پخش زنده
امروز: -
هشتم ربیع الثانی مصادف با (۲ آبان) سالروز ولادت با سعادت امام یازدهم حضرت امام حسن عسکرى (ع) را به تمامى شیعیان جهان تبریک عرض میکنیم، امیدواریم خداوند متعال توفیق پیروى آن امام همام را به همه ما عنایت فرموده و در فرج فرزند بزرگوارش حضرت مهدى (ع) تعجیل فرماید.
به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، امام حسن عسکری (ع) در سال ۲۳۲ هجری در روز هشتم ماه ربیع الثانى در مدینه چشم به جهان گشود. پدر آن حضرت امام بزرگوار حضرت هادى و مادر والا گهرش سوسن، سلیل یا حدیثه نام داشت که زنی لایق و صاحب فضیلت و در پرورش فرزند نهایت مراقبت را داشت، تا حجت حق را آن چنان که شایسته است پرورش دهد.
عسکری به چه معناست؟
هنوز چند سالی از عمر مبارکش نمیگذشت که به همراه پدر بزرگوارش امام هادی (ع) از مدینه به سامرا تبعید شد و در مرکز عسکر (لشکرگاه) تحت نظارت مأموران خلیفه ساکن شد. آن حضرت و پدر بزرگوارشان به مناسبت این که در محل استقرار لشکریان حکومت ناگزیر به سکونت شده بودند، عسکریین (ع) (=دو عسکری) لقب یافته اند.
صورت و سیرت امام حسن عسکری (ع)
امام یازدهم صورتی گندمگون و بدنی در حد اعتدال داشت. ابروهای سیاه کمانی، چشمانی درشت و پیشانی گشاده داشت. دندانها درشت و بسیار سفید بود و خالی بر گونه راست داشت.
امام حسن عسکری (ع) بیانی شیرین و جذاب و شخصیتی الهی باشکوه و وقار و مفسری بی نظیر برای قرآن مجید بود. راه مستقیم عترت و شیوه صحیح تفسیر قرآن را به مردم و به ویژه برای اصحاب بزرگوارش (در ایام عمر کوتاه خود) روشن کرد
امامت امام حسن عسکری (ع)
آنچه از صفات بزرگ و فضائل که لازمه امامت است در آن حضرت جمع بود؛ یعنى: در علم، زهد، کامل بودن در عقل و خرد، عصمت، شجاعت، کرم و بزرگوارى از تمام مردم زمان خود برتر بود و علاوه بر نصوص که از پیامبر (ص) و امامان گذشته درباره امامت آن حضرت وارد شده بود، حضرت امام هادى (ع) نیز تصریح به امامت آن جناب فرمودند و در روایتى که مرحوم شیخ مفید در کتاب گرانقدر «ارشاد» نقل کرده است، حضرت امام هادى (ع) چهار ماه قبل از شهادت امام عسکرى (ع) را وصى خود قرار داد، و به امامت آن حضرت تصریح کرده و گروهى از دوستان و شیعیان را بر این امر گواه گرفت. آن حضرت در میان مردم وبزرگان و حتّى افراد مخالف از احترام خاصى برخوردار بود، به حدّى که حتى ناخواسته آن حضرت را احترام مى کردند.
اخلاق امام حسن عسکری (ع)
آن بزرگوار همانند پدران گرامى خویش از چنان اخلاق و رفتار والائى برخوردار بود که دشمنان نیز تحت تأثیر اخلاقش قرار مى گرفتند؛ به عنوان مثال آن حضرت را به زندانبانى به نام على بن اوتاش سپردند، این شخص به شدّت با خاندان پیامبر دشمنى میوزرید، و با آل ابى طالب با شدت و خشونت رفتار مى کرد. وقتى آن حضرت را به زندان او فرستاند بیش از یک روز نگذشته بود که آنچنان در مقابل امام (ع) تواضع مى کرد که گونه بر خاک مى گذشت، و سر به زیر انداخته به آن بزرگوار نگاه نمى کرد، و هنگامى که آن حضرت از زندان او بیرون رفت این شخص از بهترین شیعیان شده بود، و این به واسطه جلالت و مهابت و اخلاق امام عسکرى (ع) بود.
