پخش زنده
امروز: -
در مواجهه با بحرانهای متعدد چند ماه گذشته، نوعی عقلانیت راهبردی و تاکتیکی در اقدامات و عملیات ایران وجود داشته است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، برنامه جهان امروز به بررسی ابعاد بین المللی حمله تروریستی در گلزار شهدای کرمان پرداخت و کارشناسان به پرسش ها پاسخ دادند.
سؤال: از ابعاد بین المللی این حمله تروریستی بفرمایید و اینکه به هر حال کشورهای مختلفی این بار همه یک صدا، حمله تروریستی در کرمان را محکوم کرده اند.
کنعانی، سخنگوی محترم وزارت امور خارجه: ما شاهد موج جهانی محکومیت علیه این اقدام ضد بشری تروریستی در گلزار شهدای کرمان در روز گذشته هستیم و علاوه بر کشورها خود دبیرکل سازمان ملل متحد، سازمان همکاری شانگهای، سازمان همکاری اسلامی، اتحادیه اروپا، شورای همکاری خلیج فارس و دیگر سازمان و تشکلهای بین المللی، علاوه بر کشورها، بیانیههای تسلیت و ابراز همدردی و نیز محکومیت این اقدام فجیع تروریستی را با دولت و ملت ایران صادر کرده اند و با خانوادهای شهدای عزیز این حادثه تلخ ابراز همدردی کردند و میتوانم بگویم ما یک موج بی سابقه را در ارتباط با محکومیت این حادثه را شاهد هستیم. کشورهای بسیار زیادی از همه اقصی نقاط جهان، از قارههای مختلف، در این زمینه ابراز موضع کرده اند، ابراز تأسف کرده اند، پیامهای همدردی فرستاده اند، در این زمینه تماسهای تلفنی با جناب آقای دکتر رییسی، رییس محترم جمهوری، با دکتر امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه، با رییس محترم مجلس شورای اسلامی، پیامهای متعدد و تماسهای تلفنی متعددی را شاهد بوده ایم، علاوه بر ارسال پیامهایی که به این مقامات عالیه صورت گرفت، ما در برخی کشورها شاهد صدور بیش از چند پیام بودیم از رییس کشور تا رییس پارلمان، وزیر امور خارجه، بعضی از وزراء به طور جداگانه، همه اینها نشان دهنده این است که این اقدام فجیع تروریستی، محل توجه کشورهای مختلف دنیا قرار گرفته است و مظلومیت ملتهای جهان و کشورها و دولتهای جهان رسیده است. من لازم است اشاره کنم به احترام شهدای مظلوم این حادثه خونبار، امروز پرچمهای جمهوری اسلامی ایران در کلیه نمایندگیهای سیاسی ما، سفارتخانه ها، سرکنسولگریها و نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران نزد سازمانهای بین المللی به حالت نیمه افراشته درآمد و همچنین امروز نمایندگیها ما در اقصی نقاط جهان اقدام به گشایش دفتر یادبود به احترام شهدای عزیز این حادثه کردند. ما شاهد آغاز مراجعات مقامات کشورها، دیپلماتها و شخصیتهای مختلف سیاسی، حزبی، پارلمانی و افراد و شخصیتهای مستقل، به سفارتخانهها و نمایندگیهای کشورمان هستیم که ضمن ابراز تسلیت و اعلام محکومیت و همچنین اعلام همدردی با دولت و ملت جمهوری اسلامی ایران، به این مناسبت دفاتر یادبود را هم یادداشت میکنند و امضاء میکنند.
