به گزارش
گروه ورزشی خبرگزاری صدا و سیما، چهارمین نشست شورای مشورتی که جایگزین کمیته فنی شده است، امروز (یکشنبه دهم دی) با حضور کارشناسان، خبرگان، نخبگان و پیشکسوتان والیبال ایران به ریاست وحید مرادی سرپرست فدراسیون والیبال برگزار شد تا چهار گزینه نهایی هدایت تیم ملی والیبال مردان ایران به صورت دقیق ارزیابی و بررسی شود.
سید میلاد تقوی مشاور در امور اجرایی، فریبا محمدیان نایب رئیس بانوان، محسن ترابی سرپرست دبیری، مهدی احمدیآذر مشاور و مدیر حوزه ریاست، ناصر میرفخرایی، سعید درخشنده، منوچهر پورحسن، جمشید حمیدی، علی موذن، محمود افشاردوست، جهانگیر سیدعباسی، علی پورعروجی، ابراهیم وطنپرست، امیرحسین منظمی، امیر حسینی، علیرضا نادی، آرش صادقیانی، غلامرضا مومنیمقدم، عیسی سنگدوینی، امیر طلوعکیان، فرهاد نظریافشار، علیرضا طلوعکیان، علی فتاحی، پدیده بلوریزاده و مسعود آرمات به صورت حضوری، محمدرضا تندروان، احسناله شیرکوند و ایرج مظفری نیز به صورت مجازی در این نشست حضور داشتند.
همچنین علی شاکری، محمد محمدکاظم، مصطفی کارخانه، عادل غلامی، پیمان اکبری، رحمان محمدیراد، سعید رضایی و ابراهیم وادی به صورت حضوری و جواد مهرگان و مهدی بازارگرد به صورت مجازی به این نشست دعوت شده بودند.
سرپرست فدراسیون والیبال در ابتدای این نشست جمعبندی مذاکرات خود با سعید معروف، ویتال هاینن، آنجلو لورنزوتی و روبرتو پیاتزا را ارائه کرد.
وحید مرادی ضمن خیرمقدم به حاضران در نشست گفت: در نشستهای پیشین که با عنوان کمیته فنی تشکیل شد، برخی از حاضران حضور داشتند، اما ایرج مظفری، مسعود آرمات و برخی از دوستان نخستین بار در این نشست شرکت میکنند. اعتقادم این است که این شورا با عنوان شورای مشورتی حفظ شود و از نظرات این پیشکسوتان بهره ببریم، اما کمیته فنی را باید چابکتر و با حضور حدودا ۱۲ نفر از اعضای شورای مشورتی که به هیچ وجه شائبه منفعت برایشان وجود نداشته باشد، تشکیل دهیم.
وی با بیان اینکه تصمیم نهایی درباره انتخاب سرمربی در کمیته فنی ۱۲ نفره گرفته خواهد شد، تصریح کرد: تصمیمات کمیته فنی باید جاری باشد. سوابق این مربیان برای همه حاضران ارسال شده است همگی این افراد را میشناسید و با اتکاء به دانش خود و شرایط تیم ملی و قابلیتهای مربی نظر خود را بیان کنید و استدلال فنی داشته باشید. امیدوارم با صحبتها در این نشست به جمع بندی خوبی در تصمیم سازی برسیم. از میان کاندیداهای مطرح شده این چهار گزینه آماده همکاری هستند و با این افراد یک قرارداد تا بعد از پایان المپیک ۲۰۲۴ و دو قرارداد دو ساله تا المپیک ۲۰۲۸ ببندیم تا بتواند تیم ملی را به جایگاهی که مدنظر است، برساند.
