پخش زنده
امروز: -
محمد قوچانی فعال رسانهای اصلاح طلب و محمد صادق کوشکی تحلیلگر مسائل سیاسی در برنامه گفتوگوی ویژه خبری با موضوع رقابت انتخاباتی به مناظره پرداختند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، برنامه گفتگوی ویژه با موضوع نقش احزاب و جریانهای سیاسی در ارتقاء رقابت و مشارکت در انتخابات میزبان آقای کوشکی و آقای قوچانی از فعالان سیاسی کشور بود.
مقدمه: رهبر معظم انقلاب اسلامی در هفته جاری در دیدار با مردم خوزستان و کرمان و البته در دیدار با بانوان کشور باز هم موضوع انتخابات را مد نظر قرار داده و بر محورهای مهمی از این حوزه و موضوع تاکید کردند.
در گفتگوی ویژه خبری امشب با حضور مهمانان آقای کوشکی و آقای قوچانی از فعالان سیاسی کشور محورهای مختلف موضوع رقابت در انتخابات، الزامات، بایستههایی که باید فراهم شود و همچنین نقش و مشارکت احزاب و گروههای مختلف سیاسی را بررسی خواهیم کرد. در ابتدا یک گزارش ببینیم.
سوال: آقای قوچانی رهبر معظم انقلاب اسلامی در ارکان مورد تاکیدشان در موضوع و حوزه انتخابات به موضوع مشارکت اشاره کردند که مشارکت، وحدت ملی را به همراه دارد، اما میبینیم که برخی چه جریانهای سیاسی و چه حتی از خارج به دنبال دلسرد کردن مردم در این فضا هستند آنها به دنبال چه هستند و آیا این به صلاح کشور است و ایجاد چنین فضایی به کشور کمک میکند؟
قوچانی: خیلی خوشحالم که بالاخره بعد از صحبتهای رهبری صدا و سیما دارد تنور انتخابات را گرم میکند، چون تا مدتی قبل ما فکر میکردیم اصلاً انتخاباتی در کار نیست که صدا و سیما به آن نمیپردازد.
سوال: البته ما از ابتدا برنامههایمان را شروع کردیم از پیش ثبت نام شروع کردیم شاید شما بیننده نبودید.
قوچانی: نه من جزو بینندگان ثابت تلویزیون هستم و این را اساساً به عنوان یک فضیلت نمیبینم که بگویم تلویزیون نمیبینم، تلویزیون میبینم و دقیق هم میبینم و فکر میکنم به هر حال ورود شما به این بحث خیلی خوب است. در باب اینکه میگویید دارند مردم را دلسرد میکنند البته من تحرک جدیدی ندیدم، معنی اش این نیست که تحرک ندیدم در طول زمان این اتفاق افتاده که اساساً یک بدبینی نسبت به سیاست از ناحیه تمام رسانههایی که ممکن است نظام سیاسی و حتی کشور ما را قبول نداشته باشند وجود داشته به نحوهها و روشهای مختلف بعضی اوقات کار میکرده و بعضی از اوقات کار نمیکرده است. آن زمانی که این روشها و این سیاستها کار نمیکند زمانی است که مردم شور و شوق و امیدی دارند به حضور در انتخابات و فضای عمومی، ولی زمانی که احساس میکنند دلسردی در درون مردم هم وجود دارد آنها هم بر این میدمند.
تقریباً در این شرایط است که موفق میشوند، در شرایط اول که امید و ایمان به تغییر و تحول در کشور باشد حتی اگر آنها تمام تلاششان را هم بکنند به هیچ توفیقی نمیرسند، الان در گزارشی که پخش شد اشاره شد که زمینهای فراهم آمده فضایی به وجود آمده به خصوص بعد از صحبتهای رهبری و حالا نوبت احزاب سیاسی است که تنور انتخابات را گرم کنند.
من فکر میکنم که برای گرم کردن تنور انتخابات بیش از احزاب، ما نیازمند عوامل دیگری هستیم. من فکر میکنم که نقطه تمایز نظام جمهوری اسلامی با رژیم پهلوی در مسئله انتخابات بوده است، اگر بخواهیم این را به لحاظ سیاسی صحبت کنیم من به بحثهای دیگر، اعتقادی، دینی و فرهنگی وارد نیستم و میتوانیم راجع به آن بعداً صحبت کنیم، در بُعد سیاسی آن چیزی که ما را از ۴۵ سال گذشته متمایز میکند نهاد انتخابات است. ما با یک رژیمی مواجه بودیم که مبنای مشروعیت خودش را از کودتا میگرفته، چه کودتای سوم اسفند و چه کودتای ۲۸ مرداد یعنی هم استقرار و هم بقایش با کودتا اتفاق افتاد، اما در جمهوری اسلامی با حکومتی مواجه هستیم که مشروعیت خودش را از انقلاب میگیرد و انقلاب است که انتخابات را استمرار میبخشد.
متاسفانه در سالهای اخیر عوامل و مسائلی وجود دارد که به شدت این مسئله کمرنگ شده است اگر بخواهم مهمترین آن را در یک جمله خلاصه کنم باز در قیاس با رژیم گذشته در نظر میگیرم، ببینید از زمانی که در رژیم گذشته یک حزب واحد به وجود آمد و حتی آن دموکراسی نمایشی و دروغینی که این اواخر درست شده بود بین دو حزب ایران نوین و مردم و حزب رستاخیز به جای آن به وجود آمد از همان زمان، سقوط آن نظام سیاسی به گوش میرسید یعنی مشخص بود که آن نظام سیاسی دچار یک بحران شده است آن چیزی که جمهوری اسلامی را در ۴۵ سال گذشته حفظ کرده وجود یک نظام رقابتی میان دو حزب سیاسی، دو جناح سیاسی، دو تفکر سیاسی و بلکه بیشتر بوده است.
سوال: و الان شما اعتقاد دارید که این موضوع در شرایط فعلی
قوچانی: به نظر من بسیار کمرنگ شده و خطر جدی وجود دارد که این رقابت بی معنا شده باشد.
سوال: سوالی را پرسیدم که این قدر که برخیها دنبال پررنگ کردن مشکلات هستند به صلاح کشور است یا خیر؟
قوچانی: قطعاً به صلاح کشور نیست به هر حال حفظ نظم سیاسی، قانون و یک محیط آرام به نفع کشور است.
