پخش زنده
امروز: -
بنایی آینده پژوهی را برای کشور از نان شب واجبتر می داند. یعنی هر کسی که برای کشور برنامه ریزی میکند، بایدافقی پیش رویش داشته باشد و این افق هم با آینده نگری مشخص میشود.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، شبکه خبر در برنامه فی المجلس امشب میزبان اقای علی بنایی – نماینده دوره هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی
با موضوع درس ها و عبرتهای مجلس ، با نمایندگان ادوار بود.
مقدمه مجری: در برنامه امشب با اقای علی بنایی متولد قم در سال ۱۳۳۸ صحبت میکنیم که نماینده قم هم هستند یعنی بودند، در دورههای هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی و از آنجا که بومی اصیل اند هم متولد قم هستند و هم نماینده قم بودند و هم بعد از مجلس مشاور استاندار یعنی معاون سیاسی استاندار در قم بودند، مشاور رئیس قوه قضائیه بودند و بالاخره متمرکز در قم هستند و کارهایشان میتوان گفت که تقریبا همیشه حول و حوش خود شهر قم و مسائل شهر قم میگشته.
سؤال: قم الان خیلی شهر بزرگی شده، الان مسائل جدیدی که به وجود آمده در قم و فکر میکنید که در دوره هفتم و هشتم هم بود شروع شده بود، چه چیزهایی است؟
بنایی: از حسن انتخاب نام فی المجلس نام قشنگ و گیرایی است و جذاب است تشکر میکنم ان شالله که برنامهی پربینندهای باشد و مردم بیشتر با مجلس آشنا بشوند. همانطور که فرمودید قم مسائلش همیشه جاری و ساری هست دائم هست، به این معنا که از زمانی که ما قم بودیم قم شهر بزرگی بود حالا دائم هم رو به توسعه است و مشکلات آن هم رو به توسعه است، زمینههای رشد آن هم رو به توسعه است یعنی به تعبیر خود من قم شهر زندهای است.
سؤال: جمعیت شهر قم الان چقدر است؟
بنایی: یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر است.
سؤال: خیلی شهر بزرگی است.
بنایی: بله شهر بزرگی است هم حوزه علمیه در آن است، هم مرکز انجامه مصطفی هست یعنی طلاب خارجی از سراسر جهان در قم درس میخوانند، نژادها و ملیتهای مختلف در قم زندگی میکنند که خود همین تنوع فرهنگی در قم مسئلهی بسیار زیبایی است که وقتی که انسان در محفلی یا مسجدی یا خیابان میرود درس میدهد انواع و اقسام آدمها به چشم میآیند که مشغول درس و بحث و گفتگو و خانوادهها هستند که میآیند جمکران و در حرم، نگاه میکنید انواع و اقسام خانوادهها با پوششهای مختلف از کشورهای مختلف، حضور دارند و خودش هم تنوع زیبایی را به قم بخشیده است.
سؤال: در دورههای هفتم و هشتم جمعیت همین قدر بود؟
بنایی: یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر بود.
سؤال: مسائل اصلی شهر چیست یعنی چیزی که نماینده مجلس باید دنبال آن برود؟
بنایی: مسئله اصلی قم در دورهای که ما بودیم مسئله اصلی آب بود آب قم واقعا مشکل داشت از قبل هم تلاش شده بود که آب از سرشاخههای دز به سمت قم بیاید که با کاری که ما کردیم و پیگیری که ما کردیم و تمرکزی که پیدا شد بحمدالله آب به قم رسید و سرشاخهها یعنی از دز، گلپایگان با خط لوله به قم رسید و یک مشکل عمده مشکل آب بود که حل شد ولی به موازاتی که قم دارد از حیث فراوانی آب به خودکفایی می رسد سیل مهاجرت دور قم شروع شد، قم یک شهر مهاجرپذیر است یعنی در قم بحث مهاجرت یک بحث خیلی جدی است مهاجرت هم به دنبال خودش مسائل دیگر دارد حالا چه مهاجر داخلی باشد، خارجی باشد، عراقی باشد، عراقی قبلا بوده، بعد از بحث عراق یک عده شان رفتند ولی قم یک مسئله اش بحث مهاجرت است به طور جد.
سؤال: و فکر میکنید که در آینده هم ادامه پیدا بکند؟
بنایی: بله حتما، خاصیت قم و ظرفیت قم همین ...
سؤال: با توجه به همین مسئله آب فکر میکنید قم چقدر ظرفیت جمعیتی دارد؟ یعنی تا مثلا تا سه میلیون نفر هم میتواند باشد؟
بنایی: نه، آب به اسم قم به کام دیگران است این از بالا سرشاخههای دز تا برسد به قم اینقدر مسیر راه برداشت میکنند که قبلا بیابانها لم یزرع بود یعنی ما میرفتیم سمت گلپایگان اصلا بیابان خالی بود ولی الان برای کشت از این آب برداشت میکنند با این که آب آن بهترین آب است آب شرب خیلی خوبی است ولی مسائل منطقهای و مسائل شهرستانی و موضوعات قبیلگی که سر راه است اینها مانع میشود که آب به قم برسد و یک ذخیره مطمئنی باشد که قصه آب قم از قدیم الایام بوده از زمان ناصرالدین شاه یک تقسیمی در قم از تاریخی است که امیرکبیر در قم آمده تقسیم آب کرده بین قم و محلات و اینها که قم و نیم ور که شهر بالادست قم است سهم هر کدام را معین کرده است از یک توافقنامهای است که به خط مرحوم امیرکبیر هست و سابقه تاریخی دارد.