همزمانی حملات تروریستی داعش، امریکا و اسرائیل در سه روز گذشته
سؤال: سرعت تحولات خیلی افزایش پیدا کرده است، هر کدام از اینها میتوانست به نوعی توسعه این بحرانی باشد که با حمله گسترده رژیم صهیونیستی به غزه همراه بوده است، ما قبل از این حدود یک هفته گذشته شاهد بودیم که نیروهای امریکایی مستقیم در باب المندب وارد شدند، با نیروهای یمنی درگیر شدند، حمایت مستقیم امریکا از رژیم صهیونیستی بود. شاید بد نباشد این رخدادی که دیروز در کشور ما بود و میشود آن را مرگبارترین حمله تروریستی تاریخ ایران دانست را در یک نمای دور بررسی کنیم از شرایط منطقه و اینکه میخواهم بپرسم آیا حمله دیروز مسئلهای جدا از تحولات منطقه است یا صرفاً همزمان با آن جنگ علیه غزه است یا نه، این هم جزیی از یک صحنه کلان تر؟
ابراهیم متقی، کارشناس ارشد محترم مسائل بین الملل: نکته اول این است که فضای موجود در محیط منطقه ای، تمامی نشانههای سیاست و امنیت آشوب زده را منعکس میکند. منطقهای که درگیر بحران است، درگیر جنگهای هویتی است و طبعاً قدرتهای بزرگ و بازیگران منطقه ای، این جنگ و این ستیزش را تصاعد داده اند. در طی سه ماه گذشته، فضای امنیت منطقهای براساس آن الگوهای ناپایدار کنش امنیتی تصاعد پیدا کرد. بازیگران از انگیزه بیشتری برای کاربرد خشونت برخوردار شدند. ما شاهد کنش بازیگران سطح هویتی و اجتماعی بودیم مثل حماس، بازیگران منطقه ای، اسرائیل و قدرتهای بزرگ مثل ایالات متحده. سه سطح درگیری را ما تمام آن را در جنوب غرب آسیا، شرق مدیترانه و خاورمیانه عربی شاهد آن هستیم. زمانی که بحران در یک حوزه جغرافیایی شکل بگیرد، طبیعی است که این بحران تصاعد پیدا میکند، امروز ما نه تنها شاهد منطقه آشوب زده هستیم، بلکه زمینه برای تصاعد بحران به وجود میآید. تصاعد بحران را اسرائیلیها شکل میدهند و تمایل به ناپایداری فضای موجود منطقهای دارند. طبیعی است که داعش در این فضا نقش آفرین خواهد بود و ایالات متحده شکل دیگری را از کنش امنیتی را در دستور کار قرار میدهد، اما یک پرسش وجود دارد و آن این است که آیا شکل گیری داعش توسط چه بازیگرانی انجام گرفت، چه بازیگرانی به آنها تجهیزات و تسلیحات داده اند و چه بازیگرانی برای آنها نقش امنیتی را در محیط منطقهای خاورمیانه تعریف کرده اند. آنچه که واقعیت موجود منطقه است، یک نوع عملیات ترکیبی مشترک است. عملیات ترکیبی مشترک زمانی به وجود میآید که هر سطح از بازیگران کنش خاص خودشان را به انجام میرسانند، اما یک حلقه ارتباطی شکل میگیرد و این حلقه ارتباطی میتواند معنای همبستگی تعارضی را نشان بدهد که امریکا، اسرائیل و داعش بعنوان سه بازیگر متفاوت با اهداف مختلف، اما با راهبرد نسبتاً مشترک ایفای نقش میکنند. فضای موجود امنیت منطقهای در شرایط موجود به هیچ وجه قابل کنترل نیست. اگر از روز اول درگیریها بررسی کنیم، میبینیم زمینه برای تصاعد بحران به وجود میآید و این همزمانی اقدامات امریکا، اسرائیل و داعش نشانههای خوبی را برای آینده منطقهای و سیاست بین الملل نشان نمیدهد.
سؤال: شبیه شرایط منطقه در زمان حدوداً ده دوازده سال پیش نیست، آن موقع هم یک تعبیری بود از محور عبری تکفیری صحبت میشد که اینها با همکاری و هماهنگی هم و با یک هدف مشترک دارند عمل میکنند.
متقی: الگوی کنش داعشیها را ما در چارچوب سیاست منطقه امریکا به ویژه در دوره اول ریاست جمهوری باراک اوباما، در آن دوران تاریخی که خانم کلینتون، وزیر امور خارجه بود را شاهد بودیم. امریکاییها به این موضوع واقف هستند که داعشیها را امریکا سازماندهی کرد، متحدین آنها در منطقه از آنها حمایت کردند و در نهایت فضای عملیاتی را علیه ایران، حزب الله و دولت سوریه آنها شکل دادند. امروز ایران، حزب الله و سوریه وجود دارد، وحدت تاکتیتی از سوی بازیگران مختلف هم انجام میشود، مهم این نیست که چه بازیگری چه اقدامی را انجام داده است، عنصر موجود کنش خوشهای در فضای تاکتیکی معنا پیدا میکند و قدرتهای بزرگ یا بازیگران منطقهای میتوانند و از قابلیت لازم برخوردار هستند برای اینکه بازیگران نیابتی شان را کنترل کنند و یا کنش عملیاتی آنها را تحت نظر داشته باشند.
