پخش زنده
امروز: -
دبیر سابق ستاد حقوق بشر قوهقضاییه، تأکید کرد: دشمن به زودی مجبور است آتشبس را بپذیرد، چرا که راه دیگری ندارد، پذیرش آتشبس به معنای شکست قطعی طرح صهیونی است که معلوم نیست، پس از آن تا چه میزان قابل احیا خواهد بود.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما محمدجواد لاریجانی در برنامه جهان امروز تأکید کرد: جمهوری اسلامی ایران یک بازیگر مهم در منطقه و سطح جهانی است و غرب به دنبال آن است که ما نتوانیم در سطح جهانی کنشگری داشته باشیم، جمهوری اسلامی نقش بسیار تأثیرگذاری برای تعیین آینده منطقه دارد و غرب نمیتواند این نقش تأثیرگذار را نادیده بگیرد.
مشروح این گفتگو:
سؤال: به نظر شما بازیگران اصلی تحولات امروز در فلسطین و صحنه درگیری که در غزه شاهدش هستیم چه کسانی هستند؟
محمدجواد لاریجانی: اولین مسئله این است که ما تصور واقع بینانهای از مسئله داشته باشیم، در جهان امروز فهم پدیدهها خیلی مسأله مهمی است و شرط اول بصیرت هم؛ همین فهم درست است. به خصوص با توجه به میزان زیادی اطلاع نمایی که در دنیا وجود دارد، کنار زدن پردهها و داشتن فهم دقیق خیلی مهم است. آن چیزی که هرگز نباید از نظر دور داشته باشیم این است که حماس به عنوان یک نیروی مقاومت در فلسطین ضربه هولناکی به این حتی رژیم هم اسمش را نمیگذارم، این گروه یاغی که در آن سرزمین مشغول افساد فی الارض هستند و از هیچ گونه جنایتی ابایی هم ندارند ضربه هولناکی به اینها وارد کرد.
اما این ضربه هم فقط این نیست که یک گروهی ضربه دیدند، ما در منطقه با پروژه صهیونی روبرو هستیم نه یک مثلاً کشوری، حادثه ای، چون بعضی از افراد ممکن است حادثه را در حد یک مسئله منطقهای ببینند مثلاً بگویند فاصله ما با اینها دور است، چه ربطی به ما دارد، این مال مسئله منطقهای است، مثلاً دو کشور در یک جای دنیا سر یک جایی باهم دعوا دارند، یکی به دیگری تجاوز میکند، کار بدی میکند ولی آن یک مسئله منطقهای است.
صهیونیسم و آن چیزی که در قدس شریف اتفاق میافتد در طول ۷۰ و چند سال یک پروژه است. این پروژه صهیونیسم صاحب دارد، افرادی که پروژه را راه انداختند آنها بسیار حساسند راجع به این پروژه لذا شما میبینید وقتی این رژیم یعنی پروژه در حال سقوط قرار گرفت، آمریکا سراسیمه وارد شد، انگلیس سراسیمه وارد شد، اروپا سراسیمه وارد شد.
چرا اینها آمدند، آیا مثلاً نگرانی شان از این است که یک دعوایی در منطقه اتفاق افتاده، اینها در دعواهای دیگر چنین کاری نمیکنندف شبیه این شما در اوکراین را نگاه کنید، در اوکراین به این درجه ورود نکردند، به این سراسیمگی نبودند ولی در عین حال ورودشان در اوکراین به خاطر این نبود که اینها برای مردم اوکراین دلسوزی دارند. در نظر غربیها مردم اوکراین به اندازه پشیزی نمیارزند، زن هایشان به درد بردگی میخورند و مردان شان به درد این که در جنگها کشته شوند. این تصور یک سیاستمدار غربی از مردم اوکراین است که صریحاً هم صحبت کرده، منتها چرا آمدند؟ به خاطر این که میخواستند پروژه بزرگتری داشتند و آن این بود که روسیه را به نحوی شاخش را بکشنند، قدرتش را کم کنند و شاید هم بتوانند تکه پاره اش کنند دوباره، پس یک پروژه بود ورود آنها، اینجا هم اگر غرب سراسیمه آمده، دنبال پروژه خودش است. پروژه صهیونی ابعادش دیگر مربوط به مرز و فاصله و اینها نیست، باید سؤال کنیم غرب، امریکا و انگلیس و دول غربی این پروژه را چرا به راه انداختند، دنبال چه چیزی بودند؟
سؤال: پس تا اینجا میشود بازیگر اصلی این صحنه را شما از یک طرف آمریکا، انگلیس و اروپا میدانید و نه رژیم صهیونیستی که شما میگویید من حتی من این کلمه را نمیخواهم استفاده کنم. از آن طرف بازیگر کیست؟
لاریجانی: بنابراین آن چیزی که باید توجه کنیم این است که حماس یک ضربه هولناکی به این پروژه وارد کرد. اما حماس در واقع یک حلقهای است از پدیده بسیار مبارک و نوظهوری که بعد از انقلاب پیدا شد و آن دکترین مقاومت حضرت امام بود. امروز مقاومت در کل منطقه اصلاً مشروعیت پیدا کرده برای خود حساب دارد، آن را به حساب میآورند. پس یک بعد دیگر این است که مقاومت؛ مقاومت در لبنان به عنوان چهره برجسته، در یمن، در عراق، سوریه و جاهای مختلف، اینها اکنون یک شبکه هستند، حالا جایگاه جمهوری اسلامی کجاست؟ بعضیها فکر میکنند که نقش ما شبیه آمریکا و غرب است در این قضیه، در حالی که ما دقیقاً از دو جهان مختلف صحبت میکنیم.