سؤال: چند تا قم نماینده دارد؟
بنایی: سه تا نماینده دارد
سؤال: آن موقع هم سه تا نماینده داشت؟
بنایی: بله
سؤال: و فکر نمیکنید الان باید بیشتر بشود؟
بنایی: بله قطعا باید بیشتر شود دو سه بار هم مثلا خیز گرفتند که افزایش بدهند ولی ظاهرا موفق نشدند در صحن مجلس و این کلا همین ۲۰۰ نماینده ماند اگر بخواهند زیاد کنند باید یک ظرفیت اضافهای بدهند آن دورهای که ما بودیم من بودم و مرحوم آقای میرمحمدی و مرحوم آقای آشتیانی دوره هفتم بودیم.
سؤال: در دور هفتم چه تصمیمات مهمی گرفته شد و فکر میکنید که چه بحرانهایی را مجلس گذراند؟
بنایی: تصمیمات مهم یکی بحث همین تثبیت قیمتها بود که ایده داشتند برخی آقایان که قیمتها تثبیت بشود که بعدا معلوم شد که یک.
سؤال: همزمان بود با اولین دوره آقای احمدی نژاد
بنایی: بله یعنی ما در حقیقت سال ۸۳ که آمدیم مجلس، سال آخر آقای خاتمی بود و یک سال بود بعد نوبت آقای احمدی نژاد که هشت سالی که اقای احمدی نژاد بودند بحث تثبیت قیمتها بود، بحث لایحهی خدمات بود، چند تا لایحهی مهم داشتیم که این لوایح مهم برای کشور اثرگذار بود ولی بالاخره بقیه فراز و نشیبهایی هم داشت.
سؤال: هدفمند کردن یارانهها به آن صورت که در دور دوم ریاست جمهوری اقای احمدی نژاد اتفاق افتاد به نظر شما درست بود یا این که باید به شیوهی دیگری مثلا یارانهها را هدفمند میکرد؟
بنایی: در عمل که یارانهها موفق نشده آن چیزی که در نظر گرفتند مثلا سهمیه انرژی که حالا این قدرگران میکنند این قدر بیاید در زیرساختهای انرژی که عملا چنین چیزی واقعا نشد یعنی به نظر من قانون را مینویسیم خودمان شریک بودیم نمیخواهم همه را. نوشته میشود ولی اجرای آن خیلی مهم است یعنی انسان بخواهد که قانون درست اجرا کند که کشور به سامان برسد در بحث اجرای قانون مصوبه گرفته میشود نه سراغ کار خودشان به تفسیر خودشان به رای خودشان قانون تصویب میکنند، مثلا شما همین بحث انرژی شما میدانید فولاد اصفهان ۲۸۰ تا کارخانه فولاد دارد همه از آب و برق و گاز تقریبا مجانی استفاده میکنند ولی قیمت شان در کف بازار این سه محصول را اینها عملا مجانی برایشان در میآید ولی میخواهند عرضه کنند میگویند نه قیمت جهانی این است منطقی باید جهانی بشود بعضیها مثلا منطقهای که الان خود اصفهان آب ندارد وقتی این همه ۲۸۰ تا کارخانه، یعنی عملا طوری است که این پول صرف زیرساختها نشد که انرژی کشور یا مثلا بحث حمل و نقل عمومی، بحث محیط زیست، این همه همین ماشینهایی که گازوئیلی و بنزینی هستند یعنی کارخانجات همه دارند تولید خودشان را انجام میدهند هیچ تحولی در سوخت رخ نداد این همه گفتیم که افزایش بدهیم که این جاسرمایه گذاری کنیم که کشور به جایی برسد ولی میبینیم که نه این ناوگان همچنان فرسوده است و هوا همچنان آلوده است و محیط زیست هم غیر مطمئن است.
سؤال: شما چرا در این دوره کاندیدا نشدید؟
بنایی: دیگر واقعا ظرفیتی نیست من اهل قم هستم مشکل ندارم من هم بچه قم هستم طلبه قم هستم پیش از انقلاب بودم بعد از انقلاب هم بودم دارم کارهای دانشگاه انجام میدهم از جهت اقبال مردمی هم در مردم زندگی کردم به قول قمیها زیر و رویشان پیداست هر چه هست، ولی دیگر رغبتی نداشتیم به این که بخواهیم وارد این صحنه بشویم و محیط کاری الان شاید مثلا خیلی در مجلس با این وضعی که ما در مجلس قبلی خیلی فراهم نیست یعنی کار جدی شاید نشود بکنیم الان کار آموزشی که میکنم خیلی راضیتر و موفقتر هستم.