سؤال: این تعبیری که گفتید از مقامات امریکایی خودشان گفته اند نقش داشته اند در ایجاد داعش و این بازیگران نیابتی، چقدر ما میتوانیم برای داعش یک نقش مستقل قائل باشیم و چقدر میتوانیم آن را عامل و وسیلهای برای پیشبرد و اهداف دیگران بدانیم.
متقی: ظهور داعش و کنش عملیاتی اش مربوط به دورانی بود که امریکایی ها، اروپایی ها، عربستان سعودی و ترکیه، تلاش داشتند برای اینکه جابجایی در قدرت سوریه را فراهم کنند. نظام سیاسی سوریه از این جهت برای آنها اهمیت داشت که عرصه کنش اتصالی و ارتباطی ایران و حزب الله محسوب میشد.
سؤال: یعنی آن چیزی که امروز بعنوان محور مقاومت در منطقه وجود دارد، حلقه اتصال اش سوریه بود؟
متقی: بله کاملاً درست است، یعنی اگر سوریه دچار تغییر در ساختار قدرت میشد، طبیعی است که حزب الله نه تنها از سوی اسرائیل مورد تهاجم و تهدید قرار میگرفت، بلکه خود دولت جدید سوریه هم با الگوهای کنش حزب الله در تعارض بود. در این شرایط بحثی که وجود دارد، یک مجموعه ائتلافی وجود داشت و این مجموعه ائتلافی توانست همکاریهای خودش را در سطح بین المللی گسترش دهد، اهداف مشترکی ما با روسیه داشتیم، زمانی که روسیه وارد جنگ علیه داعش شد، صحنه عملیات تغییر پیدا کرد، بنابراین داعش بازیگری بود که هم علیه دولت سوریه و هم علیه سیاستهای روسیه و هم علیه موجودیت تئوریک و راهبردی ایران تعارض میکرد.
سؤال: یعنی عملاً هر چیزی که امریکاییها و صهیونیستها را میخواستند را داعش پیگیری میکرد؟
متقی: طبیعی است یک بحثی وجود دارد، ما این را میگوییم موازنه درون ساختاری، و داعش یکی از بازیگرانی بود که میخواست موازنه را ایجاد کند، همانگونه که ایران بازیگران متحد و نیابتی را در محیط منطقه دارد و با آنها کار میکند و یک نوع ائتلاف دوسطحی را ایجاد کرده است، داعش هم یک پدیدهای بود که این پدیده هم با سرویسهای امنیتی ترکیه، عربستان، امریکا و اروپا کار میکرد، مورد حمایت اقتصادی، تسلیحاتی و تاکتیکی قرار میگرفت، اما از زمانی که ترامپ رییس جمهور امریکا شد، الگوی رفتاری تغییر پیدا کرد، دورانی هم که به نوعی وزیر خارجه امریکا تغییر پیدا کرد و جان کری جایگزین کلینتون شد، اولویت جان کری به نوعی مذاکرات هستهای با ایران بود و دیپلماسی هستهای آن منجر به تعلیق و محدودسازی حمایت همه جانبه از داعش محسوب میشد.
سؤال: آقای قزوینی، تحلیل شما از عملیات انتحاری دیروز چه است که امروز با یک تأخیر یک روزه داعش مسئولیت آن را برعهده گرفت، شما چه فکری میکنید؟
جناب آقای یاسر قزوینی، کارشناس تکفیر و تروریسم: زیاد اتفاق افتاده که داعش عملیاتها را بعد از مثلاً یک روز یا چند روز برعهده بگیرد و این چیز تازهای نیست. در واقع داعش یک سلسله عملیات جدیدی را کلید زده است تحت عنوان اقتلوهم حیف ثقفتموهم، با بیانیهای که امروز توسط سخنگوی داعش، ابوحذیفه انصاری منتشر شد، اینها یک گفتمان جدیدی را آغاز کردند و آغاز یک سلسله عملیات جدیدی را کلید زدند تحت عنوان، غزوه وقتلوهم حیث ثقفتموهم، و یک روز یا دو روز بعد از سال جدید میلادی، هیچ خبری را داعش کار نکرده بود با توجه به اینکه رسانههای داعش بسیار رسانههای منظمی هستند، دو روز هیچ خبری را مخابره نکرده بودند.