مرادی در ادامه ضمن اشاره به سوابق و رزومههای چهار گزینههای اصلی و بیان نقاط ضعف و قوت و برنامههای آنها در یک چارچوب کلی، به ارائه گزارشی دقیق در خصوص مذاکرات انجام شده با گزینههای مد نظر فدراسیون والیبال پرداخت و سپس شرکت کنندگان در این نشست دیدگاههای خود درباره چهار گزینه مطرح کردند که مهمترین آن به قرار زیر است:
ایرج مظفری:
از دید من مربیگری در سطح تیم ملی بزرگسالان باید سوابق مربیگری در تیمهای ملی را داشته باشد و مربی باشگاهی نمیتواند گزینه با ارزشی باشد. ولاسکو تیم ملی ب را تشکیل داد و رقابت ایجاد کرد و به همین دلیل یکی از گزینهها که تنها سابقه باشگاهی دارد، کنار میرود. در خصوص دو کاندید دیگر هاینن به شدت هوشمند عمل کرده که خواسته سعید معروف را به عنوان دستیار استفاده کند به همین دلیل از پیاتزا بالاتر است. بهترین و بدترین موقعیت برای معروف است اگر سرمربی شود. اگر قرادادی ۵ ساله با مربی مدنظر ببندیم، میتوانیم موفقتر باشیم. تنها در صورتی موفق خواهیم شد که در بخش نوجوانان و جوانان بهتر عمل کرده و از دانش پیشکسوتان استفاده کنیم. مگرنه با استفاده از هر چهار گزینه هم آینده درخشانی نخواهیم داشت.
احسناله شیرکوند:
اگر اسم سعید معروف نبود، موافق سرمربی خارجی بودم و گزینهها هم همگی خوب هستند و دنیایی تجربه دارند. اما با مربی خارجی در این مقطع از این جهت مخالفم که شناخت تیم مدتی زمان میبرد و در حال حاضر چنین زمانی نداریم. باید حداقل یک سال به مربی خارجی زمان داد تا بتواند موفق عمل کند. دو سال قبل به سمت مربی وطنی رفتیم و در آن زمان که تغییر نسل داشتیم، انتخاب سرمربی ایرانی اشتباه بود. نظرمن قطعا سعید معروف است به این دلیل دیگه که بخش بزرگی از پیشکسوتان والیبال خانه نشین شدهاند و حیف است که این بازیکن ارزشمند هم شبیه به باقی دوستان خانه نشین شود. به هر حال یک روزی یک نفر به همه اطمینان کرده است و چرا نباید بار دیگر به یکی از فرزندان ایران اعتماد کنیم. همه پشت او بایستیم تا بتواند فعالیت کند و از این موضوع که سعید معروف میسوزد به شدت دوری کنیم. چرا که معروف خوش بهتر میداند که میتواند موفق شود یا نه.
محمدرضا تندروان:
پیش از این که درباره مسائل فنی صحبت کنم، وقتی صحبت از سعید معروف و ایرج مظفری میشود یاد اسطورههای والیبال میافتم و زحمتی که برای ورزش کشیدند و صداقت مهمتر از هر چیز است و شاید دیدن بزرگان والیبال در بستر بیماری میتواند تلنگری برای ما باشد. معروف کار مربیگری انجام نداده، اما در گذشته زمانی که مربیانی را پرورش دادیم که در تیمهای ملی زحمت کشیدیم برای آنها کاری نکردیم. مربی باشگاهی گزینه مناسبی نیست و درباره افرادی، چون هاینن و پیاتزا که مربیان فعال دنیا هستند، اما خوب همه مربیان دنیا وابسته به بازیکنان هستند و درباره این مربیان نمیتوان در کوتاه مدت صحبت کرد. باید دید خودمان از نظر فنی چه مشکلاتی داریم و کدام یک از مربیان به درد تیم ملی ایران میخورند. هنوز درباره عملکرد دو سال گذشته تیم ملی تحلیلی نداشتیم که ببنیم کدام یک از این افراد به درد میخورند. تکلیف تیم در هفته اول مشخص خواهد شد و با توجه به لیگ سرمربی در یک ماه چه کاری میخواهد برای تیم انجام دهد. نظر من از بین این چهار گزینه پیاتزا است که شاید شرایط بهتری از هاینن داشته باشد.