سوال: آقای کوشکی رقابت واقعی در انتخابات باید در چه حوزهای تعریف شود؟ اصلاً فرق آن با رقابت غیر واقعی چیست؟ حالا که ما صحبت میکنیم که یک میدان فراهم شود و میدان برای ورود احزاب و گروهها باز بشود چگونه بیایند و رقابت واقعی را شروع کنند؟
کوشکی: واقعیت این است که رقابت زمانی واقعی خواهد بود که مردم با تعدد راهکارها برای حل مشکلات جامعه مواجه بشوند یعنی مشکلی وجود دارد و ببینند که جریانات متفاوت، چرا میگویم جریانات؟ چون ما در کشورمان پدیدهای به نام حزب به معنای دقیقش نداریم، نزدیک به دویست و خردهای، ۳۰۰ حزب ثبت شده، اما حزب آنچه که برابر نهاد پدیدهای و ساختاری به نام پارتیپ در تمدن غرب است ما در کشورمان نداریم، از دوران مشروطیت تلاش شده در ایران حزب تاسیس شود و موفق نبوده تا همین الان هم حزب به معنی دقیق با آن کار ویژهها و با نقشها و با آن ویژگیهایش ما نداریم، تلاشهایی هم بعضیها کردهاند که به نتیجه نرسیده دلایلی دارد که حالا موضوع بحث ما نیست پس من میگویم جریانات سیاسی، این که جریانات سیاسی بیایند و هیچ کدامشان برای مشکلات مردم راه حل نداشته باشند پس هیچ کدامشان برنامه نداشته باشند بلکه صرفاً جناح الف بیاید و بگوید تو این قدر دزدی کردی، تو این قدر تخلف کردی، تو این قدر آدم بدی هستی، شماها این گونه هستید شماها میخواهید این کار را بکنید، آن یکی هم بگوید نه و دانه دانه اثبات کنند که بنشینند جلوی مردم تخلفات همدیگر را روی صحنه بریزند، افشاگری کنند و آن یکی یادش بیاید که آن آقا مثلاً دو سال پیش این کار را کرده و آن دیگری بگوید جریان شما این کار را کرده این اسمش رقابت نیست این را اشتباه گرفتیم و سالهای قبل هم به اسم مناظرات انتخاباتی و گرم کردن تنور انتخابات بیشتر اوقات مردم را از آنچه که تلخ بوده تلختر کردیم. من مسئول جناح الف بودم مثلاً، ایشان مسئول جناح ب بوده بعد آمدیم اینجا خیلی از خجالت هم در آمدیم و آن وقت خواستیم به مردم ثابت کنیم که این آن قدر بد است پس به من رای بده و بالعکس، مثلاً آن جناح هم خواسته همین را ثابت کند این رقابت اتفاقاً سرد کننده است و علت آن این است که جریانات سیاسی راهکار ندارند که به مردم ارائه بدهند.
سوال: الان که چهاردهم نتایج تعیین صلاحیتها اعلام میشود فکر میکنید در این فضا جریانهای سیاسی آماده شدند برای اینکه به مشکلات ورود کنند و راهکار بدهند؟
کوشکی: مشکلش این است که جریانات سیاسی نه از الان، که برای پیدا کردن و بیان راهکار یک مقدار خیلی زیادی دیر است ۲ سال پیش هم به اینها فرصت میدادیم اینها اهل پیدا کردن راهکار برای مشکلات کشور نیستند، چون جریانات سیاسی بیشتر افراد طالب قدرت هستند، نه افراد دارای توانمندی برای مشکلیابی، مسئله یابی و حل مسئله در ساختار جریانات سیاسی.
سوال: یک طرف مردم هستند و یک طرف جریانهای سیاسی، الان مردم میخواهند انتخاب کنند یعنی اعتماد کنند به همین افرادی که شما اشاره میکنید از دو سال گذشته هیچ راه حلی ندارند.
کوشکی: عرض من این است که رقابت حقیقی که سازنده میشود در آن تعابیری که در آن گزارش، رهبر انقلاب اشاره کردند رقابت حقیقی موجب سازندگی میشود، چون مردم به جای اینکه دو جناح به جان همدیگر بیفتند و علیه همدیگر افشاگری کنند این میگوید من مثلاً برای حل مشکل مسکن طرح و برنامهام این است، دیگری میگوید نه من این را کارگر نمیدانم و طرح و برنامه من این است و مردم بین این دو برنامه و بین مجموعه برنامهها انتخاب میکنند، برنامه انتخاب میکنند، راهکار انتخاب میکنند، الان مدتها است که جریانات سیاسی ما به انتها رسیدند جریانات موسوم به راست و چپ است که تمام شده است.
سوال: یعنی شما اعتقاد دارید که جنجالها بر سر قدرت است نه خدمت؟
کوشکی: دقیقاً بر اساس این است که من میخواهم روی این صندلی بنشینم، منی که هیچ برنامهای برای مشکلات کشور ندارم یا دیگری بنشیند، دعوا بر سر آن صندلی است و نکته مهم این است که مردم از این دو جریان الف و ب، از جریان راست و چپ عبور کردند، اما این دو جریان نمیخواهند اجازه بدهند رویشهای سیاسی اتفاق بیفتد.
سوال: آقای قوچانی؟
قوچانی: علی الاصول این حرف، حرف درستی است از منظر کسی که به علم سیاست میپردازد میتواند موضع دقیقی باشد، ولی فقط یک طرف ماجرا دیدن است یعنی در مورد احزاب سیاسی فقط صحبت کردن است، خوب چرا این احزاب سیاسی در کشور ما رشد نکردند؟ چرا به جایگاهی نرسیدند که از افشاگری فراتر بروند و آیا جایگزینهایی که برایشان مطرح میشود آن جایگزینها میتوانند چیزهایی که آقای دکتر میگویند را نمایندگی کنند؟ به نظر من یک موانع ساختاری برای رشد احزاب سیاسی در کشورمان وجود دارد که این موانع ساختاری مانع از این میشود که احزاب بتوانند نمایندگی واقعی برای مردم و مطالبات آنها بکنند. نفس کسب قدرت البته چیز بدی نیست مهم این است از قدرت چگونه برای اداره جامعه استفاده بشود. آن طور که آقای دکتر کوشکی هم به آن اشاره کردند به نظر من مهمترین ایراد در فقدان نظام انتخاباتی حزبی در کشور ما است یعنی به دلیل اینکه ما احزاب را با وجود این که در قانون اساسی به رسمیت شناختیم، نظام انتخاباتیمان را بر مبنای فهرستهای حزبی و انتخاباتی سازماندهی نکردیم، مردم هنوز که هنوز است گرچه در شهرهای بزرگ به لیستهای حزبی رای میدهند، در شهرهای کوچک که سهم بزرگی از کشور را تشکیل میدهند یعنی سهم بزرگی از کرسیهای مجلس در اختیار حوزههای تک نماینده است، خوب این مانع از این میشود که در کشور این دو جریانی که بعد از انقلاب رشد کردند و تغییر کردند جریان چپ و راست به جریان اصلاح طلب و اصولگرا تبدیل شدند و شاید الان وقتش باشد که جریان اصلاح طلب و اصولگرا به جریانهای دیگری تکامل پیدا کنند.
انتخابات یعنی، یعنی انتخابات بین دو جریان اصلاح طلب یا اصولگرا، یانه؟ جریانهای سیاسی دیگر هم باید ورود پیدا کنند بر تنور انتخابات یک قدرت و یک شاخههای دیگری بیفزایند؟
ببینید افزودن به این جریانها باید به صورت طبیعی و از بطن جامعه صورت بگیرد، از بالا نمیشود این کار را انجام داد، این دو تا جریان هم که در کشورما وجود دارند، یک پایگاههای اجتماعی مشخصی دارند، برخلاف حزب ایران نوین و حزب مردم که دربار ساخته و دولت ساخته بودند، جریانهایی بودند که از بطن جامعه شکل گرفتند.