سؤال: شبیه چه هستیم ما؟
لاریجانی: دکترین مقاومت از انقلاب ما منبعث شد، دکترین مقاومت بزرگترین تهدید برای پروژه صهیونیستی است. چون پروژه صهیونیستی هدفش این بوده که یک پایگاهی درست کند در ضلع خاورمیانه یا غرب آسیا، پروژه صهیونیستی دارای اضلاع متعددی است. در غرب آسیا؛ ضلع غرب آسیا دنبال ایجاد سیطره مداوم در منطقه، گذشته از منابع دسترسیها و غیره، مسأله اسلام زدایی هم هست، چون قلب جهان اسلام به نحوی در این منطقه است.
سؤال: میشود تا این جا یک دسته بندی داشته باشم؟ شما این اسلام زدایی که میگویید میخواهید هدف آمریکا که رهبری این سمت را دارد را بگویید، پس بازیگر این سمت را؛ سمت مقابل آمریکا، انگلیس و غرب را شاخهای از مقاومت میدانید که نقش ایران روی آن؛ گفتمان و تفکرش بوده، نمیدانم میتوانیم این جا این مبحث را باز کنیم که ایران را بازیگر نمیدانید صاحب گفتمان میدانید.
لاریجانی: فراتر از صاحب گفتمان است، ایران، انقلاب ایران، یکی از دکترینهایی که در منطقه و جهان اسلام مطرح کرد، دکترین مقاومت است، دکترین مقاومت یعنی ما باید جلوی زیاده خواهی و سلطه طلبی استکبار بایستیم و بهایش را هم بپردازیم و پیروز میشویم. مقاومت یک مقاله آکادمیک نیست؛ یک دکترینی است که در عالم واقع شکل گرفت و نمونههای موفقی ایجاد کرد. جمهوری اسلامی یک بازیگر مهم در منطقه است و در صحنه جهانی ظهور کرد. غرب هرگز نمیخواهد ما بازیگر جهانی باشیم. بعضی از افراد گفتند که به علت سیاستهای مختلف ما، ما در صحنه جهانی کنشگر مهمی نیستیم؛ این ندیدن دقیق مسأله است. کدام مسألهای به اهمیت همین مسألهای که الآن هست و نقش جمهوری اسلامی نقش بسیار تعیین کننده است. زبان مسئولین ما؛ زبان ملتهای مسلمان و زبان خواستههای آنها شده، شما حضور رئیس جمهور ما در ریاض نگاه کنید.
قطع نظر از مباحثی که در قطعنامه تصویب شد؛ بد و خوب، نسبت به گذشته این تجمع کنفرانس یا اخیراً سازمان همکاری، چیز بدی نیست، اما در کل چیز خیلی پرخاصیتی به آن شکل که جهان اسلام انتظار دارد، نیست ولی صحبت رئیس جمهور ما همان چیزی است که ملت اسلام میخواست و ما فقط صحبت هم نمیکنیم، ما در حمایت از ملتهای مظلوم، آن جایی که امکان داشته باشد ابایی نداریم، یعنی آمریکاییها حق ندارند به ما بگویند شما به ملت مثلاً فلسطین کمک نکنید، خودشان که با تمام نیرو وارد شدند. بله، ما طرفدار جنگ و خونریزی نیستیم، ولی طرفدار دفاع از شرف و حیثیت هستیم. پس علیرغم تصورهایی که میشود، جمهوری اسلامی یک نقش بسیار تعیین کننده برای آینده منطقه دارد.
منطقه نمیتواند تئوری دکترین ما را که مقابله با سیطره غرب است؛ در این برهه از زمان نادیده بگیرد و در آینده روز به روز جبهه مقاومت قویتر خواهد شد، پس ما نقش فعال داریم. نقش فعال غیر از این است که شما به هواپیما، توپ و تانک تان بنازید، ما به اینها نمینازیم اگرچه از آنها برخورداریم، پنهان هم نمیکنیم که توانمند هستیم، نقش ما روی فکرهای مجاهد است، آن کسانی که پرورش یافته مکتب مقاومت هستند، آنها از صد تانک قویتر هستند.
سؤال: پس شما ایران را هم بازیگر تحولات اخیر غزه و فلسطین میدانید؟
لاریجانی: در تحولات غزه بعد جهانی دارد، به همین دلیل مربوط به آینده فلسطین به عنوان یک بازیگر مهم منطقه و فرامنطقه که گفتم پروژه؛ پروژه صهیونی است. پروژه صهیونی از داخل منطقه نجوشیده که بعضیها فکر کنند که یک بحث لوکال ما داریم. مثلاً آذربایجان با ارمنستان دعوایشان شده، یک خرده زمین آن را گرفته، یک خرده آن زمین این را گرفته، این اصلاً شبیه آن نیست، این جا اصلاً حکومتی وجود نداشته، رژیم مال یک حکومت است، اینها یک گروه یاغی هستند که از دنیا جمع شدند آمدند اینجا، اصلاً اطلاق بحث حکومت یا رژیم حکومتی به این مجموعه، دقیق نیست، نه این که ما نخواهیم بگوییم، اصلاً این اطلاق دقیق نیست.
مجری: و بنیان حقوقی ندارد و نمیتواند مستدل باشد. نه بنیان حقوقی دارد و نه بنیان استدلالی دارد، این که سازمان ملل یک گروهی را بگوید حکومت، حکومت نمیشود، حکومت باید زمینه داشته باشد، باید ریشه داشته باشد، مبنا داشته باشد، هیچ کدام از اینها را ندارد.
سؤال: پس شما بازیگران را پیرو سؤال اول مان، هم آمریکا، انگلیس و غرب میدانید و هم ایران، چون مسأله؛ مسأله بین المللی است و و بازیگران اصلی در عرصه بین الملل ازجمله ایران هم به هر حال هستند در این قضیه و ما نمیتوانیم بگوییم حضور ندارند. البته در ادامه میخواهیم جنس حضور و ماهیت حضور را هم درباره آن سؤال بپرسیم.
لاریجانی: البته نقشها متفاوت است، همان طور که اشاره کردید.
