پخش زنده
امروز: -
ملکی، کارشناس مسائل سیاسی، رژیم صهیونیستی را بازنده جنگ غزه دانست و گفت: نه تنها اسرای صهیونیستی پیدا نشدند، بلکه موج نفرتی که در جهان از این رژیم ایجاد شده، ترمیم نشدنی است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ، آقایان محمدمهدی ملکی و حسن لاسجردی، کارشناس مسائل غرب آسیا و مهدی شکیبایی، کارشناس مسائل فلسطین مهمان برنامه جهان امروز ۲۷ آبان بودند که درباره آخرین هدفهای رژیم صهیونیستی درخصوص جنگ غزه (ناکامی رژیم صهیونیستی در پیدا کردن اسرا) صحبت کرده اند که در زیر این گفت و گو را می خوانید:
سؤال: آقای ملکی رژیم صهیونیستی بعد از طوفان الاقصی هدف اصلی جنگ را نابودی حماس و آزادی اسرا اعلام کرد. میتوانیم گفتگو را در مورد اسرا آغاز کنیم. چهل و سه روز میگذرد، صهیونیستها حملات متعدد به غزه داشته اند، حدود سه هفتهای هم میشود که جنگ زمینی را آغاز کرده ، وارد مناطقی شده اند، همواره هم هواپیماهای جاسوسی آنها بر فراز غزه است، ماهوارههای جاسوسی امریکا و خود صهیونیستها هم بر روی این منطقه تسلط دارند. صهیونیستها اعلام میکردند که اسرا در بیمارستان الشفاء نگهداری میشوند، اما همه این امکانات و تجهیزات و تمام رصد اطلاعاتی رژیم صهیونیستی نتوانسته است در طول این چهل و سه روز به آزادی حتی یک نفر از این اسرا بینجامد. چه شده است که صهیونیستها باوجود همه این امکانات و حمایتهایی که از طرف سرویسهای غربی دارند، در آزادی اسرای شان تا الان ناکام بوده اند؟
ملکی: ببینید فاصله این چهل و سه روز را اگر بخواهیم درنظر بگیریم از همان آغاز این ماجرا و شکست سخت و مفتضحانه که رژیم صهیونیستی متعاقب عملیات طوفان الاقصی از گروه مقاومت حماس دریافت کرد، اینها وعدههایی را دادند و سیاست اعلانی خودشان را بر پایه چند هدف و چند وعده بنا کردند، یکی از آنها آزادی اسرایی بود که به دست گروه مقاومت فلسطین، حماس، اسیر شده اند. همانطور که شما هم اشاره کردید، بعد از چهل و سه روز اینها حتی یک اسیر را هم نتوانستند آزاد کنند. ما میبینیم اینها آمدند و یک ادعایی مطرح کردند مبنی بر اینکه گروه مقاومت حماس از بیمارستان و برخی مدارس و برخی اماکن غیرنظامی استفادههای نظامی میکند، بعضاً نیروهای خودشان را نگه میدارند، ادعایی که کذب بودن آن را حتی خود رسانههای خارجی ازجمله بی بی سی هم مطرح کرده اند، اینها نتوانستند هیچ مدرک و سندی را دال بر ادعای خودشان ارائه دهند و در نهایت اینکه به این بهانه واهی آمدند و کشتار و جنایت جنگی و نسل کشی خودشان را علیه غیرنظامیان و شهروندان عادی ادامه دادند و میشود گفت که اگر رژیم صهیونیستی میتوانست به اسرای خودش دسترسی پیدا کند،و میتوانست آنها را پیدا کند، مطمئن باشید حتماً این کار را میکرد و برایش اهمیت دارد.
اما با توجه به اینکه توانایی آن را ندارد و این هم نشئت گرفته از هنر و توانایی و توانمندی اطلاعاتی گروه مقاومت فلسطین حماس است. اینها همانطور که توانستند عملیات بزرگ و پیچیدهای مثل طوفان الاقصی را بیخ گوش رژیم صهیونیستی با آن همه ادعای برخورداری از سرویس مخوف امنیتی و دستگاههای پیچیدهای که دارد، چه انسانی و چه هوش مصنوعی و تجهیزات آن، اینها توانستند این را مخفی نگه دارند، آن عملیاتها و مانورهای قبل از عملیات را مخفی نگه دارند به هر حال طبیعی است که این بحث اسرا هم به راحتی برای گروه مقاومت فلسطین، حماس، مقدور است، این برمی گردد به توانمندی و هنر اینها.