سؤال: کار آموزشی دبیرستانی میکنید یا دانشگاهی؟
بنایی: هر دو، یعنی دبیرستان مقطع اول و دوم دارم هم دانشگاه دخترانه پسرانه سه هزار و ۶۰۰ دانشجو داریم ۵۰ رشته دارد سه دانشکده مدیریت و حسابداری، علوم انسانی و فقه و حقوق، این کار سنگین دارد انجام میدهد اعتقاد دارم کار آموزشی کار موفق تری است.
سؤال: خودتان هم درس میدهید یا مدیریت میکنید؟
بنایی: خودم که در دانشگاه علامه هستم هم تدریس دارم و هم مدیریت دانشگاه با خود من است و کارهایش را انجام میدهم یعنی تدریسم در دانشگاه علامه است که موظفی باید انجام بدهم و بعد هم بقیه کارهای دانشگاه که بر عهده ام است باید انجام بدهم.
سؤال: در قوه قضائیه هم زیاد بودید، چند سال؟
بنایی: مشاور پارلمانی آیت الله لاریجانی بودم قوه قضائیه، تقریبا از سال ۹۳ و ۹۴ بود تا پایان دوره.
سؤال: یعنی بعد از نمایندگی مجلس رفتید تقریبا
بنایی: یک مدت کمی که فاصلهای شد همش با قوه قضائیه بودم مشاور پارلمانی بودم.
سؤال: آنجا حتما در مورد قانون و قانون نوشتن و جزئیات قانونی که در مجلس ماها وارد نبودیم و دوره ششم که آمده بودیم متوجه شدیم قانون نوشتن کار خیلی سختی است و خیلی حساب و کتاب دارد شما حتما وقتی که مشاور قوه قضائیه شدید بیشتر فهمیدید که قانون نوشتن ...
بنایی: بله همانطور که شما میفرمایید ما مثلا همین جا در مجلس جایمان همین جا بود فکر میکردیم نمایندهها راجع به همه چیز حرف میزنند هر موضوعی اظهار نظر میکنند گفتیم چی است مثلا کسی که رای میآورد این مهر مغزش طلایی می شود؛ میشود مغز طلایی که همه چیز میفهمد بعد دیدم نه بابا واقعا مغز ما مغز خاکستری است و نیاز به مشاوره و مطالعه دارد مسائل شهری عمرانی هم اینها را ما دنبال میکردیم با مشاوره، با مطالعه، یعنی واقعا یک لایحهای بحث میشد مطالعه میکردیم طرحی میخواستیم بدهیم مطالعه میکردیم اینها را کمبود داریم مجلس به همین خاطر مجرب میخواهد، مجلس بحث جوان گرایی سر جای خودش محفوظ است ولی از حیث قانونگذاری قانون که با جوان گرایی تلائم و سازگاری ندارد یعنی باید تجربه که میخواهد ماندگار باشد و قانون جامع نوشته شود و قانون اثر اجرایی داشته باشد اینها با احساس و کم مطالعه بودن اصلا نمیشود.
سؤال: آقای بنایی الان دارد موسسه آموزشی را اداره میکند دانشگاه در قم دارد و این کار برای او جذابتر از نمایندگی مجلس است، اما میخواهم بدانم که در نمایندگی مجلس اگر در همین دوره مجبور میشد یا مثلا بالاخره تصمیم میگرفت که برگردد به مجلس، چه مسائلی از مسائل شهر قم برای او اولویت داشت و یا به نمایندهای که در این دوره انتخاب میشود چه توصیههایی برای شهر قم دارد؟
بنایی: همین که شما فرمودید ما در دانشگاهی که داریم یکی از رشتههایی که آوردیم و از ارشد هم میگیریم آینده پژوهی است یک رشته است که در ایران سال ۸۹ مصوب شده یعنی عمرش ۱۴-۱۵ سال بیشتر نیست ولی این رشته به نظر من برای کشور از نان شب واجبتر است یعنی باید مدیران ما، کسانی که در محل تصمیم گیری هستند، مجلس، هر کسی که برای کشور دارد کاری میکند و برنامه ریزی میکند، افقی باید پیش رویش داشته باشد و این افق هم با آینده نگری محقق میشود این آینده چه میخواهد؟ تحولات چگونه است ما ۵۰ سال دیگر ۲۰ سال دیگر کجای کار هستیم؟
سؤال: شما بفرمایید مهمترین مسائل کلان مملکت آن چه که در آینده پیش بینی میکنید مسئله میشود و مشکل اصلی میشود چیست و برای شهر قم چیست؟
بنایی: قم را بگویم، مثلا یکی از نیازهای حتمی که برای قم در سطح استانی و ملی و فراملی مطرح است قم بشود پایتخت فرهنگی جهان اسلام.