سؤال: برسیم به آن، اول برویم سراغ آمریکا، دنبال چیست مشخصاً؟
لاریجانی: این سؤال مربوط میشود به پروژه صهیونی، پروژه صهیونی تأسیس چنین گروهی در آن جا برای چه بوده اصلاً؟ برای تضمین، تثبیت و استمرار سیطره غرب بر کل منطقه غرب آسیا، که شامل دسترسیهای وسیع به منابع انرژی و سایر منابع بوده و همچنین مسأله اسلام زدایی. سیاستمداران غرب از قدیم؛ یعنی از قرن نوزدهم به بعد، اواخر قرن هجدهم، قرن نوزدهم، قرن بیستم، به خصوص بعد از جنگ دوم جهانی، یک دلشورهای راجع به احیای اسلام داشتند. چون مرزهای کشورهای اسلامی را تکه پاره کردند، عثمانی را پاره پاره کردند، در بخشهای عظیمی از جهان اسلام مسلط بودند، اما خاطرشان جمع نبود که اسلام زنده نشود، لذا همیشه این دلشوره را داشتند.
متفکرین بزرگشان هشدار میدادند به سیاستمداران، اینها مکتوب است همه که حواستان باشد اگر این اسلام زنده شود، دردسر بزرگی برای شماست. منتها انقلاب اسلامی را پیش بینی نمیکردند. بعد از جنگ جهانی دوم، مهمترین دغدغه درازمدت متفکران غربی؛ زنده شدن اسلام بود. البته دغدغه بلافصلشان مسأله کمونیسم بود. آن موجود بود، اما دغدغه درازمدت شان؛ زنده شدن اسلام بود که در بحث تمدنها به آن میپرداختند. منتها انقلاب اسلامی در آخر قرن بیستم این دلشورهها را تبدیل به یک مسأله جدی سیاسی در صحنه بین المللی کرد. حالا برای غرب بسیار مهم است، پروژه صهیونی الآن برای آمریکا، انگلیس و غرب به مراتب مهمتر از زمانی است که تأسیس اش کردند. البته اگر به قول بایدن، اگر تأسیس هم نمیشد، خودشان تأسیس میکردند. ولی امروز اهمیتش بالاتر است، فلذا چهار چنگولی چسبیدند که این پروژه شکست نخورد، البته پروژه خیلی ضربه دیده است.
سؤال: چرا امروز از همیشه مهمتر است؟
لاریجانی: به خاطر این که نقش اسلام بسیار برجستهتر شده است. در زمانی که پروژه صهیونی کلید خورد، شما مقاومت اسلامی نداشتید، شما اصلاً جایی نداشتید که برای زنده شدن اسلام و احیای اسلام صحبت کند. بله اخوان المسلمین بودند، سید قطب، دیگران بودند؛ اینها جوانههای کوچکی بودند، به سرعت هم سرکوب شدند. گرایشهای جمال عبدالناصر به خاطر این که بیشتر جنبه عربی و ملی گری داشت، جنبه اسلامی نداشت، سبب شود که خود اسلامگرایان اصلاً اعدام کنند به خاطر این که او را خطر عمده میدانستند. اما امروز چالشی که پروژه صهیونی با آن روبرو است، قابل مقایسه با روز تأسیس اش نبود. با روز کلید خوردن پروژه نبود. امروز یک جبهه مقاومت قوی که پشتوانه عظیم جمهوری اسلامی دارد، جمهوری اسلامی؛ یک محور است، یک سرچشمه جوشانی از فکر، اندیشه، سیاست و تحرک در کل منطقه و جهان اسلام است. شما انعکاس مواضع ایران را در دنیای عرب جهان اسلام دنبال کنید، گویی مثل آب گوارایی است که مردم جهان اسلام دارند مینوشند، میگویند ما دنبال همین بودیم.
سؤال: با توجه به این تفاوتی که امروز نسبت به گذشته مطرح میکنید و دلیل خودتان را هم آن بنیان فکری که انقلاب اسلامی گذاشت؛ مطرح میکنید، میتوانیم بگوییم در آن بنیان فکری انقلاب، مردم هستند که ایده مقاومت را دنبال میکنند، ما تا قبل از سال ۱۹۸۲ اگر اشتباه نکنم حدود چهار بار دولتهای عربی به مصاف اسرائیل میروند و شکست میخورند. از سال ۱۹۸۲ به این طرف که لبنان و حزب الله لبنان میرود به مصاف رژیم صهیونیستی و مردم بنیان آن هستند، دیگر انگار دارد ورق بر میگردد و آن شکستهایی که در گذشته بود، وجود نداشت، آیا این مبنای تفاوت امروز با گذشته است که شما به آن اشاره میکنید؟
لاریجانی: این یک نکته کلیدی است، یعنی مردم مسلح با تفکر اسلامی و احیای اسلام در میدان هستند. اما صرف در میدان بودن مردم کافی نیست. مردمی که حالا فهمیدند که باید سازماندهی، توان و قدرت داشته باشند و با قدرت جلوی رژیم صهیونی بایستند. رژیم صهیونی و غرب روی فانتومها و توانمندی مدرن تسلیحاتی خود حساب میکرد. جمهوری اسلامی دارای نوآوریهای زیادی در میدان توانمندی است، اینها هم چیزهای بدیع جمهوری اسلامی است.
جمهوری اسلامی نشان داد که صحنه جنگ و نبرد هم از این فانتومها گذشته و عناصر کلیدی وجود دارد. سازماندهی مبتنی بر اعتقاد، و البته با تسلیحات مناسب و با یک تهاجم غیرمتقارن. در واقع تئوریهای نظامی که در ایران توسط بچههای همین مردم و توسط سپاه و ارتش و بسیجی ما، نوابغ نظامی که در ایران ظهور کردند. من خیلی متأسفم بگویم که بعضی سیاستمداران ما اصلاً نمیبینند دستاوردهای عظیم توانمندی کشور را، مثلاً فکر میکنند با یک فوتی دو دقیقهای توانمندیهای کشور ما نابود میشود. اینها ندیدن است، اینها دوباره همان تئوریهای قدرت آمریکا را قبول کردن است که فکر میکنند وقتی فانتوم هایش در آسمان میپرند میتواند صحنه را عوض کند. ببینید در صحنه غزه که جمع کوچکی هستند و قابل مقایسه با لبنان و یمن نیست، با ایران که هیچ، همین مجموعه با تمام توانش بسیار عاجز است در مقابل این گروه، یک دکترین نظامی اینجا بوده که در آن عقیقده است، توانمندی، امکانات، سازماندهی و تسلیحات مناسب است.
