پخش زنده
امروز: -
نویسنده کتاب «خانواده ابدی» گفت: ماجرای این کتاب به ترورهای دهه شصت بر میگردد و برگی از تاریخ کشور است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، خانم رامهرمزی نویسنده کتاب «خانواده ابدی» امروز به مناسبت رونمایی از کتابش در حوزه هنری با حضور دربرنامه سلام خبرنگار درباره انتخاب نام کتاب گفت: سعی کردیم عنوانی را انتخاب کنیم که سوال ایجاد کند ماجرای این کتاب به ترورهای دهه شصت بر میگردد در شهریور سال ۶۱ منافقین به منزل آقای اسکندری در تهران حمله میکنند ودر جلوی چشم چهار فرزندایشان که دو تا هشت سال بودند مادر خانواده را به ضرب هشت گلوله از پای در میآورند و دو مهمان خانواده را هم به شهادت میرسانند.
وی افزود: این قضیه شوک عجیبی در خانواده مخصوصا برای بچه ها، چون بسیار ترور وحشتناک و فاجعه آمیزی بوده ایجاد کرد پدر خانواده در محل کار بودند و البته منافقین جوری هماهنگ کرده بودند در ساعتی به خانواده حمله کنند که پدر خانواده هم با اعضای خانواده به شهادت برسد ولی حکمت خدا این نبود بعد از اینکه مادر به شهادت میرسد چند ماهی شرایط خیلی وخیم و پیچیدهای داشتند به علت اینکه شوک بزرگی به آنها وارد شده بود باز تقدیر به سمتی میرود که یک خانم که همسرشهید بودند مادر بچهها میشوند در واقع دو همسر شهید در کنار هم چهار تا فرزند را با هم بزرگ میکنند و از این بحران عبور میدهند و همه اینها درکنار همدیگر از این واژه وحشتناک ترور و تونل مرگی که منافقین ساخته بودند خارج میشوند و این بچهها بزرگ شدند موفق هستند و زندگی خوبی دارند و این خانواده شدند خانواده ابدی.
نویسنده کتاب «خانواده ابدی» در پاسخ سوال مجری که این ایده از کجا به شما رسید گفت: من قبل از این کتابی نوشته بودم درباره شهید زینب کمایی به نام «من میترا نیستم» و «روز درخت کاج» خانواده شهید اسکندری این کتابها را دیده و خونده بودند و، چون ما کتاب در موضوع شهدای ترور خیلی زیاد نداریم این کتاب روزی معنوی من بود خیلی سخته برای شهدا نوشتن ولی خانواده شهید در واقع به من افتخار دادند و پیشنهاد دادند و من دیدم در این خانواده چیزی که مهمه امید، زندگی و روشنایی است ترور سختی اتفاق افتاده ولی پدر خانواده که اساس خانواده بوده ایستاده یک خانم شهیده از راه رسیده و فامیلهای خیلی خوب و همه اینها توانستند از این فاجعه عبور کنند و این کتاب با اینکه خیلی قسمت ترورش خیلی تلخ است ولی در جای جای کتاب امید، روشنایی و زندگی را میبینید و این خانواده به نظر من ابدی شدند.
خانم رامهرمزی درباره ناگفتههای دیگر در این کتاب افزود:این کتاب در عین حال که برگی از تاریخ کشور ماست ما ۱۷ هزار شهید ترور داریم که منافقین به ادعای خودشان را گردن گرفتند و حق داشتیم کشتیم این کتاب علاوه بر اینکه برگی از تاریخ ماست به لایههای درونیتر آدمها هم رفتیم یعنی اومدیم گفتیم ترور چه بلایی سر کودکان میآورد؟ آیا حقوق کودکان در دشمنیها نباید حفظ میشود در این کتاب بچههای خانواده که کوچک بودند روایتشان هست روایت پدر، روایت مادر جدید هست، روایت فامیل و اعضای خانواده هست در این کتاب چیزی که برایم مهمه که چقدر این سازمان نگاه غیر انسانی به ماجراها دارد حتی در جنگها یک سری قوانین داریم میگوییم حقوق کودکان و مادران حفظ شود، اما میبینیم که در سال ۶۱ اینها بی رحمانه به خونه حمله میکنند در یک خانه را وارد میشوند و در آشپزخانه آدمها را میکشند چرا باید چنین اتفاقی بیافتد یعنی این چراییها در این کتاب آمده است.
وی گفت: ما یک نگاه کاملا انسانی به موضوع داریم و میخواهیم در واقع علاوه مردم خودمان منافقین هم این کتاب را بخوانند اگر هم تاثیر عاطفی روی اونها نداشته باشد حداقل تاثیر شناختی داشته باشند که کارشون غلطه این حرکت که در مقابل مردم خودشون بایستند در زمانی که ما بادشمن خارجی داریم میجنگیم به خانه یک خانواده حمله کنند و آنها را بکشند.
قلم زیبایی خانم رامهرمزی حق مطلب در مورد این خانواده رو ادا کرد .
قلمشون مانا
روح همه شهدا مخصوصا شهدای ترور شاد