغدغه ندارد، رئیس جمهوری کودک را نمیفهمند، رئیس جمهوری که آسیب اجتماعی برای او مسأله نیست، رئیس جمهور یا مسئولی که برای آسیبهای اجتماعی کارکرد قائل است و نگاه لیبرالی دارد به کارکردِ داشتن آسیبهای اجتماعی چه میگوید؟ میگوید زن خیابانی؛ کارکرد دارد، کودک کار؛ کارکرد دارد، معتاد متجاهر؛ کارکرد دارد. کشور باید توسعه پیدا کند، توسعه پایدارِ چه و چه و چه، اینها هم ریزشهای آن است، اشکال ندارد، یک عده هم معتاد میشوند، یک عده هم کارتن خواب میشوند. اما رئیس جمهوری که دغدغه دارد، خودش میآید در رأس آسیبهای اجتماعی آن کلانشهر، خودش مینشیند. امروز بعضیها فکر میکنند آقای زاکانی آمده، گفته من شهردار تهرانم به من بدهید من رئیس همه اینها شوم. نخیر- آقای رئیس جمهور آمده خود به عنوان شخص رئیس جمهور، نشسته بالا سر آسیب. حالا این دغدغه را باید پاس بداریم یا باید جلوی آن مانع ایجاد کنیم که نشود. حتماً باید حمایت کنیم.
موسوی چلک: من برداشتم متفاوت است. من میگویم رئیس جمهور توان اعمال قدرتش را به مدیران زیرمجموعه اش ندارد؛ یعنی استاندار، فرماندار و سازمانهای دولتی که دقیقاً هم در آیین نامه.
احمدی صدر: نه این طور نیست. ببینید یک جایی اتفاقی میافتد؛ آتش سوزی میشود، آتش سوزی میشود، مستقیم آقای وزیر کشور میآید با رئیس آتش نشانی آن منطقه وارد عمل میشود.
موسوی چلک: شما استاندار و فرماندار داری. آقای رئیس جمهور عملاً نشان داد با این مصوبه که به مدیران تابعه مجموعههای قوه مجریه اعتماد ندارد. اصلاً برداشت این است که شهرداری بیاید جای دولت قرار بگیرد که بتواند.
احمدی صدر: اتفاقاً برعکس؛ تدبیر رئیس جمهور را میرساند، چرا؟
موسوی چلک: این تدبیر نیست. اتفاقاً نشانه بی تدبیری در مدیریت این مسأله است که آقای رئیس جمهور آمده تمام ظرفیتهای تابعه قوه مجریه را گذاشته کنار که من شما را قبول ندارم.
احمدی صدر: نه، اتفاقاً این نیست.
موسوی چلک: این مصاحبه همین را میگوید، هیچ چیزی غیر از این نیست.
احمدی صدر: موضوع شما چیست؟ موضوع شما این است که بیشتر در مقام کارشناس تشریف داشتید، در حوزه اجرا وقتی یک خطر اتفاق میافتد.
موسوی چلک: البته من ۲۷ سال مدیر بودم.
احمدی صدر: ۲۷ سال مدیر بودید که تعداد کودکان کار از صد تا رسیده است به پنج هزار، ۱۰ هزار و ۵۰ هزار تا.
موسوی چلک: ربطی ندارد، برای این که فقر دارد زیاد میشود. وقتی فقر دارد زیاد میشود...
احمدی صدر: فقر همان سنگهای درشتی است که، حرفهای درشتی است که سنگ درشت است. این قدر رفتید فقر را بررسی...، ببینید فقر درست است، ما نقدی نداریم.
موسوی چلک: بالای ۸۰ درصد کودکان کار ما کودکانی هستند که به خاطر معیشت میآیند.
احمدی صدر: به خاطر معیشت میآیند؟ چه کسی از آنها سوء استفاده میکند؟ چرا اگر ۲۰۰ هزار تومان در میآورند.