سؤال: آقای قزوینی این راهبرد جدید چه زمانی اعلام شد؟
قزوینی: همین امروز آقای ابوحذیفه انصاری در یک بیانیه ۳۰ دقیقه ای، یک بیانیه ایدئولوژیک این سلسله عملیات را کلید زد و بعد از اینکه این بیانیه صوتی صادر شد، به طور همزمان مجله النباء است، که هفته نامه داعش است و خبر پذیرش عملیات یا جنایت کرمان را هم داعش پذیرفت و بعد از آن بود که تا همین الان که با شما صحبت میکنم، تقریباً هفت هشت عملیات دیگر را آنها تحت عنوان وقتلوهم حیث ثقفتموهم پذیرفتند از فیلیپین گرفته تا کنگو و نیجریه، دو عملیات در عراق، دو عملیات در سوریه و عملیاتهای دیگری که تحت عنوان یک سلسله عملیاتهای جدید تحت عنوان وقتلوهم حیث ثقفتموهم این را آغاز کرده اند. من از این سمت دارم به این قضیه نگاه میکنم پس این عملیات کرمان به گونهای داعش دارد قلمداد میکند در یک سلسله عملیات و گفتمان جدیدی که این گفتمان هم آن رویه ضد ایرانی یعنی آن ۳۰ دقیقهای که آقای ابوحذیفه انصاری صحبت کرد، نیمی از آن کاملاً ضد ایرانی بود و یادآور سخنرانیهای پنجگانه ابومصعب الزرقاوی و نیم دیگر آن در مشروعیت زدایی از حاکمان مسلمان و جهان عرب که تحت عنوان تواغیط از آنها یاد میکنند.
سؤال: شما اشاره کردید امروز همزمان با قبول مسئولیت حمله تروریستی کرمان توسط داعش این گروه فایل صوتی منتشر کرد که در رسانهها هم یک بازتابی پیدا کرد، راهبرد جدیدی را از خودش نشان داده است یک نوعی انگار دارد احیاء میشود، تجدید حیات پیدا میکند، چون در مدت اخیر بعد از شکست حکومت اش و نابودی اش در سوریه و عرب توسط سردار سلیمانی، خبر خاصی از آن نبود، عملیاتهای محدودی صورت میگرفت، تعدادی شهید هم به جا میگذاشت، اما وسعت عملیاتی که دیروز بود و یا آن چیزی که شما گفتید، مجموعه عملیاتها از فیلیپین تا کنگو، نیجریه، سوریه، سؤالی که به وجود میآید این است که این گروه خودش را دولت خودخوانده اسلامی میداند در شرایطی که اسرائیل به کمک امریکا سه ماه است دارد در غزه نسل کشی انجام میدهد، چرا هیچکدام از این عملیاتها را علیه امریکاییها و صهیونیستها انجام نمیدهد و بعد از سه ماه ایران را هدف قرار داده است که اتفاقاً حامی مردم مسلمان غزه است؟
قزوینی: این گروه یک گروه کج فهم است، در واقع من از یک زاویه دیگری به این قضیه نگاه میکنم، اهل سنت بسیار دقیق گروه داعش را تحت عنوان خوارج قلمداد میکنند، اهل سنت برای هر دورهای خوارجی را درنظر میگیرند، همان چیزی که باعث شد در صدر اسلام خوارج شکل بگیرند، همان المانها امروزه داعش را تغذیه میکند. پس داعش میشود گفت یک گرایش ریشه دار است در تاریخ اسلام است، درست است که شاید سرویسهای اطلاعاتی جهانی استفاده کنند، یا به گونهای مدیریت کنند تحرکات این گروه را، اما ریشههای این گروه برمی گردد به صدر اسلام و کج فهمیهایی که در آن دوره بوده است، این گروه با آن نگاه تکفیری اش، مدتها پیش اعلام کرده بود که حماس با اسرائیل فرقی نمیگذارد یعنی برای او حماس و اسرائیل یک طور هستند به دلیل اینکه حماس وارد فرآیند دموکراتیک شده است وارد دولت ملت سازی شده است.
سؤال: آقای قزوینی یعنی داعش، حماس و اسرائیل را یکی میداند؟
قزوینی: بله داعش، حماس و اسرائیل را یکی میداند، القسام را مرتد میداند، یکی از اعضای خودش را که چند سال پیش به گردانهای عزالدین القسام از طریق سینا سلاح منتقل کرده بود، اعدام کرد، و فیلم آن را منتشر کرد و این آن کج فهمی و آن نگاه تکفیری است که به صورت تاریخی وجود دارد و امروزه دامن گیر جهان اسلام شده است و عرض کنم کج فهمی است که متأسفانه دوست و دشمن را نمیتواند خوب تشخیص بدهد.
