پخش زنده
امروز: -
محمودی کارشناس مسایل سیاسی با بیان اینکه کاربران شبکه های اجتماعی در سراسر جهان با استفاده از هشتگ های مختلف حمایت خود را از عملیات نظامی حماس علیه اشغالگران اعلام کرده اند گفت : شاید یکی از مزیت های این هشتگ ها راه اندازی جنگ مجازی است بطوریکه یک زاویه ای از حقیقت را داغ و سپس تولید محتوا می کنند و با این تولید محتوا،یک پیام را به دیگران انتقال و یا یک حقیقت را نشان می دهند.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما ، محمودی کیا کارشناس مسایل سیاسی با حضور در رادیو مقاومت به هشتگ های پرتکرار حامی فلسطین اشاره کردو افزود: امروز تولیدات رسانه ای خودش را نشان داده است، لذا همه در ساخت واقعیت مشارکت دارند، بطوریکه یک زاویه ای از حقیقت را داغ می کنند تولید محتوا می کنند و با این تولید محتوا سعی می کنند یک پیام را به دیگران منتقل کنند.
مشروح گفتگو به این شرح است :
مجری: این هشتک هایی که ایجاد شده شما هم رصد کرده و دیدید؟
محمودی کیا: بله، به لطف دموکراتیزه شدن در جریان فناوری امروز هر فرد تبدیل شده تا در قامت یک رسانه کنشگری داشته باشد. آن چه در بستر این رسانه ها و شبکه های اجتماعی مطرح است در واقع با هشتک سعی در داغ کردن موضوعی می کنند چه بحث های امه العربیه اصولا جریان اعلامی در فضای کشورهای عربی است یعنی نسبت به متغیرهای محیطی خودشان واکنش های فوری و آنی دارند، یک مقدار هم دسترسی ها آن جا ساده تر است هم یک مقداری فضای فناوری در کشورهای عربی متمایز از آن چیزی است که در داخل کشور رقم می خورد به نوعی رسانه تبدیل شده به یک نوع فضای عمومی که افراد می آیند در آن کنش می کنند گفتگو می کنند در پس این گفتگوست که حقیقت خودش را شکل می بخشد ببینید این بحث را داریم آیا رسانه ها تماما می توانند در ساخت یک حقیقت هم یاری داشته باشد یعنی کنشگر مطلقند یا نه اتفاق های دیگری هم در کنار این فضا می افتد ،به نظر می رسد امروز اساسا در تحلیل مساله رسانه با یک نوع هستی شناسی کوآنتومی مواجهیم لذا منطق باینری سابق صفر و یکی را ندارم یک نوع منطق فازی در بحث رسانه امروز حکمفرماست، تولیدات رسانه ای دارد خودش را نشان می دهد لذا همه در ساخت واقعیت امروز دارند مشارکت می کنند، شاید یکی از مزیت های این هشتک ها همین است که می آیند یک زاویه ای از حقیقت را داغ می کنند تولید محتوا می کنند و با این تولید محتوا سعی می کنند یا یک پیام را به دیگران انتقال بدهند یا یک حقیقت را برسانند ، به هر حال امروز می گوییم مستشفر غزه مستشفر المعمدانی ببینید با داغ کردن این کلمه با گذاشتن پست، عکس و فیلم از آن واقعه سعی می کنند آن واقعیت را آنگونه که است به دیگران انتقال بدهند.
مجری: این یک تیغ دو لبه هم است یک جاهایی ممکن است که دشمن هم بیاید از این ویژگی استفاده کند کما این که در کشورمان این اتفاق دارد می افتد و ما می بینیم کشورمان جاهایی دارند با همین شگرد پیش می روند چکار باید کرد که حقیقت را حداقل کاربران فضای مجازی در کشور خودمان درک بکنند و در دام این خباثت های رسانه های غرب و دشمن قرار نگیریم و بتوانیم به بهترین شکل آخرین اخبار را به صورت دقیق متوجه بشویم و دچار جریان های انحرافی نشویم؟
محمودی کیا: امروز در عرصه میدان، واقعیت نبرداراده هاست اما در عرصه بیرون از میدان، جنگ، جنگ رسانه است جنگ حقیقت در برابر حقیقت واقعیت در برابر واقعیت، یک کتابی را شاید مثلا 15 سال پیش این کتاب را می خواندم جنگ جهانی چهارم این کتاب را فردی به نام کنت دومارونش نوشته بود که رئیس سال رئیس سازمان اطلاعاتی فرانسه بوده یعنی در دوران جنگ سرد رئیس سازمان اطلاعاتی فرانسه بوده در این کتاب خیلی جالب است می گوید وقتی یکی از روسای جمهور امریکا بر سر کار می آید مشاورینش می گویند تو باید با یک سری افراد