سؤال: یعنی علت این ناکامی را میشود همان شکست اطلاعاتی دانست که صهیونیستها در طوفان الاقصی خوردند و هنوز هم امتداد دارد.
ملکی: قطعاً. این برمی گردد به این شکست اطلاعاتی، این برمی گردد به ضعف دستگاه اطلاعاتی آنها، اینها را هم ما باید لحاظ کنیم که این شکست اطلاعاتی رژیم صهیونیستی صرف نیست، همانطور که شما هم مطرح کردید، این رژیم از حمایت تمام قد کشورهای غربی به طور خاص امریکا برخوردار است .اتاق فرماندهی جنگ را از همان ابتدا نیروهای اطلاعاتی و نیروهای نظامی زبده امریکا همراهی می کردند، مشورت میدهند و حضور مستقیم دارند.
سؤال: آقای لاسجردی، نظر شما درباره اسرای صهیونیست که هنوز اشغالگرها نتوانستند آنها را آزاد کنند چیست، به هر حال یکی از دو هدف اصلی شان آزادی همین اسرا بوده است، چطور تا الان ناکام مانده اند؟
لاسجردی: همانطور که شما و کارشناس محترم اشاره کردید، موضوع اسرا و نظامیان رژیم صهیونیستی که به دست مقاومت به اسارت گرفته شده اند، بسیار موضوع مهمی است. علت اساسی اهمیتی است که رژیم صهیونیستی تاکنون همه هم و غمش را گذاشته روی اینکه بتواند اینها را آزاد کند و آزادی آنها به عنوان یکی از نکات خیلی مهم نظامی برآورد میشود. از روزهای اول طوفان الاقصی تا امروز به نظر میرسد که دستگاه تبلیغاتی رژیم صهیونیستی خیلی تلاش کرده است که موضوع درهم شکستن مقاومت، موضوع از بین بردن نیروهای مقاومت به ویژه حماس و همچنین فشار به مردم مناطق مختلف غزه را هر روز بیشتر از روزهای قبل کند و در این راستا به نظر میرسد که یکی از نکات مهم این دستگاه تبلیغاتی، موضوع اسرا است.
علت اساسی این کار این است که رژیم صهیونیستی به جهت جمعیت کم و از طرف دیگر شکنندگی جمعیت و مباحث مربوط به موضوعات روحی و روانی، تلاش میکند که همه هم و غمش را در آزادی افرادش صرف کند و تاکنون هم اگر موفق نشده است به این خاطر است که شاید تاکنون نتوانسته اند اطلاعات دقیق یا جانماییهای دقیق یا استفاده از امکانات، لوازم و همه گستره نظامی اطلاعاتی شان را به کار ببرند و این ناتوانی سبب شده است که آنها تاکنون در آزادی اسرایشان ناموفق باشند.
سؤال: نتانیاهو دیروز اگر اشتباه نکنم اعلام کرد که ما اطلاعاتی داشتیم این اسرا در بیمارستان الشفاء هستند، اما وقتی وارد شدیم اسرا را ندیدیم. حتی نخست وزیر رژیم هم اعلام کرده است که ما چنین اطلاعاتی داشته ایم.
لاسجردی: ببینید دادن اطلاعات، دادن آدرسهای مختلف بدون داشتن آدرس دقیق و اطلاعات بموقع و همچنین انجام عملیات برای آزادی نشان میدهد که آنچه گفته شده است برابر با واقعیت نبوده است. رژیم صهیونیستی در طول این حدود چهل روزی که از عملیات طوفان الاقصی میگذرد، به ویژه در روزهای اخیر تلاش مضاعفی در باره بحث آزادی اسرا کرده است.
مستحضرید در بحثهای مربوط به طرحهای آتش بس هم یکی از نکات خیلی مهم بحث اسرا است، در عین حال از دیگر نکاتی که امکان دادن امتیاز رژیم صهیونیستی به مردم مناطق مختلف غزه است، باز هم موضوع اسرا است، بحثهای مربوط به تهاجم یا درحقیقت اقدام نظامی کلان که باز هم روزهای ابتدایی رژیم صهیونیستی مردم مناطق مختلف غزه را تهدید کرد به اینکه یک عملیات بزرگ نظامی انجام خواهد داد و همه نیروهای مقاومت را اصطلاحاً از صحنه مبارزات خارج خواهد کرد و آنها را به زبان خودشان نابود خواهد کرد، همه اینها نکاتی است که مربوط به موضوع اسرا است.
