پخش زنده
امروز: -
باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در کنفرانس سالانه مرکز سابان در موسسه بروکینگز به سوالاتی در مورد درباره برنامه هسته ای ایران و توافق هسته ای ژنو پاسخ داد .
به گزارش مونیتورینگ اخبار خارجی واحد مرکزی خبر، متن کامل مصاحبه اوباما با حاییم سابان مدیر مرکز سابان بدین شرح است:
سابان پرسید آقای رئیس جمهور، نظرسنجی ها نشان می دهد که هفتاد و هفت درصد اسرائیلی ها اعتقاد دارند که نخستین توافق هسته ای ایران را از دستیابی به سلاح هسته ای باز نمی دارد و آنها این واقعیت را یک مسئله موجودیتی برای خود می دانند. برای این که نگرانی مردم اسرائیل برطرف شود ، چه حرفی برای گفتن دارید؟
باراک اوباما گفت :اجازه دهید صحبت خود را با مقدمه ای شروع کنم که بارها به زبان آورده ام. نه فقط درجهت منافع ملی اسرائیل یا منافع امنیت ملی منطقه بلکه به نفع امنیت ملی آمریکاست که از دستیابی ایران به سلاح هسته ای جلوگیری شود.
بخاطر داشته باشید که وقتی من برای اولین بار وارد کاخ سفید شدم ، در چه نقطه ای قرار داشتیم. ایران از کمتر از دویست سانتریفوژ به هزاران دستگاه و در برخی موارد دستگاه های پیشرفته تر رسیده بود. برنامه آنها به نقطه ای رسیده بود که در آن ظرفیت آستانه هسته ای شان سرعت پیدا کرده بود به گونه ای که ما را نگران می کرد از این رو من به تیم خود و شرکای بین المللی مان گفتم که باید جدی تر به قضیه نگاه کنیم و برداشت ایران را از هزینه- فایده برنامه شان تغییر دهیم.
مجموعه بی سابقه ای از تحریم ایجاد کردیم که اقتصاد ایران را فلج کرد ، درآمدهای نفتی اش را بیش از نصف کاهش داد و فشار زیادی به واحد پول این کشور وارد کرد.اقتصاد ایران سال گذشته بیش از پنج درصد کاهش رشد داشت.علت این دقیقاً تحریم های بین المللی و ائتلافی است که ما در سطح جهانی ایجاد کردیم و پاسخ مردم ایران این بود که باید مسیر جدیدی در تعامل با جامعه جهانی و رسیدگی به این تحریم ها در پیش بگیرند. و این شد که پرزیدنت روحانی به قدرت رسید. او الزاماً گزینه نخست تندروهای داخل ایران نبود.
البته این بدان معنا نیست که ما باید به او یا هر کس دیگری در ایران اعتماد کنیم.این رژیمی است که وقتی به قدرت رسید ، سوگند یاد کرد با آمریکا ،اسرائیل و با بسیاری از ارزش های خوب ما مخالفت کند. اما همانطور که بارها گفته ام حتی با وجود این که هیچ گزینه ای را از روی میز حذف نمی کنم ، آنچه که باید آزمایش کنیم ، احتمال حل و فصل دیپلماتیک این مسئله است. و این معامله ای است که توانستیم در مراحل نخست به لطف تلاش های جان کری و همکارانش در گروه پنج بعلاوه یک در ژنو منعقد کنیم.
پس ، به دقت به کاری که ما انجام دادیم ، نگاه کنید. برای اولین بار در یک دهه گذشته ، ما پیشروی های برنامه هسته ای ایران را متوقف کردیم. ما نه تنها اطمینان حاصل کرده ایم که در فوردو و نطنز سانتریفوژهای جدید نصب نمی شود بلکه از آنها خواسته ایم غنی سازی بیست درصدی خود را به عقب برانند.
سابان پرسید تا چه حد؟
اوباما گفت تا حد صفر. بنابراین شما اظهارات نخست نتانیاهو را که سال گذشته در سازمان ملل ایراد شد ، به خاطر دارید...