سؤال: آقای قزوینی، با توجه به تمام این سوابق تاریخی و شرایط کنونی منطقه، شما چه فکر میکنید درباره اینکه داعش به واسطه یا دستور عوامل مثلا سرویسهای امنیتی همچون موساد و ام آی سیکس و سی آیای عمل کرده است یا نقش مستقل داشته است؟
قزوینی: در واقع اسنادی مبنی بر اینکه ارتباط مثلاً مستقیمی با سرویسهای جاسوسی بوده باشد حداقل بنده بعنوان یک پژوهشگر این حوزه خیلی در دسترس ندارم، بنده بیشتر پژوهشگر رسانههای گروه تکفیری و داعش هستم و از این منظر دارم نگاه میکنم.
سؤال: یعنی شما میگویید به لحاظ فکری اینقدر کج فهمی در این گروه وجود دارد که حتی ممکن است در یک سناریویی که ناخواسته هم باشد، آن کج فهمی کفایت میکند، آن گروه همان پروژه اسرائیلی امریکایی پیش ببرد.
قزوینی: بله. این یک گفتمان است گفتمان هم تا حدی دارد امکان دارد این را اقناع کند، مسئله همین است.
سؤال: آقای دکتر متقی این شرایطی که در منطقه شاهد بودیم این چند روز رژیم صهیونیستی تلاش میکند بحران را توسعه بدهد، ما شاهد بودیم که اینها سه شنبه به لبنان حمله کردند، در جنوب پایتخت این کشور نفر دوم حماس را هدف قرار دادند و از آن طرف حدود دو هفته گذشته هم یکی از مستشاران و فرماندهان ایرانی را در سوریه هدف قرار دادند یعنی در هر دو مسئله میبینیم فردی با یک ملیت متفاوتی از آن کشوری که آنجا حضور دارد، هدف قرار گرفته است، پروژه خیلی شبیه به هم است، چه شده است جنگ در این سه ماه که صهیونیستها تصمیم گرفتند که در خارج از غزه چنین اهدافی را هدف قرار بدهند؟
متقی: داعش مبانی تفکرش این است که نیروی نزدیک تهدید قوی تری است و در نتیجه جنگ را از درون شروع میکند. بحث داعشیها این است که اگر با گروههای انحرافی در داخل اسلام مقابله کنید، بعد به راحتی میتوانید با کفار یک درگیری مشخص شدهای داشته باشید. انحراف داعش ازهمین جا است. برخی میتوانند میگویند انحراف، تحلیلی که من دارم این است که این راهبرد طبیعی است که از یکسری بازیگران بین المللی تبدیل به الگوی رفتاری میشود یعنی برای ایجاد شکاف در جهان اسلام و درگیری مسلمانها علیه مسلمانها این بهترین وضعیتی است که بتواند موازنه ضعف را در جهان اسلام ایجاد کند. طبیعی است که داعش یک نیرویی محسوب میشود، یک نیرویی که نقش نیابتی دارد، بازیگری مثل داعش که در دوران تاریخی نقش تاکتیکی خودش را از دست داد، برای اینکه اعاده قدرت داشته باشد، دوباره نیازمند پول، سازماندهی، حمایتهای اطلاعاتی و امنیتی است و نکته بعدی اینکه چرا در فضای موجود اقداماتی که اسرائیل دارد انجام میدهد، چندین هدف را پشت سر همدیگر در دستور کار قرار داده است، امریکاییها هم امروز اقداماتی را علیه حشدالشعبی به انجام رساندند و طبعاً داعش هم با دو رویکرد مختف، یکی اینکه نقش مستقل دارد، دوم اینکه میتواند نقش نیابتی داشته باشد که تجزیه را در حوزه مقاومت به انجام برساند. تمامی این موارد نشان میدهد که در فضای موجود اسرائیلیها درصدد این هستند که توسعه بحران و تصاعد بحران را داشته باشند.
