به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما؛ آقای صفری کارشناس مسائل بینالملل و آقای تقوینیا کارشناس مسائل غرب آسیا یکشنبه شب در ارتباط تصویری با برنامه جهان امروز درباره دستاورد نشست سران کشورهای اسلامی در ریاض گفت و گو کردند .
سوال: آقای صفری امروز شاهد بودیم صدر اعظم آلمان اعلام کرد که از آتش بس در غزه حمایت نمیکند این موضعی است که سران کشورهای غربی تاکنون در خصوص بحران انسانی و نسل کشی صهیونیستها در غزه اتخاذ کردند. دیروز سران کشورهای اسلامی و عربی جلسهای داشتند و مجموعاً در جلسه صحبتهای خوبی مطرح شد در بیانیه پایانی هم به مطالبی از جمله رد توجیه صهیونیستها برای حمله به غزه تحت عنوان دفاع یا لزوم آتش بس و ارسال کمکها اشاره کردند، اما نکتهای که وجود دارد این است که در این بیانیه هیچ اقدام عملی و مشخصی که بخواهد شرایط را تغییر بدهد نیامده و امروز هم با دیروز فرقی نمیکرد و با این بیانیه قرار نیست روزهای آینده حداقل از مسیری که نشست دیروز داشته تغییری در شرایط به وجود بیاید. با این حساب نشست سران کشورهای اسلامی دستاوردی داشته است؟
صفری: روز گذشته نشست سازمان همکاریهای اسلامی به همراه اتحادیه عرب را داشتیم که این دو اجلاس با هم تلفیق شده بودند با موضوع فلسطین که به شکل فوق العاده برگزار شده بود در بیانیه پایانی که از این نشست بیرون آمد ما موارد جدیدتری را دیدیم، چون نسبت به جلسهای که کمیته اجرای سازمان همکاری اسلامی چند هفته قبل منعقد کرد که وزیر امور خارجه کشورمان هم در آن نشست حضور داشت این بیانیه مسائل مختلفی را دارد. از جمله این که رژیم صهیونیستی که با توجیه دفاع از خود، جنایاتش را در باریکه غزه مرتکب میشود رد کرده یا مثلاً شهرک نشینان را همگی تروریست شناخته و مطالبی از این دست که جالب توجه بوده، اما اقدام عملی که روی زمین تاثیر داشته باشه شاید نبینیم علت آن کاملا واضح است. خیلی از کشورهای عربی که در مسیر عادیسازی روابط خودشان با رژیم صهیونیستی قدم برداشتند طبیعی است که از اینها اقدام عملگرایانهای نمیبینیم، اتفاقاً خیلی از همین بندهایی که گنجانده شده همین مسئله رد کردن دفاع از خود از طرف رژیم صهیونیستی و یا این بحث که شهرک نشینان، تروریست شناخته شدهاند یا حتی هشدار مبنی بر گسترش دایره جنگ همه پیشنهادهایی است که جمهوری اسلامی ایران مطرح کرده .موارد دیگری هم در این بیانیه است که اگر با متن سخنرانی وزیر امور خارجه کشورمان که در کمیته اجرایی داشتند مقایسه کنیم میبینیم خیلی مشترک است و همین چند بند عملگرایانه هم به پیشنهاد کشورهایی مثل جمهوری اسلامی ایران مطرح شده است. در واقع این طور میشود گفت که یکی از نتایجی که این نشست می تواند داشته باشد عملاً اتمام حجتی برای بسیاری از کشورهایی است که چشم امید گاهی ممکن است دوخته باشند به بعضی از حکام کشورهای عربی و آقای رئیس جمهور هم در ملاقاتی که با امیر قطر داشتند فرمودند اگر از این دست نشستها و از ساز و کارهای دیپلماتیک نتوانیم به نتیجه برسیم عملاً ملتها را به این جمعبندی میرسانیم که خودشان دست به کار شوند برای یاری رسانی به مردم غزه و مکرراً این هشدار داده شده که اگر جلوی جنایت در باریکه غزه گرفته نشود دیگر نمیشود جلوی گروه مقاومت، گروههای مردمی که بر علیه رژیم صهیونیستی مبارزه میکنند گرفت و احتمال دست زدن به هر اقدامی از سوی محور مقاومت مطرح است.
سوال: پس جمعبندی برداشت من از صحبتهای شما این است که نشست خوب بوده، بیانیه آن هم خوب بوده، اما کافی نیست.