سابان در ادامه پرسید کارتون با خط قرمز؟
اوباما: تصویر یک بمب، او به غنی سازی بیست درصدی اشاره داشت. نگرانی این بود که اگر ایران به مقادیر زیاد از این نوع اورانیوم دست یابد ، ظرفیت کافی برای پیشروی و ساخت یک بمب هسته ای را خواهد داشت.ما این مقدار را به صفر می رسانیم. پیشروی تاسیسات اراک را که یک مسیر اضافه (پلوتونیوم) به سمت ساخت بمب هسته ای باز می کند ، متوقف می کنیم.
اوباما گفت ما هر روز بازرسان را در فردو و نطنز خواهیم داشت.بازرسی های بیشتر در اراک انجام خواهد شد. و در نتیجه ، در این دوره شش ماهه ، ایران نمی تواند برنامه خود را به پیش ببرد یا به ذخایر اورانیوم غنی شده اش (غنای بالا) بیفزاید.
هم اکنون آنچه ما در عوض این اقدامات انجام داده ایم، این تحریم ها به قوت خود باقی می ماند.زیرساخت تحریم ها در بخش نفت ، مالی و بانکی باقی می ماند. کاری که ما کردیم این بود که کمی شیر آب را باز کردیم و همانطور که گفتیم ، حداکثر هفت میلیارد دلار از یکصد میلیارد دلار دارایی آنها که در نتیجه تحریم های ما مسدود شده است ، آزاد می شود.بدین ترتیب زمان و فضای لازم برای ما به وجود می آید تا ببینیم آیا آنها می توانند در یک مسیر ، یک توافق جامع و دائمی که به ما اطمینان می دهد آنها قصد ساخت بمب هسته ای ندارند ، حرکت کنند.
سابان: من درک می کنم. درباره این هفت میلیارد دلار سوال دارم.چگونه می توانیم کسانی را که در ژنو با ما همکاری کردند ، کسانی که از همین الان برای معاملات به تهران روی آورده اند ، از تبدیل این هفت میلیارد دلار به هفتاد میلیارد دلار بازداریم؟ما می توانیم کار خودمان را کنترل کنیم اما آیا می توانیم کار دیگران را نیز کنترل کنیم؟
اوباما در پاسخ به این سوال گفت: دقیقاً به همین علت است که زمان توافق تناسب دارد.یکی از مسائلی که ما را همیشه نگران می کرد این بود که اگر در تلاش برای حل و فصل دیپلماتیک این مسئله حسن نیت نشان ندهیم ، تحریم ها به تدریج فرو می ریزد.
بخاطر داشته باشید دو سال کار فشرده دیپلماتیک موجب شد این تحریم ها شکل بگیرد. اینها فقط تحریم های یکجانبه آمریکا نیست بلکه تحریم هایی هستند که در آن روسیه ، چین و برخی از متحدان مان از جمله کره جنوبی و ژاپن که تحریم ها را پرهزینه می بینند ، مشارکت دارند.اما به همین علت است که این تحریم ها مفید واقع شده اند. آنچه مورد تاکید ماست این است که هیچکدام از تحریم ها کلیدی لغو نمی شوند، ما یک روزنه کوچک باز می کنیم که آنها (ایرانی ها) از طریق آن می توانند به بخشی از درآمدهای خود دسترسی پیدا کنند اما ما می توانیم آن را کنترل کنیم و این لغو برگشت پذیر است. در طول این دوره شش ماهه اگر ایران نشان دهد که پایبند توافقنامه نیست و در مذاکره حسن نیت ندارد ، ما می توانیم تحریم ها را بازگردانیم و حتی آنها را تشدید کنیم.
اما خلاصه کلام این است.در نهایت ، هدف من به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا - حرفی که علنی و غیرعلنی همه جا گفته ام- این است که ایران را از رسیدن به سلاح هسته ای بازدارم. اما همچنین گفته ام که بهترین روش برای بازداشتن ایران از رسیدن به سلاح هسته ای یک راه حل جامع ، قابل تایید دیپلماتیک است بدون اینکه گزینه های دیگر از روی میز حذف شود- البته اگر در رسیدن به این راه حل شکست بخوریم.