سعید درخشنده:ای کاش این جلسه چند سال قبل تشکیل میشد و سرمربی خارجی خوبی آورده بودیم و حال شرایط تیم ملی این گونه نبود. به هر حال باید نگاهمان به آینده باشد و اگر هدف این گزینهها مسئله مالی نیست به غیر از معروف البته که هیچ گاه مسائل مالی برایش مطرح نیست، با این شرط با سرمربی جدید قرارداد ببندیم که بتوانند سهمیه المپیک بگیرند. قرارداد میبندند از حضور آنها استفاده کنیم و در صورتی که روند خوبی داشتند، برای المپیک لس آنجلس هم استفاده کنیم. نکته دیگر اینکه وقتی یک بازیکن اسمش در فهرست فدراسیون جهانی باشد به هیچ عنوان نمیتواند روی نیمکت تیم ملی بنشیند. معروف مورد توجه فدراسیون جهانی هم هست و با اجازه این فدراسیون بدون گذراندن دوره مربیگری درجه سه در مربیگری درجه دو حضور یافت.
منوچهر پورحسن:
امکان استفاده از مربی ایرانی در این مقطع وجود ندارد. پیشنهاد میکنم از مربی خارجی استفاده و ۴ سال سرمایه گذاری کنیم و اگر به المپیک پاریس رفتیم که چه بهتر و اگر نرفتیم برای المپیک لس آنجلس سرمایه گذاری کنیم.
علی موذن:
با تغییر نسل به هیچ عنوان موافق نیستم و مربی اگر از جوان گرایی میگوید میخواهد نتایج بعدی خود را توجیه کند. تغییر نسل کار درستی نیست و سال قبل هم نتیجه نداد. نیاز به مربیای داریم که با سرمایههای کشور به خوبی کار کند. اگر بتواند سه تا چهار سال در تیم ملی کار کند، خیلی خوب خواهد بود.
جمشید حمیدی:
درباره مربی تیم ملی حرف میزنیم و ارتباط خوب این مربی با مربیان وطنی و خبرنگاران بسیار اهمیت دارد. ولاسکو در نخستین مصاحبه اش نبض ایرانیان را به دست گرفت و در این میان پیاتزا از همه شایستهتر است و مربی روسیه شده و این کشور به راحتی کسی را به عنوان سرمربی انتخاب نمیکند. با قرارداد دو به اضافه دو موافق هستم، چون قرار است نسلی نو بسیازیم.
غلامرضا مومنیمقدم:
بهتر بود برنامههای این چهار گزینه را هم در اختیار اعضا شورای مشورتی قرار میدادید، چون این برنامه دیدگاهشان را نشان خواهد داد. سعید روزمه بازیکنی خوبی دارد، اما در حوزه مربیگری کاری انجام نداده است و در آینده میتواند در کنار مربیان بزرگ قرار گرفته و به مرور قابلیتهای خود را نشان دهد. در بین سه گزینه دیگر مربیای خوب است که با فرهنگ ایران، نحوه اردوها و اخلاق بازیکنان آشنا باشد. همچنین باید روانشناسی خوبی داشته باشد تا هر بازیکن را براساس نوع محل زندگی و … تفکراتش را پیاده کند. باید بیش از یک سال در تیم ملی حضور داشته باشد. پیاتزا تنها کسی است که با ملیتهای مختلف حتی قطر کار کرده و آشنایی با فرهنگهای مختلف دارد. تجربه خوبی از نظر مربیگری ملی دارد.
