پخش زنده
امروز: -
نماینده دوره دهم مجلس گفت: اگر باز هم به مجلس میرفتم از اولویتهای من این بود که طرح پزشک خانواده را به صورت واقعی دنبال كنم، یعنی تکلیف کنیم به وزارت بهداشت که این کار را انجام دهد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما شبکه خبر در ویژه برنامه انتخاباتی «فی المجلس»، یکی از چند ویژه برنامه معاونت سیاسی رسانه ملی در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی، با آقای محمدجواد جمالی از نمایندگان دوره دهم مجلس گفتگو کرد.
مقدمه مجری: ایشان پزشک هستند و متخصص جراحی عمومی از ریاست بیمارستان آمدند به نمایندگی مجلس و در دورههای بعدی کاندید نشدند، اینکه چرا امسال در همین دوره کاندید نشدند میتواند اولین سوالی باشد که از ایشان بپرسیم.
جمالی: دلیل این که این دفعه من وارد صحنه نشدم یک مقداری گرفتاری خانوادگی بود و کارهایی که در رابطه با درمان خانواده داشتم، مانع از این بود که بتوانم کامل در اختیار مردم باشم.
سوال: شما نماینده فسا بودید، یعنی شیرازی هستید؟ خود فسایی هستید اصلا؟
جمالی: بله، اهل نوبندگان فسا.
سوال: نوبندگان چقدر فاصله دارد؟
جمالی: ۱۸ کیلومتر تا فسا، بین فسا و داراب است
سوال: من فسا را ندیدم تا حالا، شیرازی هستم ولی همهی آن خط را رفتم غیر از این که بیایم وارد فسا بشوم، فسا چقدر جمعیت دارد؟
جمالی: حدود ۲۵۰ هزار نفر جمعیت دارد.
سوال: شهر بزرگی است
جمالی: بله شهری بوده که قبل از انقلاب هم دانشکده پزشکی داشته، مدارس عالی پرستاری داشته، هنرستان کشاورزی شبانه روزی داشته، کارخانه قند در فسا بوده، کارخانه پنبه بوده و شهر آبادی بود.
سوال: از اول انقلاب یک نماینده خود فسا خود به خود اختصاصی داشت؟
جمالی: بله
سوال: یعنی جمعیت آن به اندازه کافی بود؟
جمالی: بله از نظر اجتماعی و فرهنگی بعد از استان جزء شهرهای بالاست.
سوال: یعنی شیراز اگر مرکز استان نمیبود فسا بود
جمالی: حالا باید این را اگر بگوییم ممکن است که بحثهای سایر شهرها هم مطرح باشد ولی فسا واقعا این شرایط را داشت.
سوال: از ۵ دوره دوم یواش یواش مجلس خیلی صورت سیاسی تری گرفت، در دورانی که در مجلس بودید به شما پیشنهاد رشوه، زد و بند، مثلا لابی و امتیاز دادن و امتیاز گرفتن چقدر بود؟
جمالی: من فکر میکنم آنهایی که اهل این مسائل هستند طرف خودشان را میشناسند.
سوال: شما هم که پولدار و رئیس بیمارستان و ...
جمالی: با من کسی به صورت مستقیم وارد نشد در این قضایا و الان هم که نماینده نیستم حتی مخالفین سیاسی ام که در شهرستان حتما هم حضور دارند به این موضوع معترفند که من نه اهل پارتی بازی بودم و نه اهل اینگونه مسائل و هر چه زمان میگذرد خیلی بیشتر شفاف میشود در این قضایا و من اصلا یکی از دلایل آمدنم به مجلس همین بود که یک طرح نویی در اندازیم، من یک جمله داشتم میگفتم که مصلحت مردم برای من از نظر رضایت فعلی شان مهمتر است اگر که مصلحتی باشد که با رضایت شان همراه باشد که عالی، ولی شما ببینید ما حداقل ۴۵ سالی که دارد از انقلاب میگذرد من در زمینهی راه آهن میگویم، چرا ما نتوانستیم راه آهن چابهار به زاهدان مان و از این طرف به مرزهای شمال غربی مان را تکمیل بکنیم، ۴۵ سال که کم نبود حالا ۸-۱۰ سال آن جنگ بود، بخاطر این که تمام در بودجه دست میآورند، ذینفوذان، ذیمدخلها که به موکلین شان بگویند که ما یک جای قانونی گذاشتیم برای مثلا راه آهن شما، ما باید راه آهنهای ترانزیتی مان که هم مزیت اقتصادی دارد، هم سیاسی دارد، تاثیرگذاری در منطقه دارد، خیلی خیلی چیزهای دیگر، دور زدن تحریمها و و و اینها را دارد اینها را کنار گذاشتیم آمدیم برای شهر مثلا صد هزار نفری دائم دنبال این هستیم که یک پروژهی راه آهنی که ۲۰-۳۰ سال هم طول میکشد چقدر هم هزینه روی دستمان میگذارد من همیشه میگفتم بگذارید اینگونه طرحها جلو برود بعد از درآمدهای ترانزیت بیایید در داخل کشور هم راه آهن بسازید، الان من سراغ دارم که فرودگاهی در کشور که هفتهای یک یا دو پرواز غیر مستقیم دارد اسم این قضیه را من میگذارم حیف کردن منابع مان و این مردم را و شایستگان را ناامید میکند میگوید من که در این دسته بندیهای سیاسی نیستم در ستاد فلان نمایندگان کار نکردم خب بچهی من نمیتواند سر کار برود، اینها خیلی بد است، من فکر میکنم که همهی نمایندگان محترم، همهی کاندیداها باید قبل از این که به فکر خودشان باشند، به فکر رای آوری در دور بعد باشند به فکر این مملکت باشند به فکر نظام باشند به فکر خونهایی که داده شده که من روی این صندلی بنشینم باشند واقعا مجالس اول و دوم و سوم، چون آن موقع هم زمان جنگ بود، هم آدمهایی که روی این صندلیها مینشستند رژیم ستم شاهی را درک کرده بودند، لمس کرده بودند، انقلاب را میدانستند چه هست، برای آن ارزش قائل بودند، خودشان هزینه داده بودند برای انقلاب و بالاخره مثل کسی است که آتش کف دستش بوده، لمس کرده، الان با توجه به سن و سالی که ما از نمایندگان سراغ داریم، درصد قابل توجهی شان زمان گذشته را ندیدند، جنگ را خوب درک نکردند، یک مقداری افتادند در آن بروکراسی نمایندگی به نظر من پارلمانهای غربی.