سؤال: آقای دکتر علت آن چه است، به هر حال ۹۰ روز فرصت داشتند در غزه عملیات کنند، زمینی، هوایی، دریایی، نیرو وارد کردند، محاصره است آنجا، ۲۲ یا ۲۳ هزار نفر را شهید کردند، چرا؟
متقی: طبعاً نگاهی که دارند این است که باید جنگی را که آغاز کردند را گسترش بدهند. یعنی این جنگ را یک جنگ سرنوشت ساز میدانند، جنگ غزه به اندازه تمامی جنگهای اسرائیل در سال ۱۹۴۸، ۵۶، ۶۷، ۸۳، ۷۳، ۱۹۸۲، ۲۰۰۶ و ۲۰۰۹، این فراتر از تمام آنها بوده است چه به لحاظ شدت اقداماتی که انجام داده است، چه به لحاظ تلفاتی که اسرائیلیها داشتند و چه به لحاظ کشتار و و نسل کشی که به انجام رسانده اند. نگاه شان این است که به یک نقطه عطف تاریخی.
سؤال: یک تعبیری دارند میگویند این جنگ برای ما جنگ برتر موجودیت ما است.
متقی: اصلاً بحث همین است که میگویند گروههای حماس و گروههای اسلامی و فلسطینیها به یک قابلیت هویتی دست پیدا کرده اند وقتی که گوترش مسئله مربوط به عملیات هفتم اکتبر ۲۰۲۳ براساس ریشههای تاریخی شصت ساله تحلیل میکند...
سؤال: گفت در خلأ اتفاق نیفتاده است.
متقی: بله یعنی چه، یعنی اینکه اقدام فلسطینیها واکنشی نسبت به اقدامات قبلی اسرائیلیها است. اسرائیلیها بحث شان این است که همانطوری که بخش عمدهای از گروههای عملیاتی حماس کسانی هستند که در زمان جنگ بیست و دو روزه ۲۰۰۹ افراد ده ساله دوازده ساله نه ساله بودند خانواده شان را از دست دادند شاهد بمبارانها بوده اند و این مسئله برایشان یک هویت مقاومت را شکل داده است، بحث شان این است که در آینده هم این وضعیت شکل میگیرد، پس ما باید اقداماتی را انجام بدهیم که بتوانیم موجودیت حماس به معنای موجودیت مقاومت فلسطینی را نادیده بگیریم.
سؤال: یعنی آن اتفاقی که رخ داده است تمام این اقدامات صهیونیستها امریکایی داعش حمله تروریستیهایی که صورت گرفته است، چه اینکه فرمانده و مستشار ایرانی در سوریه به شهادت رسید چه اینکه دیروز در کرمان عملیات شد، به نوعی واکنشی است به آن هفتم اکتبر، یعنی ما این را باید یک واکنش تلقی کنیم؟
متقی: نه این یک راهبردی است از سوی اسرائیلی ها، خشونت یک راهبرد بنیادین از سوی اسرائیلیهایی که تفکر تلمودی دارند، تفکر تلمودی بهره گیری از خشونت پرشدت برای نابودسازی آن چیزی که تهدید تلقی میکنند؛ بنابراین نگاه اسرائیلیها و امریکاییها در فضای موجود یک نوع امنیت خوشهای است، امنیت خوشهای چه ویژگی دارد، میگوید تو باید از قابلیتی برخوردار باشی که هم در صحنه نبرد، هم در حوزه اطلاعاتی، هم در حوزه امنیتی و هم در فضای گسترش محیط نبرد از قابلیت لازم برخوردار باشد و در شرایط موجود بین اسرائیلیها و امریکاییها در ارتباط با گسترش نبرد اختلاف نظر وجود دارد، امریکاییها تلاش میکنند تا اینکه زمینه لازم را برای محدودسازی فضای نبرد به وجود بیاورند و اینکه حزب الله و ایران درگیر نشود، اما هدفی که اسرائیلیها دارند این است که گسترش محیط عملیاتی منجر به این میشود که آن جنگ سرنوشت ساز، یعنی مشارکت امریکا و اروپا در حمایت از اسرائیل، سکوت چین و روسیه که یک نوع فضای حمایت دو فاکتو میشود را حاصل کند و در آن شرایط زمینه برای شدت عمل فراگیر علیه جبهه مقاومت را به وجود بیاورد؛ بنابراین امریکاییها در فضای فعلی تلاش میکنند که مدیریت بحران را انجام بدهند، کنترل شدت عملیات و درگیریها را به انجام برسانند. اگر اقداماتی را در سوریه یا در عراق علیه حشدالشعبی یا علیه انصارالله در عرصههای دیگر جغرافیایی به انجام میرسانند عملیات ماهیت محدود و تاکتیکی دارد و به لحاظ علم نظامی میخواهند یک نوع اقدام هشداری داشته باشند که منجر به تصاعد درگیریها نشود.