معجزات امام حسن عسکری (ع)
آن حضرت همانند پدران بزرگوارش داراى کرامات و معجزاتى نیز بوده اند که مورخان نقل کرده اند و ما در اینجا فقط به ذکر دو مورد مى پردازیم.
شخصى مى گوید: سر راه امام عسکرى (ع) نشستم، وقتى آن حضرت رسید از تنگدستى خویش به آن بزرگوار شکایت کردم و قسم خوردم که نه درهم و دینارى دارم و نه غذاى صبح و شام. آن حضرت فرمود: آیا به دروغ سوگند مى خورى با اینکه ۲۰۰ دینار در زیر خاک پنهان کرده اى، و این که مى گویم نه براى آن است که چیزى به تو ندهم، اى غلام آنچه با خود دارى به او بده، غلامش صد دینار به من داد، سپس روى به من کرده فرمود: تو آن دینارها که در زیر خاک پنهان کرده اى در وقتى که سخت بدانها نیازمند هستى از آنها محروم خواهى ماند، و راست فرمود، زیرا آن پول که حضرت داد خرج کردم، و درهاى روزى بر من بسته شد، و به ناچار به سراغ پولى که در زیر خاک پنهان کرده بودم رفتم، اما اثرى از آن نیافتم، بعد فهمیدم که پسرم جاى پولها را دانسته، و آنها را برداشته و گریخته است، و به هیچ چیز از آن پولها دست نیافتم.
شخصى به نام احمد بن محمد مى گوید: در زمانى که مهتدى عباسى دست به کشتار موالیان ترک و وابستگان خود زد، من نامه اى به حضرت عسکرى (ع) نوشتم که: سپاس خداى را که او را از ما به خود سرگرم کرد، زیرا من شنیده بودم که او شما را تهدید به قتل کرده است و گفته است که: من ایشان را از روى زمین بر مى دارم، حضرت عسکرى (ع) به من نوشت: عمر او به این کارها کفاف نخواهد داد، از امروز پنح روز بشمار و روز ششم پس از خوارى و ذلتى که به او بر سر گشته خواهد شد، و چنان شد که آن حضرت فرموده بود.
گزیدهای از سخنان امام
در اینجا بعضی از کلمات حکمت آمیز حضرت امام حسن عسکرى (ع) را ذکر میکنیم.
جدال مکن میرود خوبى و حسن تو و مزاح مکن که جرئت مى کنند و دلیر مى شوند بر تو.
از تو اضح است آن که سلام کنى بر هر کس که میگذرى بر او، و آن که بنشینى در جائى که پستتر است از مکان شریف مجلس
پارساترین مردم کسى است که توقف کند نزد شبهه، و عابدترین مردم کسى است که بپا دارد فرائض را، و زاهدترین مردم کسى است که ترک کند حرام را، و از همه مردم کوشش و مشقّتش بیشتر است کسى که ترک کند گناهان را.
مشغول نسازد تورا روزى که خدا ضامن آن شده از عملى که بر تو فرض است.
از ادب دور است ظاهر کردن خوشحالى نزد شخص غمناک.
همانا از براى جود وبخشش اندازه و مقدارى است پس هر گاه زیاد شده از آن مقدار پس آن اسراف است. براى خرم و احتیاط مقدارى است پس هرگاه زیاد شد از آنمقدار پس آن جبن و ترس است و از براى اقتصاد و میانه روى مقدارى است پس هرگاه زیاد شد بر آن پس آن بخل است و از براى شجاعت مقدارى است پس هرگاه زیاد شد بر آن تهوّر و بى أدبى است و کافى است تو را از براى ادب کردن نفست اجتناب کردنت از چیز یکه مکروه وناپسند بیشمارى از غیر خودت.
منبع: ستاره
اللهم عجل لولیک الفرج و عافیة و النصر