عیسی سنگدوینی:
پیاتزا در تیمهای ملی و باشگاهی رزومه خوبی دارد و با همراهی توتولو و استفاده از دو مربی ایرانی که دخل و تصرفی در تیمهای باشگاهی نداشته باشند، ترکیب خوبی است و با این سرمربی قرارداد بلندمدت امضا شود و تحت کنترل مجموعه فدراسیون باشد. سعید معروف سرمایه ملی است و حیف است در این شرایط از او استفاده کنیم چرا که جامعه والیبال نتیجه گرا هستند و ممکن است با انتخاب معروف سرمایه سوزی کنیم. او در کنار این دوستان قرار گیرد و تجربههای خود در حوزه مربیگری را افزایش دهد.
ابراهیم وطنپرست:
سعید معروف برای همه عزیز است و این علاقه برای مردم ارومیه مضاعف است، چون همشهری است. خوب است که سعید معروف را به حوزه مربیگری وارد کنیم تا کمک حال تیم ملی باشد و در این حوزه هم فعالیت کند، اما این پروسه دیگری را میطلبد. اما برای تیم ملی در شرایط فعلی مردم به دنبال نتیجه هستند و در این شرایط تیم نیازمند رهبری است که روانشانس، جامعه شناس و مدیر خوبی باشد. پیاتزا در سطح ملی و کشورهای مختلف کار کرده است و به نظرم گزینه خوبی است. سعید معروف بهترین گزینه برای آینده والیبال ایران است، اما نه در شرایط فعلی و باید برای او برنامه جامعی داشته باشیم.
جهانگیر سیدعباسی:
والیبال ایران هیچ گاه تا این اندازه پتانسیل نداشته است و در هر پست چند بازیکن داریم، اما شانس ایران برای المپیک خیلی کم است و تیم ملی میتواند بهترین بازیها را ارائه دهد و حتی اگر نرود در آن صورت کسی تیم ملی را نقد نخواهد کرد. اگر قرار است از سعید معروف استفاده کنیم در حال حاضر وقت آن است و بازیکنان تیم ملی معروف را رهبر بلامنازع میدانند. بازیکنانی در این سطح با دستیاری شروع نمیکنند و به اندازه کافی هنگام حضور در تیم رهبری کرده اند، اما نباید به دنبال قرارداد یک به دو و اینها باشیم. سعید معروف اولویت من است و بسیاری از بازیکنان خوب ایران ۲۳ سال دارند و اوج بازی آنها المپیک بعدی است و باید از آنها در تیم ملی استفاده کنیم. لورنزتی هم مقبولیت خوبی دارد.
آرش صادقیانی:
بحث شناخت اهمیت بسیاری دارد شناخت از بازیکنان، لیگ و مردم ایران و این که بحث المپیک هنوز قطعی نشده و باید به آن توجه داشته باشیم و فردی که میخواهد تیم ملی را برعهده بگیرد، یک ماه برای این کار مهلت دارد. سه نفر از گزینهها مربیان بزرگی هستند. سعید معروف هم مستعد و باهوش است و در آینده از مربیان بزرگ خواهد شد.
محسن ترابی:
مربیگری اصول خود را دارد و باید بتواند بازیکنان خود را بسازد و موضوع مهم دیگر این که کدام یک از مربیان توان انتخاب از میان گزینههای خود را دارند. لورنزتی این ویژگیها را دارد و حتی پیشنهاد مربیگری تیم ملی فرانسه به او شد، اما نپذیرفت و به باید قابلیتی در تیم ملی ایران دیده باشد که پذیرفته سرمربی شود. معتقدم احتمال صعود به المپیک وجود دارد و بهترین گزینه برای صعود به المپیک باید انتخاب شود.
