پخش زنده
امروز: -
شریعتمداری، فعال رسانهای و هاشمی، رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در برنامه گفت و گوی ویژه خبری بر برگزاری انتخابات پرشور مجلس شورای اسلامی تاکید کردند .
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، برنامه گفت و گوی ویژه خبری روز یکشنبه با موضوع الزامات رقابت واقعی در انتخابات و با حضور حسین شریعتمداری، فعال محترم سیاسی و رسانهای و محسن هاشمی، رئیس محترم شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی پخش شد که در زیر می خوانید:
سؤال: آقای هاشمی، نظرتان را در مورد موضوع رقابت بفرمایید.
هاشمی: به نظر میآید که همگان برایشان روشن شده است که کشور احتیاج به یک انتخابات رقابتی با مشارکت بالا دارد و مطمئناً یک مجلس متکثر، ملی و فراگیر و کارآمد میتواند خیلی از مشکلات را حل کند. من خوب است برگردم و یک یادآوری کنم گذشته را؛ اگر یادتان باشد رهبر انقلاب سال ۹۲ را با شعار حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی نامگذاری کردند. خب در آن سال، سال ۹۱ آخرین سال دولت آقای احمدی نژاد بود، قیمت ارز هم رو به افزایش بود، تورم هم مشکلات زیادی را برای مردم ایجاد کرده بود، فکر میکنم تورم از ۴۰ درصد هم گذشته بود، در نتیجه آن حماسه اقتصادی نتوانست شکل بگیرد، ولی حماسه سیاسی که مدنظر رهبر انقلاب بود، توسط آیت الله هاشمی رفسنجانی به خوبی شکل داده شد، یعنی با گذشتی که ایشان کردند و حضور پیدا کردند در انتخابات، این حماسه سیاسی مدنظر ایشان پدیدار شد و ما شاهد بودیم که بعد از انتخابات رهبر انقلاب فرمودند که این انتخابات پرشور بود، به صورتی که حتی مخالفان انقلاب هم در این انتخابات شرکت کردند.
انتخابات گذشته با حضور ۴۸ درصدی مردم انجام شد
هاشمی: جمله این بود که خیلی واضح فرمودند و جالب است که بعد از این حرکت آیت الله رفسنجانی ما شاهد هستیم که در انتخابات بعدی مثل انتخابات مجلس که سال ۹۴ اتفاق افتاد و بعد هم انتخابات خبرگان و بعد از آن انتخابات شوراهای شهر و ریاست جمهوری که دیگر البته ایشان سال ۹۵ رحلت کرده بودند، ولی اثر این حرکتی که ایشان شروع کرده بودند کاملاً پدیدار بود و ما انتخابات پرشوری را شاهد بودیم و متأسفانه این روند بعد از سال ۱۳۹۸ در انتخابات مجلس و بعد در انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ ادامه پیدا نکرد و به نظر میآید مثلاً اگر به آمار آن موقع توجه کنید میبینید که در تهران درصد مشارکت آمد حدود ۲۴ و نزدیک به ۲۵ درصد و در شهرهای مهمی مثل رشت، این عدد فکر کنم ۳۳ درصد بود و مجموع شرکت کنندگان عدد ۴۸ درصد را داشت در کل کشور، ولی در کلان شهرها این عدد خیلی پایین بود و به نظر من میآید که بعداً هم در انتخابات ریاست جمهوری در آن تأکیدی که مقام معظم رهبری داشتند بعد از رسیدگی شورای نگهبان که حتی خواستار جبران نحوه عمل شدند، ولی اتفاق نیفتاد، باعث شد که ایشان در این انتخابات به این فکر بیفتند که مجدداً ما یک حماسه سیاسی به سبک آن موقع را داشته باشیم، ولی متأسفانه الان ما فاقد حضور آیت الله هاشمی رفسنجانی هستیم، ولی باید یک حرکت جدی صورت بگیرد که مجدداً انتخابات پرشوری را با رقابت و مشارکت بالا داشته باشیم.
سؤال: آقای شریعتمداری، یکی از مؤلفهها رقابت عنوان شده است و رهبری در سخنرانی اخیرشان اشاره کردند بر رقابت واقعی، اصلاً رقابت واقعی چه است؟
شریعتمداری: رقابت که مشخص است، مفهوم آن این است که جریانهای سیاسی، گروههای مختلف و جناحهای متفاوت آنهایی که به قول حضرت آقا، نظام را قبول دارند و ولایت فقیه را قبول دارند، کلیت نظام را قبول دارند بیایند در عرصه از سلیقههای خودشان از سلیقههای سیاسی خودشان دفاع کنند. خب لازمه آن این است که حضور پرشور داشته باشند و افرادی را که فکر میکنند نماینده دیدگاههای آنها هستند و میتوانند خواستههای آنها را در مجلس دنبال کنند انتخاب کنند و رأی بدهند.
عملکرد دولتهای پیشین در حضور مردم در انتخابات موثر است
شریعتمداری: لازمه آن این است که همانطور که آقای هاشمی هم اشاره کردند، فضا برای این انتخابات، برای این رقابت آماده باشد، این فضا را هم بخشی از آن که به نظام برمی گردد باید فراهم کند و بخشی از آن هم به گروهها و جریانهای سیاسی برمی گردد که در این میان حضور داشته باشند و دیگران را تشویق و ترغیب کنند. ببینید اشاره کردند به کمبود و پایین آمدن آراء در یک مقطعی، میخواهم عرض کنم که باید ببینیم که چه اتفاقاتی افتاده است، همانطور که گفتند انتخابات ۹۲ انتخابات پرشوری بود، آقای روحانی به ریاست جمهوری انتخاب شدند و بعد هم انتخابات شورا. واقعیت این است که هم اخیراً جناب آقای روحانی اشارهای داشتند و برای همین دو سه روز پیش است، شما باید بهتر مطلع باشید، ایشان اشاره داشتند به اینکه در ترکیه انتخابات با ۸۸ درصد آراء انجام شده است و این خوب نیست که ما اینجا انتخابات مان ۳۶ یا ۳۷ درصد باشد که ۳۶ یا ۳۷ درصد را من نمیدانم از کجا آوردند، چون انتخابات قبلی در کل کشور ۴۸ درصد یا ۴۸ درصد و نیم بود. عذرخواهی میکنم، چون فرمودند من میخواهم اشاره کنم، در ترکیه در انتخابات اخیر آنجا که آقای اردوغان رأی آورد، تفاوت آرای ایشان با نامزد دیگر ۲ و نیم میلیون رأی بود، یعنی آقای اردوغان حدود ۴۷ و نیم درصد رأی آورد و رقیب او ۴۵ و خردهای درصد، ولی همه راحت پذیرفتند و به قانون تن دادند. ولی اینجا ما در انتخابات سال ۸۸ که فتنه ۸۸ میگوییم و اسم میگذاریم، تفاوت آراء ۱۱ میلیون رأی بود. آقایان به هیچ رأی تن ندادند؟ و بعد آن آشوبها و آن مسائل بعدی پدید آمد. اینها در نگاه مردم مؤثر است.
نامزدها قولهای غیرواقعی به مردم ندهند
شریعتمداری: اخیراً حضرت آقا فرمودند یکی از اشکالات این است که آدمها قولهایی بدهند و به آن عمل نکنند، حالا من نمیدانم اجازه بدهید اشارهای کنم به ماجرا، وقتی که مثلاً فرض کنید که وزیر مسکن، آقای آخوندی، نمیدانم، چون تشریف ندارند، ولی چون مطرح کرده است عمومی است، وزیر مسکن ۶ سال وزیر مسکن بوده است، اولاً که میگفتند مسکن مهر مزخرف است، این عین عبارت ایشان است، و بعد از اینکه برکنار شدند، گفتند که من افتخارم این است که حتی یک مسکن مهر هم افتتاح نکردم، پس شما برای چه شش سال وزیر مسکن بودید، اینها در ذهن مردم مؤثر است، در آراء آنها قطعاً تأثیر میگذارد. یا مثلاً فرض کنید که وزیر نیرو، میفرمایند که نیروگاه سازی، ساخت نیروگاه، ورود به مافیا است و من افتخار میکنم که نیروگاهی نساختم و شما شاهد بودید که آن قطعیهای پی در پی برق که در آن موقع مردم حتی گله نمیکردند از قطعی برق، بلکه حرف شان این بود که میگفتند حداقل شما جدول خاموشیها را بدید.
ستاره خلیج فارس نقش مهمی در حل مشکل بنزین داشت
شریعتمداری: آقای نعمت زاده، وزیر صمت، میفرمودند که مدیر باید از خارج وارد کنیم، اینها عین مطالب است، میخواهم اثر آن را در مردم ببینید، رسانهها هستند و مطرح میکنند. آقای کلانتری میگویند که خودکفایی در کشاورزی حرف مزخرفی است، آقای زنگنه وزیر نفت، میفرمایند که نیروگاه سازی کثافت کاری است ما وارد این کثافت کاری نمیشویم، نتیجه آن چه میشود، نتیجه این میشود که وقتی بنزین ما را میخواهند وقتی بنزین کم می شود و ما دچار یک نوع استیصال میشویم و به مشکل برخورد میکنیم، پالایشگاهی نداریم، باز خدا را شکر که ستاره خلیج فارس آمد به میدان، عرض کنم که اینها در نگاه مردم مؤثر است یعنی مثلاً مشارکت در برخی از مواقع کمتر میشود، برای همینها است خب چرا باید اینها باشد.
من معتقد هستم بیانات اخیر آقا یک مرام نامه است و مثل همیشه کوتاه و گویا، مرام نامه انتخابات در جمهوری اسلامی مطرح کردند. در مورد رقابتها و تبلیغات هم میگفتند تبلیغات باید صحیح باشد. عرض کنم که اینها در اذهان آدمها تأثیر میگذارد.
سؤال: آقای هاشمی، آقای شریعتمداری موضوع مسکن را مثال زدند در حوزه رقابتی کردن انتخابات، مسکن میتواند موضوع رقابت انتخاباتی باشد؟
هاشمی: ایشان کاملاً از موضوع عبور کردند و مسائل حاشیهای را مطرح کردند، بگذارید من بحث را یک طور دیگری پیش ببرم، بالاخره هر نظامی برای اینکه بتواند کار کند برای مردم خودش احتیاج به مشروعیت و کارآمدی دارد، خب این بخشی که ایشان فرمودند نقش کارآمدی در حضور مردم، در انتخابات است، یعنی ایشان میخواهند بگویند که اگر نظام کارآمد نباشد، میتواند تأثیر بگذارد در سرنوشت انتخابات و شرکت نکردن در آن که مثالهایی زدند که من بخش عمده آنها را قبول ندارم، ولی چون فرصت کم است به آنها ورود نمیکنم. آن چیزی که الان مدنظر رهبر انقلاب است، مقام معظم رهبری منظورشان این است که مشروعیت نظام را میخواهند بالا ببرند، حالا در مورد کارآمدی فعلاً صحبتی ندارند و فکر میکنند که با مشروعیت نظام میشود تصمیمات خیلی جدی گرفت و مشکلات را حل کرد. در وضعیت فعلی جمهوری اسلامی سه نگاه به مشروعیت نظام از طریق انتخابات وجود دارد که البته من این را در آن صحبتی که در حضور شما داشتیم در برنامه صف اول هم یک مقدار باز کردم، یک نگاه، نگاهی است که نگاه مشروعیت یعنی واقعاً فرض بر این است که ما احتیاج به رأی مردم داریم برای مشروعیت. ولی یک عدهای هستند که این صحبتهای رهبر را گوش میدهند و میبینند، ولی در ذهن خودشان احساس نمیکنند که رأی مردم مشروعیت میآورد فکر میکنند یک مقبولیتی برای نظام میآورد.
سؤال: ذهن چه کسانی را میگویید؟
هاشمی: مثال آن مثلاً افرادی هستند در خود شورای نگهبان یا جامعه مدرسین در قم، افراد زیادی هستند. من اسم افراد را نمیآورم، ولی فرض بر این است که خود نظام مشروع است با نظام ولایت فقیه مشروع است.
سؤال: ذهن شان است یا تصریح است؟
هاشمی: تصریح است، میگویند نظام ولایت فقیه خودش نظام مشروعی است، ولی حالا اینکه مردم هم قبول کنند یک انتخاباتی برگزار کنیم مقبولیت آن بالا برود و آن چیزی که خیلی خطرناک است آن عدهای هستند که انتخابات را زینت میدادند.اینجا است که رهبر میآیند وسط میگویند که نه این انتخابات درست، راه حلها و مشکلات را میتواند حل کند. در هر صورت به نظر من ایشان دارند با آنگونه افراد صحبت میکنند نه با آنهایی که به فکر مشروعیت نظام هستند با افرادی صحبت میکنند که نگاه شان به انتخابات مقبولیت یا زینت است در نتیجه میخواهند به اینها بگویند که نه، اهمیت انتخابات آن برای کشور اینقدر زیاد است که باید همه ما تلاش کنیم یک مشارکت و یک رقابت بالا را در کشور ایجاد کنیم.
سؤال: چه کسی دقیقاً این تفکر و نگاه را دارد آقای هاشمی که انتخابات زینت است؟
هاشمی: اسم نبرم، مثلاً تفکرات یا مثلاً شبیه تفکرات آقای مصباح است یا مثلاً کسانی که طرفدار آنها هستند مثل پایداری ها.
سؤال: الان اگر دوستداران آقای مصباح بگویند که ما همچنین عقیدهای نداریم قبول میکنید؟
هاشمی: اگر خواستند بعداً بیایند و بگویند، ولی رفتارشان اینطوری است. عدهای هستند که به مقبولیت و زینت فکر میکنند و تعداد رأی یا حضور مشارکت بالا. رفتارشان از پیش ثبت نام تا الان همین را نشان میدهد، دست اندرکارانی که الان دارند انتخابات را مدیریت میکنند نحوهای که شما میبینید که در هیئتهای اجرایی عمل شده است و این همه آدم را ردصلاحیت کرده اند، این همه آدم را عدم احراز زده اند، در صورتی که عدم احراز، ردصلاحیت نیست، وقتی کسی عدم احراز و رد صلاحیت شده است باید به مردم واگذار کنند، مردم بیایند ببینند اینها آدمهای خوبی هستند که رأی بدهند یا ندهند. روشی که الان عمل شده است در دولت و در هیئتهای اجرایی که دولت چیدمان کرده است که بحثهای بعدی من است مشخص است که نمیروند به سمت یک مشروعیت هنوز نتوانسته اند برای مردم یک فضایی درست کنند که نشان بدهد که نظام دارد میرود به سمت یک قابلیت یک مشروعیت از طریق انتخابات.
سؤال: آقای شریعتمداری، شما بفرمایید.