سوال: کی و از کجا باید شکل بگیرد؟
قوچانی: از تبدیل شدن سندیکاها، اتحادیهها و طبقات اجتماعی و تبدیل شدن آن به احزاب سیاسی و با اصلاح قانون انتخابات.
سوال: این همه انتخابات را پشت سر گذاشتیم، دیر نیست؟
قوچانی: همیشه دیر است اگر شما بخواهید این جا قضاوت بکنید، اگر بخواهید صحبت بکنید میگویید خب الان دیر بودنش به همین اندازه است که الان ما تازه داریم راجع به برنامههای احزاب تو انتخابات صحبت میکنیم، اما اگر به عنوان یک راهبرد این را در نظر بگیریم.
سوال: در این رابطه ما البته در رسانه پیشتر هم صحبت کردیم.
قوچانی: نه خلاصه همین قدر که این استودیوی شما امروز خیلی گرم است و منم لباس گرم پوشیده بودم. میخواهم بگویم که گرما و سرما دست شماست دیگر، شما گرما و سرما را میتوانید درستش بکنید، میخواهم عرض کنم که این چیزی که وجود دارد، ضمن تایید فرمایشات آقای کوشکی، شاید از موضوع سیاسی نباید ببینید، از موضوع حاکمیت هم باید ببینید، ببینید رهبر انقلاب چهارتا شاخص را شمردند، اولین مورد مورد مساله مشارکت است، انتخابات زمانی در جامعه اثردارد، ببینید ما که اینجا آمدیم و داریم صحبت میکنیم، قرار نیست که تنور انتخابات را فقط گرم کنیم، با حرف زدن ما هم هیچ تنوری گرم نمیشود، در حقیقت این حس اول باید در مردم رخ بدهد، احساس بکنند که انتخابات در زندگی شان اثر مستقیم دارد، این اثر مستقیم یعنی وقتی من رای میدهم، رای من باعث میشود فردا وضعیت من از امروز من بهتر باشد، اگر انتخابات فقط برای انتخابات برقرار بشود، یعنی از نظر نظام سیاسی برای تجدید مشروعیت برگزار بشود، از نظر احزاب سیاسی هم برای قدرت، این هیچ اثری در مشارکت مردم نخواهد داشت.
سوال: نکته دارند آقای کوشکی
کوشکی: من بگویم یک زمانی دولت آقای خاتمی با شعار توسعه سیاسی تشکیل شد، مجلس ششم هم با دولت آقای خاتمی همگام و همکار بود و اصلا حزبی از بالا به پایین ساخته شد برخلاف اینکه حزب از پایین ساخته میشود و به قدرت میرسد، حزب قدرت ساخته مشارکت هم بود و دوستان اصلا شعارشان، شعار توسعه سیاسی بود، چرا تو آن هشت سال با کمک مجلس ششم تلاشی برای این مطالبه شما نکردند که بگویند آقا قانون انتخابات را یک کاری بکنیم مثلا بیاوریم ساختارش را یک ساختار حزبی بکنیم.
قوچانی: خب این کار انجام شد و شورای نگهبان رد کرد، لایحه اصلا ح قانون انتخابات توسط دولت آقای خاتمی ارائه شد.
کوشکی: شورای نگهبان به خاطر اینکه اینها میخواستند حزبیش کنند، رد کرد، نه نکته سر این است که همین الان من یک سوال میکنم ایشان عضو یک حزب سیاسی اند، حزب سیاسی ایشان آیا منعی دارد که بیاید و برای تمام حوزههای انتخابیه حداقل برای نصفش، همان حوزههای شهرستانی که میفرمایید، منعی دارید نامزد معرفی کنید؟ کسی جلویتان را میگیرد، نه، میدانید چرا؟ چون حزبی که ایشان عضوش هست پایگاه اجتماعی به شدت بسته و محدودی دارد، یعنی مثلا سه چهار درصد از قشرهای پرنفوذ جامعه ایرانی پایگاه اجتماعی حزب آقای قوچانی هستند، خب، اشکالی هم ندارد، یک حزب میتواند اینقدر پایگاه داشته باشد، کمتر یا بیشتر، اما کسی جلویشان را نگرفته، نه ساختار حاکمیت، اگر ایشان بیاید بگوید من برای کل کشور میخواهم نامزد معرفی کنم اصلا برای همه حوزه ها، کسی جلویشان را نمیگیرد، اما کسی هم توشهرستانها حزبی رای نمیدهد، پدیده حزب تو ایران به معنی آنچه که بنابر پارتی است، پارتی توی اروپا، این زیرساختهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی میخواهد تا الان این پدیده تو ایران رشد نکرده، موانع هم موانعش ربطی به جمهوری اسلامی، عصر پهلوی، رضاخان یا مشروطه نداشته، دلایل دیگری داشته که میگویم اینجا موضوع بحث شما و اصلا این حوصله، چون یک بحث جامعه شناسی سیاسی است، اما نکته ام سر این است که من برمی گردم به آن صحبت قبلی ام که تکمیل بشود.
قوچانی: اجازه بدهید من این دو تا نکته را اول بگویم
کوشکی: من بین فرمایش شما سکوت کردم، خواستیم به قول دبیرکل شما کلام منعقد بشود.
قوچانی: دبیرکل سابق مان
کوشکی: دبیرکل سابق تان، بله، روابط عمومی تان ضعیف است نمیگوید دبیرکل جدید تان کیه، البته عوض هم بشود، آقای کرباسی از اول تا حالا دبیرکل تان بوده دیگر، اشکال ندارد.
قوچانی: نه، اطلاعات تان متاسفانه کمه.
کوشکی: نکته سر این است که ببینید اصلا ما فرض کنید حزب هم داشته باشیم، آیا حزب مساوی الزاما برنامه داشتن برای مشکلات مردم است و نکته مهم آیا اصلا برای جریانات سیاسی مردم مهمند؟ الان آن چیزی که مردم را نسبت به انتخابات بدبین میکند این تجربه تلخ است که جریانات به قول ایشان راست و چپ، اصولگرا، اصلاح طلب، مردم را پلکان قدرت دیدند، وقتی که از این رای مردم عبور میکنند، وارد ساحت قدرت میشوند، دیگر بود و نبود پل یادشان میرود، اصلا خرشان که از روپل رد میشود دیگر وارد لابیهای خودشان و سهم بندیها و آن قصههای خودشان میشوند و تا انتخابات بعدی دوباره یاد مردم نمیافتند، به همین خاطر است که اگر مردم این شبهه را دارند و این سوال را دارند که ما به هر کدام از این دو تا جناح رای دادیم برای ما انبوهی از وعده به جای برنامه، و بعدش دیگر آن وعدهها را هم ما دستمان به اینها نمیرسد و دستمان کوتاه و خرما بر نخیل، آقایان اصلا نمیتوانیم ببینیم، تا چهار سال بعد، یعنی الان آنهایی که تو جریانات سیاسی اند، من احزاب را عمدا نمیگویم، چون حزب به معنی واقعی نداریم، آنهایی که تو جریانات سیاسی اند و من عرض میکنم، هم پایگاه اجتماعی اصلاح طلبها از آنها عبور کرده، مدتهای مدید از آنها عبور کرده و هم پایگاه اجتماعی جریان موسوم به اصولگرا از آنها عبور کرده، و دلسرد شدند از اینها، این جا جایی است که اگر این دو تا جریان پدرخوانده اجازه بدهند و گردن کلفتی نکنند ما شاهد رویشهایی هستیم با گرایشات متفاوت، از نسل جوانی که دلزده شده از پدربزرگهایی که دیگر هنوز خودشان را بازنشسته نمیکنند، از پدربزرگها و پدرخواندههایی که میخواهند تا قیامت باشند و صندلی آنها تابوتشان بشود.