اگر نتانیاهو یا هر کس دیگری از مقامات سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی اطلاع دقیقی داشتند مطمئن باشید تاکنون به این مناطق دست پیدا میکردند حالا چه در بیمارستان یا در هر جای دیگر. به نظر میرسد اینها از همان بلوفهایی است که در زمان جنگ توسط برخی از چهرهها و مقامات رژیم صهیونیستی یا هر کس دیگری زده میشود تا بتواند ابتکار عمل صحنه عملیات و صحنه افکار عمومی را در دست بگیرد.
سؤال: آقای شکیبایی، نظر شما چیست درباره موضوع اسرا، نه به لحاظ دیپلماتیک با مذاکره نه به لحاظ میدانی صهیونیستها موفق نبوده اند.
شکیبایی: درخصوص اسرا که جزء یکی از مهمترین اهداف اعلامی رژیم صهیونیستی است شاید بین آن سه هدفی که رژیم از ابتدای عملیات طوفان الاقصی مطرح کرد، یک مقدار اثر وضعی آن برای رژیم صهیونیستی بیشتر است.
ببینید آنها تلاش داشتند که وارد نوار غزه شوند که شدند، نکته بعدی در رابطه با نابودی حماس بود که آنها هنوز به آن دسترسی پیدا نکرده اند و حتی نتوانسته اند یکی از فرماندهان ارشد جنبش حماس را به قول خودشان ترور کنند در این چهل دو سه روزی که از عملیات آنها و آن جنایات آنها علیه نوار غزه میگذرد.
ولی بحث مربوط به اسرا اثر وضعی در درون جامعه صهیونیستی دارد و رژیم را دچار یک سراسیمه بودن و عدم تصمیم گیری پایدار درخصوص آینده حمله به غزه کرده است.
مستحضرید همزمان با اینکه آنها عملیات زمینی را در نوار غزه دنبال میکنند ما شاهد فشارهای روانی از سوی خانوادههای اسرای صهیونیستی در نزد حماس هستیم و همین موضوع رژیم به ویژه نتانیاهو را نگران کرده است هم نمی تواند آن هدف اعلامی خودش را محقق کند و هم از درون، تحت فشار شدید خانوادههای اسرای صهیونیستی است.
مستحضرید از ابتدای جنگ و به ویژه از آغاز عملیات طوفان الاقصی، خانوادههای اسرایی که در نزد حماس هستند در شهرهای مختلف فلسطین اشغالی دست به تحصن و اعتراض میزنند و خواستار آزادی هرچه سریعتر نفرات خودشان در نزد حماس هستند. این فشار روانی درکنار حدود چهل و سه هفتهای که از آن اعتراضات شنبهها میگذرد، یک فشار روانی بسیار شدیدی علیه نتانیاهو و کابینه افراطی رژیم صهیونیستی وارد میکند که باعث شده است بیش از آن دو هدف اعلامی یعنی نابودی حماس و به اصطلاح تغییر اداره مدنی غزه، نتانیاهو و کابینه جنگی آن تمرکزشان را بگذارند روی آزادی اسرا.
همانطور که حضرت عالی و مهمان گرامی هم گفتند با گذشت چهل و سه روز هنوز آنها نتوانسته اند حتی نشانهای از محل اختفا یا نگهداری اسرای صهیونیستی پیدا کنند. خب یک مواردی را مطرح کردند آن هم بحث بیمارستان الشفاء بود که با توجه به اینکه حدود سه چهار روز است از اشغال این بیمارستان میگذرد، آنها هنوز یک سندی که رسانههای وابسته به صهیونیست در غرب بتوانند آن را مستمسک قرار بدهند و جنبش حماس و گروههای مقاومت فلسطین را متهم کنند پیدا نکرده اند و رژیم را در یک بن بست شدید تصمیم گیری قرار داده است .
از طرفی هم امریکاییها پیشنهادهایی را برای نتانیاهو و کابینه جنگی آن مطرح کردند مبنی بر اینکه بعد از گذشت چهل و سه روز شما که هنوز نتوانسته اید در میدان نبرد یک ما به ازایی را در مقابل عملیات طوفان الاقصی داشته باشید، دستکم اجازه بدهید ما این سه هدفی را که شما اعلام کردید در مذاکرات سیاسی دنبال کنیم.
منتها مستحضرید که اگر این اتفاق بیفتد، پیروزی بزرگی برای حماس محسوب میشود و رژیم نمیتواند تن بدهد. یعنی در یک موقعیتی قرار دارد که اگر پیشنهاد امریکاییها را بپذیرد که یک شکست سنگین است و اگر این صحنهای را که الان وارد آن شده است ادامه بدهد، در واقع فرو رفتن در باتلاق نوار غزه است، جایی که جنبشهای مقاومت اسلامی پیشتر هم به نتانیاهو و ارتش رژیم صهیونیستی هشدار داده بودند.