صفری: همینطور است یک گام رو به جلو ، شاید این طور میشود ارزیابی کرد، اما به نقطهای که مطلوب همه ما باشد نرسیده جمهوری اسلامی ایران مکرراً اعلام کرده که این جنایات رژیم صهیونیستی درباره غزه علیه غیرنظامیان که مخالف همه قوانین بینالمللی و کنوانسیونهای بشردوستانه، کنوانسیون چهارگانه ژنو و عملاً همه قوانین بینالمللی است و سکوت میبینیم از طرف بعضی از کشورها، عامل اصلی آن ایالات متحده آمریکا است. خود آقای رئیس جمهور هم در سخنرانی که در ریاض داشتند به این مطلب اشاره کردند که جمهوری اسلامی ایران در تلاش است دنیا را متوجه این کند که امریکاییها امروز برای رژیم صهیونیستی شرایطی را فراهم کردند که مانند یک طفل نابالغ میتواند دست به هر جنایتی بزند و سرزنش نشود و قوانین بینالمللی برای آن استثنا شود ، آمریکایی که با وتوی در شورای امنیت سازمان ملل مانع تصویب قطعنامه شد و از طرفی میبینیم وقتی این قطعنامه به مجمع عمومی میآید و ۱۲۰ رای موافق میگیرد و از رژیم صهیونیستی میخواهد که به جنایاتش خاتمه بدهد عملا ظرفیت اجرایی را برای آن ایجاد نمیکند، در نتیجه این طور میشود جمعبندی کرد که با تلاش های بعضی از کشورها از جمله ایران گامهایی رو به جلو برداشته شده است ، اما هنوز با نقطه مطلوب و ایده آل یک اقدام عملگرایانه جمعی برای فشار آوردن به رژیم صهیونیستی مانند فشار اقتصادی ، سیاسی ، اعمال تحریم و یا هر ابزار دیپلماتیک دیگر فاصله داریم.
سوال: ممنون. آقای تقوینیا نظر شما در مورد نشست دیروز و دستاورد آن چیست؟ خوشبین هستید یا بدبین؟
تقوی نیا: این نشست برای اعلام موضع خوب بود، اما آیا اعلام موضع میتواند مانع از جنایات رژیم صهیونیستی شود؟ این یک سوال مهم است رژیم صهیونیستی از بدو تشکیل خودش حتی به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل مثل ۲۴۲ و ۴۷۸ و غیره احترام نگذاشته آنها را اجرا نمیکند، آیا بیانیه کشورهای عربی و اسلامی را مد نظر قرار میدهد؟ تازه آن هم بیانیهای که متاسفانه به اعتقاد من ضعیف بود بیانیه متناسب با حجم جنایات رژیم صهیونیستی نبود، متناسب با خواسته ملتهای اسلامی و حتی ملتهای دنیا نبود. ما میبینیم در لندن تظاهرات چند صد هزار نفره برگزار میشود، اما کشورهای اسلامی اقدام خاصی انجام نمیدهند در عمل، من دو مثال میخواهم بزنم در ترکیه آقای اردوغان مواضع به ظاهر تندی گرفت، اما همین آقای اردوغان دارد ۶۰ درصد سوخت نفت خام اسرائیل را که از طریق خط لوله باکو- تفلیس- جیحان دریافت میکند تامین میکند و سوخت هواپیماهای اسرائیلی را آقای اردوغان دارد در اختیارشان قرار میدهد، آقای اردوغان در نبرد با ارمنستان آمد و باکو را به پهپادهای بیرقدار مجهز کرد، اما حاضر نیست در غزه این کار را انجام بدهد، اوکراین را برای مقابله با روسیه تجهیز میکند، اما ملت فلسطین را تجهیز نمیکند یا مثال مصر را میزنم مصر زمانی نقطه ثقل جهان عرب بود، رهبر جهان عرب بود تا جایی که آقای شکری قوتلی در سال ۱۹۵۸ رئیس جمهور وقت سوریه آمد و رسماً کشور سوریه را در اختیار مصر قرارداد و جمهوری متحده عربی به رهبری جمال عبدالناصر تشکیل شد و کشور مصر امروز که یک زمان نقطه ثقل فرهنگی، سیاسی، نظامی و رهبر جهان عرب بود امروز با ۱۱۰ میلیون جمعیت به جایی رسیده که مردم آن می آیند تظاهرات میکنند و میگویند ای نصرالله بیا و تل آویو را بزن، یعنی مصر ۱۱۰ میلیون نفری امروز محتاج یک و نیم میلیون شیعه لبنانی شده و دولت مصر امروز ۵ میلیارد متر مکعب گاز سالانه دارد از اسرائیل وارد میکند، دولت مصر ۱۰ کیلومتر با نوار غزه مرز دارد، اما منتظر اجازه اسرائیل میماند برای این که کمکهای انسانی را وارد غزه کند، امت اسلامی دارند تناقض میبینند تنها دو دولت بودند که مواضع اعلامیشان با مواضعی که در عمل اتخاذ میکنند یکی بود، یکی جمهوری عربی سوریه و یکی جمهوری اسلامی ایران و من معتقد هستم که این اجلاس برنده اش جمهوری اسلامی ایران بود، چون صحبتهای سران کشورهای اسلامی از اکثر شبکههای عربی و شبکههای جهانی پخش میشد از الجزیره که صدها میلیون بازدید کننده دارد و مردم مواضع رئیس جمهوری اسلامی ایران را شنیدند و دیدند تنها کشوری که به طور عملی هم موضع میگیرد و هم در عمل فلسطین را حمایت میکند جمهوری اسلامی ایران است از لحاظ دیپلماسی عمومی بسیار تاثیرگذار بود.