در دنیا صحبت کنی تجربه و دیدگاه های این ها را بگیری یکی از این افراد آقای دومارونش است که می رود نزد رئیس جمهور امریکا که در دوره انتقال است یعنی هنوز قدرت را به دست نگرفته آن جا رئیس جمهور امریکا می گوید من در مورد خاورمیانه در مورد مساله شوروی باید چه استراتژی داشته باشم. دومارونش تجویزی که می کند این است که اگر می خواهید در تهاجم اشغال شوروی در افغانستان موفق بشوید بیا کتاب انجیل را به زبان اسلاو ترجمه کن رایگان در بین سربازهای شوروی قرار بدهد بگذار این ها این کتاب را ببرند و در داخل سرزمین خودشان این کمک می کند تا آن ایدئولوژی که این ها را به جنگ واداشته متزلزل شود لذا تعبیرش این است که جنگ جهانی چهارم جنگ عقیده در برابر عقیده است جنگ دین در برابر دین است ، امروز کارگزار این واقعیت سازی رسانه هایند ، اگر بخواهیم در این فضای رسانه ای، در این جنگ رسانه ای، در این جنگ روایت ها بخواهیم سربلند بیرون بیاییم مساله این است که چگونه باید روایت کنیم. ببینید هنر روایت و دانش روایت امروز ما از مساله علوم شناختی چقدر در ساخت روایت هایمان استفاده می کنیم یعنی چقدر در چیدمان تصویرمان در روانشناسی رنگ مان، در روانشناسی جامعه مان، در استفاده از فرصت ها و ابزارهای فناورانه در تولیدات رسانه ای چقدر استفاده می کنیم، چقدر نگاه آینده پژوهی در تولیدات و سیاست گذاری رسانه ای خودمان داریم. این ها اگر بخواهیم در این جنگ نابرابر موفق باشیم باید یک گام از طرف مقابل فراتر برویم اگر که مثلا فرض کنید به این بی بی سی و سی ان ان که دو تا رسانه بین المللی مطرحند این ها چه مکانیزیمی در حوزه خبر دارند الگوریتم خبرشان چیست آن را عینا پیاده کنیم یک رسانه کپی کار شدیم یعنی باز چند گام از آن رسانه ای که دارد ایده و توسعه می دهد عقبیم لذا این رسانه رسانه پیش دستانه نیست چه زمانی می توانیم پیش دستانه عمل کنیم وقتی که ما در نگاه آینده پژوهانه در سیاست های رسانه ای خودمان منفعل نباشیم وقتی که بتوانیم از ظرفیت های فناورانه از ظرافت های علوم شناختی در این حوزه استفاده کنیم ، بحث دیگر خود ویژگی های رسانه ای خبر است ببینید تا عنصر جامعیت و بی طرفی را در سیاست گذاری های رسانه ای خودمان اعمال نکنیم نمی توانیم یک رسانه پیش رو باشیم، اگر بخواهیم مثلا کنش، رسانه های برون مرزی خودمان را با الجزیره بخواهیم مقایسه کنیم ببینید شبکه رسانه ای برون مرزی خودمان گاها در قاب تصویر می بینیم دارد از الجزیره فیلم پخش می کند.
سوال: این اواخر یک مقدار به سمت این رفتیم که لوگوی العالم را داریم آن جا استفاده می کنیم ولی تا قبل از این الجزیره آن جا بود و دقیقا خبر الجزیره را منعکس می کردیم؟
محمودی کیا: این یک بحث است خود بحث جامعیت خبر، متاسفانه یک بخشی از خبر را گاها انتقال نمی دهیم گاها روی یک بخش از پدیده را برجسته می کنیم روشن می کنیم بخشیش در تاریکی است نیازمند اینیم که جامعیت را در امر خبر و بی طرفی را، مهم است بی طرفی معنایش این نیست که اولویت ها و اهداف سیاست گذاری مان را در خبر لحاظ نکنیم باید این واقعیت در راستای حقیقت ها بازنمایی شوند. این بعد برای مخاطب تان قابل فهم است که چرا این بخش از پدیده را نگفتید چرا این بخش را گفتید چون این بخش در راستای واقعیت هاست. ببینید می توانیم بگوییم ولی وقتی این محک این جا نیست صرفا بخشی از پدیده را روی آن کار می کنید جامعیت از بین می رود بحث بی طرفی است در ساخت برنامه های موفقی که بتوانیم دیدگاه های مختلف حتی مخالف را بگذارید افکارعمومی بهترین قضاوت کننده است متاسفانه در ساخت این نوع برنامه ها موفقیت مناسبی نداریم مثلا می گویم شبکه پرس تی وی مان در ابتدای تاسیس خودش در بخش هایی مثلا در حوزه انگلستان موفق بود این برنامه های چالشی می ساخت مخاطبان خودش را جذب کرده بود لذا