این که بعضیها میگویند آمریکا دوست داشته به ما حمله کند و نتوانسته به خاطر مردم، این قسمتش درست است، اما صرف مردم نیست، مردم برای ظهور قدرتشان یک مسیر میخواهند، یک ظرف میخواهند. همان طور که رأی و نظر مردم اگر انتخابات و قانون نباشد حکومت تشکیل نمیدهد، ما هر بار که انتخابات داریم آن چیزهایی که مردم دوست دارند انتخاب میشوند میروند مجلس. پس نظر مردم کارگر میشود. در توانمندیها هم همین طور است، جمهوری اسلامی فقط این نیست که ایدههای خوب داشت. ضرب زمینه به مبنای ظهور این استعدادها را فراهم کرده است و لذا شما میبینید جمهوری اسلامی حرف، سازماندهی، دکترین، توانمندی و پشتیبانی هم دارد، اینها چیزهای جدیدی است که امروز برای جبههای که صهیونیسم را ایجاد کرد؛ حساسترین روزها در طول تاریخ این جبهه است و روزهای پرنگرانی آنها است. آنها اصلاً فکر میکردند بعد از ۲۵ تا ۳۰ سال، مسأله حل است، منتها حالا متوجه شدند که این پروژه در حال فروپاشی است. نقش ایران اینجاست.
سؤال: شما اشاره کردید به مردم ایران در صحبت هایتان، میخواهم بپرسم چه نسبتی بین منافع ایرانیها فارغ از جمهوری اسلامی نمیشود جدا کرد، اما میخواهم بدانم برای ایرانیها و شهروندان ایرانی چه منافعی در مسئله فلسطین وجود دارد؟
لاریجانی: این نکته؛ بسیار نکته مهمی است و به نظرم اینجا جا دارد از صدا و سیما تشکر کنم در این مسأله اخیر واقعاً یک کلید اطلاع رسانی مهمی جهانی بود با توجه به سانسورهای عظیمی که اتفاق افتاد. یکی از جهاتی که مهم بوده و هست، تبیین این مسأله برای ملت خودمان هم هست. امروز ملت ایران، آگاهترین ملت روی زمین راجع به حوادث فلسطین است، به برکت رسانه ملی ما و سایر رسانه ها. حالا باید مجهزترین مردم جهان اسلام از لحاظ منطق و استدلال و عقل نقاد و بصیرت راجع به این مسأله باشیم. بر میگردم پروژه صهیونی، چه میخواست؟
برای این ایجاد شده بود که آمریکا و غرب سیطره تمام عیار بر کل منطقه داشته باشند و ایران نگین این طعمه آنها بود؛ بالاترین طعمه آنها بود؛ به علت مرکزیت و توانمندی هایش. پس ببینید پروژه صهیونی متوجه ما بود. ما اگر مقابل پروژه صهیونی میخواستیم دفاع کنیم، ما برایمان استقلال مان مهم است؛ جزو بزرگترین منفعت ملی ما است. این که نفت ما را ندزدند، نبرند و حراج نکنند و دست شِل و توتال و دیگران نباشد، خودمان استخراج کنیم مهم بود. این که پول نفت ما بیاید داخل کشور ما، اینها چیزهای مهم ما بود. ما باید استقلال گرفته، فرهنگ خودمان گرفته تا امکانات اقتصادی مان، پروژه صهیونی برای همه اینها تهدید بود، اصلاً آمد که همه اینها را زیر بلیط خود بگیرد، همان طور که در زمان طاغوت گرفت، همان طور که شما به بیشتر کشورهای منطقه نگاه کنید.
هم مطالب و امکانات شان را به یغما میبرند و هم به آنها میگویند گاو شیری؛ یعنی از این تحقیر بالاتر نیست. این است دید آنها نسبت به منطقه، ما که نمیخواستیم جزو اینها باشیم، پس اولین نکته؛ این است که ما میبایست جلوی پروژه صهیونی بایستیم.
سؤال: به تعبیری دفع شر است این؟
لاریجانی: به تعبیری دفع یک تهدید بزرگ امنیت ملی است. یعنی وقتی یک پروژهای برای این است که بر کل سیستم نظم زندگی ما، نظم مدنی ما، حکومت ما مسلط شود و ما جلوی آن بایستیم، بزرگترین تهدید برای امنیت ملی ماست، پس ما ضروری بود که جلوی جبهه صهیونی بایستیم. نکته دوم چطور میخواستیم بایستیم؟ برویم در خانه بنشینم بگوییم هر موقع سراغ ما آمدند جلویشان میایستیم؟ این که ضعیف ترین، منفعلترین و ناکارآمدترین روش برای مقابله با صهیونیسم بود. اما ما با دکترین مقاومتی که داشتیم، منطقه عظیمی که بنا بود اینها همه قربانی پروژه صهیونی شوند، اینها را مقاوم کردیم، کمک کردیم در مقاومت شان، آنها هم بیدار شدند، ما نوچه پرور نیستیم، ما انسانهای آزاده و مقاوم پروریم. اصلاً تئوری ما با غرب، همین است تفاوتش، آنها دنبال نوچه، نوکر و گاو شیرده میگردند، ما دنبال همرزمان قوی و آگاه میگردیم، سر پای خودایستاده، دوستان ما، همه دوستان مستقل هستند، روی پای خود هستند.