سوال: شما را بخاطر این که میشناختند و وضعیت مالی شما را میدانستند و ریاست تان در بیمارستان و پزشک و اینها بالاخره از لحاظ مالی برخوردار بودید نیازی نداشتید کسی پیشنهاد رشوه نکرد، ولی موردی هم پیش نیامد که تهدید بشوید؟
جمالی: یکی از دلایل ناکارآمدی بعضی مواقع میتواند به این دلیل باشد که هر کسی در جایگاه مخصوص خودش علاوه بر تعهدش یک تخصصی هم باید داشته باشد، حضور ندارد. مجلسی سراغ دارم که چندین قاضی و حقوقدان در کمیسیون صنایع هستند.
سوال: و البته قابل مدیریت و قابل کنترل هم هستند برای این که به موضوع وارد نیستند.
جمالی: همین است، احسنت، ببینید وقتی که مجلس میخواهد نظارت بکند باید از یک وجاهت تخصصی و کارشناسی بالایی برخوردار باشد که وقتی وزیر، مدیر کل، هر کسی میآید در کمیسیون میخواهد توضیحاتی را بدهد این فرد بتواند با سوالات خودش حقیقت را استخراج کند، ولی وقتی که اصلا ربطی به آن رشته ندارد واقعا هاج و واج میماند و دولت این جا مجلس را دور میزند و حتی وقتی بخواهد لایحهای را بیاورد، دولت قشنگ این جا میتواند توجیه کند و معمولا هم خودتان تشریف داشتید کمیسیونها اگر به یک لایحهای یا طرحی رای بدهند، مجلس معمولا حرف آنها را میپذیرد و بالای ۹۰ درصد رای مثبت میدهد، بنابراین این جا تقریبا مجلس دور میخورد، چرا باید این طوری باشد، کمیسیون کشاورزی ما الان من خبر دارم که بعضی از افراد فرهنگی در آنجا حضور دارند.
سوال: شما خودتان در کدام کمیسیون بودید؟
جمالی: من خودم در کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی بودم گرچه پزشک بودم خوب است این را هم توضیح بدهم.
سوال: علاقه داشتید اصلا به سیاست
جمالی: اولا که قبلا در مجالس اولیه کمیسیون دفاع جدا بوده، سیاست خارجی هم جدا بوده، شما این را میدانید، بعد هم که آمدند این را مخلوط کردند بنابراین این کمیسیون سه تا وجه دارد، یک وجه نظامی، امنیتی، دیپلماتیک؛ هر کمیسیون هم ۲۳ نفر هست، در کمیسیون امنیت ملی یک بحثی ما داریم که بحث غیر از مسائل دیپلماتیک و ...، بحث بیوتروریزم هست که آنجا کسانی میتوانند موثر باشند که از مسائل بیولوژی و پزشکی و میکروب شناسی و اینها آگاهی داشته باشند و هم آدمهای نظامی بودند و ... من قبلا رئیس بیمارستانهای نظامی بودم، پزشک هم بودم و در جنگ هم بودم و میدیدم در هر کمیتهای که از کمیسیون امنیت ملی سایر کشورها هم تشریف میآورند این جا یک پزشک در آنها هست.