سؤال: بحث اسرا را فکر میکنم مفصل پرداختیم، هدف دیگری که صهیونیستها اعلام کرده بودند و حتی گفته بودند که مهمتر از آزادی اسرا برای آنها است، هدفگذاری برای نابودی حماس بود، در اینباره هم هر روز امکان تحقق این هدف زیر سؤال برده میشود، امروز هم من دیدم وزیر خارجه اردن گفته بود حماس یک ایده و تفکر است که نابود شدنی نیست، حتی بایدن هم که روزهای اول رفته بود سرزمینهای اشغالی از نتانیاهو پرسیده بود چطور میخواهید این هدف را محقق کنید، مشخصاً چه مسیری در ذهن شما است که بتواند حماس را نابود کند، یعنی این سؤال برای رئیس جمهور امریکا هم وجود داشته است. حالا چرا صهیونیستها آمده اند چنین هدف حداکثری و بزرگی را برای این جنگ مشخص کرده اند که حتی حامیان آنها هم در تحقق این هدف تردید دارند؟
شکیبایی: ببینید عملیات طوفان الاقصی و همینطور شوک عظیم و غافلگیری که بر رژیم صهیونیستی به ویژه رهبران نظامی و سیاسی آن تحمیل کرد به حدی بوده است که رژیم واقعاً در دو سه روز اول اساساً نمیتوانست تصمیم بگیرد، حتی باورش نمیشد که یک جنبش کوچک فلسطینی از دید آنها بتواند با وجود این همه سیستمهای هشداردهنده، ماهوارههایی که متمرکز هستند بر این منطقه نوار ۳۶۷ کیلومتری غزه، واقعاً فکر آن را هم نمیکردند که یک همچنین عملیاتی از ناحیه فلسطینیها صورت بگیرد. شاید این انتظار را داشتند که از ناحیه لبنان و حزب الله لبنان یک همچنین غافلگیری را داشته باشند، اما بیخ گوش خودشان انتظار نداشتند. این عدم انتظار از یک همچنین عملیاتی شوکی را در درون رژیم ایجاد کرد که آنها را از گرفتن یک تصمیم پایدار و یا تصمیمی که معطوف به آینده نوار غزه باشد، بازداشت.
سؤال: یعنی میگویید به خاطر اینکه تحت تأثیر آن شوک عقلانیت از دستگاه رژیم صهیونیستی از بین رفته بود، آمده اند یک تصمیم احساسی گرفته اند، یک هدفگذاری احساسی که با شرایط منطقی همخوانی ندارد.
شکیبایی: بله مصداق این را بعد از چهل و سه روز شما میتوانید به راحتی دریافت کنید. آن هدفگذاری بزرگ که نابودی حماس است که اساساً این اتفاق نخواهد افتاد، چون حماس جنبش یا یک ارتش کلاسیک نیست که شما بیایید جناح چپ یا جناح راست یا مرکز این ارتش را از کار بیندازید بعد هم بیایید و آن منطقهای که آنها مسلط بودند را از اختیار آنها خارج کنید.
جنبش حماس یک جنبش مردمی است که در درون مردم غزه رشد و نمو پیدا کرده است و نماینده آنها است برای احقاق حقوق اش و یا به عبارتی که خو مقامات امریکایی، صهیونیستی گفته اند، یک تفکر است، یک اندیشه است، اندیشه را واقعاً نمیشود از بین برد؛ لذا میبینیم که با گذشت چهل و سه روز از عملیات طوفان الاقصی و آن حجم جنایاتی که رژیم مرتکب شده است، میبینیم که به این رسیده اند که این هدف را کنار بگذارند بروند دنبال هدف دوم که آزادی اسرا است.
در هر صورت میخواهم عرض کنم که آن شوک عظیم، عقلانیت را به قول شما یا تصمیم گیری در نزد رهبران سیاسی، نظامی و حتی اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را از آنها سلب کرد که بتوانند تصمیم پایداری بگیرند.