شریعتمداری: اول بگویم که من معتقد هستم که باید برای عرایض خودم و ایشان برای فرمایش های خودشان سند بیاورند و همینطوری نمیشود گفت. مثلاً این چیزی که در مورد آقای مصباح میگویند، ما همچنین چیزی از ایشان خبر نداریم با توجه به اینکه ذهن خوانی که نمیشود کرد، ما درمیان خبرها هستیم و همه اینها خوشبختانه حالا خداوند لطف کرده است و حافظهای است. در مورد مقبولیت، تا آنجایی که من خاطرم است تنها کسی که چنین نظری داشت، آقای هاشمی رفسنجانی بود خدا رحمت شان کند، تنها کسی که رسماً این نظر را داشتند که ما انتخاباتی ولو با یک حداقلی انجام بدهیم تا اینکه کارمان پیش برود یعنی همین چیزی که آقای هاشمی میفرمایند.
سؤال: سند دارید؟
شریعتمداری: بله سند است، تنها کسی که در ذهن من است که چنین نظری داشتند آقای هاشمی رفسنجانی بودند. اما دیگران را من ندیده ام، حالا، چون ایشان گفتند سعی میکنیم دنبال کنیم و پیگیری شود، ولی من ندیده ام. اینکه من ندیده ام الان کسی دارد میگوید که من ندیده ام که علی الدعوا این خبرها را رصد میکند، ما ندیده ایم، اگر جناب آقای هاشمی دیده باشند و به ما بگویند که حتماً عرض کنم مرحوم آقای هاشمی را آقای حسین آقا هم میدانند، به ایشان ارادت داشتیم، در زندان مدتها ایشان را زیارت میکردیم، شاهد آن حضور پرشور و قاطع ایشان در زندان بودیم و بعد هم همینطور، ولی اینکه فرمودند من فقط یک اشاره میکنم. اما در مورد اصلاحات گفتند من فقط عرض میکنم، آقای هاشمی شما خاطرتان است که با روزنامه بهار مصاحبه کردید و گفتید اصلاح طلبها در انتخابات تقلب کرده اند، عین تعبیر شما، تقلب کرده اند در انتخابات مجلس ششم، اجازه ندادند که آقای هاشمی وارد مجلس شود، بعد گفتید که اصلاح طلبها ظاهراً میگویند که دنبال چند صدایی هستند، ولی در واقع هم خودشان در مجلس و هم هیئتهای اجرایی دولت اصلاحات دنبال تک صدایی هستند.
شما در روزنامه بهار گفتید اصلاح طلبها تقلب کردند
شریعتمداری: بنابراین آن کسی که شما آدرس میدهید اینجا است، آن طرف نیست، خواهش من این است که اگر اشتباه میکنم شما اشتباه بنده را تصحیح کنید چه بهتر که ما امشب یکی از فوایدی که میبریم این است که اشکالات ما برطرف شود. عرض کنم اسم بردن به خاطر اینکه اینها مطرح است یعنی خود آقایان صریحاً این مطالبی را که از آنها نقل کردم مطرح کرده اند و بارها مطرح شده است، بنابراین چیز پنهانی نبود. یک زمانی است که کسی در خفا یا در خلوت یا در یک جلسه مثلاً خصوصی چیزی میگوید، خب طبعاً خوب نیست که از آن اسم برده شود، چون ممکن است موافق نباشد، وقتی که خیلی علنی است دیگر گفتن آن بلامانع خواهد بود. در مورد شورای نگهبان و اینها گفتند، گفتند این را باید واگذار کنیم به مردم، کجا این کار را میکنند، ظاهر این کار هم مردم سالارانه است، ولی واقعیت آن مردم دوستی نیست.
در امریکا هم شورای نگهبان وجود دارد و نام آن سوپریم کورت است
شریعتمداری: در همه جای دنیا، کاندیدها حتماً یک کانونی دارند، مثلاً در اروپا بعضی از کشورها مثل انگلیس مثل فرانسه و مثل آلمان، دادگاه قانون اساسی دارند، یا مثلاً مثل امریکا سوپریم کورت دارد. من این را مقایسه کنم، چون بحث شورای نگهبان است، در امریکا سوپریم کورت همین کار شورای نگهبان را میکند با این تفاوت که آنجا اعضای سوپریم کورت را رؤسای جمهور انتخاب میکنند به همین دلیل است که وقتی بوش رئیس جمهور میشود آرزو میکند که بعضی از آنها بمیرند این نماینده خودش را بگذارد، هیچکس تا آخر عمرشان نمیتواند عزل شان کند، کارشان چه است، کارشان این است که هیچکس حق ندارد به نظرشان اعتراض کند، اعتراض به نظر سوپریم کورت غیرقانونی است، برخلاف اینجا شورای نگهبان باید برای نظرهای خودش قانون بیاورد، یعنی باید نظرهایش مستند باشد و اگر احیاناً دلایل رد صلاحیتها را اعلام نمیکند برای اینکه حیثیت و آبروی طرف مطرح است، ولی اگر خودش بخواهد به او میدهد، بارها هم شده است بعضیها اعتراض کرده اند، شورای نگهبان گفته است این دلایل شما است اگر خودتان میخواهید منتشر کنید کنید، ولی ما نمیکنیم، ولی در سوپریم کورت اینطوری نیست، هرچه آنها بگویند است.
شورای نگهبان برای کمک به مردم در انتخاب بهتر عمل می کند
شریعتمداری: در انتخابات اول بوش پسر، یک طرف قضیه بود، رقیب آن الگور بود، هنوز آرای کالیفرنیا را که ایالت خیلی عظیمی است نشمرده بودند، آرای نواردا را نشمرده بودند در همان حال یکدفعه سوپریم کورت اعلام کرد که آقای بوش رئیس جمهور است، بعضیها آمدند گفتند ظاهراً آرای آقای الگور بیشتر است، ولی دیگر هیچکس حرفی نزد، کار تمام شد. یک همچنین چیزی همه جا باید باشد درحقیقت کار شورای نگهبان، کمک به مردم است، مردمی که بدانند به چه کسی و یکدفعه مثلاً فرض کنید من، چون اسم نمیبرم، آقای کاندیدا بود، تأیید هم شد، ایشان بعد از یک مدتی با نظر قانونی تأیید شد، ولی رأی نیاورد در یکی از شهرهای شمال، در یکی از شهرهای شمال رأی آورد، بعد از یک مدتی دستگیر شد، چرا، به جرم قتل، چرا، برای اینکه رفته بود و از یک آقایی پول زیادی قرض کرده بود برای تبلیغات انتخاباتی خودش و، چون رأی نیاورده بود آن پولها مانده بود، بعد رفته بود خانه طرف و طرف را تهدید کرده بود و طرف حاضر نشده بود که به تهدیدات او رأی بدهد طرف را کشته بود، حالا ببینید یک چنین آدمی اگر وارد مجلس میشد میخواست چه کار بکند، مردم عادی چه جوری میشناسند، شورای نگهبان را انتخاب کردند که نامزدها را برای مردم بشناسانند.
سؤال: آقای هاشمی، آن چیزی که هم شما صحبت کردید و هم آقای شریعتمداری صحبت کردید تا الان برنامه، میتواند مصداق مثال موضوعی باشد که ما امشب انتخاب کردیم یعنی رقابت واقعی، میخواهیم بپردازیم به سرفصل رقابت واقعی در انتخابات در حوزه اقتصاد
هاشمی: ابتدا در مورد آن موضوعی که ایشان درباره آیت الله هاشمی رفسنجانی گفتند در مورد زینت و مقبولیت و اینها را پاسخ بدهم، ...
شریعتمداری: نگفتم زینت، عین فرمایش ایشان این بود که با انتخابات.
هاشمی: همان چیزی که شما فرمودید، اگر برای این موضوع باید نگاه کنیم به حدود ۳۹ انتخاباتی که ما در جمهوری اسلامی داشته ایم در ۴۵ سال که خیلی مهم است یعنی واقعاً برای کشوری مثل ایران یک افتخار است که در ۴۵ سال ۳۹ انتخابات برگزار کرده است و این چهلمین انتخابات است. یک افتخار دیگری است که آیت الله هاشمی رفسنجانی ۱۵ بار خودشان یا اعضای خانواده شان در انتخابات شرکت کرده اند، شاید در اکثرشان پیروز بوده اند، تعدادی هم شکست داشته اند و اگر نگاه کنید به انتخابات میبینید که در دهه نخست یعنی دوران امام و تا سال ۹۶، مخصوصاً در انتخابات ریاست جمهوری ما همواره یک وضعیت پرشور و رقابتی را داشته ایم حتی بالای ۷۰ درصد یعنی اکثراً بالای ۶۰ درصد ۶۸ درصد، ۷۰ درصد و تنها انتخابات ریاست جمهوری که داشتیم زیر ۵۰ درصد بود، همین انتخابات اخیر ۱۴۰۰ بود و اگر بعد از مجلس ششم، حتی مجلس ششم هم انتخابات پرشور داشتیم در مجلس همیشه، بعد از مجلس ششم در انتخابات مجلس هفتم به بعد این نگاه دوم یک مقداری همان نگاه مقبولیت به جای مشروعیت جا باز کرد و باعث کاهش مشارکت مردم شد و اگر شما نگاه کنید میبینید که دلیل اصلی آن هم همان نظارت استصوابی شورای نگهبان بود که باید به آن بپردازیم.
هاشمی : یکی از دلایلی که میبینید مردم اتفاقاً در انتخابات دچار مشکل میشوند که ایشان فرمودند شورای نگهبان به جای مردم شناسایی میکند که ببیند چه کسی بد است و چه کسی خوب است، چون مردم نمیشناسند، همین نظارت استصوابی است که به نظر من باید امشب روی آن بحث جدی کنیم و ببینیم که واقعاً آیا شورای نگهبان دارد نقش قانونی خودش را عمل میکند یا فراقانونی دارد این کار را پیش میبرد و همین باعث شد که رقابت در مجلس شورای اسلامی دچار یک مشکل شود، ولی با آن حرکتی که آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال ۹۴ در انتخابات مجلس کردند، یعنی میبینید که یکی از قربانیان استصواب خود آیت الله رفسنجانی هستند بعد از چهل سال خدمت به جمهوری اسلامی در منصب رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام شورای نگهبان تشخیص داد که ایشان صلاحیت برای ریاست جمهوری را ندارد، ولی ایشان خوشبختانه قهر نکرد با این موضوع، اعتراض هم نکرد و بعد وارد صحنه انتخابات شد و انتخابات پرشوری که مدنظر رهبر انقلاب بود برای کشور فراهم کرد.
هاشمی: در مورد انتخابات مجلس هم همین کار را ایشان کردند، دوباره از نظر نظارت استصوابی شورای نگهبان عده زیادی رد صلاحیت شدند، ولی ایشان گفتند که ما از نامزدهای موجود استفاده میکنیم و میآییم میدان و فهرست سی نفرهای دادند که شاید خیلی مردم هم آنها را نمیشناختند، ولی بیشترین آراء را در تهران آوردند یعنی هر سی نفر وارد مجلس شدند، چرا، چون انتخابات یک انتخابات پرشوری شد. اصولاً وقتی در کشور انتخابات پرشور میشود نگاه مقبولیت و نگاه زینتی پیروز نمیشود، نگاه مشروعیت پیروز میشود و برای همین است که تعداد زیادی که طرفدار نگاه مقبولیت و نگاه زینتی هستند سعیشان بر این است که علی رغم نظرهای مقام معظم رهبری انتخابات پرشور نشود و همین انتخابات هم میبینید که عمل شان چنین چیزی را ثابت میکند. حالا چرا این است، من این کسانی که در کشور وجود دارند، فعالیت سیاسی میکنند یا وجود ندارند خارج کشور هستند به سه دسته تقسیم میکنم.
سؤال: آن انتخاباتی که آقای هاشمی از آقای احمدی نژاد شکست خوردند، پرشور بود یا نبود؟ زینتی بود یا نبود؟
هاشمی: چه ربطی به موضوع دارد، بله فرض کنیم پرشور بوده است، من که گفتم همه این انتخابات ریاست جمهوری پرشور بوده است. چرا همه اش وارد نهم دیماه و ۸۸ و فلان میشوید بگذارید من صحبتم را تمام کنم، نمیگذارید حرفم را بزنم. ببینید سه گروه هستند، گروه اول جریان افراطی هستند، این گروه در زمانی که مشارکت بالا است، طبیعتاً رأی نمیآورند و دوست دارند که انتخابات یک انتخاب خلوت و بی رونق برگزار شود و همه کاری میکنند که این اتفاق بیفتد و برای همین مقام معظم رهبری نگران هستند و میآیند اینجوری حرف میزنند، چرا، چون ایشان اول سال این موضوع را مطرح کردند، ولی دیدند دست اندرکاران انتخابات هیچ فعالیتی برای پرشور کردن انتخابات نداشتند و دوباره این حرف را تکرار کردند.
سؤال: چه کسی آقای هاشمی این کار را انجام داده است؟
هاشمی: این را من چند بار گفته ام. گروه دوم که من به آنها عمدتاً میگویم گروه معتدل و بخشی از اصلاح طلبان معتدل و میانه روهایی که در جامعه هستند اینها دلشان میخواهد که یک رقابت پرشور شکل بگیرد چون میدانند در انتخابات پرشور برنده میشوند، ولی با نظارت استصوابی که الان در کشور حاکم است با حضور یکسری حرکت ها، الان حوصله گدایی صلاحیت را ندارند، اینکه بروند این را ببینند، آن را ببینند و صلاحیت شان را ثابت کنند و بعد بتوانند ثبت نام کنند، همین باعث میشود که، چون اینها دیگر حوصله گدایی صلاحیت شان را ندارند باعث میشود که انتخابات پرشور نشود.
کسانی هستند که نمی خواهند انتخابات پرشور برگزار شود
پس اگر ما بخواهیم انتخابات پرشور شود باید کاری کنیم که شورای نگهبان اینگونه عمل نکند، مثال واضحی داریم، ما الان در همین انتخاباتی که در طول همین ده سال اخیر برگزار شده است، آیت الله هاشمی رد صلاحیت شده است، آقای لاریجانی رد صلاحیت شده است، آقای جهانگیری رد صلاحیت شده است، آقای ضرغامی رد صلاحیت شده است، اصلاً شما بروید ببینید چند نفر از آن این طرفیها هم رد صلاحیت شده اند، چرا، چون احساس میشود که شورای نگهبان وظیفه اش براساس استصواب دارد درست عمل نمیکند که حالا من در زمان خودش توضیح میدهم که چرا دارد الان شورای نگهبان فراقانونی عمل میکند و باعث میشود منویات مقام معظم رهبری خدایی ناکرده در همین انتخابات هم عمل نشود. گروه سومی هستند که من اسم اینها را گروه تفریطی میگذارم، این گروه تفریطی همان براندازان هستند، این گروه دوست دارند که انتخابات پرشور نشود، اصلاً اینها رأی هم نمیآیند بدهند، که نظام جمهوری اسلامی ایران از مشروعیت بیفتد، اینها را میگوییم گروه سوم که تفریطی هستند.