سؤال: یعنی شما حدس میزنید که در آینده این ظرفیت را دارد؟
بنایی: صد در صد یعنی باید تا الان این انجام میشد ولی برخی تنگ نظریها و مسامحه ها نگذاشت یعنی کم توجهی کردند، و الا اصفهان ظرفیتش را داشت اصفهان ده سال این جایگاه را داشت. بعد مشهد مقدس داشت طبیعتا قم بخاطر این که حوزه علمیه وسیع دارد مرکز تولید علم است کتابخانههای سنگین دارد. فضلا واقعا از جهت شاخصهای علمی همه شاخصها را دارند یعنی شاخصهایی که اصفهان، مشهد داشته در قم به فراوانی هست، و این ظرفیت شهر را بالا برده از جهت علمی و باعث میشود که کشور به یک نصاب علمی جدید دست پیدا کند واقعا کشور یک نیازهای جدی دارد یکی بحث همین، چون کشور گرفتار روزمرگی است ما در همین مجلس قانون میگذاریم و قانون دو سه بار اصلاح میشود این نشان دهنده این است که آن قانون جامع نوشته نشده یعنی حتی یک موردی در جو ایجاد شده و رای گرفته شده بعد شش ماه بعد که میخواد اجرا شود میبینیم فلان نقص را دارد دوباره اصلاح میشود و دوباره باید برود شورای نگهبان برگردد بیاید یعنی ما حتما برای قانون نویسی باید ضوابط خاص آن را مراعات کنیم، تا کشور به ثباتی برسد وقتی که قانون متعدد نوشته میشود تعارض زیاد میشود یعنی شما دستگاه اجرایی میروید میبینید که کار خیلی روان است ولی آن کسی که باید اجرا کند ده تا معارض میشمارد که نمیخواهد اجرا کند میگویند یک بند قانونی فلان سال مثلا شهریور ۲۰ فلان قانون تصویب شده و همان عمل میکند بابا کشور صد سال جلو رفته ولی نه همین طور نگهش میدارند یعنی این امر هم به نظر من باید کمیسیونهای مجلس تخصصی باشد افرادی که در این کمیسیونها ورود میکنند باید تخصص داشته باشند باز فرض بر این است که این کشور دارای حزب و تحزب باشد که نیروها در درون حزب رشد پیدا کنند بالندگی پیدا کنند صاحبنظر بشوند و حزب هم از جهت اندیشگی پشتیبانی کند که نماینده بتواند حرف برای گفتن داشته باشد، و الا شما میدانید که در این وضعیت اینگونه است که هیچ کس هیچ چیز را بر عهده نمیگیرد هر کس هر کاری میکند تمام شد، رای میگیرند، میگویند اقا چه شد؟ میگویند ما که رای ندادیم مثلا در همین قصه بازنشستگی شما خودتان حتما دو ماه قبل مشاهده کردید، برای کارمندان، آقا چرا این شد؟ ما که نمیدانیم ما که رای ندادیم، هیچ کس پاسخگو نیست، چون مطالعه نمیکنند بعد میبینند عوارض دارد رای شان کم میشود همه حاشا میکنند.
سؤال: چند تا بچه دارید؟
بنایی: من سه تا پسر دارم
سؤال: پسر بزرگتان چند ساله هستند؟
بنایی: محمد حسین متولد ۶۵ است بعد روح الله ۶۸ است این جا در خدمت شما بعد هم محمدباقر است ۷۴
سؤال: هر سه درسشان تمام شده است؟
بنایی: بله
سؤال: چه خواندند؟
بنایی: محمد حسین که علوم سیاسی خوانده، روح الله مالی و مدیریت خوانده این دانشگاه مفید دانشگاه پردیس فارابی و محمدباقر آینده پژوهی خوانده و تمام شده و الان سربازی است
سؤال: نوه هم دارید؟
بنایی: بله چهار تا، دو تا دختر دو تا پسر
سؤال: یک پسرم دو تا دختر دارد و یک پسرم دو تا پسردارد
بنایی: فکر میکنید بچههای شما علاقه به نمایندگی مجلس دارند که بروند به مجلس؟
سؤال: آنقدر ما را اذیت کردند که ...
بنایی: بچهها شما را اذیت کردند؟
سؤال: بچهها نه، اذیت کشیدند.
بنایی: منظورتان این است که در نمایندگی مجلس توصیه نمیکنید به آنها که نماینده مجلس بشوند؟
سؤال: فقط رای بدهند
بنایی: میگوییم که در انتخابات شرکت کنند فعال بشوند بالاخره نشاط سیاسی داشته باشند
سؤال: دردوره شما بحرانیترین روز چه زمانی بود در مجلس هفتم مثلا؟
بنایی: ما در دوره هفتم بحران نداشتیم یعنی همین جور مثلا چیز خاص، بحثهایی گاهی مثلا گفتگوهای لفظی مجلس بود.
سؤال: کتک کاری هم شد در مجلس هفتم؟
بنایی: نه، کتک کاری نشد. در مجلس هشتم که آقای احمدی نژاد بی خبر آمد مجلس و آن داد و قالی که آن نوار را پخش کرد.
سؤال: در مجلس ششم خیلی کتک کاری شد یعنی دعوای دسته جمعی شد یک دفعه ولی در مجلس هفتم و هشتم نبود؟
بنایی: نه نبود.