سوال: صحبتهای خانم عبیر بسام کارشناس مسائل سیاسی را هم بشنویم.
عبیر بسام: تصمیمات نشست سران کشورهای اسلامی مثبت بود این نشست ادعای رژیم صهیونیستی مبنی بر اینکه این جنگ دفاع مشروع است را نپذیرفت. این نشست از شورای امنیت خواست قطعنامهای قاطع و الزام آور برای توقف و تجاوزات به نوار غزه صادر کند. همچنین این نشست به ارسال کمکها از جمله مواد غذایی، دارو و سوخت به نوار غزه توصیه کرد تا بیمارستانها بار دیگر فعالیت خود را از سر بگیرند، اما این تصمیمات نیاز به کسی دارد که رژیم صهیونیستی را ملزم کند تا تجاوزات و عملیات جنایتکارانه را متوقف کند و رژیم صهیونیستی را مجبور کند مجوز ورود کمکها به نوار غزه را بدهد، اما چه کسی این کار را خواهد کرد؟ آیاآمریکا، اسرائیل را مجبور میکند که تجاوزات خود را متوقف سازد؟ من فکر نمیکنم چنین اتفاقی بیفتد این سوال مهم مطرح میشود که آیا کشورهای عربی همه روابط خود با اسرائیل را قطع خواهند کرد و سفرای خود را فرا خواهند خواند و روابط اقتصادی با اسرائیل را متوقف خواهند کرد؟ آیا این کشورها به ویژه امارات، بحرین، مغرب، اردن و مصر روابط اقتصادی خود را با اسرائیل قطع خواهند کرد؟ بنابراین اگر ارادهای وجود نداشته باشد تصمیمات این نشست بر روی کاغذ باقی خواهد ماند.
سوال: این صحبتهای خانم عبیر بسام کارشناس سیاسی بود که مصاحبه اختصاصی با ما داشتند. حالا صحبتهای آقای محمد هزیمه را در خصوص صحبتهایی که آقای تقوی نیا مطرح کرد میبینید.
محمد هزیمه: نشست سران کشورهای اسلامی در ریاض در حجم و اندازه اتفاقات رخ داده در غزه نیست و میتوان آن را نشست تناقضها هم نامید. این نشست هم در زمینه توصیهها و هم در زمینه بررسی موضوعات تناقض داشت این نشست در سطح تصمیم گیری باقی ماند و نتوانست برای کمک به کسانی که در غزه زنده ماندهاند راه حلی عملی ارائه بدهد. این نشست با توصیههای واهی که هیچ طعم و رنگی ندارد به پایان رسید. تناقضهای زیادی بین مقامات کشورهایی که در این نشست دور هم جمع شدند مشاهده میشد، اگر اظهارات آقای ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران نبود و اگر پیشنهادهای جمهوری اسلامی ایران در زمینه فلسطین نبود این نشست را میتوانستیم شکست خورده بنامیم.
سوال: آقای تقوی نیا نظرهای این دو کارشناس عرب را شنیدیم. شما نکتهای داشتید بفرمایید.