سوال: این موضوع صنعت پزشکی و این حرف همیشه در موضوع پزشکی هست که صنعت شده و مسائل مربوط به تجارت و صنعت و پول را در نظر میگیرد و مخصوصا در مجلس هم وقتی که بالاخره پزشکان همیشه یک فراکسیون قوی هستند، فراکسیون اعلام شده یا نشده، قوانینی را تصویب میکنند که بیشتر باعث گردش صنعت پزشکی میشود تا به نفع مردم باشد، مثلا در مورد همین بیمه و انواع بیمهها، این بحث هم در امریکا هست و هم در ایران، که وقتی شما بیمه یا خدمات پزشکی را مجانی کنید یا نزدیک به مجانی، بسیاری از مردم همیشه مریض میشوند، یعنی مریضی شان زیاد میشود و در واقع خودش در میآید به صورت یک ممر درآمد و یک ممر استراحت برای کسانی که میخواهند تمارض کنند و یا از راه پزشکی یک راحتیهایی را که در زندگی خودشان ندارند داشته باشند، آنها هم یک آدمی در سن و سال من ممکن است ترجیح بدهد که به بهانههای مختلف همیشه بیمارستان باشد و پرستاران به او رسیدگی کنند نظر شما درباره پزشکی چیست به نظر شما میآید که در قوانینی که تا الان در جمهوری اسلامی تصویب شده به پزشکی بعنوان صنعت زیاد امتیاز داده شده یا نه؟
جمالی: من فکر میکنم در مورد مسائل بهداشت و درمان و پزشکی ما دچار یک افراط و تفریط شدیم، الان خیلیها ممکن است که همین تصور را داشته باشند که میبینید که پزشکان چه درآمدی دارند، این واقعا حدود ده درصد پزشکان مملکت ما هستند که این درآمدها را دارند و آنها هم کسانی هستند که در بحث درمان نیستند، یعنی بحث زیبایی و بینی و سایر مناطق بدن و این مردم میروند پرداختهایی میکنند و به قول شما به یک صنعت و تجارتی تبدیل شده است. حالا چرا این اتفاق افتاده است؟ الان مگر کار زیبایی را فوق تخصص جراحی پلاستیک انجام میدهد؟ خیر، امروزه حتی پزشکان عمومی و برخی از تکنسینهای اتاق عمل و شوربختانه برخی از افراد در آرایشگاههای زنانه این کار را انجام میدهند و با مهر پزشک این کار را میکنند چرا؟ من برای شما مثال میزنم، بنده متخصصم با سال ۶۸ فارغ التحصیل شدم ۳۴ سال است که پزشک هستم، من متخصص امروز با ۳۴ سال سابقه پزشکی در بیمارستان دولتی ویزیتی که بیمارستان میگیرد ۶۶ هزار تومان است، در نهایت ۳۵ هزار تومان بعد از ۴ ماه میخواهند به ما بدهند یعنی شما تصور کنید از صبح تا ظهر یک جراح میآید ۱۲ تا مریض را میبیند به ۵۰۰ هزار تومان درامدش نمیرسد. این باعث میشود که افراد به سمت و سوی. این که گفتم افراط و تفریط این جاست، ولی آن میرود بیرون بعد یک عمل جراحی مثلا سرطان را میگوید ۸۰ میلیون بدهید تا عمل کنم آن هم افراط است و ظلم است، بنابراین الان شرکتهای دارویی متاسفانه، شرکتهای تجهیزات پزشکی و اینها میآیند متصل میشوند به پزشکان، درخواست این نوع برند را میکنند، این نوع کار را میکنند، آنها هم در مقابل خدماتی به اینها ارائه میدهند و این به نظر من یک مقداری بخاطر همین که وزارت بهداشت نمیتواند در بیمارستانهای دولتی از پزشکان خود خوب حمایت کند، حالا ببینید یک پزشک که به طرح میرود نزدیک ده میلیون حقوق میگیرد، طرح در مناطق محروم، چون حتما مطلع هستید که هیچکس که از دانشگاه صنعتی شریف بگیرید تا جای دیگر رشتههای خوب فنی، هیچکس طرح ندارد، طرح اجباری ندارد ولی پزشکان دارند.
سوال: منظور من این نیست، من این بحثی که پزشکان دنبال پول هستند و پول میخواهند در بیاورند من قبول دارم به یک درصد کمی از پزشکان بر میگردد منظور من پزشکی بعنوان یک صنعت بود، پزشکی بعنوان یک صنعت همیشه تکیه داشته به بیمه و تعداد زیادی از خود پزشکان مخالف بودند با همین بیمه همگانی و بیمه بهداشت، اصلا در آمریکا این بحث که خیلی بالاگرفته که اصلا متهم میکنند دولتهای دموکرات را که میخواهند بیایند بیمههای همگانی را برقرار کنند و این که اینها کمونیست و چپ گرا هستند، دلایل شان هم این است که شما وقتی یک چنین بیمهای برقرار میکنید در واقع شرکتهای بزرگ بیمه شروع میکنند به سود بردن از این وضعیت و در واقع مردم هم کالایی را که لازم ندارند تحویل میگیرند برای این که یک صنعتی بچرخد، میخواهم بدانم موضع شما، نظر شما دربارهی بیمهی همگانی در حدی که برسانیم به تقریبا مجانی شدن خدمات پزشکی چیست؟ شما موافقید یا مخالف؟
جمالی: اگر ما یک مشکلی را حل کنیم که متاسفانه یکی از دولتها آمد این را اعلام کرد در دو استان، پزشک خانواده، در فارس و مازندران ولی هنوز هم در مرحلهی آزمایش است که قریب ده سال از آن میگذرد، اگر پزشک خانوادهی واقعی نه این که من دفترچه ام را ببرم ده تا مهر بزند بگوید هر وقت دلت خواست برو دکتر، آن پزشک خانواده مشخص باشد چه کسانی زیر مجموعه اش هستند آن تشخیص بدهد که این فرد الان نیاز دارد که به متخصص مراجعه کند، این فلان آزمایش یا فلان رادیولوژی را میخواهد اگر آن به صورت واقعی عملیاتی شود بهتر است تا این طور که افسار گسیخته است، و به قول شما هر کسی میآید میگوید آقای دکتر یک سی تی اسکن یک ام آر آی برای من بنویسید، الان انگلیسیها میگویند ما سازندهی ام آر آی هستیم یک دانه میگذاریم لندن همه به صورت موردی به آن مراجعه میکنند، الان برای شهرهای ما متاسفانه به فاصلهی ۲۰-۳۰ کیلومتر ۵۰ کیلومتر یک ام آر آی دارد، این هم یکی از چیزها است که نمایندگان دنبال آن هستند یعنی شاید اگر ده بار بروند پیش وزیر بهداشت همین درخواستها را دارند، آمبولانسها را، سی تی اسکنها را و اینها باعث ورشکست شدن بیمههای ما شدند، الان بیمهها عملا همه ورشکسته اند و متاسفانه این که هر کسی راحت است خودش میرود پیش فوق تخصص، این که شما میبینید یک فردی تا سه بعد از نیمه شب هم مینشیند در مطب خود و هنوز مریض دارد بخاطر این است که این کنترل و این غربالگری را ما نداریم.