بنابراین ما تئوری ایران برای ایجاد یک حلقه بزرگ مقاومت؛ بهترین و کارآمدترین تئوری برای حفظ ایران در مقابل تهاجم صهیونی بود. خیلی بد است که بعضیها که متخصص امور بین الملل هم هستند تهاجم صهیونی را یک تهاجم بعید میدانند، میگویند ما فاصله مان تا آن جا خیلی است و ما اصلاً مسأله ما نیست صهونیسم برای منطقه فلسطین اصلاً نبود، پروژه صهیونیستی برای کل منطقه ما بود، اگر برای منطقه لوکال بود، آمریکاییها چرا این قدر بی محابا و دستپاچه رفتند، دلشان مثلاً برای چند فلسطینی و یهودی سوخته بود، آنها اصلاً آدم حساب نمیشوند، برای آنها پروژه مهم است، نه این که اصلاً غرب حتی اگر بتواند همه یهودیها را هم قربانی میکند. شما فکر میکنید در جنگ دوم جهانی مثلاً بحث یهودی اینها چه بود، این بحث فقط یک بخشی از غرب که نازیها بوده، ایجاد کردند، صهیونیستها عامل بزرگ بدبختی بودند، بنابراین خود یهودیهایی که مظلوم هستند در این قضایا نیستند، قربانی این پروژه صهیونیستی هستند. پس منافع ملی ما با دکترین مقاومت به نحو بسیار شگفت انگیزی حفظ و تقویت شده است. صحبت از این نیست که مثلاً قشون بفرستیم.
سؤال: کی ممکن است الآن شما بر اساس آن چیزی که چیدید، هدف آمریکا و متحدانش را گستره کشورهای اسلامی میدانید، چون با اسلام مشکل دارند و از طرفی به نظرتان ما داریم دفاع و دفع شر میکنیم و نباید هم بنشینیم تا پشت مرزهای ما بیایند. کی مجوز و کی ایران ممکن است وارد صحنه درگیری شود؟ چون شما دفاع از خود در برابر شر را مطرح میدانید در این قضیه.
لاریجانی: پروژه صیهونی اهدافش شامل سیطره و تسلط بر ما و منطقه ما به طور وسیع بوده و هست. نقش جمهوری اسلامی و انقلاب ما؛ تهدید عظیم برای این سلطه گری است و لذا شما میبینید مدام آمریکا و رژیم صهیونی همه میگویند ایران ایران، این ایران ایران کردن اینها از یک جهت درست است، یعنی بزرگترین تهدید برای این پروژه صهیونیستی به دلیل ناکامی اش؛ ایران هست، اصلاً ما پنهان نمیکنیم، اصلاً افتخار میکنیم به این قضیه، چون جلوی یک تهاجم سلطه گر را ما توانستیم به نحو جالبی لااقل کُند و با چالش روبرو کنیم و ان شاء الله که جلویش هم کامل گرفته میشود. نقش ما این است که ما بگوییم کی لشکر میفرستیم؟ این سؤال؛ خیلی سؤال ساده لوحانهای است که بعضیها مطرح کردند، دکترین ما بسیار وسیعتر از این است که چند قشون بفرستیم آن طرف با اسرائیل یا رژیم صهیونی بجنگند. جبهه مقاومت یک دکترین بسیار دقیق دفاعی و تهاجمی همزمان است، بنابراین استراتژی ما بسیار معنادارتر از فرستادن قشون است.
سؤال: یعنی گزینه ما نیست، این را میخواهید بگویید؟
لاریجانی: نه میخواهم نکته مهمتر بگویم که نقش ما نباید در این شود که مثلاً ما پنج هزار نفر بفرستیم در یک گوشهای بجنگند، این کار را که آمریکاییها و انگلیسیها میکنند، کار ما بسیار عمیقتر از این حرفها است. میخواهم توجه همه را جلب کنم به این که استراتژی مقاومت که امروز گل کرده و نشان داده کارآمد و توانمند است؛ این استراتژی؛ بسیار پیچیدهتر از فرستادن پنج تیپ نیروی کماندو به یک جایی است. یک نکته دیگر، ما شمشیرمان هیچ وقت در غلاف نبوده، یعنی آمادگی ما برای دفاع از منافع ملت مان هیچ وقت پنهان نیست. ما در دفاع از منافع ملت مان؛ نه خجالت میکشیم، نه میترسیم، نه تأخیر داریم. اگر کسی منتظر است که ما بگوییم تمام دکمههای دفاعی ما خاموش است و ما دیگر دنبال کار نظامی نیستیم، به نظرم اشتباه میکند. بعضیها یک وقتی گفتند دوران موشکها تمام شده، دوران گفتگو است. من میخواهم بگویم به نظرم نه دوران موشک تمام شده و نه دوران گفتگو؛ هر دو هست.
(پخش تصاویری از حمایتهای جهانی از فلسطین)
سؤال: شما اشاره به این کردید که راهبرد ایران در مسأله فلسطین و جبهه مقاومت؛ کلانتر از آن است که بخواهد ورود نظامی داشته باشد. میخواهم مفصل بروم سراغ این مبحث، اما قبل از آن با توجه به گزارشی که دیدیم و این حجم بی سابقه حمایت افکار عمومی در جهان از فلسطین میخواهم سؤالی بپرسم؛ با وجود این همه فشار چطور غرب تا الآن ایستاده که آتش بس صورت نگیرد؟ پیش نویس قطعنامهها در سازمان ملل وتو میشود، در این که نرسند به آتش بس، چه منفعتی برای غرب وجود دارد و اگر آتش بس شود چه اتفاقی میافتد و چه پیامی دارد؟
لاریجانی: من ابتدا یک نکتهای را اشاره کنم که در طول سالهای گذشته برخی خیلی سریع مرتب تکرار میکردند که ایران پای سیاست هایش منزوی شده، ما باید با آمریکا و غرب کنار بیاییم، حتی رژیم صهیونیستی را طوری بپذیریم، شما امروز میبینید چه کسی منزوی شده، امروز کسانی که ما از آنها پشتیبانی میکنیم؛ نقش کلیدی در شرایط منطقه دارند. شرایط منطقه فلسطین و منطقه خاورمیانه، بدون مقاومت شکل نخواهد گرفت.