مهم است که این موضوع را در شش ماه آینده محک بزنیم و مراقب باشیم که وقتی در حال مذاکره هستیم ، آنها مخفیانه موقعیت خود را ارتقاء ندهند یا در شرایط میدانی داخل ایران تغییر ایجاد نکنند. اگر در پایان شش ماه مشخص شود که ما نمی توانیم به معامله برسیم ، در موقعیت بدتر قرار نخواهیم داشت و در واقع اهرم بیشتری در برابر جامعه جهانی برای ادامه تحریم ها و حتی تشدید آنها در اختیار خواهیم داشت.از طرف دیگر ، اگر بتوانیم به معامله برسیم ، آنچه که از طریق حل و فصل دیپلماتیک این مسئله به دست می آوریم ، واقعاً بیشتر از دستاوردی است که از طریق دیگر گزینه های در دسترس خود به آن می رسیم.
سابان: امیدواریم همینطور باشد.
اوباما: قطعاً
در ادامه این مصاحبه در مرکز سابان، حاییم سابان پرسید "
حالا من سوال دیگری از شما می پرسم. پرزیدنت ریگان با بهترین نیت و بیشترین تلاش وعده داد که پاکستان هسته ای نخواهد شد. اتفاق نیفتاد؟. پرزیدنت کلینتون نیز قول داد که کره شمالی هسته ای نشود. چرا این توافق هسته ای باید با دیگر معاملات هسته ای فرق داشته باشد؟
اوباما: نه، ما هنوز نمی دانیم. فکر می کنم مهم است که همه بدانند که این مسئله سخت است.زیرا فناوری چرخه هسته ای را می توانید از اینترنت بگیرید .دانش ساخت بمب هسته ای تقریباً در اینترنت وجود دارد. و ایران یک کشور بزرگ و نسبتاً ثروتمند است و از این رو باید این احتمال را که آنها برای رسیدن به سلاح هسته ای تلاش می کنند ، جدی بگیریم. کل موضوع این است.
اگر به تاریخ نظری اندازید ، می بینید که وقتی ما با کره شمالی به توافق رسیدیم ، این کشور تقریباً یک سلاح هسته ای داشت. در خصوص پاکستان نیز اصلاً از بازرسی ، تحریم بین المللی و قطعنامه های سازمان ملل خبری نبود. ما توانستیم یک ائتلاف بین المللی و ساز و کار بی سابقه و بی نظیر راستی آزمایی در مورد برنامه هسته ای ایران ایجاد کنیم.این کار آسان نیست و به همین علت باید آن را جدی بگیریم.
وقتی مردم سوال می کنند چرا باید با آنها مذاکره کنیم و نمی توانیم به آنها اعتماد کنیم ، در پاسخ به آنها تلاش نمی کنم انتخاب بین این معامله و گزینه ایده آل را تشریح کنم بلکه می گویم که انتخاب بین این معامله و دیگر گزینه هاست.
اگر من گزینه ای داشته باشم ، اگر ما می توانستیم گزینه ای ایجاد کنیم که درآن ایران تک تک پیچ و مهره های برنامه هسته ای اش را برچیند و احتمال داشتن برنامه هسته ای را برای همیشه فراموش کند و بدین طریق از توانمندی های نظامی اش نیز خلاص شود ، این گزینه را در پیش می گرفتیم.اما...
سابان: سوال بعدی..
اوباما :اجازه دهید! من می خواهم مطمئن شوم که همه متوجه موضوع شده اند - این که آن گزینه خاص وجود ندارد.از این رو ما ناچاریم با توجه به گزینه های موجود تصمیم گیری کنیم و بهترین راه را برای اطمینان یافتن از این که ایران به سلاح هسته ای نمی رسد ، انتخاب کنیم.
و بهترین راه برای اطمینان یافتن از این مسئله ، آزمودن مسیر دیپلماتیک است و این مسیر بر اساس اعتماد نیست بلکه بر اساس راستی آزمایی های ماست.در ضمن این واقعیت که ایران در خاورمیانه و جهان رفتارهایی مضر برای آمریکا و اسرائیل دارد ، فراموش نمی شود.