سؤال: خوب دیگر در آن دوره کم کم داشت شروع میشد این قضیه تهدید و تطمیع ، رانتخواریها و استفاده کردن از رانتهای اطلاعاتی و اینها تو مجلس هشتم و هفتم و دیدید که همچین اتفاقاتی بیفتد؟
بنایی: بله .
سؤال: منظورم این است که مثلاً ببینید نمایندههایی دارند از موقعیت و اطلاعاتی که به دست می آورند و رانت اطلاعاتی داشته باشد سوءاستفاده کنند مثلاً پولدار بشوند و از این قبیل؟ شما خودتان در کدام کمیسیون بودید؟
بنایی: من دور هفتم کمیسیون اصل نود بودم و دوره هشتم کمیسیون برنامه بودجه که تلفیق نهایتاً بود.
سؤال: آهان یعنی تو کمیسیون هایی نبودید که در معرض تنش و تهدید قرار گرفته بگیرند؟
بنایی : نه.
سؤال : ولی خوب در مورد دیگران هم طبیعتاً به خاطر چیزی نمیگویید؟
بنایی: ولی یک چیزی کلی عرض می کنم در مجلس هشتم یک کسی از طرف آقای احمدی نژاد میگفتند که پولی توزیع میکرده مثلا کمک مثلاً برای مسجد عنوان داشته و بعد مرحوم زارعی تهران با آن برخورد می کند و می زند در گوشش که این مطلب خیلی بالا گرفت که چرا این کارها را می کنید و بحث بالا می گیرد و زده بود و آمبولانس آمده بود و بردش
ولی یک همچین قصه ای پیش آمد که خیلی سر و صدا بلند کرد و مطلب به آقا رسید .
سؤال: فکر میکنید چه کاری تو مجلس هفتم باید اتفاق میافتاد یا مجلس هشتم که اتفاق نیفتاد یعنی چه قانونی باید تصویب میشود و کاری باید انجام میشد که نشد ؟
بنایی: من به نظرم نیازهایی که آن روز وجود داشت و فضای کشور نیاز داشت کم کاری نشد، تساهل نشد که مثلاً ما بحث جابه جایی، نیازهای واقعی کشور بود که تو آن شرایط پاسخگو بود و جمع میشد.
سؤال: شما نظرتان چیست راجع به برجام ؟
بنایی : برجام خوب خیلی کارها پیشرفت خیلی کارها میشد انجام بشود یعنی کشور الان ظرفیتش معطل مانده به خاطر این بحثها، نمیشود کشور را با فکرهای یک طرفه نگاه کرد الان مثلا نگاه کنید دارند بحث می کنند راجع به برای تعطیلی روز شنبه میگویند که مثلاً برای بحث اقتصادی چه قدر مثلا مگر اقتصاد ما گره خورده اونور اگر میخواهد گره بخورد که این طرف که بیشتر گره خورده که یعنی اصل این ور را رها می کنند یعنی معاملات خارجی، مبادلات خارجی معاملات خارجی ما گیر بازار باشیم که همین مثلاً چین یا اینها شب و روز دارند صادرات میکنند واردات میکنند دائم در تعامل هستند بحثی را فراهم می کنند ما که این قدر محدودیت داریم یک پنج دلاری مثلا شما منتقل کنید حتماً بایستی که شفافیت به خرج داده بشود ضرورتش الان بیشتر است تا بحث تعطیلاتی که الان مطرح است کماکان ممکن است عوارض فرهنگی هم داشته باشد.
سؤال: حالا حاج آقا میخواهم یک سؤال فقهی بکنم یعنی شما تو در واقع قانون نوشتن از دیگران صلاحیت بیشتری دارید برای اینکه در مورد بعضی از قوانین که با مسائل فقهی تعارض پیدا میکند اظهار نظر کنیم ببینیم که رای خودتان چی است مثلاً در مورد مالیات بر درآمد من فکر میکنم که همیشه توی کشوری که بالاخره شیعه است و یکی از ارکان تشیع همین استقلال مراجع است یعنی اینکه آدم خمس و زکات را بتواند به هر مرجعی که خودش تشخیص میدده بدهد وقتی که کسی خمس و زکات را پرداخت میکند چرا باید مالیات بر درآمد پرداخت کند و میدانم که مالیات بر مصرف معنا دارد یعنی شما اگر که مثلاً حالا یک لیتر بنزین مصرف میکنید باید مثلاً ده درصد یا بیشتر بابت آن بنزینی که مصرف میکنید و امنیتی که دولت تامین میکند جادههایی که میکشد هر چه خرج اضافی که دارد برای اینکه شما استفاده کنی مالیات بر مصرف دادیم یعنی مالیات بر مصرف کاملاً توجیه عقلی دارد و طبیعتاً با شرع هم منطبق می شود چون هر چیزی که با عقل منطبق باشد با شرع هم منطق است. اما مالیات بر درآمد برای چی گرفته میشود تو شرایطی که کاسب هر کسی که درآمدی دارد خمس و زکات را قاعدتاً باید خودش بتواند بدهد به کسی که تشخیص میدهد و اگر هم که بالاخره نمیدهد و از زیرش در می رود خودش می داند و خدای خودش نظر شما چیست درباره این شیوه مالیات گرفتن این شیوه مالیات گرفتن اسلامی است ؟
بنایی: ببینید اصل مالیات گرفتن که مشکل ندارد.