سؤال: آقای لاسجردی، وقتی صهیونیستها چنین هدفی را گذاشتند در یک صحنه جهانی همه متوجه شدند که این جنگ از نظر صهیونیستها باید به یک همچنین نتیجهای منتهی شود، به هر حال اعتبار رژیم صهیونیستی در گرو تحقق نابودی حماس است، همه دنیا دارند مشاهده میکنند، آنها چرا اینقدر هدف را بزرگ گرفته اند که بعد شکستشان اینقدر نمایان شود؟
لاسجردی: ببینید درخصوص رفتارشناسی رژیم صهیونیستی بعد از طوفان الاقصی، رژیم صهیونیستی گزینههای مختلفی داشته است که خیلیها معتقد هستند رژیم صهیونیستی با توجه به شکستی که خورده است میبایست به یک پیروزی مطلوب و مقبول و در دسترس فکر میکرد.
به همین جهت درمیان گزینههای مختلفی که پس از این عملیات بزرگ مطرح بود، به نظر میرسد که تمرکز رژیم صهیونیستی بر باریکه غزه و همچنین نیروهای مقاومت، به جای اینکه به دیگر نیروها در منطقه بپردازد، چند جبهه باز کند موضوع جنگ بزرگ را مطرح کردند که بعضی از کشورها مثل ایران، سوریه، عراق و کشورهای دیگر را مطرح کردند، در هر صورت رژیم صهیونستی میبایست در قبال این شکستی که خورده است یک پیروزی کسب میکرد، من فکر میکنم در محاسبات کسانی که تحولات را مدیریت کردند به ویژه مقامات امریکایی که بعد از این شکست روانه تل آویو شدند یا برخی از کشورهای اروپایی که توانستند آشفتگی و درهم رفتگی و عدم تمرکز رهبران سیاسی و نظامی اسرائیل را به آنها برگردانند این بود که آنها برای اینکه بتوانند هم روحیه ارتش و مقامات امنیتی نظامی اسرائیل را اصطلاحاً برگردانند و آنها را صاحب ارتقای روحیه کنند، به دنبال یک رقیب ضعیف، اما با پیروزی بزرگ میگشتند که به نظر میرسد در متغیرهای بزرگ حماس هم در دسترس است و هم نزدیکترین جغرافیا را به آنها دارد و همانطور که عرض کردم، میتواند بعنوان یک نقطه مطلوب یک اصطلاحاً نقطه هدف مطلوب برای آنها و پیروزی بزرگ محسوب شود؛ لذا تمرکز بر حماس، غزه و هجوم به این جغرافیا، به نظر من برای رژیم صهیونیستی یک هدف مقبول و مطلوب بود.
سؤال: آقای ملکی، آقای لاسجردی فکر میکنم معتقد بودند که چون شکستی که صهیونیستها در طوفان الاقصی خورده بودند بزرگ بود، اینها هم هدفگذاری کوچکتر از نابودی حماس را اصلاً نمیتوانستند وسط بگذارند، چون نمیتوانست توازن ایجاد کند. شما چه فکر میکنید؟
ملکی: بله دقیقاً میشود گفت که این بیانیه را عمق شکست رژیم صهیونیستی از عملیات طوفان الاقصی حماس است. این هدفگذاری احساسی و هیجانی است اینکه شما بیایید حداکثری یک موضوعی را مطرح کنید که در عالم واقعیت و در کف میدان چنین چیزی شدنی نیست، در واقع حماس یک تفکر است، حماس یک فرهنگ مقاومت است، هر زمان فرهنگ مقاومت در بین مردم فلسطین از بین رفت، آن وقت شما میتوانید بگویید بله حماس هم از بین رفت، چنین چیزی الان نه تنها نمیبینید بلکه در اوج حضور فرهنگ مقاومت را ما الان میبینیم در غزه. مردم غزه میگویند یا ما آسمانی خواهیم شد یا اینکه به آزادی میرسیم. اینها دارای یک روحیه جهادی هستند که الان پای کار هستند و این هشدارها، این تهدیدهایی که رژیم صهیونیستی میکند، این کوچهای اجباری که از شمال به جنوب و از جنوب به مرکز، اینها را اهمیتی نمیدهند و دارند کارشان را انجام میدهند و دارند زندگی شان را میکنند، مقاومت یعنی همین.
یکی از عزیزان هم گفتند در واقع حماس یک تشکیلات کلاسیک که برخوردار از مواضع و مقر مشخص نیست، اگر بود که الان طی این همه بمباران و اینکه ۲۴ ساعته آنجا در آماج حملات مختلف زمینی هوایی قرار میگیرد، اما میبینیم هیچ اتفاقی نمیافتد، هیچ فرماندهی به قول خودشان به ترور نمیرسد، هیچ اتفاقی برای تونلهای زمینی آنها نمیافتد، همچنان لانچرهایی که حماس از آنها در جهت استفاده پهپادی و موشکی دارد، اینها دارد عمل میکند، همچنان آتش مقاومت بر سر رژیم صهیونیستی شهرهای مختلف سرزمینهای اشغالی ریخته میشود. این نشان دهنده قدرت اطلاعاتی و حفاظتی حماس است، این نشان دهنده توانمندی آنها است که یک منطقه کوچک به لحاظ مساحتی ۲۴ ساعته در آماج حملات و با این اشراف اطلاعاتی که غرب هم دارد دراختیارش قرار میدهد، اما میبینیم که اتفاقات دیگری میافتد علی رغم میل تل آویو.