و ما به تلاش خود برای به چالش کشیدن اقدامات آنها ( حمایت از تروریسم و اقدام علیه دوستان و متحدان مان ) ادامه می دهیم. ما تسلیم تهدیداتی که علیه دوستان و متحدانمان در منطقه وجود دارد ، نمی شویم و این نکته را کاملاً روشن کرده ایم.تعهد ما به امنیت اسرائیل خیلی مقدس است و آنها این را می دانند.آنها هیچ شکی در این باره ندارند.
اما اگر ما بتوانیم به همان روشی که رونالد ریگان با جماهیر شوروی مذاکره می کرد و در ضمن آنها را به چالش می کشید ، درباره برنامه هسته ای (ایران) مذاکره کنیم، یک تهدید حساس و موجودیتی در زرادخانه آنها بین می رود. و به ما امکان می دهد در نهایت بر آنها پیروز شویم- بخشی از برنامه هایشان را در منطقه ناکام بگذاریم بدون این که نگران تشدید تنش ها یا روشن شدن جرقه مسابقه تسلیحات هسته ای در پرتنش ترین منطقه دنیا باشیم.
سابان گفت متأسفانه حق باشماست. همینطور می شود. تام فریدمن در یکی از مقالاتش به مطلب جالبی اشاره کرده است.اوگفت:« هرگز بدون اهرم و حضور چند دیوانه در طرف خود با ایران مذاکره نکنید. ما باید از دیوانه ها پیشی بگیریم.» نظر شما چیست؟
اوباما افزود تام (فریدمن) یک ناظر باهوش است و من خبر دارم که دوستم - نتانیاهو - سخنران بعدی است و اگر تام می خواهد نتانیاهو را به این روش که شما گفتید ، توصیف کند ، این ...
سابان: من این را نگفتم.
اوباما: این حق اوست و دیدگاه من نیست. نخست وزیر نتانیاهو و من در پنج سال گذشته دائماً درباره این مسائل با هم مشورت و رایزنی کرده ایم. و فکر می کنم این نکته ارزش تکرار را دارد که: همکاری های نظامی ایالات متحده با اسرائیل هیچوقت مثل الان نبوده است ، همکاری های اطلاعاتی ما با اسرائیل هیچوقت به این حد نبوده است ، حمایت ما از امنیت اسرائیل هیچوقت به این قوت نبوده است.همکاری در زمینه سامانه گنبد آهنین ، مدیریت اوضاع سال قبل در غزه ، هماهنگی هایمان در خصوص مسائل دشوار پیش روی اسرائیل هیچوقت بدین حد نبوده است.این فقط نظر من نیست و فکر می کنم قابل تایید باشد.
دوره هایی وجود دارد که من به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده باید دیدگاههای تاکتیکی متفاوت با دیدگاه نخست وزیر اسرائیل داشته باشم و این قابل درک است زیرا اسرائیل نمی تواند امنیت خود را بی خیال شود.با توجه به سوابق تاریخی که مردم اسرائیل نیز آن را خوب درک می کنند ، آنها ارزیابی های خودشان را از نیازهای امنیتی شان دارند. و ما به این ارزیابی ها احترام می گذاریم و در گفتگو با نخست وزیر نتانیاهو نیز بارها به این مورد اشاره کرده ام.
اما در نهایت ، از نقطه نظر تاکتیکی دیدگاه من این است که ما باید این پیشنهاد را آزمایش کنیم چرا که باعث می شود در سطح بین المللی قویتر شویم و شاید به معامله ای برسیم که به ما در خصوص نرسیدن ایران به سلاح هسته ای اطمینان می دهد. اینطور نیست که ظرفیت زیادی برای پنهان کاری وجود داشته باشد.ما قادر به ارزیابی خواهیم بود زیرا گروه پنج بعلاوه یک و جامعه جهانی به دقت جزئیات و ابعاد یک معامله احتمالی نهایی را بررسی می کنند و ما با همه دوستان خود از جمله اسرائیل در خصوص این هدف نهایی مشورت خواهیم کرد.و اگر نتوانیم به این نقطه برسیم ، آنگاه ، معامله نکردن بهتر از یک معامله بد خواهد بود. اما فقط تصور این که یک معامله بد خواهیم داشت و در نتیجه حتی برای معامله تلاش نکنیم ، یک اشتباه هولناک است.