سوال: منظور من این بود که مجلس میتواند خیلی تاثیر داشته باشد در این که مثلا ما میبینیم سیستم بانکی یا سیستم بیمه به یک نحو پیچیدهای از ورشکستگی بعنوان یک وسیلهی ادامهی حیات و بدون این که سوددهی برای مملکت داشته باشد به صورت سازمانهای بزرگی که یواش یواش دیگر اصلا نمیشود جلوی آنها را گرفت صنعت خودرو هم همین طوراست میرسد به یک جایی که خودش ورشکسته است ولی اگر بخواهید ورشکستگی اش را درست کنیم، مملکت را ورشکست میکند. یعنی هیچ راهی هم ندارد.
جمالی: متاسفانه این بعضی از مشکلات ما است که تا به بحران نرسد ما خیلی به فکر آن نمیافتیم که این را حل کنیم.
سوال: و اگر این دفعه مجلس میرفتید دربارهی این موضوع یعنی بیمههای همگانی چه موضعی میگرفتید؟
جمالی: من دنبال این بودم که طرح پزشک خانواده را به صورت واقعی، یعنی تکلیف بکنیم به وزارت بهداشت که این کار را انجام بدهد.
سوال: یعنی در واقع باعث بشود که هر کسی نتواند از خدمات مجانی یا نزدیک به مجانی استفاده کند؟
جمالی: مگر این که خودش از جیب خودش هزینه هایش را بدهد وگرنه باید آن پزشکش اعلام کند، الان در یکی از بهترین سیستمهای بهداشت اولیه حداقل در جهان برای اسکاندیناویها است، سوئد و نروژ و فنلاند و اینها، آنها هم این طور نیست که هر کسی صبح بلند شود تصمیم بگیرد که برود پیش فلان دکتر، برود به دکتر بگوید یک ام آر آی بنویسید، پت اسکن بنویسید و فلان کنید، این طور نیست، به نظر من ما این سیستم مان یک مقداری کنترل نشده است، باعث فشار بر بیمهها میآید، فشار بر هزینهی درمان سرانه درمانی میآید، هزینه بر بودجهی مملکت میآید واقعا ما این قدری که داریم هزینههای درمانی و پاراکلینیک انجام میدهیم، اگر این را صرف بهداشت مان میکردیم و پزشک خانواده مان میکردیم به نظر من خیلی مثمرثمرتر بود.
سوال: شما در مجلس دهم بودید و مجلس دهم در کمیسیون امنیت ملی کمیسیون دقیقا اسمش چه بود؟
جمالی: کمیته امنیت ملی و سیاست خارجی.
سوال: کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، بحث برجام حتما خیلی جدی بود
جمالی: نه در مجلس قبلی تصویب شده بود ولی مخالفین آن در آن کمیسیون بودند.
سوال: موضع شما چه بود؟
جمالی: هر موضوعی را باید در زمان خودش به نظر من تحلیل کرد و تفسیر کرد، بالاخره برجام در مجلس نهم که من نماینده نبودم ولی پیگیر بودم یعنی یک کمیتهای تعیین کرده بودند که فکر میکنم آقای زاکانی هم رئیس آن کمیته بودند و از هر دو جناح مخالف و موافق برجام نظر خواهی میکردند و آنها هم آمدند و به صحن علنی گزارش دادند، اتفاق مجلس مجلس اصول گرایی بود، رای داد و شورای نگهبان هم تایید کرد آن برجام را، بنابراین در آن زمان بالاخره یک موضوعی تایید شده، اما این که بعد از برجام که گذشت قطعا ما مواضعی که آمریکاییها و غربیها گرفتند من خودم در مذاکرات اینها بعضا بودم، به دلیل این که نائب رئیس کمیسیون بودم و دبیر کل آی پی یو هم بودم در ایران، آنها بخصوص اروپاییها که در حد گفتار درمانی بود و میگفتند ما بدون نظر آمریکا واقعا نمیتوانیم عملا کاری کنیم، چون میگفتند حواشی اتلانتیک، این طرف و آن طرفش ما هزاران میلیارد دلار ارتباط مالی داریم آنها در صنایعهای تک ما و صنایع اصلی ما اصلا سهام اصلی را دارند ولی با شما مثلا در یک حد خیلی محدودی هستیم، حتی کشورهای شرق آسیا مثل کره جنوبی و ژاپنیها هم همین حرف را میزدند میگفتند اگر یک شرکت آمریکایی بیایند ما دومی خواهیم بود و تحریمهایی که دائم بعد از این قضیه وضع کردند واقعا متناقض با روح برجام به قول دیپلماتها بود و بعد دائم آمدند طرحهای دیگری بعد از خروج آقای ترامپ برجام دادند اینستکس و دیگری و دیگری و ... حتی آنها که میشود گفت حداقلها بود به همان هم عمل نکردند، واقعا به نظر من اروپاییها این تایم را میتوانستند به عنوان حضور موفق خودشان یک بازیابی خودشان بعد از جنگ جهانی دوم یک حضوری داشته باشند، نتوانستند به نظر من حقوق موفقی داشته باشند.
سوال: مهمترین بحرانی که پیش آمد برای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی چه بود؟ یعنی در آن دوران چه وضعیت بحرانی پیش آمد؟
جمالی: یک حمله به مجلس بود که داعش حمله کرد و طرح شان هم این بود که از آن پلههایی که میآید بالا و خبرنگاران مسلط هستند بر مجلس از آنجا هم تیراندازی و هم مواد آتش زا داشتند، شما خودتان تشریف آوردید مجلس میدانید که درهای خروجی اش بسیار محدود با این شیشههای رفت و برگشتی کنترل میشود و اگر که مستقر میشدند، یعنی اینها اشتباهی رفتند پلههایی که به دفاتر نمایندگان میرود و اتفاقا دفتر من هم طبقه چهارم بود ۴۰۱ بودیم در اتاق ما را باز کردند ال سی دی دفتر من تیر خورد داخلش، یکی از کادر خدماتی ما هم شهید شد آنجا، من هم به اتفاق آقای دکتر بروجردی که رئیس کمیسیون بودند رفتیم حرم حضرت امام آن فردی که آنجا ...