تقوی نیا: مصر زمانی رهبر جهان عرب بود، اما بعد از خیانت انور سادات در سال ۱۹۷۸ به یک کشور درجه دوم تبدیل شد انور سادات خیال میکرد اگر با اسرائیل رابطه برقرار کند اگر حمایت اسرائیل را داشته باشد غرب در باغ سبزش را به روی ملت مصر باز خواهد کرد، اما امروز از ۱۱۰ میلیون جمعیت مصر رسماً ۴۵ درصد زیر خط فقر هستند یعنی نه تنها سازش باعث رفاه و توسعه صنعتی مصر نشده بلکه باعث ذلت او شده، مصر تنزل پیدا کرده مردم آن حس حقارت میکنند از سید حسن نصرالله تقاضای کمک میکند که کل شیعه لبنان که تحت فرمان او هستند یک و نیم میلیون نفر است و خودش را عضوی از ولایت فقیه میداند، یعنی مصر تا این حد نزول کرده در صورتی که مصر بزرگترین ارتش جهان عرب را دارد، اما چون مسیر سازش و مسیر ذلت را انتخاب کرده امروز حتی نمیتواند به همسایه مسلمان خودش که با او مرز دارد کمک برساند و منتظر اجازه اسرائیل است. همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند هزینه سازش بیشتر از مقاومت است، مقاومت هزینه دارد، اما فواید آن و عایدی آن و دستاوردهای آن بسیار بیشتر از سازش با استکبار است.
سوال: درباره چرایی این شرایط هم صحبت کنیم، مواضعی که اتخاذ شده مواضع خوبی در سطح حرف بوده این کشورها میتوانند اقدامات جدی انجام بدهند شما اشاره کردید نیازهایی که دارد از رژیم صهیونیستی تامین میکنند متوقفش کنند یا این که در برخی از این کشورها آمریکاییها پایگاههایی دارند از طریق همان پایگاهها است که دارند نیرو و تجهیزات به سرزمین اشغالی میفرستند و صهیونیستها با استفاده از آنها بمباران میکنند. الان تعداد شهدا از ۱۱ هزار تا بیشتر رفته و شاهد نسل کشی هستیم. چرا با اینکه در مواضعی که دیروز دیدیم یک جور همگرایی وجود داشت، به صورت عملی اقدامی نمیبینیم، این کشورها کاری نمیکنند مشکل کجا هست؟ در مورد مصر گفتید درباره بقیه کشورها هم مشکل را بگویید.
تقوی نیا: این نکته را عرض کنم اکثر کشورهای اسلامی حکومتهایشان برآیند اراده مردم نیستند یعنی یک زمانی ناصر برآیند اراده مردم مصر محکم با اتکا به مردم میایستاد و حتی اگر شکست میخورد در جنگ ۱۹۶۷ مردم مصر میلیونی به خیابان میریختند و از ناصر حمایت میکردند، اما حکام کشورهای عربی، چون برآیند اراده مردم آنجا نیستند و پشتوانه محکمی ندارند مجبور هستند برای بقای خودشان به آمریکا تکیه کنند و آمریکا هم شرط مهم حمایت از این کشورها را حمایت از اسرائیل و برقراری رابطه با اسرائیل قرار داد بنابراین مهم این است که کشورهای اسلامی از استقلال لازم مؤلفههای قدرت و پشتوانه مردمی برخوردار نیستند که خواست ملتهای خودشان را اعمال کنند.
سوال: یعنی میگویید تا زمانی که هر کاری هزینهای نداشته باشد ممکن است صحبتهایی در حمایت از فلسطین بشنویم، اما اگر یک اقدام عملی هزینهدار باشد آمریکا آنها را شماتت میکند و آنها حاضر نیستند هزینهاش را بپردازند.
تقوینیا: بله ببینید مصر مسیر ذلت را انتخاب کرده مصر امروز یک رابطه راهبردی با آمریکا دارد، اما چه عایدی برای او داشته است، ۴۵ درصد مردم مصر زیر خط فقر هستند فقر در مصر بیداد میکند، اما آمریکا علی رغم اینکه مصر را تحریم هم نکرده میبینیم مصر هیچگونه پیشرفتی ندارد یا دولت اردن که زمانی با اسرائیل میجنگید امروز ۳ میلیارد متر مکعب در سال گاز از اسرائیل وارد میکند، مصر سالانه ۵ میلیارد دلار از اسرائیل گاز وارد میکند. دولت ترکیه سالانه ۱۵ میلیارد دلار با اسرائیل مراودات تجاری دارد و حاضر نیست سفارت اسرائیل را ببندد و اینها جای تاسف دارد، امروز مرزها دارد کنار میرود ملتهای مسلمان متوجه شدهاند که کدام کشور است که به طور واقعی حامی فلسطین است و کدام کشور است که ام القرای جهان اسلام است و از فلسطین دفاع میکند و استقلال هم دارد این هم نکته مهمی است.