سؤال: در گروه دوم اسم بردید، در گروه اول من گفتم نام ببرید نام نبردید، این گروه اول را در صف اول هم گفتید، بگویید که ما بشناسیم در گروه دوم نام بردید.
هاشمی: بعداً به شما میگویم.
سؤال: آقای شریعتمداری، شورای نگهبان را چند دور آقای هاشمی صحبت آن را کردند مخصوصاً فراقانونی و قانونی بودن آن را، من میخواهم بپردازم به موضوع برنامه، رقابت واقعی در حوزه اقتصاد، در حوزه سیاسی، در حوزه فرهنگ، رقابت واقعی همان حرفهایی است که شما و آقای هاشمی دارید در برنامه میزنید یا نه چیز دیگری است؟
شریعتمداری: تقریباً بحث از ایستگاه رقابت رد شده است، ولی ایستگاه بعدی هم به این موضوع ارتباط دارد. چند نکته را ایشان مطرح کردند که نکات متفاوتی است، در مورد رد صلاحیت باید عرض کنم که وقتی که صحبت از رد صلاحیت میشود یا عدم احراز میشود، وقتی کسی صلاحیت اش تأیید نمیشود به معنی این نیست که برای هیچ کاری مناسب نیست، این بارها اعلام شده است، بنابراین فرض کنید آقای هاشمی به این معنی نیست که برای هیچ کار دیگری صلاحیت ندارند، کما اینکه ایشان بعدها هم در مراکز اساسی و حساس نظام حضور دارند، اما نکتهای هم اینجا است، حضرت امام میفرمایند که میزان حال فعلی افراد است، ممکن است افرادی برای کار خاصی آمادگی یا آن شایستگی لازم را نداشته باشند، یک چنین چیزی. در مورد فراقانونی عمل کردن شورای نگهبان، من خواهش میکنم که ایشان سند بیاورند، همینطوری که نمیشود گفت، این حرفی است که سند میخواهد. شما میخواهید بگویید این آقایان را ملاک اتم صلاحیت بدانید.
هاشمی: نه من در مورد بقیه یعنی در همین هیئتهای اجرایی که بد عمل کردند عرض کردم.
شورای نگهبان نظارت استصوابی دارد
شریعتمداری: هیئتهای اجرایی را که تغییر دادند صد و خردهای بود شما چرا این را نمیگویید باید اینها را هم اشاره کنید، هیئتهای اجرایی تعداد صد و خردهای بودند بعد خود آقای وزیر کشور آقای وحیدی اعتراض شدید کردند و بعد آمدند دوباره یک ارزیابی در هیئتهای اجرایی که مربوط به کشور است، البته وزارت کشور یک نماینده دارد بیشتر معتمدین هستند. آمدند کم کردند تعدادشان رسید به ۲۹ نفر که بعد رسید به ۱۹ نفر، تأیید شدند این خیلی طبیعی است، اول میآیند بعضی از آنها علتش این بوده است که مدارکی که لازم بوده است نیاورده بودند، مثلاً باید فلان مدرک تحصیلی را داشته باشد و نیاورده است مدرک اش را، خب رد میشود در آن فاصله، بعد میرود آن مدرک اش را میآورد میگویند بفرمایید و بیایید. خواهش من این است که حتماً سند باشد، وانگهی نکتهای در مورد نظارت استصوابی میگویند من نمیدانم ایشان منظورشان از نظارت استصوابی چه است، در مقابل نظارت استصوابی، نظارت استدلایی است یعنی فقط اطلاع داشته باشند.
هاشمی: استرجاعی هم است، استرجاعی مثل نظارت بازیکنان کشور است.
شریعتمداری: حالا روی این نظارت استصوابی که الان مطرح است داریم بحث میکنیم، ببینید در مقابل نظارت استدلایی یعنی چه، یعنی اینکه شورای نگهبان نظارت کند ببیند بعد اختیاری نداشته باشد نتواند کسی را رد کند یا کسی را تأیید کند، فقط همین اطلاع داشته باشد، خب این اطلاع به چه درد میخورد، اینکه دلیل نشد که، بالاخره باید یک جایی باشد، یک ارزیابی باشد، حالا شما به ارزیابی اعتقاد ندارید.
شورای نگهبان در واقع با اطلاع از حال افراد تایید صلاحیت می کند
مثلاً فرض کنید برای دختر خانمتان، یک خواستگار میآید شما همینطوری قبول میکنید، تحقیق نمیکنید، این عادی است، در همه جای دنیا است، فقط اینجا روی آن تردید میآورند این در همه جای دنیا است، اما در مورد نکته دیگری هم که شما اشاره کردید من نمیخواهم خیلی وارد آن بشوم اینکه فرمودید تا سال ۹۶ پرشور بود خب انتخابات آقای احمدی نژاد هم خیلی پرشور بود، ولی به هم زدند آن را. اصلاً نهم دیماه که شما مخصوصاً از آن اسم نبردید، نهم دیماه ایستگاه پایان فتنه بود، چون شما اشاره کردید من فقط همین را اشاره میکنم، نهم دیماه همانطوری که حضرت آقا هم اشاره کردند، یک مسئله دامنه دار بود از مدتها قبل شکل گرفته بود، بنده عرض کردم تعداد زیادی از مأموران و مسئولان سرویسهای اطلاعاتی ام آی سیکس و سی آیای به ایران آمده بودند با برخی از همین آقایانی که حالا مدعی اصلاحات هستند، برنامه داشتند با خانم دیکشنی، خانم الیزابت شنی دختر دیکشنی، برنامه آموزشی داشتند، اصلاً ماجرا، ماجرایی براساس یک فرمول بود.
شریعتمداری: ما که غیب گو نیستیم، روزنامه نگار فن اش با خودش است، ما غیب گو نیستیم و دیوار حاشا هم برای ما بلند نیست، ما در این ماجرا، من همین یک تکه را میگویم و رد شوم، ما در ماجرای نهم دیماه در ماجرای انتخابات ۸۸ تمام مراحل را از قبل پیش بینی میکردیم، چرا، حتی من در مسیر سید اصفهان یک سخنرانی داشتم گفتند اینها حتماً یک رنگ انتخاب میکنند، یک آقای محترمی بعداً به من گفت که شما که میگویید که حتماً یک رنگ انتخاب میکنند چرا این کار را میکنید؟، نگفتم چه رنگی، گفتم نمیدانم چه رنگی، ولی حتماً یک رنگی انتخاب میکنند، گفت شاید نکنند، گفتم نمیتوانند نکنند برای اینکه این برنامه است، آقای مایکل دوینچ شب انتخابات میگوید فردا در ایران انتخابات نیست، انقلاب است، انقلاب رنگی است، آن وقت همینها را شما میخواهید مردم به آنها اعتماد کنند، همینها بیایند و تأیید صلاحیت شوند، معلوم است که نباید بشوند، ببینید شما با مردم طرف هستید، عرض کردم مشروعیت و مقبولیتی که شما میگویید.
هاشمی: آقای شریعتمداری نگویید، من که اینجا کنار شما نشسته ام صاحب یک میلیون و ۷۵۰ هزار رأی در تهران هستم بعد از همین حوادثی که شما میگویید.
برخی قصد خیانت به کشور را داشتند
شریعتمداری: برای اینکه اسم شما در آنها نبود.
هاشمی: نه، چرا، چون شورای نگهبان من را رد صلاحیت نمیتوانست بکند، مجلس یک مجلس اصلاح طلب بود و نظارت بر انتخابات شوراها دست مجلس بود، ما تأیید شدیم علی رغم اینکه هیئت اجرایی ما را رد کرده بود، آمدیم ۲۱ عضو شورای شهر در انتخابات شرکت کردیم، بالاترین رأی ممکن را در انتخابات در کل کشور آوردیم، بعد شما میگویید بعد از ۸۸ مردم به خاطر.
سؤال: انتخابات بعدی چه شد؟
هاشمی: شرکت نکردیم.میدانید که کسانی که مقام معظم رهبری میگویند در مورد آقای لاریجانی چرا جبران نکردید؟ جبران کنید، خواستار جبران میشوند، بعد جلسه شورای نگهبان قرار است که تشکیل شود که جبران را برنامه ریزی کند که یک دفعه کنسل میشود، یا مثلا در مورد آیت الله هاشمی رفسنجانی آقای مصلحی که وزیر اطلاعات است اخیرا پخش شد و این سندش را خود ایشان هم دیدند و دیگر همه این را دیدند که من و وزارت اطلاعات به این نتیجه رسید که در کف خیابان اگر ایشان بیاید کاندید بشود قطعا رئیس جمهور است و این به صلاح کشور نیست رفتم در شورای نگهبان نشستم توضیح دادم به اعضای شورای نگهبان را هم قانع کردم که ایشان رد صلاحیت است این جمله که دیگر جملهای است که خود ایشان گفته و خیلی هم وایرال شده در فضای مجازی و همین الان هم بزنید میآید صحبت آقای مصلحی را بیاورید پخش کنید. وقتی آقای لاریجانی آن اطلاعیه را میدهد، وقتی آقای جهانگیری این طور میشود، در مورد این سه هزار و خوردهای به قول شما عدم احرازها، این یعنی چه؟ اصلا کجای قانون عدم احراز آمده؟ تعریف عدم احراز چیست؟ فاطمهی ما در چند انتخابات عدم احراز گرفته، عدم احراز صلاحیت، حالا ببینید همهی این ۲۸ درصد میتوانند بروند شکایت کنند به شورای نگهبان، یعنی میتوانند اعتراض کنند، از نظر من اگر نظارت استصوابی هم برای شورای نگهبان داده شده، داده شده به آن ۱۲ نفری که عضو شورای نگهبان هستند یعنی چه؟ یعنی ۶ نفر از حقوقدانان که از مجلس رای میگیرند با پیشنهاد قوه قضائیه و ۶ نفر که با حکم رهبر انقلاب آنجا فقیهی هستند که باید یک خصوصیاتی داشته باشند که حتما دارند که حکم گرفتند، ولی این که شما بیایید یک تشکیلاتی چند هزار نفری تشکیلاتی درست کنید برای شورای نگهبان و در سراسر کشور اینها را پراکنده کنید و اینها الان شورای نگهبان نظر نمیدهد به اینها، پروندههای افراد را میدهند دست یکسری آدم که بروند در محلات تحقیق کنند، در مورد این بپرسند این زنش چطوری است؟ یا مثلا نمازش را چه شکلی میخواند؟ تحقیقات وسیع بکنند و بعد مینشینند همانجا یا رد میکنند یا تایید میکنند، چون شورای نگهبان ۱۲ نفر که نمیتوانند همه این پروندهها را بررسی کنند در نتیجه شورای نگهبان آن ۱۲ نفر این کار را نمیکند، اگر قانونی هم در مورد استصواب هست که میگویم نیست ...
سوال: اصلا این فاکتورهایی که میگویید التزام به شرع و قانون است، اینهایی که میگویید باید التزام شرع و قانون داشته باشد.
هاشمی: بله این طوری نیست که این شده مثل یک بانک، مثلا در بانکهای یک کشور میخواهند بروند وام بگیرند میدهند به یک گروهی میدهند بروند ببینند این اهلیت دارد؟ این پول دارد؟ ندارد؟ میتواند پس بدهد؟ نمیتواند پس بدهد؟ چقدر در حسابش هست؟ چقدر ماندگاری داشته و بعد میآیند میگویند به این وام میدهیم یا نمیدهیم، الان شورای نگهبان تمام این ۲۵ هزار نفر را خودش رسیدگی نکرده که، مگر این که یکی دستش برسد به یکی از اعضای شورای نگهبان برود آنجا ببیند این آقایان را و بعد برود خودش را آنجا مطرح کند پرونده اش ویژه رسیدگی بشود. من الان نمونه بارز نشان میدهم به شما که حالا اسمش را نمیخواهم این جا ببرم، امروز شما اسم من را وایرال میکردید اسم من را مینوشتید زیر برنامه تلویزیونی که امروز من میآیم خدمت اقای شریعتمداری هستم به من چند نفر زنگ زدند و اسمشان را هم گفتند و گفتند که ما هر جا که لازم است بیاییم، میگوید من عدم احراز خوردم رفتم شورای نگهبان که پیگیری کنم اولا چقدر طول کشیده تا با پارتی بازی توانستم آن فرد را ببینم، چون آن همه آدم چطور میخواهند اعضای شورای نگهبان را ببینند؟ بعد معرفی شدم به یک شعبهای در یک خیابانی رفتم آنجا یک نفری یک اقایی آمده نشسته پرونده من را گذاشته روی میز میگوید که ما شما را نتوانستیم تشخیص بدهیم که شما فعالیتهای اجرایی ۵ سال داشتید یا نداشتید در صورتی که این فرد سمتهای بالایی داشته در هم نهاد ریاست جمهوری هم در جاهای دیگر، کتاب دارد، نویسنده است، اصلا استاد دانشگاه است بعد آخرش به او گفته البته در پرونده تان هم نوشتند شما مثلا کتابهای آیت الله هاشمی رفسنجانی را نوشتی و یا مثلا در مورد ایشان طرفدار ایشان هستید و یا مثلا عضویت در کارگزاران شما هم مشکوک است، ایشان آنجا گفته آقا من اصلا عضو کارگزاران نیستم بعد گفته خب این که من نباید ثابت کنم، تو باید ثابت کنی که نیستی، بیا ثابت کن و تو بیا ثابت کن که طرفدار هاشمی رفسنجانی نیستی، الان من یک نفر دیگر از اصفهان به من زنگ زد و گفت که من در هیات اجرایی تایید شدم، این فرد در هیات اجرایی تایید شده یعنی هر ۵ مقام که نامه مینویسند به هیات اجرایی ایشان را تایید کردند و ایشان تایید شده الان شورای نگهبان این را رد صلاحیت کرده است و عدم احراز برایش زده است.
سوال: یک نکته بگویم، آقای هاشمی من هم از شما و هم از آقای شریعتمداری پرسیدم که آنچه که دارید صحبت میکنید راجع به رقابت واقعی است؟ اصلا بحث ما رفت به یک فضای دیگری از شما خواستم که مصداقی مثال حوزه اقتصاد بزنید.
هاشمی: رقابت آن طوری که شما میخواهید یک هاشمی رفسنجانی میخواهد که بیاید به میدان که علیرغم رد صلاحیت افراد، یکسری افراد را انتخاب کند از آنهایی که تایید شده اند و بیاورد به خاطر نظام از خودگذشتگی کند وارد بشود، بیاید میدان و نگذارد مشارکت پایین بیاید همانطوری که ایشان در ۵ انتخابات کرد در انتخابات سال ۷۶ هم کرد در انتخابات دیگر هم کرد.
شریعتمداری: ایشان آقای هاشمی ماشاالله پشت سر هم مطرح میکنند من باز عرض میکنم سند بیاورید آقا
هاشمی: همه اش سند است مگر آقای مصلحی سند ندارد؟ آقای مصلحی که سند دارد.