امیر طلوعکیان:
در یک نگاه کلی نسبت به چهار گزینه ابتدا با یک دستهبندی ساده باید ببینیم که آیا میخواهیم سرمربی انتخاب کنیم یا برای یک نفر امکان سرمربیگری در تیم ملی را فراهم کنیم؛ چون سه نفر سرمربی در لیست داریم و یک سعید معروف که اسم بزرگی است که باید توجه به داشتههای فنی و مدیریتی و خاصیت رهبری اش فدراسیون میتواند برای فردی همچون او بورسیه سرمربیگری قائل شود. فکر میکنم در حال حاضر فدراسیون بین انتخاب لورنزوتی و یا یک انتخاب استثنایی با نگاه بورسیه حمایتی از سعید معروف قرار بگیرد. در عین حال اعتقاد ندارم که باید المپیک را هم بر باد رفته تلقی کنیم؛ نفس ورزش قهرمانی با رقابت معنا میشود و اگر رقابت را حذف کنیم دیگر چیزی و دلیلی برای تلاش و کار نمیماند. در گروهی که برزیل و ایتالیا قرار دارند و فقط دو تیم میتواند به المپیک راه پیدا کند، مشخصا همه پیش بینیها و نگاهها به این دو تیم بود که المپیکی شوند، ولی آلمان جنگید، رقابت کرد و المپیکی شد. میخواهم بگویم کار ایران برای رسیدن به المپیک سخت است، ولی نشدنی نیست.
ناصر میرفخرایی:
در کمیته فنی گذشته پیشنهاد دادیم که دو سرمربی داشته باشیم و اختیارات سرمربی محدود باشد. از معروف، میلاد عبادیپور و غفور در تیم ملی استفاده کنیم، اما گفتند که قصد پوست اندازی داریم. به شایسته سالاری معتقدیم و در نهایت از این بازیکنان استفاده نشد. همه از این خانواده هستیم و سیاستها را میبینیم. همیشه به معروف پیشنهاد دادم که در تیم ملی حضور داشته باشد و بازیکن پرافتخاری است، اما همه در حوزه بازیگری است و مربیگری نکرده است. سرمایه ملی است و اگر او را سرمربی تیم ملی کنیم گویا در حق او ظلم کردیم و با او دشمنی داشته ایم. با توجه به تواناییهایی که معروف دارد اگر از من مشورت بگیرد به او خواهم گفت کمک مربی یکی از این سه گزینه باش. حتی در مواقع حساس پاسور تیم باشد، چون هنوز توانایی لازم را دارد. بازیکن مربی باشد و یکی از این سه گزینه سرمربی شوند. توتولو هم روی نیمکت قرار گیرد و تا المپیک ۲۰۲۴ قرارداد ببندیم و همگی حمایت کنیم والیبال کشور را از این شرایط نجات دهیم و با ارائه بازی خوب ذهنیتها درباره تیم ملی را تغییر دهیم.
پدیده بلوریزاده:
فرهنگی که از آن صحبت میکنیم در سطح ورزش ایران جاری نیست و بازیکنان ایران ویژگیهای خاص خود را دارند. باید این نکته را هم مدنظر داشته باشیم که فرد مورد نظر باید محبوبیت هم داشته باشد. اگر بازیکنان فرد مورد نظر را نپذیرند، بسیار زمان خواهد برد تا سرمربی جایگاه خود را بیابد. دنبال نگاه حرفهای هستیم یا پذیرش بازیکنان. شاید بازیکنان معروف را بهتر بپذیرند. ممکن است در لیگ ملتها هر اتفاقی رخ دهد و پیاتزا به دلیل شناخت نسبی از ایران احتمالا شناخت بهتری از بازیکنان دارد و باید دید هر مربیای که میآید به دنبال تغییر سبک است یا میخواهد به روال گذشته پیش رود.
امیرحسین منظمی:
شرایط سختی است و باید با مقتضیات زمان پیش رویم و باید شرایطی که مربوط به این زمان است اجرا کنیم. نشد وجود ندارد و امکان حضور در المپیک را داریم و باید تمام تلاش خود را صرف کنیم. اگر یک مربی انتخاب و یک جوان ایرانی را به عنوان دستیار او استفاده کنیم. مربیای را به کار بگیریم که باشگاهی نداشته باشد و زمان کامل برای تیم ملی و شناخت آن داشته باشد. باید تیم ب خوبی هم داشته باشیم و بازیکنان احساس خوبی به مربی داشته باشند و مربی بازیکنان را برای بازی کردن با قلبشان آماده کند. برنامه کوتاه مدت و بلند مدت داشته باشیم.