ثانیاً همین تظاهراتی که ملاحظه فرمودید، این مردم خواسته هایشان با خواستههای ایران نزدیک است یا با خواستههای آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونی. این نشان میدهد که ما نه تنها منزوی نشدیم، بلکه جمهوری اسلامی دوران شکوفایی و حضور معنادار خود را در صحنه جهانی تجربه میکند. این یک نکته بسیار کلیدی است. یعنی اگر کسانی فقط اطلاعاتشان از اوضاع جهان، خواندن مقالات نیویورک تایمز و دیدن سی ان ان باشد ممکن است یک تصوری داشته باشند، حتی اگر آنها را هم بخوانند، عقل نقادی داشته باشند، متوجه میشوند که جمهوری اسلامی امروز یکی از محبوبترین مواضع را در صحنه جهانی راجع به یکی از مسائل مهم امروز دارد و آنهایی که مدعی انزوا بودند، خودشان الآن منزویتر هستند. اما چرا آتش بس را نمیپذیرند؟ آتش بس را مجبورند بپذیرند، به نظرم طول هم نخواهد کشید.
سؤال: موقت یا دائمی؟
لاریجانی: اسمش موقت است، دائمی هم خواهد شد. چون راه دیگری ندارند، پذیرش آتش بس؛ پذیرش شکست قطعی پروژه این رژیم صهیونی و پروژه صهیونی است که معلوم نیست بعد از آن چقدر قابل احیا است.
سؤال: پس اگر تا الآن نپذیرفتند، چون میخواهند شکست را نپذیرند.
لاریجانی: فکر میکنند میتوانند یک مقداری میزان این شکست را کاهش دهند، مثلاً میگویند ما برویم حماس را از غزه بیرون کنیم. این پروژه دیدند به این راحتی انجام نمیشود. یک پروژهای نیست که مثلاً تانکها در یک منطقه کوچکی شروع کنند به حرکت، آن جا را بگیرند، صد متر میروند جلو، مجبورند تعداد زیادی کشته دهند که سابقه ندارند. اصلاً این رژیم صهیونی که معروف است این گروه، هیچ وقت سربازش برای جنگ تمرین ندیده بود، سربازان و نیروی نظامی شان برای کشتن مردم معمولی تمرین کرده بودند یا در خیابانهای کرانه باختری یا در غزه یا در لبنان یا در جاهای دیگر میرفتند مردم معمولی را میکشتند، خانهها را خراب کنند یا هواپیماهایشان را هم خانهها را بزنند. مگر این هواپیماها جنگ کردند، بله در یک جنگ شش روزه ارتشهای عربی که همه ضعیف و بی روحیه بودند، اینها ظرف شش روز زدند نابود کردند، آن هم جنگ اسمش نبود، جنگ آن است که با لبنان کردند، جنگ این است که با غزه انجام دادند. جنگ این است که با یمن انجام دادند.
سؤال: یعنی شما میخواهید بگویید رژیم صهیونیستی مواجه نشده با جبهه واقعی و سخت درگیری که جنگ به معنی واقعی است؟
لاریجانی: اصلاً این رژیم یک رژیم داخل زرورقی بود، یک بچه لوس و ننر آمریکا و غرب بود و همیشه به آنها متکی بوده و هست. یعنی هر اتفاقی بیفتد آنها باید بیایند نجاتش دهند. این چه طور رژیمی است که مدعی بود من قویترین قدرت نظامی منطقه را دارم. در مواجهه با گروه مقاومت حماس به آن درجه رسید که حتی برای گلوله ها، بمب، هواپیما، سوخت و همه چیزش، درهای زرادخانه آمریکا روی آن باز شد. این هم کافی نبود. آمریکاییها گفتند این سیستم این را به هم ریخته خودمان باید اداره اش کنیم. اخیراً یک روزنامه نویس معروف یهودی نیویورک تایمز به اسم فریدمن گفتن من چند روز رفتم، رفته مناطق اشغالی، گفت من شگفت زده شدم، خودش طرفدار سرسخت رژیم صهیون است که این چنین به هم ریختگی، میگفت با این مهاجرتی که دارد از منطقه فلسطین اشغالی میشود بعید میدانم اینها دیگر برگردند.
سؤال: پس استدلال تان برای این که ناگزیرند آتش بس را بپذیرند، این درجه از به هم ریختگی و آشفتگی است؟
لاریجانی: و عدم توفیق.
سؤال: تخمینی دارید برای این موضوع؟ به نظرتان چقدر دیگر میتوانند مخالفت کنند با آتش بس؟
لاریجانی: این تجاوز سبعانه علیه غزه حداکثر دو هفته دیگر یا ۲۰ روز دیگر حداکثر مجبور است متوقف شود، چون رژیم صهیونی هیچ دستاوردی ندارد. رژیم صهیونی و اصلاً دنیا شگفت زده شده از مقاومت مردم غزه. حالا ممکن است ۱۰ نفر، هزار نفر، بیست هزار نفر، زن و بچه کوچ کرده باشند به یک نقطه دیگر، اما جمعیت میلیونی غزه با همه شهادتها محکم ایستاده، دنیا را شگفت زده کرده است.
سؤال: عددی که میدهید دو هفته تا بیست روز؛ بر اساس توان نظامی رژیم صهیونیستی و آمریکاست که میگویید شاید توان نداشته باشد یا حجم به هم ریختگی ها؟
لاریجانی: دو دلیل دارد؛ یکی این که توفیقات ارتش صهیونی بسیار ناچیز است و تلفاتش اصلاً سابقه ندارد این ارتش این قدر تلفات داشته باشد.