سؤال: بله مالیات بر مصرف را می گویند من میفهمم؟
بنایی: خود قانون مالیات یک بحث عقلی دارد یعنی عقل از این قصه که مالیات بگیری نهی ندارد شما از جهت شرعی باید خمس اموالت را بدهی آن سر جای خودش حالا هم از دولتی که مستقل است و سر کار است می گوید که من از اینجا می خواهم مالیات بگیرم اگر عقلا این کار را به طور عادی میتوانید بحث کارشناسی تایید کند با سیره و غلبه سازی مشکلی ندارد یعنی کس منع نمی کند. می گوید من دولت درآمد ندارم می خواهم از این راه درآمد بگیرم .
سؤال : نه سؤال من چیز دیگر است میگویم که مالیات بر مصرف معقول است کاملاً ولی مالیات بر درآمد رقمی هم نمیشود در مقابل مالیات بر مصرف یعنی ما اگر حساب بکنیم که هر ساله بالاخره این درآمدهای مالیاتی که بر اساس مالیات بر درآمد مردم میگیرند رقم قابل توجهی می شد باز ممکن بود اصرار کنیم که مالیات بر درآمد گرفته بشود ولی هم باعث فرار مالیاتی میشود هم باعث میشود که قبح این قضیه بریزد که ما مثلاً مالیات ندهیم هم اون کسی که مالیات نمیدهد فرار مالیاتی میکند از مالیات بر درآمد اصلا از لحاظ شرعی هم میگوید که من خمس و زکاتم را دادم و اصلاً اعتقاد ندارم به مالیات بر درآمد یعنی یک قانونی که باعث میشود که حیثیت خود قانون از بین برود در حالیکه رقمی هم نمیشود البته من الان نمیدانم تا آخر سال چه قدر درآمد دولت بوده شما تو کمیسیون برنامه و بودجه بودید و در تصویب بودجه سالیانه بودید احتمالاً باید آن سال بدانید که نسبت بین مالیات بر درآمد و مالیات بر مصرف چه قدر میشد الان که مالیات بر مصرف به حدود ده درصد رسیده من فکر کنم مثلاً دو درصد اضافه کنند به مالیات بر مصرف هم عادلانه تر هست همین که بیش از آن چه که مالیات بر درآمد به طورکلی میخواهد گرفته بشود جبران میشود برای اینکه مالیات بر درآمد بیشتر از کارمند و اینها و حقوق بگیرها گرفته میشود آن هایی که بالاخره مالیات بر درآمد را در ارقام کلانش میخواهند بدهند معمولاً فرار میکنند با وجدان راحت هم فرار میکنند چون فرض شان و بنای آنها این است که ما اصلا و خمس و ذکات مان را داریم می دهیم برای چی باید مالیات بر درآمد بدهیم منظور من این است که از لحاظ شرعی و با توجه به این که شما بالاخره آشنایی با کمیسیون برنامه و بودجه داشتید نظرتان چی است که یک درصدی به مالیات بر مصرف اضافه بشود که طبیعتاً هر که بامش بیش برفش بیشتر هر که بیشتر مصرف میکند بیشتر هم مجبور بشود که مالیات بر مصرف بدهد که همان سر خود جنسی که می خرد مثلاً یک یا دو درصد اضافه بشود فکر میکنم مالیات بر درآمد را جبران میکند و پوشش میدهد نظر شما چیست می خواهم نظر فقهی تان را می خواهم بدانم که اصلاً مالیات بر مصرف در نظام اسلامی تنها نوع مالیاتی باشد که گرفته میشود؟
بنایی: خدمت شما عرض کنم مالیاتی الان بحثش هست دوازده سال پیش ما مجلس هشتم بودیم.
سؤال: ارقام فرق کرده؟
بنایی: بله خیلی فرق کرده، بعد یک بحث عدالت مالیاتی است، یک بحثی که در مالیات گرفتن بایستی تورم لحاظ کرد فشار به اقشار محروم نیاید آن هم سرجای خودش، ولی اساساً جواب سؤال را میخواهم عرض کنم مالیات بر درآمد مشکلی ندارد به این معنا که زمانی که درآمدی منتها، چون فقط از فرهنگی و اداریها و کارمندان، چون حقوق شان دست دولت است و در جا از حقوق شان کسر میکنند آن اشکال دارد و به همین خاطر فرار مالیاتی زیاد شده اگر با محاسباتی که دولت دارد رفتاری که از مالکیت دهندگان، صاحبان درآمد بتواند یک آمار درست داشته باشد قطعا یک بحث مشروعی محسوب میشود یعنی قانون را مجلس مصوب کند، شورای نگهبان مصوب و تایید کند و معارض با قانون نباشد هیچ مشکلی ندارد و اجرا میشود و به نظر من بحث شرعی اشکال ندارد.