علی پورعروجی:
در چند جلسه کمیته فنی درباره گزینههای موجود صحبت شد و باید به برنامه و انتخاب بر مبنای الگوریتم توجه کرد. برخی از مربیان در آن زمان که بررسی میکردیم مشغول بودند و در حال حاضر آزاد هستند و باید به فکر جایگزینهای احتمالی هم اگر این چهار گزینه به هر دلیلی نشد، باشیم. لورنزوتی به فاصله از باقی گزینهها قرار دارد. از رزنده بالاتر نداریم و او در فرانسه نتیجه نگرفت. یک به اضافه دو به اضافه دو بسیار عالی است. فکر به استفاده از مربیان ایرانی در کنار خارجیان و از سوی دیگر فکر به جولیانی و مربیانی که آزاد شده و همچنین استفاده از سعید معروف برای مربیگری تیم ملی ب مواردی است که علاقمند هستم دوستان به آن فکر کنند.
علیرضا نادی:
استخدام ولاسکو یکی از بهترین انتخابها بود و چند برد ارزشمند به دست آوردیم. ولاسکو شناخت خوبی از فرهنگ ایران داشت و خودباوری بازیکنان را افزایش داد و پیش تیمی، چون لهستان از پیش باخته نبودیم. عملکرد تیم ملی در سال ۲۰۲۳ نشان داد که خودباوری در تیم از بین رفته و باید مربیای بیاوریم که این خصوصیات را به تیم برگرداند. استفاده از مربیان ایرانی یکی دیگر از ویژگیهای ولاسکو بود و ماحصل آن پرورش برخی از مربیان ایرانی بود که هم اکنون مدعی سرمربیگری تیم ملی هم هستند. مربی خارجی و لزوم حضور مربیان ایرانی در کنار آنها اهمیت بسیاری دارد. کسب سهمیه المپیک دور از دسترس نیست و ویتال هاینن در فرهنگهایی مربیگری کرده که با بازیکنان دوست میشود و این رابطه دوستانه در ایران جوابگو نیست. مربی قاطعی ای، چون ولاسکو میخواهیم که از ایران شناخت داشته باشد. امیدوارم والیبال ایران به جایگاهی که چندین سال برای آن زحمت کشید بازگردد.
مسعود آرمات:
لورنزوتی را میپسندم هرچند باشگاهی موفق بوده و سرمربیگری تیم ملی ندارد، اما انگیزه بیشتری داشته و قانونگرایی میتواند مدیریت خوبی بر تیم داشته و تیم را به شرایط خوب گذشته بازگرداند. با تشکیل تیم ملی ب هم به شدت موافق هستم و سعید معروف هم در این تیم سرمربی باشد. مدیریت معروف در زمین به سرمربی کمک میکرد و حضور او در تیم ب موثر خواهد بود.
محمود افشاردوست:
پیاتزا را مربی موفقی نمیدانم. لورنزوتی از نظر کاراکتر و بازیکنان باسابقهای که با او کار کردند، بهتر میتواند به والیبال ایران کمک کند. اقتدار لازم را دارد و برای صعود شانس کمی داریم، اما به معنای این نیست که تلاش نکنیم، اما حداقل خوب بازی کنیم. ممکن است در این مقطع کوتاه اگر کسی شوک رفتاری و کاری به تیم دهد، تیم عملکرد خوبی بیابد. گربیچ هم باید بگویم که سرمربی زاکسا شد و قهرمان لیگ اروپا شد و پروجا سرمربی شد و در ادامه سرمربی تیم لهستان شد. او تجربه مربیگری داشت و نمیتوان او را با دیگران مقایسه کرد. ولاسکو سه سال بیکار بود، اما تیم ملی را متحول کرد. تیم ملی ب باید پشتیبان تیم ملی الف باشد و برنامه هایش با تیم اصلی هماهنگ شود، اما با شرایطی که ما از او میشناسیم آیا این شرایط را دارد که با سرمربی تیم الف هماهنگ باشد؟ باید برای معروف برنامه دیگری در نظر بگیریم و در سمینارهای مختلف فدراسیون جهانی حضور داشته باشد و در آینده یکی از بهترین مربیان والیبال دنیا میتواند باشد. باید از سعید معروف به عنوان سرمایه والیبال ایران و جهان استفاده کنیم. همانگونه جیبا اسطوره تیم میبرزیل با فدراسیون جهانی والیبال همکاری دارد.