سوال: منظورتان کیه؟
کوشکی: اصلا فراوانند، همین این دو تا جناح، این جناح.
قوچانی: شما زمان را هم درنظر میگیرید؟
سوال: بله، این را دوسه شب پیش که ما پشت میهمانی که الان آقای کوشکی هستند تایمر داریم، شما بزرگواران هم که روبرویتان دارید؟
کوشکی: من به عدالت تان اعتماد دارم.
سوال: نکته دارید؟ منم میخواهم سوالم را بپرسم.
کوشکی: من نکته ام این است که اگر این دوتا جریانی که پدرخوانده اند و خودشان را مالک میدانند و راحت میآیند و سهم بندی میکنند، لیست درست میکنند، حتی لیست شان را گاهی وقتها اگر ناراحت نشوند میفروشند، تو انتخابات گذشته دیدیم، هم راستش این کار را کرده و هم چپ این کار را کرده، میگویند تو میخواهی بیایی تو لیست ما، لطفا این قدر سر کیسه را شل کن، اخبارش هم منتشر شد و نتوانستند این را مخفیش کنند، این فضا تاوقتی که وجود داشته باشد.
سوال:، چون ما الان در رسانه میگوییم، بگویید یا طبق سند
کوشکی: نه اسم که نمیآورم که، تو روزنامه منتشر شده و
سوال: نه، چون الان داریم در رسانه میگوییم بگویید گریز بزنید کدامشان؟
کوشکی: تو انتخابات شوراهای شهر درواقع دورههای قبل این قشنگ مطرح شد، حالا عرضم سر چیه؟ میتوانیم شاهد رویشهایی باشیم از نسل جوانی که حرف تازه دارد، ایده دارد، برنامه میتواند داشته باشد و آنها اتفاقا اگر مجال صادر بشود، برای ورودشان مردم با یک نسل جدید روبروند که آنها حتی مردم را امیدوار میکنند به مشارکت.
سوال: آقای قوچانی انتخابات تحول، مردم سالاری، ورود جوانها در کنار تجربه نسل گذشته یا افرادی که باتجربه ترند و سن بالاتری دارند؟
قوچانی: بله خب، آقای دکترکوشکی دو تا ادعا مطرح کردند که اول باید من ادعاها را توضیح بدهم، یکی در باب این که چرا اصلاح طلبان موقعی که مثلا دولت آقای خاتمی یا مجلس ششم را در اختیار داشتند، نسبت به اصلاح قانون انتخابات اقدام نکردند، خب هم دولت آقای خاتمی، هم دولت آقای روحانی، لایحهای برای اصلاح قانون انتخابات، و تهیه قانون جامع انتخابات تهیه کردند، نه تنها دولتهای اصلاح طلب و مجالس اصلاح طلب، بلکه در یک دورهای، اصولگرایان هم به این فکر افتادند که یک قانون جدید بدهند برای انتخابات و خب هم شورای نگهبان مخالفت کرد، هم ماقبل شورای نگهبان، اساسا لایحه از دستور کار خارج شد و این جزو مواردی است که خب به هر حال حافظه تاریخی وجود دارد دیگر، اسناد و مدارکش وجود دارد.
کوشکی: یعنی شما معتقدید میخواهم سوال بپرسم، میخواست حزبی بشود شورای نگهبان گفت نه حزبیش نکن.
قوچانی: بله یکی از مسائلش همین مسائل حزبی بود، من خودم با سخنگوی شورای نگهبان در این مورد صحبت کردم، گفتم ما نمیتوانیم این کار را بکنیم که حق رای مردم را به یک حزب بدهیم.
در همین دوره اخیر در دولت گذشته من خودم صحبت کردم و مخالفت کردند و اینکه گفتند که نمیشود این اتفاق بیفتد.
سوال: دقیقا شما با کی صحبت کردید؟
قوچانی: من با آقای کدخدایی صحبت کردم، نکته دوم درباب حزب کارگزاران، من البته اینجا به عنوان نماینده حزب کارگزاران نیستم، همانطوری که آقای کوشکی به عنوان نماینده انصار و حزب الله احتمالا اینجا حضور پیدا نکردند.
کوشکی: من متاسفانه این افتخار را ندارم، عضو هیچ گروهی هیچ وقت نبودم.
قوچانی: بله، ولی یک وقتی انصار و حزب الله که میخواست برای مناظره کسی را بفرستد، حضرت عالی را معرفی میکردند.
کوشکی: مطمئنید؟ یک مثالش را میزنید؟
قوچانی: حالا من که گفتم که شما نیستید، به عنوان انصار و حزب الله نیستید، من نگفتم که هستید.
کوشکی: متاسفانه این شرافت را نداشتم، این افتخار را نداشتم و جهت اطلاع اگر یک مورد بگویید که آن گروه کجا؟
قوچانی: حالا من این را افتخار یا بی افتخاری نمیدانم. میخواهم عرض کنم که
کوشکی: اگر یک مورد بگویید که آن گروه کجا؟
قوچانی: اینها همه را حساب میکنید نه؟
سوال: اگر این مباحث کمک کند به اینکه مردم انتخاب بهتری کنند ادامه بدهید وگرنه برگردیم به بحث.
قوچانی: این وقت من است من به عنوان نماینده کارگزاران اینجا نیستم، ولی میدانم انتخابات مجلس پنجم با حضور کارگزاران به یکی از رقابتیترین انتخابات بدل شد، و کارگزاران که ایشان میفرماید سه چهار درصد رای دارند، درواقع
کوشکی: نه گفتم پایگاه اجتماعی شان سه چهار درصد رای دارند
قوچانی: دیگر مردم عادت کنند که این حرفهای ایشان زیرنویس حرفهای من است.
کوشکی: سه چهاردرصد رای ندارند.
سوال: آقای کوشکی، چون شما اشاره کردید سکوت کردید، آقای قوچانی میان حرف شما وارد نشود
کوشکی: آخه دارد تحریف میکند، ایشان یا پایگاه اجتماعی را نمیدانند که بعید میدانم، یا عمدا دارد تحریف میکند حتی سابقه این کارها را تو روزنامه نگاری داشتند، نکته اش سر این است که من نگفتم سه چهاردرصد رای دارد، گفتم پایگاه اجتماعیش جزو سه چهاردرصد بانفوذ جامعه است، نفوذ اقتصادی شدید دارند، همین.