موسوی چلک: اکثراً با خانوادههای خود ارتباط دارند، چه کسی میگوید سوء استفاده میکنند؟
احمدی صدر: چرا آن کسی که...، من نکته سؤال اول شما را عرض کنم. ریاست جمهور؛ فرمانده یک میدان بزرگ؛ به نام کشور، یک جایی تشخیص میدهد که آقای وزیر کشور همین الان خودت بلند شو برو در کرمان بایست بالای سر آن حادثه و مدیریت کن. آن جا استاندار رفته زیر سؤال، نه. آن جا اهمیت موضوع به قدری است و تشخیص درست است، اتفاقاً در دوره قبل رئیس جمهوری، مگر سال ۹۵ به قول شما، حضرت آقا به عنوان مقام معظم رهبری در این کشور؛ عالیترین مقام، مگر فرمایش نکردند، فرمایش ایشان در دوره قبل ریاست جمهوری روی زمین ماند، اصلاً اهمیت ندادند. این مسئولین خوابشان برده بود؟ مگر شهردار ما نداشتیم، شهردار کجا بود؟ شهردار اصلاً دغدغه اش این نبود، امروز رئیس جمهور آمده گفته لبیک، به خاطر این کودک من میآیم وسط میدان، آبرویم را هم میگذارم. حالا آقای رئیس جمهور آبرویش را گذاشته وسط میدان، یک عده دردشان میآید، میدانید چرا دردشان میآید؟ چون این آسیبها را ایجاد کردند به خاطر این که نگاه لیبرالیسم قائل است که آسیب؛ کارکرد دارد.
موسوی چلک: من با این که یک عدهای با نگاه لیبرالیسم، آسیبها را گسترش میدهند، اصلاً موافق نیست.
احمدی صدر: اتفاقاً موافق باشید، چون ما این را در صحنه میبینیم.
موسوی چلک: من اصلاً موافق این موضوع نیستم که مسئولی دوست دارد ما کودک کار، تن فروش و ... داشته باشیم. در هیچ دولتی..
احمدی صدر: دوست ندارد ولی توسعه را بیشتر دوست دارد.
موسوی چلک: اصلاً این طور نیست، این نوع نگاه، دوباره فرافکنی است، همان اتفاقی که در ادوار گذشته، الان دارد میافتد؛ فشار و فرافکنی است. واقعیت این است که بالای ۸۰ درصد اینها کودکانی هستند که به خاطر معیشت مجبورند یا در خیابان یا در کارگاههای روزمینی یا زیرزمینی یا جاهای دیگر کار میکنند.
احمدی صدر: (به نظر) شما تعداد کودکان کار در خیابان چند نفر است؟
موسوی چلک: هیچ کس اطلاعات نمیدهد.
احمدی صدر: من الآن به شما اطلاعات میدهم، در خیابان همین طرح توانمندسازی که دانه، دانه با کرامت انسانی است، من طرحم را اجازه میخواهم که توضیح دهم. دانه، دانه با کرامت انسانی است. یک کودک در یک روز رفتند مشاور، با آنها صحبت میکند، ثبت میکند اعتراضشان را، بردیم در خانه شان، بالای ۹۰ درصد این ۳۲۰ کودکی که در گذشته، بعضی روزها یک کودک، بعضی روزها دو تا سه کودک، نه این که اتوبوس بگذاریم ۱۵۰۰ کودک را جمع کنیم، اصلاً کار عبسی است. در بین این ۲۰۰ تا ۳۰۰ کودک، بالای ۹۰ درصد؛ مهاجرین و اتباع بودند؛ معنای این فقر است؟ کودک از بین ۳۰۰ تا؛ ۱۵ تا ۲۰ تا ایرانی است.
موسوی چلک: من باز هم با این عدد موافق نیستم.
احمدی صدر: داریم، آمار به روز دستمان است.
موسوی چلک: بله، شما وقتی طرح جمع آوری میگذارید.