علیرضا طلوعکیان:
درباره این چهار نفر اگر بخواهیم صحبت کنیم اطلاعات کافی نیست، چون قیمت پیشنهادی این افراد مشخص نیست در حالی که موضوع مهمی است. توتولو دوبار به ایران آمده است و ناموفق بوده. گروه نفرات باید مشخص باشد. شخص نمیتواند مثمرثمر باشد و باید گروهش را معرفی کند. پیش از این تصمیم با فدراسیون والیبال بود، اما اگر بنا به تصمیم جمعی باشد باید به برخی نکات توجه کنیم. قرارداد بلندمدت در ایران جوابگو نیست، چون فرهنگ متفاوت است. سابقه مربیگری داشته باشند به عنوان مثال هاینن با بازیکنان بزرگ نتوانست کار کند و باید تمام این موارد مدنظر قرار گیرد. سرمربی خودش باید کارهایش را انجام دهد و کمک سرمربی نباید جایگزین سرمربی باشد و تمام کارهای او را انجام دهد. لورنزوتی را میپسندم، اما تنها در ایتالیا کار کرده و تیم ملی را تجربه نکرده است. در این جا بازیکن محدود است و باید تمامی موارد را در نظر گرفت. درباره پیاتزا نظرم منفی است و نمیتوانم در این جا خیلی این موضوع را باز کنم.
علی فتاحی:
قیاس آماری معروف با دیگر گزینهها به لحاظ مدال درست نیست، چون مدالهای معروف را در حوزه بازیکنی با مربیگری دیگران بررسی کردیم. برنامه مربیان اهمیت بسیاری دارد و باید دید هر یک از این مربیان چه برنامهای دارند. شاخصهایی برای مربیگری تیم ملی در جلسه پیشین مطرح و با توجه به مواردی که اعلام شد و شرایطی که تیم ملی دارد ترکیب پیاتزا و توتولو با توجه به اینکه توتولو در ایران کار کرده و شناخت خوبی دارد، با ترکیب این دو نفر موافق هستم. درباره تیم ب هم باید بازیکنانی تربیت شوند که به تیم الف اضافه شوند و باید تورنمنتهایی هم شرکت کنند. این تیم میتواند در قالب تیم ملی جوانان تشکیل شود و در ادامه به تیم بزرگسالان راه یابند. امیدوارم هر تصمیمی که گرفته میشود سفره والیبال را گستردهتر کند.
فرهاد نظری افشار:
به سعید معروف در ۹۰ درصد صحبت دوستان اشاره شد، اما علاقه دارم نگاهی به آینده داشته باشیم. در یک سال آینده اگر موفق نشدیم باید چه کنیم؟ سعید را برای آینده والیبال مورد استفاده قرار دهیم. سعید کنار لورنزوتی، پیاتزا یا هاینن قرار گیرد و اگر به هر دلیلی موفق نبودیم، سعیدی را داریم که روی نیمکت تیم ملی نشسته و تجربه دارد. از سعید بخواهیم کنار تیم قرار گیرد و بخشی از برنامههای او را پیش از آمدنش اجرایی کند. سعید بازیکن باهوشی است و از او و مربیان داخلی میتوانیم در کنار خارجیها استفاده کنیم.