در ادامه این گفتگو سابان گفت: من شخصاً خوشحالم که اسرائیل و آمریکا برغم خطوط قرمز در نقاط مختلف در هدف نهایی اشتراک نظر دارند..
اوباما: کاملاً همینطور است.
سابان: و ایران به بمب هسته ای نخواهد رسید؟
اوباما:کاملاً همینطور است.
سوالات حاضرین در جلسه پرسش و پاسخ اوباما در مرکز سابان:
سوال اول: آقای رئیس جمهور، من سابقاً ژنرال نیروی هوایی ارتش اسرائیل بودم و حالا یک موسسه پژوهشی در تل آویو را اداره می کنم.می خواهم درباره توافق نهایی با ایران صحبت کنم- توافق اولیه را کنار می گذارم - آنچه که واقعاً اهمیت دارد ، توافق نهایی است.دو سوال: در نظر شما پارامترهایی که خط قرمز به حساب می آیند و اطمینان می دهند که ایران از بمب دور می شود ، کدامند؟ و اگر توافق حاصل نشود ، طرح B (جایگزین ) شما چه خواهد بود؟
اوباما: در رابطه با مرحله نهایی من می خواهم خاطر نشان کنم که هیچ چیز در این توافقنامه یا سند وجود ندارد که حق غنی سازی به ایران بدهد.ما تاکید کرده ایم که به علت رفتار های گذشته و وجود قطعنامه های سازمان ملل و عمل نکردن ایران به تعهدات بین المللی اش در گذشته ، ما چنین حقی را به رسمیت نمی شناسیم.و اگر مذاکرات به شکست منجر شود ، مشروعیت های بین المللی که الان حاصل شده است ، دیگر وجود نخواهد داشت.بنابراین ، این معامله منقضی می شود و ما به نقطه قبل از توافق ژنو بازمی گردیم و ایران همچنان تحت تحریم های گذشته خواهد بود و شاید تحریم های جدید نیز وضع کنیم.
اما ما گفته ایم که می توانیم یک توافق جامع را که دربردارنده محدودیت های شدید و ساز و کار راستی آزمایی و بازرسی های سرزده باشد ، مجسم کنیم اما این توافق اجازه می دهد ایران یک برنامه صلح آمیز هسته ای داشته باشد.
ما می دانیم که آنها به یک مرکز مستحکم زیرزمینی مثل فردو برای برنامه صلح آمیز هسته ای نیازی ندارند.آنها قطعاً به یک رآکتور آب سنگین در اراک برای برنامه صلح آمیز هسته ای نیاز ندارند.آنها به سانتریفوژهای پیشرفته ای که الان دارند ، برای یک برنامه محدود صلح آمیز هسته ای نیاز ندارند.