سؤال: هدف اصلی صهیونیستها را صحبت کردیم، چه در آزادی اسرا و چه در نابودی حماس، شکست خورده اند و هیچ موفقیتی نداشته اند، اما این رژیم به جنایت هایش ادامه داده است و تعداد شهدا از ۱۲ هزارتا عبور کرده است، اما به نظر میرسد به مرور موانعی در این مسیر جنایت و نسل کشی دارد خودش را نشان میدهد شاید این ماشین کشتار را بتواند متوقف کند. نظر شما چیست؟
ملکی: این ماشین کشتار رژیم صهیونیستی به هر حال یک جایی متوقف خواهد شد، اینها محاسبه میکنند و هزینه میکنند و میبینند که الان به اصطلاح چقدر اندوخته دارند به لحاظ اقتصادی، به لحاظ تلفات انسانی، به لحاظ حمایتی که غرب و به طور خاص امریکا از اینها داشته است از ابتدای جنگ تا الان، یک بررسی ساده کنیم، حمایت غرب دارد کمرنگ میشود، ما قطعنامه شورای امنیت را متعاقب آن قطعنامه ۱۲۰ کشوری که موافقت کردند در مجمع عمومی شاهد هستیم.
نه انگلیس، نه فرانسه، نه امریکا، نه آلمان، هیچکدام از آن امتیاز وتو، کارت وتوی خودشان استفاده نکرده اند. حالا کلمه حق وتو را ما نگوییم، چون واقعاً این حق نیست این یک بی عدالتی محض است در شورای امنیت.
اما آنچه که مهم است این است، مقامات رژیم صهیونیستی باید این موضوع را خودشان مدنظر داشته باشند، الان ضرر اقتصادی آنها به گفته خود رسانههای عبری، روزی ۳۰۰ الی ۴۰۰ میلیون دلار است، خب بعد از چهل و خوردهای روز تقریباً ۴۰ میلیارد دلار اینها ضرر اقتصادی کرده اند. تلفات انسانی شان خیلی بیشتر از آن آماری است که اعلام میشود. این جنون کشتاری که شما در رژیم صهیونیستی میبینید، این نشأت گرفته و نتیجه همین شکست بزرگ است، این نشأت گرفته استیصالی است که اینها دارند، چون نتوانسته اند وعده هایشان را عملی کند، اینها گفتند ما حماس را نابود میکنیم، چهل و سه روز گذشت، نتوانستند، اینها گفتند اسیر آزاد میکنیم، نتوانستند، در مذاکرات تبادل اسرا باز هم دارند اینها سنگ اندازی میکنند، مانع تراشی میکنند، اینها گفتند ما غزه را تصرف میکنیم، نتوانستند. خب این نتوانستنهای زیاد، این به هدف نرسیدنهای رژیم صهیونیستی اینها را به این جنون کشتار غیرنظامیان و شهروندان عادی غزه رسانده است و خب موارد نقض گسترده حقوق بشر را اینجا میبینیم که حتماً لازم است که مجامع حقوق بشری جهانی بیش از پیش اقدامی کنند بازدارنده کنند.
سؤال: آقای شکیبایی، این مسیر جنایتهای رژیم صهیونیستی به نظر شما متوقف میشود، به هر حال یک نشانههایی هم در عرصه جهانی داریم، هم در شورای امنیت و هم در مواضع سران کشورها و هم در تجمعات مردمی سراسر دنیا، میتوانند باعث شوند که ماشین کشتار متوقف شود؟
شکیبایی: ببینید رژیم پس از آغاز عملیات طوفان الاقصی، هر حرکتی را که انجام داده است در زمین مقاومت بازی کرده است، چه حملات نظامی که صورت داده است، به هر حال این رژیم خودش را بعنوان یکی از مدرنترین ارتشهای دنیا طی همه این سالها معرفی کرده است و با همین تبلیغات روانی هم مانع از این شده است که کشورهای عربی حتی به مخیله خودشان هم فکر حمله به این رژیم را داشته باشند و لذا اینکه این ارتش این ارتش به اصطلاح مدرن با همه حمایتهای لجستیکی که از سوی امریکا، فرانسه و انگلستان و سایر کشورهای اروپایی شده است، میآید و در نبرد میدانی غزه متوقف میشود توسط گروههای مقاومت، این به معنای شکست رژیم صهیونیستی است، ببینید شاید بالا بردن تعداد شهدای فلسطینی برای رژیم یک مقدار حداقل یک خوراک داخلی یا مصرف داخلی برای رژیم داشته باشد، اما یک ما به ازای نظامی از سوی کارشناسان نظامی قطعاً محسوب نمیشود.