منتهی سر نحوه گرفتن مالیات که آقا از اقشار کم درآمد مثلاً تا بیست میلیون و تا پانزده میلیون بگیری ولی بقیه مشاغل آزاد هستند فرار مالیاتی پیدا میکنند به نظر الان با شیوههایی که دارند تجمیع میکند کارهای مالیاتی را خیلی محکم دارند این کارها را بررسی میکنند و کنترلی صورت میگیرد به نظر من آن فرار مالیاتی کمتر خواهد شد الان اول کار هست و تازه دارند راه میافتند چند سال دیگر مالیاتها دیگر به حدی میرسد ما قرار بود مجلس مجلس هفتم در برنامه پنجم توسعه که نوشتیم قرار بود سالی ده درصد از وابستگی به نفت کاهش پیدا کند یعنی اگر ما آن قانون عمل میشد یک بحث اول کار داشتیم خدمت شما، اگر قانون اول میشد الان کشور صد در صد از مسئله نفت رها شده بود ولی تا آمدیم شروع کنیم به این مطلب که ده درصد کاهش وابستگی باشد سال اول آقای احمدی نژاد عملیات اعلام کرد که میخواهم نفت را سر سفرههای مردم بیاوریم.
سؤال: درمورد بانکداری نظر شما چیست؟ چون یک زمانی بود چند سال پیش آقای جوادی آملی تشویق کرده بود در اینکه کارمندان بانک حقوق شان حلال باشد و بسیاری بانکها را ترک میکردند این شیوه گرفتن سود حالا بعضیها میگویند که اصلاً در حقیقت سود منفی است یعنی حتی حتی خود ارزش اصلی پول حفظ نمیشود بعضیها میگویند ربا است نظر شما چیست؟ اصلا اینکه این سیستم پولی فعلی که دائماً در آن خلق نقدینگی هم میشود با شیوه فعلی سود گرفتن بانکها اصلاً اسلامی هست یا نه؟
بنایی: در زمینه فتوای مراجع مشخص است آیت الله جوادی آملی استاد ما که مکرر در جاهای دیگر این بحث را ربا میدانند و خیلی میگویند که این جنگ با خداست و همین طور آیت الله نوری همدانی و بقیه آقایان دیگر، آنچه الان واقعاً دارد انجام میشود خوب مقام معظم رهبری چندی قبل گفتند که بانکها بنگاهداری میکنند فشار بانکها آنقدر زیاد بود که این دیوارنویس میدان ولیعصر را جمع کردند یعنی واقعاً بانکها فشار گذاشتند.
سؤال: خوب است زورشان رسیده است؟
بنایی: بله زورشان رسیده است، به همین راحتی این کار را دارند انجام میدهند و کسی هم رضایت ندارد حالا تو شرایط اضطرار شاید اجازه این کار را می دهند وقتی که خود مقام رهبری صریحاً اعلام کرد بنگاهداری غلط است و تعبیری به این معنا داشته اند که بنگاه داری میکنند ولی هست دیگر متاسفانه؛ و حالا باید قانونی که میگویند بانکداری بدون ربا که انجام نشد و آن چیزی که دارد صورت میگیرد.
البته شورای نگهبان نظرش این است که بانکها روش شان درست است ولی مراجع نظرشان در این قصه فرق دارد.
سؤال: اکثر مراجع نظرشان مختلف است؟
بنایی: بله.
سؤال: کسی را شما میشناسید تو مراجع وجود داشته باشد در حدی که طرح بتواند بدهد؟
بنایی: طرح که همین الان کمیسیون یا کمیته فقهی بانک مرکزی هست این آقایان که یا از قم میآیند یا خودشان به عنوان کمیته فقی.
سؤال: نه شما گفتید که اکثر مراجع ما مخالفند؟
بنایی: مخالفند این را ربا میدانند، اما طرح را میفرمایید اعتقاد دارند که آن پولی که میریزید و وام میگیرید و امضا میکنید میگویند اسلامی است در قانونش هست ولی اجرا نمیشود یعنی مسئول بانک به وعده وفا نمیکند.
این قدر این مردم را میپیچاند و چم و خم بهش میدهد که طرف میگوید بده امضا کنم تمام شود بروم و اصل قانون که شورای نگهبان را تایید میکند خلاف را که تایید نکرده است قانون شرعی را.
ولی بانک عمل نمیکند حالا میخواهید مچ بانک را بگیری میگوید بانک تو بنگاه داری نکن کار خودت را انجام بده بهشون بر میخورد کار را می خوابانند اگر کشور از جهت اقتصادی اصلاحاتی صورت گیرد تحولی صورت بگیرد در قدم اول مسیرش بانک است.