ازاین رو در نهایت سوال این است که آیا آنها حاضرند بخشی از پیشرفت هایشان را که در یک برنامه محدود و صلح آمیز هسته ای قابل توجیه نیست و فقط نشانه تمایل آنها برای رفتن به سمت مرحله آستانه هسته ای است ، کنار بگذارند. و اگر ما بتوانیم این پیشرفت ها را به طور قابل ملاحظه به عقب برانیم ، صاحب پیروزی نهایی شده ایم.هم اکنون شما بحث هایی مثلاً از زبان نخست وزیر (نتانیاهو) می شنوید که می گویند ما مخالف هر گونه غنی سازی در خاک ایران هستیم. دوره ، توقف کامل،پایان مذاکره. و این من را مجبور می کند صحبت قبلی ام را تکرار کنم. می توانیم یک دنیای ایده آل تصور کنیم که در آن ایران می گوید همه عناصر برنامه هسته ای خود را برمی چیند.من می توانم دنیایی را تصور کنم که در آن کنگره همه لوایحی را که من ارائه می کنم ، تصویب می کند.(خنده حضار) منظورم این است که من می توانم خیلی چیزهای ایده آل را در خیال خود تصور کنم.اما دقیقاً به این علت که ما به ماهیت رژیم ایران اعتماد نداریم ، فکر می کنم که ناچاریم واقع بین تر باشیم و از خودمان سوال کنیم که چه چیز ما را در یک موقعیت قوی قرار می دهد تا اطمینان حاصل کنیم که ایران سلاح هسته ای نخواهد داشت و ما در امان خواهیم بود؟ برای رسیدن به این هدف چه باید بکنیم و این گزینه در مقایسه با دیگر گزینه ها چه مزیتی خواهد داشت؟
باور جدی من این است که ما می توانیم یک توافق نهایی را تصور کنیم که به ما اطمینان می دهد حتی اگر آنها توانمندی ناچیز غنی سازی داشته باشند ، اینقدر محدود خواهد بود و بازرسی های به حدی سرزده خواهند بود که به ظرفیت آستانه هسته ای نخواهند رسید.
در فرض، آنها شاید هنوز کمی ( از این توانمندی ) داشته باشند. اما آنها واقعاً همیشه از این توانمندی خواهند داشت زیرا همانطور که گفتم ، فناوری مذکور در دسترس است ، در دسترس همه دانشجویان زرنگ فیزیک در هر دانشگاهی در دنیاست.و آنها تقریباً وارد چرخه شده اند و به نقطه ای از این دانش رسیده اند که ما قادر به از بین بردن آن نیستیم.اما می توانیم انگیزه های آنها را برای این کار از بین ببریم.و در ارتباط با آنچه که در صورت شکست مذاکرات ، اتفاق می افتد ، وارد جزئیات نمی شوم. اگر ما نتوانیم به یک نتیجه جامع و نهایی قابل قبول برای خودمان ، جامعه جهانی و گروه پنج بعلاوه یک برسیم ، آنگاه فشارهایی که الان بر آنها وارد کرده ایم و گزینه هایی که من گفته ام از آنها استفاده می کنم ، از جمله گزینه نظامی، مد نظر قرار می دهیم و برای آن آماده می شویم.این حرف همیشگی ما بوده است و تغییر نمی کند.
اما نکته آخر من این است. وقتی می شنوم افرادی که از معامله ژنو انتقاد می کنند ، می گویند :همه چیز یا هیچ ، به آنها یادآوری می کنم که اگر هیچ کار نکنیم ، اگر حتی در این شش ماه بعدی برای این کار تلاش نکنیم ، ظرفیت آستانه هسته ای که نگرانش بوده ایم ، در این شش ماه تسریع می شود ،رآکتور اراک بیش از پیش پیشروی می کند. سانتریفوژهای پیشرفته نصب می شود و آنها شش ماه دیگر به مرحله آستانه هسته ای نزدیکتر می شوند. به همین علت است که معتقدم باید این پیشنهاد را امتحان کنیم.
سوال دوم: من یک روزنامه نگار اسرائیلی از روزنامه هایوم دیلی هستم. آقای رئیس جمهور ، من مذاکرات هسته ای با ایران را در ژنو (2009) و استانبول( 2010) پوشش دادم. و الان نیز از ژنو برگشته ام.آنجا در ژنو ، همه نه تنها ایران بلکه گروه پنج بعلاوه یک برای رسیدن به توافق اشتیاق داشتند.بعد از این که از ژنو برگشتیم ، فهمیدیم که آمریکا با ایران گفتگوهای محرمانه داشته است. نظر شما چیست؟
اوباما: واقعیت این است که مذاکرات گسترده محرمانه انجام نشده است. اساساً آنچه که اتفاق افتاد و ما نیز بسیار شفاف در این زمینه عمل کردیم این است که از همان ابتدا که من وارد کاخ سفید شدم ، گفتم که با ایران تعامل می کنیم و به آنها اعلام می کنیم که آمادگی گشودن کانال دیپلماتیک را داریم. بعد از این که روحانی انتخاب شد ، تحرکاتی شکل گرفت که در مجمع عمومی سازمان ملل اوج گرفت.به یاد دارید که روحانی وارد تعاملاتی شد که به آن لقب « تهاجم جذاب » دادند.آن زمان ، به نظرمان رسید که جدیت آنها را در این خصوص محک بزنیم.آنها در جلسات اول به نتیجه قابل توجه دست نیافتند اما این موضوع را بررسی کردند که فضا برای انجام کار چقدر است. و بعد به محض این که بحث ها فنی تر شد ، با مذاکرات گروه پنج بعلاوه یک ادغام شد.