رژیم در صورتی میتواند موفق یا پیروز این جنگ باشد که بتواند متناظر با آن ضربهای که دریافت کرده است به رقیب خودش یعنی گروههای مقاومت فلسطینی آن ضربه را تحمیل کند که تا به امروز با توجه به همین صحبتهایی که دوستان من و جنابعالی در گزارشی که داشتید، نشان میدهد که هیچکدام از آن اهداف معلوم خودش را آنهایی را که اعلام کرده است در رسانهها و پیگیری کرده است، به هیچکدام از اینها نرسیده است.
سؤال: الان ما خودمان را بر فرض، بگذاریم به جای رژیم صهیونیستی، اینها در این بن بستی که قرار گرفته اند، اگر بخواهند خارج شوند چه کار میتوانند بکنند؟
شکیبایی: ببینید جنگ سی و سه روزه سال ۲۰۰۶ رژیم چه کار کرد، رژیم دقیقاً همین اهداف را برای حزب الله لبنان برای سال ۲۰۰۶ اعلام کرد. حتی یک اتاق عملیاتی را در تل آویو بین امریکاییها و خودشان و سایر کشورهای اروپایی ایجاد کردند که بیایند و ساختار زیربنایی جنبش حزب الله را نابود کنند و اساساً تفکر حزب الله را از جنوب لبنان ریشه کن کنند. خب بعد از تقریباً حدود ۱۸، ۱۹ سال از آن اتفاق، چه چیزی را ما الان در صحنه نبرد مشاهده میکنیم، آیا غیر از این است که حزب الله لبنان به مراتب از سال ۲۰۰۶ قویتر شده است، این حزب اللهی است که رژیم دنبال این بود که در سال ۲۰۰۶ این را از بین ببرد، ولی در نهایت چه اتفاقی افتاد، در نهایت وقتی متحدان رژیم به ویژه امریکاییها متوجه این شدند که رژیم این توانایی را ندارد که در صحنه نبرد با آن اهداف نظامی که اعلام میکند برسد، مثل یک منجی وارد میشود و دنبال یک قطعنامهای است که صلحی را امضاء کنند، بعد اهداف رژیم را از طریق مذاکرات سیاسی پیگیری کنند و لذا این اتفاق و اساساً آن قطعنامهای که تصویب شد در شورای امنیت، دقیقاً پیام آشکارش همین است یعنی ما آماده شده ایم وارد مذاکرات سیاسی شویم. پیغام دیگری ندارد، قطعاً آن قطعنامه و همینطور آن قطعنامهای که در مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد، مقدمه این بود که رژیم را وارد یک مذاکره سیاسی کند، بنابراین اگر حد یقفی را ما بخواهیم مشخص کنیم برای این جنایتی که رژیم شروع کرده است، من فکر کنم که در همین روزها باز شاهد این باشیم ضمن اینکه امریکاییها هم قطعاً به دنبال این هستند که بتوانند روی زمین هم یک چیزهایی دستاوردی را برای رژیم داشته باشند که بتوانند این پادگانی را که ۷۵ سال پیش ایجاد کرده اند در منطقه خاورمیانه را سرپا نگه دارند.