سوال: ممنون، آقای صفری شما درباره این تفاوت بین مواضع و اقدامات دولتهای عربی اسلامی چه فکر میکنید؟ مشکل کجا است که این مسائل در حد حرف باقی میماند و کار خاصی نکردهاند؟
صفری: بسیاری از این کشورهای عربی که امروز میبینیم در نشستهای مختلف اعلام موضع میکنند اینها غالباً تجاربی دارند، تجارب مقابله شکست خوردهای با رژیم صهیونیستی دارند با بهرهگیری از ایدئولوژیهایی مثل ناسیونالیسم عربی که ناصر آنان را در دهه ۶۰ میلادی نمایندگی میکرد و عملاً به نتیجهای هم نرسیدند و به مسیر سازش رفتند یا مثلاً در خود ساحت گروههای فلسطینی که میبینیم آقای ابومازن که میگوید ما آماده هستیم که برویم مسئولیت امنیتی غزه را به عهده بگیریم در همین چارچوب و پازل قابل تحلیل است، اما ما میبینیم که علی رغم همه مسائل و علی رغم همه شرایطی که ما در آن هستیم دنیا و افکار عمومی دنیا امروز میبیند که عملگرایانهترین مواضع و اقدامات را جمهوری اسلامی ایران و متحدان آن در منطقه دارند . این نشان دهنده یک چهره جدیدی از واکنش افکار عمومی به کشورهایی مثل جمهوری اسلامی ایران است که خیلی از توطئههایی که کشورهای غربی در چند سال گذشته مخصوصاً در دوره بحران سوریه انجام دادند علیه جمهوری اسلامی ایران که جمهوری اسلامی را ببینید در سوریه چه میکند، در یمن چه میکند، امروز میبیند که در فلسطین که آرمان اصلی جهان عربی و جهان اسلامی است کدام گروه و کدام جریان است که دارد عملاً وسط میدان با رژیم صهیونیستی مبارزه میکند، در یمن کدام سمت است که دارد این مبارزه را انجام میدهد، در تکمیل صحبتهایی که شما داشتید و با یک خبرنگار لبنانی گفتگو کردید نکتهای را عرض کنم، در حاشیه سخنرانی آقای دکتر رئیسی در ریاض من با یکی دو نفر از خبرنگاران سعودی گفت و گو میکردم. این تصویر آقای رئیسی که از پلکان هواپیما پیاده میشدند و در نشست که سخنرانی میکردند چفیه فلسطینی داشتند گفتند واقعاً این تصویر را شما ببینیدای کاش بقیه سران عرب که در نشست شرکت کرده بودند از این الگو میگرفتند و این اقدام را میکردند، مواضع را گوش کنید شنیدن این کلام از یک خبرنگار سعودی، از چهرهای که دارد در رسانه فعالیت میکند که در ۱۰ سال گذشته گفته که جمهوری اسلامی ایران دارد در دنیای عرب دخالت میکند، در سوریه چه میکند، اما الان به این نقطه رسیده الان اینها دارند چه میگویند و این اختلافات همانطور که دوست ما فرمودند این دولتهای عربی برآیند حکومتهایشان نیستند امروز ما میبینیم عملاً یک تغییر بازی و چرخش ایدهها و نظرها در دنیای عربی و اسلامی رخ داده است.
سوال: آقای صفری با این شرایط، ادامه را برای مردم غزه چطور میبینید؟ صفری: به نظرم میرسد با توجه به این اقدامات علی رغم این که ما اقدام عملی را از طرف کشورهای عربی و اسلامی نمیبینیم شاید خیلیها تحلیل کنند شرایط برای مردم غزه سختتر میشود، اتفاقاً برعکس شرایط روی زمین که برای مردم غزه تغییری نمیکند اینها سالها است که دارند در محاصره زندگی میکنند مسئله مهم که وجود دارد این است که ناامیدی اتفاق بیفتد از همه کشورهای عربی که ادعا میکنند ما پرچمدار مسئله فلسطین هستیم این باعث میشود که ملتها به این نتیجه برسند که تنها مسیری که باعث شده رژیم صهیونیستی شکست بخورد در سال ۲۰۱۴ و در سال ۲۰۰۶ و ۲۰۰۰ در لبنان مسیر مقاومت است و اقبال مردم در دنیای عربی و اسلامی به گزینه مقاومت نزدیکتر است.