من این را می گویم: واقعیت انتخاب شدن روحانی - گفته می شود که تفاوتی بین او و احمدی نژاد وجود ندارد به غیر از این که روحانی جذاب تر است. من فکر می کنم این باور باعث می شود تغییر سیاست هایی که در این انتخابات به وجود آمد ، کم اهمیت جلوه کند.قطعاً روحانی بخشی از نظام ایران است و من فکر می کنم که باید اینطور تصور کنیم که ایدئولوژی او نیز در مخالفت و دشمنی با آمریکا و اسرائیل است. اما روحانی در ضمن به نمایندگی از مردم ایران برای تغییر مسیر ابراز تمایل کرده است.و ما نباید این را دست کم بگیریم یا کاملاً این تمایل مردم ایران را برای تعامل با دنیا رد کنیم.
تغییراتی زیادی باید طی یک دهه آینده در خاورمیانه صورت بگیرد.و هر جایی که تمایل مردم را برای دور شدن از درگیری ، هرج و مرج و حرکت به سمت حل و فصل دیپلماتیک مناقشات می بینیم ، باید آمادگی تعامل با آنها را داشته باشیم. البته قابل درک است که در نهایت عمل و نه حرف اهمیت دارد.
ما باید هوشیار باشیم و آرایش امنیتی خود را حفظ کنیم ، با خطراتی که رژیم ایران در بر دارد ، ساده لوحانه برخورد نکنیم ، هر جا که آنها در تروریسم یا اقدام علیه ما و متحدانمان شرکت دارند ، برخورد کنیم. اما نباید همیشه اینطور تصور کنیم که ایران نمی تواند در طول زمان مثل هر کشور دیگری تغییر کند. اگر از من سوال کنید که شانس رسیدن به یک توافق نهایی چقدر است ، من نمی گویم که بیش از پنجاه - پنجاه است .اما باید تلاش کنیم.
سوال : من گزارشگر کانال دو تلویزیون اسرائیل هستم. من به ارزیابی شما از معامله ایران گوش کردم و متوجه شدم که ارزیابی شما کمی با ارزیابی نخست وزیر نتانیاهو فرق دارد.
اوباما: من فکر می کنم که این احتمالاً یک شرط بندی خوب است ، بیش از پنجاه -پنجاه است.
سوال: اسرائیلی ها به خاطر کم نمایی و کم انگاری شان شهرت دارند(خنده ) و من یک مکالمه فرضی بین شما دو نفر مجسم می کنم. و او به شما می گوید ، من این معامله را یک اشتباه تاریخی و بدترین معامله ممکن می دانم. و شما به او می گویید که اشتباه می کند. شما به نتانیاهو چه گفتید؟ همچنین شاید او از شما بپرسد تحت چه شرایطی بمب افکن های بی پنجاه و دو خود را برای حمله به ایران می فرستید؟ شما در پاسخ چه خواهید گفت؟ آیا شرایطی وجود خواهد داشت که بر اساس آن دستور حمله به ایران را صادر کنید؟جواب نخست وزیر نتانیاهو را چه می دهید؟
اوباما: اجازه دهید چند نکته را ذکر کنم. نکته اول این که مکالمه بین من و نخست وزیر به من و نخست وزیر ربط دارد نه به این جمع. و می گویم که من و نتانیاهو مکالمات صمیمانه داشته ایم و برخی اوقات نیز اختلافات تاکتیکی بین ما وجود داشته است اما همیشه تلاش کرده ایم به یک هدف برسیم. در این مورد نیز ، هدف ما اطمینان پیدا کردن از این است که ایران به سلاح هسته ای دست پیدا نمی کند.