سؤال: آقای قزوینی اگر نکتهای دارید در تکمیل بفرمایید.
قزوینی: بنده در پژوهشهای خودم این گروههای تکفیری و سلفی جهادی را به طور مستقل نگاه میکنم و دو جمله ابوحذیفه انصاری امروز گفت که آقای دکتر هم فرمودند، شاید عبارت اخرای همان دشمن نزدیک و دشمن دور باشد که امروز انصاری گفت که هدفهای سهلتر را بروید سراغ اش پیش از اینکه بروید سراغ هدفهای صعبتر و دشوارتر و در گفتمان آنها هم چیزی به اسم بی گناه وجود ندارد و جمله دیگرش این بود که بروید سراغ مدنیها یعنی بی گناهان، غیرنظامیان، پیش از نظامیان. این یک رویکرد بسیار خشنی است که حالا نمیتوانیم بگوییم یک احیای دوباره صد در صد دارد پیدا میکند اینها دوباره هر از چند گاهی با یک بیانیه داعش تلاش میکند با یک بسیج سازی نسبی را انجام بدهد در حد توانی که دارد که البته آن خیلی زیاد نیست و تلاش میکند که بقای خودش را تداوم ببخشد و جملهای که آنها به نظر من برایشان خیلی مهم است این است، میکشم پس هستم، در واقع آنها وجودشان به کشتن است و همواره هر هفته در ایفوگرافیکی که در مجله النباء منتشر میکنند تعداد کشتهها و عملیاتهایی که در آن مندرج میشود این نشان دهنده تداوم حیات آنها متأسفانه است.
سؤال: آقای دکتر واکنش گروه مقاومت نجباء را به حمله تروریستی امروز صبح نیروهای امریکایی در عراق به فرمانده شان را بررسی خواهیم کرد. یک بحثی که مطرح است، شما اشاره کردید به راهبرد امریکاییها و صهیونیستها و این ماجرا، این است که ما باید چه بکنیم در افکار عمومی برخی از افراد مثلاً انتظار این را دارند که سریع واکنش شدیدی به فلان ترور در فلان منطقه داده شود. تحلیل شما چه است، چه باید کرد؟
متقی: بحثی که وجود دارد این است که واکنش یک ضرورت اجتناب ناپذیر است، اما اینکه در چه سطحی باشد، در چه زمانی باشد و آن اقدام بتواند چه تأثیری را در معادله قدرت و امنیت به جا بگذارد یک موضوع دیگر است. اگر مسئولین درگیر فضای احساسات اجتماعی بشوند طبیعی است که ممکن است اقدامات شتاب زده باشد، ولی در ایران چند ماه گذشته که ما بحرانهای متعددی را سپری کرده ایم، شاهد این بودیم که یک نوع عقلانیت راهبردی و عقلانیت تاکتیکی در اقدامات و عملیات ایران به ویژه مقامات عالیه وجود داشته است.
سؤال: یک نکتهای در مسائل داخلی ما هم حتی وجود داشته است خیلی مواقع یعنی دو سال اخیر را بررسی کنیم میبینیم که از برخی از این مواردی که شما گفتید ما توانسته ایم با صبر عبور کنیم یعنی اگر بی صبری نشان میدادیم و احساسی برخورد میکردیم شاید آن مسئله ابعادش برای ما شدیدتر و عمیقتر میشد.
متقی: طبیعی است موضوعات امنیتی بحثهای احساسی محسوب نمیشود. موضوعات امنیتی مبتنی بر یک پیامد است، وقتی که شما میخواهید طرح ریزی راهبردی کنید باید حتماً آن عقلانیت یا بصیرت را داشته باشید، عقلانیت و بصیرت به تو چه میگوید، میگوید این اقدام امروز تو چه واکنشی از طرف دشمن و گروههای رقیب به وجود میآورد و براساس آن واکنش تو چه اقدام بعدی میتوانید انجام بدهید. یعنی تا چند مرحله بعد را باید پیش بینی کنید یعنی وقتی صحبت میشود از اینکه بصیرت به منزله این است که نخبگان و زمامداران چندین حرکت بعدی دشمن را تحلیل کنند، همین این بحث بصیرت مشابه آن را ما داریم به مفهوم عقلانیت راهبردی است که در شیوههای تصمیم گیری سیاست خارجی و امنیت ملی مورد استفاده قرار میگیرد؛ بنابراین در دوره بحران بحث مربوط به صبر، برنامه ریزی عملیاتی و انجام اقدامی که بتواند اثربخشی لازم را در روحیه حریف در قابلیت تاکتیکی طرف مقابل ...