قوچانی: کارگزاران و سازندگی اگر الان اجازه بهش بدهند که دبیرکل، اعضای ارشدش را نامزد انتخابات بکند آن وقت من به ایشان جواب خواهم داد که چه اثری در فضای عمومی کشور میگذارد، وقتی که این امکان وجود ندارد.
سوال: شما که اعلام کردید نماینده کارگزاران در برنامه ما نیستید.
قوچانی: گفتم من نیستم، ولی اگر قرار باشد راجع به موضوع صحبت بکنم به شما عرض میکنم، نه فقط کارگزاران، بلکه اصلاح طلبان و برخی جریانهای سیاسی متعددی وجود دارند که میتوانند رونق را به انتخابات بیاورند، من میخواهم به طور مشخص فکر میکنم، چون شما هم کم و بیش هواداری از ایشان دارید میکنید.
سوال: نه ما در رسانه بی طرفی نسبت به جریانهای سیاسی هستیم.
قوچانی: امیدوارم بی طرف باشید، ولی میخواهم با مردم صحبت کنم، واقعا ببینید این صدای جریانی است که با زدن دو تا جریان سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا، یعنی ببینید شما وقتی سوال میکنید که کیا دارند تخریب میکنند، این استعداد آقای کوشکی است؛ که وقتی که دو تا جریان را دارد میزند، دو تا جریانی که داخل کشور دارند کار میکنند، دارد به طبل عدم مشارکت در انتخابات میکوبد، عین همان جریانی که در خارج از کشور دارد این کار را میکند، هیچ تفاوتی ندارد، آنی که میگوید اصلاح طلب، اصولگرا، تمام شده ماجرا، همین حرفهای آقای کوشکی را میزند، اینکه از درون نظام جمهوری اسلامی، دو تا جریانی در بیایند که این دو تا جریان طرز تفکر دارند، اتفاقا بگذارید اینجا من از موقعیت نظام سیاسی دفاع بکنم، نه اینکه ایشانی که تو حلقه سخت نظام وجود دارد، مشکل همین است، مشکل اینجاست که آن کسی که جریان سخت سیاسی قدرت را نمایندگی میکند امروز برای گزار از این دوگانهای که به صورت طبیعی در نظام سیاسی شکل گرفته، اتفاقا تفاوت بسیار زیادی با همدیگر دارند، رقابت دارند، برنامه دارند، ایده دارند و این رقابتها و برنامهها و ایده هایشان به بن بست میخورد به دلیل اینکه امثال آقای کوشکی در نهادهای قدرتمند حضور دارند و جلوی این کار را میگیرند، این الان وقت این است که این دوگانه را نفی کنند و برسانند این اتفاق یک بار در انقلاب فرهنگی چین رخ داده، در انقلاب فرهنگی چین گفتند کل کادرهای قدیمی باید حذف بشوند و کادرهای جدید و جوان بیایند،ای کاش به این حرف شان تا انتها پایبند باشند.
سوال: آقای کوشکی
کوشکی: من خوشحالم که ایشان جزو مدافعان نظام شدند، اگر آمدن من امشب همین فایده داشت که بالاخره ایشان گفتند من جزو مدافعین ساختارم من وظیفه ام را انجام دادم، آقای قوچانی در جایگاه مدافعین نظام حاضر شدند.
قوچانی: خیلی وظیفه سختی به شما
کوشکی: بالاخره ایمان آوردند، این خیلی جای شکر دارد، ببینید اینی که ما میگوییم دوتا جریان پیر شدند، من دارم توصیف میکنم نمیدانم چرا توصیف یک واقعیت ایشان را برآشفته میکند، بله ایشان عضو آن جریان است و خب من میگویم جریان پیر شده و باید جایش را به جریانات نو بدهد و اینها نمیخواهند ساحت قدرت را ترک کنند، خب برآشفتگی دارد، اما عرض من این است واقعیت از اینجا شروع میشود که این دو تا جریان، بیش از سه دهه هرچه داشتند رو کردند وضعیت امروز شده، با همه خوبی و بدیهایش، اگر مردم نخواهند این دو تا جریان را، و بخواهند جریانات دیگر را تجربه کنند، از کی باید اجازه بگیرند، باز هم از پدرخوانده ها، شاید این دوتا جریان بخواهند تا قیامت حضور داشته باشند.
کوشکی: من خوشحالم که ایشان جزو مدافعین نظام شدند اگر آمدن من امشب همین فایده را داشت که بالاخره ایشان گفتند من جزو مدافعین ساختار هستم من وظیفه ام را انجام دادم ایشان در جایگاه مدافع نظام حاضر شدند.
سوال: یک نکته آقای کوشکی، الان که میگوییم هی دائم دو جریان مطرح کشور، موانع حضور سایر جریانها کی بوده و چه بوده است؟
کوشکی: این دو جریان هرکدام برای خودشان پایگاههای محدودی از قدرت، ثروت، نفوذ و رانت را در مشتشان گرفتند، حالا هرکدام بیشتر و یکی کمتر، نتیجه این است که هر کدام هم وقتی وارد عرصه انتخابات میشود، با تهدید آن مخاطبین خودش میخواهد رای بیاورد یعنی جناح آقای قوچانی به معنی کل، میآید میگوید که اگر به ما رای ندهید انحصارطلبان، چماق به دستها و فاشیستها به قدرت میرسند پس به ما رای دهید تا آزادی و دموکراسی و لیبرالیسم و حقوق انسانی برای شما بیاید، آن جناح هم میگوید که اگر به جناح آقای قوچانی رای دهید نمیدانم این اتفاقات منفی رخ خواهد داد هر کدام سعی میکنند مردم را بترسانند که این وسط به ما رای دهید، من میپرسم سال ۹۸ جناح آقای قوچانی لیست داشت، دو تا فهرست بود شباهتهایی هم داشتند دانشجوی من که یک ریال هزینه تبلیغات نکرد در تهران ۲۰۰ هزار تا رای آورد، سرلیست آقای قوچانی ۸۰ هزارتا رای نیاورد، نمیخواهند قبول کنند که پایگاه اصلاحات از اینها عبور کرده، اصلاح طلبها پایگاه رایشان در تهران در حدی بود که سرلیست موردنظر آقای قوچانی ۸۰ هزار تا، نه صد هزارتا، نه دویست هزار تا رای بیاورد، دانشجوی صفر کیلومتر من در تهران ۲۰۰ هزار تا رای آورده، ببینید این که نمیخواهند حقیقت را بپذیرند جناح راست هم همین است، او هم نمیخواهد حقیقت را بپذیرد باعث انسداد سیاسی شده، مردم میگویند ما الان سه دهه است یا به تو رای دادیم، یا به تو رای دادیم یا مختلط رای دادیم، در مجلسهایی مثل مجلس پنجم شما مختلط بودید اتفاق ویژهای در پارلمان رخ نداده بگذارید ما تجربههای جدید داشته باشیم، اما جالب است که این دو که مثلا با هم رقیب هستند خیلی اوقات مثل لبه قیچی عمل میکنند یعنی آن نیروها و رویشهای تازه سیاسی، آن رویشهای تازه سیاسی را مطمئن باشید جناح آقای قوچانی در این مدت روبرو و جناح رقیبشان با انواع و اقسام مارکها خواهند زد، من نامزد انتخابات نیستم حزب هم ندارم و عضو هیچ گروهی هم نبوده و نیستم و خجالت هم نمیکشم از این که عضو گروهی باشم و بگویم عضوش نیستم، من اگر عضو گروهی بودم با افتخار اعلام میکردم نمیدانم چرا ایشان از این که عضو کارگزاران باشد دارد اعلام برائت میکند.