شریعتمداری: نه کجایش سند است؟ آقای مصلحی که ملاک نیست، سند بیاورید. سند بیاورید.
هاشمی: بابا صحبت خودش است
شریعتمداری: اجازه بدهید مگر آقای مصلحی ملاک شما است؟ ببینید حضرت امیر (ع) میفرمایند که وقتی که جوابها زیاد شد آن چیزی که واقعی و حقیقت است پنهان میماند نگذارید این طور بشود، شما الان دانه دانه چندین موضوع را مطرح کردید که حتی نتوانستیم چیزش کنم، مثلا میگویید در مورد پیش ثبت نام، پیش ثبت نام میگویید که چه کار کردند؟
هاشمی: کلا احزاب دور خوردند.
شریعتمداری: اجازه بدهید
هاشمی: یعنی ما که دور خوردیم
شریعتمداری: اتفاقا بیشتر از همه ثبت نام کردند همان دوستان شما بیشتر از همه ثبت نام کردند
هاشمی: نه نکردند
شریعتمداری: چرا آقا، در ضمن فرق آن چیست؟ فرق آن این است که شما میگویید که نمیدانستند باید چه کار کنند. چرا نمیدانند؟ ثبت نام میکنند که بعدا اگر حتی تایید صلاحیت هم شدند میتوانند بگویند که ما نمیخواهیم باشیم چیزی نیست که، این اتفاقا یک پیش پرداختی است که به نفع همه است، همه هم همین را میگویند فقط شما یک دفعه حالا بگذریم ...، اما در مورد شورای نگهبان در مورد تحقیقات محلی میگویید که چرا تایید. چرا تحقیقات محلی نباید بکنند؟
هاشمی: باید بکنند، نه این سوالهایی که میکنند.
شریعتمداری: حالا ببینید سوالها چیست؟ شما ببینید یک سوالاتی است که، یک زمانی است که شما الان میفرمایید که باید آن ۱۲ نفر بدهند اتفاقا همان ۱۲ نفر که میگویند سند بیاورید برای همین است، اگر شما به این موضوع آگاه باشید که حتما آگاهید، پس نمیدانم چرا مطرحش نمیکنید، میبینید که نهایتا همین ۱۲ نفر رای میدهند. من اگر میخواستم در حرف شما بپرم. شما میفرمایید که این ۱۲ نفر باید رای بدهند همین ۱۲ نفر رای میدهند چه کسی میگوید غیر از آنها رای میدهند؟ میگویید هیات اجرایی تایید کرده و آن یکی رد کرده، خب بله هیات اجرایی خیلیها را رد میکند و خیلیها را تایید میکند و نهایتا شورای نگهبانی که آن ۱۲ نفر. این ۱۲ نفر چطوری؟ شما بهتر میدانید من نمیدانم چرا اینها را مطرح نمیکنید؟ آقای هاشمی من خواهش میکنم این بخشها را هم مطرح کنید. این را اجازه بدهید، شورای نگهبان عدهای را میفرستد نقاط مختلف در مورد حضور و در مورد شخصیت طرفی که ثبت نام کرده تحقیق میکند اگر این تحقیق بی جا باشد حق با شما است، اگر اصل تحقیق درست باشد که نمیتوانید بگویید که نباشد خب شورای نگهبان از کف دستش که کف بین که نیست شورای نگهبان بایستی بر اساس یکسری تحقیقاتی، شما میدانیدکه شورای نگهبان ۴ مرحله از ۴ نقطه استعلام میکند.
هاشمی: ۵ نقطه
شریعتمداری: بله ۵ نقطه استعلام میکند، از آن ۵ مرکزی که استعلام میکند حتی به آن هم اکتفا نمیکند میرود تحقیقات محلی و جانبی هم انجام میدهد و بعد میآید، ایشان میگویند که یکی از دوستان ما چیز کرد من خواهش میکنم کاش آن دوستتان میآمدند به شما میگفتند و یا مطرح میکردند این طور که نمیشود اقای هاشمی، بنده هم میتوانم بگویم یکی از دوستان من هم میگفت که این آقای هاشمی حرفهایی که میزند درست نیست. نه این درست نیست من نمیتوانم این طور بگویم، شما بایستی باز عرض میکنم سند بیاورید آقا، برای حرف هایتان و برای فرمایشاتتان سند بیاورید ما برای آقای مرحوم هاشمی احترام قائل هستیم، منتها این طور نیست که
هاشمی: من که سند آوردم، فاطمه را آوردم، فاطمه از این که خواهر من است
شریعتمداری: مگر هر کس که خواهر شما است
هاشمی: نه میگویم که عدم احراز خورده فاطمه میتواند عدم احراز بخورد فاطمهای که الان ۳۰ سال است رئیس بنیاد بیماریهای خاص است و دختر آقای هاشمی رفسنجانی است میتواند عدم احراز بخورد.
شریعتمداری: مگر هر کس خواهر شما بود میبایست که حتما تایید بشود.
هاشمی: نه تایید نشود میگویم چرا عدم احراز خورده
شریعتمداری: عدم احراز احتمالا برای این که یک جاهایی را متوجه نشده، آن یک چیز دیگر است، تازه هم آن نکتهای که به آقا نسبت دادید گفتید آقا. ما این طوری نشنیدیم، ما هم شنیدیم این طوری نیست.
هاشمی: خب چطوری است؟ همان را بگویید آن که شنیدید چیست؟
شریعتمداری: اتفاقا این که شما گفتید که گفتند عدم احرازها را بسپارید به مردم چیزی نیست. همچنین چیزی هرگز نیست و اصلا نمیتواند باشد و از جانب حضرت آقا نمیتواند این طوری باشد، چرا نسبت میدهید؟ بعد هم میفرمایید من شنیدم، خب شنیدن باید بالاخره یک مستندی باشد، باید یک مبنایی شنیدهها بایستی یک مبنایی برای خودش داشته باشد. اما در مورد این که فرمودید فلانی کتاب هم نوشته، نویسنده هم هست. خب باشد، چه کسی گفته که کتاب نوشتن و نویسنده بودن ملاک احراز صلاحیت است همچنین چیزی نیست.
هاشمی: نه بابا، احراز صلاحیت من نمیگویم میگویم عدم احراز خورده، ببینید من اصلا کاری به رد صلاحیت ندارد رد صلاحیت جدا، عدم احراز، ۳۵۰۰ نفر عدم احراز زدند.
شریعتمداری: بله در مورد عدم احراز یک بحثهایی هست، یک بحثهایی مطرح میشود که بالاخره یا احراز یا عدم احراز، دیگر این، یا احراز بشود یا احراز نشود.
هاشمی: اصلا عدم احراز در قانون نیست من درآوردی است یعنی اصلا من درآوردی است
شریعتمداری: بله، ببینید شما دائم میگویید نظارت، نظارت استصوابی قانون است
هاشمی: قانون است برای ۱۲ نفر نه برای ۲۰ هزار نفر
شریعتمداری: معذرت میخواهم فرض کنید که شما در شورای شهر میخواستید در مورد یک خیابانی مثلا تصمیم بگیرید، خودتان میرفتید آن را میگشتید؟
هاشمی: در نهایت میآوردیم در شورا رای میگرفتیم
شریعتمداری: منظور این است که کسی را نمیفرستادید برای تحقیق؟
هاشمی: نه اصلا بحث تحقیق نیست پیشنهادات میآید و آخرش در شورای شهر هم کمیسیون باغات و شورا پرونده میآید، ولی در شورای نگهبان این طور نیست پروندهها نمیآید دست شما
شریعتمداری: مرحبا.
هاشمی: میگویم نمیآید شما هم قبول کنید که نمیآید، ۲۵ هزار پرونده میآید در شورا؟
شریعتمداری: تمام شد فرمایش شما
هاشمی: بله خب میدانم نمیآید من مستند میگویم ۲۵ هزار پرونده نمیآید که آقای جنتی دانه دانه نگاه کند.
شریعتمداری: من هم مستند میگویم میآید
هاشمی: آقای جنتی ۲۵ هزار پرونده را نگاه میکند؟
شریعتمداری: مگر قرار است آقای جنتی همه را نگاه کند
هاشمی: همه ۱۲ نفر
شریعتمداری: همه ۱۲ نفر باید نظر بدهند
هاشمی: باید دانه دانه رای بدهند
شریعتمداری: بله نظر بدهند
هاشمی: استصواب یعنی این که رای بدهند
شریعتمداری: اقا مگر رای نمیدهند؟
هاشمی: نه هیچ وقت رای نبوده، در مورد انتخاب مجلس رای نمیدهند فقط انتخابات ریاست جمهوری است
شریعتمداری: آقا فقط این ۱۲ نفر نهایتا رای میدهند، رای هیات اجرایی هم منوط بر این است که هیات اجرایی تایید میکند یا نمیکند بعد میآید در شورای.
هاشمی: هیات اجرایی هم میدانید که ...... عمل کرده. الان من به شما یک سند دیگر میدهم، ببینید نمایندگان موجود، مجلس موجود ۵ نفر را عدم احراز زدند، ۲۹ نفر را رد صلاحیت کردند، آخر میشود ۵ تا نماینده عدم احراز بخورد؟
شریعتمداری: بله چرا نمیشود؟
هاشمی: عدم احراز اصلا یعنی چه؟
شریعتمداری: میگویید اینقدر را رد صلاحیت کردند ببینید به چه علتی؟ ببینید شما بگذارید من حرفم را بزنم
هاشمی: آخر شما هم حرف من را میپیچانید، من میگویم کاری به رد صلاحیتها ندارم من عدم احراز حرف میزنم در مورد رد صلاحیت هم میگویم استصواب درست است خیلی هم خوب است، ولی باید ۱۲ نفر شورای نگهبان دانه دانه این پروندهها را ببینند که حق کسی ضایع نشود نمیشود که مال یکی را ببینند و برای یکی دیگر را نبینند نمیشود.
شریعتمداری: این باز همه وقت ایشان شد من نمیدانم من وقتی دارم حرف بزنم؟ ببینید بحث بنده این است، ملاک این که میگویید این ۱۲ تا نهایتا شورای نگهبان تصمیم میگیرد این که نظارت استصوابی ... این که عدم صلاحیت این که عدم احراز بله باید روی آن فکری بکنند خودشان هم اخیرا گفتند که در این زمینه دارند یک بحثهایی میکنند، اما این که شما میگویید فلانی کتاب نوشته، فلانی نویسنده است چرا رد شده؟ خب باشد، باید ببینید چرا
هاشمی: نمیگویم رد شده میگویم عدم احراز خورده، من در مورد دو تا عدم احراز صحبت کردم. من کی گفتم رد شده گفتم عدم احراز شده.
شریعتمداری: ببینید آقای هاشمی عزیز، چرا یکطرفه چیز میکنید؟ مثلا میگویید که الان یک بحث دیگر شما که امروز میگفتید معتمدان همه از یک طرف انتخاب شدند شما از کجا میدانید؟
هاشمی: من قشنگ دیدم تهران را بررسی کنید همین تهران نمونه اش است میخواهید اسامی شان را همین الان در بیاورم و بگویم
شریعتمداری: بنده هم میدانم این طوری نیست
هاشمی: همه یکطرف هستند همه راست هستند، یک اصلاح طلب یا میانه رو در آنها نیست.
شریعتمداری: میگویید که چرا گفتند که شما با حزب کارگزاران هستید؟ چه کسی این حرفها را میزند؟
هاشمی: خب آمده به ما گفته
شریعتمداری: آمده به شما دروغ گفته
هاشمی: نه راست گفته
شریعتمداری: نه دروغ گفته، چون من میدانم همچنین چیزی نیست، یا گفتید که ایشان چرا به آقای هاشمی علاقمند بوده؟ همچنین چیزهایی ملاک نیست، ببینید شما الان مردم هم دارند الان گوش میکنند من باز عرض کردم، مستند حرف بزنید آقای هاشمی، سند بیاورید، گفتم همه را سند آوردم، آن جایی که از آقای روحانی گفتم سند آوردم آن جایی که آقای ... گفتم سند آوردم الان هم روی عرایضم سند میآورم شما هم سند بیاورید میگویید که نمیدانم معتمدین همه این طوری است و آن طوری است این که درست نیست که، شما باید مستند حرف بزنید، اگر هر وقت مستندا به این موضوعات پرداختید بنده کاملا در خدمت شما هستم.
هاشمی: میتوانیم بعنوان سند معتمدین تهران را الان لیست کنید و بخوانید، شما در بیاورید بخوانید، الان بگویید در بیاورند بخوانند.
سئوال: کل کشور را گفتید.
هاشمی: خب بله بعدمی توانیم برویم اصفهان و شهرهای دیگر و رفسنجان را هم من میدانم.
شریعتمداری: من یک اعتقادی دارم برای اعتقادمم سند دارم، شما عزیزان معتقدید به جای این که توانا هر که دانا بود، معتقدید توانا بود هر که با ما بود، یک نفر از بیرون خودتان راه نمیدهید، شما بیایید نگاه کنید به انتصابات تان، در مجلس ششم را نگاه کنید، بعد بیایید مجلس قبلی را نگاه کنید، بعد بیایید به انتصاباتی که در دولت قبلی بود نگاه کنید، یک نفر غیر خودتان را راه نمیدهید، آن وقت بعد شما میآیید ادعا میکنید که بایستی باز باشد، بله، ما میگوییم بایستی باز باشد بایستی فضا باز باشد آقا هم فرمودند فضا باز باشد و همه هم میآیند ثبت نام میکنند، شما آقای هاشمی سه تا لیست دادید رای نیاوردید، سه تا لیست دادید، چرا میگویید نبودید؟ سه تا لیست دادید، سه تا لیست یکی آقای انصاری در راس لیست تان بود، چرا میگویید که رای نیاوردید؟ موضوع ببینید موضوع حضور انواع سلیقهها ...
هاشمی: البته یادتان باشد آقای شریعتمداری که تنها کابینهی فراجناحی کابینهی آیت الله هاشمی رفسنجانی بود.
شریعتمداری: من یک نکتهای را هم عرض کنم با عرض پوزش، شما یک جوری صحبت میکنید که انگار مثلا آقای هاشمی رفسنجانی دایرالمدار کل نظام است، این طوری نیست. مثلا میگویید که اینجا به اقای هاشمی این را گفتند، آنجا به آقای هاشمی این را گفتند، خب گفته باشند.
هاشمی: من سندهای متقن از این جا میتوانم بیاورم
شریعتمداری: من هم سند میآورم، اقای هاشمی در فتنه ۸۸ آقای هاشمی کسی بود که هشت ماه قبل آن گفته بود که قرار است تقلب بشود، درست است؟ سندش هم هست، ما اینها را که نمیآییم مطرح کنیم، فرض کنید اگر مجلس نبود و این دیدگاه جناب آقای هاشمی رفسنجانی که من به ایشان ارادت دارم خدا رحمت شان کند، عرض کردم شما میدانید که ما با ایشان تردد داشتیم و البته با هم اختلاف سلیقه هم داشتیم.