سوال: علاءالدین بروجردی؟
جمالی: بله
سوال: علاء الدین بروجردی رئیس کمیسیون بود؟
جمالی: بله، البته دو سال، یک سال هم آقای فلاحت پیشه بودند و یک سال هم آقای ذوالنور بودند و بررسی حرم را داشتیم، پیگیری وضع مجروحین در بیمارستانها را داشتیم، شهدایمان را داشتیم و خیلی قضیهی به نظر من بی سابقه بود حتی در دههی ۶۰ هم که سازمان منافقین وارد فاز مسلحانه شد ولی یک مقداری نمایندگان ترور شدند، اما نه به خود مجلس که همین جا هم بود احتمالا آسیبی وارد نکردند.
سوال: آزادسازی موصل در دوران مجلس شما اتفاق افتاد؟ درگیری با داعش در موصل و پاکسازی داعش ؟
جمالی: من اتفاقا وقتی که داعش داشت موصل را میگرفت دقیقا یادم میآید که در قالب یک تیم پزشکی رفته بودیم برای ولادت امام زمان بود، ۱۵ شعبان بود و من در راه کربلا بودیم آنجا بود که به ما گفتند یک آماده باش میدهیم، در مجلس نهم بود که داعش موصل را گرفت.
سوال: نه منظور من آزادسازی است که دو سال بعد اتفاق افتاد، اوایل مجلس دهم بود فکر میکنم.
جمالی: اوایل مجلس دهم بود.
سوال: شما در طول سالهایی که در مجلس بودید حتما ضرر کردید یعنی مجموع درآمدتان مثل من، من خودم از فیلمسازی ماندم کلا خیلی ضرر کردم یعنی خیلی بدهکار شدم در واقع، فکر میکنید حقوق نمایندههای مجلس زیاد است کم است؟ نظرتان چیست؟
جمالی: خیلی جالب است من همین امروز داشتم برای یکسری از بچههایی که در سیستم بهداری دفاع مقدس دارند خاطرات را جمع آوری میکنند، اینها آنجا حضور داشتم، گفتم دو سه تا مطلب هست که در ذهن مردم ایران اصلا هر کاری میکنیم پاک نمیشود و خیلی هایش هم باعث درگیری میشود دو تا پزشکی است و یکی برای مجلس است. یکی مهمترین مطلب پزشکی اش این است که همه مردم فکر میکنند که اگر این سرم شان تمام بشود، این الان هوا میرود داخل رگ و مریض میمیرد، با پرستار دعوایشان میشود که تو نیامدی این را ببندی در حالی که این طور نیست، دومین مطلبی هم این است که اگر سوزنی چیزی کف پایشان شکست این حرکت نمیکند برود به قلب، مثل ماهی حرکت کند هر چه که این را میگوییم، ما داریم آخرین روزهای جنگ ۳۵ سال پیش بوده، یعنی اگر کسی روزهای آخر جنگ ترکش خورده باشد ۳۵ سال گذشته ولی این همانجا مانده و حرکت نکرده حالا بعضی هایشان قبول میکنند، سوم این که اصلا نمایندگان مجلس حقوق دائم العمر میگیرند، هر چه میگوییم آقا همچنین چیزی نیست، واقعا من بعضی مواقع مجبور شدم قسمهای جلاله را بخورم اینها بعضی هایشان قبول کردند و یک جوری با شک و تردید نگاه میکنند، بالاخره نمایندگان حقوق شان چند نوع است، یکی این است که طرف ممکن است استاد دانشگاه باشد و فلان اینها حقوق هایشان بیشتر از مجلس است و بنابراین میگویند ما حقوق مجلس را نمیگیریم و آن حقوق را میگیرند بعضیها بازنشسته هستند و حقوق بازنشستگی شان را میگیرند و این جا هم که دارند کار میکنند حقوق این جا را میگیرند، بعضیها نه هیچکدام از این دو تا نیستند و یک حقوق را میگیرند، این حقوق در حد معمول است به نظر من، نه کم است نه زیاد است، حقوق است که به خودشان میدهند، یک فیش هم دارند برای دفاتر نمایندگان هست، من الان میتوانم چند تا شهر را مثال بزنم که یک نماینده با سه چهار شهر مهم، رامسر، تنکابن، عباس آباد و سلمان شهر، اینها یک نماینده دارد، باید در هر ۴ شهر یک دفاتری را بزند، این پول باید به اینها برسد، بعضی از نمایندگان هستند مثل نمایندگان بلوچستان، هرمزگان و بوشهر و اینها، اینها راههایشان دور است و حتما باید هواپیما بگیرند و هر هفته بروند و بیایند، همه اینها هزینهها در آن مستتر است، هزینههایی که مربوط به انرژی، کرایه کردن دفاتر، غیر از ۴-۵ نفری که میتوانند بگیرند از سازمانهای دولتی بالاخره حقوق بعضی از پرسنل شان هست، متاسفانه رفت و آمدهایی که به دفاتر میشود پول میخواهند، معمولا آدمهای مستمند و فقیر هستند که بعضی از نمایندگان میگفتند که ما حتی از حقوق خودمان هم به آنها میدادیم البته من مخالفم این طور پول پخش کردنها هیچ وقت نتیجهی درستی نداشته و ما باید به شیوههای دیگر عمل کنیم بنابراین بعضیها میپرسند که اگر این نمیارزد، حقوقها، چرا اینهمه هزینه میکنند برخیها که وارد شوند؟ شاید این سوال مردم هم باشد.