سوال: آقای قوچانی
قوچانی: سراسر فرمایشات ایشان پر از تهمت و بهتان است، الان مردم دیدند که من در مورد کارگزاران گفتم از موضع کارگزاران من صحبت نمیکنم به دلیل این که نه شما من را به این عنوان دعوت کردید و نه من سخنگوی حزب کارگزاران هستم، ولی به عنوان یک عضو کارگزاران از آن طرز تفکر دفاع میکنم و طرز تفکری که درباره انتخابات بود هم بیان کردم اصلا ابایی از این مسئله ندارم ایشان کار تشکیلاتی، چون بلد نیستند یا این که پنهان میکنند، طوری هم برخورد میکنند که میگویند من عضو هیچ حزب و جریان و نهادی نیستم که انگار این برایشان یک افتخار است یا چیزی فراتر از این هستند، همین که به یک مورد اشاره میکنند که یک دانشجوی صفر کیلومتر ایشان که به مجلس راه پیدا کرده.
کوشکی: به مجلس راه پیدا نکرد در تهران بود، ولی ۲۰۰ هزار رای آورد.
قوچانی: دانشجوی صفر کیلومتر هم بفرمائید البته جالب است، این نشان میدهد که ایشان آن قدر قدرت دارند که افرادی را به لیستها
کوشکی: ایشان در لیست نبود، منفرد شرکت کرده بود.
قوچانی: به هرحال آقای کوشکی نمیتوانند حساب خودشان را از حاکمیت جدا کنند، هرچقدر هم امروز قسم و آیه بخورند جلوی دوربین
سوال: من هم به آقای کوشکی و هم آقای قوچانی تذکر بدهم، چون فرصت و زمان مردم است و ما داریم راجع به انتخابات صحبت میکنیم لطفا مباحثی مطرح شود که به انتخاب مردم و فضای رقابتی انتخابات کمک کند.
قوچانی:بله من میتوانم بی توجه به حرف آقای کوشکی حرف خودم را بزنم، ولی اگر میخواهید بحث ادامه پیدا کند به نظرم این گفتگو میتواند جالب باشد، همان انتخابات مجلس سال ۹۸ را اگر ایشان به آن اشاره کردند اگر دقت کنید میزان مشارکت مردم در انتخابات خیلی روشن است یعنی این که ایشان وقتی میگویند مردم به پایگاه بدنه اجتماعی اصلاحات پشت کردند، فرض بر این کنیم که فرمایش ایشان صحیح باشد آنهایی که به بدنه اصلاحات پشت کردند، به جریان اصلاحات پشت کردند آیا به نظام روی آوردند؟ یعنی کسانی که رای ندادند، کسانی که در انتخابات شرکت نکردند، کسانی که به اصلاح طلبها رای ندادند به اصول گراها رای دادند یا این که به نظام ابراز علاقه کردند؟ پایینترین سطح مشارکت در مجلس یازدهم ما داشتیم با ۴۲ درصد، کل مجلسی که امروز بر کشور ما حاکم است ۹ میلیون رای دارد از یک جامعه ۸۰ میلیونی که یک درصد قابل توجهی از واجدین رای آن را هم باید حساب کنیم کلا ۹ میلیون نفر به این مجلس رای دادند، آیا این افتخار دارد که ایشان راجع به آن صحبت میکند؟ اینکه کارگزاران یا جریان اصلاح طلب در آن انتخابات شرکت کردند و به نظر من در حق نظام سیاسی لطفی انجام دادند که در آن انتخابات شرکت کردندآیا معنی اش این است که باید به این علت آنها را محاکمه کنیم از موضع آقای کوشکی دست و پایشان را ببندیم بیندازیم در دریا و بگوییم شنا کن، شما لیست را مشاهده کنید چند نفر از اعضای آن لیست از اعضای کارگزاران بودند؟ آن لیست از خیرالموجودینی بوده که کارگزاران میتوانست درست کند و اتفاقا معتقد بود اگر آن لیست رای میآورد قطعا از مجلس کنونی بود یعنی ادعایش است، از آن طرف در مورد ریاست جمهوری خیلی افتخار است که مثلا ما بگوییم که مثلا فلان نامزد شما رای کمتری آورده آقای رئیسی رئیس جمهور شده بنابراین شما پایگاهتان را از دست دادید و ما پایگاهمان را حفظ کردیم، آقای رئیسی در کم مشارکتترین انتخابات بعد از انقلاب در حوزه ریاست جمهوری با ۴۸ درصد آرا که مردم شرکت کردنددر انتخابات رای آورده و رقیب آقای رئیسی در آن انتخابات آرای باطله بوده آیا این افتخار است؟ آرای باطلهای که خود نظام سیاسی اعلام کرده یعنی من میخواهم عرض کنم که با حذف جریان اصلاح طلب و برعکس اگر شما دقت کنید در انتخابات مجلس ششم با ۶۷ درصد مشارکتی که مردم انجام دادند یک مجلسی شکل میگیرد که تقویت مشروعیت نظام است به دلیل این که رقابت وجود داشته، انتخابات ریاست جمهوری در دوره هفتم با ۸۰ درصد شکل میگیرد که آقای خاتمی انتخاب میشود کدام یک از اینها به نفع نظام است؟ این که ایشان میگویند ما برای نسل جوان جا بازکنیم، راه باز کنیم خیلی حرف خوبی است ما هم طرفدار این ایده هستیم، ما هم از این ایده دفاع میکنیم به شرط این که شما اجازه رشد به این نیروها را بدهید و به شرط این که این امکان وجود داشته باشد که نسل جدید وارد این رقابت شود، این امکان چگونه به وجود میآید؟ با اصلاح نظام انتخاباتی، با نقشی که شورای نگهبان بازی میکند.