احمدی صدر: جمع آوری نیست.
موسوی چلک: بیشتر چه کسانی شناسایی میشوند؟ کسانی که در خیابان هستند و اتباع خارجی. کل ایران را که در نظر بگیرید، هیچ موقع این نسبت نیست. من میگویم ۸۰ درصد بچههای ما؛ بچههایی هستند که به خاطر تأمین معاش میآیند کار میکنند.
احمدی صدر: کار یا خیابان؟
موسوی چلک: کارِ در خیابان.
احمدی صدر: کار در خیابان کاملاً هدفمند اتفاق میافتد.
موسوی چلک: من موافق نیستم.
احمدی صدر: امروز وقتی که، همه حرفها را باید زد. امروز چه کسی خوشحال است که کودک در خیابان باشد؟ چه از کسانی که بهره میبرند این از که کودکان در خیابان باشند الان دارند موضع میگیرند؟ جسارت نشود، شما دارید تخصصی صحبت میکنید، دیگران دارند.
موسوی چلک: من بحثم چیز دیگری است، من میگویم ۸۰ درصد آنها فقیر هستند، نهایت کاری که انجام میشود؛ اینها وصل به نظام رفاه و حمایت اجتماعی میشوند. این نهایت کاری است که ما میتوانیم برای این گروه ها، ما که نمیتوانیم تا آخر اینها را یک جا نگه داریم؟ کاری که ما میتوانیم برای این گروه ها، ما که نمیتوانیم تا آخر عمر اینها را نگه داریم یک جا که. نهایت این است که وصل به نهادهای؛ چون شهرداری که نه بهزیستی است، نه کمیته امداد. اگر نیازمند باشند باید وصل شوند به نظام حمایت اجتماعی. نظام حمایت اجتماعی ما چگونه عمل میکند؟ که میگویم این کارها نتیجه نمیدهد. الان ما از شهریور آمدیم؛ ۷۶۴ هزار تومان دادیم به این خانواده، از شهریور امسال که مستمری اضافه شد، بهزیستی و کمیته امداد؛ دارند میدهند. خانوادههای پنج نفره یا بیشتر؛ دو میلیون و خرده ای. واقعاً کجای ایران این خانوادهها میتوانند زندگی شرافتمندانه و با عزتی را داشته باشند؟ قبول کنیم این چرخهای که کودک کار خیابان را تولید میکند، مجرم را تولید میکند تا زمانی که این چرخه باشد؛ اینها هست. شکی در این قضیه نکنید، بعد از این هم خواهد بود. من یادم هست سال گذشته اعلام کرده بودم، در رسانه خود صدا و سیما هم اعلام کرده بودم، ما سال آینده موضوع و آسیبهای کودکان کار و خیابان بدتر میشود. امسال هم اعلام کردم سال بعد؛ بدتر میشود. چرا؟ چون آن عاملی که باعث این اتفاق میشود که بچهها بیایند، ما تا زمانی که الآن دنبال پاک کردن صورت مسأله هستیم نه خود مسأله. ما هیچ موقع ننشستیم موضوع نظام چند لایه تأمین اجتماعی را در ایران برای اجرای آن علیرغم این که در سیاستهای کلی سال ۱۴۰۰ تأمین اجتماعی هم ابلاغ شد، در قانون برنامه ششم هم بود، هفتم هم به نوعی نوشته شده، اجرا کنیم. وقتی ما آن را اجرا نمیکنیم، وقتی این موضوع؛ دغدغه جدی نیست. قبلیها هم که آمده بودند، آنها هم دلشان میسوخت، میخواستند کاری کنند، بعد از مدتی دیدند که این چرخه؛ چرخه کاملاً معیوبی است و نمیتواند این چرخه پاسخگوی نیاز جامعه در توانمندسازی این گروه از افراد باشد.