مجری: یعنی حجم شکست این قدر هست که دیگر نمیتواند ادامه دهد.
لاریجانی: و آمریکاییها حجم دخالت شان را نمیخواهند بالاتر ببرند، چون آنهایی که بناست کشته شوند همینها خواهند بود و این زمینه وجود ندارد در آستانه انتخابات در آمریکا، دلیل دومش این است که جبهه مقاومت محصور نیست الآن، جبهه مقاومت وسیع است و نمادهایی از توانهای مقاومت، نمادهای اندکی الآن بروز پیدا کرده است. آن چه که از مقاومت لبنان دیده میشود بسیار بخش جزئی از توان آنهاست؛ یمن، عراق و سوریه هم همین طور. پس این نکته که جمهوری اسلامی دائماً گفته، جنگ افروزی نیست، واقعیت است. اگر آمریکاییها بخواهند دخالت کنند و این آدم کشیهای کم نظیر در تاریخ بشر، البته احتمالاً مغولها و ... همان کارها را کردند، اما در حد چنگیز خان اینها شاید در تاریخ بوده، کم نظیر بوده، اگر ادامه پیدا کند این جنگ فراتر از منطقه فلسطین خواهد رفت و ضمناً کسانی که در جنگ وارد شدند به طور رسمی به طرفداری از رژیم، تمام امکاناتشان در منطقه ما؛ اهداف مشروع مقاومت است؛ این نکته خیلی مهمی است.
یعنی طرف نمیتواند بیاید هواپیما و بمب بفرستد به رژیم صهیونی که سر مردم مظلوم غزه بزنند ولی پایگاهش در فلان کشور، فلان کشورو فلان کشور آنها بستنی بخورند در پایگاه شان. این اهداف و کشورهایی که بخواهند رسماً به نفع رژیم صهیونی وارد کار شوند، امکاناتشان اهداف مشروع نظامی برای مقاومت است؛ این یک واقعیت است.
سؤال: من به سه دلیل شما رسیدم برای این که چرا میگویید دو هفته یا ۲۰ روز دیگر نمیتواند بیشتر ادامه داشته باشد این درگیری. با توجه به صحبتهای شما و گفتید راهبرد ایران کلانتر از این است که نیروی نظامی بفرستد به فلسطین، غزه و حضور داشته باشد آن جا، پس راهبرد اصلی ما چیست؟ یعنی آن چیزی که شما میفرمایید کلانتر و بالاتر است چیست؟
لاریجانی: راهبرد اصلی ما که مشخص است. راهبرد اصلی ما تقویت مقاومت است، پشتیبانی از مقاومت است.
سؤال: روش اش چیست؟
لاریجانی: به تناسب هر مقاومت و وضعیت است، یعنی ما یک چیز فیکس و فریز شده غیرقابل تنظیم نداریم. بسیار استراتژی متحرک داریم به تناسب وضعیت خودش را تنظیم میکند.
سؤال: آن چیست که از حضور نظامی بالاتر است؟
آقای لاریجانی: آن تمهید و پشتیبانی از مقاومت است. پشتیبانی از مقاومت فقط این نیست که به او اسلحه بدهی، مقاومت به اندازه کافی اسلحه دارد، استراتژی درست و حمایت از این استراتژی.
سؤال: پس الآن شما میگویید ما سلاح ندادیم به...
آقای لاریجانی: در کمک به مقاومت رو دربایستی نداریم و خجالت نمیکشیم. مثلاً یمن، محاصره اش را بردارند همه گونه حمایت از آنها میکنیم. مگر ما خجالت میکشیم از آنها حمایت کنیم؟
سؤال: یعنی الآن محاصره مانع ماست؟
لاریجانی: امکان عمل باید باشد.
سوال: اصلاً امکانش را ندارد که ایران بخواهد حمایت کند.
لاریجانی: مگر امکانات مخصوص خودش، میخواهم بگویم یعنی ما در حمایت از مقاومت این طور نیست که ما پنهان کاری کنیم و خجالت بکشیم. استراتژی ما؛ حمایت تمام عیار از مقاومت اسلامی در همه جاست.
سؤال: اما الآن پس کمک نظامی و مالی نداریم برای...
لاریجانی: من این شبهه را رفع کنم که بعضی در داخل کشور حتی از خون شهدای غزه هم نمیگذرند، یعنی میآیند برای این که رقبای خود را در انتخابات که در پیش رو داریم، تحت فشار قرار دهند، آمدند میگویند چرا تندروی میکنید، استراتژی ما دارای هزینه مالی و نظامی است، مبادا وارد جنگ شویم، اگر جنگ شود موشکها به ایران میخورد و اگر موشکها به ایران بخورد، مردم خسته و ناراحتند، مسئولین که آسیب نمیبینند، فکر میکنند مسئولین ما کاخ نشین و زیر زمین هستند. به قول شهید سلیمانی، یکی از استراتژی امور اسلامی این است که مسئولین جلو میروند به دیگران میگویند بیایید، نه این که خودشان عقب باشند و به دیگران بگویند بروید.
سؤال: یعنی شما میخواهید بگویید در صورت حمله احتمالی، این گزاره که مسئولان در امان هستند؛ مردود است از نظر شما؟
لاریجانی: اصلاً این تیپ کار جمهوری اسلامی نبوده، مگر در جنگ تحمیلی مسئولان ما کجا بودند؟ همه سینه سپر کرده در دفاع مقدس بودند. میخواهم بگویم بعضی جناحهای سیاسی در کشورمان باید خجالت بکشند، نباید از خون بی گناهانی که در غزه ریخته میشود ما بیاییم یک نمدی درست کنیم برای کلاه مان و استراتژی مقاومت که حمایت از اینهاست زیر سؤال ببریم، حرفهایی بزنیم که رژیم صهیونیستی تقویت میشود، خوشش میآید برای این که در انتخابات ما دل خودمان یا هم تیپهای گروهمان را حفظ کنیم. این بسیار استراتژی رسوایی است.