سوال: اول آقای کوشکی گفتند که ما صحبتهایی کنیم در حوزه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و برنامههایی که وجود دارد یا قرار است به وجود بیاید از این بحثها فاصله بگیریم که چیزی برای مردم باشد این بحثهایی که الان داریم میکنیم به انتخابات ما کمک میکند؟ به انتخاب مردم کمک میکند؟
کوشکی: به من نگویید، به جریانات سیاسی بگویید، من از اول میگویم برنامه ایشان، یک بار اسم برنامه نیاورد وجالب است نکاتی هم که گفتند دیگر ارزش ندارد که پاسخ بدهم به خاطر این که بینندهها متوجه شدند چیزهایی که اصلا من اسم نیاوردم ایشان به من نسبت میدهند، من هیچ وقت صحبت نکردم از این که مثلا جریان اصلاح طلب حذف شود، خیر عرض کردم دو جریان هستند مثل دو لبه قیچی خیلی وقتها هماهنگ عمل میکنند راست و چپ و این دو جریان آزمون هایشان را بارها پس دادند مردم امتحانشان کردند و از اینها عبور کردند، اما این دو نمیخواهند اجازه دهند، ایشان تخلفی را که جریانات سیاسی دارد میکند و اجازه رشد به جریانات جدید نمیدهد دارد میاندازد گردن حاکمیت، بله بنده حتما افتخار میکنم که مدافع حاکمیت جمهوری اسلامی هستم، تنها افتخارم در این دنیا این است که مدافع این نظام هستم اگر ایشان مشکلی با حاکمیت جمهوری اسلامی دارد که دارد به هزارتا زشت کاری متهمش میکند بنده مدافعش هستم، چون بهترین و بهترین و بهترین بچههای مملکت به خاک افتادند تا این حاکمیت سرپا بایستند پس این نکته است، اگر ایشان به حزب و جریانش افتخار میکند من هم به حاکمیت حتما افتخار میکنم.
کوشکی: بختک روی کرسیهای قدرت افتادند به سادگی کنار نمیروند و من به آن نسل جدیدی که خون تازهای دارد، فکر دارد، برنامه دارد و تاکنون آزمون پس نداده دوست دارد بیاید و خودش را عرضه کند به جامعه که جالب است اینجا دیگر ما نباید از راست و چپ، اصلاح طلب و اصولگرا سخن بگوییم که فکر کنید یک عده چهرههای جوان آمدند، ولی میگویند ما اصلاح طلب هستیم، یک عده چهرههای جوان آمدند میگویند ما اصولگراییم، نه اینها همان آقازادهها و همان زیرمجموعهها و کیف کشها هستند. جریانی که بحثش اصلاح طلبی و اصولگرایی نباشد بگوید من برای حل مشکل آب کشور برنامه دارم، بگوید من برای حل مشکل اشتغال برنامه دارم، برنامه ام این است، برای حل مشکل مسکن بحثم این است، برای حل مشکل ارز کشور ، برنامهها با هم رقابت کنند تا مردم بدانند که اگر دلشان میخواهد مشکل آب کشور حل شود کدام یک از این دو تا آیا گروه الف یا ب یا جیم برنامه دارد.
امامی: مردم میگویند ما در دورههای قبل یک چنین برنامههایی را میشنیدیم.
کوشکی: وعدهها را میشنیدند، وعده یعنی چه؟ وعده یعنی خلق الساعه این میآید میگوید من این کار را میکنم. برنامه یعنی با چه ساز و کاری، با چه روشی، با کدام بودجه، با کدام مرحله بندی این است که یکی بیاید بگوید من ۵ میلیون خانه میسازم، آن میگوید حالا که مفت است من ۱۰ میلیونش را میسازم، این بگوید من ۴۰۰ هزار تومان یارانه میدهم، آن میگوید نه من ۸۰۰ هزار تومان، اینها وعده است، مردم دیگر اینقدر این وعدهها را شنیدند تجربه شان عالی شده است. رقابت بین برنامه ها، آن وقتی که اشخاص حذف میشوند، کسی لازم نیست عکس رنگی بیندازد، کسی لازم نیست بنرهای میلیاردی و هزینه تبلیغات مثلاً در تهران این بگوید من ۵۰۰ میلیارد خرج کردم، آن بگوید من ۷۰۰ میلیارد که ما بپرسیم و مردم بپرسند. انتخابات سالم مشارکت را میبرد بالا. مردم یک بار بپرسند و جریانات سیاسی شفاف جواب بدهند. پول تبلیغات از کجا میآید.
سوال: فرصت تان تمام شد. آقای قوچانی؟
قوچانی: من فکر میکنم که آقای کوشکی خیلی به جای خوبی رسید که حداقل از حاکمیت دفاع کند البته این به عنوان یک استاد علوم سیاسی باید مرز بین حاکمیت و نظام سیاسی را بدانند. حاکمیت یک دستی که الان وجود دارد ایشان نمایندگی اش میکند، از آن دفاع میکند. من منتقد این حاکمیت هستم و به نظر من به وجود آمدن این حاکمیت یک دستی که الان شکل گرفته از موانع مشارکت است یعنی موانع مشارکت مردم اگر طبق همان نظر رهبری بخواهیم به چهار تا عامل اشاره کنیم اولین مسئله اش مسئله مشارکت مردم است که به نظر میرسد که انتخابات اثرگذاری اش نه در این دولت و آن دولت، نه در این مجلس و آن مجلس در برنامه ریزی کلان در کشور از دست داده، فرمایش شان از این جهت صحیح است که میگویند راجع برنامه صحبت کنیم، اگر به ما بگویند برنامه شما چه هست آن وقت معیار و ملاک مان مشخص میشود، اگر ما برنامهای داشتیم مثلاً برای بخش روابط خارجی مان، برای برجام، برای موضوعات دیگر آن وقت عیار حرف بنده و ایشان مشخص میشود، این که کلی راجع به برنامه صحبت کنیم که دردی را دوا نمیکند، مردم به همان دلیل احساس میکنند که نه فقط این جناح و آن جناح بلکه کل حاکمیت برنامهای برای اداره کشور ندارد یا خلاف آن برنامهای که مردم به آن رأی میدهند نظر میدهند، این که متهم کنیم تمام جناحهای سیاسی، تمام دولتها و ادوار مجلس را بر بی برنامه بودن چیز عجیب و غریبی است یعنی این که یک آدمی حزب الله تمام عیار باشد، از حاکمیت هم دفاع کند، ولی از موضع اپوزسیون دفاع کند پدیده عجیب و غریبی است واقعاً.
