پخش زنده
امروز: -
عبدالکریم پورمقامی، سردار سبزپوش و فرمانده تخریب سپاه پاسداران دزفول از شهدای این شهرستان و استان خوزستان در دوران ۸ سال دفاع مقدس است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای استان خوزستان، عبدالکریم پورمقامی در سال ۱۳۴۰ در خانوادهای زحمتکش و متدین دیده به جهان گشود و از همان اوایل کودکی آثار زیرکی و هوشیاری در او پیدا بود.
وی در دوران کودکی با همبازیها و کودکان دیگر با صفا و صمیمیت به بازی میپرداخت و هیچگاه باعث رنجش خاطر دوستان خود نمیشد.
شهید پورمقامی در سن ۶ سالگی وارد دبستان شد و با نمرههای بالا، سالهای تحصیل ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت.
این شهید والامقام از آنجا که به ورزش علاقه داشت، ضمن تحصیل به بازی فوتبال و دو میپرداخت و جسم خویش را نیز ورزیده میکرد تا از سلامت جسم، بر سلامت عقل بیفزاید و روان خویش را قوی سازد، بطوریکه در بازی فوتبال رشد یافت و لوح تقدیر و جایزههای کتبی از مسئولان دریافت کرد.
به دلیل علاقه شدیدی که به کارهای صنعتی و مکانیکی داشت، بعد از اتمام دوره راهنمایی با نمرههای عالی به هنرستان وارد شد و رشته اتومکانیک را انتخاب کرد.
همه تظاهرات و راهپیماییهای مختلف شرکت فعال داشت و با همه وجود آرزوی شهادت میکرد آنچه که او را به صحنههای درگیری، جنگ و گریز با مأموران پلید و فریب خورده رژیم پهلوی میکشاند، داشتن ایمان قوی او به امام و اسلام بود. گذشته از اینها، اعلامیههای امام را تکثیر و به کمک تنی چند از دیگر برادران و دوستانش پخش میکرد.
همچنین زدن کلیشه و نوشتن شعار و تبلیغات در بین مردم را نیز بهعهده گرفته بود، البته به خودسازی هم اهمیت بسیار میداد و هیچگاه از وقتهای نماز غافل نبود.
در ماههای غیر از رمضان روزه فراوان میگرفت و همیشه مواطب خود بود تا از کثرت کار و یا بزرگی کار خویش مغرور نشود. گاهی که از سوی برادران تشویق میشد، کاملاً آثار پرهیزگاری و نگهداری خویش در او پیدا بود و نفس امّاره را فراموش نمیکرد.
بعد از پیروزی انقلاب وارد کمیته شد و در آنجا به فعالیت پرداخت و هنگامیکه سپاه پاسداران تشکیل شد، توسط برادرش به سپاه معرفی و عضویت در سازمان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دزفول را عهده دار شد.
پس از آن برای آموزش به پادگان کرخه انتقال یافت وبعدها در پادگان ضمن آموزشپذیری، به دژبانی نیز پرداخت و هرجا نیاز به کمک او بود، بلافاصله انجام وظیفه میکرد.
عبدالکریم پورمقامی درحالیکه بیش از ۱۹ بهار از زندگیاش نگذشته بود، فرماندهی تخریب سپاه پاسداران دزفول شد و او را «اعجوبهی شناخت و خنثی کنندهی مین» لقب دادهبودند. شصت و سه، چهار روز بعد از آغاز جنگ و در ۳ آذرماه سال ۱۳۵۹ پس از خنثیکردن مینهای زیادی از یک میدان مین، به شهادت رسید.