سؤال: آقای احمدی مشخصاً با همه این بحثهایی که شد، دقیقاً چه کاری الان قرار است صورت بگیرد؟
احمدی صدر: این طرح، چون با نظر کارشناسی دستگاهها و گروههای مختلف و فعالان مدنی انجام شده، پنج ضلع دارد. اگر ما این پنج ضلعی را انجام دهیم، طرح موفق است. اگر این پنج ضلعی را از هر کدام از اضلاع آن غفلت کنیم، طرح ابتر خواهد ماند. با همه قوت هم انجام دهیم، ابتر خواهد ماند. ۱- اولین ضلع و مهمترین ضلع این طرح؛ آگاه سازی بومی است. مردم باید بدانند، باید به این کودک کار در خیابان کمک کنند یا نکنند؟ یک آسیبی اینجا دارد اتفاق میافتد، این که اقتصاد کف خیابان اگر جمع نشود، من فقط میخواهم مصداقاً روی کودک خیابان، همان نکتهای که عرض کردم باید عملیات کرد و در میدان و صحنه بود، اما با چه مدلی؟ اولاً آیا به این کودکی که میآید میزند روی شیشه کمک کنیم یا نکنیم؟ نکته ما این است؛ آن کودکی که میآید روی شیشه میزند و طلب یک پول یا هدیهای را میکند، اولاً یک آسیب دارد ایجاد میکند آن خانوادهای که پشت خودرو نشستند مواجه هستند با آن ۳۰ تا ۵۰ ثانیهای که پشت چراغ چهارراه هستند که آیا به این کمک کنیم، کمک نکنیم؟ یعنی خود آن شوک و استرسی که وارد میشود به آن خانواده، یک موضوع است. موضوع بعدی؛ آیا ما که به این کودک کمک میکنیم و این اقتصاد کف خیابان که وجود دارد و استثمارگران، شبکه یا غیرشبکه یا خود آن کودک و اتباع میداند که وقتی حضور داشته باشد در یک چهارراهی، یک درآمدی دارد، اگر این درآمد را از سر چهارراه حذف کنیم، دیگر آن کودک میآید سر چهار راه؟ نمیآید، چون چیزی نیست که بخواهد دریافت کند. این ضلع اول آگاه سازی عمومی است که باید مردم نسبت به این مسأله که کمک کردن به کودک در خیابان باعث باقی ماندن او در بزه و دچار شدن او به مسأله اعتیاد، مفاسد اخلاقی و موضوعات دیگر است. پس کمک نکنیم. این یک فرهنگ سازی عمومی میخواهد.
سؤال: درآمدهایشان؛ درآمد خوبی است؟
احمدی صدر: درآمدهای خوبی است. اصلاً من میگویم درآمدهای اندک، درآمدهای خوبی هم، پخش کرد تلویزیون، دیدم، درآمدها هم شما فرض بفرمایید؛ حداقلی. وقتی یک کودک میزند روی شیشه، بداند عموم مردم کمک نمیکنند، دیگر نمیآید سر چهار راه. حالا ببینید این پاک کردن صورت مسأله نیست، چون اضلاع دیگری این طرح دارد، این ضلع اول بود؛ آگاه سازی عمومی که کمک نکنیم.
مجری: این که میگویید، کمک است، ما فروش کالا و خدمات؛ کسی که دارد کار میکند، متکدی را نمیگوییم.