نکته دوم در باب رقابت است یعنی اگر شما اجازه بدهید و مجال بدهید که یک رقابت واقعی شکل بگیرد، رقابتی که امکان گردش قدرت در آن وجود داشته باشد حتماً مشارکت مردم در آن بیشتر خواهد شد، این که اساس یک انتخابات را فقط حفظ حاکمیت بدانید، اساس یک انتخابات را فقط این بدانید که مشروعیت نظام اضافه شود و فکر میکنید که هر رأی که داده میشود انگار مشروعیت آن حاکمیت موجود اضافه میشود، این جزو عوامل ضد مشارکت است. مسئله سلامت انتخابات، مسئله امنیت انتخابات هم مهم است واقعاً یعنی حق الناس بودن حتی یک رأی، این که بعضیها فکر میکنند حالا یک انتخاباتی برگزار میشود ته آن یک مضربی به آقا میدهیم و آن وقت انتخابات را به سمتی میبریم که کلیت نظام سیاسی از آن منتفع شود بدون این که به حساسیت مردم نگاه کنیم یا اقناع پذیری انتخابات را بگذاریم کنار و فکر کنیم یک دفعه یک نتیجهای در انتخابات رخ میدهد تا آن چیزی که با جامعه است تفاوت و فاصله دارد. من آن دو تا کلمهای که رهبری گفتند یکی در باب دیکتاتوری و یکی در باب هرج و مرج دو سوی انتخابات، به نظر من آن لپ کلامی است که میشود راجع به آن صحبت کرد یعنی اگر یک انتخاباتی منجر به حاکمیت اقلیت شود دیکتاتوری در آن شکل گرفته، انتخاباتی که میزان مشارکت در انتخابات به حدی برسد که قابل دفاع نباشد، درست که ما هیچ قاعده و قانونی نداریم که چه درصدی از مشارکت در انتخابات باید برگزار شود، در خیلی از کشورها هم آمار زیر ۵۰ درصد است، اما در کشوری که اساس آن بر حق رأی مردم است، مردم سالاری را دارد تشویق میکند این آمار و این عدد و رقم نگران کننده است و همین جور در مورد هرج و مرج و آنارشیسمی که دارد شکل میگیرد که یک وجه آن هم فرمایش ایشان است، ایشان صحبت از این میکنند که ما باید از دو تا جریان عبور کنیم، نمیگویند جایگزین چه بکنیم، دلیلش را هم من میدانم چیست، دوره قبل ایشان نامزد انتخابات مجلس بود، اصولگرایان ایشان را در لیست نگذاشتند و از لحظه فکر کردند که این دو تا جریان باند است اگر در لیست گذاشته بودند که این حرف را نمیزدند، حالا میگویند که من عضو هیچ تشکیلاتی نیستم، عضو هیچ حزبی نیستم، عضو هیچ تفکری نیستم.
مجری: بحث مان را فردی نکنیم لطفاً.
قوچانی: حالا ایشان که فردی کرده. ولی من میخواهم عرض کنم آن چیزی که وجود دارد الان بحرانی که در کشور ما وجود دارد بحران این است که مردم احساس میکنند انتخابات هیچ اثری در سرنوشت شان ندارد، ما این را اگر از بین ببریم آن وقت میتوانیم به مشارکت کمک کنیم.
امامی: این که چه جوری باید از بین ببریم این بحث بسیار خوبی است که وقت گرفتیم از پخش شبکه خبر.
امامی: چه طور همراهی کنیم، چه طور این فضا را فراهم کنیم و چه طور ساز و کارهایش را فراهم کنیم؟
کوشکی: همه چیز را عوض کردند، دنیا عوض شده، طبیعی است که این دو تا جریان جوابگو نیست باید عوض شود حالا ایشان میخواهد ربطش بدهد.
امامی: یک نکتهای گفتند. چه جایگزین شود چه طور جایگزین شود؟
کوشکی: این که ایشان میخواهند ربط دهد که فلانی نامزد بوده، من هم میتوانم بگویم که این که ایشان اینجا جمله رهبری را به صراحت ضد مشارکت دانست و اینجا دارد از واژه رهبری استفاده ابزاری میکند به خاطر سوابق فرض کنید حبس زندان امنیتی است، دنبال این روشها نباشیم، چون فلانی نامزد بوده، نه من یک معلم علوم سیاسی ام کسانی دوست داشتند به من رأی بدهند در انتخابات شرکت کردم در حد خودم چهار تا رأی اضافه کردم و افتخار هم میکنم، اصلاً دوست نداشتم در جریانی و در لیستی قرار بگیرم، چون هیچ جریانی هیچ وقت به من پاسخ نداد و به مردم که پول تبلیغاتش را از کجا میآورد، من اعتقاد دارم جریانی که جرأت ندارد که بگوید پول تبلیغاتش را از کجا میآورد، من معلم شایسته نیستم در این جریان وارد شوم و با پولی که منشأ آن هیچ وقت تاکنون معلوم نشده، نه جریانی که آقای قوچانی افتخار میکند در آن است و نه جریان روبروی آن، هیچ وقت در چنین فضایی و در چنین فهرستی که پول تبلیغاتش معلوم نیست ورود نخواهم کرد. من نمیگویم منفی یا مثبت منشأ آن را شفاف بیایند بگویند کجاست، تا حالا شفاف نشده دوست ندارم در چنین لیستی هم باشم این یک نکته. این وسط وقتی میگوییم که این جریانات جدید کجا هستند و چگونه هستند، این جریانات جدید اتفاقاً ما داریم میبینیم در مجالس گذشته بارها ما دیدیم افرادی آمدند که با اتکا به تخصص شان و اعتماد مردم شان اتفاقاً از همان شهرستانهایی که ایشان خیلی نگران هستند که چرا حزبی رأی نمیدهند و کار درستی میکنند که به جریانات سیاسی اعتماد نمیکنند، چون هوش سیاسی دارند. فردی در جامعه خودش خدمت کرده، پزشک بوده، فرد مفیدی بوده، استاد دانشگاه بوده، موقعیت داشته، این آمده در مجلس و دنبال این بوده که نمایندگی مجلس را به یک منصب تخصصی تبدیل کند و اتفاقاً جریانات سیاسی سرکوبش کردند در مجلس، بایکوتش کردند این رویشها را، اما من حرفم این است که اگر این دو تا پدرخواندگی یک کمی خودشان را کنار بکشند نخواهند پا بگذارند آنها را رقیب سرسخت خودشان میدانند به شکلهای متفاوت سعی میکنند عرض کردم با انگ و برچسب آنها را خفه کنند و اجازه ندهند بیایند بالا، اگر آن دو تا یک کمی کم کم حس کنند که بالاخره بازنشسته شدیم من نمیگویم کامل خداحافظی کنید، نه باشید، بالاخره گفتم پایگاههای محدودی دارد شاید بخواهید ۴ تا کرسی داشته باشید، اشکال ندارد.
کوشکی: باشید توصیفی است. من میگویم دنبال حذف کسی نیستیم، مردم تعیین کنند اصلاً، ولی صحبت سر این است که آن رویشهای جدید منطقاً رویشهای تخصصی است یعنی چه، یعنی جوانی که میآید این جوان که میگویم میتواند یک استاد دانشگاه باشد، مدیر یک شرکت دانش بنیان باشد، میتواند در واقع کسی باشد که در پروژههای مختلف عمرانی تجربه آموخته، این آدمها بیایند و این آدمها حتی میتوانند منفرد بیایند، در شهرستانها بیایند شناخته شدن راحت است و آن ازدحام جریانات سیاسی مانع از این نشده که این افراد دیده نشوند. آن نسل تخصص گرایی است. تخصص گرایی مبتنی بر دانش بومی همان که ما در دانش بنیان و امثالهم میبینیم.
من صحبتهای هر دو را گوش کردم.فقط در آخر جلسه آقای کوشکی فرمودند:ما انقلاب کردیم تا اشرافیت از بین برود!!!!!!!!!!!!!!!!
آیا واقعاً چنین شد؟؟؟؟؟؟؟