سؤال: آقای لاسجردی، الان صهیونیستها چه گزینه دیگری دارند که از بن بست دربیایند؟
لاسجردی: در دو گزینه رژیم صهیونیستی به نظر میرسد که اولاً آنها فشار افکار عمومی را دارند که به نظر میرسد با توجه به سوابق نبرد تعیین کننده در تصمیمات رژیم صهیونیستی باشد. نکته دوم بازیگران منطقهای و بازیگران فرامنطقهای هستند. به هر صورت همیشه در تحولات منطقه ما بازیگران مؤثر بین المللی و همچنین منطقهای به جهت ارتباطاتی که با کشورهای منطقه دارند و همچنین با بازیگران خرد و کلان، در تصمیمات، در بزنگاه ها، نیروهای مؤثری هستند و از طرف دیگر به نظر میرسد که رژِیم صهیونیستی با توجه به اینکه دوستان در توضیحات شان اشاره کردند، درست است که این نبرد یک نبرد نابرابر یا یک نبرد غیرمساوی یا یک نبرد از نظر نیروی انسانی، تجهیزات و توانایی نظامی نابرابر است، ولی آنچه مسلم است این است که به نظر میرسد طوفان الاقصی بعنوان نقطه آغاز این عملیات تأثیر بسیار بسیار شگرفی هم در مناسبات نظامی و هم مناسبات اصطلاحاً اطلاعاتی رژیم صهیونیستی گذاشته است و آنها نمیتوانند این را فراموش کنند یا نمیتوانند این را از یادها ببرند و هرچه جنایت کنند این ضربهای که خورده اند را تاریخ فراموش نخواهد کرد؛ لذا به نظر میرسد که گزینههایی که رژیم صهیونیستی در این فضا دارد یکی این است که شاید بخواهد در گذر زمان فشار بیاورد بر نیروی مقابل و در یک جنگ فرسایشی با کاستن از توان نیروهای مقاومت خواستههای خودش را به کرسی بنشاند.
سؤال: خودشان میتوانند جنگ فرسایشی داشته باشند، به هر حال هزینههای اقتصادی و روانی زیادی بر صهیونیستها دارد این جنگ فرسایشی.
لاسجردی: به هر صورت در جنگهای گذشته هم رژیم صهیونیستی همیشه از پشتیبانی کشورهای غربی برخوردار بود و همانطور که مستحضرید در ابتدای قرن بیست کشورهای غربی با محور انگلیس رژیم صهیونیستی را در منطقه ایجاد کردند تا بتوانند در این منطقه پایگاه و جایگاه داشته باشند و لذا الان که قرن بیست و یکم است و نزاعها و درگیریها و چالشها به مراتب پیچیدهتر از قرن بیستم است، به نظر من حتماً با امکانات و عده و عُده بیشتری از رژیم صهیونیستی حمایت خواهند کرد.
سؤال: آقای ملکی، اهداف صهیونیستها را بررسی کردیم، شرایطی را که الان در آن هستند را هم پرداختیم. این جنگ به هر حال یک روزی به پایان میرسد، اما نسل کشی که صهیونیستها انجام دادند و جنایات جنگی که انجام دادند و خیلی چیزهای دیگر در تاریخ برای آنها میماند. به نظر شما چه عواقبی بعد از این جنگ برای صهیونیستها خواهد داشت؟
ملکی: ما میتوانیم یک نگاهی کنیم الان به شرایط کشورهای مختلف جهان، اروپا، امریکا، امریکای لاتین، کشورهای اسلامی و کشورهای غیراسلامی، شاهد تظاهرات چند صد هزار نفری و میلیونی کسانی هستیم که آمده اند در حمایت از مردم فلسطین دارند تریبون میشوند برای مردم غزه، دارند اعتراض میکنند به این وحشی گری، به این نسل کشی، به این جنایت علیه بشریت که توسط رژیم صهیونیستی دارد صورت میگیرد؛ بنابراین ما در یک جمله میتوانیم بگوییم که شاهد افزایش نفرت جهانی هستیم .
سؤال: یعنی زخمی که بر پیکر رژیم صهیونیستی باقی میماند آن نفرت جهانی یکی از آنها است.
ملکی: دقیقاً یکی افزایش این نفرت جهانی است که همراه رژیم خواهد بود و همین را مدیریت کردن افکار عمومی جهان، این کار بسیار سختی است، یکی دیگر از شکستهایی که در این دوره در بعد از عملیات طوفان الاقصی رژیم صهیونیستی خورده است، یکی همین شکست رسانهای و روایتی است. علی رغم اینکه اینها میلیاردها دلار هزینه کردند در این سال ها.
سؤال: امپراطوری رسانهای را صهیونیستها دارند.
ملکی: بله یک امپراطوری رسانهای دارند، ولی اینقدر شرایط واضح است و همه چیز مشخص است و رو است.
سؤال: دیگر آنها هم نمیتوانند این خونها را بشویند.
ملکی: بله حتی رسانهها را هم دیگر نمیدانند هرچقدر تلاش میکنند دیگر نمیتوانند این جمعیت چند صد هزار نفری و میلیونی که لندن میآید، واشنگتن میآید، پاریس میآید، اینها را نمیتوانند کتمان کنند و اینها را نمیتوانند چشم پوشی کنند.
پایان