هاشمی: من هم به شما ارادت دارم
شریعتمداری: ببینید مثلا فرض کنید همین دیدگاه آقای هاشمی را در نظر بگیرید، آقای هاشمی گفتند امروزه دوران کنونی دوران گفتمان است نه دوران موشک، اگر همین را ما رعایت کرده بودیم تمام مملکت را الان شخم زده بودند رفته بود، چه کسی باعثش شد؟ اگر یک مجلس درست و درمانی نبود اگر دوستان شما در این مجلس بودند، قطعا، قطعا نظر آقای هاشمی را پیاده میکردند و بعد آن وقت میدیدید که چه فاجعهای اتفاق میافتد، ببینید مسئله این طور نیست که شما میفرمایید، من معتقدم بله، اقای هاشمی دیدگاه شان را مطرح کردند، محترم هستند دیدگاهشان را مطرح کردند و اصرار هم نداشتند که حتما دیدگاهشان پیاده شود، دیدگاه خودشان را مطرح کردند عیبی ندارد، ولی این دیدگاه اگر پیاده میشد که فاجعه بود همین الان شما فقط یک نگاه بیاندازید اگر ما رفته بودیم دنبال گفتمان، من نمیگویم گفتمان نداشته باشیم، من نمیخواهم مواردی در مورد مرحوم هاشمی بگویم که خدا رحمت شان کند، نمیخواهم در مورد آن بگویم، ولی میخواهم بگویم که حتما موضوعات را مستند بگویید آقای لاریجانی که فرمودید، آقای لاریجانی مستندات عدم رد صلاحیت یا عدم احراز و اینها و مستندات را به خودشان دادند میتوانستند ایشان منتشر بکنند البته من نمیگویم منتشر نکردند، چون ترسیدند و اصلا این را نمیگویم، حالا یک همچنین چیزی در نیاید، ایشان هم مراعات کردند و گفتند مملکت دیگر بند این چیزهای ماها نباشد که یک حرف ما باشد و یک حرف آن طرف باشد.
هاشمی: من یک نکتهای را بگویم در نحوهی دیگری که باعث رد صلاحیت و عدم احراز افراد میشود که واقعا ظلم به افراد است، همانطور که گفتم در میدانید که وقتی میگویند شورای نگهبان و مقام معظم رهبری میخواهند حکم بدهند، باید اعضای شورای نگهبان سه تا خصوصیت داشته باشند یکی فقاهت، یکی عدالت، یکی آگاهی، و اگر فرض کنند این افراد این سه خصوصیت را دارند به ایشان حکم میدهند، آیا این تیم چند هزار نفری شورای نگهبان همه عدالت دارند؟ آگاهی دارند؟ و فقاهت دارند؟ که روی پرونده افراد مینویسند رد صلاحیت یا عدم احراز و میفرستند ...
شریعتمداری: چند هزار نفره فرمودید یا ۱۲ نفره؟
هاشمی: آن ۱۲ نفر، ولی شورای نگهبان الان متکی به چند هزار نفر دارد مردم را رد میکند.
شریعتمداری: یعنی حکم آقا در مورد آن افراد و آن چند هزار نفر است که شما میگویید؟ یعنی حکم ... آقا
عادل باشند فقیه باشند و این طوری نیست که
هاشمی: میگویم قانون این را میگوید، نکتهای که ظلم میشود ببینید قانون دقیقا همین را میگوید که باید شورای نگهبان دانه دانه پروندهها را ببیند، از نظر من این است که شورای نگهبان باید پروندهها را تک تک ببیند و نمیبیند و رای درست نمیبیند در مورد مجلس، در مودر ریاست جمهوری این کار را میکند، چون امکانپذیر است، چون تعداد کاندیداها خیلی کم است. نکتهای که این جا باز مهمتر است، ببینید اینها هم هیاتهای اجرایی و هم شورای نگهبان استناد میکند به ۵ نظر خواهی از ۵ جا، اطلاعات سپاه، فراجا، وزارت اطلاعات و دادستانی و ثبت احوال، به اینها استناد میکند، نحوهی پاسخ دادن، من این را خودم، چون در دولت بودم و در بازرسی ویژه رئیس جمهور بودم میدانم و معتقدم که این حرف درست و مستند است، ببینید افراد مثلا در وزارت اطلاعات در اطلاعات سپاه میروند در پرونده فردی یکسری اتهاماتی آنجا موجود است که در هیچ دادگاهی ثابت نشده، مثلا یک گزارشی در مورد یک فردی آنجا هست، حالا چه اخلاقی، چه مالی، چه سیاسی، ولی این پرونده به هیچ وجه، به هیچ وجه نرفته به سمت یک دادگاهی که آنجا این حکم خورده باشد، یعنی اینها در حد یکسری اخبار و اطلاعات است که در وزارت اطلاعات در سیستمهای امنیتی ما جمع شده، بر مبنای همین اخبار اطلاعات ثابت نشده و دفاع نشده از طرف فرد نامهی عدم صلاحیت برای او میرود و ظلم میشود به این فرد، چرا که اگر، من خودم از کسانی هستم که برایم این اتفاق افتاده که از وزارت اطلاعات نامه رفته، ولی من را دعوت کردند من رفتم توضیح دادم و مورد قبول واقع شده فرض کنید، و این ظلمی که از طریق این نامه نگاریها انجام میشود در مورد خبرهایی که در مورد افراد بدون راستی آزمایی و بدون حکم نهایی باعث رد صلاحیت افراد میشود، این هم یک ظلمی است که باید جلوی آن گرفته شود، چرا که شما برای همین میبینید که یک دفعه تعداد رد صلاحیتها زیاد است، حالا چرا افراد در وزارت اطلاعات یا منابع امنیتی ما این کار را میکنند؟ چون میترسند، میترسند اگر فردایی یک کسی بیاید این پرونده را بخواند بگوید آقا شما چرا برای این فرد تایید صلاحیت فرستادید، ولی واقعیت این است که اخباری که در پروندهها و سیستمهای امنیتی است تا تبدیل به حکم قضایی نشده اینها ثابت نشده است.
سئوال: بخش زیادی از برنامه مان دارد میرود راجع به عدم احرازها، اشکالی ندارد، ولی راجع به خود رقابت یک بخش زیادی هم احراز و عدم احراز شدند که ما هنوز نباید میرفتیم به این که این رقابت واقعی باید برایشان چه الزاماتی فراهم شود و اصلا چه شاخصهایی دارد، اصلا در حوزه فرهنگ چه شاخصی در حوزه اقتصاد چه مثالی دارد، آقای شریعتمداری نوشتند، چون گفتند که اگر سوالها زیاد شود و ممکن است زیاد شود.
هاشمی: نوبت من تمام نشده
سئوال: بگذارید این نکته آقای شریعتمداری را بگویند.
هاشمی: نه صحبت من تمام نشده است.
شریعتمداری: من خواهش میکنم یک باصطلاح به قول خودتان تایم بگیریم و برسیم به فرمایشات ایشان و درست است که من بیشتر صحبت کردم یا خودشان؟
هاشمی: حالا استناد که میشود افراد را رد صلاحیت میکنند.
شریعتمداری: این از همان حرفهای غیر مستند ایشان است
هاشمی: حالا من به شما میگویم، استنادی که میشود و به ایشان نامه داده میشود در آن این طور گفته میشود مثلا عدم صلاحیت به دلیل اعتقاد و التزام عملی به اسلام و نظام، مثلا میگویند این فرد اعتقاد به اسلام ندارد و عملی به اسلام هم اعتقاد ندارد. به او نامه میدهند و اصلا کجای این ثابت شده که این ندارد، آیا واقعا این فرد را بردند داخل شورای نگهبان همه شان بحث کردند روی این فرد؟ و گفتند که این اعتقاد به اسلام ندارد؟ مثلا شیعه نیست؟ این مسلمان نیست؟ بعد التزام عملی به اسلام ندارد؟ یعنی نماز نمیخواند؟ چه کسی میتواند ثابت کند که این نماز میخواند یا نمیخواند، روزه نمیگیرد؟ چه کسی میتواند ثابت کند که این روزه میگیرد یا نمیگیرد؟ این مسائل شخصی است، یا نامه میدهند به افراد که عدم وفاداری به قانون اساسی، بسیاری از نیروهایی که اطراف ما هستند به این بهانه رد صلاحیت شدند، عدم وفاداری به قانون اساسی، اصلا وقتی ما ورود پیدا میکنیم بعنوان یک حزب انتخابات یعنی وفاداریم به نظام جمهوری اسلامی و وقتی وفاداریم به نظام جمهوری اسلامی یعنی وفاداریم به قانون اساسی، بعضی وقتها افراد را به مثلا یک نامههایی که مثلا یک امام جماعتی است به او حکم میدهند عدم صلاحیت میدهند، اصلا نمونه بارز آن خود آقای علوی همین وزیر اطلاعات اخیرمان، ایشان در یک جایی تایید صلاحیت میشود در یک جایی رد صلاحیت میشود، ایشان اصلا مشخص است که از ایشان میتوانید سوال کنید، بعد نامهای که به افراد میدهند مثلا یک پیش نمازی است که به او نامه میرود که شما عدم التزام عملی به اسلام دارید، بعد این هنوز هم پیش نماز است، مگر میشود که یک فردی یک روحانی بیاید در انتخابات شرکت کند نامهی عدم التزام به اسلام را بگیرد و بعد هنوز هم پیش نماز یک مسجدی باشد و مردم بروند پشت ایشان نماز بخوانند، از اینها به وفور داریم حالا ایشان مستند میخواهد من ۱۰ تا برایشان میآورم.
شریعتمداری: فقط یک دانه مستند بیاورید کافی است
هاشمی: الان نمیخواهم اسمشان را بیاورم بعدا به شما میگویم
شریعتمداری: من میدانم دروغ است
هاشمی: نه این طور نیست
شریعتمداری:، چون من مستند میدانم دروغ است.
هاشمی: خود ابوی من آیت الله هاشمی عدم صلاحیت گرفته و پیش نماز هم بوده و نماز جماعت هم میخواند.
شریعتمداری: به آقای هاشمی گفتند عدم التزام؟
هاشمی: به آقای هاشمی هیچ چیز نگفتند
شریعتمداری: پس نگویید نامه مینویسند میگویند عدم التزام به اسلام، پس نگویید دیگر، من که میگویم مستند حرف بزنید برای همین است.
هاشمی: اقای هاشمی برای چه رد صلاحیت شده؟ عدم قانون اساسی بوده؟ پس چه بوده؟
شریعتمداری: الان الی ماشاالله میتوانید بگویید که او این را گفت و آن پیش نماز آن را گفت اینها که ملاک نیست آقا.
هاشمی: بد کسی را آوردند امشب این جا در مورد این موضوع صحبت کنیم.
شریعتمداری: من دارم به شما عرض میکنم که جناب آقای هاشمی این که فرمودید یک نمونه بگویید فرمودید خود اقای هاشمی، از شما میپرسم آقای هاشمی را گفتند عدم التزام به اسلام؟ میگویید نه
هاشمی: یکی از اینها است دیگر به غیر از این سه تا نیست که، در قانون این سه تا آمده من قانون را دقیق خواندم قانون نوشته صلاحیت، التزام، وفاداری به قانون اساسی و ولایت فقیه و نداشتن سوء شهرت، حاج اقا این سه تا را کدام را داشته؟ بگوییم سوء شهرت داشته؟ یا قانون اساسی را قبول نداشته؟ پس همان اسلام میماند دیگر.
شریعتمداری: نه این طور نیست، من فقط خواستم از شما فقط یک نمونه بیاورید که نیاوردید، اجازه میدهید من عرضم را کامل کنم؟ ببینید آقای هاشمی ایشان میگویند که اتهامات ثابت نشده را مینویسند اتهامات به اثبات نرسیده ملاک نیست، این قاعده است در شورای نگهبان، من خواهش میکنم از ایشان که با سند بگویند ایشان شورای نگهبان اعضای شورای نگهبان را نه فقط فقاهت شان را بلکه عذر میخواهم شعورشان را هم زیر سوال میبرند.
هاشمی: نه این طور نیست، د رهیات اجرایی نامه میآید فقط نامه میآید عدم صلاحیت میزند
شریعتمداری: نه این طور است، اجازه بدهید، این جایی که معذرت میخواهم این جوری نیست که شما یک طرفه بگویید بروید اجازه بدهید من حرف بزنم.