وقتی از سیاست فاصله گرفتیم می بینیم که آن نفوذ خبری مان هم افت می کند. ببینید در کنش سیاست گذارانه خودمان در بحث رسانه هم باید اصل جامعیت اصل بی طرفی در کنارش که ما یک بعد دیگری داریم به نام مردم، نسبت به سواد رسانه ای جامعه هم مسئولیت داریم، امروز مثلا در ارتباط با یک پدیده همین هشتک ها کمک مان می کند تا برسیم به یک بینش و یک آگاهی از آن پدیده یک چیزی را با آن مواجهیم چه در فضای وب چه در حوزه رسانه ها و اپلیکیشن های ارتباطی تحت عنوان پارادوکس انبوهی ببینید مثلا فرض کنید که ۵۰ تا ۱۰۰ تا پست می بینیم که داریم می بینیم که حماس جنایت کرده از آن طرف هم پست ها و کانال های ارتباطی فراوانی می گوید این ها کار اسراییلی ها بوده پارادوکس انبوهی ببینید وقتی این تکرارپذیر می شود وقتی از کانال های مختلف مخاطب بمباران خبری می شود و این جا آن حقیقت ساخته می شود. این حقیقت ممکن است در یک استودیو فیلم برداری شده باشد یا نه اساسا مال یک جای دیگری باشد مال یک تاریخ دیگری باشد ولی می آید بازنمایی می شود می آید دوباره مورد استفاده قرار می گیرد و چون روایت اول را این ها انجام دادند مخاطب را به سمت خودش جذب کرده و باید خیلی تلاش کنید تا این تصویر مخدوش را در ذهن مخاطب خودتان برطرف کنید.
سوال : اینجا همان جاست که سوادرسانه ای باید نقش خودش را پیدا کند؟
محمودی کیا: چند بعدی است یک بعد برمی گردد به سیاست گذاری های خود رسانه یک بعد برمی گردد مسئولیت اجتماعی رسانه نسبت به مخاطب در حوزه سواد اجتماعی، ببینید مثلا بحث پارادوکس انبوهی را باید برایش یک راهکار بگذاریم راهکارش چیست باید مردم بتوانند ابزار اعتبارسنجی اخبار را دردست داشته باشند. گاها می بینیم که افرادی با تحصیلات عالیه اند اما یک پستی را گاها در یک کانالی فوروارد می کند وقتی از آن می پرسیم می گوید در اعتبار مثلا ابزار اعتبارسنجی دردست نداشتیم. سواد رسانه ای ببینید باز کتابی دیدم که این شبکه الجزیره یک کتابی را بعد از بهار عربی و این ها منتشر کرده بود که آمده بود ابزارهایی را در اختیار مخاطب قرار داده بود و این فیلم را ارزیابی کنید که این فیلم آیا برای این مقطع زمانی است برای این رویداد است یا عکس یا متن ببینید نیاز داریم که این را آموزش بدهیم به مخاطبان خودمان که چگونه در میان انبوهی موجود و پارادوکسی که در این انبوهی به چشم می خورد بتواند حقیقت و واقعیت را شناسایی بکند لذا اگر این اتفاق افتاد دیگر ما نگران این نیستیم که جریان مقابل دارد چه تولید می کند چرا چون ما افتادیم در سیکل رسانه پیش دستانه. ما تولیدکننده ایم و آن ها باید پاسخ بدهند. این که بتوانیم روایت اول را داشته باشیم هم به جامعیت هم به اصل بی طرفی هم نسبت به سواد رسانه ای، مسئولیت داریم و باید این ها را در منظومه ای از کنش های سیاست گذارانه سامان بدهیم و در نهایت بتوانیم جامعه را نسبت به مساله رسانه به یک نوع آگاهی و بینش مناسب سوق بدهیم.
سوال: پس می گویید که چند محور باید برای این مدنظر داشته باشیم یک محور این است که به صورت مدیریت شده پیش دستی بکنیم آخرین اطلاعات را جلوتر از این که دیگران بخواهند ارایه بدهند با یک پیش بینی دقیق و درست و عاقلانه در اختیار مخاطب قرار بدهیم و بعد این که ابزاری در اختیار مخاطب باشد که بتواند خبرهای صحیح را از خبرهای ناصحیح تشخیص بدهد و بتواند آن را بررسی بکند و بعد هم موضوع سواد رسانه ای که این محورها می تواند باعث بشود که بر مخاطب کم ترین تاثیر اشتباه را شاهدش باشیم؟
محمودی کیا: آن بحث تعاملات میان رشته ای است یعنی در کنش سیاست گذاری خودمان در حوزه رسانه بتوانیم از ظرفیت علوم شناختی و دیگر علوم هم استفاده کنیم، در واقع ظرافت هایی است که فضای رسانه ای مان چگونه باید در این طیف حرکت کند تا آن مطلوبی که دنبال می کنیم محقق شود.