سوال: سوال من هم بود.
جمالی: از چند جنبه میشود بررسی اش کرد، جنبهی مثبتش را ببیند فرد میگوید که من این پول را دارم هزینه میکنم بروم یک جایگاهی را اشغال کنم که حداقل یک آدم منفی آنجا را نگیرد این یک، دو: هر کاری از دستم بیاید انجام بدهم، همین حرفهایی که تکلیف مدارانه میگویند، از یک جهت دیگر هم هست که خدایی نکرده ممکن است هوای نفسی چیزی هم باشد، میگویند که بالاخره حب به جاه و مقام و اینها این قدر جذبه دارد که بعضیها حاضرند این کار را بکنند.
سوال: یعنی به طور کلی اصولا حقوق مجلس کم است.
جمالی: بله به نسبت خیلی از شغلها.
سوال: اگر شما این دوره کاندیدا میشدید و انتخاب هم میشدید چه کار مهمی را در مجلس دنبال میکردید؟ یعنی اولویت شما چه بود؟
جمالی : یکی از اولویتهای من این بود که همین بحث پزشک خانواده را در اولویت اصلی برای مردم چون می دانید سلامت شما هر چی هر کاری برای مردم بکنید وقتی سالم نباشد یا نه میبیند ازش خداینکرده فوت میکند یا آدم رنجور شما هر کاری هم بکنید بنابراین بهنظر من سلامت خیلی مهم هست. مسئله بعدی واقعاً آن طرحی بود که از زمان ما هم بود بانکداری اسلامی واقعاً من هر چی میبینم هر رئیسجمهوری که می آید که بالاترین و قویترین بالاخره نفر کشور است بعد از مقام معظم رهبری از بانکها می نالد مشخص است که با هر کنش و بینش سیاسی میبینیم که آن ها هم چاره نمیکنند واقعاً بانکها خیلی یعنی نقش بسیار مهمی دارند در تورم ، خلق پول، شرکتهایی که تولید میکنند برای ساختمان سازی و دولتها هر کاری میکنند این بانکها با اون پولی که دارند به نظر من دارند خنثی میکنند.اگر یک بقول معروف بود چارهای برای این قضیه اندیشه و اندیشید بشود خیلی مؤثر هست مطلب دیگهای که وجود دارد که کمک میکردیم حالا با همکاران دیگر کمیسیون به خصوص کمیسیون قضایی مجلس این اطاله دادرسیها است واقعاً مردم بیچاره کرده و مردم خیلی از قضاوتهایشان در رابطه با عدالت است جایی هم که اصلاً اسمش عدلیه هست باید یک جوری باشد که مردم امیدوار باشند به اینکه اگر حقشان ضایع شود اگر مسئلهای هست زودتر این قضیه،الان در ایران واقعاً خود ریاست هم دارد بارها تذکر می دهد که خیلی اطاله دادرسی است، وحدت رویه وجود ندارد متاسفانه در احکام. مطلب بعدی این است که من پلیس را یعنی دنبال این بودیم الان پلیس ما آنچنان حرفهای نیست و در گیر مسائل روزمره شده هم از نظر ِعده ُعده کم دارند نمیرسندما فرمانداری را می بینیم ولی مثلاً کلانتری اش را خوب نمی بینیمو به قول معروف خوب وقتی که مشکلات معیشتی زیاد میشود به تبع آن جرم و جرائم و از قبیل سرقت و فلان زورگیری و اینها.
سوال :الان اینها اولویتهایی که گفتید مال چهار تا کمیسیون مختلف است؟
جمالی :هر کدامش اگر یک سال رویش کار کند کفایت می کند.
سوال : یعنی شما اختیار داشتید که هر کمیسیونی که دلتان میخواست بروید کدوم کمیسیون میرفتید بالاخره در این دوره یعنی در این دوره دوازدهم ؟
جمالی : خوبمی دانید که اونجا میپرسند که اولویت اول و دوم چی هست همان میشود سیاست امنیت ملی و درمانی .
سوال: یعنی اول سیاست خارجی بعد درمان؟
جمالی :چون این دوتا کمیسیون هر دو تا مساله را دارد ما میتوانستیم خیلی از مسائل را با این دو تا کمیسیون .
سوال : در مورد جنگ میکروبی هم فکر میکنید که کمیسیون امنیت ملی باید تصمیمات بگیرد یا گروههایی را مامور کند که آمادگی داشته باشند تحقیق کنند تفحص کنند حتی شروع کنند به فکر کردن روشهای با بازدارندگی در این مورد ؟
جمالی : قطعا من با این موضع موافق هستم.