هاشمی: شما حرف من را قبول دارید؟ که نامهی وزارت اطلاعات میدهند عدم صلاحیت میزند توضیح نمیدهد؟
شریعتمداری: حرف باید مستند باشد، بنده برای عرایضم دلیل میآورم و از شما دلیل میخواهم، عذر میخواهم هیچ دلیلی تا حالا نیاوردید، بهرحال باید یک سندی بیاورید، شما همین جوری میگویید که بله یک نامهای آنها مینویسند بعد اتهاماتی که اثبات نشده را شورای نگهبان ملاک قرار میدهد و بعد طرف را رد صلاحیت میکند یا عدم احراز میزند، از کجا این را میگویید، آخر باید یک سندی برای آن داشته باشید، یعنی شما معتقدید که این همه آدمی که آنجا نشستند به اندازهی یک جو فرض کنید شعور ندارند؟
هاشمی: نه، چون نمیرسند همه پروندهها را رسیدگی کنند
شریعتمداری: آنها دهها عامل دارند میبینند بررسی میکنند قاعده همین است، مگر شما میتوانید کاری غیر از این بکنید؟ اصلا قاعده همین است، بعد هم شما میفرمایید که چرا اعلام نکردند؟ برای این که آبرویش نرود، به او میگویند خودت بیاد به تو بگوییم علت عدم صلاحیت تو چیست و تو اگر خواستی منتشر کنی، بعضیها این کار را کردند و منتشر هم نکردند، این که میفرمایید که التزام به نظام کسی که آمده وارد میشود، نه ورود به نظام ورود به انتخابات به معنی التزام نیست، چه کسی میگوید؟ چه کسی میگوید کسی که ثبت نام کرد برای این که وارد انتخابات بشود حتما التزام به نظام دارد؟ نه، شاید دارای نفوذ آمد، چه تعداد از آنهایی که بودند و یک زمانی هم خیلی هم برو و بیا داشتند همین الان در خارج از کشور هم برای اسرائیل دارند کار میکنند و برای بی آیای دارند کار میکنند؟ اسم ببرم؟ چه تعداد بودند؟ مگر آقای رمضان پور، که همین الان برای سعودی اینترنشنال دارد کار میکند سردبیر آنجا است مگر ایشان معاون فرهنگی وزارت ارشاد جناب آقای خاتمی نبود؟ یا فلان نمایندهای که نمیخواهم که اسم ببرم شما میشناسید و میدانید علی الدوام دارد در خارج از کشور اصلا رسما چند بار، دوبار حداقل رفته اسرائیل بدون این که در پاسپورت او مهر بخورد بعد یک جایی لو رفته و مطرح شده، مگر این نماینده نبود؟ چرا شما میگویید اگر کسی که ... عرض کردم سند بیاورید اقای هاشمی، شما سندتان را بیاورید سمعا و طاعا ما به روی چشم مان قبول میکنیم این که میگویید به فلان روحانی عدم صلاحیت، خب بگویید، حداقل یواشکی حداقل بگویید که آدم برود ... آن وقت هم ببینید وقتی که میگویند عدم التزام عدم التزام به معنی این نیست که طرف مثلا فرض کنید که نماز نمیخواند، روزه نمیگیرد، به این معنی نیست، البته همین الان هم مسئلهی عدم التزام را قرار است که، چون خیلی باز است قرار است که خوب تا آنجایی که من شنیدم قرار است که باصطلاح موارد آن را جمع آوری کنند موارد آن را کدگذاری کنند مشخص کنند، چون یک دفعه مثلا به یکی که بگویید عدم التزام به اسلام یا عدم التزام به نظام در حالی که این طوری مثلا یک مورد خاصی مورد نظر باشد این هم قرار شده این دفعه هم میگویند این کار را انجام دادند. من میخواهم این جا به همان رقابت که شما هم اشاره کردید به یک نوعی بپردازم، ببینید شما فرمودید بحثهای اقتصادی بکنید، درست است؟
سئوال: میخواهم بروم سراغ تبلیغات که خیلی مهم است فرصتهای برابر تبلیغاتی حالا نمونههای اخلاقی آن و نمونههای بداخلاقی و بی اخلاقی آن از آقای هاشمی هم همین سؤال حوزهی فرهنگ و اقتصاد را بپرسم در واقع رقابت واقعی در این حوزه چطور تعریف میشود چه مثالی دارد چه مصداقی دارد؟
هاشمی: ببینید من قبل از اینکه به این سؤال پاسخ بدهم میخواهم خدمتتان بگویم جلسهای که شما امشب گرفتید و من و جناب آقای شریعتمداری دعوت کردید هدفتان این بوده که منویات رهبر معظم انقلاب را به منصه ظهور برسانید ما اینجا نیامدیم که با هم کل کل کنیم از هم ایراد بگیریم و اینها هدف شما در صدا و سیما حتماً این است من به نظرم میآید که تأکید ایشان در مورد انتخابات بسیار روشن است ایشان علاقمندند همان جوری که سال ۹۲ گفتند من حماسهی سیاسی میخواهم الآن هم علاقمندند که یک انتخابات پرشور و رقابتی با یک سلامت که یک بخشی از آن همان سلامت تبلیغاتی را ما داشته باشیم در مورد اجرا و اینها هم خب آن امنیت انتخابات را اینها هم مطرح کردید خب اگر ما این اراده را به اسمهای دیگر و به این بهانه که داریم از ولایت فقیه دفاع میکنیم یا از نظام دفاع میکنیم کاری بکنیم که به منصه ظهور نرسد ظلم کردیم به نظام، ظلم کردیم به حضرت آیت الله خامنه ای، اینکه برای همه ما روشن است من به نظرم میآید حرفهایی که ایشان جناب آقای شریعتمداری اینجا میزنند خودش عدم مشارکت میآورد.
شریعتمداری: یعنی ظلم را ما کردیم در حقیقت.
هاشمی: یعنی به صورتی به اسم من به نظرم میآید به اسم دفاع از نظام، ما خیلی داریم ببینید ما دو گونه بعضی وقتها میگویند که آقا مواظب باشیم که خودمان برانداز نظام نشویم دو نوع برانداز داریم دیگه یک برانداز داریم که خارج از کشور نشسته و به قول شما سعودی، اینترنشنال و فلان و اینها، یک برانداز هم داریم که داخل خودمان است روی شاخه نشستیم داریم بن میبُریم ببینید ایشان الآن میخواهند یک اتفاقی بیفتد که مشارکت بالا برود حالا چی میشود که وقتی رهبری میآیند در ۱۴ خرداد سال ۱۴۰۰ چی میگویند میگویند برخی رد صلاحیتها از برخی رد صلاحیتها اظهار تأسف میکنند و خواستار جبران میشوند بعد یک دفعه یک عدهای میآیند میگویند که ایشان منظورشان شورای نگهبان نبوده، بعد هیچ اتفاقی هم نمیافتد یعنی چی؟ یعنی یک عدهای نشستند در کنار رهبری دارند رهبری را تضعیف میکنند حالا ما که الآن متهمیم که به قانون اساسی اعتقاد نداریم یا بد عمل میکنیم یا مثلاً با ضد انقلاب در ارتباطیم یا میخواهیم نظام را تضعیف کنیم ما میخواهیم مشارکت بالا برود و این جوری صحبت میکنیم میگوییم یک کاری بکنیم که نظام بیمه بشود نظام الآن بعد از دو تا انتخابات که در سطح بسیار پایین انجام شده انتخابات مجلس حالا به هر دلیلی ایشان میگوید به دلیل بدعملی دولت آقای روحانی این اتفاق افتاده من میگویم نه این به دلیل اینکه یک عدهای دلشان انتخابات خلوت را میخواستند و نگذاشتند یک رقابت خیلی جدی فراهم بشود یک کسی هم مثل آیت الله هاشمی نبود که انتخابات را پرشور کند و نشد.
شریعتمداری: عرض کردم آقای هاشمی اتفاقاً از همانهایی بود که نباید بکند تنها مورد، شما بروید مراجعه کنید به دفتر خاطرات آقای هاشمی مراجعه کنید بعد ببینید که فلان روز چه کسی خدمت ایشان آمد و ایشان به این نکته که من عرض کردم.
هاشمی: خب اینکه تهمت است بنده که ورود به آن پیدا نکردم حالا ببینید در ارتباط، مشخص است که ایشان چند بار در انتخابات شرکت کردند چه انتخابات پرشوری شرکت کردند در هر صورت ما وظیفه مان این است که کاری بکنیم که نظام جمهوریتش حفظ بشود نظام تبدیل به یک نظام دیکتاتوری نشود نظامی باشد که مردم سالار باشد ایشان علاقمندند این اتفاق بیفتد و باید همه تلاش بکنیم که این اتفاق بیفتد برای اینکه تلاش بکنیم این اتفاق بیفتد برای مشارکت بالا رقابت جدی میخواهد رقابت جدی با این گونه عمل رد صلاحیتها در هیئتهای اجرایی و در شورای نگهبان ایجاد نمیشود این یک به قول معروف حقیقت است حالا هر چه شما بخواهید این را کتمان بکنید یک حقیقت است اینکه ما فرض کنیم که ما این قدر میخواهیم مواظب باشیم یک دشمنی وارد نشد یک آدم نابابی وارد نشود یک اتفاقی نیفتد اگر مثلاً فلانیها بودند در مجلس الآن کشور را داده بودند به خارجیها و رفته بود و اینها، اینها باعث میشود که مشارکت اتفاق نیفتد یعنی چی؟ یعنی داریم میرویم دوباره به یک سمت یک انتخاباتی که از همین انتخابات قبلی هم مشارکتش پایینتر باشد و ایشان میدانید ایشان حتی فرمودند در صحبت هایشان که کسانی که انتخابات را جدی نمیگیرند اینها خیانت دارند میکنند حالا منظور مختلفی داشتند خب اینها میدانید که ضد انقلاب برانداز است همانطور که گفتم تفریطی ها، اینها خب باعث میشوند واقعاً انتخابات شکل نگیرد یا افراطیها دنبال انتخابات خلوتند الآن تفریطی و براندازها دیگر کاری نمیتوانند بکنند آنهایی که الآن مشارکت پایین میآورند همان افراطیهایی هستند که دنبال انتخابات خلوت هستند و باید مواظب باشیم که این اتفاق نیفتد و، اما در مورد تبلیغات.
سئوال: فرصتتان تمام شده فرصت پاسخ را بدهید به آقای شریعتمداری.
شریعتمداری: من فرمایشات ایشان را در این باره که باید انتخابات رقابتی باشد همهی سلیقهها حضور داشته باشند بله همین طور است حضرت آقا هم روی این تأکید داشتند و یک نگاه به فهرست شرکت کنندگان البته من خودم دورا دور این فهرست را از این و آن شنیدم، ولی خود آقای وزیر کشور آقای وزیر کشور همین روز بود مثل اینکه یا دیروز گفتند که از همه سلیقهها حضور دارند ببینید ما خود آقا هم فرمودند کسانی که نظام را قبول دارند کسانی که نظام را قبول دارند و ولایت فقیه را قبول دارند یعنی این اساس و بنیان را قبول دارند اینها باید بیایند اینها میتوانند بیایند رقابت بکنند و حالا همین طوری که ایشان هم اشاره کردند اینها بیایند رقابت کنند سلیقههای خاص خودشان را بفرستند به مجلس، اگر دنبال حل مشکلات هم هستید باید همین طور باشد که آقا اشاره کردند یعنی اگر قرار است که ما مجلس قوی داشته باشیم مجلس قوی طبعاً میتواند قدرت بیشتری داشته باشد و مسائل و مشکلات مورد توجه مردم را مشکلاتی که برای مردم دست و پا گیر شده را بهتر حل کند اینها من به آن چیز حرفهای درست و دقیقی است کسی روی آن حرفی ندارد.
سئوال: بحث تبلیغات.
شریعتمداری: ما چقدر وقت داریم.
سئواا: آقای شریعتمداری بحث در واقع تبلیغات را بحث کنیم با هم حالا صحبتهای رهبر معظم انقلاب که اشاره کردند رقابت یعنی همه بتوانند تبلیغات کنند غیر از دروغ گفتن، تهمت زدن و وعدهی خلاف دادن، بپردازیم به پرداختهایی که انجام شده هم از بعد اخلاقی و هم از بی اخلاقیها و بداخلاقیها که در تبلیغات صورت گرفته مثال بزنید مصداق بزنید با مثال؟
شریعتمداری: ببینید تبلیغات در مورد انتخابات پیش روی هنوز به آن نقاط اوج خودش نرسیده است ماجرا شروع شده حالا سلیقههای مختلف و حتی جناحهای متفاوت تبلیغات خودشان را مطرح میکنند بیایند مواردی که متأسفانه جای تأسف دارد تهمت زدن است اتهام زدن خب خیلی چیز من بگویم از نوع مثلاً اینکه شما بگویید که مثلاً این جناح اینها اگر بیایند در پیاده روها دیوار میکشند، زن و مرد را از هم خب این دروغ است دیگه اینها تبلیغاتی است که ممکن است آدمها البته الآن مردم ضد ضربه شدند این چیزها را متوجه میشوند و یا فرض کنید که وعدههایی بدهید که این وعدهها را بعداً عملش نکنید فقط وعده برای انتخابات باشد خب اینها طبیعی هستش که ما از این نمونهها الآن هم داریم منتهی الآن هنوز عرض کردم به آن نقطهی اوج خودش نرسید تقریباً از یک ماه دیگر هم کمتر ۱۵، ۱۶ روز دیگر، چون الآن نزدیک به دو ماه داریم به زمان انتخابات از آن موقع دیگر کم کم شروع میشود این چیزی که آدم میتواند بگوید این است که آدمها واقعیات را ببینند دچار ترفندها نشوند متأسفانه ما شاهد بودیم که بعضیها از بعضی از ترفندهای عملیات روانی استفاده میکردند که خب این چیزی نیست مقبول نیست مثلاً فرض کنید که یکی جابجایی تابلو یعنی طرف کاری کرده کلی مشکل ایجاد کرده حالا که نوبتش نیست رفته کنار ایستاده این ور جوب علی آن کارهایی که کرده شعار میدهد خب این دیگه نگذارید من خیلی بازش کنم شاید هم مصلحت نباشد خیلی بازش کنم میرود علیه آن کارهایی که خودش کرده شعار میدهد خب این کارها را شما خودتان انجام دادین حالا با این ... / ۴۷۰۵/ علیه آن تا علیه آن شعار میدهید از آن به عنوان یک تبلیغ برای حضور مجدد خودتان استفاده میکنید البته من معتقدم مردم به لطف خدا هوشیار هستند متوجه هستند، ولی خب در عین حال خیلی از حقایق را ممکن است از نگاه مردم پنهان باشد اگر حالا خوشبختانه صدا و سیما گفتند دویست تا است شبکه مثل اینکه آقای جبلی گفتند ۲۰۰ تا شبکه اختصاص داده این برنامهها به نظر من برنامههای حالا گفتگومحور دیگر حالا مناظره حالا به معنی دعوا و درگیری نه، ولی بیایند افراد نظراتشان منتهی مستند نظراتشان را بگویند و شما هم به عنوان مجری مستنداتشان را بخواهید بعد از این مدت معلوم میشود هر کسی چند مرد حلاج است دیگر، وگرنه وقتی که صحبت از وقتی پای سخن به میان میآید الی ماشاءالله میشود حرف زد، ولی وقتی پای عمل به میان میآید دیگه گفت دو صد گفته، چون نیم کردار نیست دیگر، به هر صورت من این حالا فکرمی کنم مسئلهی تبلیغات مسئله بسیار با اهمیتی است من دلم میخواستش که به تعدادی از عملیات روانی که هم دشمنان از بیرون هم من بعضی از داخل علیه نظام انجام میدهند به آن اشاره کنم.
سئوال: بگویید آقای شریعتمداری زمان داریم یک گزیدهای از آن را به ما بگویید خب بگذارید من اول پاسخ آقای هاشمی را بگیرم آقای هاشمی باید و نبایدهای تبلیغاتی آن بداخلاقیها و خوش اخلاقیهایی که حالا در تبلیغات باید انجام بشود.
هاشمی: ببینید شما میدانید که ما الآن کشور در یک شرایط سخت و طاقت فرسایی از بعد اقتصادی قرار گرفته.
سئوال: آقای شریعتمداری اشاره کردند که چقدر زمان تا پایان است من زمان حدودی را به ایشان اشاره کردم.