امیر حسینی:
لورنزوتی در ایتالیا با ولاسکو مقایسه میشود. از باشگاهی حرف میزنیم که بازیکنان تیمهای ملی کشورهای دیگر در آن بازی میکنند و نمیتوان گفت که این مربی نمیتواند با تیمهای ملی کار کند. او به لحاظ روان شناسی و مدیریت میتواند به والیبال ایران کمک کند. پیمان اکبری، تندروان، طلوع کیان و مومنی مقدم را که کنار مربیان خارجی کار یاد گرفتند فراموش کردیم و میتوانیم از این نفرات استفاده کنیم. کی میخواهیم از تجربیات این دوستان استفاده کنیم. به بیراهه نرویم تا به والیبال کمک کنیم.
فریبا محمدیان:
با توجه به دستور جلسه سعی کردم جستجویی در بخش مربیگری هر یک از چهار گزینه بزنم و با توجه به شرایطی که در والیبال وجود دارد نظر من بر مربیان خارجی است. لورنزوتی سه ویژگی خاص دارد، خلاقیت، تیم ورک و تعامل با بازیکنان که به طور ویژه به آن اشاره شده است. مدیریت و رهبری هم که نیاز تیم ایران است، دارد. او نیمکت را وزن دارتر میکند و بازیکنان خوبی که داریم در کنار او میتوانند موفقتر عمل کنند.
سرپرست فدراسیون والیبال در پایان از تمامی اعضای حاضر خواست تا نظر خود را در خصوص الویت بندی چهار گزینه سرمربیگری تیم ملی والیبال ایران و همچنین نفرات پیشنهادی خود برای حضور در کمیته فنی را به صورت کتبی در فرمهایی که اختیارشان قرار گرفته است، اعلام کنند و اظهار داشت: از همه عزیزان بابت آمدن به جلسه و نظرات دلسوزانه مان تشکر میکنم. همه کنار هم جمع شده ایم که یکی از سرنوشت سازترین تصمیمات تاریخ والیبال ایران را رقم بزنیم و از صحبتهای این جلسه نتایج خوبی حاصل شد و انشالله در کمیته فنی که از میان شما و به انتخاب شما عزیزان طی یکی دو روز آینده تشکیل خواهد شد، بهترین و درستترین گزینه را برای هدایت تیم ملی والیبال کشورمان انتخاب کنیم.
مرادی تصریح کرد: جا دارد در پایان این نشست از زحمات آقای داورزنی که زحمات زیادی برای رسیدن به این چهار گزینه کشیدند، تشکر و قدردانی کنم و اکنون هم این پرچم امدادی را به ما سپرده اند و میبایست نهایت تلاش خود را برای اتخاذ بهترین تصمیم به کار ببندیم. والیبال ایران مرهون زحمات دو عزیزی هست که هر کدام حدودا ۱۷ سال به صورت شبانه روزی زحمت کشیدند. مرحوم یزدانی خرم بنیان گذار روشی جدید در فدراسیون والیبال بودند و دکتر داورزنی که با زحمات ایشان والیبال ایران پیشرفت بسیاری داشت و با حدود ۱۷ سال مدیریت در فدراسیون، والیبال ایران را دگرگون کرد و از سطح آسیا به جهان رساند. از نظرات و حضور ایشان هم حتما استفاده خوایم کرد و برای آقای داورزنی آرزوی سلامت دارم و امیدوارم در فدراسیون آسیا و انتخابات آن موفق باشند.
پس از این نشست سه ساعته اعضا ضمن اظهار نظر صریح خود در خصوص گزینههای مد نظر، اولویتهای خود را به صورت کتبی و محرمانه به سرپرست فدراسیون ارائه کردند و اسامی منتخب پیشنهادی خود را برای تشکیل کمیته فنی اعلام کردند تا روز سه شنبه، کمیته فنی در خصوص گزینههای سرمربیگری تیم ملی والیبال کشورمان در سال ۲۰۲۴ تصمیم گیری نماید.