سوال: یعنی جنگ میکروبی میتواند به اندازه جنگ اتمی خطرناک باشد؟
جمالی : شما کرونا را دیدید دیگر ، اینکه ما در برهههای مختلف زمان مثلاً چند صد سال اخیر از این همهگیریها کم نداشتیم مثلا طاعون اومده دهها میلیون نفر را در اروپا کشته ولی رسانه جمعی نبود که شما با یک کلیک بدانی که الان در تانزانیا چند نفر مردهاند ،در بولیوی در آمریکای جنوبی چی شد یا در سنگاپور الان فلان بیمارستان اعلام فلان، این همین اطلاعرسانی خوب بود آموزش هایش خوب بود اما اعلام لحظهای اش مقداری وحشت ایجاد می کرد اصلاً یکی از مختصاتش این هست که وحشتش بیشتر از خودش هست یعنی قدرت وحشت بیشتر از قدرت این حوزه است.ولی اینکه حالا آیا احتمال دارد که ما وارد جنگهای میکروبی بشویم می گویم بله بهخاطر این که یکی از جاهایی که بعد از حمله روسیه به اوکراین اشغال شد دیدم که آزمایشگاهها سلاحهای میکروبی است که توسط امریکاییها در آن جا داشت کار میکرد و امریکاییها رد نکردند بعضی از مسئولین شان متاسفانه بنابراین ما بایستی مثل زمانی که در جنگ مقداری ما چون تجربه ای هم نداشتیم سلاح های شیمیایی آمد عوامل اعصاب و خون و ما میفرستادیم این ها را به آلمان، هلند جاهای دیگری که خودشان این ها را ساخته بودند به نظر من یک مقداری باید فعالتر باشند پدافند غیرعامل در این قضایا باید فعالتر باشد البته یکی از مصوبات مجلس دهم هم کمک به پدافند عامل بود و اینکه در هر سازمانی حتماً باید شعبه داشته باشند حتماً بودجه برای این قضیه دیده بشود ولی نباید به شکل به صورت شکلی باشد بلکه عملیاتی باید باشد.
سوال : می شود که واقعاً عملیاتیاش کرد چون دائم نیاز دارد به تمرین یعنی مثل یک چیزی مثل آتش نشانی درحالیکه آتشنشانی دائماً دارد تمرین میکند ولی پدافند غیرعامل چه جوری میشود وادار کرد به تمرین دائمی؟
جمالی : خوب کسانی که مسئولین این قضیه هستند آزمایشگاه یشان همه نیاز نیست که درگیر باشند یعنی تمرین زلزله و تمرین آتشنشانی نیست .
سوال : سخت است یعنی یک سازمانی تنبل میشود یک سازمانی را اختراع و تاسیس میکنیم و چون واقعاً تمرین عملی پیش نمیآید تنبل میشود و تبدیل میشود به یک چیزی که در لحظه که اتفاقی میافتد ناکارآمدی اش معلوم میشود؟
جمالی :خوب دیگر آن می طلبد که کسانی که مسئولیت به عهده میگیرند یک خلاقیتی داشته باشد برای این که این اتفاق نیافتد واقعاً یعنی یک مقداری سرزنده باشند شاداب باشند حالا همش هم کارشان این نباشد میشود در کنارش یک سری کارهای دیگر کرد که خسته کننده هم نباشد.
سوال: شما چند تا بچه دارید؟
جمالی : من دوبچه اولم دختر هست که دندانپزشک هست ، پسرم هم که بچه دوم هست که دانشجوی پزشکی است.
سوال : پس هر دو رفتند درکار خود شما؟
جمالی : متاسفانه .
سوال: الان رئیس بیمارستان هستید ؟
جمالی :الان دیگر بازنشست شدم.
سوال : آهان به خاطر خانه و رسیدگی به خانه بیشتر وقتتان در خانه می گذرد؟
جمالی :من می دانید از اول هم از اول هم اصلاً بخش خصوصی کار نکردهام مسئولیتهای مختلفی داشتم.
معاون درمان بعضی از نیروهای نظامی ، در سال هفتاد ، هفتاد و یک هفتاد دو آن موقع ایام حج من رئیس درمانگاه بودم در عربستان ، مدتی در شیراز رئیس بیمارستان بودم در اینجا هم رییس بیمارستان ولیعصر بودم،رئیس بیمارستان نجمیه بودم، مدتی عضو هیات مدیره بیمارستان هلال احمر ایران در دوبی بودم.
سوال: الان چندساله هستید؟
جمالی : دقیقا شهریور شصت ساله شدم.
سوال :شما خیلی جوان بودید موقعی که رفتید جنگ ؟
جمالی : بله ما اصلاً انقلاب که شد ما چهارده ساله بودیم.
سوال : شما شناسنامه تان را هم دستکاری کرده بودید؟
جمالی : با اصرار رفتم ما را می گفتند نیروی کیفی نمیفرستادند حالا نمی دانیم کیفی و کمی چه معنی داشت.
سوال: شما عضو و سخنگوی هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان هم بودید حتما رفتارهای بد بد خیلی زیاد دیدید در طول آن دوره ای که نماینده مجلس بودید ورفتارهای ناهنجار از نمایندهها چی دیدید؟
جمالی : این قانون هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان تقریباً اواخر مجلس هشتم تصویب شده و در مجلس نهم خیلی ظهور و بروزی نداشت اما در مجلس دهم میدانید مجلس دهم اولین مجلسی بود سه فراکسیون قوی داشت مشخص داشت تا حالا هم نداشتیم همچین مجلسی.
بالاخره فراکسیون امید بود از اصلاحطلبان، اصولگرایان و مستقلین و خوب یک مقداری به قول معروف تعادل و حفظ کردن سخت بود در این مسائل ما چند نوع شکایت داشتیم یکی شکایتی بود که خیلی از مردم و گروههای سیاسی را از یک نماینده انجام میدادند که آمده این مثلاً فلان سخنرانی کرد مخل مثلاً امنیت ملی بوده و مثلاً شکایتی میشد که برادر نماینده مجلس آمده مثلاً از رانت استفاده کرده یک کارخانه، کارگاهی بالاخره از این مسائل.یا از قوه قضائیه بعضی از پرونده ها را می فرستادند برای ما.