هاشمی: حالا در هر صورت این وضعیت طاقت فرسای اقتصادی متأسفانه خب میتواند عامل یک تبلیغات کاذبی هم بشود یعنی نظام تضعیف بشود یعنی افراد برای اینکه رأی بیاورند ما یکی از مشکلات انتخاباتی که ما برگزار میکنیم این است که در هر انتخاباتی برای اینکه افراد رأی بیاورند و مردم را جذب خودشان کنند خب نمیروند که محسنات را بگویند میروند دنبال سیاه جاهایی که سیاه است میگردند و اینها را بزرگنمایی میکنند و بعد میگویند ما مثلاً میرویم به سمت اینکه اینها را حل بکنیم من فکر میکنم یکی از مسائلی که مد نظر ایشان بوده این است که مواظب باشیم که هر انتخاباتی باعث تضعیف نظام نشود و کاندیداها بر اساس واقعیت، میدان بیایند حالا ایشان مثال زدند که مثلاً فردی میآید خودش مقصر این وضع اقتصادی است یک جوری صحبت میکند که انگار مثلاً آن طرف مثلاً، ولی در نهایت نتیجه اش این است که نظام این وسط تضعیف میشود یا مثلاً همین صحبتهایی که جناب آقای جنتی امروز مثلاً علیه دولت قبل کردند در مورد مسکن و آخوندی و نمیدانم یک سری افراد را آوردید نعمت زاده و عدم پالایشگاه و اینها و بیسار و اینها این خودش یک ضد تبلیغ علیه نظام است و از آن طرف هم آنها که اینجا نیستند که پاسخ بدهند بله بعدش مثلاً آقای روحانی خب الآن کاندید خبرگان است الآن توسط آقای شریعتمداری آقای روحانی تضعیف شد خب آیا صدا و سیما الآن زمان میدهد به آقای روحانی که بیاید جواب آقای شریعتمداری را بدهد یا مثلاً نماینده شان بیاید جواب بدهد نه آقای روحانی نماینده شان آقای نوبخت بیاید یک کسی بیاید.
آشریعتمداری: من هم درخواست میکنم که من یک طرف بحث باشم.
هاشمی: منظور رهبری این است یک زمانی یکی دیگر بگذارید من حرفم، من که نماینده آقای روحانی نیستم برای چه بروم هماهنگ کنم من برای نمونه گفتم برای چه من بلند بشوم بروم فردا آقای روحانی را میبینم و به ایشان میگویم میخواهم دعوتشان کنم بیایند برای سخنرانی سالگرد هفتمین سالگرد رحلت آقای هاشمی این موضوع را به ایشان بگویم اگر پاسخ میدهید نوزدهم دی ماه تشریف بیاورند برای سخنرانی، خب نکتهی دیگری که مدنظر رهبری است این است که از امکانات ایشان اشاره کردند به ۲۰۰ کانال از امکانات دولتی همه بتوانند مساوی برخوردار باشند متأسفانه عمل به این موضوع خیلی سخت است شما مثلاً یک دفعه میبینید در یک شهرستان مثلاً در استان البرز مثلا در استان البرز دو تا مثلاً فکر میکنم کاندید میخواهد یک چیزی شاید بیش از ۱۰۰ نفر را الآن نامزدند حالا اینکه چگونه از امکاناتی که به یک سبکهایی به سیستم خصولتی یا به سیستم ارگان ها، نهادها، خیلی سایتها اینها هست که از طریق دیگری سرمایه گذاری شده و هزینه هایش داده میشود یک دفعه شما میبینید که تمام این سایتها و امکاناتی که به یک سبکی مثلاً وابسته است به بسیج، وابسته است به سپاه، وابسته است به مثلاً تأمین اجتماعی، وابسته است به، میبینید که اینها ناخودآگاه یک دفعه میآیند بله خود صدا و سیما ناخودآگاه میآیند پشت یک کاندیدی قرار میگیرند غیرمستقیم و حق آن کاندید کاملاً خرده میشود.
سئوال: آقای هاشمی سیاست رسانه حداقل در سیاست اعلامی آقای جبلی این بود که بی طرف نسبت به همهی گروهها و جریانهای سیاسی.
هاشمی: حالا ببینیم چه کار میکند تا حالا که ما ندیدیم که موفق بی طرف عمل کند.
سئوال: شما تشکر کردید که حداقل در برنامهی صف اول برنامهای که پخش شد.
شریعتمداری: بعضی وقتها هم خبرهای الکی.
هاشمی: نکته بعدی که فکر میکنم مد نظر ایشان است این است که در این بحث رقابت و تبلیغات، ببینید در مورد تبلیغات، خدای نکرده افراد برای اینکه بخواهند رأی مردم را بگیرند تخریب نکنند نظام را سیاه نمایی بیش از حد نکنند بعد هم میآید در هزینههای تبلیغات البته در قانون آمده که افراد باید بگویند این پولها را از کجا آوردند؟، مثلاً فرض کنید یک کسی بیاید در یک شهرستان کوچکی مثلاً یک دفعه به ۲۰ هزار نفر ناهار بدهد و شام بدهد فعالیتهایی که خارج از عرف است منظور اینگونه کارهاست که باید مواظبت بشود البته الآن این قانون انتخابات که نوشتند قانون خیلی سختی است از خود شورای نگهبان هم استصوابیتر است، چون گفتند که تا زمان نزدیک انتخابات هم باز شورای نگهبان میتواند یک کسی را رد صلاحیت کند و حتی اگر فرد رأی آورد و رفت مجلس هم باز میتوانند رد صلاحیتش کنند و از مجلس بکشنش بیرون این هم یک نکتهای است که باعث عدم مشارکت میشوند افراد میترسند وارد صحنهی رقابت بشوند این را من نتوانستم به موقع بگویم الآن دارم به آن اضافه میکنم که در بخش تبلیغات است وقتی در قانون، مجلس اصلاً چرا این قانون را این جوری نوشتند؟ خیلی قانون البته قانون شده دیگر نمیشود کاری کرد که بگویند آقا فردی که صلاحیتش تأیید شده و حالا آمده دارد در انتخابات مثلاً یک حرفهایی میزند در این لحظه یک گزارشی برود شورای نگهبان بگویند نه این از خطوط قرمز رد شد در نتیجه این دیگر اسمش را از لیست در میآورند.
شریعتمداری: یعنی بدون اینکه تحقیق بکنند این کار را میکنند؟
هاشمی: حالا من نمیدانم من چگونه میتواند مهندسی بشود دیگر میتواند مهندسی بشود، چون شورای نگهبان ۱۲ تا آدمی که آنجا نشستند با سنی که دارند با مشغلهای که دارند آیا میتوانند این قدر دقیق بشوند و بفهمند واقعاً بعد متکی میشوند به گزارشهای امنیتی و گزارشهای امنیتی هم معلوم نیست چقدر صحت و سقمش درست باشد و بعد یک دفعه میبینی یک چیزی میآید بیرون، نکتهی بعدی این است که.
شریعتمداری: شما به مجرد اینکه یک نفر اگر مثلاً فرض کنید یک رئیس جمهور، رئیس جمهور مثلاً باید تمام کوچه پس کوچههای نه فقط تهران را کوچه پس کوچههای کشور را بررسی بکند بعد بیایند اصلاً معذرت میخواهم تعاون برای چی هست؟ تعاون برای چی هست؟
هاشمی: یک شرکتی هیئت مدیره دارد یک شرکت که هیئت مدیره دارد و مدیرعامل دارد همین بازرسی کل کشور اگر از بالا دستور بدهند به یک مدیرعاملی فلان کاری را بکن و مدیرعامل این کار را امضاء کند با اینکه دستور به شفاهی دادند و انجام داده فردا بازرسی کل کشور میفرستندش دادگاه میگویند تو مسئول بودی، تو باید پاسخ این کارت را بدهی.
شریعتمداری: یک نمونه میتوانی بگویید.
هاشمی: خود من در مترو من خط ۷ مترو را دادم به سپاه بعد الآن در دادگاه هستم که چرا خط ۷ مترو را دادم به سپاه، چون دستور آقای قالیباف بود. نمونه الآن هم در دادگاه پرونده داریم ببینید میگویند چرا میگویند سپاه اهلیت نداشته اگر نمونه بخواهید من نمونه زیاد میتوانم بگویم.
ببینید من دارم میگویم که یک فردی ایشان دوباره برگشتند رو استصواب شورای نگهبان و اینها من دارم از نظر تبلیغاتی میگویم من دارم میگویم که شورای نگهبان شورای نگهبان که نشسته میتواند یک فردی که نمایندهی شده رأی آورده بر اساس قانون حتی از مجلس بیاوردش بیرون البته میدانید که در مجلس یک چیزی هست به نام خود قبل از نظارت به هر نمایندهی مجلس اعتبارش به تصویب همه برسد و اگر یک نفر به اعتبارنامهی یک نمایندهای اعتراض کند میرود کمیسیون دوباره کمیسیون تحقیق که اگر رأی نیاورد اصلاً میتواند اعتبارنامه آن فرد را این موجود آنجا، ولی کلاً میخواهم بگویم در هر صورت مسائل تبلیغاتی طوری است که این همین قدرتی که داده شده به شورای نگهبان باعث بشود که آن انتخابات پرشور نشود یعنی افراد مجبور بشوند که خودشان را سانسور کنند و نیایند جدی به میدان من از این نظر گفتم و تبلیغات دچار مشکل بشود، چون مقام معظم رهبری گفتند من دارم میگویم دیگر.
شریعتمداری: من یک نکتهای را خدمت شما عرض کنم در مورد خودتان فرمودید که مترو، یک تکه من نمیخواهم بگذرم جناب آقای هاشم خود شما باید بهتر از من یادتان باشد که یادتان که مصاحبه کردید و گفتید که ما سه سال در شورای شهر بودیم حتی یک کیلومتر هم مترو نساختیم.
هاشمی: تونل جدید نزدیم. مترو در حد آقای ذاکانی که افتتاح کردیم.
شریعتمداری: نه اینکه دیگران بکنند شما افتتاح بکنید فرق میکند.
هاشمی: خب آقای ذاکانی هم همین را دارد افتتاح میکند دیگر.
شریعتمداری: حالا بگذارید این حرفم را بزنم.
هاشمی: من آخر جمله ام را دارید بد میگویید من گفتم تونل جدید نساختیم.
شریعتمداری: به لطف خدا حافظه ام خوب کار میکند نه نه عینش را میآورم ببینید شما فرمودید سه سال در این سه سال حتی ما یک کیلومتر نساختیم.
هاشمی: گفتم تونل مترو نساختیم.
شریعتمداری: حالا یا تونلش بالاخره اول باید تونل را بسازیم معذرت میخواهم اول باید ظرف را بیاوریم بعد.
هاشمی: الآن تمام پروژههایی که آقای رئیسی افتتاح میکند پروژههایی که قبلاً کارهایش انجام شده رسیده به ۸۰ درصد، ۹۰ درصد بعد ایشان میگویند ۱۳ سال طول کشیده من افتتاح کردم ۲۳ سال طول کشیده من افتتاح کردم، در شورای شهر پنجم.
شریعتمداری: میتوانید یک نمونه اش را بگویید؟
هاشمی: همین پرند همین که اخیراً افتتاح شد.
شریعتمداری: پرند را میدانید چند سال است که معطلش کردند.
هاشمی: نه پرند. ۳۰ کیلومترش را ما و آقای قالیباف ساختیم یک بخشی هم تا پرند آماده شده بود، بعد ۱۹ کیلومترش ساخته شده، فقط الآن کاری که انجام من دارم میگویم که پروژههای قدیمی است که افتتاح میشود، در مورد مترو من گفتم که ما یک کیلومتر تونل نساختیم نگفتم مترو نساختیم. ما در شورای شهر پنجم بیش از ۵۰ کیلومتر مترو افتتاح کردیم.
شریعتمداری: آقای معذرت میخواهم طرف رفت دکتر گفت من بچه دار نمیشود، دکتر گفت چند سال است ازدواج کردید گفت هنوز ازدواج نکردم. گفت اول ازدواج کنید بعد بچه دار شوید.
ازدواج که فرمود بهترین (آیه قرآن) شما بالاخره خود شما بودید، بعد ادامه فرمایش تان میدانید چیست میگفتید با وجود اینکه امکاناتش بود درست است یادتان است؟ من اگر جای دستگاه قضا بودم شما را میبردم برای چه نساختید، مگر نمیگویید امکاناتش بود چرا نساختید؟
هاشمی: من را که نمیبرند، شهرداری را میبرند، من که شورای شهر بودم.
شریعتمداری: شما یک جوری اشاره میکنید، یک طرف عرض کردم از پله دوم نروید ببینید من این پله اول اجازه بدهید من بگویم یک ترفند است مثلاً فرض کنید که شما در مثلاً پنجرهی اتاقتان نشستید دارید توی خیابان را نگاه میکنید یک دفعه یکی آمد زد پس کله یکی مثلاً میگویم معلوم است که احساسات تان جریحه دارد میشود، ناراحت میشوید میگویید برای چی این کار را کردید؟ ولی این یک طرف قضیه است، اگر این ماجرای پله دیگر هم دارد، اگر به شما بگویند و شما ببینید که این شخصی که شما زدید پس کله اش دو تا کوچه آن طرفتر با چاقو ضامن دار زده دل و روده یکی را ریخته است بیرون، در آن حالت باز هم احساستان همان است معلوم است که فرق میکند، من عرض میکنم هم از پلهی دوم حرکت نکنید هم موضوعات را دقیق بگویید باز هم من عرض میکنم واقعاً با دقت و خیلی ممدوح و پسندیده هم هست، عرض شود به حضور شما که در مورد نکتهای که آقای هاشمی گفتند من میخواهم با ایشان همراهی کنم تعجب هم نکنید.
هاشمی: خواهش میکنم لطف دارید شما آره در خدمتتانیم یک ذره حالا همگرا بشویم.
شریعتمداری: فرمودند که حرف هم درست است تبلیغات به اصطلاح سوء و سیاه نمایی و اینها در بعضی موارد واقعاً کارهای خوب انجام شده، من یک نمونه اجازه بدهید بگویم؛ مثلاً همین ماجرای ۳ میلیارد فساد بود، ببینید یک عدهای آمدند شروع کردند که آقا ببین فساد، بله، منتهی البته این وظیفه مسئولان بوده که تا حدودی در آن کوتاهی کردند که باید میآمدند قشنگ برای مردم توضیح میدادند، چون ببینید وقتی که دشمن تبلیغ میکند، ولی شما باید بیایید توضیح بدهید بگویید چی شده است، اینجا یک اتفاقی که افتاده یک موقع است که فساد کشف میشود، یک موقع است که اصلاً کشف نمیشود، عدهای میگویند بابا فساد است چرا کاری نمیکنید؟!، یک موقع است که کشف میشود، ولی کاری نمیکنند باز هم یک عدهای حق دارند اعتراض کنند بگویند بابا اینکه فساد است کشفش هم کردید چرا برخورد نمیکنید؟!، یک موقع است که کشف میشود برخورد هم میشود این کار درستی است که الآن انجام شده است هم کشف شده هم برخورد شده بعد شما این را صرفاً به خاطر همان یک پلهی دومش بگیرید بخواهید سیاه نمایی کنید کار چیزی نیست یا مثلاً یک نمونهی دیگر بگویم؛ یک نمونه دیگر همین ماجرای آقای لاوروف است، لاوروف واقعاً باید توضیح بدهند بیایند چیز کنید، ولی ببینید همین را شروع کردند علیه اش، ببینید کسانی که ببینید من نمیگویم باز دولت قبل فقط میگویم دولت پیشین، ببینید در دولت پیشین همین اتفاق افتاده بود، همین بیانیه امضاء شده بود توسط همین آقای لاوروف صدایش را درنیاورد، خب پس اصلاً صدایش را در نیاوردند، حالا که دهها خود امریکاییها بارها این جنایت را کردند حتی با امارات و اینها که بیرون از حوزهی امریکا نیستند، ولی هیچ کدام صدایش را درنیاوردند، این طرف که شروع شد صدایش را درآوردند بعد به چه علت، بعد آمدند صدای ش حالا که اعتراض میکنند اعتراض میکنند که آخ نظام رفت و از بین رفت و این حرفها چیه آقا؟ اینها برخورد کردند با به اصطلاح سفیر نبوده، کاردار احضار کردند من خودم البته یک یادداشتی داشتم که انتقاد کرده بودم گفتم آقای لاوروف این خطای شما بوی خیانت میدهد بله ما نباید در منافع ملی مان حرفی نداریم، ولی خب بیایید مطرح کنید، چیز کنید، ولی دیگران این کار را نکردند، آقای ظریف ۱۱ آذرماه ۱۳۹۲ در کویت یک مصاحبه میکند بعد میگوید چی میگوید جزیرهی ابوموسی قابل مذاکره است این چی میخواهد بگوییم، آن وقت بعد همین این بیاید به این ماجرا اعتراض کند، ما هم اعتراض میکنیما، ما هم اعتراض میکنیم شما هم اعتراض میکنید، همه مان به هر حال یک منافع ملی مان یکسان است، ولی میخواهم عرض بکنم که این وسط بعضیها از آن هیچ چیز بعضیها همچین از آن زاویهها میپیچند یک خرده توی چیزهای لابی رنت میگویند، لابی رنت چیز پیچهای مال گوش است. حالا ما، چون رشته مان یک موقعی اینها بوده یک از زبانمان در میآید کانال، کانال پیچ در پیچ که به آن میگویند لابی رنت.