مثل خود دیوان محاسبات باید بگردد خوب چرا قانون مجلس ایجاد نمیشود خود نظارت مجلس شورای اسلامی اخیرا در دوره هشتم بخش نظارت فعال کردند که قانونی که مصوب میکنند خوب میرفت به امان خدا بخش نظارت گذاشتهاند یا مثلاً آقای رضایی معاونت نظارت مجلس بودند که این قانون اجرا شد یا نشد گیرش کجاست مشکلاتش کجاست یعنی به جد دنبال این باشیم که قانونی که تصویب میشود اجرا بشود که این همه هزینه کشور برای هر دقیقه مجلس کلی هزینه میکند قانون تصویب کنیم و بعد هم اجرا نکنند خوش شان نمیآید مثلا مجلس مصوبه کرد برای مدارس بافت فرسوده بهتر یک مقداری رقمی دلار سنگین بود در نظر گرفته شود که رقمش الان یادم نمیآید آقای احمدی نژاد نداد زیر بار نرفت و نخواست بدهد.
اینها را باید جلویش را گرفت قانون ممکن است جامع نباشد مواردی داشته باشد ولی اجرایش مهمترین بخش آن هست یعنی ضمانت اجرایی اش خود مجلس باید نظارت کند مورد ندارد که خود دولت بر بخش بازرسی نظارت کند دیوان محاسبات نظارت کند که قانون به جای خودش اجرا شود.
سؤال: آموزش و پرورش مملکت چه اشکالاتی دارد و مجلس چه کار میتواند میتواند بکند برای امر آموزش پرورش اصلاً مثلاً مجانی شدن دوران دبستان تحصیلات دبستان حداقل باید جدی گرفته بشود یا نه؟
بنایی: گیر ما در کشور گیر آموزش و پرورش هست، گیر ما گیر آموزش است در همه زمینهها چه آموزش و پرورش مقطع ابتدایی، دبیرستان و مقاطع دیگر و دانشگاه.
شما مثلا یک رفتگر مثلاً ظاهراً کار سادهای دارد شما برایش آموزش بگذارید قطعاً بهرهوری اش بیشتر خواهد شد.
سؤال: بعضی از نمایندهها اعتقاد داشتند که مجلس، مجلس عوام است یعنی مثل مجلس عوام انگلیس نمیشود انتظار داشت که نمایندهها خیلی تخصصی برخورد کنند و یک مجلس دیگر لازم است این وسط یعنی من اول فکر میکردم که شورای نگهبان تقریباً نقش مجلس سنا را بازی میکند که شش تا حقوقدان دارد، شش تا فقیه دارد ولی بعضی از نمایندهها که ما اینجا باهاشون صحبت کردیم گفتند نه آن اصلاً جایگزین مجلس سنا نمیشود یک مجلس سنا لازم داریم که مال خبرگان باشد و کسانی که تجربه کافی دارند چند دوره نماینده مجلس عوام بودند به اصطلاح مجلسی که الان داریم و بعد باید مثلاً آنها باید یک مجلس سنا تشکیل بدهند تصویب قوانین دو مرحلهای بشود نظرتان چیست؟
بنایی: تا بخواهیم به دو مجلسی برسیم خیلی کار داریم یعنی حتما تغییر قانون اساسی میخواهد و باید در آن جا رفت کار کرد به نظرم مقدم بر آن میشود از طریق انتخاب نمایندگان اصلح، فاضل، باسواد، متخصص از طریق احزاب.
سؤال: حالا دور اول طرح اصلاح قانون اساسی که نخست وزیر حذف شد و رئیسجمهور باقی ماند به نظر شما درست بود یعنی درستتر نبود که ما نخست وزیر را نگه میداشتیم و رئیسجمهور را حذف میکردیم و نخستوزیر هم از طریق پارلمان انتخاب میشد یعنی یک جوری جمهوری پارلمانی میداشتیم؟
بنایی: این هم راهی بود، خوب آن موقع تحت شرایط خاصی بود دیگر سال شصت و هشت سال خاصی بود دیگر.
سؤال: ولی ظاهرا دیگر آن شرایط نیست دیگر؟
بنایی: در سفری که آقا به کرمانشاه داشتند همین بحث تغییر هم اشارهای داشتند. جایش هست یعنی چیزی نیست که خلاف باشد یعنی زمینه طرح و بحث و گفتگو دارد من به نظرم باید این زمینهها را اگر مجلسی قوی باشد که افرادش جون دار باشد میتوانند بحثها را دنبال کرد وقتی مجلس نفس داشته باشد چرا، همه این کار را میشود کرد نفس نداشته باشد خوب دیگران میخواهند تصمیم بگیرند، دیگران مداخله میکنند این ناپخته از کار در میآید کار کارشناسی قوی نمیشود و با یک دستاندازهای مواجه میشود.
سؤال: توصیه دیگر نمایندههای مجلس دارید برای نمایندههای این دوره؟
بنایی: اگر کسی میخواهد موفق باشد باید بین خودش و خدای خودش یک حسابی روشن کند بعد دیگر بیاید میدان دیگر آن وقت هر چه گذشت، چون ظرفیت ما محدود است و یک حدی قابلیت داریم و قابلیتش را به معرض اجرا بگذارد.
مجری : فکر کنم با آقای علی بنایی که صحبت کردیم و نماینده دورههای هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی بودند از شهر قم منظورشان این بود که اگر نمیتوانید کار درست رو انجام بدهید اصلا نامزد نشید ولی حتماً رای بدهید.