سوال : که درباره نماینده ها بود؟
جمالی : بله ، شکایت شده بود حالا نمونه اش را میگویم خدمت تان ما بایستی که اعلام میکردیم بعد از اینکه جلسه می گذاشتیم با نماینده ها، هفت نفر هم نظارت بودیم دیگر که این در راستای وظایف نمایندگی هم بوده یا خیر این برای قاضی بالاخره مؤثر بود یکی از مسائلی که داشتیم در رابطه با بحث دو نفر از نمایندگان بود که در رابطه با آن خودروسازی و اینها بود که واقعاً حالا در زمانی که بالاخره آن دو نفر وارد این قضیه شده بودند و از دو فرد شیرازی که رفته بودند خریدهای کلان کرده بودند یعنی، پیش خرید کردند شریک شده بودند با شرکت خودروساز آنها بعد از این که مدیرعامل عوض شده بود دیگر بقیه ماشینها را به اینهاتحویل نداده بودند آن به دادگاه گفته بود که این مثلاً قرارداد، قرارداد ترکمانچای هست و این دوتا نماینده آمده بودند به طرفداری از این ها که اینهاکه مظلوم واقع شدند و بعد حتی به دستگیری اینها هم منجر منجر شد یا مثلاً یک مورد اخلاقی که یکی از نمایندگان مثلاً نسبت دادهاند که خوب بعداً هم تبرئه شد.
سوال: کتککاری هم شده تو مجلس دهم؟در صحن یا کمیسیون؟
جمالی : بله ، حالا چون یکی از نمایندگان مرحوم شد ایشان که با بطری آب پرتاب کرد به یکی از وزرا در صحن یا مثلاً درگیری داشتیم نفرات باهم در مورد اینکه مثلاً بایستی که این فردی که من میگویم این را باید بگذارید مدیرکل و نگذاشته بودند و خوباین ها هم بیشترین جایی که میتوانند اجرایی هارا ببیند در صحن است اینجاست که مقام معظم رهبری اشاره میکنند که میگویند که خیلی وارد اجرائیات نشوید فردا اگر آن مجری مشکل داشت کی باید برود به آن نظارت کندآقا مطلب بسیار خوبی فرمودند
و حتی به شوخی هم گفتند مثل اینکه شما ناراحتم شدید از دست من ولی من می گویم و اشاره میکنم.
بنابراین ما درگیری بین نمایندگان را داشتیم اولین درگیری مان درگیری یک نماینده با خبرنگار بود که خبرنگار میگفت کتک خورد آمده است از نماینده و برخی از مثلاً رفتارهای خلاف شان مثلا در سفرهای خارجی داشتیم نه اینکه اخلاقیباشد مثلا سبک بود اگر اینکار را نمیکرد بهتر بود این ها را داشتیم نوعاً بعضی موقعها تذکر میدادیم زودتر از اینکه اتفاقی بیفتد برایشان واقعاً میخواستیم کمک کنیم دیگر ما هم از جنس خودشان بودیم دیگر همینطوری بود ،هیئت نظارت بر نمایندگان هفت عضو دارد یکیاش کهمیشودنایب رئیس اول مجلس است حالا هر دوره هرکس بشود معمولاً رئیس کمیسیون قضایی مجلس، رئیس کمیسیون اصل نود مجلس اینها هم هستند می شوند سه نفر ، چهار نفر دیگر هم از سایر کمیسیونها هستند منتها اینها باید اول بروند تو هیئت رئیسه دوازده نفر که شامل رئیس و نایب رئیس و اینها هستند آنجا رای اعتماد بگیرند بعد به صحن معرفی میشوند که ما هفت نفر اینطوری بودیم.
سوال : کسانی که واقعاً قابل تحسین بودن چند درصد از نمایندههای بودندیعنی کسانی که از لحاظ اخلاق و رفتار خیلی شایسته بودند پسر خوب بودند.
جمالی :حالا ممکن است ما بگوییم عالی ،خوب حالا ما مثلا عالی هایش را بخواهیم بگوییم خوب معمولاً عالی میشودده ،بیست درصدشان واقعا عالی بودهاند کسانی بودند که همیشه اینجوریه ده بیست درصد مجلس را به حرکت وا میدارند .
سوال : یعنی نفوذ پیدا می کنند ؟
جمالی : بهخاطر هوش ذاتی که دارند به خاطر قدرت رهبری که دارند میتوانند افراد را بکشانند جلو اینها یواش یواش کمی که جلو میروند چند ماه از مجلس میگذرد بقیه بهنوعی به اینها حالا بگوییم اعتماد پیدا میکنند یا به هر شکلی که دنبال یک دنبالهروی تو هر مجلسی هست ما تقریباً یک پیشران داریم دیگریک گروه پیشرو داریم ولی کسانی بودن که واقعاً دنبال قانونگذاری بودند اولاً که میدانستند که یعنی اول باید احصا میکردند مشکلات مملکت چیست ، دوم که اولویت بندی بکنند ، سوم اینکه بیایند و این را توجیه کنند برای دیگران ما داشتیم مثلاً در کمیسیون اقتصاد کسانی که دنبال همین بحث بانکداری اسلامی بودند یا اینکه اصلاً دنبال مسائل شخصیه خودشان نبودند واقعاً این خیلی مهم هست که یک فردی پیدا شود که دنبال مسائل ملی باشد برایش منافع ملی مهمتر باشد حتی خودش هم مثلاً بهنوعی فنا هم شود اشکال نداشته باشد داشتیم بیشترین کسانی که تو این موضوع بودند کسانی بودند که از کلانشهرها مثلاً ما میدیدیم چون آنها خیلی درگیر مسائل منطقهای به شکل صرف نبودند و اگر فشاری بود بر روی چند تا تقسیم میشد بنابراین آنها وقت بیشتری هم داشتند حالا ممکن است نتوانیم اسمشان را بگوییم این دفعه کاندیدا هستند برای این که تبلیغی نشود ولی نوعاً داریم دیگر در هر مجلسلی این طوری هست.