من به عنوان رئیس جمهور آمریکا درباره شرایطی که در آن به خلبانان دستور حمله می دهم ، تبلیغ نمی کنم زیرا این عمل یک عمل بد است. همچنین وقتی رئیس جمهور آمریکا می گوید هیچ گزینه ای را از روی میز بر نمی دارد ، منظورش واقعاً همین است و باید باور کنیم.فکر می کنم که سوابقم در پنج سال گذشته نشان می دهد که حرف هایم باید جدی گرفته شوند.
جالب است در منطقه یک تفسیر جالب درباره اتفاقات مربوط به سوریه وجود داشت.من گفتم که اینکه سوریه تسلیحات شیمیایی داشته باشد که می تواند از آن علیه مردم خود استفاده کند ، مسئله ساز است. و وقتی ما مدرک محکم در این خصوص به دست آوردیم ، تمایل خود را برای اقدام احتمالی نظامی نشان دادم. این واقعیت که ما در نهایت اقدام نظامی نکردیم ، اینطور تفسیر شد که رئیس جمهور مایل نیست از گزینه نظامی استفاده کند. اما قذاقی و بن لادن قطعاً چنین نظری ندارند.
نکته این است که من همیشه اولویت را به حل و فصل دیپلماتیک مسائل می دهم. و حالا مشخص شده است که سوریه واقعاً در حال انهدام تسلیحات شیمیایی است که تا چند ماه قبل وجود آنها را نیز انکار می کرد.حالا یک فهرست کامل از تسلیحات خود ارائه کرده است. و اگرچه این مسئله باعث نمی شود اوضاع غمبار داخل سوریه حل شود ، اما انهدام این تسلیحات امنیت بیشتر برای ما در پی خواهد داشت و مردم سوریه و منطقه را نیز ایمن تر خواهد کرد.
از این رو فکر می کنم اگر شما بخواهید اختلافات بین من و نتانیاهو را درباره مسئله ژنو خلاصه کنید ، به این نکته می رسید که اگر ما فقط فشار را افزایش دهیم - تحریم های جدید ، تحریم بیشتر ، تهدید نظامی و غیره- ایران در نهایت تسلیم می شود.منظورم دو نکته است: اول این که دلیل جواب دادن تحریم ها - زیرا ما آنها را به شکل دردآور تنظیم کردیم- این است که دیگر کشورها مطمئن هستند که ما تحریم را فقط بخاطر تحریم وضع نکرده ایم بلکه واقعاً به این علت وضع کردیم که ایران را به میز مذاکره بیاوریم و مسئله را حل و فصل کنیم. و اگر برداشت بین المللی این بود که ما در حل و فصل دیپلماتیک این مسئله حسن نیت نداریم ، واقعاً ساختار تحریم ها فرو می ریخت.
نکته دوم این است که شما باید این رویکرد کنونی ما را با گزینه های جایگزین مقایسه کنید. این ایده که ایران با تحریم های بیشتر و تهدیدات نظامی عصبی تر می شود و در نهایت تسلیم می شود ، برداشت درستی از مردم ایران یا رژیم ایران نیست. من فقط درباره تندروهای ایران صحبت نمی کنم. فکر می کنم حتی میانه روها یا اصلاح طلبان داخل ایران نیز به راحتی تسلیم نمی شوند و خواسته های اسرائیل و آمریکا را نمی پذیرند.
آنها مسیری می خواهند که در آن احساس کنند به یک راه حل ارزشمند و همراه با منزلت رسیده اند. این لازمه سیاسی برای آنهاست و فکر می کنم در همه طیف های سیاسی آنها این احساس وجود دارد. از این رو وظیفه ماست که راهی پیشنهاد کنیم که نه تنها در جهت اهداف خودمان باشد بلکه به آنها نیز فرصت دهد به طریق محترمانه به جامعه جهانی ملحق شوند و رویکرد خود را تغییر دهند. اینکه یک فرصت به آنها بدهیم ، خیلی خیلی اهمیت دارد.