مجری: درباره افکار عمومی صحبت کردید و گزارههایی که شاید در داخل مطرح میشود که ممکن است افکار عمومی ایران را تحت تأثیر قرار دهد یا رژیم صهیونیستی به پشتوانه انگلیس و آمریکا مطالبی را مطرح میکند که افکار عمومی ایران را تحت تأثیر قرار دهند. میخواهم در مورد این موضوع صحبت کنم. قبلش یک گزارش داریم.
(گزارشی در مورد نمونههایی از اقدامات رژیم صهیونیستی که سعی داشته بر افکار عمومی ایران تأثیر بگذارد)
سؤال: شما اشاره کردید به این که افکار عمومی ایران در داخل بعضی وقتها تحت تأثیر قرار گرفته میشود، مثالهای رسانهای اش هم دیدیم، یکی از نکاتی که شبهه ایجاد میکنند این است که کمک مالی میشود و بودجهای از ایران میرود، این شبهه را چه پاسخی برایش دارید؟
لاریجانی: افکار عمومی ملت ما تحت تأثیر این مسائل نیست، ولی شبهاتی که غرب ایجاد میکند، این تکنیک غرب است، اتفاقاً یکی از ابعا د شکست اخیر جبهه صهیونیسم شکستش در سازمان دادن به افکار عمومی چه در ایران و چه در دنیاست. شکست فاحشی خورده و فلسطین مظلوم امروز محور پیروزی دیگری در این زمینه دارد. بله این کار قدیمی و با سابقه است، به خصوص بعد از انقلاب و به خصوص درحوادث فتنههایی که ما داشتیم، رژیم صهیونی و غرب زیاد سرمایه گذاری کردند که افکار بعضی از شهروندان عزیز ما را منحرف کنند و آنها را به اقداماتی بکشانند که در این فتنهها روشن شد و ملت ما هم زود متوجه میشود.
ملت باهوش، با استعداد و حق طلبی است. اما این که ما بگوییم ما از امکانات کشورمان، پولها و دلارها دارد میرود و گوشهای از کشور ما دارد میرود و ما وارد جنگ میشویم و آمریکا به زودی به ما حمله میکند، به نظرم اینها همه فضاسازی است. امروز شما ۵۰ میلیارد دلار هم داشته باشی، چطور میخواهی به غزه کمک کنی؟ یعنی امروز غزه منتظر کمک و مستأصل کمک مالی نیست، امروز غزه زیر بمباران بمبهای اهدایی آمریکاست. بحث امروز غزه و دفاع از غزه این نیست که آن جا دلار تزریق شود، حالا یا ما تزریق کنیم یا دیگران تزریق کنیم. بله اگر کمک مالی داشته باشد ملت ما بیشتر از دولت ما کمک خواهد کرد. ملت ما حاضر نیست که یک مسلمانی در فلسطین اشغالی این طور تحت ظلم باشد و گرسنه بخوابد، منتها الآن بحث ما، بحث کمک مالی نیست، بحث کمک نظامی نیست، امروز ما باید با یک حرکت وسیع به فعال شدن جبهه مقاومت، زمان قبول شکست را از طرف بانیان رژیم صهیونیستی کوتاهتر کنیم. آنها شکست را دیدند، مجبورند قبول هم کنند، نمیتوانند قبول نکنند. زمان قبول را باید کوتاه کنیم.
سؤال: با چه روشی این زمان را کوتاه کنیم؟ دیپلماسی است آیا راه؟
لاریجانی: دیپلماسی البته مؤثر است و تحرک دیپلماتیک خیلی خوب است، اما کلیدی؛ جبهه مقاومت است.
سؤال: میشود بیشتر توضیح دهید.
لاریجانی: جبهه مقاومت باید نشان دهد که اگر آمریکا، انگلیس و دول غربی، آنها پای کار این جنایت آمدند و شریک شدند، باید بدانند که منافع شان، مقاصد و اهداف مشروع جبهه مقاومت است، این پیام بسیار معنادار است و این سخن، سخن بسیار پایه داری است. این سخن ابعاد عملی خیلی موجه دارد. ابعاد عملی نشان داده شده، یعنی این طور نیست که تهدید خالی باشد، نشان دادند جبهه مقاومت که منافع این کشورها در کل منطقه آسیب پذیر است.
بنابراین راه را نباید ادامه دهند. این فاصله باید کوتاه شود. یک روز هم کوتاهتر شود، به نفع جبهه مقاومت در فلسطین است. اما نکته مهم این است که اشغالگری به دور قبل برنخواهد گشت. این طوفان الاقصی، طوفان بوده، طوفانی که مسیر حرکت صهیونیسم را در هم نوردیده و ما بعد از این قضایا در آینده شاهد سازمان دهی قبلی نخواهیم بود. که حالا بروند یک چیزی بنویسند و رژیم صهیونی اعتنا نکند؛ باز خانهها را بگیرد، خراب کند، خودش خانه بسازد، مسجدالاقصی را بگیرد این طور کند، این طور نیست، امروز مسئله کاملاً عوض شده، بنابراین حضور ما؛ حضور بسیار چشم گیری است. نقش ما؛ نقش بی بدیلی است. به آنها که نقش مهم را در داشتن فانتوم، توپ و تفنگ میدانند یا پول؛ به نظرم صحنه بین المللی را خوب نفهمیدند.
سؤال: اگر بخواهم یک تیتر به عنوان یک خبرنگار از صحبتهای شما دربیاورم این است که شما فرمودید در آینده نزدیک شاید حدود دو هفته تا ۲۰ روز دیگر رژیم صهیونیستی نمیتواند ادامه دهد و یکی از مهمترین راهکارها را برای این که این زمان را کوتاه کنیم، اتحاد گروههای مقاومت و جبهه مقاومت دانستید.
لاریجانی: بله.