احمدی صدر: نه آن کار نیست، شما فال میخری، کارگاههایی را کشف کردند دوستان که این کارگاه محصولاتی تولید میکند که اسمش محصولات سر چهارراهی است. یعنی دستمال کاغذی غیربهداشتی که نصفه است یا محصولاتی از این دست که شما دیدید همه هموطنان ما سر چهار راه خرید میکنند دستمال کاغذی مثلاً ارزان تر؛ که ارزانتر نیست. داخل آن را که باز میکنند میبینند نصفه است. یا شکلاتها و بیسکویتهایی که غیربهداشتی است و دستکاری شده است. میخواهم بگویم کمک نکردن مردم، پول ندادن مردم به اینها، کمک اصلی است؛ و اینها را در کف خیابان نگه نمیدارد. اما ضلع دوم؛ ضلعی است که برخورد با سرشبکه هاست. دوستان بعضیها میگویند سرشبکهای وجود ندارد. من میخواهم بگویم شما بروید، من رفتم، من دو سال است کف خیابان رفتم در چهارراههای مختلف، شما وقتی دست میگذاری روی یک نفر، یک به پا دارند، یک مادری از یک سمت میآید، یک پدری از سمتی، شما بفرمایید مادر و پدر، مادر هست، پدر هست، آن چند نفر هستند، یک کسی که دارد اینها را اداره میکند، این چهارراه قیمت دارد، این چهارراه فروخته شده، اجازه به کس دیگر نمیدهند سر این چهارراه.
سؤال: چقدر است قیمت هم میتوانید بگویید مثلاً؟ در بررسیهای خود، به عددی رسیدید؟
احمدی صدر: این چهار راه را دادند، میگویند ما به شما اجازه میدهیم حضور داشته باشی، ۵۰ درصد درآمدت را باید به ما بدهی؛ ما نمیگذاریم شما اینجا باشید، این اگر اسمش شبکه نیست، چیست؟ شما اسمش را بگذارید شبکه سه نفره، شبکه ۱۰ نفره. ما ۹۲ چهارراه را شناسایی کردیم شبانه روز در ساعتهای مختلف و این عدد را به دست آوردیم که این چهارراهها سرقفلی دارد. این اگر اسمش شبکه نیست، پس چیست؟ ضلع دوم؛ ضلع برخورد با این شبکه هاست، ضلع سوم؛ ضلع ورود کردن است. اینجا آن شناسایی و جذب کودکان اینجاست. چطور شناسایی کنیم؟ اتوبوس بگذاریم؛ ۱۵۰۰ نفر را بریزیم در اتوبوس ببریم ۲۱ روز یک جایی نگه داریم، بعد از ۲۱ روز دوباره رها کنیم مثل ۳۲ طرحی که قبلاً انجام شد، دوباره بیایند سر چهارراه؟ این نمیشود. ما مشاوران بهزیستی که کار کردند در حوزه کودک میآیند با این کودک صحبت میکنند، الآن طرح نزدیک سه ماه است دارد اجرا میشود. البته آن مقدمات که در بند چهار و پنج میگویم، نزدیک به یک سال و نیم است دارد انجام میشود. اینها ورود میکنند، صحبت میکنند با این وجه، اطلاعاتشان را ثبت میکنند. آدرست کجاست؟ میروند به آن آدرس تحویل پدر و مادر میدهند، با پدر و مادر صحبت میکنند که بچه شما در خیابان دارد مورد استثمار قرار میگیرد، شما نباید بگذاری بچه ات بیاید زیر ۱۸ یا ۱۵ سال اجازه نداری که از این بچه، کار و بهره کشی کنی. این اطلاعات ثبت میشود، تذکر. اگر اتباع باشد با روش خود وزارت کشور، اداره اتباع آن جا حضور دارد، اگر بحث رد مرز است، رد مرز، اگر نه خانواده است، مجاز است، تذکر.
سؤال: یعنی مراجعه میکنید مثلاً میگویید خانه ات کجاست؟ جواب میدهد، فرار نمیکند، این چیزها نداریم؟
احمدی صدر: یک نفر با مشاور میآید، مشاور با او صحبت میکند، در خانه تحول میشود. این خانوادهها الآن نزدیک ۳۰۲ مورد...