سؤال: راهبرد آن چطور است؟
متقی: راهبرد به این معنا است که آیا ما اقدام متقابل و انتقامی را انجام خواهیم داد یا نه، این بخشی از رویکرد جمهوری اسلامی است، بحث کنش انتقامی یک امر راهبردی است، اما اینکه در چه زمانی و با چه شدتی، علیه چه نیرویی و توسط چه بازیگرانی، انجام شود آن فضای تاکتیک و عملیات آن را مشخص میکند.
سؤال: اشاره کردید به وضعیت نتانیاهو و صهیونیستها که میخواهند بحران تصاعد پیدا کند، فکر میکنید موقعیتی که الان در آن قرار گرفته اند به همین شکل ادامه پیدا میکند، شرایط چگونه رقم بخورد در نهایت، چون یک طوری شاهد یک بن بست و انسدادی هستیم، عملیات نظامی نتوانسته است درون غزه حتی یک اسیر را اینها بتوانند بگویند ما بعد از آن آتش بسی که هفت روزه بود، دوباره جنگ را ادامه دادند از آن موقع تا الان حتی یک اسیر نتوانسته اند از خودشان آزاد کنند، بالعکس سه اسیر خودشان را با تیر مستقیم کشتند. از آن طرف حماس هم که نابود نشده است، همین امروز جان کربی اعلام کرده بود توان نظامی حماس به طور کلی برقرار است، این شرایط برای صهیونیستها شرایط سختی است، نتانیاهو الان بازنده جنگ است و باید همه اش جنگ را ادامه بدهد با یک سرانجام نامشخص، چه زمانی یک چشم انداز معین تری را ما میتوانیم متصور باشیم؟
متقی: ببینید جنگ فضای کلاسیک آن به معنای تلاش یک کشور برای تحقق اهداف سیاسی است. متأسفانه امریکاییها امروز بیش از حد در فضای کنش عملیاتی اسرائیل قرار گرفته اند، طبیعی است که اگر رییس جمهوری مثل ترامپ بود، هیچگاه این آزادی عمل را به نتانیاهو نمیداد. نتانیاهو امروز در وضعیتی قرار دارد که اگر جنگ تمام شود به گونهای اجتناب ناپذیر، حیات سیاسی اش، سه ماه بیشتر ادامه پیدا نمیکند، یعنی شکل بندی قدرت در آینده اسرائیل بدون فضای مربوط به نقش گروههای افراطی بسیار تند به ویژه نتانیاهو حاصل خواهد شد. نکته بعدی اینکه سرنوشت نتانیاهو مشابه سرنوشت اسحاق رابین است، چرا، چون در تفکر گروههای تلمودی در داخل اسرائیل نتانیاهو نتوانست امنیت را برای شهروندان اسرائیلی فراهم کند؛ بنابراین بقای سیاسی و فیزیکی نتانیاهو ارتباط مستقیم دارد با اینکه این جنگ چقدر ادامه و گسترش پیدا کند.
سؤال: آن صحبتی که در مورد اسحاق رابین گفتید، ترور شد؟
متقی: بله یعنی اینکه نتانیاهو به احتمال بسیار زیاد در داخل اسرائیل توسط گروههای به قول معروف تندروی تلمودی اسرائیل ترور خواهد شد یعنی فضایی که امروز نتانیاهو دارد، یک نوع تنفری نسبت به آن وجود دارد، در فضای اجتماعی که مشابه آن تنفری است که بعد از اسلو نسبت به رابین وجود داشت. شما دیدید که بعد از ترور رابین و شیمون پرز عمر محدودی داشت و بعد از آن عملاً حزب قدرت چندانی در ساختار سیاسی اسرائیل پیدا نکرد. به همین دلیل است که نتانیاهو درصدد گسترش جنگ، تصاعد بحران است، امریکاییها باید اینجا مرزبندی هایشان را با اسرائیلیها مشخص کنند و در فضای موجود علاوه بر امریکا میبایست نقش جدی را چین و روسیه بعنوان دو بازیگر دیگر عضو شورای امنیت سازمان ملل برای آتش بس و جلوگیری از نسل کشی اسرائیل در غزه داشته باشند.