همین دیگه من عرضی ندارم.
سئوال: آقای هاشمی فکر میکنم یک حدود ۵ دقیقه زمان گرفته ایم ۵ دقیقه پایان یک جمع بندی هم شما و هم آقای شریعتمداری.
هاشمی: ببینید بگذارید من در خاتمه بگویم ما همگی بایستی باید بدانیم که امروز نیمی از جامعه و مردم دارند زیر خط فقر با مشکلات اقتصادیِ جدی دست و پنجه نرم میکنند حتی میشود گفت که بعضی از آنان دارند له میشوند نمونهی بارز آن هم همین بودجهای که امسال داده شده خب تورم که آقای شریعتمداری قبول دارند الآن ۴۰ درصد حالا درست است که رشدش یک مقداری کنترل شده، ولی حقوقها دارد چقدر ۲۰ درصد افزایش پیدا میکند الآن چند سال پشت سر هم ما شاهد تورمهای بالای ۴۰ درصدیم، ولی حقوقها دارد حدوداً ۲۰ درصد اضافه میکنیم یعنی چی؟ یعنی ۵ سال شما بگیرید یعنی آن حقوق بگیر رسیده به صفر پس در نتیجه شرایط کشور شرایطی نیست که ما بنشینیم و یک انتخاباتی را اجرا بکنیم که مردم امیدوار نشوند ما باید همان طور که رهبری گفتند انتخاباتی را اجرا کنیم که مردم بتوانند تحول را در آیندهی کشور ببینند و بدانند که افراد کارشناس و باتجربه در جایگاه مجلس قرار میگیرند اگر این حالت اتفاق بیفتد طبیعتاً مردم علاقمندند که از همین راه مسالمت آمیز مصالحشان را پیگیری کنند وگرنه اگر ما برویم به سمتی که همین جوری این تورمها ادامه پیدا کند و در نهایت ما بیندازیم تقصیر همدیگر، مردم که قبول نمیکنند من بگویم تقصیر فلانی است ایشان هم بگوید تقصیر فلانی است مردم چی، مردم میگویند که خب هر دوی شما مثل هم هستید برای ما چه فرقی میکند چه راست، چه چپ، چه اصلاح طلب، چه میانه رو، چه مثلاً افراطی و چه غیرافراطی نهایتش این است که ما را فقیر کردید خدا نیارد آن روزی که مردم قبول کنند که به جایی که بروند به سمت انتخابات بروند به سمت هرج و مرج، بروند یک روش غیرمسالمت آمیز را انتخاب کنند آقای شریعتمداری میدانند که اگر خدای نکرده کشور به این ورطه بیفتد چقدر خطرناک است برای نظام، برای انقلاب اسلامی و همه ما به یک صورتی در یک کشتی هستیم که اگر این اتفاق برای آن بیفتد و افراطیها دائم کشتی را سوراخ کنند دیگر ما چند تا دست داریم که در سوراخ بگذاریم تا نگذاریم کشتی غرق نشود الآن این جوری شده کشتی بان کشتی بان میگوید آقا برویم به سمت یک انتخابات پرشور و رقابتی بعد یک عدهای میخواهند انتخابات را خلوت برگزار کنند به هر بهانه ای، حالا اسمش را بگذارند استصواب، اسمش را بگذارند آدم ناسالم، اسمش را بگذارند فلان و در نهایت وقتی کشتی بان چنین حرکتی را میخواهد باید همه تلاش کنیم که دیگر این کشتی را سوراخ نکنیم اجازه بدهیم که کشتی بدون سوراخ برود به سمت هدفش ان شاء الله.
سئوال: آقای هاشمی، چون بیشتر صحبتهای شما راجع به شورای نگهبان و بحث احراز صلاحیتها و عدم احراز، تأییدها و ردها بود آمادگی دارید که اگر نمایندهی شورای نگهبان در گفتگوی ویژه حاضر بودند یک طرف بحث شما باشید و گفتگو کنید؟
هاشمی: هر جا اسم آیت الله هاشمی رفسنجانی مطرح بشود ما هستیم.
سئوال: و جمع بندی پایان شما آقای شریعتمداری.
شریعتمداری: برمی گردم به فرمایشات اخیر آقای هاشمی این مطلب درستی است که نباید آدمها احساس کنند که کسی به فکرشان نیست باید بدانند که به هر حال نظام دنبالشان است به فکرشان است، ولی من میخواهم اینجا به یک نکتهای اشاره کنم اشاره کردند به ببینید مردم ما اینی هم که میگویم مستند میگویم مردم ما نشان دادند که صورت مسئله را میدانند یعنی مشکلات اقتصادی دارند باید هم همه به فکرشان باشند خود حضرت آقا بارها روی این تأکید کردند حتی فرمودند که من بعضی وقتها شبها خوابم نمیبرد واقعاً هم همین خود حضرت آقا میدانید که مثلاً وقتی که گوشت گران شد دیگر گوشت نخوردند و واقعاً هم حالا من بلاتشبیه میگویم پیروی از حضرت ابوالفضل العباس (ع) وقتی که به آب فرات رسید مشتی را برداشت و دیگر ریخت، بابا حضرت عباس (ع) آقا تو سپهسالار لشکری تو هرچه قویتر باشی بهتر، ولی ریخت این چیزی است که دیگر ما،
گفت آزمودم عقل دوراندیش را بعد از این دیوانه سازم خویش را، به عقل ما نمیرسد، ولی به هر حال این کارها را کردند ببینید مردم یک نمونه اش همین پاییز ۱۴۰۱، خب ببینید اولاً آنهایی که آمده بودند به میدان، مردم به دنبالشان نیامدند یعنی مردم احساس کردند که اینها نمایندگان آنها نیستند یا در موارد مشابه دیگر منتهی نجابت مردم نباید باعث بشود که ما نسبت به مشکلاتی که دارند مخصوصاً مشکلات اقتصادی مخصوصاً گرانی البته من معتقد هستم که گرانی چاره دارد باید به هر حال بایستی کسانی به میدان بیایند دامنهی همت به کمر بزنند دست همتی از آستین بیرون بیاورند و شب و روز نداشته باشند تا مشکلات حل بشود، ولی ببینید یک نکتهای که اینجا در همین مورد مشکلات اقتصادی هستش حالا آقای هاشمی گفتند که اشارهای به چیز نکنیم، ولی ببینید من میخواهم عرض بکنم که اولاً آنهایی که زندگی اشرافی دارند نباید از این شعارها بدهند، گفت اختیار منارهها هرگز به اذانهای بی طرف ندهید، در اذانهای بی طرف ثمری نیست که به اشراف بی شرف برسد، آن اشراف آنچنانی نباید
۱، ۲، باید ببینند چرا، من در این زمینه مثالی بخواهم بزنم اگر اجازه بدهید فرض کنید که در یک جعبهای مقدار زیادی جواهر گرانبهاست این در یک چاه است، خب، حالا این چاه را به شما تحویل دادند با این، شما از من میپرسید میگویید که جعبه جواهرات کجاست؟ میگویم در ته چاه است، ۱۰ روز دیگر میپرسی میگویی که کجاست؟ میگویم در چاه است میگویی که آن ۱۰ روز پیش هم که در چاه بود بله ۱۰ روز پیش هم در چاه بود در ته چاه بود حالا ۱۰ متر آمده بالاتر تا موقعی که از چاه نیاید بیرون هر دفعه بپرسی میگویم در چاه است، ولی این حالت فرق میکند با اینکه در چاه رهایش کرده باشی یعنی باید ما در ضمن این هم داشته باشیم این هم بدانیم که آیا برای رفع این مشکلات اقتصادی و گرانی مخصوصاً گرانی کاری میشود یا نه؟ در ضمن من هم عرض میکنم بنده هم معتقد هستم که درباره گرانی خیلی کارهای دیگر میشود کرد که متأسفانه کم کاری میشود.
هاشمی: من بگویم یک جملهای ببینید الآن مسئولین ما دیدید که خیلی دشمن دشمن میکنند و مرتب میگویند دشمن این کار را میکند درست است دشمن همه اش دنبال این هست که نگذارند انقلاب اسلامی پیروز بشود نگذارد مردم ایران به یک وضعیت مناسبی برسند نگذارند خیلی کارها را دشمن میخواهد بکند، ولی یک صحبتی در صحبتهای آیت الله هاشمی رفسنجانی هست که ما باید فرض کنیم که الآن در شرایطی قرار گرفتیم که دشمن اصلی انقلاب اسلامی فقر است و از بین رفتن طبقهی متوسط، اگر ببینید آیت الله هاشمی در سال ۱۳۴۶ بنیادی را ایجاد میکند به نام بنیاد فرهنگی اسمش را میگذارد رفاه، چرا؟ چون معتقد است که مردم ایران اگر هم میخواهند مبارزهای را انجام بدهند باید مواظب باشیم با رفتارهای اعتدالی حداقل مشکل را برای آنها ایجاد کنیم، ولی اهداف و ایده آل هایمان را هم دنبال کنیم و برویم به سمت اگر یادتان باشد آیت الله هاشمی باز یک همین شرکت فروشگاههای زنجیرهای که در دولتشان تأسیس شد دوباره اسمش را گذاشتند رفاه فروشگاههای زنجیرهای رفاه چرا؟ چون معتقد بودند که این موضوع رفاه مردم، معیشت مردم، مشکلات این چنینی مردم باید توسط نظام جمهوری اسلامی حل بشود و در این جهت هم زحمات زیادی کشیدند و لازم است که ما برویم به سمت مجلسی که با کارشناسی سطح بالا هم همان طوری که مقام معظم رهبری گفتند راه حل مشکلات را دریابند نه اینکه مانع درست کنند دائم با حرکات افراطی دائم مشکلاتی ایجاد کنند که معیشت مردم بیشتر دچار مشکل بشود تورم بیشتر بشود و مردم دچار این مشکلاتی که الآن هستند بشوند پس باید این تحول منظورشان این بوده من این جوری برداشت میکنم.
شریعتمداری: آقای هاشمی عزیز من را یاد یک مناظرهای انداختند که میفرمایند موقعی که مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور بودند در همین صدا و سیما یک مناظرهای باید یادتان باشد چند شب طول کشید من بودم، آقای کرباسچی بود، آقای فردی نژاد بود، آقای مسیح مهاجری بود بعد آنجا یک مطلبی مطرح شده که اخیراً من دیدم گرفتند کلیپش را پخش کردند حالا به چه علت، بعد به آقای هاشمی عرض کردند که آقای هاشمی تا آنجا که ما به خاطرمان هست اولین کسی که واژهی تروریست اقتصادی را به کار برد شما بودید، اولین کسی که به کار برد حضرتعالی بودید گفتند بله، بعد یک بحثی در این زمینه شد ایشان گفتند ما دنبال توسعه هستیم و درست هم بود بعد من به ایشان یک نکتهای را عرض کردم ایشان فرمودند که به جای مثالی که زدند این بود فرمودند که خب حالا فرض کنید که ما یک مقداری پول داریم این را میتوانیم با آن یک سد بسازیم صرف ساختن یک سد بکنیم میتوانیم هم به صورت یک وعدهی روغن بیشتر مثلاً کوپنی بود آن موقع، کوپن بیشتر بدهیم حرف درستی هم بود بعد من به ایشان یک نکتهای گفتم به ایشان گفتند که آقای هاشمی فرض کنید که شما میخواهید از این شیب تند بروید بالا در این شیب تند وقتی که دارید حرکت میکنید یک عدهای میمانند آنهایی که مستضعفند در این شیب تند توسعه مستضعفها اینجا میمانند بعد ممکن است که خطر این است که شما موقعی به انتهای این شیب برسید که وقتی نگاه میکنید میبینید مستضعفها نیستند کسانی هستند که آنها اصلاً همراه شما نیستند و حضرت امام تازه فرموده بودند بعد از رحلت حضرت امام بود حضرت امام میفرمودند که آنان، ولی نعمتهای ما هستند ببینید یک همچنین چیزهایی را بایستی هم رعایت میشد بایستی جلوی برخی از مفسدهها گرفته میشد بایستی زمینهها فراهم میشد اولین من یک دفعه یک یادداشتی داشتم که دو گام ناپیموده، آقای هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه اگر یادتان باشد در مورد چیز گفتند من به ایشان یک یادداشتی داشتم نوشتم که جناب آقای هاشمی دو گام اینجا قبلش هست که گفتید چرا مثلاً نیروهای حزب اللهی خب بروند دریا بروند تفریح و فلان، دو گام هست قبلش؛ ۱ ـ بسی زمینه را فراهم کنیم که اینها دسترسی به مواد اولیه پولش را داشته باشند دوم ـ زمینه را فراهم کنیم که اینها بروند که البته خب و و آخر دعوانا عن الحمدلله رب العالمین.
هاشمی: البته این حرفی که شما میزنید حرف درستی است آیت الله هاشمی اعتقاد داشتند به تولید ثروت نه به توزیع فقر یا به توزیع ثروت، این را دنبال میکردند واقعاً تولید ثروت در کشور را دنبال میکردند و خیلی به یک طبقهی متوسط اعتقاد داشتند میخواستند فقراء به سمت طبقهی متوسط بیایند، اغنیاء هم به طبقهی متوسط بیایند.