سؤال: یعنی میروی در چهارراهها کودکی که آنجاست سوار میکنید و خانه تحویل میدهید؟
احمدی صدر: تحویل؛ خانه، اطلاعات مسیر ثبت میشود، اتباع است، ایرانی است، متعلق به کدام شهرستان است، خانواده اش کیست؟ طرح جمع آوری این بود، اتوبوس میگذاشتند، به قول آقای موسوی، ماشین ضد شورش میگذاشتند؛ ۵۰ تا ۱۰۰ نفر را میریختند در ماشین، اصلاً برخورد با انسان نیست. شما مشاور مینوشت، عزیزم شا جایت در چهارراه نیست. در ضلع چهارم...
سؤال: شما گفتید در چهارراه خانوادگی ایستادند؛ یک پدر، یک مادر و...، یک بچه را میگیرند کجا تحویل میدهند؟
احمدی صدر: بعضاً، همه خانواده که نیستند. بعضیها خانواده سر چهارراه است. قطعاً همه آنها مافیا نیستند.
سؤال: در مورد شبکهها فرمویدید، ۳، ۴ و ۵ آن؟
احمدی صدر: خود شبکهها را گفتم، ۳ بود؛ مشاور ورود میکند برای جذب و شناسایی، چهار؛ حالا ما جذب و شناسایی کردیم، آقا حق نداری سر چهارراه بایستی، برخورد هم با تو میکنیم، با پدر و مادرت هم برخورد میکنیم که کار غیرقانونی دارند میکنند. جایگزینش چه؟ پدر میگوید من فقیر و نیازمندم، یک دختر معلول یا دم بخت دارم، من چه کار کنم؟ اینجا حاکمیت باید ورود کند؛ دختر دم بخت داری، کمیته امداد کجایی، تا الان کجا بودی؟ معلول داری، بهزیستی تا حالا کجا بودی؟ بسته حمایتی آن جا وارد میشود، حمایت دستگاهها و نهادها آن جا وارد میشود. ضلع چهارم چه میگوید؟ کودک کار تو خیابان نایست، اما بیا در مراکز پویاشهر و مراکز ما؛ طرح استعدادیابی را ما داریم، استعدادت را مورد شناسایی قرار میدهیم، اینجا باید پای ما خیس شود از استخر، سرای ورزشی، پارک ارمی که برای مستضعفین تشکیل شده است. آقای مستضعف باید رایگان استفاده کنی. حمایت، استعدادیابی، توانمندسازی، حرفه آموزی؛ گام چهارم است. گام پنجم؛ حمایت از خانواده هاست که عرض کردم کمیته امداد، بهزیستی، بنیاد مستضعفان باید ورود کند، اگر پنج ضلعی انجام شود، طرح موفق خواهد بود.
مجری : جمع بندی بفرمایید.
موسوی چلک: از اگر شروع میکنم، مشکل من این اگر؛ است که هیچ موقع نخواهند آمد، هیچ موقع اتفاق محسوسی نخواهد افتاد، من همیشه امیدوارم که کارها نتیجه بدهد، مدلم این است، ولی یک چیز میخواهم بگویم؛ به عنوان آدمی که تجربه زیسته در این حوزه دارم؛ با بعضی از همین دختران صحبت میکردم که چرا میآیید در خیابان کار میکنید؟ جملهای که میگفتند، استخوان آدم را به درد میآورد، و آن این است که من اگر مجبورم در شیشه ماشین را بزنم، شیشه را پاک کنم؛ از تن فروشی بهتر است. شرایط این قدر سخت است که بین بد و بدتر دارند انتخاب میکنند.
احمدی صدر: بچههای ما هستند، باید برویم سراغشان.
موسوی چلک: نه با این ساختاری که الان داریم. هیچ سازمانی آن وظایفی که در حوزه؛ من میگویم فقرزدایی، اصلاً بحث این دو سه هزار کودک که شما میگویید نیست، ما، چون آن را حل نمیکنیم، برای این که بگوییم ما آدم قوی و پهلوانی هستیم، از اساس اگر آن اتفاق نیفتد که، کودک خیابانی و کار؛ مظاهر آن فقر است.
احمدی صدر: ولی این را نباید رها کنیم.